آیه 162 سوره بقره: تفاوت بین نسخهها
جز |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | ينظرون: انظار به معنى مهلت دادن است.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | «161» إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ | ||
+ | |||
+ | همانا كسانى كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و مردم، همگى بر آنها خواهد بود. | ||
+ | |||
«162» خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ | «162» خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ | ||
سطر ۷۰: | سطر ۷۴: | ||
1- اصرار بر كفر ودر حال كفر مردن، دورى ابدى انسان را از رحمت الهى بدنبال دارد. «ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ ... عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ» | 1- اصرار بر كفر ودر حال كفر مردن، دورى ابدى انسان را از رحمت الهى بدنبال دارد. «ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ ... عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ» | ||
− | 2- آنچه مهم است، پايان عمر انسان است كه آيا با ايمان مىميرد يا بىايمان. | + | 2- آنچه مهم است، پايان عمر انسان است كه آيا با ايمان مىميرد يا بىايمان. «ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ» |
− | |||
− | «ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ» | ||
«1». اعراف، 38. | «1». اعراف، 38. | ||
سطر ۸۱: | سطر ۸۳: | ||
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 250 | تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 250 | ||
+ | |||
}} | }} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۰۸
<<161 | آیه 162 سوره بقره | 163>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
همیشه در جهنم (به عذاب و شکنجه) باشند، نه بر آنان تخفیف عذاب دهند و نه به نظر رحمت بنگرند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
ينظرون: انظار به معنى مهلت دادن است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«161» إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ
همانا كسانى كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و مردم، همگى بر آنها خواهد بود.
«162» خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ
(آنان براى) هميشه در آن (لعنت و دورى از رحمت پروردگار) باقى مىمانند، نه از عذابِ آنان كاسته مىشود و نه مهلت داده مىشوند.
جلد 1 - صفحه 249
نکته ها
در آيهى قبل بيان شد كه اگر كتمان كنندگان، توبه كرده و حقايق را بيان نمايند، مورد لطف الهى قرار مىگيرند. در اين آيه مىفرمايد: امّا اگر كفّار توبه نكرده و در حال كفر بميرند، باز همان لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم گريبانگير آنان خواهد بود.
سؤال: در آيه، لعنت همهى مردم بر كفّار مطرح شده است، ولى ناگفته پيداست كه بعضى از مردم، خودشان كافر يا دوست كافرند، پس لعنت همه مردم در آيه به چه معنا مىباشد؟
پاسخ: لعنت، در دنيا و آخرت مطرح است. كسانى كه در دنيا دوست كفّار يا خود كافرند، در آخرت لعنت خواهند شد. «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» «1»
يكى از درخواستها و دعاهاى اولياى خدا، مسلمان مردن است. حضرت يوسف از خداوند مىخواهد كه مسلمان بميرد: «تَوَفَّنِي مُسْلِماً» «2» حضرت ابراهيم و يعقوب به فرزندان خود سفارش مىكنند كه «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» «3» نميريد مگر اينكه مسلمان يعنى تسليم پروردگار باشيد.
پیام ها
1- اصرار بر كفر ودر حال كفر مردن، دورى ابدى انسان را از رحمت الهى بدنبال دارد. «ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ ... عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ»
2- آنچه مهم است، پايان عمر انسان است كه آيا با ايمان مىميرد يا بىايمان. «ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ»
«1». اعراف، 38.
«2». يوسف، 101.
«3». بقره، 132.
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 250
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم