حضرت حمزه علیه السلام: تفاوت بین نسخهها
(تصحیح الگو و افزودن 2 رده) |
|||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{الگو:مقاله از یک نشریه}} | {{الگو:مقاله از یک نشریه}} | ||
− | + | او عموی بزرگوار پیامبر (ص) بود که در شجاعت و دلاوری زبانزد بود. حمایت و دفاع او از رسول خدا (ص) نقش مهمی در پیروزی و گسترش اسلام داشت. او پس از شهادت از طرف رسول خدا (ص) «سید الشهداء» لقب گرفت. | |
− | + | ==نام و نسب == | |
− | + | حمزة بن عبدالمطلب ملقب به «سیدالشهدا»، «اسدالله» و «اسدالرسول» کنیه او ابوعماره و ابویعلی است. مادرش هاله دختر «وهیب» و دخترعموی «آمنه» بنت وهب، مادر رسول خدا صلی الله علیه و آله است. حضرت حمزه عموی [[پیامبر اسلام]] و برادر رضاعی او است؛ زیرا هر دو از پستان مادری بنام ثُوَیْبه شیر خوردهاند. حضرت حمزه، بنابر نظر مشهور دو سال از رسول خدا بزرگتر بود | |
− | + | ==اسلام آوردن حمزه(ع)== | |
− | + | بنا به گفته مشهور مورخان، او در سال دوم بعثت، اسلام را پذیرفته است. بنا به نقل [[ابن اثیر]] و گروهی از مورخان، چون حمزه سیدالشهدا ایمان خویش را اظهار کرد، سردمداران قریش فهمیدند که پیامبر از این پس نیرومند شده و اسلام دارای مدافع قوی گردیده است و با گرویدن وی به [[اسلام]]، از طرحها و نقشههای زیادی که بر علیه اسلام و مسلمین ترسیم کرده بودند منصرف شدند. | |
− | + | ==هجرت و جهاد == | |
− | |||
− | |||
− | او | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | و | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | حمزة بن عبدالمطلب ملقب به «سیدالشهدا»، «اسدالله» و «اسدالرسول» کنیه او ابوعماره و ابویعلی است. مادرش هاله دختر «وهیب» و دخترعموی «آمنه» بنت وهب، مادر رسول خدا صلی الله علیه و آله است. حضرت حمزه عموی [[پیامبر اسلام]] و برادر رضاعی او است؛ زیرا هر دو از پستان مادری بنام ثُوَیْبه شیر خوردهاند. | ||
− | |||
− | حضرت حمزه، بنابر نظر مشهور دو سال از رسول خدا بزرگتر بود | ||
− | |||
حضرت حمزه همزمان با هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه، هجرت نمود و در صف مهاجرینِ اولین قرار گرفت. او اولین فرمانده و پرچمدار اسلام است که از سوی رسول خدا در رأس گروهی از مسلمانان برای پاسخگویی به حمله مشرکان، به محلی بنام «سیف البحر» اعزام گردید. | حضرت حمزه همزمان با هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه، هجرت نمود و در صف مهاجرینِ اولین قرار گرفت. او اولین فرمانده و پرچمدار اسلام است که از سوی رسول خدا در رأس گروهی از مسلمانان برای پاسخگویی به حمله مشرکان، به محلی بنام «سیف البحر» اعزام گردید. | ||
در جنگهای متعدد دیگر مانند بدر و احد شرکت نمود و در بدر امتحان سختی را از سرگذراند و از سران قریش چند نفر، از جمله شیبة بن ربیعه و طُعَیمة بن عدی را به دست خود هلاک ساخت و در قتل یکی دیگر از مشرکان نامی؛ یعنی «عتبة بن ربیعه» با امیرمؤمنان علیه السلام شرکت جست. شجاعت حضرت حمزه در جنگها زبانزد خاص و عام و مورد تأیید دوست و دشمن است ولذا در [[جنگ بدر]] و اُحُد وی با هر دو دست و با دو شمشیر میجنگید. | در جنگهای متعدد دیگر مانند بدر و احد شرکت نمود و در بدر امتحان سختی را از سرگذراند و از سران قریش چند نفر، از جمله شیبة بن ربیعه و طُعَیمة بن عدی را به دست خود هلاک ساخت و در قتل یکی دیگر از مشرکان نامی؛ یعنی «عتبة بن ربیعه» با امیرمؤمنان علیه السلام شرکت جست. شجاعت حضرت حمزه در جنگها زبانزد خاص و عام و مورد تأیید دوست و دشمن است ولذا در [[جنگ بدر]] و اُحُد وی با هر دو دست و با دو شمشیر میجنگید. | ||
− | |||
حضرت حمزه در میدان جنگ با نصب کردن «پرِ شترمرغی» به سینهاش از دیگر فرماندهان و جنگجویان مشخص و برجسته بود و به همین جهت در جنگ بدر یکی از سران دشمن پس از آن که به اسارت مسلمانان درآمد و چشمش به حمزه افتاد، پرسید: این کیست؟ گفتند: حمزة بن عبدالمطلب. وی با تعجب گفت «ذلِکَ فَعَلَ بِنا الأفاعِیل» او بود که صفوف ما را تار و مار کرد و ما را به روز سیاه نشاند! حضرت حمزه در سال سوم هجرت در [[جنگ احد]] پس از کشتن سی و یک تن از سران دشمن به مقام ارجمند شهادت نایل گردید. | حضرت حمزه در میدان جنگ با نصب کردن «پرِ شترمرغی» به سینهاش از دیگر فرماندهان و جنگجویان مشخص و برجسته بود و به همین جهت در جنگ بدر یکی از سران دشمن پس از آن که به اسارت مسلمانان درآمد و چشمش به حمزه افتاد، پرسید: این کیست؟ گفتند: حمزة بن عبدالمطلب. وی با تعجب گفت «ذلِکَ فَعَلَ بِنا الأفاعِیل» او بود که صفوف ما را تار و مار کرد و ما را به روز سیاه نشاند! حضرت حمزه در سال سوم هجرت در [[جنگ احد]] پس از کشتن سی و یک تن از سران دشمن به مقام ارجمند شهادت نایل گردید. | ||
+ | ==حضرت حمزه از دیدگاه قرآن== | ||
+ | نام جناب حمزه در شأن نزول چندین آیه از قرآن به چشم می خورد از جمله: | ||
+ | #آیه:{{متن قرآن|«هَٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ»}} <ref> [[سوره حج]]/ آیه 19.</ref>؛ اینان دو گروهند که درباره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند، کسانی که کافر شدند، لباسهایی از آتش برای آنها بریده شده و مایع سوزان و جوشان بر سرشان ریخته میشود». در صحیح بخاری<ref> ج 4، تفسیر سوره حج.</ref> و صحیح مسلم<ref> به تفسیر الدرالمنثور والمیزان، تفسیر سوره حج مراجعه شود.</ref> و سنن ترمذی<ref> همان.</ref> و ابن ماجه<ref> همان.</ref> و منابع دیگر از [[اهل سنت]] و [[شیعه]]<ref> همان.</ref> آمده که حضرت ابوذر رحمه الله فرموده است: این آیه درباره دو گروه؛ گروهی حامی و مدافع سرسخت اسلام و گروه دیگر دشمن کینهتوز و سرسخت اسلام نازل گردیده است. گروه اول امیرمؤمنان و حمزه و عبیده<ref> عبیدة بن حرث بن [[عبدالمطلب]]، پسرعموی رسول خدا است. او از شجاعان عرب و از مدافعان [[اسلام]] بود که در [[جنگ بدر]] به شهادت رسید.</ref> و گروه دوم ولید، عتبه و شیبه از سران قریش میباشند که در جنگ بدر مقابل هم قرار گرفتند. | ||
+ | #آیه: {{متن قرآن|«مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا»}} « <ref> [[سوره احزاب]]/ آیه 23.</ref>؛ در میان مؤمنان مردانی هستند که بر عهدی که با خدا بستهاند، صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و گروهی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند».در تفسیر قمی ابن ابی الجارود از [[امام باقر]] علیه السلام نقل میکند که این آیه درباره حمزه و جعفر و علی علیهمالسلام نازل گردیده است. منظور از «مَنْ قَضَی نَحْبَهُ» حمزه و جعفر و منظور از «مَنْ یَنْتَظِر» علی بن ابی طالب است.<ref> تفسیر قمی، ج 2، ص 188.</ref> | ||
+ | #آیه: {{متن قرآن|«أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ»}}<ref> [[سوره ص]]/ آیه 28.</ref>؛ آیا کسانی را که [[ایمان]] آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، همچون مفسدان در زمین قرار دهیم یا پرهیزکاران را همچون کافران؟!».در تفسیر فرات کوفی از [[ابن عباس]] نقل میکند که این آیه درباره سه تن از مؤمنان متقی که عمل صالح انجام داده بودند؛ علی بن ابی طالب و حمزه و عبیده و سه نفر مشرک مفسد؛ عتبه و شیبه و ولید بن عتبه نازل گردیده است. ابن عباس اضافه میکند این دو گروه بودند که در [[جنگ بدر]] با هم به مبارزه برخاستند؛ علی علیه السلام ولید را کشت، حمزه عتبه را و عبیده شیبه را.<ref> تفسیر فرات کوفی، ص 359، چاپ سال 1410 هـ تهران.</ref> | ||
+ | #آیه:{{متن قرآن|«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»}} <ref> [[سوره توبه]]/ آیه 119.</ref>؛ ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید».مرحوم طبرسی درباره مصداق «صادقین» که در پایان آیه شریفه آمده است، چند احتمال ذکر نموده و میگوید: و گفته شده است که منظوراز صادقین در این آیه همان افرادی است که خداوند در آیه دیگر از آنها یاد کرده و فرموده است: {{متن قرآن|«رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ...»}} حمزة بن عبدالمطلب و جعفربن ابی طالب و «وَمِنْهُم مَنْ یَنْتَظِرُ» یعنی علی بن ابی طالب علیه السلام».<ref> مجمع البیان، ج 3، ص 81، چاپ صیدا.</ref> | ||
+ | #آیه:{{متن قرآن|«وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا»}} <ref> [[سوره نساء]]/ آیه 69.</ref>؛ و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از [[پیامبران]] و صدیقان و شهدا و صالحان، و آنها رفیقهای خوبی هستند.[[شیخ طوسی]] از [[انس بن مالک]] نقل میکند که روزی با [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله [[نماز صبح]] را بجای آوردیم، آن حضرت پس از [[نماز]] رو به ما نشست، من عرض کردم: ای فرستاده خدا، اگر صلاح بدانید تفسیر این آیه «وَمَنْ یُطِعْ اللّه...» را بیان کنید. پیامبر فرمود: مصداق «نبِیِّینَ» من هستم و مصداق «صِدِّیقِینَ» برادرم علی است و مصداق «شهداء» عمویم حمزه و اما مصداق «صالحان» دخترم فاطمه و دو فرزندش حسن و حسین میباشند.<ref> کنزالفوائد، به نقل [[بحارالأنوار]]، ج 24، ص 31.</ref> | ||
+ | #آیه:{{متن قرآن|« مَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَاللّه فَإِنَّ أَجَلَ اللّه لاَآتٍ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ * وَمَنْ جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ...»}} <ref> [[سوره عنکبوت]]/ آیه 5 و 6.</ref>؛ کسانی که امید به دیدار و لقای پروردگار و رستاخیز دارند، (در اطاعت او میکوشند) زیرا سرآمدی که خدا تعیین کرده، فرامیرسد. و کسی که (در راه خدا) جهاد و تلاش میکند برای خود جهاد میکند».حسین بن سعید از [[ابن عباس]] نقل میکند که این آیه درباره [[بنی هاشم]] نازل گردیده که از آنها است حمزة بن [[عبدالمطلب]] و عبیدة بن حارث. ابن عباس میافزاید: درباره آنها این آیه نیز نازل گردیده است. <ref> تفسیر فرات کوفی.</ref> | ||
− | + | علاوه بر آیات مذکور هستند ایات دیگری که هر چند در روایات نامی از جناب حمزه علیه السلام نبرده است اما ویژیک های یاد شده نشان می دهد به طور قطع ایشان یکی از بالاترین مصادیق آن می باشند. | |
− | + | #مثل این آیه شریفه که می فرماید: {{متن قرآن|«وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ »}} «و آنان که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند و آنها که پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنان حقیقیاند، برای آنها آموزش «[[رحمت خدا]]» و روزی شایستهای است». <ref>[[سوره انفال]]/ آیه 74.</ref> | |
− | + | #و نیز آیه: {{متن قرآن|«لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَٰئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا ۚ...»}} «کسانی که قبل از پیروزی [[انفاق]] کردند و جنگیدند با کسانی که بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد کردند، یکسان نیستند، آنها بلند مقامتر از کسانی هستند که بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد کردند». <ref> [[سوره حدید]]/ آیه 10.</ref> | |
− | + | ==حضرت حمزه در حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | و | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
اینک به بیان بخشی از فضایل حضرت حمزه میپردازیم که از زبان [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله نقل شده و به دست ما رسیده است و با بخشی دیگر، در صفحات آینده و به مناسبتهای مختلف آشنا خواهیم شد. | اینک به بیان بخشی از فضایل حضرت حمزه میپردازیم که از زبان [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله نقل شده و به دست ما رسیده است و با بخشی دیگر، در صفحات آینده و به مناسبتهای مختلف آشنا خواهیم شد. | ||
− | + | ===حضرت حمزه از سروران اهل بهشت است=== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
[[شیخ صدوق]] همچنین از [[انس بن مالک]] نقل میکند که: [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله فرمود: ما فرزندان [[عبدالمطلب]]، سروران اهل بهشتیم. رسول الله، حمزه سیدالشهدا، جعفر ذوالجناحین، علی، فاطمه، حسن، حسین و مهدی علیهمالسلام.<ref> «نحن بنو عبدالمطلب سادة أهل الجنة، رسول اللّه و حمزة سیدالشهداء...». امالی صدوق، مجلس هفتاد و دوم.</ref> | [[شیخ صدوق]] همچنین از [[انس بن مالک]] نقل میکند که: [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله فرمود: ما فرزندان [[عبدالمطلب]]، سروران اهل بهشتیم. رسول الله، حمزه سیدالشهدا، جعفر ذوالجناحین، علی، فاطمه، حسن، حسین و مهدی علیهمالسلام.<ref> «نحن بنو عبدالمطلب سادة أهل الجنة، رسول اللّه و حمزة سیدالشهداء...». امالی صدوق، مجلس هفتاد و دوم.</ref> | ||
− | + | === حضرت حمزه، محبوبترین عموی رسول خدا (ص) === | |
− | |||
− | |||
صدوق رحمه الله از [[امام صادق]] علیه السلام و آن بزرگوار از جدش رسول خدا نقل میکند که فرمود: «اَحَبّ اِخوانی اِلَیَّ علّی بن أبیطالب و أحَبّ أعْمامی اِلیَّ حَمْزَة<ref> امالی صدوق، مجلس هشتاد و دوم، عمده ابن عقدة 281.</ref>؛ محبوبترین برادرانم علی بن ابی طالب و محبوبترینِ عموهایم حمزه است». | صدوق رحمه الله از [[امام صادق]] علیه السلام و آن بزرگوار از جدش رسول خدا نقل میکند که فرمود: «اَحَبّ اِخوانی اِلَیَّ علّی بن أبیطالب و أحَبّ أعْمامی اِلیَّ حَمْزَة<ref> امالی صدوق، مجلس هشتاد و دوم، عمده ابن عقدة 281.</ref>؛ محبوبترین برادرانم علی بن ابی طالب و محبوبترینِ عموهایم حمزه است». | ||
− | + | ===حمزه محبوبترین نامها در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله=== | |
− | |||
کلینی رحمه الله از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که: «جاءَ رَجلٌ اِلَی النبی صلی الله علیه و آله فقال یا رَسُول اللّه وُلِدَ لی غلامٌ فماذا اُسَمّیه؟ قال: سَمِّهِ بأحَبِّ الأسماء اِلیّ؛ حَمْزة<ref> کافی کتاب العقیقة باب الأسما والکنی.</ref>؛ شخصی محضر [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: ای فرستاده خدا، فرزند ذکوری برایم متولد شده است، چه نامی بر وی نهم؟ فرمود: او را «حمزه» نام بگذار که محبوبترین نامها در نزد من است». | کلینی رحمه الله از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که: «جاءَ رَجلٌ اِلَی النبی صلی الله علیه و آله فقال یا رَسُول اللّه وُلِدَ لی غلامٌ فماذا اُسَمّیه؟ قال: سَمِّهِ بأحَبِّ الأسماء اِلیّ؛ حَمْزة<ref> کافی کتاب العقیقة باب الأسما والکنی.</ref>؛ شخصی محضر [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: ای فرستاده خدا، فرزند ذکوری برایم متولد شده است، چه نامی بر وی نهم؟ فرمود: او را «حمزه» نام بگذار که محبوبترین نامها در نزد من است». | ||
− | + | === حمزه یکی از چهار راکب در قیامت=== | |
− | |||
− | |||
مرحوم صدوق رحمه الله در ضمن حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین نقل میکند: «و ما فی القیامة راکبٌ غَیرنا وَ نَحنُ أربعةٌ فَقام اِلَیه العَبّاس بن عبدالمطلب، فَقال: مَنْ هُم یا رسول اللّه؟ فقال: امّا أَنا فَعَلی البراق... و عَمّی حمزة بن عبدالمطلب اسداللّه و اسد رسوله سیدالشهدا عَلی ناقتی الغضباء... و أخی علیّ، عَلی ناقة من نوق الجنّة<ref> خصال باب الأربعة.</ref>؛ در قیامت همه پیاده هستند به جز ما چهار تن. عباس بن [[عبدالمطلب]] عرض کرد: ای [[رسول خدا]]، آن چهار تن کدامند؟ فرمود: اما من سوار بر براق خواهم بود... و عمویم حمزة بن عبدالمطلب اسدالله و اسد رسول و سیدشهدا بر شتر غضبای من سوار خواهد شد. و برادرم علی بر شتری از شتران بهشتی». | مرحوم صدوق رحمه الله در ضمن حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین نقل میکند: «و ما فی القیامة راکبٌ غَیرنا وَ نَحنُ أربعةٌ فَقام اِلَیه العَبّاس بن عبدالمطلب، فَقال: مَنْ هُم یا رسول اللّه؟ فقال: امّا أَنا فَعَلی البراق... و عَمّی حمزة بن عبدالمطلب اسداللّه و اسد رسوله سیدالشهدا عَلی ناقتی الغضباء... و أخی علیّ، عَلی ناقة من نوق الجنّة<ref> خصال باب الأربعة.</ref>؛ در قیامت همه پیاده هستند به جز ما چهار تن. عباس بن [[عبدالمطلب]] عرض کرد: ای [[رسول خدا]]، آن چهار تن کدامند؟ فرمود: اما من سوار بر براق خواهم بود... و عمویم حمزة بن عبدالمطلب اسدالله و اسد رسول و سیدشهدا بر شتر غضبای من سوار خواهد شد. و برادرم علی بر شتری از شتران بهشتی». | ||
+ | ===حضرت حمزه انجام دهنده نیکیها و بجاآورنده صله رحم=== | ||
+ | [[ابن حجر عسقلانی]] نقل میکند که: رسول خدا چون در کنار جسد مُثله شده عمویش حمزه نشست، خطاب به وی چنین فرمود: «رَحِمکَ اللّه أی عمّ، لَقَدْ کُنتَ وَصُولاً لِلرَّحِمِ فَعُولاً لِلْخیرات<ref> اصابة، ج 1، ص 354.</ref>؛ ای عمو! خدای رحمت کند تو را، که در [[صله رحم]] و انجامدادن کارهای نیک فعال و کوشا بودی». | ||
− | + | === حضرت حمزه شفیع در روز قیامت=== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
در حدیث مفصلی که امیرمؤمنان علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل نموده، آن حضرت، درباره حضرت حمزه میفرماید: «اما انّ حمزة عمی یُنَحّی جهنّم مِن مُحِبِّیه<ref> تفسیر [[امام حسن عسکری]] علیه السلام، ص 176، چاپ 1314.</ref>؛ همانا در قیامت عمویم حمزه جهنم را از دوستدارانش دور خواهد کرد». | در حدیث مفصلی که امیرمؤمنان علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل نموده، آن حضرت، درباره حضرت حمزه میفرماید: «اما انّ حمزة عمی یُنَحّی جهنّم مِن مُحِبِّیه<ref> تفسیر [[امام حسن عسکری]] علیه السلام، ص 176، چاپ 1314.</ref>؛ همانا در قیامت عمویم حمزه جهنم را از دوستدارانش دور خواهد کرد». | ||
− | + | === حمزه اسداللّه است === | |
− | |||
− | |||
در [[بصائرالدرجات]] در حدیثی از [[امام باقر]] علیه السلام از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله نقل کرده که آن حضرت درباره تعداد انبیا و تعداد اولوالعزم از آنان و این که هر پیامبری دارای وصی بوده، سخن گفته و آن گاه به خصوصیات خود و خاندانش اشاره میکند و در ضمن آن میفرماید: «وَعَلی قائمة العرش مکتوبٌ: حمزة اسدالله و اسد رسوله و سیدالشهدا».<ref> بصائرالدرجات، ص 34؛ بحارالأنوار، ج 27، ص 7.</ref> | در [[بصائرالدرجات]] در حدیثی از [[امام باقر]] علیه السلام از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله نقل کرده که آن حضرت درباره تعداد انبیا و تعداد اولوالعزم از آنان و این که هر پیامبری دارای وصی بوده، سخن گفته و آن گاه به خصوصیات خود و خاندانش اشاره میکند و در ضمن آن میفرماید: «وَعَلی قائمة العرش مکتوبٌ: حمزة اسدالله و اسد رسوله و سیدالشهدا».<ref> بصائرالدرجات، ص 34؛ بحارالأنوار، ج 27، ص 7.</ref> | ||
− | + | ===حضرت حمزه افضل شهدا است=== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
[[شیخ مفید]] از [[ابوایوب انصاری]] نقل میکند که [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله خطاب به [[حضرت فاطمه]] علیهاالسلام چنین فرمود: «شهیدنا أفضل الشهداء و هو عمّک وَ مِنّا مَنْ جَعَل اللّه لَهُ جِناحَین یطیرُ بِهِما مَعَ الملائکة وَ هُوَ ابنُ عَمِّکَ<ref> امالی شیخ، به نقل از بحارالأنوار، ج 22، ص 273.</ref>؛ شهید ما أفضل شهدا است و آن عموی تو و از خاندان ما است؛ کسی که خداوند بر وی دو بال عنایت فرموده که در میان [[فرشتگان]] پرواز میکند و آن پسرعموی تو است». | [[شیخ مفید]] از [[ابوایوب انصاری]] نقل میکند که [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله خطاب به [[حضرت فاطمه]] علیهاالسلام چنین فرمود: «شهیدنا أفضل الشهداء و هو عمّک وَ مِنّا مَنْ جَعَل اللّه لَهُ جِناحَین یطیرُ بِهِما مَعَ الملائکة وَ هُوَ ابنُ عَمِّکَ<ref> امالی شیخ، به نقل از بحارالأنوار، ج 22، ص 273.</ref>؛ شهید ما أفضل شهدا است و آن عموی تو و از خاندان ما است؛ کسی که خداوند بر وی دو بال عنایت فرموده که در میان [[فرشتگان]] پرواز میکند و آن پسرعموی تو است». | ||
− | + | ==حضرت حمزه در گفتار ائمه علیهمالسلام== | |
− | + | اینک به نقل و بیان گفتار ائمه هدی علیهمالسلام در این زمینه میپردازیم | |
− | اینک به نقل و بیان گفتار ائمه هدی علیهمالسلام در این زمینه میپردازیم | + | ===حضرت حمزه در گفتار و احتجاج امیرمؤمنان علیه السلام=== |
− | + | *حمیری<ref> وی از اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام است. و کتابش قرب الاسناد، از منابع حدیثی شیعه میباشد.</ref> در قرب الإسناد آورده است که امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:«منّا سبعةٌ خَلَقَهم اللّه عزوجل لم یخلق فی الأرض مثلهم؛ مِنّا رسول اللّه صلی الله علیه و آله سید الأوّلین والآخرین، خاتم النبیین و وصیّه خیرالوصیین و سبطاه خیرالأسباط؛ حَسَنا و حُسَینا و سیدالشهداء حمزة عمّه و من قد کان مع الملائکة جعفر والقائم عجل الله تعالی فرجه<ref> قرب الإسناد، چاپ کوشانفر، ص 39.</ref>؛ خداوند در میان خاندان ما هفت نفر خلق کرد که در روی زمین مانند آنها را نیافریده است. آنگاه در معرفی این هفت تن چنین فرمود: از ما است [[رسول خدا]] که سید اولین و آخرین و خاتم [[پیامبران]] است. و از ما است وصی او که بهترین اوصیا است و دو سبطش حسن و حسین که بهترین اسباطند و عمویش سیدالشهدا و جعفر که به همراه [[فرشتگان]] پرواز میکند و قائم عجل الله تعالی فرجه شریف». | |
− | + | ===حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان در شورای شش نفری=== | |
− | |||
− | * | ||
− | |||
− | «منّا سبعةٌ خَلَقَهم اللّه عزوجل لم یخلق فی الأرض مثلهم؛ مِنّا رسول اللّه صلی الله علیه و آله سید الأوّلین والآخرین، خاتم النبیین و وصیّه خیرالوصیین و سبطاه خیرالأسباط؛ حَسَنا و حُسَینا و سیدالشهداء حمزة عمّه و من قد کان مع الملائکة جعفر والقائم عجل الله تعالی فرجه<ref> قرب الإسناد، چاپ کوشانفر، ص 39.</ref>؛ خداوند در میان خاندان ما هفت نفر خلق کرد که در روی زمین مانند آنها را نیافریده است. آنگاه در معرفی این هفت تن چنین فرمود: از ما است [[رسول خدا]] که سید اولین و آخرین و خاتم [[پیامبران]] است. و از ما است وصی او که بهترین اوصیا است و دو سبطش حسن و حسین که بهترین اسباطند و عمویش سیدالشهدا و جعفر که به همراه [[فرشتگان]] پرواز میکند و قائم عجل الله تعالی فرجه شریف». | ||
− | |||
− | |||
− | |||
عمر بن خطاب هنگام مرگش خلافت را به شورای شش نفری، متشکل از امیرمؤمنان، عثمان بن عفان، طلحه، زبیر، عبدالرحمان عوف و سعد بن ابی وقاص محول نمود و دستور داد پس از [[مرگ]] وی این شش نفر در خانهای برای تعیین خلیفه جمع شوند و با وی بیعت کنند، به طوری که اگر چهار نفر با یکی از آنان بیعت کرد و تنها یک نفر امتناع ورزید، گردن او را بزنند و اگر دو نفر امتناع کرد گردن آن دو نفر را بزنند و زمینه را طوری فراهم نمود که با عثمان بن عفان بیعت نمودند. در این جلسه امیرمؤمنان سخنانی ایراد کرد و خصوصیات خانوادهاش را برای اتمام حجت برشمرد تا این که فرمود: شما را به خدا سوگند میدهم آیا در میان شما به جز من کسی هست که عمویش سیدالشهدا باشد؟ گفتند: نه. «نشدتکم باللّه هَلْ فیکُم اَحَدٌ عَمُّهُ سیّدالشهداء غیری؟! قالوا: لا».<ref> مشروح این سخنرانی در احتجاج طبرسی، ج 1، صص 188ـ210 آمده است.</ref> | عمر بن خطاب هنگام مرگش خلافت را به شورای شش نفری، متشکل از امیرمؤمنان، عثمان بن عفان، طلحه، زبیر، عبدالرحمان عوف و سعد بن ابی وقاص محول نمود و دستور داد پس از [[مرگ]] وی این شش نفر در خانهای برای تعیین خلیفه جمع شوند و با وی بیعت کنند، به طوری که اگر چهار نفر با یکی از آنان بیعت کرد و تنها یک نفر امتناع ورزید، گردن او را بزنند و اگر دو نفر امتناع کرد گردن آن دو نفر را بزنند و زمینه را طوری فراهم نمود که با عثمان بن عفان بیعت نمودند. در این جلسه امیرمؤمنان سخنانی ایراد کرد و خصوصیات خانوادهاش را برای اتمام حجت برشمرد تا این که فرمود: شما را به خدا سوگند میدهم آیا در میان شما به جز من کسی هست که عمویش سیدالشهدا باشد؟ گفتند: نه. «نشدتکم باللّه هَلْ فیکُم اَحَدٌ عَمُّهُ سیّدالشهداء غیری؟! قالوا: لا».<ref> مشروح این سخنرانی در احتجاج طبرسی، ج 1، صص 188ـ210 آمده است.</ref> | ||
− | + | ===حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان در بصره=== | |
− | + | مرحوم کلینی<ref> کافی، ج 1، ص 450.</ref> از [[اصبغ بن نباته]] نقل میکند: روزی که در بصره امیرمؤمنان علیه السلام بر لشگر طلحه و زبیر پیروز گردید،فرمود: «آگاه باشید که افضل خلق بعد از اوصیا، شهدا هستند و افضل همه شهدا حمزة بن عبدالمطلب و جعفر بن ابی طالب است که دارای دو بال رنگین است. و این دو بال از این امت به کسی جز وی داده نشد و خداوند به وسیله او به محمد کرامت و شرافت بخشید و دیگر دو سبط پیامبر حسن و حسین و دیگری مهدی است که او را از خاندان ما انتخاب میکند. آنگاه این آیه را خواند: {{متن قرآن|«وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا * ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا»}}.<ref> [[سوره نساء]]/ آیه 70ـ69.</ref> | |
− | + | === حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان علیه السلام با معاویه=== | |
− | مرحوم کلینی<ref> کافی، ج 1، ص 450.</ref> از [[اصبغ بن نباته]] نقل میکند: روزی که در بصره امیرمؤمنان علیه السلام بر لشگر طلحه و زبیر پیروز | + | امیرمؤمنان علیه السلام در پاسخ به نامهای از معاویه فرمودند: «مگر نمیبینی ـ نه این که بخواهم خبرت دهم بلکه به عنوان شکر و سپاسگزاری نعمت خداوند میگویم ـ جمعیتی از مهاجران و انصار در راه خدا شربت شهادت نوشیدند و همه آنان مشمول فضل خداوند میباشند، اما هنگامی که شهید ما (حمزه) شربت شهادت نوشید به او گفته شد «سیدالشهدا» و رسول الله هنگام [[نماز]] بر وی (به جای پنج تکبیر) هفتاد تکبیر گفت... چگونه این دو خاندان با هم برابر است در حالی که پیامبر (محمد) از ما است و تکذیب کننده او (ابوجهل) از شما. اسدالله (حمزه) از ما است و اسدالأحلاف؛ یعنی [[ابوسفیان]] سرکرده و سامان دهنده احزاب برای جنگ با پیامبر از شما. دو سید و آقای جوانان [[بهشت]] (حسن و حسین) از مایند و کودکان آتش (فرزندان مروان یا عقبة بن ابی معیط) از شما. بهترین زنان جهان (فاطمه) از ما است و حمالة الحطب (همسر ابولهب) از شما...». <ref> [[نهج البلاغه]]، نامه 28.</ref> |
− | + | ===حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان علیه السلام با دانشمند یهودی=== | |
− | + | یکی از دانشمندان یهود، پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله در [[مدینه]] در جلسهای که گروهی از صحابه؛ از جمله امیرمؤمنان علیه السلام حضور داشتند، شرکت نمود و در تفضیل [[حضرت ابراهیم]] علیه السلام و بعضی انبیای گذشته بر [[پیامبر اسلام]]، به صورت مناظره دلایلی ذکر کرد و امیرمؤمنان علیه السلام به یکایک دلایل او پاسخ گفت؛ از جمله مسائلی که آن دانشمند مطرح نمود این بود که: «فانّ هذا ابراهیم قد اَضجع وَلَدَهُ و تلّه للجبین...؛ این ابراهیم بود که فرزند خود اسماعیل را برای اجرای امر خداوند بر زمین انداخت و صورت دلبندش را به روی خاک گذاشت و آماده ذبح او گردید، ولی در پیامبر شما چنین حرکتی وجود نداشته است». | |
− | + | امیرمؤمنان علیه السلام در پاسخ وی فرموده: این مطلب را که درباره حضرت ابراهیم علیهه السلام گفتی صحیح است، ولی خداوند برای جبران این ناراحتی، بلافاصله فدیه و عوض (گوسفند بهشتی) را بر وی فروفرستاد. اما محمد صلی الله علیه و آله بر مصیبتی بالاتر از آن مبتلا گردید؛ زیرا در کنار جسد بیروح و مثله شده عمویش و ناصر و یاور دینش، حمزه اسداللّه و اسدالرسول قرار گرفت ولی برای جلب رضای خداوند و تسلیم امر او صبر و شکیبایی را در پیش گرفت، نه اظهار ناراحتی کرد و نه اشکی جاری ساخت و نه به جایگاه و محبوبیت حمزه که در دل پیامبر و خاندانش از آن برخورداربود، توجه نمود... <ref> مشروح این مناظره در احتجاج طبرسی، ج 1، صص 335ـ318؛ بحار، ج 10 ص 17، 49، 51 و 298ـ273.</ref> | |
− | [[ | + | ===حضرت حمزه در احتجاج امام حسن مجتبی علیه السلام=== |
− | + | [[امام حسن]] مجتبی علیه السلام در یک محاجه و مناظره با معاویه چنین فرمود: و از کسانی که دعوت [[رسول خدا]] را اجابت کردند، عمویش حمزه و پسرعمویش جعفر بود که هر دو به همراه گروهی از اصحاب پیامبر شربت شهادت نوشیدند اما خداوند از میان همه آنان حمزه را به عنوان «سیدالشهدا» معرفی کرد و برای جعفر دو بال عنایت فرمود که آزادانه در میان فرشتگان پرواز میکند و این دو امتیاز برای این دو شهید به جهت موقعیت «معنوی» و قرابت آنها نسبت به رسول خدا بود و باز [[رسول خدا]] از میان همه شهدا که با حمزه به شهادت رسیده بودند، تنها بر پیکر او هفتاد بار نماز خواند».<ref> مجالس طوسی به نقل بحارالأنوار، ج 22، ص 283.</ref> | |
− | + | ===حضرت حمزه در احتجاج حسین بن علی علیهماالسلام=== | |
− | + | حسین بن علی علیهماالسلام در صبح [[عاشورا]]، پس از تنظیم صفوف لشکر خویش، بر اسب سوار شد و در برابر دشمن قرار گرفت و با صدای بلند و رسا، خطاب به افراد لشگر عمر سعد، سخنان مفصلی ایراد کرد و با آنان اتمام حجت نمود و در ضمن این بیانات، چنین گفت: <ref> این سخنرانی با مختصر اختلاف در متن آن، در تاریخ طبری، ج 7، ص 328؛ کامل ابن اثیر، ج 3، ص 287؛ ارشاد مفید، ص 234؛ مقتل خوارزمی، ج 1، ص 253 و طبقات ابن سعد آمده است.</ref>؛ مردم ! بگویید من چه کسی هستم، سپس به خود آیید و خویشتن را ملامت کنید و ببینید آیا قتل من و شکستن حرمتم برای شما جایز است؟ آیا من فرزند دختر پیامبر شما نیستم؟ آیا من فرزند وصی و پسرعموی پیامبر شما نیستم؟ مگر من فرزند کسی نیستم که پیش از همه به خدا ایمان آورد و پیش از همه رسالت پیامبر را تصدیق کرد؟ آنگاه فرمود: آیا حمزه سیدالشهدا عموی پدر من نیست؟ آیا [[جعفر طیار]] عموی من نیست؟ آیا شما سخن پیامبر را در حق من و برادرم نشنیدهاید که فرمود: این دو، سروران جوانان بهشت هستند؟...». | |
− | + | ===حضرت حمزه در گفتار و احتجاج علی بن الحسین علیهماالسلام=== | |
− | + | صدوق رحمه الله از ثابت بن ابی صفیه نقل میکند: روزی علی بن الحسین علیهماالسلام عبیدالله فرزند عباس بن علی را دید و اشک در چشم آن بزرگوار حلقه زد، آنگاه فرمود: برای پیامبر روزی سختتر از [[جنگ احد]] پیش نیامد؛ زیرا در آن روز بود که عمویش حمزة بن عبدالمطلب، اسدالله و اسدالرسول شربت شهادت نوشید و پس از احد سختترین روز برای آن حضرت [[جنگ موته]] بود که پسرعمویش جعفر بن ابی طالب را شهید کردند. و سختتر از روز حسین علیه السلام پیش نیامده؛ زیرا سی هزار نفر آن بزرگوار را احاطه کرده بودند که همه آنها خود را جزو امت پیامبر صلی الله علیه و آله تصور میکردند و همه آنها با ریختن خون فرزند همان پیامبر به پیشگاه خدا تقرب میجستند...».<ref> امالی صدوق، ص 277؛ بحارالأنوار، ج 22، ص 274 و ج 44، ص 298.</ref> | |
− | + | و کلینی رحمه الله از حبیب بن ثابت نقل میکند که [[امام سجاد]] علیه السلام فرمود: «لم یدخل الجنّة حَمیّة غیر حمیّة حمزه بن عبدالمطلب و ذلک حین اسلم غضباً للنّبی فی حدیث السلا الّذی اُلقی علی النبی صلی الله علیه و آله<ref> کافی، ج 2، ص 308.</ref>؛ هیچ تعصبی صاحب خود را داخل [[بهشت]] نکرد، جز تعصب حمزة بن [[عبدالمطلب]]، آنگاه که بچهدان شتری به وسیله مشرکین [[مکه]] به سر و صورت پیامبر انداخته شد و حمزه برای دفاع از آن حضرت و دفع شر دشمنان، [[اسلام]] را پذیرفت». | |
− | + | ===حضرت حمزه در کلام امام صادق علیه السلام=== | |
− | در | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
عیاشی از حسین بن حمزه نقل میکند که گفت: از [[امام صادق]] علیه السلام شنیدم که میفرمود: چون [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله در کنار جسد مثله شده حضرت حمزه قرار گرفت، چنین گفت: «أللّهم لک الحمد والیک المشتکی و أنت المستعان عَلی ما أری». | عیاشی از حسین بن حمزه نقل میکند که گفت: از [[امام صادق]] علیه السلام شنیدم که میفرمود: چون [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله در کنار جسد مثله شده حضرت حمزه قرار گرفت، چنین گفت: «أللّهم لک الحمد والیک المشتکی و أنت المستعان عَلی ما أری». | ||
− | + | سپس فرمود: اگر من هم پیروز شوم از مشرکان چند برابر مثله خواهم کرد! در این جا بود که این آیه شریفه نازل شد: {{متن قرآن|«وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ»}}<ref> [[سوره نحل]]/ آیه 125.</ref> امام صادق علیه السلام فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله با نزول این آیه فرمود: «اَصْبِرُ، اَصْبرُ؛ من هم صبر خواهم کرد».<ref> تفسیر عیاشی، ج 2، ص 274.</ref> | |
− | سپس فرمود: اگر من هم پیروز شوم از مشرکان چند برابر مثله خواهم کرد! در این جا بود که این آیه شریفه نازل شد: | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۲۲۲: | سطر ۷۲: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
محمدصادق نجمی، میقات حج، تابستان 1378، شماره 28 | محمدصادق نجمی، میقات حج، تابستان 1378، شماره 28 | ||
+ | |||
+ | ==آرشیو عکس و تصویر== | ||
+ | |||
+ | <gallery mode="packed" heights="170"> | ||
+ | پرونده:احد0.jpg|مقبره حضرت حمزه سلام الله و شهدای احد قبل از تخریب | ||
+ | پرونده:احد10.jpg|ضریح حضرت حمزه سلام الله قبل از تخریب در سال 1272 شمسی | ||
+ | پرونده:احد1.jpg|تصویر هوایی از منطقه احد و فاصله آن تا مسجدالنبی | ||
+ | پرونده:احد.jpg|قبور شهیدان حضرت حمزه، عمرو بن جموح و عبداللّه پدر جابر انصاری سلام الله علیهم بعد از تخریب | ||
+ | پرونده:احد3.jpg|تصویر هوایی از مزار حضرت حمزه سلام الله و شهدای احد | ||
+ | پرونده:احد9.jpg|موقعیت مکانی سپاه اسلام و سپاه کفر در جنگ احد (1.مکان استقرار سپاه اسلام - 2. مکان استقرار تیراندازان - 3. مکان استقرار سپاه ابوسفیان - 4. محل جنگ تن به تن (نقطه آغازین جنگ) - 5. محل درگیری دو سپاه - 6. محل هجوم سواران کفار به فرماندهی خالد بن ولید - 7. محل شهادت حضرت حمزه سلام الله - 8. قبر شهیدان حضرت حمزه، عمرو بن جموح و عبداللّه پدر جابر انصاری سلام الله علیهم) | ||
+ | |||
+ | </gallery> | ||
[[رده:خاندان اهل البیت علیهم السلام]] | [[رده:خاندان اهل البیت علیهم السلام]] | ||
[[رده: اصحاب پیامبر]] | [[رده: اصحاب پیامبر]] | ||
[[رده: شخصیتهای شان نزول آیات قرآن]] | [[رده: شخصیتهای شان نزول آیات قرآن]] | ||
+ | [[رده: وابستگان پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۸
او عموی بزرگوار پیامبر (ص) بود که در شجاعت و دلاوری زبانزد بود. حمایت و دفاع او از رسول خدا (ص) نقش مهمی در پیروزی و گسترش اسلام داشت. او پس از شهادت از طرف رسول خدا (ص) «سید الشهداء» لقب گرفت.
محتویات
- ۱ نام و نسب
- ۲ اسلام آوردن حمزه(ع)
- ۳ هجرت و جهاد
- ۴ حضرت حمزه از دیدگاه قرآن
- ۵ حضرت حمزه در حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله
- ۵.۱ حضرت حمزه از سروران اهل بهشت است
- ۵.۲ حضرت حمزه، محبوبترین عموی رسول خدا (ص)
- ۵.۳ حمزه محبوبترین نامها در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله
- ۵.۴ حمزه یکی از چهار راکب در قیامت
- ۵.۵ حضرت حمزه انجام دهنده نیکیها و بجاآورنده صله رحم
- ۵.۶ حضرت حمزه شفیع در روز قیامت
- ۵.۷ حمزه اسداللّه است
- ۵.۸ حضرت حمزه افضل شهدا است
- ۶ حضرت حمزه در گفتار ائمه علیهمالسلام
- ۶.۱ حضرت حمزه در گفتار و احتجاج امیرمؤمنان علیه السلام
- ۶.۲ حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان در شورای شش نفری
- ۶.۳ حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان در بصره
- ۶.۴ حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان علیه السلام با معاویه
- ۶.۵ حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان علیه السلام با دانشمند یهودی
- ۶.۶ حضرت حمزه در احتجاج امام حسن مجتبی علیه السلام
- ۶.۷ حضرت حمزه در احتجاج حسین بن علی علیهماالسلام
- ۶.۸ حضرت حمزه در گفتار و احتجاج علی بن الحسین علیهماالسلام
- ۶.۹ حضرت حمزه در کلام امام صادق علیه السلام
- ۷ پانویس
- ۸ منابع
- ۹ آرشیو عکس و تصویر
نام و نسب
حمزة بن عبدالمطلب ملقب به «سیدالشهدا»، «اسدالله» و «اسدالرسول» کنیه او ابوعماره و ابویعلی است. مادرش هاله دختر «وهیب» و دخترعموی «آمنه» بنت وهب، مادر رسول خدا صلی الله علیه و آله است. حضرت حمزه عموی پیامبر اسلام و برادر رضاعی او است؛ زیرا هر دو از پستان مادری بنام ثُوَیْبه شیر خوردهاند. حضرت حمزه، بنابر نظر مشهور دو سال از رسول خدا بزرگتر بود
اسلام آوردن حمزه(ع)
بنا به گفته مشهور مورخان، او در سال دوم بعثت، اسلام را پذیرفته است. بنا به نقل ابن اثیر و گروهی از مورخان، چون حمزه سیدالشهدا ایمان خویش را اظهار کرد، سردمداران قریش فهمیدند که پیامبر از این پس نیرومند شده و اسلام دارای مدافع قوی گردیده است و با گرویدن وی به اسلام، از طرحها و نقشههای زیادی که بر علیه اسلام و مسلمین ترسیم کرده بودند منصرف شدند.
هجرت و جهاد
حضرت حمزه همزمان با هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه، هجرت نمود و در صف مهاجرینِ اولین قرار گرفت. او اولین فرمانده و پرچمدار اسلام است که از سوی رسول خدا در رأس گروهی از مسلمانان برای پاسخگویی به حمله مشرکان، به محلی بنام «سیف البحر» اعزام گردید.
در جنگهای متعدد دیگر مانند بدر و احد شرکت نمود و در بدر امتحان سختی را از سرگذراند و از سران قریش چند نفر، از جمله شیبة بن ربیعه و طُعَیمة بن عدی را به دست خود هلاک ساخت و در قتل یکی دیگر از مشرکان نامی؛ یعنی «عتبة بن ربیعه» با امیرمؤمنان علیه السلام شرکت جست. شجاعت حضرت حمزه در جنگها زبانزد خاص و عام و مورد تأیید دوست و دشمن است ولذا در جنگ بدر و اُحُد وی با هر دو دست و با دو شمشیر میجنگید. حضرت حمزه در میدان جنگ با نصب کردن «پرِ شترمرغی» به سینهاش از دیگر فرماندهان و جنگجویان مشخص و برجسته بود و به همین جهت در جنگ بدر یکی از سران دشمن پس از آن که به اسارت مسلمانان درآمد و چشمش به حمزه افتاد، پرسید: این کیست؟ گفتند: حمزة بن عبدالمطلب. وی با تعجب گفت «ذلِکَ فَعَلَ بِنا الأفاعِیل» او بود که صفوف ما را تار و مار کرد و ما را به روز سیاه نشاند! حضرت حمزه در سال سوم هجرت در جنگ احد پس از کشتن سی و یک تن از سران دشمن به مقام ارجمند شهادت نایل گردید.
حضرت حمزه از دیدگاه قرآن
نام جناب حمزه در شأن نزول چندین آیه از قرآن به چشم می خورد از جمله:
- آیه:«هَٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ» [۱]؛ اینان دو گروهند که درباره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند، کسانی که کافر شدند، لباسهایی از آتش برای آنها بریده شده و مایع سوزان و جوشان بر سرشان ریخته میشود». در صحیح بخاری[۲] و صحیح مسلم[۳] و سنن ترمذی[۴] و ابن ماجه[۵] و منابع دیگر از اهل سنت و شیعه[۶] آمده که حضرت ابوذر رحمه الله فرموده است: این آیه درباره دو گروه؛ گروهی حامی و مدافع سرسخت اسلام و گروه دیگر دشمن کینهتوز و سرسخت اسلام نازل گردیده است. گروه اول امیرمؤمنان و حمزه و عبیده[۷] و گروه دوم ولید، عتبه و شیبه از سران قریش میباشند که در جنگ بدر مقابل هم قرار گرفتند.
- آیه: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» « [۸]؛ در میان مؤمنان مردانی هستند که بر عهدی که با خدا بستهاند، صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و گروهی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند».در تفسیر قمی ابن ابی الجارود از امام باقر علیه السلام نقل میکند که این آیه درباره حمزه و جعفر و علی علیهمالسلام نازل گردیده است. منظور از «مَنْ قَضَی نَحْبَهُ» حمزه و جعفر و منظور از «مَنْ یَنْتَظِر» علی بن ابی طالب است.[۹]
- آیه: «أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ»[۱۰]؛ آیا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، همچون مفسدان در زمین قرار دهیم یا پرهیزکاران را همچون کافران؟!».در تفسیر فرات کوفی از ابن عباس نقل میکند که این آیه درباره سه تن از مؤمنان متقی که عمل صالح انجام داده بودند؛ علی بن ابی طالب و حمزه و عبیده و سه نفر مشرک مفسد؛ عتبه و شیبه و ولید بن عتبه نازل گردیده است. ابن عباس اضافه میکند این دو گروه بودند که در جنگ بدر با هم به مبارزه برخاستند؛ علی علیه السلام ولید را کشت، حمزه عتبه را و عبیده شیبه را.[۱۱]
- آیه:«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ» [۱۲]؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید».مرحوم طبرسی درباره مصداق «صادقین» که در پایان آیه شریفه آمده است، چند احتمال ذکر نموده و میگوید: و گفته شده است که منظوراز صادقین در این آیه همان افرادی است که خداوند در آیه دیگر از آنها یاد کرده و فرموده است: «رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ...» حمزة بن عبدالمطلب و جعفربن ابی طالب و «وَمِنْهُم مَنْ یَنْتَظِرُ» یعنی علی بن ابی طالب علیه السلام».[۱۳]
- آیه:«وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا» [۱۴]؛ و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان، و آنها رفیقهای خوبی هستند.شیخ طوسی از انس بن مالک نقل میکند که روزی با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز صبح را بجای آوردیم، آن حضرت پس از نماز رو به ما نشست، من عرض کردم: ای فرستاده خدا، اگر صلاح بدانید تفسیر این آیه «وَمَنْ یُطِعْ اللّه...» را بیان کنید. پیامبر فرمود: مصداق «نبِیِّینَ» من هستم و مصداق «صِدِّیقِینَ» برادرم علی است و مصداق «شهداء» عمویم حمزه و اما مصداق «صالحان» دخترم فاطمه و دو فرزندش حسن و حسین میباشند.[۱۵]
- آیه:« مَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَاللّه فَإِنَّ أَجَلَ اللّه لاَآتٍ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ * وَمَنْ جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ...» [۱۶]؛ کسانی که امید به دیدار و لقای پروردگار و رستاخیز دارند، (در اطاعت او میکوشند) زیرا سرآمدی که خدا تعیین کرده، فرامیرسد. و کسی که (در راه خدا) جهاد و تلاش میکند برای خود جهاد میکند».حسین بن سعید از ابن عباس نقل میکند که این آیه درباره بنی هاشم نازل گردیده که از آنها است حمزة بن عبدالمطلب و عبیدة بن حارث. ابن عباس میافزاید: درباره آنها این آیه نیز نازل گردیده است. [۱۷]
علاوه بر آیات مذکور هستند ایات دیگری که هر چند در روایات نامی از جناب حمزه علیه السلام نبرده است اما ویژیک های یاد شده نشان می دهد به طور قطع ایشان یکی از بالاترین مصادیق آن می باشند.
- مثل این آیه شریفه که می فرماید: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ » «و آنان که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند و آنها که پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنان حقیقیاند، برای آنها آموزش «رحمت خدا» و روزی شایستهای است». [۱۸]
- و نیز آیه: «لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَٰئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا ۚ...» «کسانی که قبل از پیروزی انفاق کردند و جنگیدند با کسانی که بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد کردند، یکسان نیستند، آنها بلند مقامتر از کسانی هستند که بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد کردند». [۱۹]
حضرت حمزه در حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله
اینک به بیان بخشی از فضایل حضرت حمزه میپردازیم که از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده و به دست ما رسیده است و با بخشی دیگر، در صفحات آینده و به مناسبتهای مختلف آشنا خواهیم شد.
حضرت حمزه از سروران اهل بهشت است
شیخ صدوق همچنین از انس بن مالک نقل میکند که: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشتیم. رسول الله، حمزه سیدالشهدا، جعفر ذوالجناحین، علی، فاطمه، حسن، حسین و مهدی علیهمالسلام.[۲۰]
حضرت حمزه، محبوبترین عموی رسول خدا (ص)
صدوق رحمه الله از امام صادق علیه السلام و آن بزرگوار از جدش رسول خدا نقل میکند که فرمود: «اَحَبّ اِخوانی اِلَیَّ علّی بن أبیطالب و أحَبّ أعْمامی اِلیَّ حَمْزَة[۲۱]؛ محبوبترین برادرانم علی بن ابی طالب و محبوبترینِ عموهایم حمزه است».
حمزه محبوبترین نامها در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله
کلینی رحمه الله از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که: «جاءَ رَجلٌ اِلَی النبی صلی الله علیه و آله فقال یا رَسُول اللّه وُلِدَ لی غلامٌ فماذا اُسَمّیه؟ قال: سَمِّهِ بأحَبِّ الأسماء اِلیّ؛ حَمْزة[۲۲]؛ شخصی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: ای فرستاده خدا، فرزند ذکوری برایم متولد شده است، چه نامی بر وی نهم؟ فرمود: او را «حمزه» نام بگذار که محبوبترین نامها در نزد من است».
حمزه یکی از چهار راکب در قیامت
مرحوم صدوق رحمه الله در ضمن حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین نقل میکند: «و ما فی القیامة راکبٌ غَیرنا وَ نَحنُ أربعةٌ فَقام اِلَیه العَبّاس بن عبدالمطلب، فَقال: مَنْ هُم یا رسول اللّه؟ فقال: امّا أَنا فَعَلی البراق... و عَمّی حمزة بن عبدالمطلب اسداللّه و اسد رسوله سیدالشهدا عَلی ناقتی الغضباء... و أخی علیّ، عَلی ناقة من نوق الجنّة[۲۳]؛ در قیامت همه پیاده هستند به جز ما چهار تن. عباس بن عبدالمطلب عرض کرد: ای رسول خدا، آن چهار تن کدامند؟ فرمود: اما من سوار بر براق خواهم بود... و عمویم حمزة بن عبدالمطلب اسدالله و اسد رسول و سیدشهدا بر شتر غضبای من سوار خواهد شد. و برادرم علی بر شتری از شتران بهشتی».
حضرت حمزه انجام دهنده نیکیها و بجاآورنده صله رحم
ابن حجر عسقلانی نقل میکند که: رسول خدا چون در کنار جسد مُثله شده عمویش حمزه نشست، خطاب به وی چنین فرمود: «رَحِمکَ اللّه أی عمّ، لَقَدْ کُنتَ وَصُولاً لِلرَّحِمِ فَعُولاً لِلْخیرات[۲۴]؛ ای عمو! خدای رحمت کند تو را، که در صله رحم و انجامدادن کارهای نیک فعال و کوشا بودی».
حضرت حمزه شفیع در روز قیامت
در حدیث مفصلی که امیرمؤمنان علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل نموده، آن حضرت، درباره حضرت حمزه میفرماید: «اما انّ حمزة عمی یُنَحّی جهنّم مِن مُحِبِّیه[۲۵]؛ همانا در قیامت عمویم حمزه جهنم را از دوستدارانش دور خواهد کرد».
حمزه اسداللّه است
در بصائرالدرجات در حدیثی از امام باقر علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که آن حضرت درباره تعداد انبیا و تعداد اولوالعزم از آنان و این که هر پیامبری دارای وصی بوده، سخن گفته و آن گاه به خصوصیات خود و خاندانش اشاره میکند و در ضمن آن میفرماید: «وَعَلی قائمة العرش مکتوبٌ: حمزة اسدالله و اسد رسوله و سیدالشهدا».[۲۶]
حضرت حمزه افضل شهدا است
شیخ مفید از ابوایوب انصاری نقل میکند که رسول خدا صلی الله علیه و آله خطاب به حضرت فاطمه علیهاالسلام چنین فرمود: «شهیدنا أفضل الشهداء و هو عمّک وَ مِنّا مَنْ جَعَل اللّه لَهُ جِناحَین یطیرُ بِهِما مَعَ الملائکة وَ هُوَ ابنُ عَمِّکَ[۲۷]؛ شهید ما أفضل شهدا است و آن عموی تو و از خاندان ما است؛ کسی که خداوند بر وی دو بال عنایت فرموده که در میان فرشتگان پرواز میکند و آن پسرعموی تو است».
حضرت حمزه در گفتار ائمه علیهمالسلام
اینک به نقل و بیان گفتار ائمه هدی علیهمالسلام در این زمینه میپردازیم
حضرت حمزه در گفتار و احتجاج امیرمؤمنان علیه السلام
- حمیری[۲۸] در قرب الإسناد آورده است که امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:«منّا سبعةٌ خَلَقَهم اللّه عزوجل لم یخلق فی الأرض مثلهم؛ مِنّا رسول اللّه صلی الله علیه و آله سید الأوّلین والآخرین، خاتم النبیین و وصیّه خیرالوصیین و سبطاه خیرالأسباط؛ حَسَنا و حُسَینا و سیدالشهداء حمزة عمّه و من قد کان مع الملائکة جعفر والقائم عجل الله تعالی فرجه[۲۹]؛ خداوند در میان خاندان ما هفت نفر خلق کرد که در روی زمین مانند آنها را نیافریده است. آنگاه در معرفی این هفت تن چنین فرمود: از ما است رسول خدا که سید اولین و آخرین و خاتم پیامبران است. و از ما است وصی او که بهترین اوصیا است و دو سبطش حسن و حسین که بهترین اسباطند و عمویش سیدالشهدا و جعفر که به همراه فرشتگان پرواز میکند و قائم عجل الله تعالی فرجه شریف».
حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان در شورای شش نفری
عمر بن خطاب هنگام مرگش خلافت را به شورای شش نفری، متشکل از امیرمؤمنان، عثمان بن عفان، طلحه، زبیر، عبدالرحمان عوف و سعد بن ابی وقاص محول نمود و دستور داد پس از مرگ وی این شش نفر در خانهای برای تعیین خلیفه جمع شوند و با وی بیعت کنند، به طوری که اگر چهار نفر با یکی از آنان بیعت کرد و تنها یک نفر امتناع ورزید، گردن او را بزنند و اگر دو نفر امتناع کرد گردن آن دو نفر را بزنند و زمینه را طوری فراهم نمود که با عثمان بن عفان بیعت نمودند. در این جلسه امیرمؤمنان سخنانی ایراد کرد و خصوصیات خانوادهاش را برای اتمام حجت برشمرد تا این که فرمود: شما را به خدا سوگند میدهم آیا در میان شما به جز من کسی هست که عمویش سیدالشهدا باشد؟ گفتند: نه. «نشدتکم باللّه هَلْ فیکُم اَحَدٌ عَمُّهُ سیّدالشهداء غیری؟! قالوا: لا».[۳۰]
حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان در بصره
مرحوم کلینی[۳۱] از اصبغ بن نباته نقل میکند: روزی که در بصره امیرمؤمنان علیه السلام بر لشگر طلحه و زبیر پیروز گردید،فرمود: «آگاه باشید که افضل خلق بعد از اوصیا، شهدا هستند و افضل همه شهدا حمزة بن عبدالمطلب و جعفر بن ابی طالب است که دارای دو بال رنگین است. و این دو بال از این امت به کسی جز وی داده نشد و خداوند به وسیله او به محمد کرامت و شرافت بخشید و دیگر دو سبط پیامبر حسن و حسین و دیگری مهدی است که او را از خاندان ما انتخاب میکند. آنگاه این آیه را خواند: «وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا * ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا».[۳۲]
حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان علیه السلام با معاویه
امیرمؤمنان علیه السلام در پاسخ به نامهای از معاویه فرمودند: «مگر نمیبینی ـ نه این که بخواهم خبرت دهم بلکه به عنوان شکر و سپاسگزاری نعمت خداوند میگویم ـ جمعیتی از مهاجران و انصار در راه خدا شربت شهادت نوشیدند و همه آنان مشمول فضل خداوند میباشند، اما هنگامی که شهید ما (حمزه) شربت شهادت نوشید به او گفته شد «سیدالشهدا» و رسول الله هنگام نماز بر وی (به جای پنج تکبیر) هفتاد تکبیر گفت... چگونه این دو خاندان با هم برابر است در حالی که پیامبر (محمد) از ما است و تکذیب کننده او (ابوجهل) از شما. اسدالله (حمزه) از ما است و اسدالأحلاف؛ یعنی ابوسفیان سرکرده و سامان دهنده احزاب برای جنگ با پیامبر از شما. دو سید و آقای جوانان بهشت (حسن و حسین) از مایند و کودکان آتش (فرزندان مروان یا عقبة بن ابی معیط) از شما. بهترین زنان جهان (فاطمه) از ما است و حمالة الحطب (همسر ابولهب) از شما...». [۳۳]
حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان علیه السلام با دانشمند یهودی
یکی از دانشمندان یهود، پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدینه در جلسهای که گروهی از صحابه؛ از جمله امیرمؤمنان علیه السلام حضور داشتند، شرکت نمود و در تفضیل حضرت ابراهیم علیه السلام و بعضی انبیای گذشته بر پیامبر اسلام، به صورت مناظره دلایلی ذکر کرد و امیرمؤمنان علیه السلام به یکایک دلایل او پاسخ گفت؛ از جمله مسائلی که آن دانشمند مطرح نمود این بود که: «فانّ هذا ابراهیم قد اَضجع وَلَدَهُ و تلّه للجبین...؛ این ابراهیم بود که فرزند خود اسماعیل را برای اجرای امر خداوند بر زمین انداخت و صورت دلبندش را به روی خاک گذاشت و آماده ذبح او گردید، ولی در پیامبر شما چنین حرکتی وجود نداشته است». امیرمؤمنان علیه السلام در پاسخ وی فرموده: این مطلب را که درباره حضرت ابراهیم علیهه السلام گفتی صحیح است، ولی خداوند برای جبران این ناراحتی، بلافاصله فدیه و عوض (گوسفند بهشتی) را بر وی فروفرستاد. اما محمد صلی الله علیه و آله بر مصیبتی بالاتر از آن مبتلا گردید؛ زیرا در کنار جسد بیروح و مثله شده عمویش و ناصر و یاور دینش، حمزه اسداللّه و اسدالرسول قرار گرفت ولی برای جلب رضای خداوند و تسلیم امر او صبر و شکیبایی را در پیش گرفت، نه اظهار ناراحتی کرد و نه اشکی جاری ساخت و نه به جایگاه و محبوبیت حمزه که در دل پیامبر و خاندانش از آن برخورداربود، توجه نمود... [۳۴]
حضرت حمزه در احتجاج امام حسن مجتبی علیه السلام
امام حسن مجتبی علیه السلام در یک محاجه و مناظره با معاویه چنین فرمود: و از کسانی که دعوت رسول خدا را اجابت کردند، عمویش حمزه و پسرعمویش جعفر بود که هر دو به همراه گروهی از اصحاب پیامبر شربت شهادت نوشیدند اما خداوند از میان همه آنان حمزه را به عنوان «سیدالشهدا» معرفی کرد و برای جعفر دو بال عنایت فرمود که آزادانه در میان فرشتگان پرواز میکند و این دو امتیاز برای این دو شهید به جهت موقعیت «معنوی» و قرابت آنها نسبت به رسول خدا بود و باز رسول خدا از میان همه شهدا که با حمزه به شهادت رسیده بودند، تنها بر پیکر او هفتاد بار نماز خواند».[۳۵]
حضرت حمزه در احتجاج حسین بن علی علیهماالسلام
حسین بن علی علیهماالسلام در صبح عاشورا، پس از تنظیم صفوف لشکر خویش، بر اسب سوار شد و در برابر دشمن قرار گرفت و با صدای بلند و رسا، خطاب به افراد لشگر عمر سعد، سخنان مفصلی ایراد کرد و با آنان اتمام حجت نمود و در ضمن این بیانات، چنین گفت: [۳۶]؛ مردم ! بگویید من چه کسی هستم، سپس به خود آیید و خویشتن را ملامت کنید و ببینید آیا قتل من و شکستن حرمتم برای شما جایز است؟ آیا من فرزند دختر پیامبر شما نیستم؟ آیا من فرزند وصی و پسرعموی پیامبر شما نیستم؟ مگر من فرزند کسی نیستم که پیش از همه به خدا ایمان آورد و پیش از همه رسالت پیامبر را تصدیق کرد؟ آنگاه فرمود: آیا حمزه سیدالشهدا عموی پدر من نیست؟ آیا جعفر طیار عموی من نیست؟ آیا شما سخن پیامبر را در حق من و برادرم نشنیدهاید که فرمود: این دو، سروران جوانان بهشت هستند؟...».
حضرت حمزه در گفتار و احتجاج علی بن الحسین علیهماالسلام
صدوق رحمه الله از ثابت بن ابی صفیه نقل میکند: روزی علی بن الحسین علیهماالسلام عبیدالله فرزند عباس بن علی را دید و اشک در چشم آن بزرگوار حلقه زد، آنگاه فرمود: برای پیامبر روزی سختتر از جنگ احد پیش نیامد؛ زیرا در آن روز بود که عمویش حمزة بن عبدالمطلب، اسدالله و اسدالرسول شربت شهادت نوشید و پس از احد سختترین روز برای آن حضرت جنگ موته بود که پسرعمویش جعفر بن ابی طالب را شهید کردند. و سختتر از روز حسین علیه السلام پیش نیامده؛ زیرا سی هزار نفر آن بزرگوار را احاطه کرده بودند که همه آنها خود را جزو امت پیامبر صلی الله علیه و آله تصور میکردند و همه آنها با ریختن خون فرزند همان پیامبر به پیشگاه خدا تقرب میجستند...».[۳۷] و کلینی رحمه الله از حبیب بن ثابت نقل میکند که امام سجاد علیه السلام فرمود: «لم یدخل الجنّة حَمیّة غیر حمیّة حمزه بن عبدالمطلب و ذلک حین اسلم غضباً للنّبی فی حدیث السلا الّذی اُلقی علی النبی صلی الله علیه و آله[۳۸]؛ هیچ تعصبی صاحب خود را داخل بهشت نکرد، جز تعصب حمزة بن عبدالمطلب، آنگاه که بچهدان شتری به وسیله مشرکین مکه به سر و صورت پیامبر انداخته شد و حمزه برای دفاع از آن حضرت و دفع شر دشمنان، اسلام را پذیرفت».
حضرت حمزه در کلام امام صادق علیه السلام
عیاشی از حسین بن حمزه نقل میکند که گفت: از امام صادق علیه السلام شنیدم که میفرمود: چون رسول خدا صلی الله علیه و آله در کنار جسد مثله شده حضرت حمزه قرار گرفت، چنین گفت: «أللّهم لک الحمد والیک المشتکی و أنت المستعان عَلی ما أری». سپس فرمود: اگر من هم پیروز شوم از مشرکان چند برابر مثله خواهم کرد! در این جا بود که این آیه شریفه نازل شد: «وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ»[۳۹] امام صادق علیه السلام فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله با نزول این آیه فرمود: «اَصْبِرُ، اَصْبرُ؛ من هم صبر خواهم کرد».[۴۰]
پانویس
- ↑ سوره حج/ آیه 19.
- ↑ ج 4، تفسیر سوره حج.
- ↑ به تفسیر الدرالمنثور والمیزان، تفسیر سوره حج مراجعه شود.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ عبیدة بن حرث بن عبدالمطلب، پسرعموی رسول خدا است. او از شجاعان عرب و از مدافعان اسلام بود که در جنگ بدر به شهادت رسید.
- ↑ سوره احزاب/ آیه 23.
- ↑ تفسیر قمی، ج 2، ص 188.
- ↑ سوره ص/ آیه 28.
- ↑ تفسیر فرات کوفی، ص 359، چاپ سال 1410 هـ تهران.
- ↑ سوره توبه/ آیه 119.
- ↑ مجمع البیان، ج 3، ص 81، چاپ صیدا.
- ↑ سوره نساء/ آیه 69.
- ↑ کنزالفوائد، به نقل بحارالأنوار، ج 24، ص 31.
- ↑ سوره عنکبوت/ آیه 5 و 6.
- ↑ تفسیر فرات کوفی.
- ↑ سوره انفال/ آیه 74.
- ↑ سوره حدید/ آیه 10.
- ↑ «نحن بنو عبدالمطلب سادة أهل الجنة، رسول اللّه و حمزة سیدالشهداء...». امالی صدوق، مجلس هفتاد و دوم.
- ↑ امالی صدوق، مجلس هشتاد و دوم، عمده ابن عقدة 281.
- ↑ کافی کتاب العقیقة باب الأسما والکنی.
- ↑ خصال باب الأربعة.
- ↑ اصابة، ج 1، ص 354.
- ↑ تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام، ص 176، چاپ 1314.
- ↑ بصائرالدرجات، ص 34؛ بحارالأنوار، ج 27، ص 7.
- ↑ امالی شیخ، به نقل از بحارالأنوار، ج 22، ص 273.
- ↑ وی از اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام است. و کتابش قرب الاسناد، از منابع حدیثی شیعه میباشد.
- ↑ قرب الإسناد، چاپ کوشانفر، ص 39.
- ↑ مشروح این سخنرانی در احتجاج طبرسی، ج 1، صص 188ـ210 آمده است.
- ↑ کافی، ج 1، ص 450.
- ↑ سوره نساء/ آیه 70ـ69.
- ↑ نهج البلاغه، نامه 28.
- ↑ مشروح این مناظره در احتجاج طبرسی، ج 1، صص 335ـ318؛ بحار، ج 10 ص 17، 49، 51 و 298ـ273.
- ↑ مجالس طوسی به نقل بحارالأنوار، ج 22، ص 283.
- ↑ این سخنرانی با مختصر اختلاف در متن آن، در تاریخ طبری، ج 7، ص 328؛ کامل ابن اثیر، ج 3، ص 287؛ ارشاد مفید، ص 234؛ مقتل خوارزمی، ج 1، ص 253 و طبقات ابن سعد آمده است.
- ↑ امالی صدوق، ص 277؛ بحارالأنوار، ج 22، ص 274 و ج 44، ص 298.
- ↑ کافی، ج 2، ص 308.
- ↑ سوره نحل/ آیه 125.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج 2، ص 274.
منابع
محمدصادق نجمی، میقات حج، تابستان 1378، شماره 28
آرشیو عکس و تصویر
موقعیت مکانی سپاه اسلام و سپاه کفر در جنگ احد (1.مکان استقرار سپاه اسلام - 2. مکان استقرار تیراندازان - 3. مکان استقرار سپاه ابوسفیان - 4. محل جنگ تن به تن (نقطه آغازین جنگ) - 5. محل درگیری دو سپاه - 6. محل هجوم سواران کفار به فرماندهی خالد بن ولید - 7. محل شهادت حضرت حمزه سلام الله - 8. قبر شهیدان حضرت حمزه، عمرو بن جموح و عبداللّه پدر جابر انصاری سلام الله علیهم)