آیه 41 سوره نحل: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
جز (ویرایش مهدی موسوی (بحث) به آخرین تغییری که Quran انجام داده بود واگردانده شد)
سطر ۵۵: سطر ۵۵:
  
 
وكسانى‌كه پس از آنكه ستم ديدند در راه خدا هجرت كردند، بدون شك ما در همين دنيا جايگاه نيكوئى به آنان خواهيم داد و اگر مى‌دانستند البتّه پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود.
 
وكسانى‌كه پس از آنكه ستم ديدند در راه خدا هجرت كردند، بدون شك ما در همين دنيا جايگاه نيكوئى به آنان خواهيم داد و اگر مى‌دانستند البتّه پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود.
 
الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ «42»
 
 
(آنان) كسانى هستند كه صبر نمودند و بر پروردگارشان توكّل مى‌نمايند.
 
 
===نکته ها===
 
 
قرآن، در آيات متعدّدى درباره‌ى هجرت و آثار آن در دنيا و آخرت سخن گفته است.
 
 
چنانكه در آيه 100 سوره‌ى نساء مى‌فرمايد: «مَنْ يُهاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثِيراً وَ سَعَةً» يعنى هركس در راه خدا هجرت كند، در زمين جايگاه‌هاى بسيار و وسيع مى‌يابد.
 
 
اين آيه تعبير به‌ «هاجَرُوا فِي اللَّهِ» نموده كه طبيعتاً از «هجرت فى سبيل الله» خالص‌تر و دقيق‌تر است.
 
 
===پیام ها===
 
 
1- كسانى‌كه براى نشر دين يا حفظ دين و يا حفظ جانِ خود، از وطن ومال بگذرند و هجرت كنند به نتيجه مى‌رسند. وَ الَّذِينَ هاجَرُوا ... لَنُبَوِّئَنَّهُمْ‌
 
 
2- اگر قدرت مقابله با ظالم را ندارى، حقّ ندارى سلطه‌ى او را بپذيرى، بلكه بايد هجرت كنى. «هاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا»
 
 
3- هجرت، صبر و توكّل، رمز پيروزى در برابر دشمن است. هاجَرُوا ... صَبَرُوا ... يَتَوَكَّلُونَ‌
 
 
4- در برابر ستمگران، به ايمان، توكّل و مقاومت خود وابسته باشيد، نه‌
 
 
جلد 4 - صفحه 524
 
 
قدرت‌هاى بيگانه و خارجى. «صَبَرُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»
 
 
5- گشايش و آسايش، بدون تحمّل سختى هجرت، حاصل نمى‌شود. هاجَرُوا ... لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً
 
 
}}
 
}}
  
سطر ۹۲: سطر ۶۴:
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
  
الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (42)
 
 
بعد از آن وصف ايشان را فرمايد:
 
  
الَّذِينَ صَبَرُوا: مهاجرين آنانند كه بردبارى نمودند در طاعت الهى بر آزار و اذيت مشركين و معاندين دين مبين. وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ‌: و بر پروردگارشان توكل نمايند و تمام كارهايشان را به او واگذارند.
+
وَ الَّذِينَ هاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ (41)
  
تبصره: نزول قرآن مجيد براى تكميل جامعه بشريت و عمده آن تهذيب اخلاق است، يعنى تخليه از رذائل و تحليه به فضائل و لذا در آيات بيشمار تكرار و تأكيد آن را نمايد از جمله در اين آيه شريفه دو ركن ركين صفات حميده را
+
چون حق تعالى بيان فرمود انكار كفار را نسبت به بعث و قيامت و تمادى آنان در جهل و ضلالت؛ در چنين حالى اقدام نمايند بر ايذاء و اذيت مؤمنين در اين هنگام لازم آيد بر آنها مهاجرت، لذا حكم هجرت را بيان مى‌فرمايد:
  
جلد 7 - صفحه 207
+
وَ الَّذِينَ هاجَرُوا فِي اللَّهِ‌: و آن كسانى كه هجرت كردند در راه خدا از مكه به مدينه پيش از فتح مكه، لذا فرمود (لا هجرة بعد الفتح) و اين هجرت شرعى است و فرمايش (لا هجرة بعد ثلاث) هجرت لغوى باشد، يعنى نشايد كه مسلمانان از يكديگر جدا و رها شوند بيش از سه روز، پس اين اسم از اسماء مخصوصه است مانند صلاة و حج و صوم و غير آن. مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا: بعد از آنكه ظلم كردند ايشان را مشركين و حقشان را گرفتند و شكنجه نمودند به آنان و ايشان شش نفر بودند: بلال، صهيب، عمار، خباب، عابس، جبير. (ابو جنده).
  
بيان فرمايد:
+
قريش ايشان را عذاب مى‌كردند براى اينكه از اسلام برگردند، آيه شريفه در باره ايشان نازل شد كه كسانى كه مفارقت كردند وطن و اهل خود را به جهت حفظ دين و پيروى پيغمبرشان براى طلب رضاى الهى بعد از شكنجه معاندين.
  
يكى صبر يعنى بردبارى بر ناملايمات كه آن موجب آسانى كارها و اقدام به نيكى‌ها و سبب تحقق ايمان گردد، و لذا در حديث شريف تعبير به رأس فرموده.
+
لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً: هرآينه البته البته به خدا قسم نازل كنيم و فرود
  
در كافى‌ «1» از حضرت صادق عليه السّلام قال الصّبر من الايمان بمنزلة الرّاس من الجسد فاذا ذهب الرّأس ذهب الجسد، كذلك اذا ذهب الصّبر ذهب الايمان يعنى: صبر در ناملايمات نسبت به ايمان به منزله سر باشد نسبت به بدن، چنانچه هرگاه سر برود جسد هم مى‌رود، همچنين به رفتن صبر، ايمان هم خواهد رفت.
+
جلد 7 - صفحه 206
  
ركن دوم- توكل. يعنى واگذار نمودن امر خود را به خداى تعالى و به هيچ وجه از خود رأى و استقلالى نداشته باشد، بنابراين اصلاح كار او شود، زيرا مى‌داند هر چه خداوند در باره او جارى فرمايد، عين صلاح و خير خواهد بود، و موجب بى‌نيازى و بزرگوارى گردد.
+
آوريم ايشان را در دنيا جايگاه نيكو و آن مدينه طيبه باشد. يا آنكه در دنيا به ايشان احسان كنيم و يكفرد احسان نزول به مدينه طيبه است. وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ: و هرآينه ثواب آخرت مهمتر و بهتر باشد از آنچه عطا فرموديم ايشان را در دنيا. لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ‌: اگر بدانند كفار كه خداى تعالى جمع فرموده براى جماعت مؤمنين خير دارين را، هرآينه پيروى كنند ايشان را در دين، و ايمان آرند.
  
كافى‌ «2»- فرمود حضرت صادق: انّ الغنى و العزّ يجولان فاذا ظفرا بموضع التّوكل اوطنا. يعنى: غنى و عزّت جولان مى‌نمايند، وقتى ظفر يافتند به محل توكّل، قرار گيرند. پس نتيجه اين دو صفت حميده، تنظيم امور زندگانى شخصى و نوعى را به نظر عاقل بصير فراهم گرداند.
+
تنبيه: اين مقدمه ثابت شده كه فرامين سبحانى به قاعده اشتراك در تكليف شامل است تمام مكلفين را تا قيامت، بنابراين هجرت معهود گرچه اختصاص دارد به مهاجرين از مكه به مدينه، لكن چون مناط اين هجرت براى حفظ ديانت بوده، لذا در هر عصرى لازم باشد بر مؤمنين هجرت از اهل بدعت و ضلالت و كفر و معصيت، به جهت حفظ ناموس ديانت، و تحت اين آيه شريفه مندرج خواهند بود.
  
  
سطر ۱۴۶: سطر ۱۱۵:
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
الَّذِين‌َ صَبَرُوا وَ عَلي‌ رَبِّهِم‌ يَتَوَكَّلُون‌َ (42)
+
وَ الَّذِين‌َ هاجَرُوا فِي‌ اللّه‌ِ مِن‌ بَعدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُم‌ فِي‌ الدُّنيا حَسَنَةً وَ لَأَجرُ الآخِرَةِ أَكبَرُ لَو كانُوا يَعلَمُون‌َ (41)
 
 
‌اينکه‌ مهاجرين‌ كساني‌ هستند ‌که‌ ‌بر‌ اذيتهاي‌ مشركين‌ صبر كردند و ‌بر‌ خداي‌ ‌خود‌ توكل‌ ميكنند دو صفت‌ بزرگ‌ ‌که‌ ‌از‌ آثار ايمانست‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ مهاجرين‌ ‌که‌ هجرت‌ ‌آنها‌ ‌براي‌ ‌خدا‌ بوده‌ بيان‌ ميفرمايد.
 
 
 
اما صبر ‌در‌ قرآن‌ مجيد ميفرمايد: إِنَّما يُوَفَّي‌ الصّابِرُون‌َ أَجرَهُم‌ بِغَيرِ حِساب‌ٍ زمر ‌آيه‌ 13 و ‌در‌ حديث‌ ‌است‌
 
 
 
الصبر ‌من‌ الايمان‌ بمنزلة الرأس‌ ‌من‌ الجسد فمن‌ ‌لا‌ صبر ‌له‌ ‌لا‌ ايمان‌ ‌له‌
 
  
و ‌از‌ ‌براي‌ صبر سه‌ درجه‌ بيان‌ كردند «1» صبر ‌بر‌ بليات‌ و مصائب‌ 300 درجه‌ «2» صبر ‌بر‌ عبادت‌ و اطاعت‌ 600 درجه‌ «3» صبر ‌بر‌ ترك‌ معاصي‌ و مخالفت‌ هواي‌ نفس‌ 900 درجه‌ و اما توكل‌ ‌در‌ قرآن‌ مجيد ‌است‌.
+
و كساني‌ ‌که‌ هجرت‌ كردند ‌از‌ مكّه‌ ‌به‌ مدينه‌ ‌براي‌ تشرف‌ خدمت‌ حضرت‌ رسالت‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و اله‌ و سلّم‌ قربة ‌الي‌ اللّه‌ خالصا لوجه‌ اللّه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ اينكه‌ بآنها ‌از‌ طرف‌ كفار و مشركين‌ ظلم‌ وارد ‌شده‌ ‌بود‌ و بسيار ظلم‌ كشيده‌ بودند جا ميدهيم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ جايگاه‌ بسيار نيك‌ ‌در‌ دنيا و ‌هر‌ آينه‌ اجر آخرت‌ بسيار بزرگتر ‌است‌ ‌اگر‌ بودند ميدانستند.
  
وَ مَن‌ يَتَوَكَّل‌ عَلَي‌ اللّه‌ِ فَهُوَ حَسبُه‌ُ إِن‌َّ اللّه‌َ بالِغ‌ُ أَمرِه‌ِ طلاق‌ ‌آيه‌ 3 و ‌از‌ لوازم‌ توحيد افعاليست‌ و ‌از‌ ‌براي‌ توحيد افعالي‌ چهار مرتبه‌ گفتند «1» بزبان‌ اقرار مي‌كند ‌که‌ تمام‌ امور تحت‌ مشيت‌ الهيست‌ و لكن‌ قلبا مستند باسباب‌ و وسائط ميداند و ‌اينکه‌ توحيد منافقين‌ ‌است‌.
+
(توضيحا) مسلمين‌ مكه‌ ‌پس‌ ‌از‌ هجرت‌ حضرت‌ رسالت‌ بمدينه‌ بيشتر گرفتار ظلم‌ مشركين‌ شدند، بعلاوه‌ دست‌ ‌آنها‌ ‌از‌ دامن‌ حضرت‌ رسالت‌ كوتاه‌ شد و دست‌رسي‌ باحكام‌ دين‌ و وظائف‌ شرعيه‌ ‌خود‌ نداشتند كساني‌ ‌که‌ متمكن‌ ‌از‌ هجرت‌ بودند ‌از‌ منازل‌ و اموال‌ و بستگان‌ ‌خود‌ چشم‌ پوشيدند و هجرت‌ كردند بمدينه‌ و ‌اينکه‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ واجب‌ ‌بود‌ و ‌آنها‌ ‌را‌ مهاجرين‌ گفتند و ‌در‌ فقه‌ ‌هم‌ متعرض‌ هستند كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ محلي‌ باشند ‌که‌ دست‌رس‌ باحكام‌ دين‌ نباشند واجب‌ ‌است‌ مسافرت‌ كنند بمحلي‌ ‌که‌ دست‌رس‌ ‌آنها‌ ‌باشد‌ اخذ احكام‌، مثل‌ كساني‌ ‌که‌ امروز ‌در‌ بلاد كفر ‌ يا ‌ بعض‌ بلاد ‌که‌ عالم‌ ندارند حرام‌ ‌است‌ توقف‌ ‌آنها‌ و واجبست‌ ‌با‌ فرض‌ تمكن‌ مسافرت‌ بمحلي‌ ‌که‌ دست‌ رس‌ ‌آنها‌ ‌باشد‌ اخذ احكام‌ و تكاليف‌ لازمه‌ و آيات‌ و اخبار ‌در‌ وجوب‌ ‌آن‌ بسيار داريم‌ مثل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌:
  
«2» قلبا ‌هم‌ معتقد ‌است‌ لكن‌ رسوخ‌ ‌در‌ قلب‌ نكرده‌ و متوجه‌ باسباب‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ توحيد عوام‌ ‌است‌.
+
الَّذِين‌َ تَوَفّاهُم‌ُ المَلائِكَةُ ظالِمِي‌ أَنفُسِهِم‌ قالُوا فِيم‌َ كُنتُم‌ قالُوا كُنّا مُستَضعَفِين‌َ فِي‌ الأَرض‌ِ قالُوا أَ لَم‌ تَكُن‌ أَرض‌ُ اللّه‌ِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها ‌الي‌ آخر الآيات‌ نساء ‌آيه‌ 99 شرحش‌ گذشت‌ لذا ميفرمايد:
  
«3» رسوخ‌ ‌در‌ قلب‌ كرده‌ و اسباب‌ ‌را‌ بمنزله‌ آلات‌ ميداند و توكل‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ مرتبه‌ پيدا مي‌شود و ‌اينکه‌ توحيد خواص‌ ‌است‌.
+
وَ الَّذِين‌َ هاجَرُوا ‌از‌ مراكز ‌خود‌ بسوي‌ مدينه‌ ‌في‌ اللّه‌ جهت‌ اطاعت‌ امر الهي‌ و اخذ احكام‌ دين‌ مِن‌ بَعدِ ما ظُلِمُوا ‌از‌ اذيتها و تعديات‌ مشركين‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ لَنُبَوِّئَنَّهُم‌.
  
«4» بكلي‌ نظر باسباب‌ ندارد نميخواهد جز ‌خدا‌ نمي‌بيند جز ‌خدا‌ و ميگويد ‌لا‌ مؤثر ‌في‌ الوجود الا اللّه‌ و ‌اينکه‌ توحيد انبياء و اولياء ‌است‌ ‌که‌ تعبير خاص‌ الخاص‌ مي‌كنند.
+
‌در‌ مدينه‌ بهترين‌ مكانها ‌في‌ الدنيا ‌در‌ همين‌ دار دنيا حسنة جايگاه‌ بسيار خوب‌ و لاجر الاخرة بهشت‌ و حور و قصور و ساير نعم‌ الهي‌ و مثوبات‌ (اكبر)
  
جلد 12 - صفحه 127
+
جلد 12 - صفحه 126
  
(تنبيه‌) تمام‌ مهاجرين‌ ‌اينکه‌ نحو نبودند ميان‌ ‌آنها‌ منافقين‌ و ضعفاء ايمان‌ بسيار بودند مشايخ‌ ثلاثه‌ و بني‌ اميه‌ و اتباع‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ جزو مهاجرين‌ بودند الَّذِين‌َ صَبَرُوا ‌آن‌ مهاجرين‌ ‌که‌ مورد ‌آيه‌ قبل‌ بودند ‌که‌ ميفرمايد هجرت‌ ‌آنها‌ للّه‌ بوده‌ و مشمول‌ لنبوئنهم‌ ‌في‌ الدنيا حسنة و ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌در‌ آخرت‌ اجر اكبر هست‌ كساني‌ هستند ‌که‌ داراي‌ مقام‌ صبر هستند وَ عَلي‌ رَبِّهِم‌ يَتَوَكَّلُون‌َ
+
بلكه‌ قابل‌ مقايسه‌ نيست‌ ‌با‌ دنيا و جميع‌ ‌ما ‌فيها‌ چون‌ زائل‌ و دائر وفا نيست‌ هيچ‌ ثباتي‌ و بقايي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ نيست‌ و آخرت‌ دار باقي‌ ‌است‌ ابد الآباد لَو كانُوا يَعلَمُون‌َ لكن‌ نوع‌ بشر آخرت‌ ‌را‌ نسيه‌ ميدانند و دنيا ‌را‌ نقد مثل‌ عمر سعد.
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۷۵: سطر ۱۳۸:
 
]
 
]
  
(آیه 42)- سپس در این آیه، این مهاجران راستین و پر استقامت و با ایمان را
+
اشاره
 +
 
 +
(آیه 41)
 +
 
 +
شأن نزول:
 +
 
 +
در شأن نزول این آیه و آیه بعد چنین نقل کرده‌اند که گروهی از مسلمانان مانند «بلال» و «عمار یاسر» و «صهیب» و «خبّاب» پس از اسلام آوردن در مکه سخت تحت فشار بودند، و برای تقویت اسلام و رساندن صدای خود به دیگران، پس از هجرت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به «مدینه» هجرت کردند، در این میان «صیهب» که مرد مسنّی بود به مشرکان مکه چنین پیشنهاد کرد: بیایید اموال مرا بگیرید و بگذارید به «مدینه» بروم، آنها موافقت کردند.
 +
 
 +
آیه نازل شد و پیروزی او و امثال او را در این جهان و جهان دیگر بازگو کرد.
 +
 
 +
تفسیر:
 +
 
 +
پاداش مهاجران- در تعقیب آیات گذشته که از منکران قیامت و مشرکان لجوج سخن می‌گفت، این آیه از مهاجران راستین و پاکباز سخن می‌گوید، تا وضع دو گروه در مقایسه با یکدیگر روشن گردد.
  
ج2، ص570
+
نخست می‌گوید: «آنها که پس از ستم دیدن در راه خدا، هجرت کردند، در این دنیا جایگاه و مقام خوبی به آنها می‌دهیم» (وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً). چرا که آنها با نهایت اخلاص برای گسترش دعوت اسلام به تمام زندگی خویش پشت پا زدند.
  
با دو صفت توصیف کرده، می‌گوید: «آنها کسانی هستند که شکیبایی و صبر و استقامت را پیشه خود ساخته، و توکل و تکیه آنها بر پروردگارشان است» (الَّذِینَ صَبَرُوا وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ).
+
این پاداش دنیای آنهاست «اما پاداش آخرت، اگر بدانند، بسیار بزرگتر است» (وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۸۷: سطر ۱۶۲:
  
 
==تفسیر های فارسی==
 
==تفسیر های فارسی==
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=16 |آیه=42}}===
+
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=16 |آیه=41}}===
==={{تفسیر خسروی|سوره=16 |آیه=42}}===
+
==={{تفسیر خسروی|سوره=16 |آیه=41}}===
==={{تفسیر عاملی|سوره=16 |آیه=42}}===
+
==={{تفسیر عاملی|سوره=16 |آیه=41}}===
==={{تفسیر جامع|سوره=16 |آیه=42}}===
+
==={{تفسیر جامع|سوره=16 |آیه=41}}===
  
 
==تفسیر های عربی==
 
==تفسیر های عربی==
==={{تفسیر المیزان|سوره=16 |آیه=42}}===
+
==={{تفسیر المیزان|سوره=16 |آیه=41}}===
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=16 |آیه=42}}===
+
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=16 |آیه=41}}===
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=16 |آیه=42}}===
+
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=16 |آیه=41}}===
==={{تفسیر الصافی|سوره=16 |آیه=42}}===
+
==={{تفسیر الصافی|سوره=16 |آیه=41}}===
==={{تفسیر الکاشف|سوره=16 |آیه=42}}===
+
==={{تفسیر الکاشف|سوره=16 |آیه=41}}===
 
</tabber>
 
</tabber>
  

نسخهٔ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۱

مشاهده آیه در سوره

وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً ۖ وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<40 آیه 41 سوره نحل 42>>
سوره : سوره نحل (16)
جزء : 14
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و آنان که در راه خدا مهاجرت کردند پس از آنکه ستمها (در وطن خود از کافران) کشیدند ما در دنیا به آنها جایگاه آسایش و نیکو می‌دهیم در صورتی که اگر بدانند اجری که در آخرت به آنها عطا خواهیم کرد بزرگتر (و بسیار بهتر و نیکوتر) است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Those who migrate for the sake of Allah after they have been wronged, We will surely settle them in a good place in the world, and the reward of the Hereafter is surely greater, had they known

معانی کلمات آیه

«فِی اللهِ»: به خاطر خدا و برای رضایت او. «لَنُبَوِّئَنَّهُمْ»: ایشان را حتماً اسکان می‌دهیم. بی‌گمان برای ایشان تهیّه می‌بینیم. «حَسَنَةً»: نیک و زیبا. صفت موصوف محذوفی است و مراد شهر مدینه است و تقدیر چنین می‌شود: داراً حَسَنَةً. مَبَاءَةً حَسَنَةً. مَعیشَةً حَسَنَةً.و ... نصب آن به خاطر ظرف بوده است، و یا این که مفعول دوم (لَنُبَوِّئَنَّهُمْ) است اگر به معنی (لَنُعْطِیَنَّهُمْ) گرفته شود. «لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ»: اگر مخالفان مؤمنان می‌دانستند. یا اگر مؤمنان می‌دانستند؛ که در این صورت مراد دیدن به جای شنیدن است، والاّ مهاجران می‌دانستند که پاداش آن جهان از پاداش این جهان بهتر و والاتر است و به همین خاطر ترک خانه و کاشانه کرده‌اند و در راه نجات دین و ایمان کوشیده‌اند.

نزول

«شیخ طوسى» گویند: این آیه درباره عمار و صهیب و امثال آن‌ها نازل شده، هنگامى که آنها را در مکه به عذاب و شکنجه انداخته بودند.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ الَّذِينَ هاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ «41»

وكسانى‌كه پس از آنكه ستم ديدند در راه خدا هجرت كردند، بدون شك ما در همين دنيا جايگاه نيكوئى به آنان خواهيم داد و اگر مى‌دانستند البتّه پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود.

پانویس

  1. پرش به بالا صاحب مجمع البیان گوید: این آیه درباره کسانى که در مکه به شکنجه و عذاب کفار مبتلا بودند مانند صهیب و عمار و بلال و خباب و دیگران نازل شده و خداوند آن‌ها را از دست کفار خلاص نموده به مدینه رسانید. گویند: صهیب به اهل مکه گفته بود من مرد بزرگى هستم و اگر با شما مى بودم به شما نفعى می‌رسانیدم و اگر بر ضد شما بودم ضررى به شما وارد نمى کردم. بنابراین اموال مرا بگیرید و مرا رها کنید. اهل مکه مال‌هاى او را دادند سپس صهیب نزد پیامبر مهاجرت کرد. ابوبکر به او گفت: اى صهیب در این معامله بهره‌برده اى و نیز روایت کنند که عمر بن الخطاب هر وقت به یکى از مهاجرین چیزى مى بخشید، مى گفت: بگیر آن را زیرا چیزى است که خدا به تو در دنیا وعده داده است و آنچه باید بعد به تو بدهد بهتر از این است سپس این آیه را تلاوت نمود.

منابع