محدث ارموی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 5، صفحه 373 '''نویسنده:''' ...' ایجاد کرد)
 
(آرشیو عکس و تصویر)
 
(۱۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
'''«سید جلال‌الدین حسینی ارموی»''' معروف به '''«محدث اُرمَوی»''' (۱۳۵۸-۱۲۸۳ ش)، عالم دینى، مدرس، محقق، مصحح و ادیب نامدار [[شیعه]] معاصر است. او علاوه بر تألیف چند کتاب، حدود ۷۰ اثر علمی را تحقیق و تصحیح نمود.
'''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 5، صفحه 373
+
{{شناسنامه عالم
 +
|نام شخصیت =
 +
|نام کامل = سید جلال‌الدین حسینی ارموی
 +
|تصویر= [[پرونده:محدث ارموی.jpg]]
 +
|زادروز = ۱۲۸۳ شمسی
 +
|زادگاه = ارومیه
 +
|وفات = ۱۳۵۸ شمسی
 +
|مدفن = شهر ری، حرم [[حضرت عبدالعظیم حسنی]]
 +
|اساتید = سید حسین عرب‌باغی ارموی، [[شیخ آقا بزرگ تهرانی]]، شیخ محمدعلی دزفولی،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = کشف الکربة فی شرح دعاء الندبه، شرح الأصول الأصلیه، ایمان و رجعت، تصحیح [[جلاء الاذهان و جلاء الاحزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر جلاءالاذهان]]، تصحیح [[المحاسن|محاسن برقی]]،...
 +
}}
 +
==تحصیلات و فعالیتهای علمی==
  
'''نویسنده:''' عباسعلي مردي قشلاقي
+
سید جلال الدین حسینی ارموی فرزند سید قاسم، در ماه مبارک [[رمضان]] ۱۳۲۳ هـ.ق (۱۲۸۳ ش) در ارومیه به دنیا آمد. وی از سنین کودکی عشق فراوان به خواندن و نوشتن داشت. سید جلال الدین تحصیل را با خواندن [[گلستان (کتاب)|گلستان]] [[سعدی]]، صد کلمه رشیدالدین وطواط، [[کلیله و دمنه (کتاب)|کلیله و دمنه]] و درّه نادری آغاز کرد و در حین تحصیل به تدریس نیز پرداخت.<ref>تعلیقات النقض، ص هفت.</ref>
  
==محدث ارموی==
+
پس از اتمام تحصیلات مقدماتی و فراگرفتن ادبیات فارسی، به یادگیری [[ادبیات عرب]] و [[علوم اسلامی]] روی آورد. [[صرف]]، [[علم نحو|نحو]]، [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[فلسفه]] را سال ها در محضر دانشوران آن شهر فراگرفت. او با آن که بنیه ضعیفی داشت و گاهی دچار بیماری می شد ـ و پزشکان او را از مطالعه زیاد منع کرده بودند ـ در تحصیل، جدیتی فوق العاده از خود نشان داد و در بین عالمان شهر مشهور گشت. علی رغم آن که در کسوت روحانیت بود، مرحوم سید حسین عرب باغی ارموی (۱۳۱۳ ق / ۱۳۶۹ ش) او را به لقب «[[محدث]]» مفتخر ساخت.
  
'''نگهبان میراث'''
+
او مدتی در کنار تحصیل به کار نیز پرداخت؛ از جمله زمانی در «داروخانه قزوینی» کار کرد که در همان مدت اندک، چند بار اشتباهات نسخه‌های پزشکان را اصلاح نمود. رئیس بهداری شهر پیشنهاد کرد که او تصدی داروخانه را به عهده بگیرد؛ ولی چون به دنبال تحصیل بود، آن کار را رها کرد. در همان ایام زبان فرانسه را نیز آموخت.<ref>مجله آینده، ۱۳۵۸ هـ.ش، سال ششم، ص۳۰۸، به نقل از فرزند مؤلف، علی محدث.</ref>
  
سید جلال الدین حسینی ارموی، معروف به محدث ارموی، فرزند سید قاسم، در ماه مبارک [[رمضان]] (1323 هـ.ق/ 1283 هـ.ش) در ارومیه به دنیا آمد. پسر بزرگ و فرزند اول خانواده و پدرش، خرده مالک<ref> تعبیر از فرزند محدث ارموی است. (ر.ک: تعلیقات نقض، ص هفت).</ref> بود. وی از سنین کودکی عشق فراوان به خواندن و نوشتن داشت. در درس خواندن او، تشویق فراوان پدربزرگش، میر عبدالله؛ بی تردید مؤثر بوده است.
+
عطش علم آموزی او را به سوی [[حوزه علمیه]] [[مشهد]] که در آن هنگام غنی و پررونق بود، کوچ داد. در بین راه عالمان شبستر از وی خواستند که سرپرستی حوزه آن شهر را به عهده بگیرد؛ ولی او نپذیرفت و به مشهد رفت. چهار سال از آن حوزه پرفیض بهره برد تا آن که قیام [[مسجد گوهرشاد]] پیش آمد. در این قیام گروه زیادی از طلاب و مردم دستگیر شدند و محدث که در مدرسه میرزا جعفر مشغول به تحصیل بود نیز به زندان افتاد.
  
وی تحصیل را با خواندن گلستان سعدی، صد کلمه رشید و طواط، کلیله و دمنه و دره نادری آغاز کرد و در حین تحصیل به تدریس نیز پرداخت.<ref> تعلیقات النقض، ص هفت.</ref> پس از اتمام تحصیلات مقدماتی و فراگرفتن ادبیات فارسی، به یادگیری ادبیات عرب و علوم اسلامی روی آورد. صرف، نحو، [[فقه]]، [[اصول]] و [[فلسفه]] را سال ها در محضر دانشوران آن شهر فراگرفت و با آن که بنیه ضعیفی داشت و گاهی دچار بیماری می شد ـ و پزشکان او را از مطالعه زیاد منع کرده بودند ـ در تحصیل، جدیتی فوق العاده از خود نشان داد و در بین عاملان شهر مشهور گشت. علی رغم آن که در کسوت روحانیت بود، مرحوم سید حسین عرب باغی ارموی (1313 هـ.ق / 1369 هـ.ش) او را به لقب «محدث» مفتخر ساخت.
+
محدث ارموی پس از آزادی از زندان به [[تهران]] بازگشت. او قصد داشت برای ادامه تحصیل به [[نجف]] برود؛ ولی در تهران به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و به [[تبریز]] رفت و در دبیرستان نظام تبریز مشغول به تدریس شد. در سال ۱۳۲۰، با وقوع جنگ جهانی دوم و فتنه آذربایجان، به سبب ورود روس ها به [[ایران]]، تبریز را ترک گفت و به تهران آمد و در کتابخانه ملی با سمت سرپرستی بخش [[نسخه خطی|نسخ خطی]] مشغول کار شد.
  
او مدتی نیز در کنار تحصیل به کار پرداخت؛ از جمله زمانی در «داروخانه قزوینی» کارکرد که در همان مدت اندک، چند بار اشتباهات نسخه‌های پزشکان را اصلاح نمود. رئیس بهداری شهر پیشنهاد کرد که او تصدی داروخانه را به عهده بگیرد؛ ولی چون به دنبال تحصیل بود، آن کار را رها کرد. در همان ایام زبان فرانسه را نیز آموخت.<ref> مجله آینده، 1358 هـ.ش، سال ششم، ص 308، به نقل از فرزند مؤلف، علی محدث.</ref>
+
محدث به خاطر علاقه، پشتکار و جدیت فراوان، از مخزن نسخ کتابخانه ملی بهره بسیار برد و مخصوصاً چون دانشمندان به آن کتابخانه آمد و شد داشتند، نفس جمعی از آنان چون محمد قزوینی او را در کار دل گرم می کرد.<ref> مجله آینده، ص ۹۵۱.</ref> او در این دوره با سید نصرالله تقوی آشنا شد و در مجالس روز جمعه او که مجالس علمی بود، شرکت جست. تصحیح و چاپ دیوان حاج میرزا ابوالفضل طهرانی نتیجه آن آشنایی و دوستی است. وی توسط مرحوم تقوی، با محمد قزوینی و پس از آن با عباس اقبال آشتیانی آشنا شد.
  
عطش علم آموزی او را به سوی حوزه [[مشهد]] که در آن هنگام غنی و پررونق بود، کوچ داد. در بین راه عالمان شبستر از وی خواستند که سرپرستی حوزه آن شهر را به عهده بگیرد؛ ولی او نپذیرفت و به مشهد رفت. چهار سال از آن حوزه پرفیض بهره برد تا آن که قیام مسجد گوهرشاد پیش آمد. در این قیام گروه زیادی از طلاب و مردم دستگیر شدند و محدث که در مدرسه میرزا جعفر مشغول به تحصیل بود نیز به زندان افتاد.
+
وی در سال (۱۳۲۲ هـ.ش) با دختر آیت الله سید احمد طالقانی، خواهر [[جلال آل احمد]]، [[ازدواج]] کرد. محدث در مدتی که در کتابخانه ملی بود، تحصیلات دانشگاهی را در دانشکده معقول و منقول به پایان برد،<ref> مجله آینده، سال پنجم، ص ۹۵۱.</ref> و با تصحیح کتاب [[فهرست شیخ منتجب الدین (کتاب)|فهرست منتجب الدین]] از آن دانشگاه با درجه عالی، دکترا گرفت.
  
محدث پس از آزادی از زندان به [[تهران]] بازگشت. او قصد داشت برای ادامه تحصیل به [[نجف]] برود؛ ولی در تهران به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و به تبریز رفت و در دبیرستان نظام تبریز مشغول به تدریس شد. در سال 1320، با چهره نمایی عفریت جنگ جهانی دوم را افق تاریک غرب و فتنه آذربایجان، به سبب ورود روس ها به ایران، تبریز را ترک گفت و به تهران آمد و در کتابخانه ملی با سمت سرپرستی بخش نسخ خطی مشغول کار شد.
+
در سال ۱۳۳۵، دانشکده معقول و منقول (الهیات کنونی) محدث ارموی را به همکاری دعوت کرد و او به آنها پاسخ مثبت داد و تا ۱۳۴۷ ـ زمانی که بازنشسته شد ـ با آن دانشگاه همکاری کرد.
  
محدث به خاطر علاقه، پشتکار و جدیت فراوان، از مخزن نسخ کتابخانه ملی بهره بسیار برد و مخصوصاً چون دانشمندان به آن کتابخانه آمد و شد داشتند، نفس جمعی از آنان چون محمد قزوینی او را در کار دل گرم می کرد.<ref> مجله آینده، ص 951.</ref> او در این دوره با سید نصرالله تقوی آشنا شد و در مجالس روز جمعه او که مجالس علمی بود، شرکت جست. تصحیح و چاپ دیوان حاج میرزا ابوالفضل طهرانی نتیجه آن آشنایی و دوستی است. وی توسط مرحوم تقوی، با محمد قزوینی و پس از آن با عباس اقبال آشتیانی آشنا شد. دوستی محکم و خالصانه با سه دانشمند مذکور در کار و زندگی او تأثیر گذارده بود به طوری که تا آخر عمر از آن یاد می کرد.
+
در تحقیق و پژوهش اعتماد دانشوران را به خود جلب کرد که نتیجه آن [[اجازه (علم الحدیث)|اجازات]] علمی فراوانی بود که از استادان خود کسب کرده بود. او این اجازات را به دقت در صندوقچه‌ای نگهداری می کرد؛ ولی با تأسف آن صندوقچه به سرقت رفت. البته پس از آن، اجازات چندی از عالمان دیگر گرفت که اجازه وی از شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] و شیخ محمدعلی دزفولی از جمله همانهاست.<ref>تعلیقات النقض، ج۱، ص۱۰.</ref>
  
در سال (1322 هـ.ش) با دختر آیت الله سید احمد طالقانی، خواهر جلال آل احمد، [[ازدواج]] کرد. همسرش، زهرابیگم، زنی شجاع و با[[ایمان]] و در مقابل ناسازگاری های زمانه مقاوم بود. ثمره این ازدواج چهار پسر و دو دختر بود،<ref> از چشم برادر، شم آل احمد، چاپ اول، تابستان 69، انتشارات کتاب سعدی قم.</ref> که دو تن از پسران اهل علم و معروفند. محدث در مدتی که در کتابخانه ملی بود، تحصیلات دانشگاهی را در دانشکده معقول و منقول به پایان برد،<ref> مجله آینده، سال پنجم، ص 951.</ref> و با تصحیح کتاب فهرست منتجب الدین از آن دانشگاه با درجه عالی، دکترا گرفت.
+
==آثار و تألیفات==
 +
آثار محدث ارموی در عین این که همه دینی هستند، ارتباط تنگاتنگی نیز با فرهنگ این مرز و بوم دارند. می توان فعالیت‌های او را در تحقیق و پژوهش که بیش از هفتاد اثر است به سه دسته تصحیح، تألیف و ترجمه تقسیم کرد.
  
دانشکده معقول و منقول آن روز (الهیات کنونی) محدث را به همکاری دعوت کرد و او در سال 1335 به آن ها پاسخ مثبت داد و تا 1347 ـ زمانی که بازنشسته شد ـ با آن دانشگاه همکاری کرد و البته باید گفت که دانشگاه تهران چنان که باید از او بهره نبرد.<ref> همان.</ref>
+
'''الف) آثاری در تحصیح:'''
  
او هر چند بیشتری سال های تحقیق و تدریسش را بیرون از حوزه علمیه و «مدرسه» به معنای سنتی و حوزوی اش بسر برد و اگر چه با محیط و فرهنگ دانشگاهی آن روزگار سر و کار داشت و خود درس دبیرستانی و دانشگاهی خوانده و به مقام دکتری رسیده بود؛ ولی از لحاظ رفتاری وی حوزوی اصیل ماند و شاید از همین جهت کمتر به «دکتر سید جلال الدین محدث» مشهور بود.<ref> فصلنامه میراث، سال دوم، ش 1 و 2، ص 74، سال 1378، جویا جهانبخش.</ref>
+
#تصحیح تفسیر «[[جلاء الاذهان و جلاء الاحزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|جلاءالاذهان و جلاءالاحزان]]» معروف به «تفسیر گازر»، تألیف سید غیاث الدین جمشید گازر و ابوالمحاسن بن حسن جرجانی، از تفاسیر معتبر [[شیعه]] است.
 +
#تصحیح «[[المحاسن|محاسن برقی]]»، تألیف [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن محمد بن خالد برقی]]؛ مصحح در معرفی برقی، مقدمه‌ای طولانی دارد و تصریح می کند: «او اولین کسی است که پرچم شیعه را در «ری» برافراشت».<ref> همان، مقدمه.</ref>
 +
#تصحیح «[[شهاب الأخبار (کتاب)|شهاب الأخبار]]» (کلمات قصار [[پیامبر اسلام|پیغمبر خاتم]] صلی الله علیه و آله) تألیف قاضی قضاعی.
 +
#تصحیح «میزان الملل» تألیف علی بخش میرزا قاجار (کتابی جدلی ـ کلامی)؛ این کتاب اولین کتاب چاپی محدث است که در سال (۱۳۲۴ هـ.ش) چاپ شده است. مؤلف کتاب انگیزه خود را از تألیف، «هدایت جوانان هم مذهب و هم وطن و تشیید پایه [[دین]] و مذهب ایشان به وسیله اثبات حقانیت دین [[اسلام]] و [[مذهب جعفری]] و نصیحت و اندرز به ایشان»<ref> میزان الملل، ص ۱۲ و ۱۱۱.</ref> می‌داند.
 +
#تصحیح «[[الصوارم المهرقه (کتاب)|الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه]]»، تألیف [[قاضی نورالله شوشتری]]؛
 +
#تصحیح کتاب «النقض» و تعلیقات آن.
 +
#تصحیح «[[فهرست شیخ منتجب الدین (کتاب)|فهرست منتجب الدین]]»، تألیف [[شیخ منتجب الدین رازی]] از کتاب های معتبر [[علم رجال|رجالی]] شیعه است.
 +
#تصحیح شرح فارسی «[[مصباح الشریعة (کتاب)|مصباح الشریعه]]»، از [[عبدالرزاق گیلانی]].
  
در تحقیق و پژوهش اعتماد دانشوران را به خود جلب کرد که نتیجه آن اجازات علمی فراوانی بود که از استادان خود کسب کرده بود. او این اجازات را به دقت در صندوقچه‌ای نگهداری می کرد؛ ولی با تأسف آن صندوقچه به سرقت رفت. البته پس از آن، اجازات چندی از عالمان دیگر گرفت که اجازه وی از شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] و شیخ محمدعلی دزفولی از جمله همانهاست.<ref> تعلیقات النقض، ج 1، ص 10.</ref>
+
[[پرونده:Armowi.jpg|thumb|left|فهرست کتاب های چاپ سنگی کتابخانه میرجلال الدین محدث ارموی]]
 +
'''ب) آثار تألیفی:'''
  
او فقط به دو جنبه از زندگی اهمیت می داد: یکی [[عبادت]] و ادای مناسک دینی و دیگری را علمی و تحقیقی، و تا آن جا که در توانش بود از کارهای دیگر خودداری می کرد. در زندگی شخصی با افراد اندک رفت و آمد داشت و آنان نیز کسانی بودند که با علم نسبتی داشتند. از این افراد می توان به سید نصرالله تقوی، محمد قزوینی، عباس اقبال، سید هادی سینا، عبدالحمید بدیع الزمانی، جمال الدین اخوی و جعفر سلطان القرایی اشاره کرد. بسیار کم سفر می کرد. یک بار به سفر [[حج]] رفت و هر دوـسه سال یک بار در تابستان به [[مشهد]] می رفت.<ref> همان، ص «نه».</ref>
+
محدث ارموی در کنار سال ها تحقیق و تصحیح، چند کتاب نیز تألیف کرد که می توان به کتاب های زیر اشاره کرد:
  
عشق و علاقه فراوانش به تحقیق و پژوهش هیچگاه کم نشد و حتی با این که بدنش را به تیغ جراحان سپرد؛ با آن کسالت به پژوهش ادامه داد و «نسائم الأسحار» را تصحیح و چاپ کرد. او تا آخرین روز عمر خود از تحقیق و تصحیح دست برنداشت. از جار و جنجال و هیاهو، گریزان بود و شاید یکی از علت‌هایی که باعث شد در هیچ روزنامه و مجله، مقاله‌ای ننویسد، همین باشد.
+
#کشف الکربة فی شرح [[دعای ندبه|دعاء الندبه]]
 +
#شرح بر «الأصول الأصلیه» اثر [[فیض کاشانی]]
 +
#برگ سبز
 +
#ایمان و رجعت، در چهار جلد
 +
#تشریح الزلازل بأحادیث الأفاضل
 +
#عشق و محبت.
  
'''ویژگی‌های فردی'''
+
'''ج) ترجمه:'''  
  
'''<I>الف) پشتکار و همت عالی:</I>'''
+
#ترجمه «وسیلة القربة فی شرح الندبة» که تاکنون چاپ نشده است.
  
او محققی تلاشگر و دارای پشتکاری عجیب بود. با این که کمتر از استاد بهره برد، به قله‌های رفیع علم دست یافت. برای حل مشکلات کتاب ها، روزها وقت می گذاشت. بعضی از کتاب هایی که او تصحیح کرده است سال ها طول کشیده‌اند؛ ولی او هرگز خسته نشد و کار را به انجام رساند. کار تصحیح «تفسیر گازر» حدود 5 سال و «نسائل الأسحار» ـ با حجم اندک آن ـ حدود سه سال طول کشیده است.
+
محدث ارموی به چاپ آثار ماندگار عالمان نیز اقدام می کرد؛ مثلا «الفصول الفخریه فی اصول البریه»، تألیف نسابه معروف [[ابن عنبه|احمد بن عنبه]] (مؤلف [[عمدة الطالب الصغری فی نسب آل أبی‌طالب‌ (کتاب)|عمدة الطالب]]) را، با تصحیح سید کاظم موسوی به چاپ رساند. این کتاب علاوه بر مقدمه محدث، مقدمه‌ای نیز از [[جلال الدین همایی]] دارد.
  
همت استاد در چاپ کتاب ها نیز ستودنی است، بسیاری از ساعت های عمرش را در چاپخانه‌ها گذراند. در هنگام چاپ تفسیر گازر بیشتر روزها، در چاپخانه می ماند و همان جا ناهار می خورد.<ref> همان.</ref>
+
==ویژگی‌های علمی و اخلاقی==
  
'''<I>ب) قدرشناسی:</I>'''
+
محدث ارموی هر چند بیشتر سال های تحقیق و تدریسش را بیرون از [[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] بسر برد و اگر چه با محیط و فرهنگ دانشگاهی آن روزگار سر و کار داشت و خود درس دبیرستانی و دانشگاهی خوانده و به مقام دکتری رسیده بود؛ ولی از لحاظ رفتاری وی حوزوی اصیل ماند و شاید از همین جهت کمتر به «دکتر سید جلال الدین محدث» مشهور بود.<ref> فصلنامه میراث، سال دوم، ش ۱ و ۲، ص ۷۴، سال ۱۳۷۸، جویا جهانبخش.</ref>  
  
سپاس محقق از اشخاصی که از اثرشان استفاده می کند، نشان امانت داری و فروتنی است. او در تشکر از عبدالعظیم قریب و مجتبی مینوی می نویسد: نگارنده از این دو استاد محترم استفاده شایان کرده است و صریحا اعتراف می کند که اگر مساعدت ایشان نمی‌بود تصحیح این دیوان (دیوان قوامی) به وضع حاضر برای وی میسر نمی شد...<ref> دیوان قوام الدین رازی، ص «کو».</ref> نیز در مقدمه «نقض»، از عباس اقبال بسیار تشکر می کند و از [[امام جمعه]] خوی به خاطر اشاره به حدیثی، نام می‌برد و سپاس خود را به او ابراز می‌دارد.<ref> الغارات، ج 2، ص 745.</ref>
+
او فقط به دو جنبه از زندگی اهمیت می داد: یکی [[عبادت]] و ادای مناسک دینی و دیگری راه علمی و تحقیقی، و تا آن جا که در توانش بود از کارهای دیگر خودداری می کرد. در زندگی شخصی با افراد اندک رفت و آمد داشت و آنان نیز کسانی بودند که با علم نسبتی داشتند، از جمله سید نصرالله تقوی، محمد قزوینی، عباس اقبال، سید هادی سینا و... .
  
'''<I>ج) روحیه نقادی:</I>'''
+
عشق و علاقه فراوانش به تحقیق و پژوهش هیچگاه کم نشد و حتی با وجود بیماری، به پژوهش ادامه داد و «نسائم الأسحار» را تصحیح و چاپ کرد. او تا آخرین روز عمر خود از تحقیق و تصحیح دست برنداشت. از جار و جنجال و هیاهو، گریزان بود و شاید یکی از علت‌هایی که باعث شد در هیچ روزنامه و مجله، مقاله‌ای ننویسد، همین باشد. او محققی تلاشگر و دارای پشتکاری عجیب بود. با این که کمتر از استاد بهره برد، به قله‌های رفیع علم دست یافت. برای حل مشکلات کتاب ها، روزها وقت می گذاشت. بعضی از کتاب هایی که او تصحیح کرده است سال ها طول کشیده‌اند؛ ولی او هرگز خسته نشد و کار را به انجام رساند.
  
کتاب هایی را می بینیم که جز مقابله نسخه‌ها با یکدیگر؛ بر روی آن ها کاری انجام نشده است؛ در حالی که تصحیح غیر از مقابله کردن نسخ است. چند نسخه مختلف را از یک کتاب مقابله کردن و مسخه بدلها را بار موز و علامات نسخ، بدون تعیین راجح و مروج و صحیح و غلط، در حواشی ثبت کردن، کاری جز این نیست که چند نسخه را که در دست کسی جمع شده باشد دیگران هم ببینند، یا در حکم این است که کتاب نسخه‌ای، موارد حیرت تردید خود را عیناً تحویل خواننده بدهد تا هر کدام را که خود خواننده صحیح دانست اختیار کند. نسخه‌ها را با هم مقابله کردند و اختلافات آن را در حواشی ثبت نمودن، عمل کتاب و نساخ است نه هنر اهل تحقیق و انتقاد. این عمل را احیاناً وراقان قدیم و کتاب فروشان متأخر نیز انجام می دادند و نمونه‌های آن در کتاب های خطی و چاپی فراوان است.<ref> غنا و موسیقی، ج 1، ص شانزده، به نقل از جلال الدین همایی.</ref>
+
مرحوم [[آقا بزرگ تهرانی]] او را «عالم، ادیب و مصنف چیره دست» می دانست.<ref> طبقات اعلام الشیعه، قرن چهاردهم، ص ۳۰۶، چاپ دوم، ۱۴۰۴، دارالمرتضی مشهد.</ref> و صاحب «تذکرة المقابر» محبت او را به [[اهل بیت]] چنین می ستاید: «آن مرحوم شدید التعصب بود در [[ولایت|ولایت]] اهل بیت و معتقد بود که حق یافت نمی شود مگر در [[احادیث]] مأثوره از ایشان و [[اسلام]] صحیح ممکن نیست مگر به پیروی از ایشان و گرفتن از آنها و برای همین سخت دفاع می کرد از مذهب اهل بیت».<ref> اختران فروزان ری و طهران یا تذکرة المقابر فی احوال المفاخر، ص ۲۱۱.</ref>
  
مرحوم ارموی در تصحیح تلاش داشت که متون را از تحریفات بپیراید و آن را چنان به صلاح آورد که گویا از زیر قلم مؤلفش بیرون آمده است. او در این روش نگاه نقادانه داشت. هم در تصحیح متن دقت کافی می کرد و هم با رعایت ادب، کارهای دیگران را نقد می کرد و با کمال ادب و احترام از آنان یاد می نمود و اشتباهات آنان را گوشزد کرد در این جا به برخی از نقدهای او اشاره می کنیم:
+
===کتابخانه===
 +
محدث ارموی کتابخانه شخصی داشت. در کتابخانه او نسخ‌هایی از کتب به دست مؤلفان آن‌ها و کتاب‌های چاپ بولاق، بمبئی، مصر و کلکته وجود داشت.<ref> بررسی ویژگی‌های علمی و شخصیتی استاد محدث ارموی، ص۷.</ref> بیش از ۱۵،۰۰۰ جلد کتاب چاپی، ۳۰۰۰ نسخه چاپ سنگی و ۳،۵۰۰ نسخه خطی در این کتابخانه نگهداری می‌شد. پس از درگذشت وی کتابخانه او توسط مرکز احیاء میراث اسلامی در قم خریداری شد. در کتابخانه محدث اجازه‌هایی از عالمان وجود داشت.<ref>حسینی اشکوری، دفتر ثبت کتابخانه محدث ارموی، ص۲۳.</ref>
  
* 1. نقدی بر عباس اقبال آشتیانی (دیوان قوامی)؛
+
==وفات==
  
* 2. نقدی بر سید علیخان مدنی (دیوان قوامی ص 224ـ229)؛
+
مرحوم محدث ارموی سرانجام بعد از سال ها تحقیق، تصحیح و تألیف، در روز شنبه پنجم آبان ماه ۱۳۵۸ (۵ [[ذی الحجه]] ۱۳۹۹ هـ.ق) بدرود حیات گفت و در شهر ری در جوار حرم [[حضرت عبدالعظیم حسنی]]، جلو مقبره [[ابوالفتوح رازی]] به خاک سپرده شد.
 
+
==پانویس==
* 3. نقدی بر مرحوم محدث قمی (دیوان قوامی)؛
+
<references />
 
+
==منابع==
* 4. بیان اشتباه عبدالعزیز جواهرالکلام (دیوان قوامی، ص 243)؛
 
 
 
* 5. بیان اشتباه حاج ملا باقر واعظ تهرانی (دیوان قوامی ص 242ـ241).
 
 
 
'''<I>د) عشق و علاقه به اهل بیت علیهم السلام:</I>'''
 
 
 
محبت او به [[اهل بیت]] بسیار بود. سه عنوان از بزرگترین آثارش (تفسیر گازر، نقض و غارات) را به [[امام زمان]] عجل الله تعالی و فرجه الشریف اهدا کرده است. او شرح [[دعای ندبه]] را به عشق اهل بیت علیهم السلام تألیف کرد و فقط به خاطر استشمام شمیم معارف اهل بیت علیهم السلام، کتاب «زادالسالک» [[فیض کاشانی]] و «شرح مصباح الشریعه» عبدالرزاق گیلانی را تصحیح کرد، و حال آن که این دو کتاب به ظاهر مشرب تصوف دارند.<ref> آینه میراث، ص 74.</ref> او جمع اسم و [[کنیه]] حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم را فقط برای امام زمان علیه السلام جایز می داند.<ref> دیوان قوام الدین رازی، ص 209.</ref>
 
 
 
'''آثار'''
 
 
 
مرحوم محدث از معدود چهره‌های مقبول دو نهاد حوزه و دانشگاه است. آثار او در عین این که همه دینی هستند، ارتباط تنگاتنگی نیز با فرهنگ این مرز و بوم دارند که می توان به تصحیح تفسیر گازر و تصحیح نقض اشاره نمود. تفسیر گازر علاوه بر این که تفسیر [[قرآن]] کریم است؛ نثر آن از جهت قدمت نثرنویسی و ترجمه قرآن و... مورد توجه پژوهشگران زبان فارسی است؛ کتاب نقض، که یک متن فارسی قرن ششم است. محدث، با تصحیح این گونه آثار، [[دین]] خود را به فرهنگ این ملت و زبان فارسی ادا کرده است.
 
 
 
او محققی توانمند و تلاشگر بود. می توان فعالیت‌های او را در تحقیق و پژوهش که بیش از هفتاد اثر است به سه دسته تقسیم کرد:
 
 
 
* 1. تصحیح؛
 
 
 
* 2. تألیف؛
 
 
 
* 3. ترجمه.
 
 
 
'''<I>1. تفسیر:</I>'''
 
 
 
تفسیر «جلاءالاذهان و جلاءالاحزان» معروف به تفسیر گازر، تألیف سید غیاث الدین جمشید گازر و ابوالمحاسن بن حسن جرجانی، از تفاسیر معتبر [[شیعه]] است. این تفسیر خلاصه تفسیر ابوالفتوح رازی است که با اضافاتی نگاشته شده است. وی مطالبی از نظم و نثر و اخبار شیعه مخصوصاً راجع به فضایل سوره‌ها بر مطالب ابوالفتوح افزوده است.
 
 
 
اهمیت تفسیر گازر: این تفسیر برای فارسی زبانان از نقطه نظر ملیت و فرهنگ، اهمیت شایان و مقام بسزایی دارد و آن به فارسی سلیس و شیرین بودن آن است. شاید این تفسیر تا حدی لطیف‌تر و شیرین‌تر از تفسیر شریف ابوالفتوح نیز باشد؛ زیرا چون بعد از آن نوشته شده، پخته‌تر و آسان‌تر و در بیان مراد و فهم مطالب روشن‌تر است.
 
 
 
'''<I>2. حدیث:</I>'''
 
 
 
الف) تصحیح محاسن برقی، تألیف ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقی: کتاب محاسن از کتاب های حدیثی معتبر شیعه است و از مصادر [[اصول کافی]] بشمار می رود. قاضی نور الله شوشتری معتقد است امهات کتاب های حدیثی معتبر شیعه است و از مصادر اصول کافی بشمار می رود. قاضی نورالله شوشتری معتقد است. امهات کتاب های حدیث امامیه را باید شش کتاب دانست که پنجمین آن محاسن برقی است.<ref> محاسن برقی، مقدمه، ص «ی».</ref> مصحح در معرفی برقی، مقدمه‌ای طولانی دارد و تصریح می کند: «او اولین کسی است که پرچم شیعه را در «ری» برافراخت».<ref> همان، مقدمه.</ref>
 
 
 
ب) تصحیح نشر فارسی «شهاب الأخبار» (کلمات قصار پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم) تألیف قاضی قضاعی.
 
 
 
'''<I>3. کلام:</I>'''
 
 
 
الف) میزان الملل تألیف علی بخش میرزا قاجار. (کتابی جدلی ـ کلامی): این کتاب اولین کتاب چاپی محدث است که در سال (1324 هـ.ش) چاپ شده است. مؤلف کتاب انگیزه خود را از تألیف، «هدایت جوانان هم مذهب و هم وطن و تشیید پایه [[دین]] و مذهب ایشان به وسیله اثبات حقانیت دین اسلام و [[مذهب جعفری]] و نصیحت و اندرز به ایشان»<ref> میزان الملل، ص 12 و 111.</ref> می‌داند.
 
 
 
ب) الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه، تألیف قاضی نورالله شوشتری: این کتاب رد «صواعق المحرقه» ابن حجر هیثمی است. شوشتری در این کتاب تنها خلافت ابی بکر را بررسی کرده است. او می گوید: «وقتی بطلان حقانیت ابوبکر ثابت شد، همان سخن در خلافت عمر نیز صادق است و بطلان اول لازم می آورد بطلان دومی را و همچنین سخن در خلافت عثمان».<ref> الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه، ص 340، چاپ (1367 هـ.ق) چاپخانه شرکت سهامی طبع کتاب.</ref>
 
 
 
'''<I>4. تاریخ:</I>'''
 
 
 
الف) النقض و تعلیقات آن.
 
 
 
'''<I>5. رجال:</I>'''
 
 
 
الف) فهرست منتجب الدین، تألیف منتجب الدین علی بن ابی القاسم قمی: این کتاب از کتاب های معتبر رجالی شیعه است.
 
  
'''<I>6. عرفان:</I>'''
+
*[[گلشن ابرار]]، زندگی نامه "محدث ارموی" از عباسعلی مردی قشلاقی، ج ۵، ص ۳۷۳.
 +
*کتاب ماه کلیات، شماره ۱۱۹، آبان ۱۳۸۶ ویژه‌نامه "محدث ارموی".
 +
*"جلال ‌الدین محدث ارموی"، [http://www.rasekhoon.net/mashahir/Show-108603.aspx راسخون]، بازیابی: ۶ اسفند ۱۳۹۲.
  
الف) تصحیح شرح فارسی «مصباح الشریعه» و «مفتاح الحقیقه»، از عبدالرزاق گیلانی.
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:ارموی (1).jpg|از راست: سید میر جلال‌الدین حسینى ارموى، ناشناس، سید علی س‍ادات آل احمد و سید ج‍لال‌ال‍دی‍ن‌ س‍ادات آل‌اح‍م‍د
 +
پرونده:ارموی (2).jpg|سید میر جلال‌الدین حسینى ارموى در منزل شخصی
 +
پرونده:ارموی (4).jpg|سید میر جلال‌الدین حسینى ارموى
 +
پرونده:ارموی (6).jpg|قبر سید میر جلال‌الدین حسینى ارموى در حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام
 +
پرونده:ارموی (5).jpg|سردیس سید میر جلال‌الدین حسینى ارموى
 +
</gallery>
  
ب) آثار تألیفی: محدث ارموی در کنار سال ها تحقیق و تصحیح، چند کتاب نیز تألیف کرد که می توان به کتاب های زیر اشاره کرد:
+
[[رده:علمای معاصر|ارموى]]
 
+
[[رده:ادیبان]]
* 1. کشف الکربه فی شرح دعاء الندبه؛
+
[[رده:مدرسین دانشگاه]]
 
+
[[رده:مدفونین در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی]]
* 2. شرح بر «الأصول الأصلیه فیض کاشانی»؛
 
 
 
* 3. برگ سبز؛
 
 
 
* 4. [[ایمان]] و [[رجعت]]، در چهار جلد.
 
 
 
* 5. تشریح الزلازل بأحادیث الأفاضل؛
 
 
 
* 6. عشق و محبت؛ این کتاب ها تاکنون چاپ نشده است.
 
 
 
ج) ترجمه ترجمه «وسیله القربه فی شرح الندبه» که تاکنون چاپ نشده است.
 
 
 
محدث ارموی به چاپ آثار ماندگار عالمان اقدام می کرد؛ مثلا «الفصول الفخریه فی اصول البریه»، تألیف نسابه معروف جمال الدین احمد بن عنبه (مؤلف عمده الطالب) را، با تصحیح سید کاظم موسوی به چاپ رساند. این کتاب علاوه بر مقدمه محدث، مقدمه‌ای نیز از جلال الدین همایی دارد.
 
 
 
مرحوم [[آقا بزرگ تهرانی]] او را «عالم، ادیب و مصنف چیره دست» می داند.<ref> طبقات اعلام الشیعه، قرن چهاردهم، ص 306، چاپ دوم، 1404، دارالمرتضی مشهد.</ref> و آقا اشکوری محبت او را به [[اهل بیت]] چنین می ستاید: آن مرحوم شدید التعصب بود در ولایت اهل بیت و معتقد بود که حق یافت نمی شود مگر در [[احادیث]] مأثوره از ایشان و [[اسلام]] صحیح ممکن نیست مگر به پیروی از ایشان و گرفتن از آن ها و برای همین سخت دفاع می کرد از مذهب اهل بیت.<ref> اختران فروزان ری و طهران یا تذکره المقابر فی احوال المفاخر، ص 211.</ref>
 
 
 
'''وفات'''
 
 
 
او سرانجام بعد از سال ها تحقیق، تصحیح و تألیف، در روز شنبه پنجم آبان ماه 1358 مقارن پنجم [[ذی الحجه]] الحرام (1399 هـ.ق) بدرود حیات گفت و در جوار حرم [[حضرت عبدالعظیم حسنی]] و امامزاده حمزه موسوی، جلو مقبره ابوالفتوح رازی و نزدیک دو محدث بزرگوار، خندق آبادی و محلاتی، به خاک سپرده شد.
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۰۶

«سید جلال‌الدین حسینی ارموی» معروف به «محدث اُرمَوی» (۱۳۵۸-۱۲۸۳ ش)، عالم دینى، مدرس، محقق، مصحح و ادیب نامدار شیعه معاصر است. او علاوه بر تألیف چند کتاب، حدود ۷۰ اثر علمی را تحقیق و تصحیح نمود.

محدث ارموی.jpg
نام کامل سید جلال‌الدین حسینی ارموی
زادروز ۱۲۸۳ شمسی
زادگاه ارومیه
وفات ۱۳۵۸ شمسی
مدفن شهر ری، حرم حضرت عبدالعظیم حسنی

Line.png

اساتید

سید حسین عرب‌باغی ارموی، شیخ آقا بزرگ تهرانی، شیخ محمدعلی دزفولی،...


آثار

کشف الکربة فی شرح دعاء الندبه، شرح الأصول الأصلیه، ایمان و رجعت، تصحیح تفسیر جلاءالاذهان، تصحیح محاسن برقی،...

تحصیلات و فعالیتهای علمی

سید جلال الدین حسینی ارموی فرزند سید قاسم، در ماه مبارک رمضان ۱۳۲۳ هـ.ق (۱۲۸۳ ش) در ارومیه به دنیا آمد. وی از سنین کودکی عشق فراوان به خواندن و نوشتن داشت. سید جلال الدین تحصیل را با خواندن گلستان سعدی، صد کلمه رشیدالدین وطواط، کلیله و دمنه و درّه نادری آغاز کرد و در حین تحصیل به تدریس نیز پرداخت.[۱]

پس از اتمام تحصیلات مقدماتی و فراگرفتن ادبیات فارسی، به یادگیری ادبیات عرب و علوم اسلامی روی آورد. صرف، نحو، فقه، اصول و فلسفه را سال ها در محضر دانشوران آن شهر فراگرفت. او با آن که بنیه ضعیفی داشت و گاهی دچار بیماری می شد ـ و پزشکان او را از مطالعه زیاد منع کرده بودند ـ در تحصیل، جدیتی فوق العاده از خود نشان داد و در بین عالمان شهر مشهور گشت. علی رغم آن که در کسوت روحانیت بود، مرحوم سید حسین عرب باغی ارموی (۱۳۱۳ ق / ۱۳۶۹ ش) او را به لقب «محدث» مفتخر ساخت.

او مدتی در کنار تحصیل به کار نیز پرداخت؛ از جمله زمانی در «داروخانه قزوینی» کار کرد که در همان مدت اندک، چند بار اشتباهات نسخه‌های پزشکان را اصلاح نمود. رئیس بهداری شهر پیشنهاد کرد که او تصدی داروخانه را به عهده بگیرد؛ ولی چون به دنبال تحصیل بود، آن کار را رها کرد. در همان ایام زبان فرانسه را نیز آموخت.[۲]

عطش علم آموزی او را به سوی حوزه علمیه مشهد که در آن هنگام غنی و پررونق بود، کوچ داد. در بین راه عالمان شبستر از وی خواستند که سرپرستی حوزه آن شهر را به عهده بگیرد؛ ولی او نپذیرفت و به مشهد رفت. چهار سال از آن حوزه پرفیض بهره برد تا آن که قیام مسجد گوهرشاد پیش آمد. در این قیام گروه زیادی از طلاب و مردم دستگیر شدند و محدث که در مدرسه میرزا جعفر مشغول به تحصیل بود نیز به زندان افتاد.

محدث ارموی پس از آزادی از زندان به تهران بازگشت. او قصد داشت برای ادامه تحصیل به نجف برود؛ ولی در تهران به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و به تبریز رفت و در دبیرستان نظام تبریز مشغول به تدریس شد. در سال ۱۳۲۰، با وقوع جنگ جهانی دوم و فتنه آذربایجان، به سبب ورود روس ها به ایران، تبریز را ترک گفت و به تهران آمد و در کتابخانه ملی با سمت سرپرستی بخش نسخ خطی مشغول کار شد.

محدث به خاطر علاقه، پشتکار و جدیت فراوان، از مخزن نسخ کتابخانه ملی بهره بسیار برد و مخصوصاً چون دانشمندان به آن کتابخانه آمد و شد داشتند، نفس جمعی از آنان چون محمد قزوینی او را در کار دل گرم می کرد.[۳] او در این دوره با سید نصرالله تقوی آشنا شد و در مجالس روز جمعه او که مجالس علمی بود، شرکت جست. تصحیح و چاپ دیوان حاج میرزا ابوالفضل طهرانی نتیجه آن آشنایی و دوستی است. وی توسط مرحوم تقوی، با محمد قزوینی و پس از آن با عباس اقبال آشتیانی آشنا شد.

وی در سال (۱۳۲۲ هـ.ش) با دختر آیت الله سید احمد طالقانی، خواهر جلال آل احمد، ازدواج کرد. محدث در مدتی که در کتابخانه ملی بود، تحصیلات دانشگاهی را در دانشکده معقول و منقول به پایان برد،[۴] و با تصحیح کتاب فهرست منتجب الدین از آن دانشگاه با درجه عالی، دکترا گرفت.

در سال ۱۳۳۵، دانشکده معقول و منقول (الهیات کنونی) محدث ارموی را به همکاری دعوت کرد و او به آنها پاسخ مثبت داد و تا ۱۳۴۷ ـ زمانی که بازنشسته شد ـ با آن دانشگاه همکاری کرد.

در تحقیق و پژوهش اعتماد دانشوران را به خود جلب کرد که نتیجه آن اجازات علمی فراوانی بود که از استادان خود کسب کرده بود. او این اجازات را به دقت در صندوقچه‌ای نگهداری می کرد؛ ولی با تأسف آن صندوقچه به سرقت رفت. البته پس از آن، اجازات چندی از عالمان دیگر گرفت که اجازه وی از شیخ آقا بزرگ تهرانی و شیخ محمدعلی دزفولی از جمله همانهاست.[۵]

آثار و تألیفات

آثار محدث ارموی در عین این که همه دینی هستند، ارتباط تنگاتنگی نیز با فرهنگ این مرز و بوم دارند. می توان فعالیت‌های او را در تحقیق و پژوهش که بیش از هفتاد اثر است به سه دسته تصحیح، تألیف و ترجمه تقسیم کرد.

الف) آثاری در تحصیح:

  1. تصحیح تفسیر «جلاءالاذهان و جلاءالاحزان» معروف به «تفسیر گازر»، تألیف سید غیاث الدین جمشید گازر و ابوالمحاسن بن حسن جرجانی، از تفاسیر معتبر شیعه است.
  2. تصحیح «محاسن برقی»، تألیف احمد بن محمد بن خالد برقی؛ مصحح در معرفی برقی، مقدمه‌ای طولانی دارد و تصریح می کند: «او اولین کسی است که پرچم شیعه را در «ری» برافراشت».[۶]
  3. تصحیح «شهاب الأخبار» (کلمات قصار پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله) تألیف قاضی قضاعی.
  4. تصحیح «میزان الملل» تألیف علی بخش میرزا قاجار (کتابی جدلی ـ کلامی)؛ این کتاب اولین کتاب چاپی محدث است که در سال (۱۳۲۴ هـ.ش) چاپ شده است. مؤلف کتاب انگیزه خود را از تألیف، «هدایت جوانان هم مذهب و هم وطن و تشیید پایه دین و مذهب ایشان به وسیله اثبات حقانیت دین اسلام و مذهب جعفری و نصیحت و اندرز به ایشان»[۷] می‌داند.
  5. تصحیح «الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه»، تألیف قاضی نورالله شوشتری؛
  6. تصحیح کتاب «النقض» و تعلیقات آن.
  7. تصحیح «فهرست منتجب الدین»، تألیف شیخ منتجب الدین رازی از کتاب های معتبر رجالی شیعه است.
  8. تصحیح شرح فارسی «مصباح الشریعه»، از عبدالرزاق گیلانی.
فهرست کتاب های چاپ سنگی کتابخانه میرجلال الدین محدث ارموی

ب) آثار تألیفی:

محدث ارموی در کنار سال ها تحقیق و تصحیح، چند کتاب نیز تألیف کرد که می توان به کتاب های زیر اشاره کرد:

  1. کشف الکربة فی شرح دعاء الندبه
  2. شرح بر «الأصول الأصلیه» اثر فیض کاشانی
  3. برگ سبز
  4. ایمان و رجعت، در چهار جلد
  5. تشریح الزلازل بأحادیث الأفاضل
  6. عشق و محبت.

ج) ترجمه:

  1. ترجمه «وسیلة القربة فی شرح الندبة» که تاکنون چاپ نشده است.

محدث ارموی به چاپ آثار ماندگار عالمان نیز اقدام می کرد؛ مثلا «الفصول الفخریه فی اصول البریه»، تألیف نسابه معروف احمد بن عنبه (مؤلف عمدة الطالب) را، با تصحیح سید کاظم موسوی به چاپ رساند. این کتاب علاوه بر مقدمه محدث، مقدمه‌ای نیز از جلال الدین همایی دارد.

ویژگی‌های علمی و اخلاقی

محدث ارموی هر چند بیشتر سال های تحقیق و تدریسش را بیرون از حوزه علمیه بسر برد و اگر چه با محیط و فرهنگ دانشگاهی آن روزگار سر و کار داشت و خود درس دبیرستانی و دانشگاهی خوانده و به مقام دکتری رسیده بود؛ ولی از لحاظ رفتاری وی حوزوی اصیل ماند و شاید از همین جهت کمتر به «دکتر سید جلال الدین محدث» مشهور بود.[۸]

او فقط به دو جنبه از زندگی اهمیت می داد: یکی عبادت و ادای مناسک دینی و دیگری راه علمی و تحقیقی، و تا آن جا که در توانش بود از کارهای دیگر خودداری می کرد. در زندگی شخصی با افراد اندک رفت و آمد داشت و آنان نیز کسانی بودند که با علم نسبتی داشتند، از جمله سید نصرالله تقوی، محمد قزوینی، عباس اقبال، سید هادی سینا و... .

عشق و علاقه فراوانش به تحقیق و پژوهش هیچگاه کم نشد و حتی با وجود بیماری، به پژوهش ادامه داد و «نسائم الأسحار» را تصحیح و چاپ کرد. او تا آخرین روز عمر خود از تحقیق و تصحیح دست برنداشت. از جار و جنجال و هیاهو، گریزان بود و شاید یکی از علت‌هایی که باعث شد در هیچ روزنامه و مجله، مقاله‌ای ننویسد، همین باشد. او محققی تلاشگر و دارای پشتکاری عجیب بود. با این که کمتر از استاد بهره برد، به قله‌های رفیع علم دست یافت. برای حل مشکلات کتاب ها، روزها وقت می گذاشت. بعضی از کتاب هایی که او تصحیح کرده است سال ها طول کشیده‌اند؛ ولی او هرگز خسته نشد و کار را به انجام رساند.

مرحوم آقا بزرگ تهرانی او را «عالم، ادیب و مصنف چیره دست» می دانست.[۹] و صاحب «تذکرة المقابر» محبت او را به اهل بیت چنین می ستاید: «آن مرحوم شدید التعصب بود در ولایت اهل بیت و معتقد بود که حق یافت نمی شود مگر در احادیث مأثوره از ایشان و اسلام صحیح ممکن نیست مگر به پیروی از ایشان و گرفتن از آنها و برای همین سخت دفاع می کرد از مذهب اهل بیت».[۱۰]

کتابخانه

محدث ارموی کتابخانه شخصی داشت. در کتابخانه او نسخ‌هایی از کتب به دست مؤلفان آن‌ها و کتاب‌های چاپ بولاق، بمبئی، مصر و کلکته وجود داشت.[۱۱] بیش از ۱۵،۰۰۰ جلد کتاب چاپی، ۳۰۰۰ نسخه چاپ سنگی و ۳،۵۰۰ نسخه خطی در این کتابخانه نگهداری می‌شد. پس از درگذشت وی کتابخانه او توسط مرکز احیاء میراث اسلامی در قم خریداری شد. در کتابخانه محدث اجازه‌هایی از عالمان وجود داشت.[۱۲]

وفات

مرحوم محدث ارموی سرانجام بعد از سال ها تحقیق، تصحیح و تألیف، در روز شنبه پنجم آبان ماه ۱۳۵۸ (۵ ذی الحجه ۱۳۹۹ هـ.ق) بدرود حیات گفت و در شهر ری در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی، جلو مقبره ابوالفتوح رازی به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. تعلیقات النقض، ص هفت.
  2. مجله آینده، ۱۳۵۸ هـ.ش، سال ششم، ص۳۰۸، به نقل از فرزند مؤلف، علی محدث.
  3. مجله آینده، ص ۹۵۱.
  4. مجله آینده، سال پنجم، ص ۹۵۱.
  5. تعلیقات النقض، ج۱، ص۱۰.
  6. همان، مقدمه.
  7. میزان الملل، ص ۱۲ و ۱۱۱.
  8. فصلنامه میراث، سال دوم، ش ۱ و ۲، ص ۷۴، سال ۱۳۷۸، جویا جهانبخش.
  9. طبقات اعلام الشیعه، قرن چهاردهم، ص ۳۰۶، چاپ دوم، ۱۴۰۴، دارالمرتضی مشهد.
  10. اختران فروزان ری و طهران یا تذکرة المقابر فی احوال المفاخر، ص ۲۱۱.
  11. بررسی ویژگی‌های علمی و شخصیتی استاد محدث ارموی، ص۷.
  12. حسینی اشکوری، دفتر ثبت کتابخانه محدث ارموی، ص۲۳.

منابع

  • گلشن ابرار، زندگی نامه "محدث ارموی" از عباسعلی مردی قشلاقی، ج ۵، ص ۳۷۳.
  • کتاب ماه کلیات، شماره ۱۱۹، آبان ۱۳۸۶ ویژه‌نامه "محدث ارموی".
  • "جلال ‌الدین محدث ارموی"، راسخون، بازیابی: ۶ اسفند ۱۳۹۲.

آرشیو عکس و تصویر