صدرالدین محمد قونوی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ محمد بن اسحاق صدرالدین قونوی را به صدرالدین محمد قونوی منتقل کرد)
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
  
|نام کامل = ابوالمعالى صدرالدين محمد بن اسحاق بن يوسف بن على قونوى
+
|نام کامل = صدرالدين محمد قونوى
 
   
 
   
|تصویر=[[پرونده:نام تصویر|220px|center]]
+
|تصویر=
  
|زادروز = 607ق.
+
|زادروز = ۶۰۷ قمری
  
|زادگاه = قونیه
+
|زادگاه = قونیه، [[ترکیه]]
  
|وفات = 673ق.
+
|وفات = ۶۷۳ قمری
  
 
|مدفن = قونیه  
 
|مدفن = قونیه  
  
|اساتید =
+
|اساتید =[[محیی الدین ابن عربی]]،...
  
|شاگردان = شیخ مؤیدالدین جندی، سعد الدین سعید فرغانی، شمس الدین ایکی، [[فخر الدین عراقی]]، عفیف الدین التلمسانی، [[قطب الدین شیرازی ]]
+
|شاگردان = [[قطب الدین شیرازی]]، [[فخرالدین عراقی]]، مؤیدالدین جندی، سعدالدین سعید فرغانی، شمس‌الدین ایکی، عفیف‌الدین التلمسانی،...
  
|آثار = ‏[[اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن]]، النفحات الالهیه، مفتاح غيب الجمع و الوجود، شرح اسماء الحسنى.....
+
|آثار = ‏[[اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن]]، النفحات الالهیه، مفتاح الغیب، شرح اسماء الحسنى، النصوص فی تحقیق الطور المخصوص، المفاوضات،...
  
 
}}
 
}}
'''ابوالمعالى صدرالدين محمد بن اسحاق بن يوسف بن على قونوى''' مؤلف «[[اعجاز البيان فى تفسير ام القرآن]]» متولد 607 و متوفاى 673 ق، ملقب به شيخ كبير است. از علماى نامى و عرفاى عالى مقام و مشايخ بزرگ قونيه بود، پدرش در كودكى او وفات كرد و مادرش به ازدواج شيخ اكبر محيى‌الدين ابن العربى در آمد، بدين وسيله صدرالدين نيز در تحت تربيت ناپدرى و ديگر از بزرگان عرفان درآمد و در كنار سلوك و رياضت به كسب علوم ظاهرى هم پرداخت و در اندك زمانى جامع فقه و حديث و علوم ظاهرى و عقلى و نقلى گرديد، به طورى كه در تمام آنها وحيد عصر و مرجع استفادۀ علماى ظاهر و استفاضۀ بزرگان وقت بوده است.
+
'''«صدرالدين محمد بن اسحاق قونوى»''' ملقب به شيخ كبير (۶۰۷-۶۷۳ ق)، از عرفا و علماى برجسته‌ مسلمان در قرن هفتم قمری است. او در تحت تربيت بزرگان [[عرفان]] از جمله [[محیی الدین ابن عربی]] درآمد، و در كنار سلوک و رياضت، به كسب علوم ظاهرى هم پرداخت و جامع علوم عقلى و نقلى گرديد. «[[اعجاز البيان فى تفسير ام القرآن|اعجاز البيان فى تفسير ا‌القرآن]]» و «مفتاح الغیب» از آثار معروف اوست.
  
قطب‌الدين شيرازى از شاگردان وى بوده، حضرت شيخ با سعدالدين حمويى ملاقات و رابطۀ محبت و وداد با يكديگر داشته‌اند. وى با [[خواجه نصيرالدين طوسى]] در مسائل حكمت مكاتبات فراوانى داشته و مورد تمجيد خواجه بوده است.با مولاناى روم نيز كمال يگانگى را داشته و وظايف تجليل و احترام تمام در حق يكديگر معمول مى‌داشته‌اند.شمس‌الدين احمد افلاكى در كتاب مناقب العارفين آورده كه:حضرت چلبى حسام‌الدين از حضرت مولانا پرسيده بود كه نماز شما را كه بگزارد؟فرمود كه شيخ صدرالدين اولى است.شيخ مؤيدالدين جندى، مولانا شمس‌الدين ايكى، شيخ [[فخرالدين عراقى]] و شيخ سعيدالدين فرغانى قدس‌الله‌تعالی‌ارواحهم و غير ايشان از اكابر در حجر تربيت وى بوده‌اند و در صحبت وى پرورش يافته‌اند.
+
==زندگی‌نامه==
 +
محمد بن اسحاق قونوی ملقّب به صدرالدین و [[کنیه|مکنّی]] به ابوالمعالی، در سال ۶۰۶ یا ۶۰۷ ه.ق در قونیه (شهری در آناتولی [[ترکیه]]) به دنیا آمد. پدرش از اشراف و ثروتمندان بود و بعد از فوت او مادرش با [[محیی الدین ابن عربی]] ازدواج نمود و این امر رابطه او را با ابن عربی استحکام بخشید.
  
شيخ بزرگ محيى‌الدين در آن وقت كه از بلاد مغرب متوجه روم بود، در بعضى مشاهدات خود به وقت ولادت وى، استعداد و علوم و تجليات و احوال و مقامات وى و هر چه در مدت عمر و بعد از آن بر وى گذشت و خواهد گذشت، مكاشف شد. و چون به قونيه رسيد بعد از ولادت وى و وفات پدرش، مادرش به عقد نكاح شيخ در آمد و وى در خدمت و صحبت شيخ تربيت يافت، وى نقاد حكام شيخ است و مقصود شيخ در مسأله وحدت وجود، بر وجهى كه مطابق عقل و شرع باشد، جز به تتبع تحقيقات وى و فهم آن، ميسر نمى‌شود.
+
بی تردید مؤثرترین عامل در شکل گیری شخصیت علمی و عرفانی صدرالدین قونوی، رشد و تربیت او در ملازمت و مصاحبت با محیی الدین ابن عربی می‌باشد که از زمان ورود شیخ به قونیه آغاز و تا پایان زندگی او ادامه یافته است.  
  
مى‌گويند مولانا جلال‌الدين در مثنوى به اين اشعار اشارۀ به او فرموده:  
+
شيخ صدرالدين با سعدالدين حموى ملاقات و رابطۀ محبت و وداد داشته‌اند. وى با [[خواجه نصيرالدين طوسى]] در مسائل حكمت مكاتبات فراوانى داشته و مورد تمجيد خواجه بوده است. با مولاناى رومی نيز كمال يگانگى را داشته و وظايف تجليل و احترام تمام در حق يكديگر معمول مى‌داشته‌اند. شمس‌الدين احمد افلاكى در كتاب مناقب العارفين آورده كه: چلبى حسام‌الدين از حضرت مولانا پرسيده بود كه [[نماز میت|نماز]] شما را كه بگزارد؟ فرمود كه شيخ صدرالدين اولى است.
  
پاى استدلاليان چوبين بود/
+
قونوی در علوم مختلف عقلی و ذوقی و نقلی متبحر و صاحب نظر بوده و تألیفات او حاکی از این حقیقت است که در پاره‌ای موارد بر ابن عربی نیز برتری داشته است و لغزش‌های محیی الدین در تالیفاتش و بخصوص در «[[فتوحات مکیه (کتاب)|الفتوحات المکیه]]» کمتر در آثار قونوی دیده می‌شود. ضمن این که قونوی اولین و مهمترین شارح افکار و اندیشه‌های [[محیی الدین ابن عربی|ابن عربی]] است و چنانکه [[جامی]] گفته است پی بردن به حقیقت وحدت وجود در مکتب ابن عربی و فهم درست آن جز از طریق مطالعه آثار صدر الدین قونوی ممکن نمی‌باشد؛ با این حال او از استقلال فکری برخوردار است و در آثار خود مطالبی را عرضه نموده که در آثار استادش، محیی الدین نمی‌توان یافت.
/پاى چوبين سخت بى‌تمكين بود
 
  
غير آن قطب زمان ديده ور/
+
قونوى به فارسى نيز مسلط بوده و ابياتى نيز از او نقل كرده‌اند و مشارق الدرارى سيف فرغانى كه شرح قصيدۀ تائيۀ كبراى [[ابن فارض]] است نيز در اصل عربى كردۀ مباحث فارسى اوست كه در كلاس درس بر شاگردان بيان مى‌كرده است.
/كز ثباتش كوه گردد خيره‌سر
 
  
قونوى به فارسى نيز مسلط بوده و ابياتى نيز از او نقل كرده‌اند و مشارق الدرارى سيف فرغانى كه شرح قصيدۀ تائيۀ كبراى ابن فارخى است نيز در اصل عربى كردۀ مباحث فارسى اوست كه در كلاس درس بر شاگردان بيان مى‌كرده است.
+
شيخ صدرالدين قونوی سرانجام در سال ۶۷۲ یا ۶۷۳ ه.ق در قونیه درگذشت و در مقابل مسجدی که در همان شهر به نام او ساخته شده بود مدفون گردید.
  
==آثار قونوى==
+
==شاگردان==
  
 +
شاگردان بسیاری در محضر صدرالدین قونوی تلمّذ نموده‌اند که مشهورترین آنان عبارتند از:
 +
*شیخ مؤیدالدین جندی، شارح [[فصوص الحکم]]
 +
*سعدالدین سعید فرغانی، شارح [[قصیده]] تائیه کبرای [[ابن فارض]] به فارسی و عربی با نام‌های مشارق الدراری و منتهی المدارک
 +
*شمس الدین ایکی
 +
*[[فخرالدین عراقی]]، مؤلف کتاب [[لمعات (کتاب)|اللمعات]]
 +
*عفیف الدین التلمسانی، شارح کتاب منازل السائرین و فصوص الحکم
 +
*[[قطب الدین شیرازی]]، شارح حکمة الاشراق (در حدیث)
  
# مفتاح غيب الجمع و الوجود، معروف به مفتاح الغيب،
+
==آثار و تألیفات==
# النصوص فى تحقيق طور المخصوص  
+
کتب و رسائلی که از صدرالدین قونوى در فهرست کتابخانه‌های [[ترکیه]] آمده است عبارتند از:
# النفحات الالهية
+
#مفتاح غیب الجمع و الوجود، معروف به مفتاح الغیب، از مهمترین کتب عرفان نظری و یکی از عالی‌ترین تالیفات صدر الدین قونوی است و شروح متعددی بر آن نوشته شده که مهمترین شان عبارتند از: شرح محمد شمس الدین ابن حمزه فناری به نام «مصباح الانس».
# الفكوك فى اسرار مستندات الفصوص
+
#النصوص فی تحقیق الطور المخصوص. بر این کتاب نیز شروحی نوشته شده است.
# [[اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن]]  
+
#[[اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن]]، از [[تفسیر عرفانی|تفاسیر عرفانی]] است که مشتمل بر [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و بیان جوانب [[معجزه|اعجازى]] سوره [[سوره حمد|فاتحة الکتاب]] (ام القرآن) مى‌باشد.
# شرح حديث الاربعين
+
#شرح حدیث الاربعین
# شرح الشجرة النعمانية فى الدولة العثمانية
+
#النفحات الالهیة
# الرساله الهادية
+
#مرآة العارفین
# الرساله المفصحة
+
#شرح الشجرة النعمانیة فی الدولة العثمانیة
# التوجه الاتم الاعلى نحو الحق جل و علا  
+
#الفکوک فی اسرار مستندات حکم الفصوص
# شرح اسماء الحسنى
+
#تبصرة المبتدی و تذکرة المنتهی
# وصايا
+
#التوجه الاتم الاعلی نحو الحق جلّ و علا
# شعب الإيمان
+
#الرسالة الهادیه
# رساله در بيان مبدأ و معاد
+
#الرسالة المفصحه
# كتاب الاسماع ببعض كليات اسرار السماء
+
#الرسالة فی حق امر المهدی (در انتساب آن به صدر الدین تردید است).
# المفاوضات و رسالة الهادية و رسالات مختصر ديگر قونوى علاه بر اعجاز البيان در كتب عرفانى خود، برخى مطالب قرآنى را ارائه داده است.
+
#مکتوبات
 +
#رسالة السیر و السلوک
 +
#شرح اسماء الحسنی
 +
#خرقة التصوف
 +
#وصایا (فارسی)
 +
#شعب الایمان
 +
#ضابطة حکمیة
 +
#المفاوضات (در این کتاب قونوی سؤالاتی را برای [[خواجه نصیرالدین طوسی]] مطرح می‌کند، و در رسالة الهادیه خود به جواب‌های خواجه پاسخ می‌دهد.)
 +
#اعجاز البیان فی تاویل‌ام القرآن
 +
#رساله در باب عرش (فارسی)
 +
#کتاب الالماع ببعض کلیات اسرار السماع
 +
#رساله در مراتب کشف (فارسی)
 +
#رساله در بیان مبداء و معاد (فارسی)
  
 +
کتابهایی نیز به قونوی منسوب است، از جمله:
 +
#مراتب التقوی
 +
#لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام
 +
#نفثة المصدور و تحفة المشکور
 +
#النفحات الرحمانیة (احتمالا همان «النفحات الالهیة» است.)
 +
#دعاء التوحید
 +
#جامع الاصول (در حدیث)
 +
#کشف استار جواهر الحکم المستخرجة الموروثة من جوامع الکلم (در شرح حدیث اربعین که احتمالا همان شرح حدیث الاربعین است.)
 +
#کشف السر (در مفتاح الغیب و در فصوص الحکم به این کتاب اشاره شده است.)
 +
#الرسالة المرشدیة فی احکام الصفات الالهیة (احتمالا همان «الهادیة المرشدة» است.)
 +
#مطالع الایمان (احتمالا همان «شعب الایمان» است.)
 +
#علم العلم (در کتاب النفحات الالهیة به آن اشاره شده است.)
  
 +
==در نظر بزرگان==
 +
ارادت شخصیت‌های بزرگ اسلامی به صدرالدین قونوی حاکی از عظمت شخصیت اوست. در اینجا به مواردی اشاره می شود:
  
== منبع==
+
'''محقق طوسی:'''
ویکی نور
+
 
 +
[[خواجه نصیرالدین طوسی]] پس از این که صدر الدین یکی از رسائل خود را از قونیه به نزد او می‌فرستد خطاب به او می‌نویسد: خطاب عالی مولانا الاعظم، هادی الامم، کاشف الظلم، صدر الملة و الدین، مجد الاسلام و المسلمین، لسان الحقیقة، برهان الطریقة، قدوة السالکین الواجدین، و مقتدی الواصلین المحققین، ملک الحکماء و العلماء فی الارضین، ترجمان الرحمان، افضل و اکمل جهان «ادام الله ظله»، به خادم دعا و ناشر ثنا، مرید صادق و مستفید عاشق، محمد طوسی رسیده، بوسیده، بر چشم نهاد و گفت:
 +
 
 +
از نامه تو ملک جهان یافت دلم * وز لفظ تو عمر جاودان یافت دلم
 +
 
 +
دل مرده بدم چو نامه ات برخواندم * از هر حرفی هزار جان یافت دلم
 +
 
 +
'''مولوی:'''
 +
 
 +
در کتاب «طرائق الحقائق» چنین آمده است: جلالت قدر ابوالمعالی، شیخ صدر الدین محمد بن اسحاق قونوی (قدس سره) زیاده از حد تقریر و قدر تحریر است، چنانکه می‌گویند [[مولوی|مولانا جلال الدین]] در «[[مثنوی معنوی (کتاب)|مثنوی]]» به این اشعار اشاره به او فرموده است:
 +
 
 +
پای استدلالیان چوبین بود * پای چوبین سخت بی تمکین بود
 +
 
 +
غیر آن قطب زمان دیده ور * کز ثباتش کوه گردد خیره سر
 +
 
 +
و سپس این داستان را که حاکی از ارادت این دو عارف بزرگ به یکدیگر است نقل نموده است که روزی مولانا جلال الدین محمد به مجلس شیخ صدرالدین درآمد و شیخ در صدر صُفّه بالای سجاده نشسته بود و اکابر علما و اعاظم عرفا حاضر بودند. شیخ سجاده خود را به مولوی باز گذاشت که بنشیند، مولوی برای حرمت وی بر سجاده او ننشست و فرمود: به قیامت چه بگویم که چنین بی ادبی کنم. شیخ گفت: سجاده‌ای که تو را نشاید مرا نیز نشاید. سجاده را برداشت و کنار نهاد.
 +
 
 +
'''جامی:'''
 +
 
 +
[[عبدالرحمن جامی]] در «نفحات الانس» آورده است: هر کس که می‌خواهد بر کمال وی (قونوی) در وادی عرفان اطلاعی حاصل نماید به مطالعه کتاب «النفحات الالهیه» او بپردازد که بسیاری از احوال و اذواق و مکاشفات و منازلات خود را در آنجا نوشته است.
 +
 
 +
'''امام خمینی:'''
 +
 
 +
[[امام خمینی]] از قونوی با ‌عنوان محقق، عارف بزرگ و جانشین شیخ کبیر ابن‌ عربی یاد کرده ‌است، در آثار خویش به آثار علمی او توجه نموده و برخی مبانی و اصول قونوی را بررسی و تحلیل کرده ‌است.
 +
 
 +
==منابع==
 +
*[[نرم افزار تراث]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
 +
*دانشنامه امام خمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
 +
[[رده: علمای قرن هفتم]][[رده: عارفان]][[رده: مفسرین قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۰۰

نام کامل صدرالدين محمد قونوى
زادروز ۶۰۷ قمری
زادگاه قونیه، ترکیه
وفات ۶۷۳ قمری
مدفن قونیه

Line.png

اساتید

محیی الدین ابن عربی،...

شاگردان

قطب الدین شیرازی، فخرالدین عراقی، مؤیدالدین جندی، سعدالدین سعید فرغانی، شمس‌الدین ایکی، عفیف‌الدین التلمسانی،...

آثار

اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن، النفحات الالهیه، مفتاح الغیب، شرح اسماء الحسنى، النصوص فی تحقیق الطور المخصوص، المفاوضات،...

«صدرالدين محمد بن اسحاق قونوى» ملقب به شيخ كبير (۶۰۷-۶۷۳ ق)، از عرفا و علماى برجسته‌ مسلمان در قرن هفتم قمری است. او در تحت تربيت بزرگان عرفان از جمله محیی الدین ابن عربی درآمد، و در كنار سلوک و رياضت، به كسب علوم ظاهرى هم پرداخت و جامع علوم عقلى و نقلى گرديد. «اعجاز البيان فى تفسير ا‌القرآن» و «مفتاح الغیب» از آثار معروف اوست.

زندگی‌نامه

محمد بن اسحاق قونوی ملقّب به صدرالدین و مکنّی به ابوالمعالی، در سال ۶۰۶ یا ۶۰۷ ه.ق در قونیه (شهری در آناتولی ترکیه) به دنیا آمد. پدرش از اشراف و ثروتمندان بود و بعد از فوت او مادرش با محیی الدین ابن عربی ازدواج نمود و این امر رابطه او را با ابن عربی استحکام بخشید.

بی تردید مؤثرترین عامل در شکل گیری شخصیت علمی و عرفانی صدرالدین قونوی، رشد و تربیت او در ملازمت و مصاحبت با محیی الدین ابن عربی می‌باشد که از زمان ورود شیخ به قونیه آغاز و تا پایان زندگی او ادامه یافته است.

شيخ صدرالدين با سعدالدين حموى ملاقات و رابطۀ محبت و وداد داشته‌اند. وى با خواجه نصيرالدين طوسى در مسائل حكمت مكاتبات فراوانى داشته و مورد تمجيد خواجه بوده است. با مولاناى رومی نيز كمال يگانگى را داشته و وظايف تجليل و احترام تمام در حق يكديگر معمول مى‌داشته‌اند. شمس‌الدين احمد افلاكى در كتاب مناقب العارفين آورده كه: چلبى حسام‌الدين از حضرت مولانا پرسيده بود كه نماز شما را كه بگزارد؟ فرمود كه شيخ صدرالدين اولى است.

قونوی در علوم مختلف عقلی و ذوقی و نقلی متبحر و صاحب نظر بوده و تألیفات او حاکی از این حقیقت است که در پاره‌ای موارد بر ابن عربی نیز برتری داشته است و لغزش‌های محیی الدین در تالیفاتش و بخصوص در «الفتوحات المکیه» کمتر در آثار قونوی دیده می‌شود. ضمن این که قونوی اولین و مهمترین شارح افکار و اندیشه‌های ابن عربی است و چنانکه جامی گفته است پی بردن به حقیقت وحدت وجود در مکتب ابن عربی و فهم درست آن جز از طریق مطالعه آثار صدر الدین قونوی ممکن نمی‌باشد؛ با این حال او از استقلال فکری برخوردار است و در آثار خود مطالبی را عرضه نموده که در آثار استادش، محیی الدین نمی‌توان یافت.

قونوى به فارسى نيز مسلط بوده و ابياتى نيز از او نقل كرده‌اند و مشارق الدرارى سيف فرغانى كه شرح قصيدۀ تائيۀ كبراى ابن فارض است نيز در اصل عربى كردۀ مباحث فارسى اوست كه در كلاس درس بر شاگردان بيان مى‌كرده است.

شيخ صدرالدين قونوی سرانجام در سال ۶۷۲ یا ۶۷۳ ه.ق در قونیه درگذشت و در مقابل مسجدی که در همان شهر به نام او ساخته شده بود مدفون گردید.

شاگردان

شاگردان بسیاری در محضر صدرالدین قونوی تلمّذ نموده‌اند که مشهورترین آنان عبارتند از:

آثار و تألیفات

کتب و رسائلی که از صدرالدین قونوى در فهرست کتابخانه‌های ترکیه آمده است عبارتند از:

  1. مفتاح غیب الجمع و الوجود، معروف به مفتاح الغیب، از مهمترین کتب عرفان نظری و یکی از عالی‌ترین تالیفات صدر الدین قونوی است و شروح متعددی بر آن نوشته شده که مهمترین شان عبارتند از: شرح محمد شمس الدین ابن حمزه فناری به نام «مصباح الانس».
  2. النصوص فی تحقیق الطور المخصوص. بر این کتاب نیز شروحی نوشته شده است.
  3. اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن، از تفاسیر عرفانی است که مشتمل بر تفسیر و بیان جوانب اعجازى سوره فاتحة الکتاب (ام القرآن) مى‌باشد.
  4. شرح حدیث الاربعین
  5. النفحات الالهیة
  6. مرآة العارفین
  7. شرح الشجرة النعمانیة فی الدولة العثمانیة
  8. الفکوک فی اسرار مستندات حکم الفصوص
  9. تبصرة المبتدی و تذکرة المنتهی
  10. التوجه الاتم الاعلی نحو الحق جلّ و علا
  11. الرسالة الهادیه
  12. الرسالة المفصحه
  13. الرسالة فی حق امر المهدی (در انتساب آن به صدر الدین تردید است).
  14. مکتوبات
  15. رسالة السیر و السلوک
  16. شرح اسماء الحسنی
  17. خرقة التصوف
  18. وصایا (فارسی)
  19. شعب الایمان
  20. ضابطة حکمیة
  21. المفاوضات (در این کتاب قونوی سؤالاتی را برای خواجه نصیرالدین طوسی مطرح می‌کند، و در رسالة الهادیه خود به جواب‌های خواجه پاسخ می‌دهد.)
  22. اعجاز البیان فی تاویل‌ام القرآن
  23. رساله در باب عرش (فارسی)
  24. کتاب الالماع ببعض کلیات اسرار السماع
  25. رساله در مراتب کشف (فارسی)
  26. رساله در بیان مبداء و معاد (فارسی)

کتابهایی نیز به قونوی منسوب است، از جمله:

  1. مراتب التقوی
  2. لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام
  3. نفثة المصدور و تحفة المشکور
  4. النفحات الرحمانیة (احتمالا همان «النفحات الالهیة» است.)
  5. دعاء التوحید
  6. جامع الاصول (در حدیث)
  7. کشف استار جواهر الحکم المستخرجة الموروثة من جوامع الکلم (در شرح حدیث اربعین که احتمالا همان شرح حدیث الاربعین است.)
  8. کشف السر (در مفتاح الغیب و در فصوص الحکم به این کتاب اشاره شده است.)
  9. الرسالة المرشدیة فی احکام الصفات الالهیة (احتمالا همان «الهادیة المرشدة» است.)
  10. مطالع الایمان (احتمالا همان «شعب الایمان» است.)
  11. علم العلم (در کتاب النفحات الالهیة به آن اشاره شده است.)

در نظر بزرگان

ارادت شخصیت‌های بزرگ اسلامی به صدرالدین قونوی حاکی از عظمت شخصیت اوست. در اینجا به مواردی اشاره می شود:

محقق طوسی:

خواجه نصیرالدین طوسی پس از این که صدر الدین یکی از رسائل خود را از قونیه به نزد او می‌فرستد خطاب به او می‌نویسد: خطاب عالی مولانا الاعظم، هادی الامم، کاشف الظلم، صدر الملة و الدین، مجد الاسلام و المسلمین، لسان الحقیقة، برهان الطریقة، قدوة السالکین الواجدین، و مقتدی الواصلین المحققین، ملک الحکماء و العلماء فی الارضین، ترجمان الرحمان، افضل و اکمل جهان «ادام الله ظله»، به خادم دعا و ناشر ثنا، مرید صادق و مستفید عاشق، محمد طوسی رسیده، بوسیده، بر چشم نهاد و گفت:

از نامه تو ملک جهان یافت دلم * وز لفظ تو عمر جاودان یافت دلم

دل مرده بدم چو نامه ات برخواندم * از هر حرفی هزار جان یافت دلم

مولوی:

در کتاب «طرائق الحقائق» چنین آمده است: جلالت قدر ابوالمعالی، شیخ صدر الدین محمد بن اسحاق قونوی (قدس سره) زیاده از حد تقریر و قدر تحریر است، چنانکه می‌گویند مولانا جلال الدین در «مثنوی» به این اشعار اشاره به او فرموده است:

پای استدلالیان چوبین بود * پای چوبین سخت بی تمکین بود

غیر آن قطب زمان دیده ور * کز ثباتش کوه گردد خیره سر

و سپس این داستان را که حاکی از ارادت این دو عارف بزرگ به یکدیگر است نقل نموده است که روزی مولانا جلال الدین محمد به مجلس شیخ صدرالدین درآمد و شیخ در صدر صُفّه بالای سجاده نشسته بود و اکابر علما و اعاظم عرفا حاضر بودند. شیخ سجاده خود را به مولوی باز گذاشت که بنشیند، مولوی برای حرمت وی بر سجاده او ننشست و فرمود: به قیامت چه بگویم که چنین بی ادبی کنم. شیخ گفت: سجاده‌ای که تو را نشاید مرا نیز نشاید. سجاده را برداشت و کنار نهاد.

جامی:

عبدالرحمن جامی در «نفحات الانس» آورده است: هر کس که می‌خواهد بر کمال وی (قونوی) در وادی عرفان اطلاعی حاصل نماید به مطالعه کتاب «النفحات الالهیه» او بپردازد که بسیاری از احوال و اذواق و مکاشفات و منازلات خود را در آنجا نوشته است.

امام خمینی:

امام خمینی از قونوی با ‌عنوان محقق، عارف بزرگ و جانشین شیخ کبیر ابن‌ عربی یاد کرده ‌است، در آثار خویش به آثار علمی او توجه نموده و برخی مبانی و اصول قونوی را بررسی و تحلیل کرده ‌است.

منابع

  • نرم افزار تراث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
  • دانشنامه امام خمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.