قاعده تداخل اسباب و مسببات: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
تداخل اسباب، به معنای اجتماع علل واسباب متعدد شرعی در ایجاد مسبب (معلول)و اثر واحد است، به این معنا که چند سبب شرعی به جای این که هر یک مسبب جداگانه‌ای داشته باشند، با یکدیگر در تاثیر، تداخل می‌کنند و تنها یک مسبب به آنها نسبت داده می‌شود.
+
'''«قاعده تداخل اسباب و مسبَّبات»'''، به معنای اجتماع علل و اسباب متعدد شرعی در ایجاد مسبَّب (معلول) و اثر واحد است؛ به این معنا که چند سبب شرعی به جای این که هر یک مسبَّب جداگانه‌ای داشته باشند، با یکدیگر در تأثیر، تداخل می‌کنند و تنها یک مسبَب به آنها نسبت داده می‌شود.
  
 
==بیان قاعده==  
 
==بیان قاعده==  
  
قاعده تداخل اسباب و مسببات، در حقيقت متشكل از دو قاعده است:
+
قاعده تداخل اسباب و مسببات، در حقیقت متشکل از دو قاعده است که هر یک جداگانه مورد بحث قرار مى گیرند: ۱. قاعده تداخل اسباب ۲. قاعده تداخل مسبَّبات.
  
1 ـ قاعده تداخل اسباب  
+
===قاعده تداخل اسباب:===
  
2 ـ قاعده تداخل مسببات . كه در اينجا، هر يك جداگانه مورد بحث قرار مى گيرند:
+
بحث تداخل اسباب در جایى مطرح مى شود که یک مسبَّب، داراى چند سبب مستقل و در عرض هم باشد، که خود داراى دو گونه است:  
  
==قاعده تداخل اسباب ==
+
الف. مسبَّب، قابلیت تکرار ندارد؛ مانند: "إن قتل زیدٌ مؤمناً فاقتُله" و "إن زَنى فاقتُله". در این مثال اگر زید هم مرتکب قتل و هم مرتکب [[زنا|زناى]] محصنه شود، دو سبب براى [[اعدام]] او وجود دارد: اول: زناى محصنه و دوم: کشتن شخصى که خون او محترم است. از آن جا که مسبَّب، یعنى "کشتن زید" قابل تکرار نیست، شکى در تحقق "تداخل اسباب" وجود ندارد و براى هر دو جرم فقط یک بار اعدام مى گردد.
  
تداخل اسباب، به معناى اجتماع علل واسباب متعدد شرعى در ايجاد مسبب (معلول) و اثر واحد است. به اين معنا كه چند سبب شرعى به جاى اين كه هر يك مسبب جداگانه اى داشته باشند، با يك ديگر در تأثير دخالت مى كنند و تنها يك مسبب به آنها نسبت داده مى شود.  
+
ب. مسبَّب، قابلیت تکرار دارد؛ اما در جایى که مسبب، ماهیتى است که قابلیت تکرار را دارد، مانند: "اذا بلتَ فتوضّأ" و "اذا نمتَ فتوضّأ" در این دو مثال، [[وضو]] مسبَّب است و قابلیت تکرار را دارد و داراى اسباب متعدد از جمله خواب و بول (ادرار) مى باشد. در این مورد، اگر دلیل خاصى بر تداخل یا عدم تداخل اسباب موجود باشد، طبق آن عمل مى شود. مثل این که در باب وضو (مثال بالا) دلیل خاص باشد بر این که اسباب، تداخل مى نمایند و یک وضو کافى است. و همچنین در باب [[نماز]]، دلیل خاص هست که اسباب تداخل نمى کنند. بنابراین، اگر کسى [[نذر]] کند که هنگام [[نماز صبح]] دو [[رکعت|رکعت]] نماز بخواند، باید دو رکعت نماز به عنوان نماز صبح بخواند و دو رکعت نماز دیگر براى اداى نذر.
  
==مورد تداخل اسباب==
+
ولى گاهى هیچ گونه دلیلى بر تداخل اسباب و یا عدم آن در دست نیست، مثل این که در روایت آمده: اگر کسى در [[ماه رمضان]] در حالت [[روزه]] با همسر خود آمیزش کند، باید [[کفاره|کفاره]] بدهد. حال اگر کسى در ماه رمضان در حالت روزه چند بار با همسر خود نزدیکى کند، آیا باید چند کفاره بدهد، یا یک کفاره کافى است؟ در همین فرض، میان علماء محل بحث است، که آیا مقتضاى قاعده، تداخل اسباب است یا عدم آن؟ بیشتر عالمان [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] اعتقاد دارند مقتضاى قاعده، عدم تداخل اسباب است. و بعضى دیگر مثل "مرحوم خوانسارى"، به تداخل اسباب معتقدند. و برخى دیگر هم تفصیل هایى داده اند. دلیل اکثریت این است که هر سبب مستقل، داراى اثر مخصوص خود است و سقوط چندین [[واجب]] با انجام دادن یکى از آنها، نیاز به دلیل خاص دارد.
  
بحث تداخل اسباب در جايى مطرح مى شود كه يك مسبب، داراى چند سبب مستقل و در عرض هم باشد، كه خود، داراى دو گونه است:
+
===قاعده تداخل مسبَّبات:===
  
1 ـ مسبب، قابليت تكرار ندارد.  
+
تداخل مسبَّبات به معناى اکتفا نمودن به امتثال و فعل واحد در مقام امتثال [[تکلیف|تکلیف هاى]] متعدد است. یعنى در جایى که تکلیف هاى متعددى متوجه مکلّف شده، وى بتواند با امتثال یکى، از عهده همه آنها بر آید. به بیان دیگر، کفایت انجام دادن مسبَّب واحد، براى سقوط اسباب متعدد شرعى را، تداخل مسبَّبات گویند. این بحث، متفرع بر بحث قبل است. به این بیان که اگر در اسباب، معتقد به عدم تداخل بشویم، این بحث پیش مى آید که آیا در امتثال مى توان به انجام دادن یک مسبَّب، بسنده نمود یا لازمه تعدد اسباب و عدم تداخل آن ها، انجام امتثال هاى متعدد است؟
  
2 ـ مسبب, قابليت تكرار دارد.  
+
البته این بحث در جایى مطرح مى گردد که مسبَّبات هم در اسم و هم در ماهیت مشترک باشند. مثل غسل [[جنابت‌‌‌‌‌|جنابت]] و غسل مسّ میت و غسل حیض که نام همگى [[غسل]] است و ماهیت و حقیقت یکسان دارند. بنابراین، در جایى که ماهیت ها مختلف باشند، مثل [[نماز میت]] و [[نماز آیات|نماز آیات]] و [[نماز]] یومیه، این بحث جارى نیست؛ زیرا هر یک داراى اجزا و شرایط خاص خود هستند. به خلاف غسل که همه به یک صورت انجام مى گیرند.
  
اما در موردى كه مسبب قابليت تكرار ندارد، مانند: "ان قتل زيد مؤمنا فاقتله" و "ان زنى فاقتله". در اين مثال اگر زيدهم مرتكب قتل وهم مرتكب زناى محصنه، شود، دو سبب براى [[اعدام]] او وجود دارد:
+
حال اگر کسى غسل جنابت، غسل مسّ میت و غسل نذرى به گردن داشت، آیا یک غسل براى اسقاط همه کافى است، یا باید براى هر سبب، یک غسل جداگانه انجام گیرد؟ در این مورد نیز اختلاف وجود دارد. برخى مانند [[شيخ محمدرضا مظفر|محمدرضا مظفر]] اعتقاد دارند مقتضاى قاعده، عدم تداخل مسببات است. یعنى نمى شود به یک عمل در مقام امتثال، اکتفا کرد. زیرا فرض بر این است که اسباب، تداخل ندارند و هر یک مسبَّب مستقل و جداگانه اى را مى طلبد.  
 
 
اول: [[زناى محصنه]]
 
 
 
دوم: كشتن شخصى كه خون او محترم است .
 
 
 
از آن جا كه مسبب، يعنى "كشتن زيد" قابل تكرار نيست، شكى در تحقق "تداخل اسباب" وجود ندارد و براى هر دو جرم فقط يك باراعدام مى گردد.
 
 
 
اما در جايى كه مسبب، ماهيتى است كه قابليت تكرار را دارد، مانند: "اذا بلت فتوضأ" و "اذا نمت فتوضأ" در اين دو مثال، [[وضو]] مسبب است و قابليت تكرار را دارد و داراى اسباب متعدداز جمله خواب و بول مى باشد.
 
 
 
در اين مورد، اگر دليل خاصى بر تداخل يا عدم تداخل اسباب موجود باشد،  طبق آن عمل مى شود. مثل اين كه در باب وضو (مثال بالا) دليل خاص باشد بر اين كه اسباب، تداخل مى نمايند و يك وضو كافى است . و هم چنين در باب نماز، دليل خاص هست كه اسباب تداخل نمى كنند.
 
 
 
بنابراين، اگر كسى نذر كند که هنگام نماز صبح دو ركعت نماز بخواند، بايد دو ركعت نماز براى صبح بخواند و دو ركعت نماز ديگر براى اداى نذر. ولى گاهى هيچ گونه دليلى بر تداخل اسباب و يا عدم آن در دست نيست ، مثل اين كه در روايت آمده:
 
 
 
اگر كسى در ماه رمضان در حالت روزه با همسر خود آميزش كند، بايد كفاره بدهد. حال اگر كسى در ماه رمضان در حالت روزه چند بار با همسر خود، نزديكى كند، آيا بايد چند كفاره بدهد يا يك كفاره، كافى است ؟
 
 
 
در همين فرض، ميان علماء، محل بحث است كه آيا مقتضاى قاعده، تداخل اسباب است يا عدم آن؟
 
 
 
بيش تر عالمان اصول اعتقاد دارند مقتضاى قاعده، عدم تداخل اسباب است. و بعضى ديگر مثل مرحوم "خوانسارى"، به تداخل اسباب معتقداند.
 
 
 
و برخى ديگر هم تفصيل هايى داده اند. دليل اكثريت اين است كه هر سبب مستقل، داراى اثر مخصوص خود است و سقوط چندين واجب باانجام دادن يكى از آن ها, نياز به دليل خاص دارد.
 
 
 
==قاعده تداخل مسببات:==
 
 
 
تداخل مسببات به معناى اكتفا نمودن به امتثال و فعل واحد در مقام امتثال تكليف هاى متعدد است.  يعنى در جايى كه تكليف هاى متعددى متوجه مكلف شده، وى بتواند با امتثال يكى،از عهده همه آن ها بر آيد به بيان ديگر، كفايت انجام دادن مسبب واحد، براى سقوط اسباب متعدد شرعى را، تداخل مسببات گويند .
 
 
 
اين بحث، متفرع بر بحث قبل است. به اين بيان كه اگر در اسباب، معتقد به عدم تداخل بشويم، اين بحث پيش مى آيد كه آيا در امتثال مى توان به انجام دادن يك مسبب، بسنده نمود يا لازمه تعدد اسباب و عدم تداخل آن ها، انجام امتثال هاى متعدد است؟
 
 
 
البته اين بحث در جايى مطرح مى گردد كه مسببات هم در اسم و هم در ماهيت ، مشترك باشند. مثل غسل جنابت و مس ميت و حيض كه نام همگى غسل است و ماهيت و حقيقت يك سان دارند.
 
 
 
بنابراين، در جايى كه ماهيت ها مختلف باشند، مثل نماز ميت و نماز آيات و نماز واجب يوميه، اين بحث جارى نيست. زيرا هر يك داراى اجزا و شرايط خاص خود هستند. به خلاف غسل كه همه به يك صورت انجام مى گيرند.
 
 
 
حال اگر كسى غسل جنابت , غسل مس ميت و غسل نذرى به گردن داشت، آيا يك غسل براى اسقاط همه كافى است يا بايد براى هر سبب، يك غسل جداگانه انجام گيرد؟ در اين مورد نيز اختلاف وجود دارد.  
 
 
 
برخى مانند [[مظفر]] اعتقاد دارند مقتضاى قاعده، عدم تداخل مسببات است. يعنى نمى شود به يك عمل در مقام امتثال، اكتفا كرد. زيرا فرض بر اين است كه اسباب، تداخل ندارند و هر يك مسبب مستقل و جداگانه اى را مى طلبد.
 
در باره اين كه هنگام شك، اقتضاى اصل عملى در اسباب و يا مسببات چيست ؟ نيز بحث به ميان آمده است.
 
 
[[اصوليان]] اعتقاد دارند در اسباب, اصل, اقتضاى برائت دارد، كه لازمه آن تداخل است . زيرا در اين كه تكليف مكلف به جا آوردن بيش از يك واجب باشد, شك وجود دارد كه لازمه آن, شك در تكليف افزون بر يك واجب است كه برائت مى شود. ولى در صورتى كه در تداخل مسببات شكى پديد آيد, اصل عدم تداخل ـ به دليل [[قاعده اشتغال]] ـ جارى مى گردد.  
 
  
 +
درباره اینکه هنگام شک، اقتضاى اصل عملى در اسباب و یا مسبَّبات چیست؟ نیز بحث به میان آمده است. اصولیان اعتقاد دارند در اسباب، اصل اقتضاى برائت دارد، که لازمه آن تداخل است. زیرا در این که تکلیف مکلّف به جا آوردن بیش از یک واجب باشد، شک وجود دارد که لازمه آن، شک در تکلیف افزون بر یک واجب است که برائت مى شود. ولى در صورتى که در تداخل مسبَّبات شکى پدید آید، اصل عدم تداخل ـ به دلیل قاعده اشتغال ـ جارى مى گردد.
 
==منابع==
 
==منابع==
  
1- محمدي، علي، 1337، اصول فقه،جلد1، صفحه24 5
+
* اصول فقه، علی محمدی، ۱۳۳۷، جلد۱، صفحه۲۴۵.
 
 
2- ولايي، عيسي، 1329، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، صفحه146
 
  
3- سجادي، جعفر، 1303، فرهنگ معارف اسلامى، جلد2، صفحه44
+
* فرهنگ تشریحى اصطلاحات اصول، عیسی ولایی، ۱۳۲۹، صفحه۱۴۶.
  
4- مشكيني، علي، 1300، اصطلاحات الاصول، صفحه186
+
* فرهنگ معارف اسلامى، جعفر سجادی، ۱۳۰۳، جلد۲، صفحه۴۴.
  
5- فاضل لنكراني، محمد، 1309،ايضاح الكفاية، جلد3، صفحه291
+
* اصطلاحات الاصول، علی مشکینی، ۱۳۰۰، صفحه۱۸۶.
  
6- مظفر، محمد رضا، 1904 – 1964، اصول الفقه، جزء1، صفحه118
+
* ایضاح الکفایة، محمد فاضل لنکرانی، ۱۳۰۹، جلد۳، صفحه۲۹۱.
  
7- آخوندخراسانى، محمدكاظم بن حسين، 1255، کفایه اصول، ص 233
+
* اصول الفقه، محمدرضا مظفر، ۱۹۶۴، جزء۱، صفحه۱۱۸.
  
 +
* کفایة اصول، آخوند خراسانى، ۱۲۵۵، صفحه۲۳۳.
 
{{فقه}}
 
{{فقه}}
 
{{فقه/قواعد فقهی}}
 
{{فقه/قواعد فقهی}}
 
 
[[رده: قواعد فقه]]
 
[[رده: قواعد فقه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۴۱

«قاعده تداخل اسباب و مسبَّبات»، به معنای اجتماع علل و اسباب متعدد شرعی در ایجاد مسبَّب (معلول) و اثر واحد است؛ به این معنا که چند سبب شرعی به جای این که هر یک مسبَّب جداگانه‌ای داشته باشند، با یکدیگر در تأثیر، تداخل می‌کنند و تنها یک مسبَب به آنها نسبت داده می‌شود.

بیان قاعده

قاعده تداخل اسباب و مسببات، در حقیقت متشکل از دو قاعده است که هر یک جداگانه مورد بحث قرار مى گیرند: ۱. قاعده تداخل اسباب ۲. قاعده تداخل مسبَّبات.

قاعده تداخل اسباب:

بحث تداخل اسباب در جایى مطرح مى شود که یک مسبَّب، داراى چند سبب مستقل و در عرض هم باشد، که خود داراى دو گونه است:

الف. مسبَّب، قابلیت تکرار ندارد؛ مانند: "إن قتل زیدٌ مؤمناً فاقتُله" و "إن زَنى فاقتُله". در این مثال اگر زید هم مرتکب قتل و هم مرتکب زناى محصنه شود، دو سبب براى اعدام او وجود دارد: اول: زناى محصنه و دوم: کشتن شخصى که خون او محترم است. از آن جا که مسبَّب، یعنى "کشتن زید" قابل تکرار نیست، شکى در تحقق "تداخل اسباب" وجود ندارد و براى هر دو جرم فقط یک بار اعدام مى گردد.

ب. مسبَّب، قابلیت تکرار دارد؛ اما در جایى که مسبب، ماهیتى است که قابلیت تکرار را دارد، مانند: "اذا بلتَ فتوضّأ" و "اذا نمتَ فتوضّأ" در این دو مثال، وضو مسبَّب است و قابلیت تکرار را دارد و داراى اسباب متعدد از جمله خواب و بول (ادرار) مى باشد. در این مورد، اگر دلیل خاصى بر تداخل یا عدم تداخل اسباب موجود باشد، طبق آن عمل مى شود. مثل این که در باب وضو (مثال بالا) دلیل خاص باشد بر این که اسباب، تداخل مى نمایند و یک وضو کافى است. و همچنین در باب نماز، دلیل خاص هست که اسباب تداخل نمى کنند. بنابراین، اگر کسى نذر کند که هنگام نماز صبح دو رکعت نماز بخواند، باید دو رکعت نماز به عنوان نماز صبح بخواند و دو رکعت نماز دیگر براى اداى نذر.

ولى گاهى هیچ گونه دلیلى بر تداخل اسباب و یا عدم آن در دست نیست، مثل این که در روایت آمده: اگر کسى در ماه رمضان در حالت روزه با همسر خود آمیزش کند، باید کفاره بدهد. حال اگر کسى در ماه رمضان در حالت روزه چند بار با همسر خود نزدیکى کند، آیا باید چند کفاره بدهد، یا یک کفاره کافى است؟ در همین فرض، میان علماء محل بحث است، که آیا مقتضاى قاعده، تداخل اسباب است یا عدم آن؟ بیشتر عالمان اصول اعتقاد دارند مقتضاى قاعده، عدم تداخل اسباب است. و بعضى دیگر مثل "مرحوم خوانسارى"، به تداخل اسباب معتقدند. و برخى دیگر هم تفصیل هایى داده اند. دلیل اکثریت این است که هر سبب مستقل، داراى اثر مخصوص خود است و سقوط چندین واجب با انجام دادن یکى از آنها، نیاز به دلیل خاص دارد.

قاعده تداخل مسبَّبات:

تداخل مسبَّبات به معناى اکتفا نمودن به امتثال و فعل واحد در مقام امتثال تکلیف هاى متعدد است. یعنى در جایى که تکلیف هاى متعددى متوجه مکلّف شده، وى بتواند با امتثال یکى، از عهده همه آنها بر آید. به بیان دیگر، کفایت انجام دادن مسبَّب واحد، براى سقوط اسباب متعدد شرعى را، تداخل مسبَّبات گویند. این بحث، متفرع بر بحث قبل است. به این بیان که اگر در اسباب، معتقد به عدم تداخل بشویم، این بحث پیش مى آید که آیا در امتثال مى توان به انجام دادن یک مسبَّب، بسنده نمود یا لازمه تعدد اسباب و عدم تداخل آن ها، انجام امتثال هاى متعدد است؟

البته این بحث در جایى مطرح مى گردد که مسبَّبات هم در اسم و هم در ماهیت مشترک باشند. مثل غسل جنابت و غسل مسّ میت و غسل حیض که نام همگى غسل است و ماهیت و حقیقت یکسان دارند. بنابراین، در جایى که ماهیت ها مختلف باشند، مثل نماز میت و نماز آیات و نماز یومیه، این بحث جارى نیست؛ زیرا هر یک داراى اجزا و شرایط خاص خود هستند. به خلاف غسل که همه به یک صورت انجام مى گیرند.

حال اگر کسى غسل جنابت، غسل مسّ میت و غسل نذرى به گردن داشت، آیا یک غسل براى اسقاط همه کافى است، یا باید براى هر سبب، یک غسل جداگانه انجام گیرد؟ در این مورد نیز اختلاف وجود دارد. برخى مانند محمدرضا مظفر اعتقاد دارند مقتضاى قاعده، عدم تداخل مسببات است. یعنى نمى شود به یک عمل در مقام امتثال، اکتفا کرد. زیرا فرض بر این است که اسباب، تداخل ندارند و هر یک مسبَّب مستقل و جداگانه اى را مى طلبد.

درباره اینکه هنگام شک، اقتضاى اصل عملى در اسباب و یا مسبَّبات چیست؟ نیز بحث به میان آمده است. اصولیان اعتقاد دارند در اسباب، اصل اقتضاى برائت دارد، که لازمه آن تداخل است. زیرا در این که تکلیف مکلّف به جا آوردن بیش از یک واجب باشد، شک وجود دارد که لازمه آن، شک در تکلیف افزون بر یک واجب است که برائت مى شود. ولى در صورتى که در تداخل مسبَّبات شکى پدید آید، اصل عدم تداخل ـ به دلیل قاعده اشتغال ـ جارى مى گردد.

منابع

  • اصول فقه، علی محمدی، ۱۳۳۷، جلد۱، صفحه۲۴۵.
  • فرهنگ تشریحى اصطلاحات اصول، عیسی ولایی، ۱۳۲۹، صفحه۱۴۶.
  • فرهنگ معارف اسلامى، جعفر سجادی، ۱۳۰۳، جلد۲، صفحه۴۴.
  • اصطلاحات الاصول، علی مشکینی، ۱۳۰۰، صفحه۱۸۶.
  • ایضاح الکفایة، محمد فاضل لنکرانی، ۱۳۰۹، جلد۳، صفحه۲۹۱.
  • اصول الفقه، محمدرضا مظفر، ۱۹۶۴، جزء۱، صفحه۱۱۸.
  • کفایة اصول، آخوند خراسانى، ۱۲۵۵، صفحه۲۳۳.
فقه
کلیات: تاریخ فقه، ابواب فقه، احکام، اجتهاد، منابع اجتهاد در فقه شیعه، تقلید، اصول فقه، قواعد فقهی
منابع: عروة الوثقى، شرایع الاسلام، علل الشرائع، لمعه، جواهرالكلام، المكاسب المحرمه، مدارک الاحکام و ...
↓ رده ها ↓
فقه: فقیهان، منابع فقهی، اصطلاحات فقهی، آیات الاحکام، منابع اجتهاد در فقه شیعه، قواعد فقه
اصول فقه: اصول فقه، اصولیون، منابع اصول فقه، اصطلاحات اصول فقه
احکام: احکام، احکام عبادی، احکام اقتصادی، احکام خانواده، احکام روابط اجتماعی، احکام قضایی و جزایی، احکام اطعمه و اشربه، اصطلاحات احكام
قواعد فقهی
اصالت صحت، قاعده اشتراک، اهم و مهم، تداخل اسباب و مسببات، قاعده حلیت، قاعده طهارت، قاعده فراغ و تجاوز، قاعده قرعه، لاتعاد، لاضرر، قاعده میسور، نفی عسر و حرج، قاعده ید، قاعده سوق، نفی سبیل، قاعده لزوم، قاعده تسلیط، اکل مال به باطل، ولایت حاکم بر ممتنع، الاقرب فالاقرب
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه