حمزه سیدالشهداء(علیه السلام) (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|حمزه سید الشهداء علیه‌السلام == معرفى اجمالى == ''...» ایجاد کرد)
 
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Ketab231.jpg|بندانگشتی|حمزه سید الشهداء علیه‌السلام]]
+
[[پرونده:Ketab231.jpg|230px|بندانگشتی|[https://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/59155/%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87--%D8%B3%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7--%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/&from=search&&query=%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87&count=20&execute=true حمزه سيدالشهداء عليه السلام]]]
 +
کتاب «'''حمزه سیدالشهداء علیه‌السلام»'''، اثر محمدصادق نجمى (۱۳۱۵-۱۳۹۰ ش) است که در آن، شخصیت و زندگى و فعالیت‌هاى [[حضرت حمزه علیه السلام|حضرت حمزه]] (علیه السلام) را از نظر [[قرآن]]، روایات [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (صلی الله علیه وآله) و [[ائمه اطهار]] (علیهم السلام) و [[تاریخ|تاریخ]]، مورد بررسى و پژوهش علمى قرار داده است.
  
== معرفى اجمالى ==
 
  
 +
==محتوای کتاب==
  
'''حمزه سيدالشهداء'''، اثر [[نجمی، محمدصادق|محمدصادق نجمى]] (شبستر، 1315-1390ش) است كه در آن، شخصيت و زندگى و فعاليت‌هاى حضرت حمزه را از نظر قرآن، روايات پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) و تاريخ مورد بررسى و پژوهش علمى قرار داده است.
+
کتاب حاضر - که در فروردین‌ ۱۳۸۳ در [[قم]] نوشته شده-، از مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل ۵ بخش) تشکیل شده است.  
  
== ساختار ==
+
چند مورد از مطالب مفید کتاب به شرح ذیل است:
  
 +
نویسنده در مقدمه‌اش یادآور شده است: [[حضرت حمزه علیه السلام|حضرت حمزه]]، عموى [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص) از شخصیت‌هاى بزرگ در [[تاریخ اسلام|تاریخ اسلام]] است که در دفاع از [[اسلام]] تا پاى جان ایستاد و آنگاه که [[توحید|توحید]] در مقابل [[شرک|شرک]] و خداپرستى در برابر [[بت پرستی|بت‌پرستى]] قرار گرفت و رسول‌الله(ص) نیاز به یاران صدیق و حامیان مخلص داشت، به یارى آن حضرت شتافت... لیکن با تأسف باید گفت: دشمنان براى تخریب شخصیت آن بزرگوار، به ابزار فرهنگى متوسل شده، کوشیدند با ذکر نکردن اوصاف و فضایل وى و ساختن داستان‌ها و افسانه‌هاى دروغین، شخصیت او را کم‌رنگ کنند.
  
كتاب حاضر، از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل 5 بخش) تشكيل شده است.
+
مراجعه به منابع [[حدیث|حدیثى]] و مجموعه‌هاى اولى [[اهل سنت]]، نشانگر این است که خلفاى [[بنی امیه|اموى]]، همان سعى و تلاشى را که در کم‌رنگ کردن شخصیت [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان على]](ع) و تحقیر [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]] و [[عقیل بن ابیطالب|عقیل]] به کار برده‌اند، به علل و انگیزه‌هاى خاصى، درباره حضرت حمزه عمیق‌تر و در حذف شخصیت او قوى‌تر عمل کرده‌اند... با این مقدمه لازم است در این مختصر پنج موضوع به ترتیب زیر مورد بحث و بررسى قرار گیرد:
  
== گزارش محتوا ==
+
#حضرت حمزه از دیدگاه [[قرآن]]؛ ۲. حضرت حمزه در کلام [[پیامبر اسلام|رسول‌الله]](ص) و [[ائمه اطهار|ائمه هدى]](ع)؛ ۳. حضرت حمزه در جنگ‌ها؛ ۴. تلاش فرهنگى در مخدوش کردن شخصیت حضرت حمزه؛ ۵. حرم حضرت حمزه در بستر تاریخ...<ref>مقدمه کتاب، ص۱۱-۱۴</ref>
 +
#حمزه انجام‌دهنده نیکى‌ها و به‌جاآورنده [[صله رحم]]: [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] نقل مى‌کند که پیامبر خدا چون در کنار جسد مُثله‌شده عمویش حمزه نشست، خطاب به وى چنین فرمود: «رَحِمَک الله أی عم، لَقَدْ کنتَ وَصُولاً لِلرَّحِمِ فَعُولاً لِلْخَیرات»؛ «اى عمو، خداى رحمت کند تو را که در صله رحم و انجام دادن کارهاى نیک فعال و کوشا بودى» و این توصیف از زبان رسول‌الله(ص) و معرفى حضرت حمزه به‌عنوان «وَصُول رَحِم» و «فَعول خیرات» امتیازى است که اختصاص به آن حضرت دارد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص۳۳</ref>
 +
#حمزه(ع) اولین پرچم‌دار اسلام: شش ماه اول پس از [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت]]، در [[مدینه|مدینه]] سپرى گردید و در ماه هفتم که مصادف با ماه مبارک [[ماه رمضان|رمضان]] بود، پیامبر خدا(ص) براى نخستین بار جهت مقابله با کفار و مشرکین پرچم برافراشت و حمزة بن عبدالمطلب را به پرچم‌دارى مفتخر ساخت. مورخان مى‌نویسند: رسول‌الله(ص) در این ماه، پرچم سفید رنگى را به عمویش حمزه سپرد و او را به فرماندهى سى تن از مسلمانان به جانب محلى به نام «سیف البحر»، براى مقابله با [[ابوجهل]] که سرپرستى یک قافله سیصد نفرى از مشرکین [[مکه|مکه]] را به عهده داشت، فرستاد. گرچه در این برخورد، به علت وساطت یکى از سران قبایل عرب، به نام «مجدى بن عمرو جُهَنى» جنگ رخ نداد و ابوجهل از این معرکه و از درگیرى با حمزه نجات یافت...<ref>همان، ص۶۰-۶۱</ref> پس از خاتمه جنگ و در هنگام انتقال اسیران به پشت جبهه، یکى از آنان به نام «امیة بن خلف» که از مشرکین سرشناس بود، چون چشمش به حضرت حمزه افتاد، از عبدالرحمان بن عوف پرسید: «مَنْ هذا المُعلَّم؟»؛ «این جنگجوى نشاندار کیست؟» گفتنى است، حضرت حمزه در جنگ‌ها با نصب پرِ شترمرغى بر کلاه‌خودِ خویش، از دیگر سرداران متمایز بود. عبدالرحمان پاسخ داد: او «حمزة بن عبدالمطلب است». امیه با تأسف و تحسر شدید از شکست سپاه شرک، گفت: «ذاک الَّذی فَعَلَ بنا الأفاعیل»؛ «این بود که صفوف ما را در هم شکست و ما را به خاک سیاه نشاند».
 +
#کرامت شهداى [[غزوه احد|احد]] و شکست سیاست [[معاویه|معاویه]]: در سال چهل و نه هجرى و پس از گذشت چهل و شش سال از جنگ احد و در دوران ریاست بلامنازع معاویة بن ابوسفیان، از طرف او دستور صادر شد که در احد، قناتى حفر و مجراى آن را از کنار و یا داخل قبور شهدا قرار دهند و با آماده شدن قنات، منادى در مدینه اعلان کرد: افرادى که در احد، شهید دارند، براى در امان ماندن اجساد و قبور آنان از نفوذ و جریان آب، این قبور را نبش و اجساد شهدا را به محل دیگر انتقال دهند و بر اساس این دستور به [[نبش قبر|نبش قبور]] شهدا اقدام گردید. از جمله قبر حمزه(ع) و عمرو بن جموح و عبدالله پدر جابر شکافته شد. عمّال معاویه با تعجب مشاهده کردند که این اجساد، تر و تازه مانده‌اند؛ به‌گونه‌اى که گویى دیروز دفن شده‌اند...؛ به‌طورى‌که وقتى بیل کارگران به پاى حضرت حمزه خورد، خون جارى گردید و یا آنگاه که دست یکى از شهدا، که در روى زخم پیشانى‌اش قرار داشت برداشته شد، خون جارى شد و این کرامت شهدا موجب شد که عمّال معاویه از تصمیم خود منصرف شده، قبور شهدا را به حال خود بگذارند.<ref>همان، ص۱۹۵-۱۹۶</ref>
 +
#[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه]](س) نخستین کسى که قبر حمزه را ترمیم کرد: قبر شریف حمزه از قرن دوم هجرى در زیر سقف و داراى ساختمان بود، ولى طبق نقل [[محدث|محدثان]] و مورخان از [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]](ع)، اولین کسى که این قبر را پس از گذشت چند سال و ظهور آثار فرسودگى در آن، به تعمیر و ترمیم و سنگ‌چینى و علامت‌گذارى پرداخت و از سایر قبور مشخص ساخت، حضرت زهرا(س) بود و جالب این است که این روایت، در منابع اهل سنت بیش از منابع [[شیعه|شیعه]] منعکس گردیده است! متن روایت چنین است: «... عن سعد بن طریف، عن أبی‌جعفر(ع) إن فاطمة بنت رسول‌الله(ص) کانت تزور قبر حمزة(ع) ترُمُّهُ و تُصْلحُهُ و قد تعلمتْه بحجرٍ»؛ سعد بن طریف از امام باقر(ع) نقل مى‌کند که دختر پیامبر خدا، فاطمه زهرا، قبر عمویش حمزه را زیارت و آن را ترمیم و اصلاح مى‌کرد و این قبر را با سنگ‌چینى، علامت‌گذارى و مشخص ساخت.<ref>همان، ص۱۹۸-۱۹۹</ref>
  
 
+
==پانويس==
چند مورد از مطالب مفيد كتاب به شرح ذيل است:
 
 
 
نويسنده در مقدمه‌اش - كه آن را در تاريخ فروردين‌ماه 1383 در قم نوشته - يادآور شده است: حضرت حمزه، عموى پيامبر(ص) از شخصيت‌هاى بزرگ در تاريخ اسلام است كه در دفاع از اسلام تا پاى جان ايستاد و آنگاه كه توحيد در مقابل شرك و خداپرستى در برابر بت‌پرستى قرار گرفت و رسول‌الله(ص) نياز به ياران صديق و حاميان مخلص داشت، به يارى آن حضرت شتافت... ليكن با تأسف بايد گفت: دشمنان براى تخريب شخصيت آن بزرگوار، به ابزار فرهنگى متوسل شده، كوشيدند با ذكر نكردن اوصاف و فضايل وى و ساختن داستان‌ها و افسانه‌هاى دروغين، شخصيت او را كم‌رنگ كنند.
 
 
 
مراجعه به منابع حديثى و مجموعه‌هاى اولى اهل سنت، نشانگر اين است كه خلفاى اموى، همان سعى و تلاشى را كه در كم‌رنگ كردن شخصيت اميرمؤمنان، على(ع) و تحقير ابوطالب و عقيل به كار برده‌اند، به علل و انگيزه‌هاى خاصى، درباره حضرت حمزه عميق‌تر و در حذف شخصيت او قوى‌تر عمل كرده‌اند... با اين مقدمه لازم است در اين مختصر پنج موضوع به ترتيب زير مورد بحث و بررسى قرار گيرد:
 
 
 
#حضرت حمزه از ديدگاه قرآن؛ 2. حضرت حمزه در كلام رسول‌الله(ص) و ائمه هدى(ع)؛ 3. حضرت حمزه در جنگ‌ها؛ 4. تلاش فرهنگى در مخدوش كردن شخصيت حضرت حمزه؛ 5. حرم حضرت حمزه در بستر تاريخ...<ref>مقدمه كتاب، ص11-14</ref>
 
#حمزه انجام‌دهنده نيكى‌ها و به‌جاآورنده صله رحم: [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] نقل مى‌كند كه پيامبر خدا چون در كنار جسد مُثله‌شده عمويش حمزه نشست، خطاب به وى چنين فرمود: «رَحِمَكَ الله أي عم، لَقَدْ كُنتَ وَصُولاً لِلرَّحِمِ فَعُولاً لِلْخَيرات»؛ «اى عمو، خداى رحمت كند تو را كه در صله رحم و انجام دادن كارهاى نيك فعال و كوشا بودى» و اين توصيف از زبان رسول‌الله(ص) و معرفى حضرت حمزه به‌عنوان «وَصُول رَحِم» و «فَعول خيرات» امتيازى است كه اختصاص به آن حضرت دارد<ref>ر.ك: متن كتاب، ص33</ref>
 
#حمزه(ع) اولين پرچم‌دار اسلام: شش ماه اول پس از هجرت، در مدينه سپرى گرديد و در ماه هفتم كه مصادف با ماه مبارك رمضان بود، پيامبر خدا(ص) براى نخستين بار جهت مقابله با كفار و مشركين پرچم برافراشت و حمزة بن عبدالمطلب را به پرچم‌دارى مفتخر ساخت. مورخان مى‌نويسند: رسول‌الله(ص) در اين ماه، پرچم سفيد رنگى را به عمويش حمزه سپرد و او را به فرماندهى سى تن از مسلمانان به جانب محلى به نام «سيف البحر»، براى مقابله با ابوجهل كه سرپرستى يك قافله سيصد نفرى از مشركين مكه را به عهده داشت، فرستاد. گرچه در اين برخورد، به علت وساطت يكى از سران قبايل عرب، به نام «مجدى بن عمرو جُهَنى» جنگ رخ نداد و ابوجهل از اين معركه و از درگيرى با حمزه نجات يافت...<ref>همان، ص60-61</ref>
 
#پس از خاتمه جنگ و در هنگام انتقال اسيران به پشت جبهه، يكى از آنان به نام «امية بن خلف» كه از مشركين سرشناس بود، چون چشمش به حضرت حمزه افتاد، از عبدالرحمان بن عوف پرسيد: «مَنْ هذا المُعلَّم؟»؛ «اين جنگجوى نشاندار كيست؟» گفتنى است، حضرت حمزه در جنگ‌ها با نصب پرِ شترمرغى بر كلاه‌خودِ خويش، از ديگر سرداران متمايز بود. عبدالرحمان پاسخ داد: او «حمزة بن عبدالمطلب است». اميه با تأسف و تحسر شديد از شكست سپاه شرك، گفت: «ذاكَ الَّذي فَعَلَ بنا الأفاعيل»؛ «اين بود كه صفوف ما را در هم شكست و ما را به خاك سياه نشاند».
 
#:اسامى نُه تن از مقتولان مشركين به دست حضرت حمزه، طبق منابع اهل سنت، عبارتند از: 1. اسود بن عبدالاسود مخزومى؛ 2 و 3. عتبه و شيبه فرزندان ربيعه؛ 4. طُعَيمة بن عَدى؛ 5 و 6. زَمعه و عقيل فرزندان اسود؛ 7. ابوقيس بن وليد بن مغيره؛ 8. نُبية بن حجاج؛ 9. حَنظَلة بن ابى‌سفيان برادر معاويه<ref>همان، ص84</ref>
 
#كرامت شهداى احد و شكست سياست معاويه: در سال چهل و نه هجرى و پس از گذشت چهل و شش سال از جنگ احد و در دوران رياست بلامنازع معاوية بن ابوسفيان، از طرف او دستور صادر شد كه در احد، قناتى حفر و مجراى آن را از كنار و يا داخل قبور شهدا قرار دهند و با آماده شدن قنات، منادى در مدينه اعلان كرد: افرادى كه در احد، شهيد دارند، براى در امان ماندن اجساد و قبور آنان از نفوذ و جريان آب، اين قبور را نبش و اجساد شهدا را به محل ديگر انتقال دهند و بر اساس اين دستور به نبش قبور شهدا اقدام گرديد. از جمله قبر حمزه(ع)و عمرو بن جموح و عبدالله پدر جابر شكافته شد. عمال معاويه با تعجب مشاهده كردند كه اين اجساد، تر و تازه مانده‌اند؛ به‌گونه‌اى كه گويى ديروز دفن شده‌اند؛ حتى لباس‌ها و قطيفه‌ها و علف‌هايى كه آن پيكرها را پوشش مى‌دادند با همان وضع باقى است و كوچك‌ترين تغييرى در آنها رخ نداده است؛ به‌طورى‌كه وقتى بيل كارگران به پاى حضرت حمزه خورد، خون جارى گرديد و يا آنگاه كه دست يكى از شهدا، كه در روى زخم پيشانى‌اش قرار داشت، برداشته شد خون جارى شد و اين كرامت شهدا موجب شد كه عمال معاويه از تصميم خود منصرف شده، قبور شهدا را به حال خود بگذارند<ref>همان، ص195-196</ref>
 
#فاطمه(س) نخستين كسى كه قبر حمزه را ترميم كرد: قبر شريف حمزه از قرن دوم هجرى در زير سقف و داراى ساختمان بود، ولى طبق نقل محدثان و مورخان از امام باقر(ع)، اولين كسى كه اين قبر را پس از گذشت چند سال و ظهور آثار فرسودگى در آن، به تعمير و ترميم و سنگ‌چينى و علامت‌گذارى پرداخت و از ساير قبور مشخص ساخت، حضرت زهرا(س) بود و جالب اين است كه اين روايت، در منابع اهل سنت بيش از منابع شيعه منعكس گرديده است! متن روايت چنين است: «... عن سعد بن طريف، عن أبي‌جعفر(ع) إن فاطمة بنت رسول‌الله(ص) كانت تزور قبر حمزة(ع) ترُمُّهُ و تُصْلحُهُ و قد تعلمتْه بحجرٍ»؛ «سعد بن طريف از امام باقر(ع) نقل مى‌كند كه دختر پيامبر خدا، فاطمه زهرا، قبر عمويش حمزه را زيارت و آن را ترميم و اصلاح مى‌كرد و اين قبر را با سنگ‌چينى، علامت‌گذارى و مشخص ساخت»<ref>همان، ص198-199</ref>
 
 
 
== وضعيت كتاب ==
 
 
 
 
 
در آغاز اين كتاب، فهرست تفصيلى مطالب و در پايان آن، فهرست منابع آمده است، ولى با تأسف، خبرى از فهارس فنى نيست.
 
 
 
نويسنده از تعداد قابل توجهى از منابع قديم و جديد (58 كتاب) براى نگارش كتاب حاضر استفاده كرده است<ref>همان، ص213-215</ref>
 
 
 
در فهرست منابع، اطلاعات كتاب‌شناختى به‌صورت كامل نيامده و متأسفانه به ذكر نام كتاب و نويسنده اكتفا و از يادآورى نام ناشر، سال انتشار و نوبت چاپ و... خوددارى شده است.
 
 
 
==پانويس ==
 
 
<references />
 
<references />
 +
==منابع==
  
== منابع مقاله ==
+
* ویکی نور
 
 
مقدمه و متن كتاب.
 
  
 +
== متن کتاب ==
 +
'''[https://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/59155/%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87--%D8%B3%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7--%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/&from=search&&query=%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87&count=20&execute=true حمزه سيدالشهداء عليه السلام]'''
  
==منبع==
+
[[رده:کتابهای شخصیت شناسی]]
ویکی نور
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۳

کتاب «حمزه سیدالشهداء علیه‌السلام»، اثر محمدصادق نجمى (۱۳۱۵-۱۳۹۰ ش) است که در آن، شخصیت و زندگى و فعالیت‌هاى حضرت حمزه (علیه السلام) را از نظر قرآن، روایات پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) و تاریخ، مورد بررسى و پژوهش علمى قرار داده است.


محتوای کتاب

کتاب حاضر - که در فروردین‌ ۱۳۸۳ در قم نوشته شده-، از مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل ۵ بخش) تشکیل شده است.

چند مورد از مطالب مفید کتاب به شرح ذیل است:

نویسنده در مقدمه‌اش یادآور شده است: حضرت حمزه، عموى پیامبر(ص) از شخصیت‌هاى بزرگ در تاریخ اسلام است که در دفاع از اسلام تا پاى جان ایستاد و آنگاه که توحید در مقابل شرک و خداپرستى در برابر بت‌پرستى قرار گرفت و رسول‌الله(ص) نیاز به یاران صدیق و حامیان مخلص داشت، به یارى آن حضرت شتافت... لیکن با تأسف باید گفت: دشمنان براى تخریب شخصیت آن بزرگوار، به ابزار فرهنگى متوسل شده، کوشیدند با ذکر نکردن اوصاف و فضایل وى و ساختن داستان‌ها و افسانه‌هاى دروغین، شخصیت او را کم‌رنگ کنند.

مراجعه به منابع حدیثى و مجموعه‌هاى اولى اهل سنت، نشانگر این است که خلفاى اموى، همان سعى و تلاشى را که در کم‌رنگ کردن شخصیت امیرمؤمنان على(ع) و تحقیر ابوطالب و عقیل به کار برده‌اند، به علل و انگیزه‌هاى خاصى، درباره حضرت حمزه عمیق‌تر و در حذف شخصیت او قوى‌تر عمل کرده‌اند... با این مقدمه لازم است در این مختصر پنج موضوع به ترتیب زیر مورد بحث و بررسى قرار گیرد:

  1. حضرت حمزه از دیدگاه قرآن؛ ۲. حضرت حمزه در کلام رسول‌الله(ص) و ائمه هدى(ع)؛ ۳. حضرت حمزه در جنگ‌ها؛ ۴. تلاش فرهنگى در مخدوش کردن شخصیت حضرت حمزه؛ ۵. حرم حضرت حمزه در بستر تاریخ...[۱]
  2. حمزه انجام‌دهنده نیکى‌ها و به‌جاآورنده صله رحم: ابن حجر عسقلانى نقل مى‌کند که پیامبر خدا چون در کنار جسد مُثله‌شده عمویش حمزه نشست، خطاب به وى چنین فرمود: «رَحِمَک الله أی عم، لَقَدْ کنتَ وَصُولاً لِلرَّحِمِ فَعُولاً لِلْخَیرات»؛ «اى عمو، خداى رحمت کند تو را که در صله رحم و انجام دادن کارهاى نیک فعال و کوشا بودى» و این توصیف از زبان رسول‌الله(ص) و معرفى حضرت حمزه به‌عنوان «وَصُول رَحِم» و «فَعول خیرات» امتیازى است که اختصاص به آن حضرت دارد.[۲]
  3. حمزه(ع) اولین پرچم‌دار اسلام: شش ماه اول پس از هجرت، در مدینه سپرى گردید و در ماه هفتم که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، پیامبر خدا(ص) براى نخستین بار جهت مقابله با کفار و مشرکین پرچم برافراشت و حمزة بن عبدالمطلب را به پرچم‌دارى مفتخر ساخت. مورخان مى‌نویسند: رسول‌الله(ص) در این ماه، پرچم سفید رنگى را به عمویش حمزه سپرد و او را به فرماندهى سى تن از مسلمانان به جانب محلى به نام «سیف البحر»، براى مقابله با ابوجهل که سرپرستى یک قافله سیصد نفرى از مشرکین مکه را به عهده داشت، فرستاد. گرچه در این برخورد، به علت وساطت یکى از سران قبایل عرب، به نام «مجدى بن عمرو جُهَنى» جنگ رخ نداد و ابوجهل از این معرکه و از درگیرى با حمزه نجات یافت...[۳] پس از خاتمه جنگ و در هنگام انتقال اسیران به پشت جبهه، یکى از آنان به نام «امیة بن خلف» که از مشرکین سرشناس بود، چون چشمش به حضرت حمزه افتاد، از عبدالرحمان بن عوف پرسید: «مَنْ هذا المُعلَّم؟»؛ «این جنگجوى نشاندار کیست؟» گفتنى است، حضرت حمزه در جنگ‌ها با نصب پرِ شترمرغى بر کلاه‌خودِ خویش، از دیگر سرداران متمایز بود. عبدالرحمان پاسخ داد: او «حمزة بن عبدالمطلب است». امیه با تأسف و تحسر شدید از شکست سپاه شرک، گفت: «ذاک الَّذی فَعَلَ بنا الأفاعیل»؛ «این بود که صفوف ما را در هم شکست و ما را به خاک سیاه نشاند».
  4. کرامت شهداى احد و شکست سیاست معاویه: در سال چهل و نه هجرى و پس از گذشت چهل و شش سال از جنگ احد و در دوران ریاست بلامنازع معاویة بن ابوسفیان، از طرف او دستور صادر شد که در احد، قناتى حفر و مجراى آن را از کنار و یا داخل قبور شهدا قرار دهند و با آماده شدن قنات، منادى در مدینه اعلان کرد: افرادى که در احد، شهید دارند، براى در امان ماندن اجساد و قبور آنان از نفوذ و جریان آب، این قبور را نبش و اجساد شهدا را به محل دیگر انتقال دهند و بر اساس این دستور به نبش قبور شهدا اقدام گردید. از جمله قبر حمزه(ع) و عمرو بن جموح و عبدالله پدر جابر شکافته شد. عمّال معاویه با تعجب مشاهده کردند که این اجساد، تر و تازه مانده‌اند؛ به‌گونه‌اى که گویى دیروز دفن شده‌اند...؛ به‌طورى‌که وقتى بیل کارگران به پاى حضرت حمزه خورد، خون جارى گردید و یا آنگاه که دست یکى از شهدا، که در روى زخم پیشانى‌اش قرار داشت برداشته شد، خون جارى شد و این کرامت شهدا موجب شد که عمّال معاویه از تصمیم خود منصرف شده، قبور شهدا را به حال خود بگذارند.[۴]
  5. حضرت فاطمه(س) نخستین کسى که قبر حمزه را ترمیم کرد: قبر شریف حمزه از قرن دوم هجرى در زیر سقف و داراى ساختمان بود، ولى طبق نقل محدثان و مورخان از امام باقر(ع)، اولین کسى که این قبر را پس از گذشت چند سال و ظهور آثار فرسودگى در آن، به تعمیر و ترمیم و سنگ‌چینى و علامت‌گذارى پرداخت و از سایر قبور مشخص ساخت، حضرت زهرا(س) بود و جالب این است که این روایت، در منابع اهل سنت بیش از منابع شیعه منعکس گردیده است! متن روایت چنین است: «... عن سعد بن طریف، عن أبی‌جعفر(ع) إن فاطمة بنت رسول‌الله(ص) کانت تزور قبر حمزة(ع) ترُمُّهُ و تُصْلحُهُ و قد تعلمتْه بحجرٍ»؛ سعد بن طریف از امام باقر(ع) نقل مى‌کند که دختر پیامبر خدا، فاطمه زهرا، قبر عمویش حمزه را زیارت و آن را ترمیم و اصلاح مى‌کرد و این قبر را با سنگ‌چینى، علامت‌گذارى و مشخص ساخت.[۵]

پانويس

  1. مقدمه کتاب، ص۱۱-۱۴
  2. ر.ک: متن کتاب، ص۳۳
  3. همان، ص۶۰-۶۱
  4. همان، ص۱۹۵-۱۹۶
  5. همان، ص۱۹۸-۱۹۹

منابع

  • ویکی نور

متن کتاب

حمزه سيدالشهداء عليه السلام