انگشتر به دست کردن: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
+ | «انگشتر بدست کردن» که در روایات «تَختُّم» خوانده شده، یک [[سنت]] [[اسلام|اسلامی]] است. [[ائمه اطهار]] علیهمالسلام بر این سنت تاکید ورزیده و در مورد جنس انگشتر، نوع نگین و نقش آن سخن گفتهاند. | ||
− | + | ==انگشتر، سنت اسلامی== | |
+ | پیروان هر کیش و مذهبی برای خود نشانه ای دارند که با آن شناخته می شوند؛ چنانکه [[مسیحیت|مسیحیان]] صلیب و هندوها و بوداییان خال سرخ در پیشانی و موهای مخصوص دارند. اهل [[ایمان]] نیز با علاماتی شناخته می شوند. یکی از این علامات، انگشتر به دست راست کردن است. [[امام حسن عسکری]] علیه السلام می فرماید: نشانه های مؤمن، پنج چیز است: پنجاه و یک [[رکعت]] [[نماز]] در شبانه روز، [[زیارت اربعین]]، انگشتر بدست راست کردن، پیشانی را در [[سجده]] بر خاک نهادن و خواندن «[[بسم الله الرحمن الرحیم]]» با صدای بلند. | ||
− | + | استفاده از انگشتر، [[سنت|سنتی]] است که [[پیامبر اسلام|رسول گرامی اسلام]] به آن اهمیت می داد و پس از ایشان، [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام و پیروان آنان بر انجام دادن این سنت محمدی صلی الله علیه وآله اصرار ورزیدند. [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله برای رسمی ساختن نامه های خود دستور داد انگشتری بسازند و نامش را بر آن بنویسند تا بدین وسیله نامه ها را مهر زنند. این انگشتر که گویا اولین انگشتر پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله بود، همواره تا آخر عمر مبارک حضرت مورد استفاده قرار می گرفت. | |
− | |||
− | + | پس از او [[ائمه اطهار|امامان معصوم]] علیهم السلام نیز به «تختّم» مقید بودند و یک یا چند انگشتر داشتند. انگشتر در ابتدای کار علاوه بر [[ثواب]]، جهت رسمیت بخشیدن به نامه ها و مهر کردن آن مورد استفاده قرار می گرفت. به تدریج این سنت محمدی در میان خلفا و سلاطین به گونه ای دیگر رایج شد. برخی از آنان از انگشترهای گرانبها و آن هم چه بسا به قصد فخرفروشی و تجمل استفاده می کردند. به تدریج مهرها از انگشتر جدا شد و نگهداری مهر سلطنتی یکی از پست های دربار شد. علما و [[مرجعیت|مراجع]] تقلید نیز در پاسخ نامه های [[شیعه|شیعیان]]، نوشته خود را مهر می زدند و به سبب اهمیت و ارزش مهر در حفظ آن می کوشیدند. | |
− | + | از آنجا که امروزه [[تهاجم فرهنگی]] دشمنان [[شریعت]] به روشهای مختلف، جامعه را در معرض انحراف قرار داده و حتی نوع زیور و پوشش مسلمانان را دگرگون ساخته است، جا دارد سنت و [[اخلاق]] ائمه علیهم السلام در پوشش، ترویج گردد. | |
− | |||
− | |||
==نقش نگین انگشتر== | ==نقش نگین انگشتر== | ||
− | بدیهی است آنچه از زبان [[ | + | بدیهی است آنچه از زبان [[پیامبر اسلام|پیامبر]] و [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم السلام درباره فضیلت انگشتر و نوع نگین و نوشته آن نقل شده، بدون عنایت به این اصول، قانع کننده نیست و چه بسا شبهاتی را بر اذهان مستولی می سازد: |
− | + | [[پیامبر اسلام|پیغمبر اسلام]] و [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام انگشتر را به قصد زینت و تفاخر و تجمل بدست نمی کردند. آن بزرگان انگشتر بدست کردن و دقت در نقش نگین آن را از [[سنت]] های مهم و نشانه اهل [[ایمان]] می دانستند. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | با بررسی و تطبیق تاریخ سیاسی زمان پیامبر و [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم السلام و ملاحظه کلمات حک شده بر نگین انگشتر آنان، رابطه تنگاتنگ این دو را درمی یابیم. بدین بیان که پیغمبر بزرگ [[اسلام]] و ائمه هدی علیهم السلام در انتخاب نقش نگین خود شرایط و اوضاع و احوال حاکم بر جامعه و مسلمانان را مورد توجه قرار می دادند. به عبارت دیگر، این رفتار آنان نوعی واکنش و پاسخ مناسب به شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه بود. این پاسخ گاه به شکل تایید و تشکر آشکار می شد و زمانی در قالب اعتراض. | |
[[پیامبر اسلام|رسول گرامی اسلام]] (صلی الله علیه و آله) پس از سالها تلاش و بردباری فراوان توانست ندای [[توحید]] را در [[شبه جزیره عربستان]] همگانی سازد. رسالت آن حضرت، رسالتی جهانی بود و سلاطین و شاهان عصر خود را به یکتاپرستی فراخواند. آن بزرگوار فرمان داد، برای رسمی کردن نامه هایش، مهری بسازند و بر روی آن نام وی را حک کنند. این مهر که چون انگشتری می نمود، از جنس نقره بود و پیوسته در دست راست آن حضرت جای داشت. | [[پیامبر اسلام|رسول گرامی اسلام]] (صلی الله علیه و آله) پس از سالها تلاش و بردباری فراوان توانست ندای [[توحید]] را در [[شبه جزیره عربستان]] همگانی سازد. رسالت آن حضرت، رسالتی جهانی بود و سلاطین و شاهان عصر خود را به یکتاپرستی فراخواند. آن بزرگوار فرمان داد، برای رسمی کردن نامه هایش، مهری بسازند و بر روی آن نام وی را حک کنند. این مهر که چون انگشتری می نمود، از جنس نقره بود و پیوسته در دست راست آن حضرت جای داشت. | ||
− | وقتی آن حضرت هنوز قدرت چندانی نداشت، در قراردادها و عهدنامه ها محمد بن عبدالله، خوانده می شد و اجازه نمی دادند در پایان قراردادها جمله محمد رسول الله نوشته شود. زمانی که شوکت و عزت [[اسلام]] آشکار شد، او امپراتوران زمان خود را به یکتاپرستی فراخواند، نامه ها و پیامهای خود را با انگشتری که بر آن «محمد رسول الله» حک شده بود، مهر می فرمود. | + | وقتی آن حضرت هنوز قدرت چندانی نداشت، در قراردادها و عهدنامه ها محمد بن عبدالله، خوانده می شد و اجازه نمی دادند در پایان قراردادها جمله محمد رسول الله نوشته شود. زمانی که شوکت و عزت [[اسلام]] آشکار شد، او امپراتوران زمان خود را به یکتاپرستی فراخواند، نامه ها و پیامهای خود را با انگشتری که بر آن «محمد رسول الله» حک شده بود، مهر می فرمود. عبارت «محمد رسول الله» در سه ردیف عمودی با ترتیب خاصی بر مهر کنده شده بود. در سطر اول کلمه طیبه [[الله]]، در سطر دوم کلمه رسول و در سطر پایین محمد (صلی الله علیه و آله). |
− | + | [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: نقش انگشتر رسول اکرم صلی الله علیه وآله «محمد رسول الله» بود. او همچنین از پدر بزرگوارش نقل می کند که: انگشتر [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله از جنس نقره بود و «محمد رسول الله» بر آن نقش بسته بود. | |
− | + | پیامبر اسلام در مکاتباتش خود را رسول الله خوانده است. این نقش نگین به جنبه آسمانی بودن پیامهای حضرت اشاره دارد. بر یکی از نگین های آن حضرت عبارت «صدق الله محمد رسول الله» حک گردیده بود. گرچه برخی از مورخان معتقدند، جمله «صدق الله» پس از [[رحلت پيامبر اسلام|رحلت پیامبر]] صلی الله علیه وآله اضافه گردید. | |
− | |||
− | پیامبر اسلام در مکاتباتش خود را رسول الله خوانده است. این نقش نگین به جنبه آسمانی بودن پیامهای حضرت اشاره دارد. بر یکی از نگین های آن حضرت عبارت «صدق الله محمد رسول الله» حک گردیده بود. گرچه برخی از مورخان معتقدند، جمله «صدق الله» پس از [[رحلت پيامبر اسلام|رحلت پیامبر]] صلی الله علیه | ||
در بعضی از روایات آمده است که بر یکی از انگشتری های [[پیامبر اسلام]]، سه جمله «لا اله الا الله محمد رسول الله و علی ولی الله» حک گردیده بود. بنا به صحت روایت فوق، این نوشته بشارتی بر مؤمنان و پیامی به مشرکان است که این [[شریعت]] با وفات آن حضرت پایان نمی پذیرد و این شجره طیبه همچنان پرثمر و پرنور به راه خود ادامه می دهد. | در بعضی از روایات آمده است که بر یکی از انگشتری های [[پیامبر اسلام]]، سه جمله «لا اله الا الله محمد رسول الله و علی ولی الله» حک گردیده بود. بنا به صحت روایت فوق، این نوشته بشارتی بر مؤمنان و پیامی به مشرکان است که این [[شریعت]] با وفات آن حضرت پایان نمی پذیرد و این شجره طیبه همچنان پرثمر و پرنور به راه خود ادامه می دهد. | ||
سطر ۳۸: | سطر ۳۱: | ||
در روایت دیگری [[امام صادق]] علیه السلام می فرماید: [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله دو انگشتر داشت. بر یکی نوشته شده بود: «لا اله الا الله» و بر دیگری «صدق الله». | در روایت دیگری [[امام صادق]] علیه السلام می فرماید: [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله دو انگشتر داشت. بر یکی نوشته شده بود: «لا اله الا الله» و بر دیگری «صدق الله». | ||
− | + | [[امام رضا]] علیه السلام در حدیثی جامع در پاسخ به پرسش یکی از اصحاب خویش به بیان نقش های نگین راهبران [[معصوم]] علیهم السلام از [[حضرت آدم علیه السلام|حضرت آدم]] علیه السلام تا [[خاتم الأنبیاء|حضرت خاتم]] صلی الله علیه وآله و از ایشان تا پدر بزرگوارشان [[امام موسی کاظم علیه السلام|حضرت موسی بن جعفر]] علیه السلام پرداخته است. آن بزرگوار در بخشی از این [[حدیث]] فرموده است: «و کان نقش خاتم محمد صلی الله علیه و آله، لا اله الا الله محمد رسول الله». | |
+ | |||
+ | نقش نگین [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم السلام نیز گاهی به سبب دگرگونی های جامعه تغییر پیدا می کرد. [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام عبارت «ان الله بالغ امره» و [[امام سجاد علیه السلام|امام سجاد]] علیه السلام جمله «خزی و شقی قاتل الحسین» را بر نگین خود نقش کرده بودند. برخی از امامان علیهم السلام به سبب تغییر اوضاع سیاسی یا اجتماعی، نقش نگین خود را تعویض می کردند. چنانکه [[امام علی علیه السلام|علی بن ابی طالب]] علیه السلام در دوران غصب [[خلافت]] و پس از آن نگین هایی با نوشته های متفاوت داشت. | ||
+ | |||
+ | [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم السلام که به نوشته نگین خود عنایت داشتند، در معاشرت یا پاسخ به پرسش های اصحاب، نوشته نگین خود را مطرح می کردند و دوست داشتند اصحاب نیز چنین باشند، حتی آنان در گفتارهای خویش نقش نگین پدران خود را به اطلاع [[شیعه|شیعیان]] می رساندند؛ چنان که برخی از ائمه علیهم السلام در ایام خاصی مثل [[جمعه|جمعه]] و اعیاد دیگر، انگشتر پدرشان را بدست می کردند. حضرت سجاد علیه السلام به خاتم پدرش تختم می فرمود. [[امام باقر علیه السلام|امام محمدباقر]] علیه السلام نیز به خاتم جدش [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام تختم می کرد. [[شیخ عباس قمی]] روایت می کند که حسین بن علی علیه السلام به فرزندش علی بن حسین علیه السلام وصیت کرده، انگشترش را در دست او قرار داد و امر [[امامت]] را به او واگذاشت. آنگاه همین انگشتر به [[امام باقر علیه السلام|محمد بن علی]] و سپس به [[امام صادق علیه السلام|جعفر بن محمد]] علیهما السلام رسید. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * انگشتری در اسلام | + | *"انگشتری در اسلام"، محمد زارعی، فرهنگ كوثر، آبان ۱۳۷۸، شماره ۳۲. |
+ | |||
+ | ==پیوندها== | ||
+ | |||
+ | * [[انگشتر عقیق]] | ||
− | |||
− | |||
[[رده:آداب و سنن]] | [[رده:آداب و سنن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۴۹
«انگشتر بدست کردن» که در روایات «تَختُّم» خوانده شده، یک سنت اسلامی است. ائمه اطهار علیهمالسلام بر این سنت تاکید ورزیده و در مورد جنس انگشتر، نوع نگین و نقش آن سخن گفتهاند.
انگشتر، سنت اسلامی
پیروان هر کیش و مذهبی برای خود نشانه ای دارند که با آن شناخته می شوند؛ چنانکه مسیحیان صلیب و هندوها و بوداییان خال سرخ در پیشانی و موهای مخصوص دارند. اهل ایمان نیز با علاماتی شناخته می شوند. یکی از این علامات، انگشتر به دست راست کردن است. امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: نشانه های مؤمن، پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر بدست راست کردن، پیشانی را در سجده بر خاک نهادن و خواندن «بسم الله الرحمن الرحیم» با صدای بلند.
استفاده از انگشتر، سنتی است که رسول گرامی اسلام به آن اهمیت می داد و پس از ایشان، اهل بیت علیهم السلام و پیروان آنان بر انجام دادن این سنت محمدی صلی الله علیه وآله اصرار ورزیدند. رسول خدا صلی الله علیه وآله برای رسمی ساختن نامه های خود دستور داد انگشتری بسازند و نامش را بر آن بنویسند تا بدین وسیله نامه ها را مهر زنند. این انگشتر که گویا اولین انگشتر پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله بود، همواره تا آخر عمر مبارک حضرت مورد استفاده قرار می گرفت.
پس از او امامان معصوم علیهم السلام نیز به «تختّم» مقید بودند و یک یا چند انگشتر داشتند. انگشتر در ابتدای کار علاوه بر ثواب، جهت رسمیت بخشیدن به نامه ها و مهر کردن آن مورد استفاده قرار می گرفت. به تدریج این سنت محمدی در میان خلفا و سلاطین به گونه ای دیگر رایج شد. برخی از آنان از انگشترهای گرانبها و آن هم چه بسا به قصد فخرفروشی و تجمل استفاده می کردند. به تدریج مهرها از انگشتر جدا شد و نگهداری مهر سلطنتی یکی از پست های دربار شد. علما و مراجع تقلید نیز در پاسخ نامه های شیعیان، نوشته خود را مهر می زدند و به سبب اهمیت و ارزش مهر در حفظ آن می کوشیدند.
از آنجا که امروزه تهاجم فرهنگی دشمنان شریعت به روشهای مختلف، جامعه را در معرض انحراف قرار داده و حتی نوع زیور و پوشش مسلمانان را دگرگون ساخته است، جا دارد سنت و اخلاق ائمه علیهم السلام در پوشش، ترویج گردد.
نقش نگین انگشتر
بدیهی است آنچه از زبان پیامبر و امامان علیهم السلام درباره فضیلت انگشتر و نوع نگین و نوشته آن نقل شده، بدون عنایت به این اصول، قانع کننده نیست و چه بسا شبهاتی را بر اذهان مستولی می سازد:
پیغمبر اسلام و اهل بیت علیهم السلام انگشتر را به قصد زینت و تفاخر و تجمل بدست نمی کردند. آن بزرگان انگشتر بدست کردن و دقت در نقش نگین آن را از سنت های مهم و نشانه اهل ایمان می دانستند.
با بررسی و تطبیق تاریخ سیاسی زمان پیامبر و ائمه علیهم السلام و ملاحظه کلمات حک شده بر نگین انگشتر آنان، رابطه تنگاتنگ این دو را درمی یابیم. بدین بیان که پیغمبر بزرگ اسلام و ائمه هدی علیهم السلام در انتخاب نقش نگین خود شرایط و اوضاع و احوال حاکم بر جامعه و مسلمانان را مورد توجه قرار می دادند. به عبارت دیگر، این رفتار آنان نوعی واکنش و پاسخ مناسب به شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه بود. این پاسخ گاه به شکل تایید و تشکر آشکار می شد و زمانی در قالب اعتراض.
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) پس از سالها تلاش و بردباری فراوان توانست ندای توحید را در شبه جزیره عربستان همگانی سازد. رسالت آن حضرت، رسالتی جهانی بود و سلاطین و شاهان عصر خود را به یکتاپرستی فراخواند. آن بزرگوار فرمان داد، برای رسمی کردن نامه هایش، مهری بسازند و بر روی آن نام وی را حک کنند. این مهر که چون انگشتری می نمود، از جنس نقره بود و پیوسته در دست راست آن حضرت جای داشت.
وقتی آن حضرت هنوز قدرت چندانی نداشت، در قراردادها و عهدنامه ها محمد بن عبدالله، خوانده می شد و اجازه نمی دادند در پایان قراردادها جمله محمد رسول الله نوشته شود. زمانی که شوکت و عزت اسلام آشکار شد، او امپراتوران زمان خود را به یکتاپرستی فراخواند، نامه ها و پیامهای خود را با انگشتری که بر آن «محمد رسول الله» حک شده بود، مهر می فرمود. عبارت «محمد رسول الله» در سه ردیف عمودی با ترتیب خاصی بر مهر کنده شده بود. در سطر اول کلمه طیبه الله، در سطر دوم کلمه رسول و در سطر پایین محمد (صلی الله علیه و آله).
امام صادق علیه السلام فرمود: نقش انگشتر رسول اکرم صلی الله علیه وآله «محمد رسول الله» بود. او همچنین از پدر بزرگوارش نقل می کند که: انگشتر رسول خدا صلی الله علیه وآله از جنس نقره بود و «محمد رسول الله» بر آن نقش بسته بود.
پیامبر اسلام در مکاتباتش خود را رسول الله خوانده است. این نقش نگین به جنبه آسمانی بودن پیامهای حضرت اشاره دارد. بر یکی از نگین های آن حضرت عبارت «صدق الله محمد رسول الله» حک گردیده بود. گرچه برخی از مورخان معتقدند، جمله «صدق الله» پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله اضافه گردید.
در بعضی از روایات آمده است که بر یکی از انگشتری های پیامبر اسلام، سه جمله «لا اله الا الله محمد رسول الله و علی ولی الله» حک گردیده بود. بنا به صحت روایت فوق، این نوشته بشارتی بر مؤمنان و پیامی به مشرکان است که این شریعت با وفات آن حضرت پایان نمی پذیرد و این شجره طیبه همچنان پرثمر و پرنور به راه خود ادامه می دهد.
در روایت دیگری امام صادق علیه السلام می فرماید: رسول خدا صلی الله علیه و آله دو انگشتر داشت. بر یکی نوشته شده بود: «لا اله الا الله» و بر دیگری «صدق الله».
امام رضا علیه السلام در حدیثی جامع در پاسخ به پرسش یکی از اصحاب خویش به بیان نقش های نگین راهبران معصوم علیهم السلام از حضرت آدم علیه السلام تا حضرت خاتم صلی الله علیه وآله و از ایشان تا پدر بزرگوارشان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام پرداخته است. آن بزرگوار در بخشی از این حدیث فرموده است: «و کان نقش خاتم محمد صلی الله علیه و آله، لا اله الا الله محمد رسول الله».
نقش نگین ائمه علیهم السلام نیز گاهی به سبب دگرگونی های جامعه تغییر پیدا می کرد. امام حسین علیه السلام عبارت «ان الله بالغ امره» و امام سجاد علیه السلام جمله «خزی و شقی قاتل الحسین» را بر نگین خود نقش کرده بودند. برخی از امامان علیهم السلام به سبب تغییر اوضاع سیاسی یا اجتماعی، نقش نگین خود را تعویض می کردند. چنانکه علی بن ابی طالب علیه السلام در دوران غصب خلافت و پس از آن نگین هایی با نوشته های متفاوت داشت.
امامان علیهم السلام که به نوشته نگین خود عنایت داشتند، در معاشرت یا پاسخ به پرسش های اصحاب، نوشته نگین خود را مطرح می کردند و دوست داشتند اصحاب نیز چنین باشند، حتی آنان در گفتارهای خویش نقش نگین پدران خود را به اطلاع شیعیان می رساندند؛ چنان که برخی از ائمه علیهم السلام در ایام خاصی مثل جمعه و اعیاد دیگر، انگشتر پدرشان را بدست می کردند. حضرت سجاد علیه السلام به خاتم پدرش تختم می فرمود. امام محمدباقر علیه السلام نیز به خاتم جدش امام حسین علیه السلام تختم می کرد. شیخ عباس قمی روایت می کند که حسین بن علی علیه السلام به فرزندش علی بن حسین علیه السلام وصیت کرده، انگشترش را در دست او قرار داد و امر امامت را به او واگذاشت. آنگاه همین انگشتر به محمد بن علی و سپس به جعفر بن محمد علیهما السلام رسید.
منابع
- "انگشتری در اسلام"، محمد زارعی، فرهنگ كوثر، آبان ۱۳۷۸، شماره ۳۲.