قطب الدین محمد لاهیجی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
محمد بن شیخ علی بن عبدالوهاب بن پیله فقیه اشکوری دیلمی ‌‌ملقب به «قطب‌الدین»، «شیخ الاسلام» و «بهاءالدین» از مشاهیر حکما و عارفان اسلامی ‌‌سده یازدهم هجری قمری به شمار می‌‌آید. وی از شاگردان برجسته [[میرداماد|میر محمدباقر داماد]] (متوفی ۱۰۴۲ ق) و هم‌عصر با حکیمان و عالمان بزرگی چون: [[فیض کاشانی|فیض کاشانی]] (متوفی ۱۰۹۱ ق)، [[محمدتقی مجلسی|ملا محمدتقی مجلسی]] (متوفی ۱۰۷۰ ق) و [[شیخ حر عاملی]] (متوفی ۱۱۰۴ ق) بوده و عالمی‌‌ جلیل، فاضل، عامل، متأله و متبحر در علوم و شاعر است.<ref> پیله، لفظی است گیلکی، به معنای بزرگ که در اینجا به معنای فقیه بزرگ است این کلمه در الفاظی مانند پیله سید (سید بزرگ) پیله بازار (بازار بزرگ) و استعمال می‌‌شود طبق نوشته مؤلف، در ۷ فرسنگی لاهیجان، ناحیه‌ای است که دارای هوای معتدل و آب‌های شیرین و کوه‌های بلند است وی می‌‌گوید: جد اعلای من که «پیله فقیه» می‌‌باشد، فقیهِ صالح و عالم به علوم فقه، نحو، صرف، تفسیر، معانی و بیان بود. (ر.ک: مقدمه محبوب القلوب، ترجمه سید احمد اردکانی، تصحیح و تحقیق علی اوجبی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۰ ش، ص ۲۸)</ref>
+
«محمد بن علی دیلمی اشکوری ‌‌لاهیجی» ‌‌ملقّب به «قطب‌الدین»، «شیخ الاسلام» و «بهاءالدین» (۱۰۹۵-۱۰۱۰ ق)، فیلسوف، حکیم، عارف، مفسر، فقیه و شاعر نامدار [[شیعه]] در ‌‌سده یازدهم قمری و از شاگردان [[میرداماد]] و [[ملاصدرا]] بود. او عالمی‌‌ جلیل، فاضل، عامل، متألّه و متبحّر در [[علوم اسلامی]] به‌ویژه [[فلسفه]] و [[تفسیر]] بوده است. «محبوب القلوب» و «[[تفسیر شریف لاهیجى (کتاب)|تفسیر شریف لاهیجی]]» از مهمترین آثار اوست.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = '''محمد بن علی لاهیجی'''
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =  ۱۰۱۰ قمری
 +
|زادگاه = لاهیجان
 +
|وفات =  ۱۰۹۵ قمری
 +
|مدفن = [[قم]]
 +
|اساتید =  [[میرداماد|میر محمدباقر داماد]]، [[ملاصدرا|صدرالمتألهین شیرازی]]،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = [[تفسیر شریف لاهیجى (کتاب)|تفسیر شریف لاهیجی]]، محبوب القلوب، ثمرة الفؤاد، شرح الصحیفة السجادیه، خیر الرجال، لطائف الحساب، الرسالة المثالیه،...
 +
}}
 
==ولادت و خاندان==
 
==ولادت و خاندان==
  
قطب‌الدین محمد بنا به آنچه که در خاتمه کتاب محبوب القلوب ذکر کرده در لاهیجان و در محله‌ای مشهور به «میدان» دیده به جهان گشوده است. سال تولد وی حدود ۱۰۱۰ ق. در لاهیجان بوده است و در خاندان علم، فضیلت و سیادت رشد و نمو کرده است.
+
قطب‌الدین محمد اشکوری بنا به آنچه که در خاتمه کتاب «محبوب القلوب» ذکر کرده در لاهیجان و در محله‌ای مشهور به «میدان» دیده به جهان گشوده است. سال تولد وی حدود ۱۰۱۰ ق. در لاهیجان بوده است و در خاندان علم، فضیلت و سیادت رشد و نمو کرده است.
  
قطب‌الدین محمد از طرف پدر و مادر به دو خاندان بزرگ و مهم منتسب است. پدرش شیخ علی از عالمان معروف «اشکورات» رودسر است که به خاطر داشتن موقعیت ممتاز علمی، توسط والی لاهیجان بنا به علل ناگفته، از اشکور به لاهیجان آمده و این شهر را به عنوان وطن اختیار کرده و منصب [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] ‌‌لاهیجان را عهده‌دار گردیده است. جدش شیخ عبدالوهاب و جد اعلای او، «پیله فقیه» اشکوری، همگی از عالمان بزرگ عصر خویش در آن سامان بوده‌اند.
+
قطب‌الدین محمد از طرف پدر و مادر به دو خاندان بزرگ و مهم منتسب است. پدرش شیخ علی بن عبدالوهاب بن پیله<ref> پیله، لفظی است گیلکی، به معنای بزرگ که در اینجا به معنای فقیه بزرگ است. (ر.ک: مقدمه محبوب القلوب، ترجمه سید احمد اردکانی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰ ش، ص ۲۸).</ref> از عالمان معروف «اشکورات» رودسر است که به خاطر داشتن موقعیت ممتاز علمی، توسط والی لاهیجان از اشکور به لاهیجان آمده و این شهر را به عنوان وطن اختیار کرده و منصب [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] ‌‌لاهیجان را عهده‌دار گردیده است. جدش شیخ عبدالوهاب و جد اعلای او، «پیله فقیه» اشکوری، همگی از عالمان بزرگ عصر خویش در آن سامان بوده‌اند.
  
مادرش نیز زنی علوی به نام فاطمه است که همراه پدر (سید علی) و پدر بزرگش (سید محمد یمنی) از ترس پادشاه روم برای حفظ مذهب خود به [[ایران|ایران]] آمدند. این سه، در قزوین بر شاه طهماسب صفوی وارد و از سوی وی مورد اکرام قرار گرفتند. قطب الدین در وصف مادر خود می‌‌نویسد: مادرم از سادات جلیل القدر، مؤمنه، عابده، زاهده و دارای علوم ظاهری و باطنی و واجد صفات ممتاز اخلاقی و روحی بوده است.  
+
مادرش نیز زنی علوی بود که همراه پدر (سید علی) و پدر بزرگش (سید محمد یمنی) از ترس پادشاه روم برای حفظ مذهب خود به [[ایران|ایران]] آمدند. این سه، در قزوین بر شاه طهماسب صفوی وارد شده و از سوی وی مورد اکرام قرار گرفتند. قطب الدین در وصف مادر خود می‌‌نویسد: مادرم از [[سادات]] جلیل القدر، مؤمنه، عابده، زاهده و دارای علوم ظاهری و باطنی و واجد صفات ممتاز اخلاقی و روحی بوده است.  
  
 
'''قطب‌الدین یا بهاءالدین:'''
 
'''قطب‌الدین یا بهاءالدین:'''
  
مؤلف در برخی از تألیفات خود، لقب «قطب‌الدین» و در برخی دیگر لقب «بهاءالدین» را برای خودش انتخاب نموده است. علت تعدد لقب ایشان چیست؟ در ابتدا نظری به تألیفات ایشان افکنده و سپس جواب آن را خواهیم داد. مؤلف در اولین اثر خویش، محبوب القلوب خود را قطب‌الدین معرفی نموده است: و بعد یقول الفقیر الی الله الغنی المغنی قطب‌الدین محمد بن شیخ علی الشریف الدیلمی ‌‌اللاهجی... .<ref> ریحانةالادب، ج ۴، ص ۴۷۴؛ لغت نامه دهخدا، ج ۳۲، ص ۳۵۱؛ نجوم السماء، ص ۱۴۸؛ مقدمه تفسیر شریف لاهیجی به قلم محدث ارموی، ص ۵؛ پیشینه تاریخی فرهنگی لاهیجان و بزرگان، ص ۴۸۹؛ دانشوران و دولت مردان گیل و دیلم، ص ۸۵ و ۶۰۱.</ref>
+
محمد لاهیجی در برخی از تألیفات خود، لقب «قطب‌الدین» و در برخی دیگر لقب «بهاءالدین» را برای خودش انتخاب نموده است. وی در اولین اثر خویش -«محبوب القلوب»-، خود را «قطب‌الدین» معرفی نموده است: و بعد یقول الفقیر الی الله الغنی المغنی قطب‌الدین محمد بن شیخ علی الشریف الدیلمی ‌‌اللاهجی... .<ref> ریحانةالادب، ج ۴، ص ۴۷۴؛ نجوم السماء، ص ۱۴۸.</ref>
  
ولی در تفسیر شریف لاهیجی و کتاب خیرالرجال، مؤلف برای خود لقب «بهاءالدین» را ذکر می‌‌کند و همین تعدد لقب باعث شده که علامه تهرانی در کتاب مصفی المقال<ref> مقدمه تفسر شریف لاهیجی، به قلم محدث ارموی، ص ۷.</ref> از قطب‌الدین اشکوری و بهاءالدین اشکوری به طور جداگانه اسم ببرد. ولی در کتاب «الذریعه» تحت عنوان خیرالرجال می‌‌گوید: الَّفَه الشیخ بهاءالدین محمد بن الشیخ ملا علی الشریف الدیلمی ‌‌اللاهیجی المظنون قویاً انه هو الذی ترجمه الشیخ الحرّ فی امل الآمل مولانا قطب‌الدین محمد بن علی... و من توصیفه بمولانا یظهر حیاته عند تألیف امل الآمل (۱۰۹۷ هـ.ق).
+
ولی در «[[تفسیر شریف لاهیجى (کتاب)|تفسیر شریف لاهیجی]]» و کتاب «خیر الرجال»، برای خود لقب «بهاءالدین» را ذکر می‌‌کند و همین تعدد لقب باعث شده که [[آقا بزرگ تهرانی]] در کتاب «[[مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال (کتاب)|مصفی المقال]]»<ref> مقدمه تفسر شریف لاهیجی، به قلم محدث ارموی، ص ۷.</ref> از «قطب‌الدین اشکوری» و «بهاءالدین اشکوری» به طور جداگانه اسم ببرد. ولی در کتاب «[[الذریعه» تحت عنوان خیرالرجال می‌‌گوید: الَّفَه الشیخ بهاءالدین محمد بن الشیخ ملا علی الشریف الدیلمی ‌‌اللاهیجی المظنون قویاً انه هو الذی ترجمه الشیخ الحرّ فی امل الآمل مولانا قطب‌الدین محمد بن علی... .
  
 
بنابراین بسیار بعید است که دو نفر با یک اسم و نسب و محل در یک عصر باشند و کتاب ثمرةالفؤاد از یکی از آن دو و کتاب خیرالرجال از دیگری باشد و هر دو در یک سال (۱۰۷۵ ق) نوشته شده باشد و در هیچ کتاب رجالی به طور مجزا اسم برده نشده باشند. از اینجا به خوبی می‌‌توان پی برد که صاحب ترجمه، دارای دو لقب بوده؛ یکی «بهاءالدین» و دیگری «قطب‌الدین» یا لااقل در برهه‌ای از زمان به لقب «قطب‌الدین» و در برهه‌ای دیگر به لقب «بهاءالدین» ملقب بوده است.<ref> مصفی المقال، ص ۳۷۰.</ref>
 
بنابراین بسیار بعید است که دو نفر با یک اسم و نسب و محل در یک عصر باشند و کتاب ثمرةالفؤاد از یکی از آن دو و کتاب خیرالرجال از دیگری باشد و هر دو در یک سال (۱۰۷۵ ق) نوشته شده باشد و در هیچ کتاب رجالی به طور مجزا اسم برده نشده باشند. از اینجا به خوبی می‌‌توان پی برد که صاحب ترجمه، دارای دو لقب بوده؛ یکی «بهاءالدین» و دیگری «قطب‌الدین» یا لااقل در برهه‌ای از زمان به لقب «قطب‌الدین» و در برهه‌ای دیگر به لقب «بهاءالدین» ملقب بوده است.<ref> مصفی المقال، ص ۳۷۰.</ref>
  
و اما احتمال قوی‌تر درباره تغییر لقب صاحب ترجمه از «قطب‌الدین» به «بهاءالدین» می‌‌توان به تغییر در مشرب و طرز تفکر وی اشاره کرد، چنانچه مرحوم [[محدث ارموی|محدث ارموی]] در مقدمه [[تفسیر شریف لاهیجى (کتاب)|تفسیر شریف لاهیجی]] آورده است: «اگر اندکی تأمل شود می‌‌توان احتمال داد مصنف (صاحب ترجمه) در اوایل عمر خود دارای مشرب و مذاق حکمی‌‌ و فلسفی بوده و در آن اوان، کتاب محبوب القلوب و همچنین شرح صحیفه سجادیه را تألیف کرده است و در اواخر حال، نظر به رواج [[احادیث]] و اخبار، در نتیجه بیانات [[محمدامین استرآبادی|محمدامین استرآبادی]] رضوان الله تعالی علیه که تکان بزرگ به علمای آن عصر داده؛ بلکه روش استنباط را عوض کرده، چنان که شواهد جلیه دال بر آن است، از آن مشرب و مذاق برگشته و این تفسیر (تفسیر شریف لاهیجی) را طبق مذاق اهل حدیث و روایت نوشته است».<ref> مقدمه تفسیر شریف لاهیجی، ص ۸.</ref>
+
و اما احتمال قوی‌تر درباره تغییر لقب صاحب ترجمه از «قطب‌الدین» به «بهاءالدین» می‌‌توان به تغییر در مشرب و طرز تفکر وی اشاره کرد، چنانچه مرحوم [[محدث ارموی|محدث ارموی]] در مقدمه «[[تفسیر شریف لاهیجى (کتاب)|تفسیر شریف لاهیجی]]» آورده است: «اگر اندکی تأمل شود می‌‌توان احتمال داد مصنف (صاحب ترجمه) در اوایل عمر خود دارای مشرب و مذاق حکمی‌‌ و [[فلسفه|فلسفی]] بوده و در آن اوان، کتاب «محبوب القلوب» و همچنین «شرح [[صحیفه سجادیه]]» را تألیف کرده است، ولی در اواخر حال، نظر به رواج [[احادیث]] و اخبار، در نتیجه بیانات [[محمدامین استرآبادی|محمدامین استرآبادی]]...، از آن مشرب و مذاق برگشته و این [[تفسیر]] (تفسیر شریف لاهیجی) را طبق مذاق اهل حدیث و روایت نوشته است».<ref> مقدمه تفسیر شریف لاهیجی، ص ۸.</ref>
  
شاهد مطلب این است که در تفسیر شریف لاهیجی مؤلف ضمن تحقیقی نوشته است: «منقول از ملا محمدامین استرآبادی رحمةالله تعالی است که گفته...»<ref> همان، ص ۴۸.</ref> در جای دیگر در ذیل آیه «ربنا اغفرلی ولوالدی...» گفته است: چنان که مولانا محمدامین استرآبادی تصریح بر این کرده است.<ref> همان، ج ۱، ص ۶۷۹.</ref> و غیر ذالک. در هر صورت وی چون در ابتدا مذاق [[فلسفه|فلسفی]] و [[عرفان|عرفانی]] داشته و به آثار تعقلی توجه داشت لذا قطب‌الدین را می‌‌پسندید؛ ولی در اواخر، چون مذاق اخباری و تعبدی به خود گرفته بود لقب بهاءالدین را در تفسیر برای خود برمی‌‌گزیند.
+
در هر صورت وی چون در ابتدا مذاق [[فلسفه|فلسفی]] و [[عرفان|عرفانی]] داشته و به آثار تعقلی توجه داشت، لذا لقب «قطب‌الدین» را می‌‌پسندید؛ ولی در اواخر، چون مذاق اخباری و تعبدی به خود گرفته بود، لقب «بهاءالدین» را در تفسیر برای خود برمی‌‌گزیند.
  
 
==تحصیلات و فعالیت علمی==
 
==تحصیلات و فعالیت علمی==
  
قطب‌الدین در دوران کودکی از نعمت وجود پدر محروم شد و زیر نظر مادر فاضله‌اش تربیت یافت. سال ورود وی به مرکز علمی ‌‌لاهیجان معلوم نیست؛ ولی قسمت عمده تحصیلاتش را در لاهیجان سپری نموده است. وی در حدود سال ۱۰۳۵ ق. به حوزه علمیه [[اصفهان]] - که در آن عصر مرکز علمی ‌‌دنیای [[اسلام]] بود - وارد گردید. او در محضر عالمان مشهوری چون [[میرداماد]] و [[ملاصدرا]] تلمذ کرد و سال‌ها از دانش بیکران آنان خوشه‌ها چید و به تکمیل معلومات خود پرداخت. وی بعد از رحلت استادانش (میرداماد در سال ۱۰۴۳ ق. و ملاصدرا ۱۰۵۰ ق) برای [[صله رحم|صله ارحام]] به لاهیجان رفت و در این شهر رحل اقامت افکند. وی در این ایام با مرگ برادرش جلال‌الدین محمد که مقام «[[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]]» لاهیجان را به عهده داشت مواجه شد و پس از برادرش عهده‌دار منصب «شیخ الاسلامی» لاهیجان گردید و همین امر باعث اقامت دائمی‌‌ وی در لاهیجان شد. وی به تألیف، تصنیف و به مشاغل و مناصب دینی می‌‌پرداخته است. او از روزگار کج مدار شکوه نموده به خاطر این که مشغولیات پدر و برادر، نگذاشته است که وی به کسب علوم و آداب بپردازد و از اذیت و آزار عالمان غیرعامل در رنج بوده است.  
+
قطب‌الدین در دوران کودکی از نعمت وجود پدر محروم شد و زیر نظر مادر فاضله‌اش تربیت یافت. قسمت عمده تحصیلاتش را در لاهیجان سپری نموده است. وی در حدود سال ۱۰۳۵ ق. به حوزه علمیه [[اصفهان]] - که در آن عصر مرکز علمی ‌‌دنیای [[اسلام]] بود - وارد گردید. او در محضر عالمان مشهوری چون [[میرداماد]] و [[ملاصدرا]] تلمذ کرد و سال‌ها از دانش بیکران آنان بهره برد و به تکمیل معلومات خود پرداخت. او هم‌عصر با حکیمان و عالمان بزرگی چون: [[فیض کاشانی|فیض کاشانی]] (متوفی ۱۰۹۱ ق)، [[محمدتقی مجلسی|ملا محمدتقی مجلسی]] (متوفی ۱۰۷۰ ق) و [[شیخ حر عاملی]] (متوفی ۱۱۰۴ ق) بوده است.
  
وی در سال ۱۰۵۸ ق. مشغول تألیف کتاب محبوب القلوب در لاهیجان بوده است. او ضمن گلایه از روزگار و عالمان غیرعامل، خود عالمی ‌‌عامل و فقیه بارعی بوده. قطب‌الدین حادثه حریقی را که باعث از بین رفتن خانه‌ها، اشیا و کتب او گردیده با اندوه متذکر شده است: در سال ۱۰۵۸ ق. در شهر لاهیجان آتش سوزی‌ای اتفاق افتاد که در آن، خانه و اشیای نفیس و مهم من از جمله حدود ۶۰۰ جلد کتاب از کتاب‌های نفیسه که در میان آن‌ها، کتاب‌هایی به خط [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[علامه حلی]] بود، در آتش سوخت. نیز بسیاری از نوشتجات پدر، برادرم و خودم که به خط خودم نوشته، تصحیح و مقابله کرده بودم، همه طعمه آتش شد. حتی برای من به جز سرمایه حقیقی و گرانبهای واقعی که حسن ظن به خدا و محبت [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و طهارت علیهم‌السلام باشد، چیز دیگر باقی نماند.<ref> محبوب القلوب، خطی، ص ۵۱.</ref>
+
لاهیجی بعد از رحلت استادانش (میرداماد در سال ۱۰۴۳ ق. و ملاصدرا در ۱۰۵۰ ق) برای [[صله رحم|صله ارحام]] به لاهیجان رفت و در این شهر رحل اقامت افکند. وی در این ایام با مرگ برادرش جلال‌الدین محمد -که مقام «[[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]]» لاهیجان را به عهده داشت- مواجه شد و پس از برادرش عهده‌دار منصب «شیخ الاسلامی» لاهیجان گردید و همین امر باعث اقامت دائمی‌‌ وی در لاهیجان شد. وی به تألیف، تصنیف و به مشاغل و مناصب دینی می‌‌پرداخته و در سال ۱۰۵۸ ق. مشغول تألیف کتاب «محبوب القلوب» در لاهیجان بوده است.  
  
قطب‌الدین در سال ۱۰۸۶ ق. به هندوستان سفر کرد و کتاب تفسیر شرف را در شهر «پتنه» (عظیم‌آباد هندوستان)<ref> همان، حاشیه.</ref> به اتمام رسانید. علت سفر وی به هندوستان معلوم نیست؛ البته این احتمال قوی به نظر می‌‌رسد که مؤلف، نزدیک به تمام شدن تفسیر، به هند رفته و این کتاب را در دست تألیف داشته و در شهر پتنه هند اجزای آخر آن را تمام کرده باشد.<ref> «پتنه» یا «پتنا» یکی از شهرهای مرکزی ایالت بهار هندوستان است. ر.ک: پیشینه تاریخی لاهیجان، ص ۵۰۱، به نقل از کتاب سرزمین هند، ص ۴۲۱.</ref>
+
قطب‌الدین حادثه حریقی را که باعث از بین رفتن خانه‌ها، اشیا و کتب او گردیده با اندوه متذکر شده است: «در سال ۱۰۵۸ ق. در شهر لاهیجان آتش سوزی‌ای اتفاق افتاد که در آن، خانه و اشیای نفیس و مهم من از جمله حدود ۶۰۰ جلد کتاب از کتاب‌های نفیسه که در میان آن‌ها، کتاب‌هایی به خط [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[علامه حلی]] بود، در آتش سوخت. نیز بسیاری از نوشتجات پدر، برادرم و خودم که به خط خودم نوشته، تصحیح و مقابله کرده بودم، همه طعمه آتش شد. حتی برای من به جز سرمایه حقیقی و گرانبهای واقعی که حسن ظن به خدا و محبت [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و طهارت علیهم‌السلام باشد، چیز دیگر باقی نماند».<ref> محبوب القلوب، خطی، ص ۵۱.</ref>
 +
 
 +
قطب‌الدین در سال ۱۰۸۶ ق. به هندوستان سفر کرد و کتاب تفسیر شرف را در شهر «پتنه» (عظیم‌آباد هندوستان)<ref> همان، حاشیه.</ref> به اتمام رسانید. علت سفر وی به هندوستان معلوم نیست؛ البته این احتمال قوی به نظر می‌‌رسد که مؤلف، نزدیک به تمام شدن تفسیر، به هند رفته و این کتاب را در دست تألیف داشته و در شهر پتنه هند اجزای آخر آن را تمام کرده باشد.
  
 
==آثار و تألیفات==
 
==آثار و تألیفات==
  
تاکنون ۹ اثر از قطب‌الدین، در علوم گوناگون همانند: [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، علوم [[روایت|روایی]]، [[فقه]]، [[فلسفه]]، [[کلام]]، [[عرفان]]، [[اخلاق]] و [[ریاضی|ریاضیات]] شناخته شده است:
+
تاکنون ۹ اثر از قطب‌الدین، در علوم گوناگون همانند: [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، علوم روایی، [[فقه]]، [[فلسفه]]، [[کلام]]، [[عرفان]]، [[اخلاق]] و [[ریاضی|ریاضیات]] شناخته شده است:
  
*۱. [[تفسیر شریف لاهیجى (کتاب)|تفسیر شریف لاهیجی]]؛ این تفسیر به زبان فارسی و در چهار جلد تدوین شده و تفسیر مبسوطی است که بیشتر صبغه روایی دارد و در رتبه تفاسیر متوسط قرار می‌‌گیرد، یعنی از حد یک ترجمه و تفسیر ساده فراتر بوده و در عین حال چندان عمیق، مفصل و فنی نیست. مؤلف، این کتاب را در شهر پتنه هند در سال ۱۰۸۶ ق. به اتمام رسانده است. این تفسیر تاکنون دوبار چاپ شده؛ نخست بخشی از آن در هند در حاشیه تفسیر لوامع التنزیل و تحت عنوان تفسیر بهیه و بار دوم به صورت کامل با تصحیح و تحقیق مرحوم دکتر سید جلال الدین محدث ارموی که در مقدمه، صاحب کتاب را معرفی کرده است. این کتاب در سال ۱۳۴۰ ق. چاپ شده است و نیز دکتر آیتی دو جلد آن را به صورت جداگانه تصحیح نموده است. در مقدمه آن از دگرگونی‌هایی که در روش اخلاقی و مذهبی و عقیدتی مؤلف پدید آمده، سخن به میان آمده است. قطب‌الدین در این کتاب از رساله مثالیه خود بسیار نقل قول نموده است.<ref> همان، ص ۴.</ref>
+
*۱. [[تفسیر شریف لاهیجى (کتاب)|تفسیر شریف لاهیجی]]؛ این [[تفسیر]] به زبان فارسی و در چهار جلد تدوین شده و تفسیر مبسوطی است که بیشتر صبغه روایی دارد و در رتبه تفاسیر متوسط قرار می‌‌گیرد، یعنی از حد یک ترجمه و تفسیر ساده فراتر بوده و در عین حال چندان عمیق، مفصل و فنی نیست. مؤلف، این کتاب را در شهر پتنه هند در سال ۱۰۸۶ ق. به اتمام رسانده است. در مقدمه آن از دگرگونی‌هایی که در روش اخلاقی و مذهبی و عقیدتی مؤلف پدید آمده، سخن به میان آمده است. قطب‌الدین در این کتاب از رساله مثالیه خود بسیار نقل قول نموده است.<ref> همان، ص ۴.</ref>
  
*۲. محبوب القلوب؛ شاید به جرأت بتوان گفت که محبوب القلوب قطب‌الدین اشکوری، یکی از مهمترین منابع، در زمینه تاریخ [[فلسفه]] و حاوی ویژگی‌هایی است که آن را از آثار مشابه ممتاز می‌‌گرداند. محبوب القلوب از پنج بخش اساسی تشکیل شده است: مقدمه: در بیان حقیقت فلسفه و مبدأ پیدایش آن. مقاله نخست: در شرح حال و آرای حکمای پیش از [[اسلام]]، از [[حضرت آدم علیه السلام|حضرت آدم]] تا یحیی نحوی است از جمله آنان است: حضرت آدم علیه‌السلام، شیث، [[حضرت ادریس]] علیه‌السلام، هرمس، اسقلبیوس، بقراط، جالینوس، [[لقمان]]، انباذقلس، فیثاغورس، سقراط، افلاطون، ارسطو، اسکندر، [[ذوالقرنین|ذوالقرنین]] و... . مقاله دوم: به شرح حال ۱۲۶ فیلسوف اختصاص دارد که از حرث بن کلده ثقفی آغاز و به میر غیاث‌الدین منصور دشتکی ختم می‌‌شود. از جمله فیلسوفان صاحب نامی‌‌ که در این قسمت به آن‌ها پرداخته شده می‌‌توان به شخصیت‌های ذیل اشاره کرد: بختشیوع، حنین بن اسحاق، اسحاق بن حنین، کندی، ثابت بن مرة، متی بن یونس و... . اشکوری در پایان این بخش به شرح حال ۳۱ تن از بزرگان [[عرفان]] و [[تصوف]] اشاره کرده که از جمله آن‌هاست: [[اويس قرنى|اویس قرنی]]، [[کمیل بن زیاد نخعی|کمیل بن زیاد نخعی]]، ذوالنون مصری، [[ابراهیم ادهم|ابراهیم بن ادهم]] و... . مقاله سوم: در سیره [[ائمه اطهار|امامان]] معصوم علیهم‌السلام و بخشی از [[احادیث]] مروی از ایشان و مشایخ [[امامیه|امامیه]] است. خاتمه: در شرح حال مؤلف و اجدادش. قطب‌الدین در محبوب القلوب در کنار بیوگرافی اجمالی هر فیلسوف، به تبیین و تفسیر دیدگاه‌ها و اندیشه‌های وی پرداخته و آن گاه که آن را مطابق با واقع نمی‌‌بیند، با عبارت «لعلّ مراده» (شاید مقصودش این باشد) و نظایر آن، دست به توجیه زده و به گونه‌ای تفسیر می‌‌کند که از دید خودش ایرادی بر آن وارد نشود. مؤلف، در این کتاب نشان داده که فقط یک مورخ نیست؛ بلکه فیلسوفی تمام عیار است. او آثار فلسفی ارزشمندی دارد و از شاگردان ممتاز مکتب فلسفی [[میرداماد]] به شمار می‌‌آید؛ از این رو تفسیر و تحلیل‌های وی می‌‌تواند قابل استناد و تأمل باشد و به راحتی نمی‌‌توان از کنار آن‌ها گذاشت. ختم کتابت این نسخه در سال ۱۰۹۵ ق. بدست شیخ محمدجعفر فرزند قطب‌الدین صورت گرفته است. اخیراً نسخه محبوب القلوب (مجلس شورای اسلامی) با ترجمه سید احمد اردکانی، با تصحیح و تحقیق: علی اوجبی که یک جلد آن در حدود ۶۰۰ صفحه است، در سال ۱۳۸۰ ش. به چاپ رسیده است.<ref> مقدمه محبوب القلوب، (نسخه مجلس شورای اسلامی)، ترجمه سید احمد اردکانی، ۱۳۸۰ ش، ص ۲۴.</ref>
+
*۲. محبوب القلوب؛ شاید بتوان گفت که «محبوب القلوب» قطب‌الدین، یکی از مهمترین منابع، در زمینه تاریخ [[فلسفه]] و حاوی ویژگی‌هایی است که آن را از آثار مشابه ممتاز می‌‌گرداند. محبوب القلوب از پنج بخش اساسی تشکیل شده است: مقدمه: در بیان حقیقت فلسفه و مبدأ پیدایش آن. مقاله نخست: در شرح حال و آرای حکما، از [[حضرت آدم علیه السلام|حضرت آدم]] تا یحیی نحوی است. مقاله دوم: به شرح حال ۱۲۶ فیلسوف اختصاص دارد که از حرث بن کلده ثقفی آغاز و به میر غیاث‌الدین منصور دشتکی ختم می‌‌شود. مقاله سوم: در سیره [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام و بخشی از [[احادیث]] مروی از ایشان و مشایخ [[امامیه|امامیه]] است. خاتمه: در شرح حال مؤلف و اجدادش. قطب‌الدین در محبوب القلوب در کنار بیوگرافی اجمالی هر فیلسوف، به تبیین و تفسیر دیدگاه‌ها و اندیشه‌های وی پرداخته و آن گاه که آن را مطابق با واقع نمی‌‌بیند، با عبارت «لعلّ مراده» (شاید مقصودش این باشد) و نظایر آن، دست به توجیه زده و به گونه‌ای تفسیر می‌‌کند که از دید خودش ایرادی بر آن وارد نشود. مؤلف، در این کتاب نشان داده که فقط یک مورخ نیست؛ بلکه فیلسوفی تمام عیار است.  
  
*۳. فانوس الخیال فی ارادة عالم المثال یا الرسالة المثالیه؛ این اثر به زبان عربی آمیخته به فارسی نوشته شده است. در این رساله، نخست با استناد به [[حدیث|احادیث]] مروی از امامان معصوم علیهم‌السلام به تبیین عالم مثال و صُوَر مثالی پرداخته شده و پس از آن دیدگاه‌های حکمای اشراقی، عرفا، صوفیه و اهل ذوق تفسیر شده است. تاریخ ختم کتابت در سال ۱۰۷۷ ق. است.<ref> همان، ص ۵۰-۵۵.</ref> این کتاب به ادعای [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|علامه تهرانی]]، سومین کتاب قطب‌الدین لاهیجی است.<ref> [[الذریعه]]، ج ۱۶، ص ۱۰۰.</ref>
+
*۳. فانوس الخیال فی ارادة عالم المثال، یا الرسالة المثالیه؛ این اثر به زبان عربی آمیخته به فارسی نوشته شده است. در این رساله، نخست با استناد به [[حدیث|احادیث]] مروی از امامان معصوم علیهم‌السلام به تبیین عالم مثال و صُوَر مثالی پرداخته شده و پس از آن دیدگاه‌های حکمای اشراقی، عرفا، صوفیه و اهل ذوق تفسیر شده است. تاریخ ختم کتابت در سال ۱۰۷۷ ق. است.<ref> همان، ص ۵۰-۵۵.</ref> این کتاب به ادعای [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|علامه تهرانی]]، سومین کتاب قطب‌الدین لاهیجی است.<ref> الذریعه، ج ۱۶، ص ۱۰۰.</ref>
  
*۴. الخطرات القلبیة یا اعمال القلب؛ این اثر به زبان عربی نگاشته شده و می‌‌کوشد این نکته را تبیین کند که آدمی‌‌ به خاطر خطورات قلبی مؤاخذه خواهد شد. وی این کتاب را به درخواست برخی از دوستانش و در جواب سؤال مؤاخذ از خطورات قلبی، نوشته است.<ref> طبقات اعلام الشیعه، قرن ۱۲، ص ۶۹۸.</ref>
+
*۴. الخطرات القلبیة، یا اعمال القلب؛ این اثر به زبان عربی نگاشته شده و می‌‌کوشد این نکته را تبیین کند که آدمی‌‌ به خاطر خطورات قلبی مؤاخذه خواهد شد.<ref> طبقات اعلام الشیعه، قرن ۱۲، ص ۶۹۸.</ref>
  
 
*۵. ثمرة الفؤاد؛ در بیان اسرار [[احکام]] و حقایق اعمال عبادی، شامل: مقدمه درباره این که [[عقل]] رسول باطنی است و دو مائده که هر یک متضمن بخش‌های جزیی‌تر به نام ثمره است و به بیان اسرار عبادات و معاملات تا پایان دیات پرداخته و خاتمه‌ای در تعیین فرقه ناجیه است.<ref> الذریعه، ج ۱۶، ص ۱۰۰؛ محبوب القلوب، ج ۱، ص ۲۲۰.</ref>
 
*۵. ثمرة الفؤاد؛ در بیان اسرار [[احکام]] و حقایق اعمال عبادی، شامل: مقدمه درباره این که [[عقل]] رسول باطنی است و دو مائده که هر یک متضمن بخش‌های جزیی‌تر به نام ثمره است و به بیان اسرار عبادات و معاملات تا پایان دیات پرداخته و خاتمه‌ای در تعیین فرقه ناجیه است.<ref> الذریعه، ج ۱۶، ص ۱۰۰؛ محبوب القلوب، ج ۱، ص ۲۲۰.</ref>
  
*۶. خیر الرجال؛ این کتاب به زبان عربی آمیخته به فارسی است. در این اثر [[علم رجال|رجالی]]، احوال راویان اسناد کتاب [[من لایحضره الفقیه]] به ترتیب ابواب آن بیان شده و در فهرست پایانی کتاب نام راویان به ترتیب حروف الفبا ذکر گردیده است. شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] درباره این کتاب توصیفات بلندی دارد.<ref> مقدمه محبوب القلوب، ص ۲۵.</ref> و سید اعجاز حسین هندی نیز تصریح کرده، هر که در این اثر تأمل کند به عمق دانش، قوت با قدرت نقادی و تحقیقات استوار وی پی می‌‌برد که بسیاری از کتاب‌های مشابه فاقد آن است.<ref> همان، ص ۲۴؛ الذریعه، ج ۷، ص ۲۸۳.</ref>
+
*۶. خیر الرجال؛ این کتاب به زبان عربی آمیخته به فارسی است. در این اثر [[علم رجال|رجالی]]، احوال راویان اسناد کتاب [[من لایحضره الفقیه]] به ترتیب ابواب آن بیان شده و در فهرست پایانی کتاب نام راویان به ترتیب حروف الفبا ذکر گردیده است. شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] درباره این کتاب توصیفات بلندی دارد.<ref> مقدمه محبوب القلوب، ص ۲۵.</ref> و سید اعجاز حسین هندی نیز تصریح کرده، هر که در این اثر تأمل کند، به عمق دانش، قوت با قدرت نقادی و تحقیقات استوار وی پی می‌‌برد که بسیاری از کتاب‌های مشابه فاقد آن است.<ref> همان، ص ۲۴؛ الذریعه، ج ۷، ص ۲۸۳.</ref>
  
 
*۷. شرح الصحیفة السجادیه؛ که ترجمه فارسی و شرح مختصری است بر [[صحیفه سجادیه]] و بیشتر صبغه عرفانی-اخلاقی دارد.<ref> تفسیر شریف لاهیجی، ج ۱، ص ۷۳.</ref>
 
*۷. شرح الصحیفة السجادیه؛ که ترجمه فارسی و شرح مختصری است بر [[صحیفه سجادیه]] و بیشتر صبغه عرفانی-اخلاقی دارد.<ref> تفسیر شریف لاهیجی، ج ۱، ص ۷۳.</ref>
  
*۸. شرح بیتی از مثنوی؛<ref> مقدمه محبوب القلوب، ص ۲۴.</ref>
+
*۸. شرح بیتی از [[مثنوی معنوی (کتاب)|مثنوی معنوی]]؛<ref> مقدمه محبوب القلوب، ص ۲۴.</ref>
  
*۹. لطائف الحساب در ریاضیات.<ref> تفسیر شریف لاهیجی، ج ۱، ص ۴۳.</ref>
+
*۹. لطائف الحساب، در [[ریاضیات]].<ref> تفسیر شریف لاهیجی، ج ۱، ص ۴۳.</ref>
  
قطب‌الدین دارای قریحه [[شعر|شعری]] نیز بوده است. با ملاحظه کتاب محبوب القلوب و... این مطلب صریحاً آشکار می‌‌شود؛ زیرا مؤلف مقدار زیادی از اشعار را به صراحت به خود اسناد می‌‌هد. از ملاحظه این اشعار پرمغز و پخته، قدرت طبع و قریحه سرشار و توانایی وی در شعر بدست می‌‌آید. در محبوب القلوب این گونه آورده است:
+
قطب‌الدین دارای قریحه [[شعر|شعری]] نیز بوده است. با ملاحظه کتاب «محبوب القلوب» و... این مطلب صریحاً آشکار می‌‌شود؛ زیرا مؤلف مقدار زیادی از اشعار را به صراحت به خود اسناد می‌‌هد. از ملاحظه این اشعار پرمغز و پخته، قدرت طبع و قریحه سرشار و توانایی وی در شعر بدست می‌‌آید. در محبوب القلوب این گونه آورده است:
  
 
خدایا لطف کن علم لدنّی * کزو قائم شود ارکان دینی
 
خدایا لطف کن علم لدنّی * کزو قائم شود ارکان دینی
  
ز تحقیقات اشراقی چه لافی * ز تدقیقات مشایی چه بافی
+
ز تحقیقات اشراقی چه لافی * ز تدقیقات مشّایی چه بافی
  
 
حکیمی‌‌ کو براه عقل پوید * تو گویی علم خود از جهل جوید
 
حکیمی‌‌ کو براه عقل پوید * تو گویی علم خود از جهل جوید
سطر ۷۴: سطر ۸۷:
 
به در گاه حق ار عجز آوری پیش * شوی در دانش از هر کاملی بیش.<ref> حاشیه محبوب القلوب، ص ۵۲.</ref>
 
به در گاه حق ار عجز آوری پیش * شوی در دانش از هر کاملی بیش.<ref> حاشیه محبوب القلوب، ص ۵۲.</ref>
  
 +
==لاهیجی در نظر عالمان==
 +
غالب [[تذکره]] نویسان و رجال شناسان از مقام علمی و تحقیقی و عمق و وسعت دانش شریف لاهیجی به بزرگی و جلالت یاد کرده‌اند.
 +
* [[سید محسن امین]] صاحب [[اعیان الشیعه]]، او را از اعلام محققان عصر خود می‌شمارد.<ref>اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۹، ص۴۳۱.</ref>
 +
* [[شیخ حر عاملی]] در [[امل الآمل]] می‌نویسد: مولانا قطب الدین محمد لاهیجی عالم جلیل القدر و فاضلی می‌باشد که دارای مصنفاتی است.<ref>امل الآمل، شیخ حر عاملی، ج۲، ص۲۸۵. </ref>
 +
* [[شیخ آقا بزرگ تهرانی]] در کتاب‌های معروف خود، [[الذريعة الي تصانيف الشيعة|الذریعة]] و [[طبقات اعلام الشیعه (کتاب)|طبقات اعلام الشیعه]] و [[مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال (کتاب)|مصفی المقال]]، به طور مبسوط، از مقام عرفانی و فلسفی و تحقیقی او تجلیل و تکریم می‌کند و تحلیل خوب و جامعی از آثار متنوع قطب الدین ارائه می‌دهد.
 +
* [[شیخ عباس قمی]] نیز در الکُنی والالقاب و الفوائد الرضویة و هدیة الاحباب، از قطب الدین با القابی مانند حکیم، عارف، متأله، جامع، کامل، متبحر، جلیل القدر، شاعر و... تجلیل می‌کند و در الفوائد الرضویه بیان می‌دارد که قطب الدین اشکوری فرموده: [[خواجه نصیرالدین طوسی]] فاضل محققی بود که گردن‌های افاضل از مخالف و مؤالف، به جهت درک مطالب معقوله و منقوله، نزد او خاضع شده بود.<ref>الفوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، ص۹۳۶.</ref>
 +
* [[محدث نوری|میرزا حسین نوری]] در [[مستدرک الوسائل]] از شریف لاهیجی با القابی مانند «فاضل عارف و نقاد» یاد می‌کند و بر روی کتاب محبوب القلوب وی انگشت تاکید نهاده است.<ref>خاتمه مستدرک الوسائل، محقق نوری، ج۲، ص۲۲۹.</ref>
 +
* مؤلف کتاب [[روضات الجنات]] و نیز صاحب [[ریاض العلماء]] و نیز [[ریحانة الادب]] و دیگر تذکره نویسان بزرگوار هم شخصیت بلند شریف لاهیجی را ستوده اند.<ref>روضات الجنات، خوانساری، ج۶، ص۳۱۳؛ ریاض العلماء، افندی، ج۵، ص۱۲۴؛ ریحانة الادب، مدرس، ج۴، ص۶.</ref>
 
==وفات ==
 
==وفات ==
 +
قطب الدین محمد لاهیجی در هنگام عزیمت به گیلان در منطقه تاریخی دیلمان چشم از جهان فروبست.<ref> پیشینه تاریخی فرهنگی لاهیجان و بزرگان آن، ص ۵۰۴.</ref>
 +
از سال رحلت قطب‌الدین اطلاع دقیقی در دست نیست، اما از آنجا که خود در «محبوب القلوب» تصریح کرده، از زلزله هولناک لاهیجان -که در سال ۱۰۸۸ ق. رخ داده-، جان سالم بدر برده و از طرف دیگر فرزندش، شیخ محمدجعفر، در سال ۱۰۹۵ ق. از آماده‌سازی فهرست «محبوب القلوب» فراغت یافته و در آنجا، هنگامی‌‌ که از پدر خویش یاد می‌‌کند، عبارت «رحمة الله علیه» را بکار برده -که حاکی از درگذشت اوست-، می‌‌شود نتیجه گرفت که لاهیجی در فاصله زمانی ۱۰۸۸-۱۰۹۵ ق. چشم از جهان فروبسته است.
  
از سال رحلت قطب‌الدین اطلاع دقیقی در دست نیست اما از آنجا که خود در محبوب القلوب تصریح کرده، از زلزله هولناک لاهیجان که در سال ۱۰۸۸ ق. رخ داده، جان سالم بدر برده و از طرف دیگر فرزندش، شیخ محمدجعفر، در سال ۱۰۹۵ ق. از آماده‌سازی فهرست محبوب القلوب فراغت یافته و در آنجا، هنگامی‌‌ که از پدر خویش یاد می‌‌کند، عبارت «رحمة الله علیه» را بکار برده که حاکی از درگذشت اشکوری است. در ضمیمه این دو مطلب می‌‌شود نتیجه گرفت که او در فاصله زمانی ۱۰۸۸-۱۰۹۵ ق. چشم از جهان فروبسته است. وی در هنگام عزیمت به گیلان در منطقه تاریخی دیلمان چشم از جهان فروبست.<ref> پیشینه تاریخی فرهنگی لاهیجان و بزرگان آن، ص ۵۰۴.</ref> پیکر پاک وی را به [[قم]] منتقل و در این سرزمین مقدس به خاک سپردند.
+
پیکر پاک قطب الدین لاهیجی را به [[قم]] منتقل و در این سرزمین مقدس به خاک سپردند. مؤلف کتاب «منتخب التواریخ» می‌‌گوید: «از جمله رواتی که در قم مدفون‌اند عبارتند از: جناب محمد بن شیخ علی اللاهیجی الاشکوری مصنف کتاب محبوب القلوب و ایشان هم [[شیعه]] بودند و هم از تلامذه [[میرداماد]]».<ref> منتخب التواریخ، محمدهاشم خراسانی، انتشارات اسلامیه، ۱۳۷۶ ش، ص ۴۹۴.</ref>
 
 
مؤلف کتاب منتخب التواریخ<ref> منتخب التواریخ، باب هشتم، در شرح حال [[امام صادق]] علیه‌السلام در ذکر قبور شریف بزرگان و رُواتی که در قم مدفونند.</ref> می‌‌گوید: از جمله رواتی که در قم مدفون‌اند عبارتند از: قطب‌الدین الاشکوری، جناب محمد بن شیخ علی اللاهیجی الاشکوری مصنف کتاب محبوب القلوب و ایشان هم [[شیعه]] بودند و هم از تلامذه [[میرداماد]].<ref> منتخب التواریخ، حاج محمدهاشم خراسانی، انتشارات اسلامیه، ۱۳۷۶ ش، ص ۴۹۴.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
  
==منبع==
+
==منابع==
محمدتقی ادهم‌نژاد لنگرودی، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۸، صفحه ۲۰۳-۲۱۷.
+
*[[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، محمدتقی ادهم‌نژاد لنگرودی، جلد ۱۸، صفحه ۲۰۳-۲۱۷.
[[رده: علمای قرن یازدهم]]
+
*"قطب‌الدین لاهیجی دیلمی"، سایت فرهیختگان تمدن شیعه.   
 +
[[رده: علمای قرن یازدهم]][[رده: علماء شیعه]][[رده: مفسرین قرآن]][[رده: فیلسوفان]][[رده: فقیهان]][[رده: عارفان]][[رده: شعرای پارسی گو]][[رده: مدفونین در قم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۳۸

«محمد بن علی دیلمی اشکوری ‌‌لاهیجی» ‌‌ملقّب به «قطب‌الدین»، «شیخ الاسلام» و «بهاءالدین» (۱۰۹۵-۱۰۱۰ ق)، فیلسوف، حکیم، عارف، مفسر، فقیه و شاعر نامدار شیعه در ‌‌سده یازدهم قمری و از شاگردان میرداماد و ملاصدرا بود. او عالمی‌‌ جلیل، فاضل، عامل، متألّه و متبحّر در علوم اسلامی به‌ویژه فلسفه و تفسیر بوده است. «محبوب القلوب» و «تفسیر شریف لاهیجی» از مهمترین آثار اوست.

نام کامل محمد بن علی لاهیجی
زادروز ۱۰۱۰ قمری
زادگاه لاهیجان
وفات ۱۰۹۵ قمری
مدفن قم

Line.png

اساتید

میر محمدباقر داماد، صدرالمتألهین شیرازی،...


آثار

تفسیر شریف لاهیجی، محبوب القلوب، ثمرة الفؤاد، شرح الصحیفة السجادیه، خیر الرجال، لطائف الحساب، الرسالة المثالیه،...

ولادت و خاندان

قطب‌الدین محمد اشکوری بنا به آنچه که در خاتمه کتاب «محبوب القلوب» ذکر کرده در لاهیجان و در محله‌ای مشهور به «میدان» دیده به جهان گشوده است. سال تولد وی حدود ۱۰۱۰ ق. در لاهیجان بوده است و در خاندان علم، فضیلت و سیادت رشد و نمو کرده است.

قطب‌الدین محمد از طرف پدر و مادر به دو خاندان بزرگ و مهم منتسب است. پدرش شیخ علی بن عبدالوهاب بن پیله[۱] از عالمان معروف «اشکورات» رودسر است که به خاطر داشتن موقعیت ممتاز علمی، توسط والی لاهیجان از اشکور به لاهیجان آمده و این شهر را به عنوان وطن اختیار کرده و منصب شیخ الاسلامی ‌‌لاهیجان را عهده‌دار گردیده است. جدش شیخ عبدالوهاب و جد اعلای او، «پیله فقیه» اشکوری، همگی از عالمان بزرگ عصر خویش در آن سامان بوده‌اند.

مادرش نیز زنی علوی بود که همراه پدر (سید علی) و پدر بزرگش (سید محمد یمنی) از ترس پادشاه روم برای حفظ مذهب خود به ایران آمدند. این سه، در قزوین بر شاه طهماسب صفوی وارد شده و از سوی وی مورد اکرام قرار گرفتند. قطب الدین در وصف مادر خود می‌‌نویسد: مادرم از سادات جلیل القدر، مؤمنه، عابده، زاهده و دارای علوم ظاهری و باطنی و واجد صفات ممتاز اخلاقی و روحی بوده است.

قطب‌الدین یا بهاءالدین:

محمد لاهیجی در برخی از تألیفات خود، لقب «قطب‌الدین» و در برخی دیگر لقب «بهاءالدین» را برای خودش انتخاب نموده است. وی در اولین اثر خویش -«محبوب القلوب»-، خود را «قطب‌الدین» معرفی نموده است: و بعد یقول الفقیر الی الله الغنی المغنی قطب‌الدین محمد بن شیخ علی الشریف الدیلمی ‌‌اللاهجی... .[۲]

ولی در «تفسیر شریف لاهیجی» و کتاب «خیر الرجال»، برای خود لقب «بهاءالدین» را ذکر می‌‌کند و همین تعدد لقب باعث شده که آقا بزرگ تهرانی در کتاب «مصفی المقال»[۳] از «قطب‌الدین اشکوری» و «بهاءالدین اشکوری» به طور جداگانه اسم ببرد. ولی در کتاب «[[الذریعه» تحت عنوان خیرالرجال می‌‌گوید: الَّفَه الشیخ بهاءالدین محمد بن الشیخ ملا علی الشریف الدیلمی ‌‌اللاهیجی المظنون قویاً انه هو الذی ترجمه الشیخ الحرّ فی امل الآمل مولانا قطب‌الدین محمد بن علی... .

بنابراین بسیار بعید است که دو نفر با یک اسم و نسب و محل در یک عصر باشند و کتاب ثمرةالفؤاد از یکی از آن دو و کتاب خیرالرجال از دیگری باشد و هر دو در یک سال (۱۰۷۵ ق) نوشته شده باشد و در هیچ کتاب رجالی به طور مجزا اسم برده نشده باشند. از اینجا به خوبی می‌‌توان پی برد که صاحب ترجمه، دارای دو لقب بوده؛ یکی «بهاءالدین» و دیگری «قطب‌الدین» یا لااقل در برهه‌ای از زمان به لقب «قطب‌الدین» و در برهه‌ای دیگر به لقب «بهاءالدین» ملقب بوده است.[۴]

و اما احتمال قوی‌تر درباره تغییر لقب صاحب ترجمه از «قطب‌الدین» به «بهاءالدین» می‌‌توان به تغییر در مشرب و طرز تفکر وی اشاره کرد، چنانچه مرحوم محدث ارموی در مقدمه «تفسیر شریف لاهیجی» آورده است: «اگر اندکی تأمل شود می‌‌توان احتمال داد مصنف (صاحب ترجمه) در اوایل عمر خود دارای مشرب و مذاق حکمی‌‌ و فلسفی بوده و در آن اوان، کتاب «محبوب القلوب» و همچنین «شرح صحیفه سجادیه» را تألیف کرده است، ولی در اواخر حال، نظر به رواج احادیث و اخبار، در نتیجه بیانات محمدامین استرآبادی...، از آن مشرب و مذاق برگشته و این تفسیر (تفسیر شریف لاهیجی) را طبق مذاق اهل حدیث و روایت نوشته است».[۵]

در هر صورت وی چون در ابتدا مذاق فلسفی و عرفانی داشته و به آثار تعقلی توجه داشت، لذا لقب «قطب‌الدین» را می‌‌پسندید؛ ولی در اواخر، چون مذاق اخباری و تعبدی به خود گرفته بود، لقب «بهاءالدین» را در تفسیر برای خود برمی‌‌گزیند.

تحصیلات و فعالیت علمی

قطب‌الدین در دوران کودکی از نعمت وجود پدر محروم شد و زیر نظر مادر فاضله‌اش تربیت یافت. قسمت عمده تحصیلاتش را در لاهیجان سپری نموده است. وی در حدود سال ۱۰۳۵ ق. به حوزه علمیه اصفهان - که در آن عصر مرکز علمی ‌‌دنیای اسلام بود - وارد گردید. او در محضر عالمان مشهوری چون میرداماد و ملاصدرا تلمذ کرد و سال‌ها از دانش بیکران آنان بهره برد و به تکمیل معلومات خود پرداخت. او هم‌عصر با حکیمان و عالمان بزرگی چون: فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱ ق)، ملا محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰ ق) و شیخ حر عاملی (متوفی ۱۱۰۴ ق) بوده است.

لاهیجی بعد از رحلت استادانش (میرداماد در سال ۱۰۴۳ ق. و ملاصدرا در ۱۰۵۰ ق) برای صله ارحام به لاهیجان رفت و در این شهر رحل اقامت افکند. وی در این ایام با مرگ برادرش جلال‌الدین محمد -که مقام «شیخ الاسلامی» لاهیجان را به عهده داشت- مواجه شد و پس از برادرش عهده‌دار منصب «شیخ الاسلامی» لاهیجان گردید و همین امر باعث اقامت دائمی‌‌ وی در لاهیجان شد. وی به تألیف، تصنیف و به مشاغل و مناصب دینی می‌‌پرداخته و در سال ۱۰۵۸ ق. مشغول تألیف کتاب «محبوب القلوب» در لاهیجان بوده است.

قطب‌الدین حادثه حریقی را که باعث از بین رفتن خانه‌ها، اشیا و کتب او گردیده با اندوه متذکر شده است: «در سال ۱۰۵۸ ق. در شهر لاهیجان آتش سوزی‌ای اتفاق افتاد که در آن، خانه و اشیای نفیس و مهم من از جمله حدود ۶۰۰ جلد کتاب از کتاب‌های نفیسه که در میان آن‌ها، کتاب‌هایی به خط خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی بود، در آتش سوخت. نیز بسیاری از نوشتجات پدر، برادرم و خودم که به خط خودم نوشته، تصحیح و مقابله کرده بودم، همه طعمه آتش شد. حتی برای من به جز سرمایه حقیقی و گرانبهای واقعی که حسن ظن به خدا و محبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام باشد، چیز دیگر باقی نماند».[۶]

قطب‌الدین در سال ۱۰۸۶ ق. به هندوستان سفر کرد و کتاب تفسیر شرف را در شهر «پتنه» (عظیم‌آباد هندوستان)[۷] به اتمام رسانید. علت سفر وی به هندوستان معلوم نیست؛ البته این احتمال قوی به نظر می‌‌رسد که مؤلف، نزدیک به تمام شدن تفسیر، به هند رفته و این کتاب را در دست تألیف داشته و در شهر پتنه هند اجزای آخر آن را تمام کرده باشد.

آثار و تألیفات

تاکنون ۹ اثر از قطب‌الدین، در علوم گوناگون همانند: تفسیر، علوم روایی، فقه، فلسفه، کلام، عرفان، اخلاق و ریاضیات شناخته شده است:

  • ۱. تفسیر شریف لاهیجی؛ این تفسیر به زبان فارسی و در چهار جلد تدوین شده و تفسیر مبسوطی است که بیشتر صبغه روایی دارد و در رتبه تفاسیر متوسط قرار می‌‌گیرد، یعنی از حد یک ترجمه و تفسیر ساده فراتر بوده و در عین حال چندان عمیق، مفصل و فنی نیست. مؤلف، این کتاب را در شهر پتنه هند در سال ۱۰۸۶ ق. به اتمام رسانده است. در مقدمه آن از دگرگونی‌هایی که در روش اخلاقی و مذهبی و عقیدتی مؤلف پدید آمده، سخن به میان آمده است. قطب‌الدین در این کتاب از رساله مثالیه خود بسیار نقل قول نموده است.[۸]
  • ۲. محبوب القلوب؛ شاید بتوان گفت که «محبوب القلوب» قطب‌الدین، یکی از مهمترین منابع، در زمینه تاریخ فلسفه و حاوی ویژگی‌هایی است که آن را از آثار مشابه ممتاز می‌‌گرداند. محبوب القلوب از پنج بخش اساسی تشکیل شده است: مقدمه: در بیان حقیقت فلسفه و مبدأ پیدایش آن. مقاله نخست: در شرح حال و آرای حکما، از حضرت آدم تا یحیی نحوی است. مقاله دوم: به شرح حال ۱۲۶ فیلسوف اختصاص دارد که از حرث بن کلده ثقفی آغاز و به میر غیاث‌الدین منصور دشتکی ختم می‌‌شود. مقاله سوم: در سیره ائمه اطهار علیهم‌السلام و بخشی از احادیث مروی از ایشان و مشایخ امامیه است. خاتمه: در شرح حال مؤلف و اجدادش. قطب‌الدین در محبوب القلوب در کنار بیوگرافی اجمالی هر فیلسوف، به تبیین و تفسیر دیدگاه‌ها و اندیشه‌های وی پرداخته و آن گاه که آن را مطابق با واقع نمی‌‌بیند، با عبارت «لعلّ مراده» (شاید مقصودش این باشد) و نظایر آن، دست به توجیه زده و به گونه‌ای تفسیر می‌‌کند که از دید خودش ایرادی بر آن وارد نشود. مؤلف، در این کتاب نشان داده که فقط یک مورخ نیست؛ بلکه فیلسوفی تمام عیار است.
  • ۳. فانوس الخیال فی ارادة عالم المثال، یا الرسالة المثالیه؛ این اثر به زبان عربی آمیخته به فارسی نوشته شده است. در این رساله، نخست با استناد به احادیث مروی از امامان معصوم علیهم‌السلام به تبیین عالم مثال و صُوَر مثالی پرداخته شده و پس از آن دیدگاه‌های حکمای اشراقی، عرفا، صوفیه و اهل ذوق تفسیر شده است. تاریخ ختم کتابت در سال ۱۰۷۷ ق. است.[۹] این کتاب به ادعای علامه تهرانی، سومین کتاب قطب‌الدین لاهیجی است.[۱۰]
  • ۴. الخطرات القلبیة، یا اعمال القلب؛ این اثر به زبان عربی نگاشته شده و می‌‌کوشد این نکته را تبیین کند که آدمی‌‌ به خاطر خطورات قلبی مؤاخذه خواهد شد.[۱۱]
  • ۵. ثمرة الفؤاد؛ در بیان اسرار احکام و حقایق اعمال عبادی، شامل: مقدمه درباره این که عقل رسول باطنی است و دو مائده که هر یک متضمن بخش‌های جزیی‌تر به نام ثمره است و به بیان اسرار عبادات و معاملات تا پایان دیات پرداخته و خاتمه‌ای در تعیین فرقه ناجیه است.[۱۲]
  • ۶. خیر الرجال؛ این کتاب به زبان عربی آمیخته به فارسی است. در این اثر رجالی، احوال راویان اسناد کتاب من لایحضره الفقیه به ترتیب ابواب آن بیان شده و در فهرست پایانی کتاب نام راویان به ترتیب حروف الفبا ذکر گردیده است. شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره این کتاب توصیفات بلندی دارد.[۱۳] و سید اعجاز حسین هندی نیز تصریح کرده، هر که در این اثر تأمل کند، به عمق دانش، قوت با قدرت نقادی و تحقیقات استوار وی پی می‌‌برد که بسیاری از کتاب‌های مشابه فاقد آن است.[۱۴]
  • ۷. شرح الصحیفة السجادیه؛ که ترجمه فارسی و شرح مختصری است بر صحیفه سجادیه و بیشتر صبغه عرفانی-اخلاقی دارد.[۱۵]

قطب‌الدین دارای قریحه شعری نیز بوده است. با ملاحظه کتاب «محبوب القلوب» و... این مطلب صریحاً آشکار می‌‌شود؛ زیرا مؤلف مقدار زیادی از اشعار را به صراحت به خود اسناد می‌‌هد. از ملاحظه این اشعار پرمغز و پخته، قدرت طبع و قریحه سرشار و توانایی وی در شعر بدست می‌‌آید. در محبوب القلوب این گونه آورده است:

خدایا لطف کن علم لدنّی * کزو قائم شود ارکان دینی

ز تحقیقات اشراقی چه لافی * ز تدقیقات مشّایی چه بافی

حکیمی‌‌ کو براه عقل پوید * تو گویی علم خود از جهل جوید

به عقل خود چسان پیچیده گویی * که نقلی در جهان نشنیده گویی

ترا از آب و عقل اهل یونان * طهارت کی شود حاصل به بایقان

ز خاک یثرب نقل ار نمایی * تیمّم به که زیشان آب خواهی

گر آیین کلامت خوش نماید * ترا تحقیق بی شبهت فزاید

سخن جویی ز صوفی خود چه حاصل * که گوید از ریاضت گشته واصل

نمود از گوشه گیری پلّه پلّه * گمان اعتکاف شرع چله

چو در دین عجایز عجز بودست * از آن پیغمبر این طاعت شنود است

به در گاه حق ار عجز آوری پیش * شوی در دانش از هر کاملی بیش.[۱۸]

لاهیجی در نظر عالمان

غالب تذکره نویسان و رجال شناسان از مقام علمی و تحقیقی و عمق و وسعت دانش شریف لاهیجی به بزرگی و جلالت یاد کرده‌اند.

وفات

قطب الدین محمد لاهیجی در هنگام عزیمت به گیلان در منطقه تاریخی دیلمان چشم از جهان فروبست.[۲۴] از سال رحلت قطب‌الدین اطلاع دقیقی در دست نیست، اما از آنجا که خود در «محبوب القلوب» تصریح کرده، از زلزله هولناک لاهیجان -که در سال ۱۰۸۸ ق. رخ داده-، جان سالم بدر برده و از طرف دیگر فرزندش، شیخ محمدجعفر، در سال ۱۰۹۵ ق. از آماده‌سازی فهرست «محبوب القلوب» فراغت یافته و در آنجا، هنگامی‌‌ که از پدر خویش یاد می‌‌کند، عبارت «رحمة الله علیه» را بکار برده -که حاکی از درگذشت اوست-، می‌‌شود نتیجه گرفت که لاهیجی در فاصله زمانی ۱۰۸۸-۱۰۹۵ ق. چشم از جهان فروبسته است.

پیکر پاک قطب الدین لاهیجی را به قم منتقل و در این سرزمین مقدس به خاک سپردند. مؤلف کتاب «منتخب التواریخ» می‌‌گوید: «از جمله رواتی که در قم مدفون‌اند عبارتند از: جناب محمد بن شیخ علی اللاهیجی الاشکوری مصنف کتاب محبوب القلوب و ایشان هم شیعه بودند و هم از تلامذه میرداماد».[۲۵]

پانویس

  1. پیله، لفظی است گیلکی، به معنای بزرگ که در اینجا به معنای فقیه بزرگ است. (ر.ک: مقدمه محبوب القلوب، ترجمه سید احمد اردکانی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰ ش، ص ۲۸).
  2. ریحانةالادب، ج ۴، ص ۴۷۴؛ نجوم السماء، ص ۱۴۸.
  3. مقدمه تفسر شریف لاهیجی، به قلم محدث ارموی، ص ۷.
  4. مصفی المقال، ص ۳۷۰.
  5. مقدمه تفسیر شریف لاهیجی، ص ۸.
  6. محبوب القلوب، خطی، ص ۵۱.
  7. همان، حاشیه.
  8. همان، ص ۴.
  9. همان، ص ۵۰-۵۵.
  10. الذریعه، ج ۱۶، ص ۱۰۰.
  11. طبقات اعلام الشیعه، قرن ۱۲، ص ۶۹۸.
  12. الذریعه، ج ۱۶، ص ۱۰۰؛ محبوب القلوب، ج ۱، ص ۲۲۰.
  13. مقدمه محبوب القلوب، ص ۲۵.
  14. همان، ص ۲۴؛ الذریعه، ج ۷، ص ۲۸۳.
  15. تفسیر شریف لاهیجی، ج ۱، ص ۷۳.
  16. مقدمه محبوب القلوب، ص ۲۴.
  17. تفسیر شریف لاهیجی، ج ۱، ص ۴۳.
  18. حاشیه محبوب القلوب، ص ۵۲.
  19. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۹، ص۴۳۱.
  20. امل الآمل، شیخ حر عاملی، ج۲، ص۲۸۵.
  21. الفوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، ص۹۳۶.
  22. خاتمه مستدرک الوسائل، محقق نوری، ج۲، ص۲۲۹.
  23. روضات الجنات، خوانساری، ج۶، ص۳۱۳؛ ریاض العلماء، افندی، ج۵، ص۱۲۴؛ ریحانة الادب، مدرس، ج۴، ص۶.
  24. پیشینه تاریخی فرهنگی لاهیجان و بزرگان آن، ص ۵۰۴.
  25. منتخب التواریخ، محمدهاشم خراسانی، انتشارات اسلامیه، ۱۳۷۶ ش، ص ۴۹۴.

منابع

  • ستارگان حرم، محمدتقی ادهم‌نژاد لنگرودی، جلد ۱۸، صفحه ۲۰۳-۲۱۷.
  • "قطب‌الدین لاهیجی دیلمی"، سایت فرهیختگان تمدن شیعه.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه