آیه 135 سوره نساء: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|۞ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِس...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | قوامين: جمع قوام است. قوام مبالغه قائم و آن كسى است كه به كارى به نحو اتمّ قيام كند. | |
+ | قوامين بالقسط يعنى: آنان كه به نحو اتمّ به انصاف و عدالت رفتار مى كنند. | ||
+ | |||
+ | تلووا: لىّ: تابيدن. | ||
+ | «لوى لسانه بكذا» كنايه از كذب و دروغسازى است. | ||
+ | «ان تلووا» اگر دروغسازى كنيد و شهادت دروغ بدهيد.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
+ | |||
==نزول== | ==نزول== | ||
سطر ۴۸: | سطر ۵۴: | ||
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.</ref> | این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.</ref> | ||
− | '''شأن نزول:''' | + | '''شأن نزول:''' |
− | «[[شیخ طوسی]]» گوید: سدى گويد: اين آيه درباره [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم نازل گرديد در موردى كه يك مرد فقير و يك مرد غنى براى دفع مخاصمه نزد وى آمده بودند. پيامبر توجه خود را به طرف فقير نموده بودند به خيال خود كه فقير به غنى ظلم و ستم روا نخواهد داشت ولى خداوند ابا و امتناع فرمود و ميخواست كه قيام به قسط و عدل و داد از طرف رسول خود درباره هر دو بشود | + | «[[شیخ طوسی]]» گوید: سدى گويد: اين آيه درباره [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم نازل گرديد در موردى كه يك مرد فقير و يك مرد غنى براى دفع مخاصمه نزد وى آمده بودند. پيامبر توجه خود را به طرف فقير نموده بودند به خيال خود كه فقير به غنى ظلم و ستم روا نخواهد داشت ولى خداوند ابا و امتناع فرمود و ميخواست كه قيام به قسط و عدل و داد از طرف رسول خود درباره هر دو بشود<ref> در تفسير ابن ابىحاتم نيز از سدى روايت شده است.</ref>.<ref> محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 252.</ref> |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
<tabber> | <tabber> |
نسخهٔ ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۲
<<134 | آیه 135 سوره نساء | 136>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ای اهل ایمان، نگهدار عدالت باشید و برای خدا گواهی دهید هر چند بر ضرر خود یا پدر و مادر و خویشان شما باشد، (برای هر کس شهادت میدهید) اگر فقیر باشد یا غنی، خدا به (رعایت حقوق) آنها اولی است، پس شما (در حکم و شهادت) پیروی هوای نفس نکنید تا مبادا عدالت نگاه ندارید. و اگر زبان را (در شهادت به نفع خود) بگردانید یا (از بیان حق) خودداری کنید خدا به هر چه کنید آگاه است.
ای اهل ایمان! [همواره در همه امور زندگی] قیام کننده به عدل، و گواهی دهنده برای خدا باشید، هر چند به زیان خود یا پدر و مادر یا خویشانتان باشد. اگر [یکی از دو طرف نزاع] توانگر یا فقیر باشد [با لحاظ کردن وضع آنان، بر خلاف خدا گواهی ندهید؛ زیرا] خدا به حمایت از آنان و رعایت حالشان سزوارتر است. پس [در هنگام گواهی دادن] از هوای نفس پیروی نکنید تا از حق منحرف شوید. و اگر زبانتان را [به سوی گواهی ناحق و دروغ] بپیچانید، یا از گواهی دادن روی برتابید؛ یقیناً خدا همواره به آنچه انجام می دهید، آگاه است.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، پيوسته به عدالت قيام كنيد و براى خدا گواهى دهيد، هر چند به زيان خودتان يا [به زيان] پدر و مادر و خويشاوندان [شما] باشد. اگر [يكى از دو طرف دعوا] توانگر يا نيازمند باشد، باز خدا به آن دو [از شما ]سزاوارتر است؛ پس، از پى هوس نرويد كه [درنتيجه از حق] عدول كنيد. و اگر به انحراف گراييد يا اعراض نماييد، قطعاً خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به عدالت فرمانروا باشيد و براى خدا شهادت دهيد، هر چند به زيان خود يا پدر و مادر يا خويشاوندان شما -چه توانگر و چه درويش- بوده باشد. زيرا خدا به آن دو سزاوارتر است. پس، از هوا نفس پيروى مكنيد تا از شهادت حق عدول كنيد. چه زبانبازى كنيد يا از آن اعراض كنيد، خدا به هر چه مىكنيد آگاه است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید! کاملاً قیام به عدالت کنید! برای خدا شهادت دهید، اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیکان شما بوده باشد! (چرا که) اگر آنها غنیّ یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند. بنابراین، از هوی و هوس پیروی نکنید؛ که از حق، منحرف خواهید شد! و اگر حق را تحریف کنید، و یا از اظهار آن، اعراض نمایید، خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
قوامين: جمع قوام است. قوام مبالغه قائم و آن كسى است كه به كارى به نحو اتمّ قيام كند. قوامين بالقسط يعنى: آنان كه به نحو اتمّ به انصاف و عدالت رفتار مى كنند.
تلووا: لىّ: تابيدن. «لوى لسانه بكذا» كنايه از كذب و دروغسازى است. «ان تلووا» اگر دروغسازى كنيد و شهادت دروغ بدهيد.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسی» گوید: سدى گويد: اين آيه درباره رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نازل گرديد در موردى كه يك مرد فقير و يك مرد غنى براى دفع مخاصمه نزد وى آمده بودند. پيامبر توجه خود را به طرف فقير نموده بودند به خيال خود كه فقير به غنى ظلم و ستم روا نخواهد داشت ولى خداوند ابا و امتناع فرمود و ميخواست كه قيام به قسط و عدل و داد از طرف رسول خود درباره هر دو بشود[۳].[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً «135»
«1». با توجّه به آيه «ربّنا آتنا فى الدنيا حسنة و فى الاخرة حسنة» بقره، 205.
جلد 2 - صفحه 183
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همواره بر پا دارندهى عدالت باشيد و براى خدا گواهى دهيد، گرچه به ضرر خودتان يا والدين و بستگان باشد. اگر (يكى از طرفين دعوا) ثروتمند يا فقير باشد، پس خداوند به آنان سزاوارتر است. پس پيرو هواى نفس نباشيد تا بتوانيد به عدالت رفتار كنيد. و اگر زبان بپيچانيد (و به ناحق گواهى دهيد) يا (از گواهى دادن به حقّ) اعراض كنيد، پس (بدانيد كه) خداوند به آنچه مىكنيد آگاه است.
نکته ها
ممكن است معنى جمله «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا» چنين باشد: از هوسها پيروى نكنيد كه در نتيجه از حقّ منحرف شويد و عدول كنيد.
كلمهى «تَلْوُوا» از ريشهى «لى» به معناى پيچاندن و تاب دادن است كه مراد از آن در اين آيه يا گرداندن زبان به ناحق و تحريف گواهى است و يا تاب دادن به اجراى عدالت و ايجاد تأخير در آن است.
تمام كلمات و جملات اين آيه در راستاى تشويق و تأكيد بر عدالت است. قيام به عدالت و گواهى به عدالت ودورى از هرگونه فردگرايى، نژادگرايى و ياضعيفگرايى، معيار حقّ و عدالت است، نه فقر و غنى، يا خويش و خويشاوند.
گواهى انسان چند حالت دارد:
گاهى عليه ثروتمندان به خاطر روحيّهى ضدّ استكبارى.
گاهى به نفع ثروتمندان بخاطر طمع به مال و مقام او.
گاهى عليه فقير به خاطر بىاعتنايى به او.
گاهى به نفع فقير به خاطر دلسوزى براى او.
اين آيه همهى اين انگيزهها را باطل و تنها قيام به عدل را حقّ مىداند.
امام صادق عليه السلام فرمود: مؤمن بر مؤمن هفت حقّ دارد كه واجبترين آنها گفتن حقّ است،
جلد 2 - صفحه 184
گرچه به زيان خود و بستگانش تمام شود. «1»
پیام ها
1- به پاداشتن عدالت هم واجب است، هم لازمهى ايمان است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ» 2- قيام به عدالت، بايد خوى و خصلت مؤمن گردد. كلمه «قوّام» يعنى بر پا كننده دائمى قسط و عدل.
3- عدالت، حتّى نسبت به غير مسلمان نيز بايد مراعات شود. به اقتضاى اطلاق «كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ»
4- عدالت بايد در تمام ابعاد زندگى باشد. در اقامه عدل نام مورد خاصّى برده نشده است. «قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ»
5- گواه شدن و گواهى دادن به حقّ، واجب است. كُونُوا ... شُهَداءَ لِلَّهِ
6- نبايد هدف از گواهى دادن، دستيابى به اغراض دنيوى باشد. «شُهَداءَ لِلَّهِ»
7- اقرار انسان عليه خودش معتبر است. «شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ»
8- ضوابط بر روابط مقدّم است. «وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ»
9- رعايت مصالح خود و بستگان و فقرا، بايد تحت الشعاع حقّ و رضاى خدا باشد. شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ ...
10- سود و مصلحت واقعى فقرا و اغنيا از طريق شهادت به ناحقّ تأمين نخواهد شد. «إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما»
11- همه در برابر قانون مساويند. «غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً»
12- پيروى از هواى نفس مانع اجراى عدالت است و ملاحظه فاميل و فقر و غنا نشانهى هوى پرستى است. «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا»
13- اداى شهادت واجب است وكتمان وتحريف آن ممنوع. «إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا»
«1». تفسير الميزان.
جلد 2 - صفحه 185
14- هر نوع كارشكنى، تأخير وجلوگيرى از اجراى عدالت، حرام است. «إِنْ تَلْوُوا»
15- ضامن اجراى عدالت، ايمان به علم الهى است. «فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً (135)
چون حق تعالى در اين آيه ذكر ثواب دنيا و آخرت نمود، در عقب آن امر به قسط و قيام به حق و ترك هوى و جور كه موجب مثوبات دارين است مىفرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ: باشيد ايستادگان به عدل، يعنى جهد نمايندگان در اقامه مراسم عدالت و مراقبين به آن، شُهَداءَ لِلَّهِ: در حالتى كه شاهد باشيد براى خدا، به اين وجه كه اداى شهادت به حق و راستى نمائيد، وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ: و اگرچه
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 605
بر نفس خود باشد. به اين معنى كه اقرار كنيد به حقى كه در ذمه شما باشد، چه شهادت بيان حق است، خواه بر شاهد و يا در غير او. و در حديث آمده كه:
قل الحقّ و لو كان عليك، يعنى: بگو حق را اگرچه بر تو باشد. أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ: يا بر پدر و مادر و خويشان نزديك، إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً: اگرچه باشد مشهود عليه، دولتمند يا فقير، يعنى غنى را براى غنا احترام مكنيد، در منع اقامه شهادت بر او، و بر فقير به جهت افلاس او ترحم منمائيد در امتناع از اداى شهادت بر او. فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما: پس خدا سزاوارتر است به ملاحظه امر او از توانگر و درويش. و اگر دانستى كه شهادت بر ايشان يا براى ايشان مصلحت نيست، بر آن حكم نفرمودى. و چون حكمت او آنست كه در اقامه شهادت رعايت غنى و فقير مشهود عليه نكنند، بلكه بر طريقى كه راضيند شهادت بر آن بدهند، فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا: پس متابعت مكنيد هواى نفس را براى آنكه ميل كنيد از حق، و يا به جهت كراهت آنكه عدول نمائيد از عدل، وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا: و اگر بپيچانيد و بگردانيد زبانهاى خود را از شهادت حق، يا اعراض كنيد از اداى آن و كتمان نمائيد. به روايت ابن عباس و سدى، خطاب به حكام است، يعنى اى حكام شرع اگر بپيچانيد السنه خود را از حكومت شرع، يا اعراض كنيد از حكم به حق، فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً: پس بدرستى كه خدا هست به آنچه ميكنيد از عدل و عدول، دانا. پس شما را به آن مكافات خواهد داد. اين نوعى است از تهديد و مبالغه.
در اصول كافى ابى بصير از حضرت صادق عليه السّلام روايت كند فى قوله تعالى: وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا، فقال: ان تلووا الامر و تعرضوا عمّا امرتم به فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً.
تنبيه: آيه شريفه دليل است بر وجوب امر به معروف و نهى از منكر و سلوك طريق عدل در نفس خود و غيره. در «كنز» آورده كه اين آيه دلالت مىكند بر چند امر: اول- اقامه عدل در حكومت مطلقا خواه بر نفس مقيم يا غير او.
دوم- اقرار ايشان به حق بر نفس خود كه ثابت باشد در نفس. سيم- وجوب
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 606
اقامه شهادت بر والدين.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً (135)
ترجمه
اى كسانيكه ايمان آورديد باشيد ثابت قدمان در عدالت گواهان براى خدا اگر چه بر ضرر خودتان باشد يا پدر و مادر و خويشان اگر ميباشد توانگر يا ندار پس خدا سزاوارتر است بآندو پس پيروى نكنيد دلخواه خود را تا عدول كنيد از حق و اگر بگردانيد زبان را از حق يا اعراض نمائيد پس همانا خدا باشد بآنچه ميكنيد آگاه.
تفسير
مؤمن بايد ساعى و مجاهد در اقامه عدل باشد و از شهادت بحق در راه خدا دريغ ننمايد اگر چه بر ضرر خود و كسان نزديك و دور او باشد و نبايد مراعات فقر كسى را كند و شهادت بر نفع او دهد يا ملاحظه غنى و حشمت كسى را نمايد و بر ضرر او شهادت ندهد چون خداوند سزاوارتر است از هر كس بمراعات و ملاحظه از بندگانش با وصف اين مراعات حق را بر اين قبيل امور ترجيح داده و اداء شهادت را واجب و كتمان آنرا حرام فرموده و در مقابل حكم الهى نبايد ملاحظه دوستى يا دشمنى يا عصبيّت يا ترس يا رحم يا جهات ديگر را كرد و از مرّ حق تجاوز نمود و هواى نفس را بايد از خود دور كرد كه موجب عدول از حق است و ترك آن مقتضى ثبات در عدل و در مجمع از حضرت باقر (ع) روايت نموده كه مراد از گردانيدن زبان تبديل شهادت است و مراد از اعراض كتمان از آنست و در هر حال خداوند بر اعمال بندگان خبير است و مجازات ميفرمايد.
جلد 2 صفحه 138
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوّامِينَ بِالقِسطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَو عَلي أَنفُسِكُم أَوِ الوالِدَينِ وَ الأَقرَبِينَ إِن يَكُن غَنِيًّا أَو فَقِيراً فَاللّهُ أَولي بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الهَوي أَن تَعدِلُوا وَ إِن تَلوُوا أَو تُعرِضُوا فَإِنَّ اللّهَ كانَ بِما تَعمَلُونَ خَبِيراً (135)
اي كساني که ايمان آوردهايد ايستادگي داشته باشيد بعدالت و در موضوع شهادت بر طبق واقع و حقيقة قربة الي اللّه شهادت دهيد و لو بر ضرر خود يا پدر و مادر خود يا خويشاوندان خود باشد ملاحظه آنها را نكنيد و بر خلاف واقع شهادت ندهيد خواه فقير باشند و خواه غني ملاحظه خداوند اولي و سزاوارتر است از ملاحظه اغنياء و فقراء پس متابعت دلخواه خود نكنيد و اگر مخالفت و اعراض كرديد پس بدانيد که خداوند بآنچه عمل ميكنيد با خبر است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اگر چه خطاب بمؤمنين است لكن احكام الهيه شامل جميع افراد بشر است چنانچه مكرر گفتهايم که كفار مكلف بفروع هستند همين نحوي که مكلف باصول هستند آنها هم بايد بر طبق حق و حقيقت شهادت و بعدالت رفتار نمايند.
كُونُوا قَوّامِينَ بِالقِسطِ تعبير بصيغه مبالغه براي اينکه است که در همه جا و بر هر كس خويش و بيگانه، دوست و دشمن، قوي و ضعيف بايد ايستادگي داشته باشند و كلمه بالقسط بمعني عدل است و بسا بمعني عدول از حق است بمعني جور مثل وَ أَمَّا القاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً جن آيه 15، و از همين باب است فرمايش حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم در حق امير المؤمنين عليه السّلام که فرمود
(يقتل الناكثين و القاسطين و المارقين)
اما ناكثين طلحه و زبير و عايشه در جنگ جمل چون نقض بيعت كردند، و قاسطين معاويه و اتباعش در جنگ صفين چون جور و ظلم كردند در حق علي (ع)، و مارقين خوارج نهروان چون از دين خارج شدند.
جلد 6 - صفحه 235
(شهداء للّه) شهادت براي حفظ حق مسلم با شرائطي که در كتاب شهادات معنون است واجب و كتمان شهادت از معاصي كبيره است چنانچه شهادت زور يعني شهادت بر خلاف حق و حقيقت آنهم از معاصي كبيره است و او را شاهد كذب مينامند حتي شهادت علمي هم در بسيار از موارد قبول نيست گفتند حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود
(علي مثل هذا تشهد)
و اشاره فرمود بخورشيد که شهادت بايد حسي باشد و آنچه ديده بگويد.
وَ لَو عَلي أَنفُسِكُم علي بمعني ضرر است يعني بر ضرر خود هم باشد بايد شهادت مطابق حق باشد بلي در مواردي که اگر شهادت دهد موجب اذيت و ظلم و اضرار باو ميشود بقاعده لا ضرر و لا ضرار لازم نيست.
أَوِ الوالِدَينِ يعني شهادت و لو بضرر پدر و مادر باشد چون اطاعت امر الهي مقدم است بر مراعات والدين و الاقربين و لو بضرر اقارب باشد إِن يَكُن غَنِيًّا أَو فَقِيراً يعني سواء کان المشهود عليه غني باشد يا فقير اگر غني باشد نبايد ملاحظه غناء او را بكني بطمع مال يا جاه و عنوان و ساير احتياجاتي که باو داري و اگر فقير باشد نبايد مراعات فقر و بيچارگي او را بكني و بر خلاف حق شهادت دهي فَاللّهُ أَولي بِهِما مراعات اوامر الهي اولي و مقدم است بر ملاحظه غناء غني و فقر فقير و اينکه اولويت نه بمعني اينکه است که آنها هم سزاوارند و اينکه سزاوارتر است بلكه اصلا شهادت دروغ سزاوار نيست بلكه حرام و گناه كبيره است نظير اينكه بگويي علي عليه السّلام اولي و احق است بخلافت از ثلاثه معني اينکه نيست که آنها هم لياقت داشته باشند بلكه اصلا قابل هيچگونه مقامي نبودند بخلافت رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فَلا تَتَّبِعُوا الهَوي أَن تَعدِلُوا مانع نشود متابعة هواي نفس شما از اينكه بعدل رفتار كنيد در اداء شهادت و مراعات مشهود عليه را بكنيد به اينكه رفيق من است يا از فاميل من است يا از محله و شهر من است يا باو احتياج دارم و امثال اينها
جلد 6 - صفحه 236
از هواهاي نفساني وَ إِن تَلوُوا أَو تُعرِضُوا تلوا بواو واحده نوشته ميشود در مصاحف لكن بدو واو قرائت ميشود لذا در بعض مصاحف يك واو كوچكي در وسط واو گذارده که قاري تلوا بضم لام و سكون و او قرائت نكند بلكه بسكون لام و ضم واو بايد قرائت شود يعني اگر مخالفت كرديد امر الهي را و ملاحظه مشهود عليه را نموديد چه خود و چه والدين و اقربين و چه غير اينها و بر خلاف حق شهادت داديد يا اصلا اعراض كرديد و كتمان شهادت نموديد که هر دو گناه كبيره است شهادت زور و كتمان شهادت، و از اينکه بيان معلوم ميشود که مفاد و ان تلووا با مفاد او تعرضوا مغاير است و عطف باو صحيح است و احتياج بكلمات مفسرين که هر دو را بيك معني گرفته و تعرضوا را تأكيد و ان تلووا و او را بمعني واو گفتند درست نيست فَإِنَّ اللّهَ كانَ بِما تَعمَلُونَ خَبِيراً تفسيرش واضح است احتياج ببيان ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.