اسدی توسی: تفاوت بین نسخهها
(←منابع) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | '''«علی بن احمد اسدی طوسی»''' (متوفای حدود ۴۶۵ ق)، شاعر حماسهسرا، لغتشناس و نویسنده نامدار [[ایران|ایرانی]] در قرن پنجم هجری است. منظومه حماسی «گرشاسپنامه» و «لغت فرس» به عنوان نخستین فرهنگ واژگان زبان فارسی، از مهمترین آثار اوست. | |
+ | {{شناسنامه عالم | ||
+ | ||نام کامل = علی بن احمد اسدی طوسی | ||
+ | ||تصویر= | ||
+ | ||زادروز = | ||
+ | |زادگاه = طوس | ||
+ | |وفات = ۴۶۵ قمری | ||
+ | |مدفن = [[تبریز]] | ||
+ | |اساتید = | ||
+ | |شاگردان = | ||
+ | |آثار = گرشاسپنامه، لغت فرس، مناظرات،... | ||
+ | }} | ||
+ | ==زندگینامه== | ||
+ | زندگانی و حتی زمان حیات ابومنصور (ابونصر) علی بناحمد اَسَدی طوسی، به رغم آوازۀ بلندش، در هالهای از ابهام است. اسدی در مؤخرۀ کتاب «الابنیه عن حقایق الادویه» اثر ابومنصور موفق هروی - که آن را در ۴۴۷ قمری بازنویسی کرده -، نسب و [[تخلص|تخلص]] (یا لقب) خود را چنین آورده است: علی بن احمد اسدی طوسی شاعر. او به طوسی بودن خود در دیباچۀ گرشاسپنامه و نیز به تخلص یا لقب خود (اسدی) در پایان این کتاب و در پایان مناظرۀ «مسلمان و گبر»، به صراحت اشاره کرده است. اسدی در پایان گرشاسپنامه، از پیری خود سخن میگوید. آگاهیهای دقیق از زندگانی اسدی، تقریباً به واپسین دهۀ عمر او محدود میشود. | ||
− | + | به گفتۀ دولتشاه سمرقندی، اسدی استاد [[ابوالقاسم فردوسی|فردوسی]] بوده است و چون او را به سرودن [[شاهنامه|شاهنامه]] تشویق کردند، پیری را بهانه ساخت و فردوسی را بدان کار برانگیخت و هنگامی که فردوسی، پس از فرار از غزنین، به موطن خود طوس بازگشت و وفاتش در رسید، اسدی را نزد خویش خواند و نظم بقیۀ شاهنامه را بر عهدۀ او نهاد. بر اساس این گزارش اگر اسدی را استاد فردوسی (ح ۳۲۹-۴۱۶ ق) به شمار آوریم، بایستی او بیش از ۱۵۰ سال عمر کرده باشد که پذیرفتنی نیست. | |
+ | تقیالدین کاشی گفته است که اسدی طوسی با فردوسی «نسبت خویشی و قرابت» نیز داشته؛ اما همو به این گفتۀ دولتشاه که بخش پایانی شاهنامه، سرودۀ اسدی است، به دیدۀ تردید نگریسته است. | ||
+ | |||
+ | برتلس، ایرانشناس نامدار روسی، به درستی دریافته است که اسدی در زمرۀ شاعران دربار غزنویان نبوده است. اسدی در اوان جوانی نه تنها در حماسهسرایی طبع آزمایی نکرده، بلکه در [[قصیده|قصیده]] سرایی نیز شاعر چیره دستی نبوده است. به گمان برتلس، از مناظرۀ «عرب و عجم» بر میآید که اسدی در جوانی از آرمان [[شعوبیه|شعوبیان]] تأثیر پذیرفته بوده، و نیز گرایش آشکاری به [[تشیع|تشیع]] داشته است. اما از آنجا که داشتن آرمانهای شعوبیه و نیز گرایش به تشیع در بارگاه غزنویان یک بزه سیاسی به شمار میآمد، هیچ چکامهسرایی یارای آن نداشت که چنین چکامهای در آنجا بسراید و از جان خود بیمناک نباشد. | ||
+ | |||
+ | در نهایت، ابوالفضل خطیبی بر پایهٔ برخی گزارشهای محققان و ایرانشناسان، زندگانی اسدی طوسی را چنین بازگو میکند: | ||
+ | |||
+ | او احتمالاً در پایان سده ۴ قمری یا سالهای آغازین سده ۵ در طوس به دنیا آمد. در مکتب شعری همانجا بالید و به ویژه از [[شاهنامه]] فردوسی تأثیر پذیرفت. ولی نخست به قصیدهسرایی روی آورد و قصیدهای به صورت مناظره «عرب و عجم» برای ابوجعفر محمد، عمید نوقان، از دهقانان [[ایران|ایرانی]] آن دیار نگاشت. | ||
+ | |||
+ | سپس، مقارن با تاخت و تاز ترکمنان سلجوقی و خشکسالی در [[خراسان]] از طوس راهی غرب ایران شد و در ۴۴۷ ق. در دربار ابونصر جستان امیر طارم کتاب «الابنیه» ابومنصور هروی را رونویسی کرد و در قصاید خود او را ستود. در نزدیکیهای سال ۴۵۵ ق. در دربار ابودلف شیبانی فرمانروای نخجوان به سر میبرد و از این تاریخ تا ۴۵۸ ق. به نظم گرشاسپنامه سرگرم بود. | ||
+ | |||
+ | پس از آن لغت فرس را نوشت و در کهنسالی به دعوت شجاعالدوله منوچهر، حکمران آنی، بدانجا مهاجر شد و مناظره رمح و قوس را برای این امیر شدادی سرود. در یکی از بیتهای پایانی این مناظره از منوچهر اجازه خواست که با «مأوای» خود شاید همان نخجوان یا طوس بازگردد. | ||
+ | |||
+ | اسدی در نزدیکیهای سال ۴۶۵ قمری درگذشت و در کوی سرخاب [[تبریز]] دفن شد و گورستان محل دفن او بعدها به مقبرةالشعراء تغییر نام داد. از این رو شاید بتوان گفت که اسدی در پایان زندگی خویش در تبریز میزیسته است. | ||
+ | |||
+ | == آثار و تألیفات == | ||
+ | |||
+ | * گرشاسپنامه؛ اسدی در دیباچۀ گرشاسپنامه نیز میگوید که این منظومه را به خواهش محمد حصنی وزیر ابودلف شیبانی، حکمران نخجوان، به نام وی سروده است و چنانکه در همین منظومه آمده، سرودن آن را در ۴۵۸ ق. به پایان رسانده است. گرشاسپنامه در میان آثاری که به پیروی از [[شاهنامه]] نوشته شدهاند، یکی از متنهای بسیار موفق به شمار میرود. | ||
+ | * لغت فرس؛ نخستین فرهنگ واژگان زبان فارسی است. | ||
+ | * مناظرات. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * [http://ganjoor.net/asadi/ | + | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/230200/%D8%A7%D8%B3%D8%AF%DB%8C-%D8%B7%D9%88%D8%B3%DB%8C "اسدی طوسی"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]. |
− | + | *[http://ganjoor.net/asadi/ "اسدی توسی"،سایت گنجور]، بازیابی: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲. | |
− | [[رده:شعرای پارسی گوی قرن پنجم]] | + | {{شعر فارسی}} |
+ | [[رده:شعرای پارسی گو]][[رده:شعرای پارسی گوی قرن پنجم]][[رده:لغت شناسان]][[رده:ادیبان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۳۳
«علی بن احمد اسدی طوسی» (متوفای حدود ۴۶۵ ق)، شاعر حماسهسرا، لغتشناس و نویسنده نامدار ایرانی در قرن پنجم هجری است. منظومه حماسی «گرشاسپنامه» و «لغت فرس» به عنوان نخستین فرهنگ واژگان زبان فارسی، از مهمترین آثار اوست.
نام کامل | علی بن احمد اسدی طوسی |
زادگاه | طوس |
وفات | ۴۶۵ قمری |
مدفن | تبریز |
| |
آثار |
گرشاسپنامه، لغت فرس، مناظرات،... |
زندگینامه
زندگانی و حتی زمان حیات ابومنصور (ابونصر) علی بناحمد اَسَدی طوسی، به رغم آوازۀ بلندش، در هالهای از ابهام است. اسدی در مؤخرۀ کتاب «الابنیه عن حقایق الادویه» اثر ابومنصور موفق هروی - که آن را در ۴۴۷ قمری بازنویسی کرده -، نسب و تخلص (یا لقب) خود را چنین آورده است: علی بن احمد اسدی طوسی شاعر. او به طوسی بودن خود در دیباچۀ گرشاسپنامه و نیز به تخلص یا لقب خود (اسدی) در پایان این کتاب و در پایان مناظرۀ «مسلمان و گبر»، به صراحت اشاره کرده است. اسدی در پایان گرشاسپنامه، از پیری خود سخن میگوید. آگاهیهای دقیق از زندگانی اسدی، تقریباً به واپسین دهۀ عمر او محدود میشود.
به گفتۀ دولتشاه سمرقندی، اسدی استاد فردوسی بوده است و چون او را به سرودن شاهنامه تشویق کردند، پیری را بهانه ساخت و فردوسی را بدان کار برانگیخت و هنگامی که فردوسی، پس از فرار از غزنین، به موطن خود طوس بازگشت و وفاتش در رسید، اسدی را نزد خویش خواند و نظم بقیۀ شاهنامه را بر عهدۀ او نهاد. بر اساس این گزارش اگر اسدی را استاد فردوسی (ح ۳۲۹-۴۱۶ ق) به شمار آوریم، بایستی او بیش از ۱۵۰ سال عمر کرده باشد که پذیرفتنی نیست.
تقیالدین کاشی گفته است که اسدی طوسی با فردوسی «نسبت خویشی و قرابت» نیز داشته؛ اما همو به این گفتۀ دولتشاه که بخش پایانی شاهنامه، سرودۀ اسدی است، به دیدۀ تردید نگریسته است.
برتلس، ایرانشناس نامدار روسی، به درستی دریافته است که اسدی در زمرۀ شاعران دربار غزنویان نبوده است. اسدی در اوان جوانی نه تنها در حماسهسرایی طبع آزمایی نکرده، بلکه در قصیده سرایی نیز شاعر چیره دستی نبوده است. به گمان برتلس، از مناظرۀ «عرب و عجم» بر میآید که اسدی در جوانی از آرمان شعوبیان تأثیر پذیرفته بوده، و نیز گرایش آشکاری به تشیع داشته است. اما از آنجا که داشتن آرمانهای شعوبیه و نیز گرایش به تشیع در بارگاه غزنویان یک بزه سیاسی به شمار میآمد، هیچ چکامهسرایی یارای آن نداشت که چنین چکامهای در آنجا بسراید و از جان خود بیمناک نباشد.
در نهایت، ابوالفضل خطیبی بر پایهٔ برخی گزارشهای محققان و ایرانشناسان، زندگانی اسدی طوسی را چنین بازگو میکند:
او احتمالاً در پایان سده ۴ قمری یا سالهای آغازین سده ۵ در طوس به دنیا آمد. در مکتب شعری همانجا بالید و به ویژه از شاهنامه فردوسی تأثیر پذیرفت. ولی نخست به قصیدهسرایی روی آورد و قصیدهای به صورت مناظره «عرب و عجم» برای ابوجعفر محمد، عمید نوقان، از دهقانان ایرانی آن دیار نگاشت.
سپس، مقارن با تاخت و تاز ترکمنان سلجوقی و خشکسالی در خراسان از طوس راهی غرب ایران شد و در ۴۴۷ ق. در دربار ابونصر جستان امیر طارم کتاب «الابنیه» ابومنصور هروی را رونویسی کرد و در قصاید خود او را ستود. در نزدیکیهای سال ۴۵۵ ق. در دربار ابودلف شیبانی فرمانروای نخجوان به سر میبرد و از این تاریخ تا ۴۵۸ ق. به نظم گرشاسپنامه سرگرم بود.
پس از آن لغت فرس را نوشت و در کهنسالی به دعوت شجاعالدوله منوچهر، حکمران آنی، بدانجا مهاجر شد و مناظره رمح و قوس را برای این امیر شدادی سرود. در یکی از بیتهای پایانی این مناظره از منوچهر اجازه خواست که با «مأوای» خود شاید همان نخجوان یا طوس بازگردد.
اسدی در نزدیکیهای سال ۴۶۵ قمری درگذشت و در کوی سرخاب تبریز دفن شد و گورستان محل دفن او بعدها به مقبرةالشعراء تغییر نام داد. از این رو شاید بتوان گفت که اسدی در پایان زندگی خویش در تبریز میزیسته است.
آثار و تألیفات
- گرشاسپنامه؛ اسدی در دیباچۀ گرشاسپنامه نیز میگوید که این منظومه را به خواهش محمد حصنی وزیر ابودلف شیبانی، حکمران نخجوان، به نام وی سروده است و چنانکه در همین منظومه آمده، سرودن آن را در ۴۵۸ ق. به پایان رسانده است. گرشاسپنامه در میان آثاری که به پیروی از شاهنامه نوشته شدهاند، یکی از متنهای بسیار موفق به شمار میرود.
- لغت فرس؛ نخستین فرهنگ واژگان زبان فارسی است.
- مناظرات.
منابع
- "اسدی طوسی"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- "اسدی توسی"،سایت گنجور، بازیابی: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲.
شعرشناسی | * شعر * علم عروض * قافیه * تخلص * دیوان * مصراع * بیت * مقفا * قالب * مطلع * تغزل * بحور شعری |
قالبهای شعر | *مثنوی * قصیده * غزل * مسمط * مستزاد * ترجیعبند * ترکیببند * قطعه * رباعی |
سبکهای شعر فارسی | * سبک خراسانی * سبک عراقی * سبک هندی * سبک بازگشت ادبی * شعر نو |
شاعران پارسی گو: | همه*قرن 4 * قرن 5 * قرن 6 * قرن 7 * قرن 8 * قرن 9 * قرن 10 * قرن 11 * قرن 12 * قرن 13 * قرن 14 |