خبر واحد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
'''کلیدواژه: خبر واحد، تعریف خبر واحد، قرائن وثوق به صدور روایت، حکم خبر واحد'''
  
 +
==تعاریف خبر واحد<ref>بحث‌های مقارن در علم الحدیث(3)، محمد رحمانی؛ اخبار تقریب ـ شماره 36، آذر 78.</ref>==
  
 +
* شهید ثانی: آحاد و هو ما لاینتهی الی المتواتر منه، ای عن الخبر، سواء کان الراوی واحدا ام اکثر؛<ref>الدرایة فی علم مصطلح الحدیث، نجف، مطبعة النعمان، ص15.</ref> خبر آحاد، عبارت است از خبری که به حد متواتر نمی‌رسد چه راوی آن یک نفر باشد و یا بیشتر.
  
 +
* صاحب معالم: خبرالواحد هو مالم یبلغ حد التواتر سواء کثرت رواته ام قلت و لیس شانه افاده العلم بنفسه؛<ref>معالم الاصول، ‌انتشارات اسلامیه، ص186.</ref> خبر واحد، خبری است که به حد تواتر نرسد چه راویانش زیاد باشند یا کم و شان آن به تنهایی حصول علم نباشد.
  
 +
* علامه حلی: خبر الواحد هو ما یفید الظن و ان تعدد المخبر؛<ref>مبادی، الوصول، ص203.</ref> خبر واحد، خبری است که افاده ظن می‌کند، هر چند راویانش متعدد باشند.
  
== تعاریف خبر واحد<ref> بحث‌های مقارن در علم الحدیث (3)، محمد رحمانی؛ اخبار تقریب ـ شماره 36، آذر 78.</ref> ==
+
==منظور شیخ طوسی از خبر واحد==
  
 +
با توجه به مقدمه [[شیخ طوسی]] در استبصار منظور ایشان از خبر واحد خبری است که متواتر نباشد یا با قرینه‌ای که موجب علم بدان می‌گردد، همراه نباشد و این قرائن عبارتند از:
  
شهید ثانی: آحاد و هو ما لاینتهی الی المتواتر منه، ای عن الخبر، سواء کان الراوی واحدا ام اکثر؛<ref> الدرایة فی علم مصطلح الحدیث، نجف، مطبعة النعمان، ص 15.</ref> خبر آحاد، عبارت است از خبری که به حد متواتر نمی‌رسد چه راوی آن یک نفر باشد و یا بیشتر.
+
# مطابقت با ادله عقل و مقتضای آن
 +
# مطابقت با ظاهر قرآن
 +
# مطابقت با سنت قطعی
 +
# مطابقت با اجماع مسلمین
 +
# مطابقت با اجماع فرقه محقه (شیعه اثنی عشری).<ref>و ‌ما ‌ليس‌ به متواتر ‌علي‌ ضربين‌ فضرب‌ ‌منه‌ يوجب‌ العلم‌ ‌أيضا‌، و ‌هو‌ ‌کل‌ خبر تقترن‌ اليه‌ قرينة توجب‌ العلم‌، و ‌ما يجري‌ ‌هذا‌ المجري‌ ‌يجب‌ ايضا العمل‌ ‌به‌، و ‌هو‌ لاحق‌ بالقسم‌ ‌الأوّل‌، والقرائن‌ أشياء كثيرة ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة لادلة العقل‌ و مقتضاه‌، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة لظاهر القرآن‌: إما لظاهره‌ ‌أو‌ عمومه‌ او دليل‌ خطابه‌ ‌أو‌ فحواه‌، فكل‌ّ ‌هذه‌ القرائن‌ توجب‌ العلم‌ و تخرج‌ الخبر ‌عن‌ حيّز الآحاد و تدخله‌ ‌في‌ باب‌ المعلوم‌، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقه‌ للسنة المقطوع‌ ‌بها‌ إما صريحا ‌أو‌ دليلا ‌أو‌ فحوي‌ ‌أو‌ عموما، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة ‌لما‌ اجمع‌ المسلمون‌ ‌عليه‌، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة ‌لما‌ اجمعت‌ ‌عليه‌ الفرقة المحقّة فان‌ جميع‌ ‌هذه‌ القرائن‌ تخرج‌ الخبر ‌من‌ حيّز الآحاد و تدخله‌ ‌في‌ باب‌ المعلوم‌ و توجب‌ العمل‌ ‌به‌ و ‌أما‌ القسم‌ الآخر: فهو ‌کل‌ خبر ‌لا‌‌يکون‌ متواترا و يتعري‌ ‌من‌ واحد ‌من‌ ‌هذه‌ القرائن‌ فان‌ ‌ذلک‌ خبر واحد و ‌يجوز‌ العمل‌ ‌به‌ ‌علي‌ شروط.(الاستبصار فيما اختلف من الاخبار، ابى جعفر محمد بن الحسن طوسى، الجزء الأول، النجف 1375 ه‍، ص3 و 4)</ref>
  
صاحب معالم: خبرالواحد هو مالم یبلغ حد التواتر سواء کثرت رواته ام قلت و لیس شانه افاده العلم بنفسه؛<ref> معالم الاصول، ‌انتشارات اسلامیه، ص 186.</ref> خبر واحد، خبری است که به حد تواتر نرسد چه راویانش زیاد باشند یا کم و شان آن به تنهایی حصول علم نباشد.
+
==حکم خبر واحد==
  
علامه حلی: خبر الواحد هو ما یفید الظن و ان تعدد المخبر؛<ref> مبادی، الوصول، ص 203.</ref> خبر واحد، خبری است که افاده ظن می‌کند، هر چند راویانش متعدد باشند.
+
مطابق با گفته فیض کاشانی دارابودن هر یک از شرایط زیر به تنهایی قرینه‌ای است که اعتماد بر [[حدیث]] و وثوق به صدور آن را موجب می‌شود:
  
== منظور شیخ طوسی از خبر واحد ==
+
# وجود حدیث در چندین اصل از اصول أربعمأه
 
+
# وجود حدیث در یك اصل به طریق متعدد
با توجه به مقدمه [[شیخ طوسی]] در استبصار منظور ایشان از خبر واحد خبری است که متواتر نباشد یا با قرینه‌ای که موجب علم بدان می‌گردد همراه نباشد و این قرائن عبارتند از:
+
# وجود حدیث در اصلی كه جامع آن از اصحاب اجماع است، مثل: زراره، محمد بن مسلم و...
 
+
# وجود حدیث در كتابی كه بر معصوم علیه‌السلام عرضه شده و امام بر آن ثنا نموده. مانند کتاب عبیدالله حلبی که بر [[امام صادق]] علیه‌السلام عرضه نمود و دو کتاب یونس بن عبدالرحمن و فضل بن شاذان که بر [[امام حسن عسکری]] علیه‌السلام عرضه شدند.
* 1. مطابقت با ادله عقل و مقتضای آن؛
+
# وجود حدیث در كتاب‌های مورد اعتماد سلف شیعه.<ref>الوافی: 1/22، المقدّمه الثانیه، توقیف فی تنویع الحدیث المعتبر.</ref>
 
 
* 2. مطابقت با ظاهر قرآن؛
 
 
 
* 3. مطابقت با سنت قطعی؛
 
 
 
* 4. مطابقت با اجماع مسلمین؛
 
 
 
* 5. مطابقت با اجماع فرقه محقه (شیعه اثنی عشری).<ref> و ‌ما ‌ليس‌ به متواتر ‌علي‌ ضربين‌ فضرب‌ ‌منه‌ يوجب‌ العلم‌ ‌أيضا‌، و ‌هو‌ ‌کل‌ خبر تقترن‌ اليه‌ قرينة توجب‌ العلم‌، و ‌ما يجري‌ ‌هذا‌ المجري‌ ‌يجب‌ ايضا العمل‌ ‌به‌، و ‌هو‌ لاحق‌ بالقسم‌ ‌الأوّل‌، والقرائن‌ أشياء كثيرة ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة لادلة العقل‌ و مقتضاه‌، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة لظاهر القرآن‌: إما لظاهره‌ ‌أو‌ عمومه‌ او دليل‌ خطابه‌ ‌أو‌ فحواه‌، فكل‌ّ ‌هذه‌ القرائن‌ توجب‌ العلم‌ و تخرج‌ الخبر ‌عن‌ حيّز الآحاد و تدخله‌ ‌في‌ باب‌ المعلوم‌، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقه‌ للسنة المقطوع‌ ‌بها‌ إما صريحا ‌أو‌ دليلا ‌أو‌ فحوي‌ ‌أو‌ عموما، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة ‌لما‌ اجمع‌ المسلمون‌ ‌عليه‌، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة ‌لما‌ اجمعت‌ ‌عليه‌ الفرقة المحقّة فان‌ جميع‌ ‌هذه‌ القرائن‌ تخرج‌ الخبر ‌من‌ حيّز الآحاد و تدخله‌ ‌في‌ باب‌ المعلوم‌ و توجب‌ العمل‌ ‌به‌ و ‌أما‌ القسم‌ الآخر: فهو ‌کل‌ خبر ‌لا‌‌يکون‌ متواترا و يتعري‌ ‌من‌ واحد ‌من‌ ‌هذه‌ القرائن‌ فان‌ ‌ذلک‌ خبر واحد و ‌يجوز‌ العمل‌ ‌به‌ ‌علي‌ شروط (الاستبصار فيما اختلف من الاخبار، ابى جعفر محمد بن الحسن طوسى، الجزء الأول، النجف 1375 ه‍، ص 3 و 4).</ref>
 
 
 
 
 
== حکم خبر واحد ==
 
 
 
 
 
مطابق با گفته فیض کاشانی دارا بودن هر یک از شرایط زیر به تنهایی قرینه‌ای است که اعتماد بر [[حدیث]] و وثوق به صدور آن را موجب می‌شود:
 
 
 
* 1. وجود حدیث در چندین اصل از اصول أربعمأه.
 
 
 
* 2. وجود حدیث در یك اصل به طریق متعدد.
 
 
 
* 3. وجود حدیث در اصلی كه جامع آن از اصحاب اجماع است، مثل: زراره، محمد بن مسلم و...
 
 
 
* 4. وجود حدیث در كتابی كه بر معصوم علیه‌السلام عرضه شده و امام بر آن ثنا نموده. مانند کتاب عبیدالله حلبی که بر [[امام صادق]] علیه‌السلام عرضه نمود و دو کتاب یونس بن عبدالرحمن و فضل بن شاذان که بر [[امام حسن عسکری]] علیه‌السلام عرضه شدند.
 
 
 
* 5. وجود حدیث در كتاب‌های مورد اعتماد سلف شیعه.<ref> الوافی: 1/22، المقدّمه الثانیه، توقیف فی تنویع الحدیث المعتبر.</ref>
 
  
 
این‌ها به انضمام قرائنی که [[شیخ طوسی]] ذکر نمود موجب حجیت حدیث در عمل می‌گردد. اما در مورد حدیثی که این قرائن را ندارد اصولیون معتقدند که اگر راوی یا راویان عادل باشند و لااقل اگر اطمینانی به راستگوئی آنان باشد می‌توان روایات آن‌ها را مورد استناد قرار داد.
 
این‌ها به انضمام قرائنی که [[شیخ طوسی]] ذکر نمود موجب حجیت حدیث در عمل می‌گردد. اما در مورد حدیثی که این قرائن را ندارد اصولیون معتقدند که اگر راوی یا راویان عادل باشند و لااقل اگر اطمینانی به راستگوئی آنان باشد می‌توان روایات آن‌ها را مورد استناد قرار داد.
  
 
==ادله اصولیون در حجیت خبر واحد==
 
==ادله اصولیون در حجیت خبر واحد==
===ادله حجیت خبر واحد از قران===
+
===ادله حجیت خبر واحد از قرآن===
مشهورترین دلیل قرآنی اصولیون در حجیت خبر واحد آیه «نبا» است که می‌فرماید: «ان جائکم فاسق بنبا فتبینوا؛<ref> [[سوره حجرات]]/6.</ref> اگر فاسقی خبری به شما داد درباره خبر او تحقیق کنید و تحقیق نکرده به آن ترتیب اثر ندهید».
 
  
مفهوم آیه این است که اگر فرد عادل و مورد اعتمادی خبری به شما داد ترتیب اثر بدهید. پس مفهوم این آیه دلیل بر حجیت خبر واحد است.<ref> آشنایی با علوم اسلامی، شهید مرتضی مطهری، ج 3 (اصول فقه-فقه)، درس چهارم، خبر واحد.</ref>
+
مشهورترین دلیل قرآنی اصولیون در حجیت خبر واحد آیه «نبا» است که می‌فرماید: {{متن قرآن|«ان جائکم فاسق بنبا فتبینوا»}}؛<ref>[[سوره حجرات]]/6.</ref> اگر فاسقی خبری به شما داد، درباره خبر او تحقیق کنید و تحقیق نکرده به آن ترتیب اثر ندهید.
 +
 
 +
مفهوم آیه این است که اگر فرد عادل و مورد اعتمادی خبری به شما داد، ترتیب اثر بدهید. پس مفهوم این آیه دلیل بر حجیت خبر واحد است.<ref>آشنایی با علوم اسلامی، شهید مرتضی مطهری، ج3 (اصول فقه-فقه)، درس چهارم، خبر واحد.</ref>
  
 
علاوه بر آیه نبا به چهار آیه دیگر استدلال شده كه عبارت ‌اند از:
 
علاوه بر آیه نبا به چهار آیه دیگر استدلال شده كه عبارت ‌اند از:
  
1. آيه نفر،
+
# آيه نفر
 +
# آيه كتمان
 +
# آيه سؤال
 +
# آيه اذن<ref>شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص120.</ref>
  
2. آيه كتمان،
+
===ادله حجیت خبر واحد از سنت===
  
3. آيه سؤال،
+
دلیل دوم بر حجیت خبر واحد مجموع روایاتی است حداقل از آنها تواتر اجمالی حاصل می شود. تواتر اجمالى عبارت است از اين كه روايات مختلفه در موضوعات متفرقه ذكر گرديده كه هيچ‌كدام در لفظ اتفاق و تساوى ندارند و در معناى واحد هم شريك نيستند فقط چيزى كه هست آن است كه ما اجمالاً يقين داريم كه بعضى از اين‌ها حتما از معصومين عليهم السلام صادر شده؛ زيرا عادتا محال است كه تمام اين روايات كاذبه باشند.
  
4. آيه اذن.<ref> شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص: 120 </ref>
+
شيخ انصارى پس از نقل روایاتی از این دست فرموده است: از مجموع روايات استفاده مى‌كنيم كه ائمه عليهم السّلام بر عمل به خبر واحد ولو گمان‌آور راضى بودند به دليل اين اخبار متواتره كه ذكر شد.<ref>شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص141.</ref>
  
===ادله حجیت خبر واحد از سنت===
+
===دليل حجيت خبر واحد از اجماع‌===
دلیل دوم بر حجیت خبر واحد مجموع روایاتی است حداقل از آنها تواتر اجمالی حاصل می شود. تواتر اجمالى عبارت است از اينكه روايات مختلفه در موضوعات متفرقه ذكر گرديده كه هيچ‌كدام در لفظ اتفاق و تساوى ندارند و در معناى واحد هم شريك نيستند فقط چيزى كه هست آن است كه ما اجمالا يقين داريم كه بعضى از اين‌ها حتما از معصومين عليهم السّلام صادر شده؛ زيرا عادتا محال است كه تمام اين روايات كاذبه باشند.
 
از مجموع روايات استفاده مى‌كنيم كه ائمه عليهم السّلام بر عمل به خبر واحد ولو گمان ‌آور راضى بودند به دليل اين اخبار متواتره كه ذكر شد.
 
  
شيخ انصارى پس از نقل روایاتی از این دست فرموده است: از مجموع روايات استفاده مى‌كنيم كه ائمه عليهم السّلام بر عمل به خبر واحد و لو گمان‌آور راضى بودند به دليل اين اخبار متواتره كه ذكر شد.                       <ref> شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص: 141 </ref>
+
شيخ انصارى در رسائل (ص98) فرموده است: انصاف آن است كه در هيچ مسأله‌اى از مسائل به اندازه مسئله حجيت خبر واحد ادعاى اجماع و شهرت عظيمه و امارات كثيره نشده و اگر كسى در اين مورد در تحقق اجماع شك كند، بايد گفت او نمى‌تواند در هيچ مسأله‌اى از مسائل اجماع را بپذيرد مگر در ضروريات مذهب كه آنجا هم نيازى به اجماع نيست.
  
===دليل حجيت خبر واحد از اجماع‌===
+
باز شيخ فرموده است: انصاف آن است كه قدر متيقن از اين قرائن و ادعاهاى‌ اجماع خصوص خبرهاى واحدى است كه مفيد اطمينان و ظن غالب و متاخم به علم باشند اما خبر واحدى كه مفيد ظن ضعيف و 60% باشد حجيت آن از اين قرائن اثبات نمى‌گردد پس مقدار دلالت اجماع با روايات يكى است.<ref>شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص150.</ref>
شيخ انصارى در رسائل (ص 98) فرموده است: انصاف آن است كه در هيچ مسأله‌اى از مسائل به اندازه مسئله حجيت خبر واحد ادعاى اجماع و شهرت عظيمه و امارات كثيره نشده و اگر كسى در اين مورد در تحقق اجماع شك كند بايد گفت او نمى‌تواند در هيچ مسأله‌اى از مسائل اجماع را بپذيرد مگر در ضروريات مذهب كه آنجا هم نيازى به اجماع نيست.
 
  
باز شيخ فرموده است: انصاف آن است كه قدر متيقن از اين قرائن و ادعاهاى‌ اجماع خصوص خبرهاى واحدى است كه مفيد اطمينان و ظن غالب و متاخم به علم باشند اما خبر واحدى كه مفيد ظن ضعيف و 60% باشد حجيت آن از اين قرائن اثبات نمى‌گردد پس مقدار دلالت اجماع با روايات يكى است.<ref> شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص: 150 </ref>
+
===دليل حجيت خبر واحد از بناى عقلا===
  
===دليل حجيت خبر واحد از بناى عقلا===
+
بناى قطعى عقلا و يا سيره قطعيه عقلاييه ‌چهارمين دليل از ادله ای است که برای حجيت خبر واحد ذکر شده است.<ref>شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص151.</ref>
بناى قطعى عقلا و يا سيره قطعيه عقلاييه ‌چهارمين دليل از ادله ای است که برای حجيت خبر واحد ذکر شده است.<ref> شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص: 151 </ref>
 
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
<references />
+
<references/>
  
 
{{اصطلاحات حدیثی}}
 
{{اصطلاحات حدیثی}}

نسخهٔ ‏۱۸ مهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۴۰

کلیدواژه: خبر واحد، تعریف خبر واحد، قرائن وثوق به صدور روایت، حکم خبر واحد

تعاریف خبر واحد[۱]

  • شهید ثانی: آحاد و هو ما لاینتهی الی المتواتر منه، ای عن الخبر، سواء کان الراوی واحدا ام اکثر؛[۲] خبر آحاد، عبارت است از خبری که به حد متواتر نمی‌رسد چه راوی آن یک نفر باشد و یا بیشتر.
  • صاحب معالم: خبرالواحد هو مالم یبلغ حد التواتر سواء کثرت رواته ام قلت و لیس شانه افاده العلم بنفسه؛[۳] خبر واحد، خبری است که به حد تواتر نرسد چه راویانش زیاد باشند یا کم و شان آن به تنهایی حصول علم نباشد.
  • علامه حلی: خبر الواحد هو ما یفید الظن و ان تعدد المخبر؛[۴] خبر واحد، خبری است که افاده ظن می‌کند، هر چند راویانش متعدد باشند.

منظور شیخ طوسی از خبر واحد

با توجه به مقدمه شیخ طوسی در استبصار منظور ایشان از خبر واحد خبری است که متواتر نباشد یا با قرینه‌ای که موجب علم بدان می‌گردد، همراه نباشد و این قرائن عبارتند از:

  1. مطابقت با ادله عقل و مقتضای آن
  2. مطابقت با ظاهر قرآن
  3. مطابقت با سنت قطعی
  4. مطابقت با اجماع مسلمین
  5. مطابقت با اجماع فرقه محقه (شیعه اثنی عشری).[۵]

حکم خبر واحد

مطابق با گفته فیض کاشانی دارابودن هر یک از شرایط زیر به تنهایی قرینه‌ای است که اعتماد بر حدیث و وثوق به صدور آن را موجب می‌شود:

  1. وجود حدیث در چندین اصل از اصول أربعمأه
  2. وجود حدیث در یك اصل به طریق متعدد
  3. وجود حدیث در اصلی كه جامع آن از اصحاب اجماع است، مثل: زراره، محمد بن مسلم و...
  4. وجود حدیث در كتابی كه بر معصوم علیه‌السلام عرضه شده و امام بر آن ثنا نموده. مانند کتاب عبیدالله حلبی که بر امام صادق علیه‌السلام عرضه نمود و دو کتاب یونس بن عبدالرحمن و فضل بن شاذان که بر امام حسن عسکری علیه‌السلام عرضه شدند.
  5. وجود حدیث در كتاب‌های مورد اعتماد سلف شیعه.[۶]

این‌ها به انضمام قرائنی که شیخ طوسی ذکر نمود موجب حجیت حدیث در عمل می‌گردد. اما در مورد حدیثی که این قرائن را ندارد اصولیون معتقدند که اگر راوی یا راویان عادل باشند و لااقل اگر اطمینانی به راستگوئی آنان باشد می‌توان روایات آن‌ها را مورد استناد قرار داد.

ادله اصولیون در حجیت خبر واحد

ادله حجیت خبر واحد از قرآن

مشهورترین دلیل قرآنی اصولیون در حجیت خبر واحد آیه «نبا» است که می‌فرماید: «ان جائکم فاسق بنبا فتبینوا»؛[۷] اگر فاسقی خبری به شما داد، درباره خبر او تحقیق کنید و تحقیق نکرده به آن ترتیب اثر ندهید.

مفهوم آیه این است که اگر فرد عادل و مورد اعتمادی خبری به شما داد، ترتیب اثر بدهید. پس مفهوم این آیه دلیل بر حجیت خبر واحد است.[۸]

علاوه بر آیه نبا به چهار آیه دیگر استدلال شده كه عبارت ‌اند از:

  1. آيه نفر
  2. آيه كتمان
  3. آيه سؤال
  4. آيه اذن[۹]

ادله حجیت خبر واحد از سنت

دلیل دوم بر حجیت خبر واحد مجموع روایاتی است حداقل از آنها تواتر اجمالی حاصل می شود. تواتر اجمالى عبارت است از اين كه روايات مختلفه در موضوعات متفرقه ذكر گرديده كه هيچ‌كدام در لفظ اتفاق و تساوى ندارند و در معناى واحد هم شريك نيستند فقط چيزى كه هست آن است كه ما اجمالاً يقين داريم كه بعضى از اين‌ها حتما از معصومين عليهم السلام صادر شده؛ زيرا عادتا محال است كه تمام اين روايات كاذبه باشند.

شيخ انصارى پس از نقل روایاتی از این دست فرموده است: از مجموع روايات استفاده مى‌كنيم كه ائمه عليهم السّلام بر عمل به خبر واحد ولو گمان‌آور راضى بودند به دليل اين اخبار متواتره كه ذكر شد.[۱۰]

دليل حجيت خبر واحد از اجماع‌

شيخ انصارى در رسائل (ص98) فرموده است: انصاف آن است كه در هيچ مسأله‌اى از مسائل به اندازه مسئله حجيت خبر واحد ادعاى اجماع و شهرت عظيمه و امارات كثيره نشده و اگر كسى در اين مورد در تحقق اجماع شك كند، بايد گفت او نمى‌تواند در هيچ مسأله‌اى از مسائل اجماع را بپذيرد مگر در ضروريات مذهب كه آنجا هم نيازى به اجماع نيست.

باز شيخ فرموده است: انصاف آن است كه قدر متيقن از اين قرائن و ادعاهاى‌ اجماع خصوص خبرهاى واحدى است كه مفيد اطمينان و ظن غالب و متاخم به علم باشند اما خبر واحدى كه مفيد ظن ضعيف و 60% باشد حجيت آن از اين قرائن اثبات نمى‌گردد پس مقدار دلالت اجماع با روايات يكى است.[۱۱]

دليل حجيت خبر واحد از بناى عقلا

بناى قطعى عقلا و يا سيره قطعيه عقلاييه ‌چهارمين دليل از ادله ای است که برای حجيت خبر واحد ذکر شده است.[۱۲]

پانویس

  1. بحث‌های مقارن در علم الحدیث(3)، محمد رحمانی؛ اخبار تقریب ـ شماره 36، آذر 78.
  2. الدرایة فی علم مصطلح الحدیث، نجف، مطبعة النعمان، ص15.
  3. معالم الاصول، ‌انتشارات اسلامیه، ص186.
  4. مبادی، الوصول، ص203.
  5. و ‌ما ‌ليس‌ به متواتر ‌علي‌ ضربين‌ فضرب‌ ‌منه‌ يوجب‌ العلم‌ ‌أيضا‌، و ‌هو‌ ‌کل‌ خبر تقترن‌ اليه‌ قرينة توجب‌ العلم‌، و ‌ما يجري‌ ‌هذا‌ المجري‌ ‌يجب‌ ايضا العمل‌ ‌به‌، و ‌هو‌ لاحق‌ بالقسم‌ ‌الأوّل‌، والقرائن‌ أشياء كثيرة ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة لادلة العقل‌ و مقتضاه‌، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة لظاهر القرآن‌: إما لظاهره‌ ‌أو‌ عمومه‌ او دليل‌ خطابه‌ ‌أو‌ فحواه‌، فكل‌ّ ‌هذه‌ القرائن‌ توجب‌ العلم‌ و تخرج‌ الخبر ‌عن‌ حيّز الآحاد و تدخله‌ ‌في‌ باب‌ المعلوم‌، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقه‌ للسنة المقطوع‌ ‌بها‌ إما صريحا ‌أو‌ دليلا ‌أو‌ فحوي‌ ‌أو‌ عموما، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة ‌لما‌ اجمع‌ المسلمون‌ ‌عليه‌، و ‌منها‌ ‌إن‌ تكون‌ مطابقة ‌لما‌ اجمعت‌ ‌عليه‌ الفرقة المحقّة فان‌ جميع‌ ‌هذه‌ القرائن‌ تخرج‌ الخبر ‌من‌ حيّز الآحاد و تدخله‌ ‌في‌ باب‌ المعلوم‌ و توجب‌ العمل‌ ‌به‌ و ‌أما‌ القسم‌ الآخر: فهو ‌کل‌ خبر ‌لا‌‌يکون‌ متواترا و يتعري‌ ‌من‌ واحد ‌من‌ ‌هذه‌ القرائن‌ فان‌ ‌ذلک‌ خبر واحد و ‌يجوز‌ العمل‌ ‌به‌ ‌علي‌ شروط.(الاستبصار فيما اختلف من الاخبار، ابى جعفر محمد بن الحسن طوسى، الجزء الأول، النجف 1375 ه‍، ص3 و 4)
  6. الوافی: 1/22، المقدّمه الثانیه، توقیف فی تنویع الحدیث المعتبر.
  7. سوره حجرات/6.
  8. آشنایی با علوم اسلامی، شهید مرتضی مطهری، ج3 (اصول فقه-فقه)، درس چهارم، خبر واحد.
  9. شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص120.
  10. شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص141.
  11. شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص150.
  12. شرح اصول فقه مظفر، علی محمدی، ج‌3، ص151.