شاه طاهر دکنی انجدانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{مدخل دائرة المعارف|اثر آفرینان}} '''دکنی انجدانی، شاه طاهر''' قرن: 10 (وف 956-952 ق)...' ایجاد کرد)
 
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۳: سطر ۳:
 
'''دکنی انجدانی، شاه طاهر'''
 
'''دکنی انجدانی، شاه طاهر'''
  
قرن: 10
+
قرن: ۱۰ (م، ۹۵۶-۹۵۲ ق)
  
(وف 956-952 ق)
+
[[علم کلام|متکلم]]، دانشمند، شاعر. وى در همدان متولد شد. در محلى به نام خند (خواند) نزدیک قزوین روزگار مى ‌گذراند، با گذشت زمان به خاطر علم و [[تقوا|تقوایى]] که داشت محبوبیت زیادى یافت تا حدى که معروفترین امام سلسله نزارى شاخه‌ى محمدشاهى شد. وى وارد دربار شاه اسماعیل صفوى شد در حالى که شاه [[صفویه|صفوى]] از نفوذ او بیمناک بود، چند بار توسط میرزا حسین اصفهانى که از درباریان بانفوذ و حامى شاه طاهر بود، حمایت شد.
  
متكلم، دانشمند، شاعر. وى در همدان متولد شد. در محلى به نام خند (خواند) نزدیك قزوین روزگار مى‌گذراند، با گذشت زمان به خاطر علم و تقوایى كه داشت محبوبیت زیادى یافت تا حدى كه معروفترین امام سلسله نزارى شاخه‌ى محمدشاهى شد. وى وارد دربار شاه اسماعیل صفوى شد در حالى كه شاه صفوى از نفوذ او بیمناك بود، چند بار توسط میرزا حسین اصفهانى كه از درباریان بانفوذ و حامى شاه طاهر بود، حمایت شد.
+
شاه طاهر پس از آن به کاشان به عنوان مدرس علوم دینى راهى شد، در کاشان علماى [[اثنى عشریه|اثنى عشرى]]، اخبارى از شاه طاهر به دربار فرستادند که باعث شد فرمان قتل وى صادر شود، ولى وى به هند گریخت و به دربار اسماعیل عادلشاه حاکم بیجاپور راه یافت ولى چون توجهى ندید قصد [[خانه خدا]] کرد. در راه به پیر محمد شیروانى برخورد و تاثیرى در وى گذاشت که باعث خوانده شدنش به احمدنگر دربار نظامشاه شد. وى پس از مدتى از معتمدترین یاران نظامشاه شد، در عین حال در آن شهر به ایراد درس در موضوعات مختلف مذهبى مى‌پرداخت.
  
شاه طاهر پس از آن به كاشان به عنوان مدرس علوم دینى راهى شد، در كاشان علماى اثنى عشرى، اخبارى از شاه طاهر به دربار فرستادند كه باعث شد فرمان قتل وى صادر شود ولى وى به هند گریخت و به دربار اسماعیل عادلشاه حاكم بیجاپور راه یافت ولى چون توجهى ندید قصد خانه خدا كرد در راه به پیر محمد شیروانى برخورد و تاثیرى در وى گذاشت كه باعث خوانده شدنش به احمدنگر دربار نظامشاه شد وى پس از مدتى از معتمدترین یاران نظامشاه شد، در عین حال در آن شهر به ایراد درس در موضوعات مختلف مذهبى مى‌پرداخت.
+
وى گویا به خاطر شفادادن [[معجزه|معجزه‌]] آساى پسر نظامشاه مرتبه ‌اى بلند یافت و نظامشاه به [[شیعه|تشیع]] گروید. در بادى امر تبلیغ مذهب اثنى عشرى توسط یک امام نزارى شگفت جلوه مى ‌کند، اما باید به خاطر داشت که شاه طاهر و دیگر پیشوایان نزارى آن عهد ناچار به مراعات [[تقیه]] به صورت شدید بودند.
  
وى گویا به خاطر شفادادن معجزه‌آساى پسر نظامشاه مرتبه‌اى بلند یافت و نظامشاه به تشیع گروید. در بادى امر تبلیغ مذهب اثنى عشرى توسط یك امام نزارى شگفت جلوه مى‌كند اما باید به خاطر داشت كه شاه طاهر و دیگر پیشوایان نزارى آن عهد ناچار به مراعات [[تقیه]] به صورت شدید بودند.
+
نظامشاه پس از این تغییر، تشیع را مذهب رسمى مملکت خود کرد. وى از دانشمندان و ادیبان و [[عرفان|عارفان]] معروف عهد خود بود. در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[حدیث]] و [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[حكمت|حکمت]] و [[ریاضی|ریاضى]] مهارت داشت. دانشهاى عقلى را نزد شمس‌ الدین محمد خضرى فراگرفت و در مجموعه‌ «منشآت» نامه‌ اى به همین استاد مى ‌بینیم.
  
نظامشاه پس از این تغییر تشیع را مذهب رسمى مملكت خود كرد. وى از دانشمندان و ادیبان و عارفان معروف عهد خود بود. در تفسیر و [[حدیث]] و [[فقه]] و [[اصول]] و [[حكمت]] و ریاضى مهارت داشت. دانشهاى عقلى را نزد شمس‌الدین محمد خضرى فراگرفت و در مجموعه‌ى «منشآتش» نامه‌یى به همین استاد مى‌بینیم.
+
سرانجام وى در احمدنگر درگذشت. استخوان او را بعدها به [[كربلا|کربلا]] بردند و در جوار [[امام حسین]] علیه السلام به خاک سپردند.  
  
وى در احمدنگر درگذشت. استخوان او را بعدها به [[كربلا]] بردند و در جوار [[امام حسین]] علیه السلام به خاك سپردند. از آثارش: «منشآت شاه طاهر» یا «انشاء روح‌افزا»؛ حاشیه بر «الهیات شفا»؛ شرح بر «تهذیب الاصول»؛ «شرح باب حادى عشر» در كلام، شرح «رساله‌ى جعفریه» در فقه؛ حاشیه بر «تفسیر» قاضى بیضاوى؛ رساله‌ى «النموزج العلوم» و رساله فارسى در احوال [[معاد]]. «دیوان» شعرى هم دارد كه اشعارى لطیف را شامل است از آن جمله قصایدى كه در مدح [[امام على]] علیه السلام و نبى اكرم صلی الله علیه و آله دارد.
+
از آثارش: «منشآت شاه طاهر» یا «انشاء روح‌افزا»؛ حاشیه بر «[[شفا (کتاب)|الهیات شفا]]»؛ شرح بر «تهذیب الاصول»؛ «شرح باب حادى عشر» در [[علم کلام|کلام]]، شرح «رساله‌ى جعفریه» در [[فقه]]؛ حاشیه بر «تفسیر» قاضى بیضاوى؛ رساله‌ى «النموزج العلوم» و رساله فارسى در احوال [[معاد]]. [[دیوان]] شعرى هم دارد که اشعارى لطیف را شامل است از آن جمله [[قصیده|قصایدى]] که در مدح [[پیامبر اسلام|نبى اکرم]] صلی الله علیه و آله و [[امام على]] علیه السلام دارد.
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج3، ص291.
 
  
 +
*[[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج۳، ص۲۹۱.
 +
 +
[[رده:شعرای پارسی گو]]
 +
[[رده:شعرای پارسی گوی قرن دهم]]
 
[[رده:متکلمان]]
 
[[رده:متکلمان]]
 
[[رده:عالمان]]
 
[[رده:عالمان]]
[[رده:شعرا]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۱

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


دکنی انجدانی، شاه طاهر

قرن: ۱۰ (م، ۹۵۶-۹۵۲ ق)

متکلم، دانشمند، شاعر. وى در همدان متولد شد. در محلى به نام خند (خواند) نزدیک قزوین روزگار مى ‌گذراند، با گذشت زمان به خاطر علم و تقوایى که داشت محبوبیت زیادى یافت تا حدى که معروفترین امام سلسله نزارى شاخه‌ى محمدشاهى شد. وى وارد دربار شاه اسماعیل صفوى شد در حالى که شاه صفوى از نفوذ او بیمناک بود، چند بار توسط میرزا حسین اصفهانى که از درباریان بانفوذ و حامى شاه طاهر بود، حمایت شد.

شاه طاهر پس از آن به کاشان به عنوان مدرس علوم دینى راهى شد، در کاشان علماى اثنى عشرى، اخبارى از شاه طاهر به دربار فرستادند که باعث شد فرمان قتل وى صادر شود، ولى وى به هند گریخت و به دربار اسماعیل عادلشاه حاکم بیجاپور راه یافت ولى چون توجهى ندید قصد خانه خدا کرد. در راه به پیر محمد شیروانى برخورد و تاثیرى در وى گذاشت که باعث خوانده شدنش به احمدنگر دربار نظامشاه شد. وى پس از مدتى از معتمدترین یاران نظامشاه شد، در عین حال در آن شهر به ایراد درس در موضوعات مختلف مذهبى مى‌پرداخت.

وى گویا به خاطر شفادادن معجزه‌ آساى پسر نظامشاه مرتبه ‌اى بلند یافت و نظامشاه به تشیع گروید. در بادى امر تبلیغ مذهب اثنى عشرى توسط یک امام نزارى شگفت جلوه مى ‌کند، اما باید به خاطر داشت که شاه طاهر و دیگر پیشوایان نزارى آن عهد ناچار به مراعات تقیه به صورت شدید بودند.

نظامشاه پس از این تغییر، تشیع را مذهب رسمى مملکت خود کرد. وى از دانشمندان و ادیبان و عارفان معروف عهد خود بود. در تفسیر و حدیث و فقه و اصول و حکمت و ریاضى مهارت داشت. دانشهاى عقلى را نزد شمس‌ الدین محمد خضرى فراگرفت و در مجموعه‌ «منشآت» نامه‌ اى به همین استاد مى ‌بینیم.

سرانجام وى در احمدنگر درگذشت. استخوان او را بعدها به کربلا بردند و در جوار امام حسین علیه السلام به خاک سپردند.

از آثارش: «منشآت شاه طاهر» یا «انشاء روح‌افزا»؛ حاشیه بر «الهیات شفا»؛ شرح بر «تهذیب الاصول»؛ «شرح باب حادى عشر» در کلام، شرح «رساله‌ى جعفریه» در فقه؛ حاشیه بر «تفسیر» قاضى بیضاوى؛ رساله‌ى «النموزج العلوم» و رساله فارسى در احوال معاد. دیوان شعرى هم دارد که اشعارى لطیف را شامل است از آن جمله قصایدى که در مدح نبى اکرم صلی الله علیه و آله و امام على علیه السلام دارد.

منابع