میرزا محمد شیروانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: میرزا محمد شیروانی، آثار میرزا محمد شیر...' ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
  
 +
'''میرزا محمد شیروانی''' (۱۰۹۸-۱۰۳۳ هـ.ق)، از فقیهان و عالمان بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۱ هجری و از شاگردان [[آقا حسین خوانساری]] بود. وی صاحب تألیفات متعددی در ترویج معارف [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم‌السلام و رشد جامعه اسلامی است. [[علامه مجلسى|علامه مجلسی]] از شاگردان مبرّز اوست.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = میرزا محمد شیروانی
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =  ۱۰۳۳ قمری
 +
|زادگاه = شیروان
 +
|وفات =  ۱۰۹۸ قمری
 +
|مدفن = [[مشهد]]
 +
|اساتید =  [[آقا حسین خوانساری]]، [[محمدتقی مجلسی|ملا محمدتقی مجلسی]]،...
 +
|شاگردان = [[علامه مجلسى|علامه مجلسی]]، [[میر محمدصالح خاتون آبادی|میر محمدصالح خاتون‌آبادی]]، [[میرزا عبدالله افندی|میرزا عبدالله افندی اصفهانی]]، [[سید صدرالدین رضوی قمی|سید صدرالدین قمی]]،...
 +
|آثار = اثبات عصمة الائمه علیهم‌السلام، اثبات النبوة و الامامة، الاحباط و التکفیر، الجبر و الاختیار، الجمع بین الاخبار المتعارضه،...
 +
}}
 +
==تحصیلات و اساتید==
  
 +
میرزا محمد بن حسن شیروانی، در سال ۱۰۳۳ ه.ق. در شیروان (در استان خراسان شمالی) به دنیا آمد. او پس از گذراندن خردسالی، پای به مکتب نهاده و به فراگیری [[قرآن]] و دانش‌های آن روزگار پرداخت. از آن جا که از هوش سرشاری برخوردار بود، مورد تشویق استاد و خانواده‌اش قرار گرفت و تحصیل را به خوبی پشت سر نهاد؛ به همین علت، با راهنمایی پدرش راهی [[حوزه علمیه]] شیروان شده و شروع به تحصیل [[علوم اسلامی|علوم اسلامی‌‌]] نمود.
  
 +
نوجوان شیروانی پس از فراگیری مقدمات، برای تکمیل دانش خود چاره‌ای جز هجرت نمی‌‌دید. در آن زمان، حوزه علمیه [[اصفهان]] پذیرای عالمان و طلاب فراوانی بود؛ زیرا تأسیس اولین حکومت گسترده [[شیعه]] ([[صفویه]])، پایتخت شدن اصفهان و حمایت پادشاهان صفویه از اهل علم، باعث رونق گرفتن مباحث و محافل علمی‌ ‌شده و حوزه علمیه اصفهان مورد توجه فرهیختگان قرار گرفت.<ref> ر.ک: مفاخر الاسلام، علی دوانی، ج ۸؛ صفویان نماد اقتدار ایران، محمدباقر پورامینی، ج ۱ و ۲.</ref> محمد نیز چون بسیاری از طلاب، زادگاهش را ترک کرد و به این شهر دانش‌پرور سفر نمود. وی در این مسیر، از شهرهای متعددی عبور کرد و از محضر برخی از دانشوران آن شهرها بهره‌مند شد.
  
'''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 5، صفحه 137
+
او پس از ورود به اصفهان و مشاهده عظمت دینی و علمی ‌‌آنجا، گویا گمشده خود را یافته بود. بنابراین، بیش از پیش در راه تحصیل معارف [[اسلام|اسلامی‌‌]] و شیعی، تلاش می‌‌نمود؛ به طوری که پس از گذشت چند سال، [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[کلام]]، [[فلسفه]]، [[ریاضی|ریاضیات]] و [[علم نجوم|نجوم]] را فراگرفت.
  
'''نویسنده:''' محمدابراهيم احمدي
+
وی در اولین روزی که به مدرسه [[آقا حسین خوانساری|محقق خوانساری]] وارد شد، استاد به تدریس شرح [[اشارات (کتاب)|اشارات]] شیخ [[ابن سینا|ابوعلی سینا]] مشغول بود؛ میرزای شیروانی پس از دقایقی، اشکالاتی مطرح ساخته و توجه همگان را به خود جلب کرد. طلاب که تا آن روز ایشان را در جمع خود ندیده بودند، چشم به استادشان دوخته تا پاسخ وی را بشنوند. [[آقا حسین خوانساری]] خودش را معرفی کرد، استاد چنین فرمود: «من در سطح معلومات تو مطالعه نکرده‌ام؛ امشب برای تو کتاب را مطالعه می‌‌کنم تا پاسخگوی سؤالات تو باشم».<ref> تذکره العلماء، میرزا محمد بن سلیمان تنکابنی، ص ۱۴۱ و ۱۴۲؛ قصص العلماء، تنکابنی، ص ۲۶۶ و ۲۶۷.</ref> آزاداندیشی استاد و میدان دادن به وی شاگرد، سبب شد ملا میرزا (که خود در فلسفه پرمایه بود) نزد آقا حسین بماند و شاگردی کند.<ref> مجله حوزه، ش ۸۹ و ۹۰، ص ۱۳ و ۱۴.</ref>
  
==میرزا محمد شیروانی==
+
میرزای شیروانی برای فراگیری علوم گوناگون، نزد بزرگان حوزه به شاگردی پرداخت؛ از دیگر استادان برجسته او [[محمدتقی مجلسی|ملا محمدتقی مجلسی]]، (۱۰۰۳ـ۱۰۷۰ هـ.ق) است.
  
'''ولادت و تحصیل'''
+
شیروانی در سال ۱۰۹۱ هـ.ق به اصفهان مراجعت کرده<ref> وقایع السنین والاعوام، خاتون آبادی، ص ۵۳۶.</ref> و از سوی حکومت صفویه، دانشمندان و مردم، مورد تجلیل و احترام شایانی قرار گرفت.
  
خطه شیروان،<ref> عده‌ای زادگاه وی را شیروان استان خراسان دانسته‌اند و برخی شروان کشور آذربایجان و منطقه قفقاز؛ که در هر صورت، در آن زمان جو شهرهای ایران بزرگ شمرده می‌‌شدند. (مطلع الشمس، اعتمادالسلطنه، ج اول و دوم، ص 282؛ اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج 9، ص 143؛ روضات الجنات، سید محمدباقر خوانساری، ج 7، ص 96).</ref> در سال 1033 هـ.ق شاهد تولد کودکی بود که خانواده متدینش نام نیکوی «محمد» را برایش برگزیدند. وی پس از گذراندن خردسالی، پای به مکتب نهاده و به فراگیری [[قرآن]] و دانش‌های آن روزگار پرداخت. از آن جا که از هوش سرشاری برخوردار بود، مورد تشویق استاد و خانواده‌اش قرار گرفت و تحصیل را به خوبی پشت سر نهاد؛ به همین علت، با راهنمایی پدرش راهی [[حوزه علمیه]] شیروان شده و شروع به تحصیل علوم اسلامی‌‌ نمود.
+
==تدریس و شاگردان==
  
'''هجرت'''
+
میرزای شیروانی به دلیل ژرف‌نگری و تلاش شبانه‌روزی، در مدت کوتاهی به مدارج عالی علمی‌‌ راه یافت و با برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و نگارش آثار علمی‌‌ و تحقیقی، به عنوان «اندیشمندی صاحب‌نظر» شناخته شد؛ از این رو با لقب «مدقق شیروانی» زبان‌زد محافل دینی و مذهبی شده و طلاب زیادی در حوزه درسی وی شرکت نمودند.<ref> مطلع الشمس، ج اول و دوم، ص ۶۸۱؛ جغرافیای تاریخی شیروان، محمداسماعیل مقیمی، ص ۲۵۲ و ۲۵۳.</ref> برخی از دانش‌آموختگان مکتب میرزای شیروانی عبارتند از:
  
نوجوان شیروانی پس از فراگیری مقدمات، برای تکمیل دانش خود چاره‌ای جز هجرت نمی‌‌دید. در آن زمان، حوزه علمیه اصفهان پذیرای عالمان و طلاب فراوانی بود؛ زیرا تأسیس اولین حکومت گسترده شیعه (صفویه)، پایتخت شدن اصفهان و حمایت پادشاهان صفویه از اهل علم، باعث رونق گرفتن مباحث و محافل علمی‌ ‌شده و حوزه علمیه اصفهان مورد توجه فرهیختگان قرار گرفت.<ref> ر.ک: مفاخر الاسلام، علی دوانی، ج 8؛ صفویان نماد اقتدار ایران، محمدباقر پورامینی، ج 1 و 2.</ref>
+
#[[علامه مجلسى|ملا محمدباقر مجلسی]] (۱۰۳۷ـ۱۱۱۰ هـ.ق)
 +
#[[میر محمدصالح خاتون آبادی|میر محمدصالح خاتون‌آبادی]]
 +
#آقا محمد اکمل اصفهانی (پدر علامه [[وحید بهبهانی]])
 +
#[[میرزا عبدالله افندی|میرزا عبدالله افندی اصفهانی]]
 +
#شیخ حسن بلاغی نجفی
 +
#[[سید صدرالدین رضوی قمی|سید صدرالدین رضوی قمی ‌‌همدانی]]
 +
#مولی محمد بن عبدالفتاح تنکابنی
 +
#سید محمدباقر گیلانی
  
محمد نیز چون بسیاری از طلاب، زادگاهش را ترک کرد و به این شهر دانش‌پرور سفر نمود. وی در این مسیر، از شهرهای متعددی عبور کرد و از محضر برخی از دانشوران آن شهرها بهره‌مند شد.
+
==آثار و تألیفات==
  
او پس از ورود به اصفهان و مشاهده عظمت دینی و علمی ‌‌آنجا، گویا گمشده خود را یافته بود. بنابراین، بیش از پیش در راه تحصیل معارف اسلامی‌‌ و شیعی، تلاش می‌‌نمود؛ به طوری که پس از گذشت چند سال، [[فقه]]، [[اصول]]، [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[کلام]]، [[فلسفه]]، ریاضیات و نجوم را فراگرفت.
+
میرزای شیروانی که در فنون مختلف به مطالعه و پژوهش پرداخته بود؛ اندوخته‌ها، تجارب و نظرات خود را در مجموعه‌هایی گردآوری کرد که بیشتر آن‌ها به زبان عربی است.
 
 
وی در اولین روزی که به مدرسه محقق خوانساری وارد شد، استاد به تدریس شرح اشارات شیخ ابوعلی سینا مشغول بود؛ میرزای شیروانی پس از دقایقی، اشکالاتی مطرح ساخته و توجه همگان را به خود جلب کرد.
 
 
 
طلاب که تا آن روز ایشان را در جمع خود ندیده بودند، چشم به استادشان دوخته تا پاسخ وی را بشنوند. آقا حسین خوانساری خودش را معرفی کرد، استاد چنین فرمود: «من در سطح معلومات تو مطالعه نکرده‌ام؛ امشب برای تو کتاب را مطالعه می‌‌کنم تا پاسخگوی سؤالات تو باشم».<ref> تذکره العلماء، میرزا محمد بن سلیمان تنکابنی، ص 141 و 142؛ قصص العلماء، تنکابنی، ص 266 و 267.</ref> آزاداندیشی استاد و میدان دادن به وی شاگرد، سبب شد ملا میرزا (که خود در فلسفه پرمایه بود) نزد آقا حسین بماند و شاگردی کند.<ref> مجله حوزه، ش 89 و 90، ص 13 و 14.</ref>
 
 
 
میرزای شیروانی به دلیل ژرف‌نگری و تلاش شبانه‌روزی، در مدت کوتاهی به مدارج عالی علمی‌‌ راه یافت و با برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و نگارش آثار علمی‌‌ و تحقیقی، به عنوان «اندیشمندی صاحب‌نظر» شناخته شد؛ از این رو با لقب «مدقق شیروانی» زبان زد محافل دینی و مذهبی شده و طلاب زیادی در حوزه درسی وی شرکت نمودند.<ref> مطلع الشمس، ج اول و دوم، ص 681؛ جغرافیای تاریخی شیروان، محمداسماعیل مقیمی، ص 252 و 253.</ref>
 
 
 
مجتهد شیروانی در سال 1091 هـ.ق به اصفهان مراجعت کرده<ref> وقایع السنین والاعوام، خاتون آبادی، ص 536.</ref> و از سوی حکومت صفویه، دانشمندان و مردم، مورد تجلیل و احترام شایانی قرار گرفت.
 
 
 
'''استادان'''
 
 
 
میرزای شیروانی برای فراگیری علوم گوناگون، نزد بزرگان حوزه به شاگردی پرداخته است. در این جا نام استادان برجسته او را یادآور می‌‌شویم:
 
 
 
* 1. ملا محمدتقی مجلسی، (1003ـ1070 هـ.ق)؛
 
 
 
* 2. آقا حسین بن جمال‌الدین.
 
 
 
'''شاگردان'''
 
 
 
برخی از دانش‌آموختگان مکتب میرزای شیروانی عبارتند از:
 
 
 
* 1. ملا محمدباقر مجلسی (1037ـ1110 هـ.ق)؛
 
 
 
* 2. امیر محمدصالح خاتون‌آبادی؛
 
 
 
* 3. آقا محمد اکمل اصفهانی؛
 
 
 
* 4. میرزا عبدالله افندی اصفهانی؛
 
 
 
* 5. شیخ حسن بلاغی نجفی؛
 
 
 
* 6. سید صدرالدین رضوی قمی ‌‌همدانی؛
 
 
 
* 7. مولی محمد بن عبدالفتاح تنکابنی؛
 
 
 
* 8. سید محمدباقر گیلانی.
 
 
 
'''آثار ماندگار'''
 
 
 
یکی از راه‌های ترویج معارف اهل بیت علیهم‌السلام و رشد جامعه اسلامی، نگارش کتاب است. میرزای شیروانی که در فنون مختلف به مطالعه و پژوهش پرداخته بود؛ اندوخته‌ها، تجارب و نظرات خود را در مجموعه‌هایی گردآوری کرد که بیشتر آن‌ها به زبان عربی است.
 
  
 
'''<I>الف) کتاب‌ها:</I>'''
 
'''<I>الف) کتاب‌ها:</I>'''
  
* 1. اثبات عصمه الائمه علیهم‌السلام تفسیر آیه‌ی «ان الابرار لفی نعیم»؛
+
#اثبات عصمة الائمه علیهم‌السلام، [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیه‌ «إنّ الأبرار لَفی نَعیم»؛
 
+
#اثبات النبوة و الامامة
* 2. اثبات الانبوه والامامه؛
+
#الاجتهاد والاخبار، (مصادر الانوار)
 
+
#الاحباط و التکفیر
* 3. الاجتهاد والاخبار، (مصادر الانوار)؛
+
#اصالة البرائه
 
+
#اصول دین
* 4. الاحباط والتکفیر؛
+
#انموذج العلوم
 
+
#الجبر و الاختیار
* 5. اصاله البرائه؛
+
#الجمع بین الاخبار المتعارضه
 
+
#جیش اسامه، (رساله [[اسامة بن ‌زيد|اسامه]])
* 6. اصول دین؛
+
#دیوان شعر.<ref> الذریعه، ج ۳/۹، ص ۱۱۴۰.</ref>
 
 
* 7. انموذج العلوم؛
 
 
 
* 8. الجبر والاختیار؛
 
 
 
* 9. الجمع بین الاخبار المتعارضه؛
 
 
 
* 10. جیش اسامه، (رساله اسامه)؛
 
 
 
* 11. دیوان شعر.<ref> [[الذریعه]]، ج 3/ص 1140.</ref>
 
  
 
'''<I>ب) حواشی:</I>'''
 
'''<I>ب) حواشی:</I>'''
  
شیروانی بر آثاری که ذکر می‌‌شود، حاشیه زده است:
+
شیروانی بر آثار زیر، حاشیه زده است:
 
 
* 1. اثبات الواجب ملا جلال دوانی؛
 
 
 
* 2. تفسیر بیضاوی؛
 
 
 
* 3. حاشیه فاضل خفری بر شرح تجرید قوشچی؛
 
 
 
* 4. حاشیه قدیمه دوانی بر شرح تجرید؛
 
 
 
* 5. حاشیه خطائی بر مختصر؛
 
 
 
* 6. حاشیه سید شریف بر شرح مطالع؛
 
  
* 7. شفای ابن سینا؛
+
#اثبات الواجب ملا جلال دوانی
 
+
#[[تفسیر بیضاوی]]
* 8. مسالک؛
+
#حاشیه فاضل خفری بر شرح تجرید قوشچی
 
+
#حاشیه قدیمه دوانی بر شرح تجرید
* 9. شرایع الاسلام؛
+
#حاشیه خطائی بر مختصر
 
+
#حاشیه سید شریف بر شرح مطالع
* 10. معالم الاصول؛
+
#«[[شفا (کتاب)|شفا]]» اثر [[ابن سینا]]
 
+
#مسالک
* 11. شرح مختصر الاصول عضدی.
+
#[[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع الاسلام]]
 +
#[[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم الاصول]]
 +
#شرح مختصر الاصول عضدی
  
 
'''<I>ج) رساله‌ها:</I>'''
 
'''<I>ج) رساله‌ها:</I>'''
  
* 1. رساله الآصفیه؛
+
#رسالة الآصفیه
 
+
#رسالة البداء
* 2. رساله البداء؛
+
#رساله‌ای در استحقاق ثواب و عقاب
 
+
#رساله‌ای در دفع شبهه ابن کمونه
* 3. رساله‌ای در استحقاق ثواب و عقاب؛
+
#رساله‌ای در رد [[فخر رازى|فخر رازی]]
 
+
#رساله‌ای در شکیات (الخلل)
* 4. رساله‌ای در دفع شبهه ابن کمونه؛
+
#رساله‌ای در کائنات جو
 
+
#رساله‌ای در کذب
* 5. رساله‌ای در رد فخر رازی؛
+
#رساله‌ای در هندسه
 
+
#رساله شبهه الاستلزام
* 6. رساله‌ای در شکیات (الخلل)؛
+
#رساله شبه المرکب
 
 
* 7. رساله‌ای در کائنات جو؛
 
 
 
* 8. رساله‌ای در کذب؛
 
 
 
* 9. رساله‌ای در هندسه؛
 
 
 
* 10. رساله شبهه الاستلزام؛
 
 
 
* 11. رساله شبه المرکب.
 
  
 
'''<I>د) شرح‌ها:</I>'''
 
'''<I>د) شرح‌ها:</I>'''
  
* 1. شرح تهذیب شیخ طوسی؛
+
#شرح «[[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب]]» [[شیخ طوسی]]
 +
#شرح حدیث «ستة اشیاء لیس للعباد فیها صنع»
 +
#شرح حدیث «مناظره زندیق با [[امام صادق]] علیه‌السلام»
 +
#شرح [[قاموس المحیط (کتاب)|قاموس المحیط]]
 +
#شرح «[[قواعد الأحکام (کتاب)|قواعد]]» [[علامه حلی|علامه]]
 +
#شرح المعالم
  
* 2. شرح حدیث «سته اشیاء لیس للعباد فیها صنع»؛
+
در خصوص تألیف میرزای شیروانی نکاتی قابل توجه است: ۱. در نگارش به زبان عربی بیش از فارسی توانایی داشته و زبان مادری وی ترکی بوده است.<ref> قصص العلماء، ۲۶۸.</ref> ۲. تعدادی از آثار میرزا به عنوان «ردّیه» است؛ چرا که وی کتاب‌های عالمانی چون: [[محقق خوانساری]] و [[آقا جمال خوانساری]] را به دقت مورد ارزیابی قرار داده و در نقد آن‌ها کوشش می‌‌کرد. چنان که علما نیز به پاسخ اشکالات میرزا پرداخته و در رد برخی از مطالب و نظریه‌های او رساله‌هایی نگاشته‌اند.<ref> ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۲، ص ۶۳؛ علیقه أمل الآمل، سید احمد حسینی، ص ۱۱۲ و ۱۴۱؛ الذریعه، ج ۱۰، ص ۱۹۴ و ۱۹۵.</ref>
  
* 3. شرح حدیث «مناظره زندیق با [[امام صادق]] علیه‌السلام»؛
+
==ویژگی‌های علمی و اخلاقی==
  
* 4. شرح قاموس المحیط؛
+
میرزای شیروانی همچون فقیهان دیگر، دارای سجایای اخلاقی از قبیل [[عبادت]]، [[تقوا]]، [[سخاوت]] و [[شجاعت]] بوده؛ اما آن چه که وی را از بسیاری دیگر ممتاز نموده، دقت علمی‌‌ و تشکیل مجالس بحث و جدل است. در این جا به نمونه‌هایی از آن بسنده می‌‌شود:
  
* 5. شرح قواعد علامه؛
+
میرزا می‌‌گفت: «من حدود هفتاد دفعه شرح جامی‌‌ را تدریس کرده‌ام و هر بار چیزی را فهمیدم که پیشتر درک نکرده بودم».<ref> قصص العلماء، ص ۲۶۷ و ۲۶۸؛ تذکره العلما، ص ۱۴۳. بر اساس نقل دیگر، ۲۵ مرتبه «شرح کافیه عبدالرحمن جامی» را تدریس کرده است. (روضات الجنات، ج ۵، ص ۶۹)</ref>
  
* 6. شرح المعالم.
+
[[سید محمدباقر موسوی خوانساری|علامه خوانساری]] می‌‌گوید: «میرزا در فن [[جدل]] و مناظره، مهارت عجیبی داشته و مخالفان خود را، از سران هر دسته که بوده، به زانو درمی‌‌آورد...».<ref> روضات الجنات، ص ۹۳؛ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، م. جرفادقانی، ص ۱۴۳.</ref>
  
در خصوص تألیف میرزای شیروانی نکاتی قابل توجه است:
+
خاتون‌آبادی در پژوهش‌های خود به کلام میرزا استناد کرده و می‌‌نویسد: «مولانا میرزای شیروانی نقل نمود که [[بابا رکن الدین|بابا رکن‌الدین]] مدفون در قبرستان کبیر [[اصفهان]] ([[تخت فولاد]])، معاصر [[خواجه نصیرالدین طوسی]] بوده...».<ref> وقایع السنین والاعوام، ص ۳۶۴.</ref>
  
* 1. در نگارش به زبان عربی بیش از فارسی توانایی داشته و زبان مادری وی ترکی بوده است.<ref> قصص العلماء، 268.</ref>
+
یک روز برای شاگردان خود، هفتاد دلیل آورد که حوض مدرسه، آب ندارد! طلبه‌ها با وجود این که می‌‌دانستند و می‌‌دیدند حوض پر آب است، ولی در مقابل استدلال استادشان پاسخی جز سکوت نداشتند. میرزا با مشاهده عجز و ناتوان آنان، برخاسته و مقداری از آب حوض برداشت و در هوا پاشید، آن گاه فرمود: «همین، در ابطال آن براهین کافی است». یعنی وجود عینی آب، حکایت‌گر این است که ادله، مغالطه بوده نه استدلال عقلی.<ref> قصص العلماء، ص ۲۶۷؛ تذکره العلما، ص ۱۴۲.</ref>
  
* 2. تعدادی از آقای میرزا به عنوان «ردیه» است؛ چرا که وی کتاب‌های عالمانی چون: محقق خوانساری و آقا جمال خوانساری را به دقت مورد ارزیابی قرار داده و در نقد آن‌ها کوشش می‌‌کرد. چنان که علما نیز به پاسخ اشکالات میرزا پرداخته و در رد برخی از مطالب و نظریه‌های او رساله‌هایی نگاشته‌اند.<ref> ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج 2، ص 63؛ علیقه أمل الآمل، سید احمد حسینی، ص 112 و 141؛ الذریعه، ج 10، ص 194 و 195.</ref>
+
از دیگر ویژگی‌های او، تشویق شاگردانش به نگارش کتاب است. در این رابطه به بیان نمونه‌ای اکتفا می‌‌کنیم. نویسنده «[[رياض العلماء (کتاب)|ریاض العلماء]]» نقل می‌‌کند: «... رساله خوب و بسیار زیبایی نوشته بودم؛ آن را به استاد علامه و یگانه دوران، مرحوم مولانا میرزای شیروانی تقدیم کردم تا ملاحظه کنند. ایشان از آن تعریف کرده و به تشویق من پرداخت».<ref> صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، رسول جعفریان، ج ۱، ص ۴۴۷ (با اندکی تغییر).</ref>
  
'''ویژگی‌ها'''
+
==وفات==
  
میرزای شیروانی همچون فقیهان دیگر، دارای سجایای اخلاقی از قبیل [[عبادت]]، [[تقوا]]، سخاوت و شجاعت بوده؛ اما آن چه که وی را از بسیاری دیگر ممتاز نموده، دقت علمی‌‌ و تشکیل مجالس بحث و جدل است. در این جا به نمونه‌هایی از آن بسنده می‌‌شود:
+
میرزا محمد شیروانی به سبب اشتغالات علمی‌‌ و کهولت، دچار بیماری سختی شد؛ به شکلی که درد، همه وجودش را فراگرفته بود؛ اما با توجه به همه این مشکلات، روحیه [[توکل]]، [[رضا]] و شکیبایی را از دست نداد. شاگرد گرانقدرش خاتون آبادی، نقل می‌‌کند: «در این مدت بیماری، از حالت اعتدال بیرون نرفت و با غنی، فقیر، وضیع و شریف در وقت [[عیادت بیماران|عیادت]]، هیچ مرتبه از مراتب نقد از او مفقود نشد».<ref> وقایع السنین والاعوام، ص ۵۴۰ و ۵۴۳.</ref>
  
میرزا می‌‌گفت: «من بیش از یا حدود (هفتاد) دفعه شرح جامی‌‌ را تدریس کرده‌ام و هر بار چیزی را فهمیدم که پیشتر درک نکرده بودم».<ref> قصص العلماء، ص 267 و 268؛ تذکره العلما، ص 143. بر اساس نقل دیگر، 25 مرتبه «شرح کافیه عبدالرحمن جامی» را تدریس کرده است. (روضات الجنات، ج ص 69)</ref>
+
مرحوم شیروانی سرانجام در ۲۹ ماه [[رمضان]] سال ۱۰۹۸ هـ.ق دار فانی را وداع گفت. در ماده تاریخ رحلتش این گونه سروده شده است:
 +
{{بیت|گفت: کز بیاد غواص اجل |«گوهری دیگر در این دریا نماند»<ref> مصرع دوم به حساب ابجد، مساوی با ۱۰۹۹ است. طبقات اعلام الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، ج ۵، ص ۵۲۴.</ref>}}
  
علامه خوانساری می‌‌گوید: «میرزا در فن جدل و مناظره، مهارت عجیبی داشته و مخالفان خود را، از سران هر دسته که بوده، به زانو درمی‌‌آورد...».<ref> روضات الجنات، ص 93؛ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، م. جرفادقانی، ص 143.</ref>
+
پیکر مطهر این بزرگمرد عرصه علم و فقاهت از سوی مقامات کشوری و دانشمندان، خصوصا [[علامه مجلسی]] و مردم، [[تشییع جنازه|تشییع]] شده و سپس به جانب [[مشهد]] مقدس منتقل گردید و در مدرسه میرزا جعفر [[مشهد]] دفن گردید.<ref> فوائد الرضویه، ص ۴۶۸.</ref>
  
خاتون‌آبادی در پژوهش‌های خود به کلام میرزا استناد کرده و می‌‌نویسد: «مولانا میرزای شیروانی نقل نمود که بابا رکن‌الدین مدفون در قبرستان کبیر اصفهان، معاصر خواجه نصیرالدین طوسی بوده...».<ref> وقایع السنین والاعوام، ص 364.</ref>
+
==پانویس==
 
+
<references />
یک روز برای شاگردان خود، هفتاد دلیل آورد که حوض مدرسه، آب ندارد! طلبه‌ها با وجود این که می‌‌دانستند و می‌‌دیدند حوض پر آب است، ولی در مقابل استدلال استادشان پاسخی جز سکوت نداشتند. میرزا با مشاهده عجز و ناتوان آنان، برخاسته و مقداری از آب حوض برداشت و در هوا پاشید، آن گاه فرمود: «همین، در ابطال آن براهین کافی است». یعنی وجود عینی آبی، حکایت‌گر این است که ادله، مغالطه بوده نه استدلال عقلی.<ref> قصص العلماء، ص 267؛ تذکره العلما، ص 142.</ref>
 
 
 
از دیگر ویژگی‌های او، تشویق شاگردان شبه نگارش کتاب است. در این رابطه به بیان نمونه‌ای اکتفا می‌‌کنیم. نویسنده «ریاض العلماء» نقل می‌‌کند: «... رساله خوب و بسیار زیبایی نوشته بودم؛ آن را به استاد علامه و یگانه دوران، مرحوم مولانا میرزای شیروانی تقدیم کردم تا ملاحظه کنند. ایشان از آن تعریف کرده و به تشویق من پرداخت».<ref> صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، رسول جعفریان، ج 1، ص 447 (با اندکی تغییر).</ref>
 
 
 
'''عروج'''
 
  
میرزای شیروانی به سبب اشتغالات علمی‌‌ و کهولت، دچار بیماری سختی شد؛ به شکلی که درد، همه وجودش را فراگرفته بود؛ اما با توجه به همه این مشکلات، روحیه توکل، رضا و شکیبایی را از دست نداد. شاگرد گرانقدرش خاتون آبادی، نقل می‌‌کند: «در این مدت بیماری، از حالت اعتدال بیرون نرفت و با غنی، فقیر، وضیع و شریف در وقت عیادت، هیچ مرتبه از مراتب نقد از او مفقود نشد».<ref> وقایع السنین والاعوام، ص 540 و 543.</ref>
+
==منابع==
  
محبوبیت وی آن چنان بود که دولت‌مردان، عالمان و مردم به عیادتش شتافته و برای سلامتی‌اش [[دعا]] می‌‌کردند. اما قرائن، حکایتی دیگر داشت و ماه [[رمضان]] سال 1098 هـ.ق نشانه‌های عروج را در سیمای نورانی آن فرزانه 65 ساله، جلوه‌گر ساخته بود. بدین سان بود که پس از یک سال و نیم بیماری، در ظهر روز جمعه 29 ماه مبارک، کبوتر روحش به سوی عرشیان اوج گرفت و میهمان اولیاءالله شد.<ref> فوائد الرضویه، ص 468.</ref>
+
* تلخیص از مجموعه [[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد ۵، زندگی نامه "میرزا محمد شیروانی" از محمدابراهیم احمدی.
  
در ماده تاریخ رحلتش این گونه سروده شده است:
+
[[رده:علمای قرن یازدهم]]
 
 
گفت: کز بیاد غواص اجل × «گوهری دیگر درا ین دریا نماند».<ref> مصرع دوم به حساب ابجد، مساوی با 1099 است. (طبقات [[اعلام الشیعه]]، [[آقا بزرگ تهرانی]]، ج 5، ص 524.</ref>
 
 
 
پیکر مطهر این بزرگمرد عرصه علم و فقاهت از سوی مقامات کشوری و لشکری و دانشمندان، خصوصا [[علامه مجلسی]] و مردم، با اشک و آهی جانسوز تشییع شده و سپس به جانب [[مشهد]] مقدس منتقل گردید. جنازه آن حکیم پرآوازه در مشهد رضوی نیز باشکوهی خاص تشییع شد و پس از اقامه [[نماز]] و [[طواف]] به دور ضریح منور [[امام رضا]] علیه‌السلام، در مدرسه میرزا جعفر دفن گردید.<ref> [[فوائد الرضویه]]، ص 468.</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۷

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


میرزا محمد شیروانی (۱۰۹۸-۱۰۳۳ هـ.ق)، از فقیهان و عالمان بزرگ شیعه در قرن ۱۱ هجری و از شاگردان آقا حسین خوانساری بود. وی صاحب تألیفات متعددی در ترویج معارف اهل بیت علیهم‌السلام و رشد جامعه اسلامی است. علامه مجلسی از شاگردان مبرّز اوست.

نام کامل میرزا محمد شیروانی
زادروز ۱۰۳۳ قمری
زادگاه شیروان
وفات ۱۰۹۸ قمری
مدفن مشهد

Line.png

اساتید

آقا حسین خوانساری، ملا محمدتقی مجلسی،...

شاگردان

علامه مجلسی، میر محمدصالح خاتون‌آبادی، میرزا عبدالله افندی اصفهانی، سید صدرالدین قمی،...

آثار

اثبات عصمة الائمه علیهم‌السلام، اثبات النبوة و الامامة، الاحباط و التکفیر، الجبر و الاختیار، الجمع بین الاخبار المتعارضه،...

تحصیلات و اساتید

میرزا محمد بن حسن شیروانی، در سال ۱۰۳۳ ه.ق. در شیروان (در استان خراسان شمالی) به دنیا آمد. او پس از گذراندن خردسالی، پای به مکتب نهاده و به فراگیری قرآن و دانش‌های آن روزگار پرداخت. از آن جا که از هوش سرشاری برخوردار بود، مورد تشویق استاد و خانواده‌اش قرار گرفت و تحصیل را به خوبی پشت سر نهاد؛ به همین علت، با راهنمایی پدرش راهی حوزه علمیه شیروان شده و شروع به تحصیل علوم اسلامی‌‌ نمود.

نوجوان شیروانی پس از فراگیری مقدمات، برای تکمیل دانش خود چاره‌ای جز هجرت نمی‌‌دید. در آن زمان، حوزه علمیه اصفهان پذیرای عالمان و طلاب فراوانی بود؛ زیرا تأسیس اولین حکومت گسترده شیعه (صفویه)، پایتخت شدن اصفهان و حمایت پادشاهان صفویه از اهل علم، باعث رونق گرفتن مباحث و محافل علمی‌ ‌شده و حوزه علمیه اصفهان مورد توجه فرهیختگان قرار گرفت.[۱] محمد نیز چون بسیاری از طلاب، زادگاهش را ترک کرد و به این شهر دانش‌پرور سفر نمود. وی در این مسیر، از شهرهای متعددی عبور کرد و از محضر برخی از دانشوران آن شهرها بهره‌مند شد.

او پس از ورود به اصفهان و مشاهده عظمت دینی و علمی ‌‌آنجا، گویا گمشده خود را یافته بود. بنابراین، بیش از پیش در راه تحصیل معارف اسلامی‌‌ و شیعی، تلاش می‌‌نمود؛ به طوری که پس از گذشت چند سال، فقه، اصول، تفسیر، حدیث، کلام، فلسفه، ریاضیات و نجوم را فراگرفت.

وی در اولین روزی که به مدرسه محقق خوانساری وارد شد، استاد به تدریس شرح اشارات شیخ ابوعلی سینا مشغول بود؛ میرزای شیروانی پس از دقایقی، اشکالاتی مطرح ساخته و توجه همگان را به خود جلب کرد. طلاب که تا آن روز ایشان را در جمع خود ندیده بودند، چشم به استادشان دوخته تا پاسخ وی را بشنوند. آقا حسین خوانساری خودش را معرفی کرد، استاد چنین فرمود: «من در سطح معلومات تو مطالعه نکرده‌ام؛ امشب برای تو کتاب را مطالعه می‌‌کنم تا پاسخگوی سؤالات تو باشم».[۲] آزاداندیشی استاد و میدان دادن به وی شاگرد، سبب شد ملا میرزا (که خود در فلسفه پرمایه بود) نزد آقا حسین بماند و شاگردی کند.[۳]

میرزای شیروانی برای فراگیری علوم گوناگون، نزد بزرگان حوزه به شاگردی پرداخت؛ از دیگر استادان برجسته او ملا محمدتقی مجلسی، (۱۰۰۳ـ۱۰۷۰ هـ.ق) است.

شیروانی در سال ۱۰۹۱ هـ.ق به اصفهان مراجعت کرده[۴] و از سوی حکومت صفویه، دانشمندان و مردم، مورد تجلیل و احترام شایانی قرار گرفت.

تدریس و شاگردان

میرزای شیروانی به دلیل ژرف‌نگری و تلاش شبانه‌روزی، در مدت کوتاهی به مدارج عالی علمی‌‌ راه یافت و با برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و نگارش آثار علمی‌‌ و تحقیقی، به عنوان «اندیشمندی صاحب‌نظر» شناخته شد؛ از این رو با لقب «مدقق شیروانی» زبان‌زد محافل دینی و مذهبی شده و طلاب زیادی در حوزه درسی وی شرکت نمودند.[۵] برخی از دانش‌آموختگان مکتب میرزای شیروانی عبارتند از:

  1. ملا محمدباقر مجلسی (۱۰۳۷ـ۱۱۱۰ هـ.ق)
  2. میر محمدصالح خاتون‌آبادی
  3. آقا محمد اکمل اصفهانی (پدر علامه وحید بهبهانی)
  4. میرزا عبدالله افندی اصفهانی
  5. شیخ حسن بلاغی نجفی
  6. سید صدرالدین رضوی قمی ‌‌همدانی
  7. مولی محمد بن عبدالفتاح تنکابنی
  8. سید محمدباقر گیلانی

آثار و تألیفات

میرزای شیروانی که در فنون مختلف به مطالعه و پژوهش پرداخته بود؛ اندوخته‌ها، تجارب و نظرات خود را در مجموعه‌هایی گردآوری کرد که بیشتر آن‌ها به زبان عربی است.

الف) کتاب‌ها:

  1. اثبات عصمة الائمه علیهم‌السلام، تفسیر آیه‌ «إنّ الأبرار لَفی نَعیم»؛
  2. اثبات النبوة و الامامة
  3. الاجتهاد والاخبار، (مصادر الانوار)
  4. الاحباط و التکفیر
  5. اصالة البرائه
  6. اصول دین
  7. انموذج العلوم
  8. الجبر و الاختیار
  9. الجمع بین الاخبار المتعارضه
  10. جیش اسامه، (رساله اسامه)
  11. دیوان شعر.[۶]

ب) حواشی:

شیروانی بر آثار زیر، حاشیه زده است:

  1. اثبات الواجب ملا جلال دوانی
  2. تفسیر بیضاوی
  3. حاشیه فاضل خفری بر شرح تجرید قوشچی
  4. حاشیه قدیمه دوانی بر شرح تجرید
  5. حاشیه خطائی بر مختصر
  6. حاشیه سید شریف بر شرح مطالع
  7. «شفا» اثر ابن سینا
  8. مسالک
  9. شرایع الاسلام
  10. معالم الاصول
  11. شرح مختصر الاصول عضدی

ج) رساله‌ها:

  1. رسالة الآصفیه
  2. رسالة البداء
  3. رساله‌ای در استحقاق ثواب و عقاب
  4. رساله‌ای در دفع شبهه ابن کمونه
  5. رساله‌ای در رد فخر رازی
  6. رساله‌ای در شکیات (الخلل)
  7. رساله‌ای در کائنات جو
  8. رساله‌ای در کذب
  9. رساله‌ای در هندسه
  10. رساله شبهه الاستلزام
  11. رساله شبه المرکب

د) شرح‌ها:

  1. شرح «تهذیب» شیخ طوسی
  2. شرح حدیث «ستة اشیاء لیس للعباد فیها صنع»
  3. شرح حدیث «مناظره زندیق با امام صادق علیه‌السلام»
  4. شرح قاموس المحیط
  5. شرح «قواعد» علامه
  6. شرح المعالم

در خصوص تألیف میرزای شیروانی نکاتی قابل توجه است: ۱. در نگارش به زبان عربی بیش از فارسی توانایی داشته و زبان مادری وی ترکی بوده است.[۷] ۲. تعدادی از آثار میرزا به عنوان «ردّیه» است؛ چرا که وی کتاب‌های عالمانی چون: محقق خوانساری و آقا جمال خوانساری را به دقت مورد ارزیابی قرار داده و در نقد آن‌ها کوشش می‌‌کرد. چنان که علما نیز به پاسخ اشکالات میرزا پرداخته و در رد برخی از مطالب و نظریه‌های او رساله‌هایی نگاشته‌اند.[۸]

ویژگی‌های علمی و اخلاقی

میرزای شیروانی همچون فقیهان دیگر، دارای سجایای اخلاقی از قبیل عبادت، تقوا، سخاوت و شجاعت بوده؛ اما آن چه که وی را از بسیاری دیگر ممتاز نموده، دقت علمی‌‌ و تشکیل مجالس بحث و جدل است. در این جا به نمونه‌هایی از آن بسنده می‌‌شود:

میرزا می‌‌گفت: «من حدود هفتاد دفعه شرح جامی‌‌ را تدریس کرده‌ام و هر بار چیزی را فهمیدم که پیشتر درک نکرده بودم».[۹]

علامه خوانساری می‌‌گوید: «میرزا در فن جدل و مناظره، مهارت عجیبی داشته و مخالفان خود را، از سران هر دسته که بوده، به زانو درمی‌‌آورد...».[۱۰]

خاتون‌آبادی در پژوهش‌های خود به کلام میرزا استناد کرده و می‌‌نویسد: «مولانا میرزای شیروانی نقل نمود که بابا رکن‌الدین مدفون در قبرستان کبیر اصفهان (تخت فولاد)، معاصر خواجه نصیرالدین طوسی بوده...».[۱۱]

یک روز برای شاگردان خود، هفتاد دلیل آورد که حوض مدرسه، آب ندارد! طلبه‌ها با وجود این که می‌‌دانستند و می‌‌دیدند حوض پر آب است، ولی در مقابل استدلال استادشان پاسخی جز سکوت نداشتند. میرزا با مشاهده عجز و ناتوان آنان، برخاسته و مقداری از آب حوض برداشت و در هوا پاشید، آن گاه فرمود: «همین، در ابطال آن براهین کافی است». یعنی وجود عینی آب، حکایت‌گر این است که ادله، مغالطه بوده نه استدلال عقلی.[۱۲]

از دیگر ویژگی‌های او، تشویق شاگردانش به نگارش کتاب است. در این رابطه به بیان نمونه‌ای اکتفا می‌‌کنیم. نویسنده «ریاض العلماء» نقل می‌‌کند: «... رساله خوب و بسیار زیبایی نوشته بودم؛ آن را به استاد علامه و یگانه دوران، مرحوم مولانا میرزای شیروانی تقدیم کردم تا ملاحظه کنند. ایشان از آن تعریف کرده و به تشویق من پرداخت».[۱۳]

وفات

میرزا محمد شیروانی به سبب اشتغالات علمی‌‌ و کهولت، دچار بیماری سختی شد؛ به شکلی که درد، همه وجودش را فراگرفته بود؛ اما با توجه به همه این مشکلات، روحیه توکل، رضا و شکیبایی را از دست نداد. شاگرد گرانقدرش خاتون آبادی، نقل می‌‌کند: «در این مدت بیماری، از حالت اعتدال بیرون نرفت و با غنی، فقیر، وضیع و شریف در وقت عیادت، هیچ مرتبه از مراتب نقد از او مفقود نشد».[۱۴]

مرحوم شیروانی سرانجام در ۲۹ ماه رمضان سال ۱۰۹۸ هـ.ق دار فانی را وداع گفت. در ماده تاریخ رحلتش این گونه سروده شده است:

گفت: کز بیاد غواص اجل «گوهری دیگر در این دریا نماند»[۱۵]

پیکر مطهر این بزرگمرد عرصه علم و فقاهت از سوی مقامات کشوری و دانشمندان، خصوصا علامه مجلسی و مردم، تشییع شده و سپس به جانب مشهد مقدس منتقل گردید و در مدرسه میرزا جعفر مشهد دفن گردید.[۱۶]

پانویس

  1. ر.ک: مفاخر الاسلام، علی دوانی، ج ۸؛ صفویان نماد اقتدار ایران، محمدباقر پورامینی، ج ۱ و ۲.
  2. تذکره العلماء، میرزا محمد بن سلیمان تنکابنی، ص ۱۴۱ و ۱۴۲؛ قصص العلماء، تنکابنی، ص ۲۶۶ و ۲۶۷.
  3. مجله حوزه، ش ۸۹ و ۹۰، ص ۱۳ و ۱۴.
  4. وقایع السنین والاعوام، خاتون آبادی، ص ۵۳۶.
  5. مطلع الشمس، ج اول و دوم، ص ۶۸۱؛ جغرافیای تاریخی شیروان، محمداسماعیل مقیمی، ص ۲۵۲ و ۲۵۳.
  6. الذریعه، ج ۳/۹، ص ۱۱۴۰.
  7. قصص العلماء، ۲۶۸.
  8. ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۲، ص ۶۳؛ علیقه أمل الآمل، سید احمد حسینی، ص ۱۱۲ و ۱۴۱؛ الذریعه، ج ۱۰، ص ۱۹۴ و ۱۹۵.
  9. قصص العلماء، ص ۲۶۷ و ۲۶۸؛ تذکره العلما، ص ۱۴۳. بر اساس نقل دیگر، ۲۵ مرتبه «شرح کافیه عبدالرحمن جامی» را تدریس کرده است. (روضات الجنات، ج ۵، ص ۶۹)
  10. روضات الجنات، ص ۹۳؛ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، م. جرفادقانی، ص ۱۴۳.
  11. وقایع السنین والاعوام، ص ۳۶۴.
  12. قصص العلماء، ص ۲۶۷؛ تذکره العلما، ص ۱۴۲.
  13. صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، رسول جعفریان، ج ۱، ص ۴۴۷ (با اندکی تغییر).
  14. وقایع السنین والاعوام، ص ۵۴۰ و ۵۴۳.
  15. مصرع دوم به حساب ابجد، مساوی با ۱۰۹۹ است. طبقات اعلام الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، ج ۵، ص ۵۲۴.
  16. فوائد الرضویه، ص ۴۶۸.

منابع

  • تلخیص از مجموعه گلشن ابرار، جلد ۵، زندگی نامه "میرزا محمد شیروانی" از محمدابراهیم احمدی.