امام حسن عسکری علیه السلام: تفاوت بین نسخهها
(←انشعاب های امامت بعد از شهادت امام هادی (علیه اسلام)) |
(←مشکل شیعیان برای دیدن امام) |
||
سطر ۷۶: | سطر ۷۶: | ||
علی بن جعفر از حلبی نقل می کند: در یکی از روزها که قرار بود امام به دار الخلافه برود ما در عسکر به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی بدین مضمون به ما رسید: | علی بن جعفر از حلبی نقل می کند: در یکی از روزها که قرار بود امام به دار الخلافه برود ما در عسکر به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی بدین مضمون به ما رسید: | ||
ألّا یسلمنّ علیّ أحد و لا یشیر الیّ بیده و لا یؤمئ فإنّکم لا تؤمنون علی أنفسکم. <ref>الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 439؛ الصراط المستقیم، ج 1، ص 207</ref> | ألّا یسلمنّ علیّ أحد و لا یشیر الیّ بیده و لا یؤمئ فإنّکم لا تؤمنون علی أنفسکم. <ref>الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 439؛ الصراط المستقیم، ج 1، ص 207</ref> | ||
− | کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا که در امان نیستید. | + | کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا که در امان نیستید!. |
این روایت به خوبی نشان می دهد که دستگاه خلافت تا چه حد روابط امام با شیعیانش را زیر نظر داشته و آن را کنترل می کرده است. | این روایت به خوبی نشان می دهد که دستگاه خلافت تا چه حد روابط امام با شیعیانش را زیر نظر داشته و آن را کنترل می کرده است. | ||
+ | |||
+ | === موقعیت امام در سامرا === | ||
+ | امام عسکری علیه السّلام اگر چه بسیار جوان بود، ولی به دلیل موقعیت بلند علمی و اخلاقی، به ویژه رهبری شیعیان و اعتقاد بی شائبه آنان به امام و احترام بی چون و چرای مردم از وی، شهرت فراوانی پیدا کرده بود. | ||
+ | |||
+ | سعد بن عبد الله اشعری از علمای معروف شیعه می گوید: | ||
+ | در شعبان سال 278- هیجده سال پس از رحلت امام علیه السّلام- در مجلس احمد بن عبید الله بن خاقان «2»- که آن روزها مسئولیت خراج قم را بر عهده داشت و به آل محمد و مردم قم نیز عداوت می ورزید- نشسته بودیم. سخن از طالبیون ساکن سامرا و مذهب و موقعیت آنان در پیش حاکم به میان آمد، احمد گفت: من کسی از علویان را چون حسن بن علی عسکری علیه السّلام در سامرا ندیده و نشنیده بودم که این چنین به وقار و عفاف و زیرکی و بزرگ منشی در میان اهل بیت خود شناخته شده و پیش سلطان و بنی هاشم محترم باشد، چنان که او را بر افراد مسن حتی امراء و وزراء و منشیان نیز برتری می دادند. روزی من بالای سر پدرم ایستاده بودم؛ آن روز پدرم برای دیدار با مردم نشسته بود. یکی از حاجبان وارد شد و گفت: ابن الرضا در بیرون در ایستادهوی به گفتگو پرداخت. در سخنان خود، او را با کنیه- که حاکی از احترام او بود- مورد خطاب قرار می داد و مرتب می گفت: پدر و مادرم فدایت ....<ref>بحار الانوار، ج 50، ص 325؛ الکافی، ج 1، ص 505؛ الغیبه، طوسی، صص 131- 132؛ کمال الدین، ج 1، ص 40- 41؛ اعلام الوری، صص 357- 359؛ الارشاد، ص 338- 340؛ کشف الغمه، ج 1، ص 407</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
نسخهٔ ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۲۱
[[|250px|center]] | |
مقام | امام یازدهم |
نام | حسن |
القاب | عسگری |
کنیه | ابومحمد |
پدر | امام هادی علیه السلام |
مادر | حديثه خاتون |
زادروز | هشتم ربیع الثانی يا بيست و چهارم ربيع الاول سال دويست و سي و دو هجري. |
زادگاه | مدینه |
مدت امامت | 6 سال |
مدت عمر | 28 سال |
تاریخ شهادت | هشتم ربیع الاول سال دويست و شصت هجري. |
علت شهادت | به وسيله زهر |
قاتل | معتمد خليفه چهاردهم عباسي لعنت الله عليه |
مدفن | سامرا |
ابومحمد حسن بن علی عسکري علیهما السّلام یازدهمین امام شیعیان است که در ماه ربیع ثانی سال 231 یا 232 هجری چشم به جهان گشود. پدر ایشان امام هادی علیه السلام و مادر ایشان حُدَیث یا حديثه خاتون بودند. حضرت پس از شهادت پدر بزرگوارشان در سال 254 به امامت رسیدند و در سال 260 هجری به وسیله زهری که به دستور معتمد عباسی به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند.ایشان پدر حجت خدا بر زمین،امام زمان عجل الله فرجه الشریف می باشند.
محتویات
ولادت حضرت
تاریخ تولد
آن حضرت در ربیع الثانی- روز دهم [۱] یا هشتم [۲] یا چهارم[۳] - سال 232- به نقل خطیب [۴] 231- چشم به جهان گشود و 28 سال زندگی کرد. [۵] ابن خلّکان تولد ایشان را روز پنجشنبه یکی از ماههای سال 231 دانسته و قول دیگری را نیز که ششم ربیع الآخر سال 232 میباشد، نقل کرده است. [۶] مسعودی سن آن حضرت را به هنگام شهادت 29 سال دانسته است. [۷] بنابراین او باید تولد آن حضرت در سال 231 را معتبر بداند.
مکان تولد
در اینکه کدام سرزمین با ولادت حضرت متبرك شد میان مورخان اختلاف است و دو نظر ارائه شده است:
در روز هفتم ولادت حضرت نیز امام هادي علیه لسلام - موهاي سرشان را تراشیدند و همسنگ آن طلا - یا نقره - به فقرا صدقه دادند و گوسفندي به عنوان عقیقه ذبح کردند.امام هادي تمام دستورات و مستحبات اسلامی را که حق فرزند بر پدرش است به جا آوردند.
مادر حضرت
مادر بزرگوار حضرت پاکترین، پارساترین، پاکدامن ترین و والاترین بانوی زمان خود بودند و راویان، ایشان را از بانوان عارفه و صالحه برشمرده اند. نام مادر امام را حُدَیث یا حدیثه گفته اند. برخی منابع مهم نام وی را حدیث یا سلیل که ممکن است لقب او باشد، ذکر کرده اند. در تعلیقه کتاب «کمال الدین» شیخ صدوق چنین آمده است: المشهور اسمها حُدَیث مصغراً أو سلیل.[۱۰]
کنیه،القاب و شمایل حضرت
کنیه امام
امام هادی فرزند بزرگوار خود را به «أبومحمد» [۱۱] که نام امام منتظر، محمدالمهدی، بزرگ مصلح بشریت و موعود امت های روی زمین و مستضعفان جهان است مکنی ساختند.
القاب امام
القاب حضرت آینه ی صفات برجسته و گرایشهای والای ایشان است، این القاب عبارتند از:
- خالص :ایشان از هر آلایش و پلیدی پاک بودند.[۱۲]
- هادی:ایشان نماد هدایت و نشانه ی راهیابی و حرکت در صراط مستقیم برای عالمیان بودند. [۱۳]
- عسکری: سامرا یک منطقه ی نظامی به شمار می رفت و امام را به خاطر اقامت در آنجا (یا محله ای از آنجا) «عسکری» لقب دادند. لازم به ذکر است همانطور که مورخان تصریح کرده اند اگر در جایی لقب «عسکری» به تنهایی بکار رود مراد امام حسن عسکری است نه پدرشان. [۱۴]
- زکی:ایشان شریف ترین و پاک نهادترین انسان روزگار خود بودند جان و دل خود را پاک کرده در راه اعمال نیک پرورش داده بودند. [۱۵]
- خاص:خداوند ایشان را با فضائل و اجابت دعا، ویژه و خاص خود گردانیده بود. [۱۶]
- صامت:ایشان خاموش بودند و جز به یاد خدا، تعلیم و حکمت گویی، لب نمی گشودند. [۱۷]
- سراج:ایشان چراغی بودند در تیرگی ها و مردم را به صلاح و تقوا راهنمایی می کردند. [۱۸]
- تقی:ایشان پرهیزگارترین انسان زمان خود بودند و بیش از هر کس پاسدار احکام دین و متکی به پروردگار به شمار می رفتند. [۱۹]
- ابن الرضا عنوانی است که امام جواد و امام عسکری علیهما السّلام هر دو به آن شهرت یافته اند. [۲۰]
شمایل امام
احمد بن عبیدالله بن خاقان، خصوصیات ظاهری و رخسار حضرت را چنین توصیف می کند: «امام گندمگون، درشت چشم، نیکوقامت، خوبروی و خوش اندام بود و هیبت و جلالی تمام داشت» [۲۱]
همچنین گروهی رخسار امام را گندمگون مایل به سپید دانسته اند.[۲۲]
دوران امامت حضرت
با شهادت امام هادی علیه السّلام در سال 254 و به تنصیص آن حضرت، فرزندش امام عسکری علیه السّلام به سمت امامت شیعیان اثنی عشری منصوب گردید. روایاتی که در وصیت و تنصیص امام هادی علیه السّلام درباره امامت فرزندش وارد شده، در بسیاری از کتب حدیث و تاریخ شیعه، فراوان به چشم می خورد.[۲۳].امام هادی (علیه السلام) در وصف فرزند خویش می فرمایند:«فرزندم ابومحمد اصیل ترین چهره ی خاندان نبوی و استوارترین حجت است. او بزرگ فرزندانم و جانشین من است و امامت و احکام آن به سوی او بازمی گردد»[۲۴]
انشعاب های امامت بعد از شهادت امام هادی (علیه اسلام)
با توجه به این وصیت و تنصیص امام هادی علیه السّلام، که از نظر شیعیان نشانه صحت امامت امام بعدی است، آنان امام حسن عسکری علیه السّلام را به امامت پذیرفتند. یکپارچگی شیعیان، به جز شماری اندک، خود دلیلی بر مقبولیت این امر در جامعه شیعه در آن روزگار است.امّا عده ای دچار انحراف شدند:
- عده ای به امامت محمد بن علی هادی(سید محمد) (که در زمان حیات پدرش امام هادی علیه السّلام وفات کرد) گرویدند.
- تعداد انگشت شماری جعفر بن علی الهادی را امام خود دانستند.پیروان جعفر بن علی «جعفریه خلّص» لقب یافتند.[۲۵]
مسعودی، شیعه را از پیروان امام عسکری و فرزندش می داند که این فرقه در تاریخ به «قطعیّه» معروف شده اند. [۲۶] عنوان قطعیه اشاره به گروهی است که نوعا نه به مهدویت امام رحلت کرده بلکه بر رحلت امام پیشین قطع کرده و امامت امام بعدی را پذیرفته اند.
امام در سامرا
سال هایی که امام در این شهر می زیست بجز چند نوبتی که به زندان افتاد در صورت ظاهر همانند یک شهروند عادی زندگی می کرد. طبعا رفتار وی به طور محتاطانه ای زیر نظر حکومت قرار داشت. روشن است که امام عسکری علیه السّلام همانند سایر امامان، در صورت داشتن اختیار و آزادی، نه سامرا بلکه مدینه را برای زندگی انتخاب می کردند. در واقع اقامت طولانی ایشان در سامرا جز نوعی بازداشت از طرف خلیفه قابل توجیه نیست.به همین جهت از امام خواسته بودند حضور خود را در سامرا، به طور مداوم به آگاهی حکومت برساند؛ چنان که طبق نقل یکی از خدمتکاران امام، آن حضرت هر دوشنبه و پنجشنبه مجبور بود در دار الخلافه حاضر شود.[۲۷]
مشکل شیعیان برای دیدن امام
شیعیان برای دیدن امام مشکل داشتند؛ آن گونه که یک بار، تنها موقعی که خلیفه برای دیدن «صاحب البصره» می رفت، و امام را نیز همراه خویش می برد، اصحاب امام در طول راه خود را برای دیدن آن حضرت آماده می کردند [۲۸] از این روایت به خوبی می توان فهمید که در زندگی امام حد اقل دورانی وجود داشته که امکان دیدار مستقیم با آن بزرگوار در خانه اش نبوده است.
علی بن جعفر از حلبی نقل می کند: در یکی از روزها که قرار بود امام به دار الخلافه برود ما در عسکر به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی بدین مضمون به ما رسید: ألّا یسلمنّ علیّ أحد و لا یشیر الیّ بیده و لا یؤمئ فإنّکم لا تؤمنون علی أنفسکم. [۲۹] کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا که در امان نیستید!.
این روایت به خوبی نشان می دهد که دستگاه خلافت تا چه حد روابط امام با شیعیانش را زیر نظر داشته و آن را کنترل می کرده است.
موقعیت امام در سامرا
امام عسکری علیه السّلام اگر چه بسیار جوان بود، ولی به دلیل موقعیت بلند علمی و اخلاقی، به ویژه رهبری شیعیان و اعتقاد بی شائبه آنان به امام و احترام بی چون و چرای مردم از وی، شهرت فراوانی پیدا کرده بود.
سعد بن عبد الله اشعری از علمای معروف شیعه می گوید: در شعبان سال 278- هیجده سال پس از رحلت امام علیه السّلام- در مجلس احمد بن عبید الله بن خاقان «2»- که آن روزها مسئولیت خراج قم را بر عهده داشت و به آل محمد و مردم قم نیز عداوت می ورزید- نشسته بودیم. سخن از طالبیون ساکن سامرا و مذهب و موقعیت آنان در پیش حاکم به میان آمد، احمد گفت: من کسی از علویان را چون حسن بن علی عسکری علیه السّلام در سامرا ندیده و نشنیده بودم که این چنین به وقار و عفاف و زیرکی و بزرگ منشی در میان اهل بیت خود شناخته شده و پیش سلطان و بنی هاشم محترم باشد، چنان که او را بر افراد مسن حتی امراء و وزراء و منشیان نیز برتری می دادند. روزی من بالای سر پدرم ایستاده بودم؛ آن روز پدرم برای دیدار با مردم نشسته بود. یکی از حاجبان وارد شد و گفت: ابن الرضا در بیرون در ایستادهوی به گفتگو پرداخت. در سخنان خود، او را با کنیه- که حاکی از احترام او بود- مورد خطاب قرار می داد و مرتب می گفت: پدر و مادرم فدایت ....[۳۰]
پانویس
- ↑ مسار الشیعة، ص 30
- ↑ اعلام الوری، ص 367
- ↑ مصباح کفعمی، ص 530
- ↑ تاریخ بغداد، ج 12، ص 57
- ↑ کافی، ج 1، ص 503
- ↑ وفیات الاعیان، ج 2، ص 94؛ الائمة الاثنی عشر، ابن طولون، ص 113
- ↑ مروج الذهب، ص 4، ص 112
- ↑ اخبار الدول، ص 117 . بحر الانساب، ص 2. تحفۀالامام، ص 86 و علل الشرایع
- ↑ جواهر الاحکام، کتاب الحج.
- ↑ کمال الدین، شیخ صدوق، ص3٠٧
- ↑ اخبار الدول، ص 117 . بحرالانساب، ص 2. تحفۀالانام، ص 86 و النجوم الزاهرة، ج 3، ص 32
- ↑ اخبار الدول، ص 117 و بحرالانساب، ص 2
- ↑ بحرالانساب، ص 2
- ↑ بحرالانساب، ص 2
- ↑ تحفۀالانام، ص 87 . بحار، ج 50 ، ص 236 (و در اخبارالدول و کتب دیگر، الخالص آمده است).
- ↑ تحفۀالانام، ص 8
- ↑ تحفۀالانام، ص 8
- ↑ جوهرة الکلام، ص 1
- ↑ سفینۀالبحار، ج 1، ص 259
- ↑ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 421؛ بحار الانوار، ج 50، ص 236؛ نور الابصار، ص 166
- ↑ بحارالانوار، ج 50 ، ص 3
- ↑ بحار، ج 50 ، ص 238 و اخبار الدول، ص 1
- ↑ الغیبه، طوسی، ص 120- 122؛ کشف الغمّه، ج 2، صص 404- 407؛ الارشاد، ص 335؛ روضه الواعظین، ص 247؛ بحار الانوار، ج 50، صص 239- 246
- ↑ اعیان الشیعه، ج 4، ق 3، ص 2
- ↑ المقالات و الفرق، ص 101
- ↑ مروج الذهب، ج 4، ص 112
- ↑ الغیبه، طوسی، ص 129، در بعضی نسخه ها «دار العامه» آمده که گویا منظور همان «دار الخلافه» است.
- ↑ الکافی، ج 1، ص 509؛ الارشاد، ص 387؛ اعلام الوری، ص 370؛ کشف الغمه، ج 2، ص 425؛ الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 444؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 208
- ↑ الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 439؛ الصراط المستقیم، ج 1، ص 207
- ↑ بحار الانوار، ج 50، ص 325؛ الکافی، ج 1، ص 505؛ الغیبه، طوسی، صص 131- 132؛ کمال الدین، ج 1، ص 40- 41؛ اعلام الوری، صص 357- 359؛ الارشاد، ص 338- 340؛ کشف الغمه، ج 1، ص 407
منابع
(1). سیره پیشوایان: نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم علیهمالسلام، مهدی پیشوایی؛ با مقدمه جعفر سبحانی. قم؛ موسسه امام صادق علیهالسلام ، 1372.
(2). فروغ هدایت در سیرهی امام عسکری علیهالسلام، محمد عابدی، کوثر، ش 60، زمستان 1382.
چهارده معصوم علیهم السلام |
↓ اسامی ↓ |
حضرت محمد صلی الله علیه و آله • حضرت فاطمه سلام الله علیها امام علی علیه السلام • امام حسن علیه السلام • امام حسین علیه السلام • امام سجاد علیه السلام • امام باقر علیه السلام • امام صادق علیه السلام • امام کاظم علیه السلام • امام رضا علیه السلام • امام جواد علیه السلام • امام هادی علیه السلام • امام حسن عسکری علیه السلام • امام زمان عجل الله تعالی فرجه |
↓ مفاهیم وابسته ↓ |
اهل البیت علیهم السلام • عصمت • پنج تن • عترت • سادات • اهل الذکر • اکمال دین • اولی الأمر |
↓ آیات و احادیث مرتبط ↓ |
آیه تطهیر • آیه امامت • آیه اکمال • حدیث ثقلین • حدیث سفینه • حدیث یوم الدار • حدیث طیر مشوی |