شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید احمد شبیری زنجانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تصویر و ترتیب در رده ی علمای معاصر)
(آرشیو عکس و تصویر)
 
(۲۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
'''آیت‌الله العظمی سید احمد شبیری حسینی زنجانی''' (۱۳۰۸ - ۱۳۹۳ ق) از مراجع تقلید و مدرسین بزرگ [[شیعه]] در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]] بود. احاطه فوق‌العاده به [[فقه]] و مبانى [[فقها|فقهاء]]، از ویژگی‌های شاخص آن عالم ربانی است. آیت‌الله العظمی [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسى زنجانی]] از فرزندان اوست.
 +
 +
{{خوب}}
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
||نام کامل = سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی  
+
||نام کامل = سیداحمد شبیری (حسینی) زنجانی  
||تصویر=[[پرونده:Ayatollah zanjanei.jpg |200px|center]]
+
||تصویر=[[پرونده:Ayatollah zanjanei.jpg |۲۰۰px|center]]
||زادروز = 1308ق
+
||زادروز = ۱۳۰۸ قمری
 
|زادگاه = زنجان
 
|زادگاه = زنجان
|وفات =  1352/08/05
+
|وفات =  ۱۳۹۳ قمری
|مدفن =  قم، جوار [[حضرت معصومه]] (س)
+
|مدفن =  [[قم]]، [[حرم حضرت معصومه عليها السلام|حرم حضرت معصومه سلام الله علیها]]
|اساتید =  شیخ [[عبدالکریم حائری]] ، حاج میرزا محمدصادق خاتون آبادی ،حاج شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی و...
+
|اساتید =  [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]]، [[شیخ عبدالکریم خوئینى زنجانی|شیخ عبدالکریم خوئینى زنجانى]]، [[محمدرضا نجفی اصفهانی|شیخ محمدرضا نجفى اصفهانى]]،...
|شاگردان =
+
|شاگردان = سید علی فاضلی، سیّد ابوالحسن طهرانی، مهدی طهرانی و [[سید موسی شبیری زنجانی|فرزندشان]]
|آثار =
+
|آثار = الکلام یجرّالکلام، رساله خیرالامور، ایمان و رجعت، فروق الاحکام،...
 
}}
 
}}
  
آیت‌اللَّه سید احمد حسینی (شبیری) زنجانی (1308ق – ۱۳۵۲ ش) از فقها و مدرسین شیعه در قرن چهاردهم هجری است. تحقیق و تدریس و حضور در مجامع علمی از فعالیتهای شاخص این عالم در طول حیات خویش است.
+
==ولادت و خاندان==
 +
سید احمد حسینی زنجانى در سال ۱۳۰۸ ه.ق در شهر زنجان به دنیا آمد. پدرش سید عنایت الله زنجانی دوسرانى از روحانیون فعال و از شاگردان «آخوند [[ملا قربانعلی زنجانی|ملا قربانعلى زنجانى]]» (م، ۱۳۲۸) و از شاهدان عادل محکمه ایشان بود؛ وى از نظر [[تقوا|تقوى]] و ملکات نفسانى از افراد بسیار کم نظیر بوده، در حسن نیت و تقید به جهت [[شرع]] بسیار ممتاز بوده است.<ref>مجله نور علم؛ ص ۱۱۴ دوره سوم، شماره دوم.</ref>
 +
 
 +
اجداد شریف مرحوم آیت الله سید احمد زنجانى در شهرستان «میانه» (آذربایجان شرقى) مى زیسته اند و سپس به دهى دیگر به نام «دوسران» مهاجرت مى کنند. پدر آن مرحوم که زاده این روستا بوده در حدود سال ۱۲۸۸ که تقریبا سى سال داشته است به «زنجان» مسافرت کرده است.
 +
==تحصیلات و اساتید==
 +
سید احمد زنجانى دوره مقدماتى و سطوح را در زادگاه خودشان به پایان برده، بعد از مدتى تدریس در مدرسه شاهى، براى ادامه تحصیل و تکمیل مبانى علمى و استفاده از مرحوم [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آیت الله حائرى]] در سال ۱۳۴۶ قمرى مهاجرت به [[قم]] و سرانجام به حکم [[استخاره]] اى که نموده بودند، عزم رحیلش مبدل به اقامت ابدى شد.
 +
 
 +
اساتید سید احمد زنجانی در زنجان عبارتند از:
 +
 
 +
*۱. مرحوم آیت الله حاج شیخ زین العابدین زنجانى (م، ۱۳۴۸) از شاگردان بسیار مبرز مرحوم [[آخوند خراسانی|آخوند خراسانى]] (م، ۱۳۲۹) آن مرحوم رسائل و چند سال خارج را در محضر ایشان تلمذ نمود.
 +
 
 +
*۲. مرحوم آیت الله میرزا عبدالرحیم فقاهتى (م، ۱۳۶۵) از شاگردان [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزاى شیرازى]] (م، ۱۲۱۳) و آخوند خراسانى؛ وى استاد [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] مرحوم آیت الله زنجانى بوده است.
 +
 
 +
*۳. مرحوم آیت الله آقا میرزا ابراهیم فلکى حکمى زنجانى (م، ۱۳۵۱) وى از شاگردان میرزاى آشتیانى و [[میرزا ابوالحسن جلوه|حکیم جلوه]] و فردى جامع بود، ولى به دلیل تبحر خاصى که در [[ریاضی|ریاضیات]] و علوم وابسته به آن داشت. مرحوم آیت الله زنجانى کتاب [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] و برخى از رشته هاى ریاضى را نزد وى فراگرفت.
 +
 
 +
*۴. مرحوم آیت الله [[شیخ عبدالکریم خوئینى زنجانی|شیخ عبدالکریم خوئینى زنجانى]] (م، ۱۳۱۷) از شاگردان مرحوم آخوند و مؤلف خودآموز فارسى بر [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه]]، وى استاد کفایه آن مرحوم بود.
 +
 
 +
*۵. عالم مجاهد آقا میرزا احمد زنجانى: (پدر حاج شیخ محمد آقا آیت الهى که از علماء محترم زنجان است) استاد فصول ایشان بوده است.
 +
 
 +
*۶. عالم ربانى حاج سید حسن زنجانى (م، ۱۳۳۲) استاد [[حکمت]] و [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|شرح منظومه سبزوارى]].<ref>همان، ص ۱۱۵، دوره سوم، شماره دوم.</ref>
 +
 
 +
و نام برخی استاد ایشان در [[مشهد]] مقدس و [[قم]] از این قرار است:
 +
 
 +
*۱. مرحوم آیت الله میرزا محمدصادق خاتون آبادى (م، ۱۳۴۹) که علاوه بر جودت فهم، در بیان و تقریر مطالب، جزء افراد بسیار کم‌نظیر بود.
 +
 
 +
*۲. مرحوم آیت الله [[محمدرضا نجفی اصفهانی|شیخ محمدرضا نجفى اصفهانى]] معروف به مسجدشاهى (م، ۱۳۶۲) که از خانواده هاى مهم علمى [[اصفهان]] و نیز جامع معقول و منقول و [[ریاضی|ریاضى]] و ادب و [[شعر]] بوده، مقام ادبى وى مورد پذیرش ادباء بزرگ عرب قرار گرفته بود.
 +
 
 +
*۳. مرحوم آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]] (م، ۱۳۵۵) مؤسس [[حوزه علمیه قم]]، حضرت آیت الله زنجانى زمانى که در زنجان اقامت داشتند و شیخ عبدالکریم حائرى در اراک بسر مى برد، ایشان را به عنوان مرجع تقلید معرفى کرد و بدین جهت عده زیادى از مردم زنجان مقلد مرحوم حاج شیخ شدند، مرحوم زنجانى از ابتدا مهاجرت به [[قم]] تا هنگام وفات آن مرحوم تقریباً به طور مرتب در درسشان شرکت کرده، تقریرات آن مرحوم را نیز نوشت.<ref>همان، ص ۱۱۶ و ۱۱۷.</ref>
 +
*۴. مرحوم آیت الله حاج آقا محمد آقازاده (م، ۱۳۵۶) فرزند [[آخوند خراسانی|آخوند خراسانى]]. زنجانی در سال ۱۳۳۹ به [[مشهد]] مقدس مسافرت کرد و در جلسه درس مرحوم آقازاده حاضر شده، تقریرات درسشان را نیز به رشته تحریر درآورد.<ref>همان، ص ۱۱۶.</ref>
 +
 
 +
==شاگردان==
 +
 
 +
*سید علی فاضلی
 +
*سیّد ابوالحسن طهرانی
 +
*مهدی طهرانی
 +
*عبدالل‍ه آل آقا طهرانی
 +
*[[سید موسی شبیری زنجانی|سیّد موسی شبیری (حسینی) زنجانی]]
 +
 
 +
==ویژگی‌هاى علمى==
 +
 
 +
*۱. احاطه فوق‌العاده به [[فقه]] و مبانى [[فقها|فقهاء]]: آیت الله زنجانى احاطه فوق‌العاده اى به فقه و مبانى فقهاء داشت و مرحوم حضرت آیت الله العظمى [[آیت الله محمد علی اراکی|شیخ محمدعلى اراکى]] از این جهت بسیار ایشان به دیده اعجاب مى نگریست و مى فرمود: آقاى زنجانى یک شبه، تمام قسمت صلاة از یک کتاب فقهى را از حفظ حاشیه زد، شش جلد [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر]] مانند انگشتر در دست‌هاى ایشان است که آن را به هر طرف بخواهد مى گرداند.
 +
 
 +
*۲. ذوق فقهى قوى: ذوق فقهى ایشان در اثر ممارست، خیلى قوى شده بود و بدین جهت، فقهى روشن و بى‌تکلف را واجد بود. [[حدیث|روایات]] را بسیار صاف و عربى و بدون ابهاماتى که معمولاً بر اثر ممارست ذهن با اصطلاحات علمى و دروس معمول حوزه پدید مى آید، معنى مى کرد، به گونه اى که دل انسان مى پذیرفت، با وجود این که خود کاملاً مراحل درسى را طى کرده بود.
  
==ولادت==
+
*۳. اعتقاد به علمى شدن فقه: ایشان بر این اعتقاد بود که فقه باید به گونه اى باشد که قابل پیاده شدن و عمل گشتن باشد. مثلاً در مسأله [[عدالت]] که برخى از علماء تضییقات فراوانى در اصل این موضوع و در روش اثبات آن قایل بودند، مى فرمود: قوانین [[اسلام]] که قوانین خیالى نیست، [[احکام]] بسیارى بر پایه عدالت تنظیم شده است، مانند [[امام جماعت‌|امامت جماعت]]، ولایت، [[قضاوت]]، [[شهادت (در فقه)|شهادت]]، [[فتوا|افتاء]] و [[طلاق]] و امور دیگر که اساس مجتمع بر آن استوار است، لذا نباید در این مسأله آن تنگ نظرى عده اى را پذیرفت. مسائل بسیارى را که [[فقیه|فقیه]] باید به جهت ولایت، آن ها را اعمال کند و فقهاء خودشان از نظر فقهى [[فتوا|فتوى]] به جواز دهند ولى به جهاتى متصدى نمى شدند، مانند طلاق زنى که شوهرش مفقود شده یا از دادن [[نفقه]] و کشوَة امتناع مى ورزد، ایشان که محذورات خارجى نداشت این موارد را عهده دار مى شد و مى فرمود: اسلام که [[دین|دین]] ناقص نیست، دین باید جوابگوى این احتیاجات و مشکلات باشد. در ابتدا زمانى که رادیو اختراع شد، برخى از مقدسین از گوش دادن به آن خوددارى مى کردند، ولى آن عالم متقى با این که در صف مقدسین بود پاى رادیو مى نشست و مى فرمود: معنى ندارد که این وسیله اخبارى [[حرام]] باشد، زیرا اسلام یک دین جهانى است و باید [[احکام]] آن به تمام مردم عالم ابلاغ شود، حرمت چنین وسیله خبررسانى با جهانى بودن اسلام سازگار نیست.
  
مرحوم آیت‌اللَّه العظمی سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی در سال 1308 قمری در شهر زنجان به دنیا آمد  و تحصیلات دوره مقدماتی و سطوح را در زادگاه خودشان به پایان برده، بعد از مدتی تدریس در مدرسه شاهی، برای ادامه تحصیل و تكمیل مبانی علمی و استفاده از مرحوم آیت اللّه حائری در سال 1346قمری مهاجرت به قم و سرانجام به حكم استخاره‌ای كه نموده بودند، عزم رحیلش مبدل به اقامت ابدی شد. آن مرحوم در این باره می‌فرماید:
+
*۴. پرهیز از تشقیق در جواب استفتاء: ایشان مى فرمود: در جواب استفتاء نباید تشقیق شقوق کرد وگرنه سوال کننده در فهم مراد، گیج شده و نمى تواند جواب را بر مورد سؤال تطبیق کند، بلکه باید بر طبق صورت متعارف در عرف مردم، پاسخ نوشت و عقیده داشت که بحث‌هائى را که متناسب با [[حوزه علمیه|حوزه هاى علمیه]] است و به جهت تقویت ذهن و فکر، مفید مى باشد، نباید با جواب استفتائى که مورد احتیاج مردم است مخلوط کرد و خود ایشان نیز عملا این دو را از هم جدا مى کرد، بدین جهت جواب مسائل فقهى را خیلى کوتاه و مختصر و قابل فهم مى نوشت.<ref>مجله نور علم، ص ۱۱۷، دوره سوم، شماره دوم.</ref>
  
«حقیر در بدو تشرفم به قم كه در سنه هزار و سیصد و چهل و شش (بود)، قصد اقامت دائمی را نداشتم و مخصوصا قیام حوزه قم را بسته به وجود مرحوم آیت اللّه حائری(می‌دانستم) و خیال می‌كردم كه بعد از وی بقاء و استمراری (نخواهد بود)، بالاخص كه در آن اوان باد مخالفت نیز وزیدن گرفته( و) گلهای این گلشن را از شاخه‌ها پراكنده می‌نمود، این بود كه بنایی بر اقامت دائمی در قم نداشتم، ولی به حكم استخاره‌ای (كه) آیه شریفه (اقیموا الدین و لا تتفرقوا) آمد، حقیر اطمینان بر استقرار این حوزه شریفه پیدا كرده قصد اقامت موقتی خود را (تبدیل) به مجاورت دائمی كردم. باری قریب ده سال زمان حیات مرحوم حائری را درك كرده از مجالس بحث وی استفاده نمودم.»
+
==فعالیت‌هاى اجتماعى==
 +
معظم‌له به هنگام اقامتشان در زنجان، علاوه بر این ‌که از مبرزین فضلاء زنجان بوده و از مدرسین مهم سطوح در این شهر بشمار مى رفتند، از نظر فعالیت هاى اجتماعى هم، شاید شخص منحصر به فرد این شهر بودند، در غالب فعالیت هاى دینى مربوط به اهل علم و گاه مربوط به مسائل مهم شهر، سهم عهده داشتند. مرحوم آیت الله حاج سید محمد زنجانى (م، ۱۳۵۵) که از بزرگان زنجان بودند، در مواقع ضرورى با همکارى وى بازار را تعطیل مى نمود.
  
==فعالیت‌های اجتماعی در زنجان==
+
در سال ۱۳۴۴ قمری که آل سعود، قبور [[ائمه اطهار|ائمه]] طاهرین را در [[مدینه|مدینه]] خراب کرد، مرحوم آیت الله حاج میرزا مهدى میرزایى زنجانى که در رأس روحانیت زنجان قرار داشت و از فضلاء و مدرسین هم، مرحوم آیت الله زنجانى که ریاست طلبه ها را داشت، این دو به شهرستانهاى مختلف نامه نوشتند که روز هشتم [[شوال]] به عنوان ابراز انزجار از این جنایت هولناک تعطیل رسمى شود.
  
معظم له به هنگام اقامتشان در زنجان، علاوه بر اینكه از مبرزین فضلاء زنجان بوده و از مدرسین مهم سطوح در این شهر به شمار می‌رفتند، از نظر فعالیت‌های اجتماعی هم، شاید شخص منحصر به فرد این شهر بودند، در غالب فعالیت‌های دینی مربوط به اهل علم و گاه مربوط به مسائل مهم شهر، سهم عهده داشتند. مرحوم آیت اللّه حاج سید محمد زنجانی (م 1355) كه از بزرگان زنجان بودند، در مواقع ضروری با همكاری وی بازار را تعطیل می‌نمود، بستن بازار و باز كردن آن در واقع در دست این آقایان بود، هر چند كه به حسب ظاهر در دست بعضی از رؤسا بازار قرار داشت، در سال 1344 كه ابن سعود، قبور ائمه طاهرین را در مدینه خراب كرد، مرحوم آیت اللّه حاج میرزا مهدی میرزایی زنجانی كه در رأس روحانیت زنجان قرار داشت و از فضلاء و مدرسین هم، مرحوم آیت اللّه زنجانی كه ریاست طلبه ‌ها را داشت، این دو به شهرستانهای مختلف نامه نوشتند كه روز هشتم شوال به عنوان ابراز انزجار از این جنایت هولناك تعطیل رسمی شود. ایشان می‌فرمود: من در روز هشتم شوال ( سال دیگر) در یكی از شهرهای خارج ایران بودم، دیدم همه شهر تعطیل است، تعجب كردم و از علتش پرسیدم، گفتند: امروز هشتم شوال مطابق با روزی است كه وهّابی‌ها دست به این فاجعه عظیم زدند.
+
مدرسه سید در زنجان که بزرگترین مدرسه این شهر و خیلى معتبر بوده و [[وقف|موقوفات]] بسیار مفصلى داشت و مرحوم آیت الله زنجانى ۲۵ سال در آن به تحصیل و تدریس پرداخت، اداره این مدرسه و تعیین طلاب آن به طور عمده با ایشان بود. آن فقید سعید در سال ۱۳۴۴ کتاب «خیر الامور» را در آن جا نوشت.
  
مدرسه سید در زنجان كه بزرگترین مدرسه این شهر و خیلی معتبر بوده و موقوفات بسیار مفصلی داشت و مرحوم آیت اللّه زنجانی 25 سال در آن به تحصیل و تدریس پرداخت، اداره این مدرسه و تعیین طلاب آن به طور عمده با ایشان بود ( البته تولیت آن مدرسه با مرحوم آیت اللّه میرزا محمود امام جمعه بود) آن فقید سعید در سال 1344 كتاب خیرالامور را در آنجا نوشت.
+
آن سید والاتبار پس از رحلت آیت الله حائرى به مرحوم [[سید محمد حجت کوه کمره ای|آیت الله حجت]] پیوسته و به واسطه کسالت آن مرحوم، قسمتى از کارهاى ایشان را که از آن ها جواب استفاتائات بوده به عهده گرفته و در موقع بیمارى آن مرحوم رسما در سه موقع صبح و شب به جاى ایشان اقامه [[نماز جماعت]] نمود. تا سال ۱۳۹۰ قمرى که به واسطه کسالت درد پا و ضعف مزاج از آمدن به [[نماز]] خوددارى و آن را به فرزند ارجمندش [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسى زنجانی]] واگذار و خود معتکف در خانه شده و به تألیف و مطالعه پرداخت.<ref>گنجینه دانشمندان، حاج شیخ محمد شریف رازى، ص ۱۶۷-۱۶۶.</ref>
  
==فعالیت‌ها در قم==
+
همچنین «ایشان (که) در زنجان از مدرسین سطوح عالیه بود، تدریس این گونه دروس را هم در قم نیز ادامه داد. اما زمانى که از معظم له درخواست درس خارج شد ایشان تألیف را بر تدریس ترجیح داده و به نوشتن پرداخت».<ref>مجله نور علم، ص ۱۱۷ شماره دوم، دوره سوم.</ref>
  
آن سید والاتبار « پس از رحلت آیت اللّه حائری(ره) به مرحوم آیت اللّه «حجّت» پیوسته و به واسطه كسالت آن مرحوم قسمتی از كارهای ایشان را كه از آنها جواب استفاتائات بوده به عهده گرفته و در موقع بیماری آن مرحوم رسما در سه موقع صبح و شب به جای ایشان اقامه نماز جماعت نمود. تا سال 1390قمری كه به واسطه كسالت درد پا و ضعف مزاج از آمدن به نماز خودداری و آن را به فرزند ارجمندش حاج آقا سید موسی واگذار و خود معتكف در خانه شده و به تألیف و مطالعه پرداخته (است).»
+
در کنار تألیفات در دو جلسه بحث مهم شرکت مى کرد: یکى جلسه اى که مؤسس آن مرحوم [[سید صدرالدین صدر|آیت الله صدر]] (م، ۱۳۷۳) و آیت الله زنجانى در آن شرکت فعال داشته و از ارکان آن بشمار مى رفت و غالباً جلسات در منزل ایشان تشکیل مى شد. در این جلسه بر برخى از کتب فقهى مانند مجمع المسائل آیت الله حائرى، وسیلة النجاة، و [[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقى]] حاشیه زده اند. جلسه بحث دوم نیز جلسه اى بود که آن مرحوم و حضرت [[امام خمینى]] دو رکن عمده آن محسوب مى شدند. ایشان در همان سال ورود به [[قم]] توسط مرحوم آیت الله حاج میرزا عبدالله مجتهدى تبریزى (م، ۱۳۶۶) با حضرت امام آشنا شده و چنان با هم رفیق و صمیمى گردید که نظیر آن کمتر دیده مى شود.
  
در كنار تألیفات در دو جلسه بحث مهم شركت می‌كرد: یكی جلسه‌ای كه مؤسس آن مرحوم آیت اللّه العظمی صدر(م ) 1373و آیت اللّه زنجانی در آن شركت فعال داشته و از اركان آن به شمار می‌رفت و غالبا جلسات در منزل ایشان تشكیل می‌شد. در این جلسه بر برخی از كتب فقهی مانند مجمع المسائل آیت اللّه حائری وسیلة النجاة، و عروة الوثقی حاشیه زده‌اند.
+
و نیز جلسات مشترک مراجع در مورد تصمیم گیرى در امور مهم و کلى حوزه در منزل ایشان تشکیل مى شد. جلسه مهم علماء بزرگ قم در مورد حادثه ۱۵ خرداد در همین منزل برگزار شد.<ref>همان.</ref>
  
جلسه بحث دوم نیز جلسه‌ای بود كه آن مرحوم و حضرت امام خمینی (ره)دو ركن عمده آن محسوب می‌شدند. ایشان در همان سال ورود به قم توسط مرحوم آیت اللّه حاج میرزا عبداللّه مجتهدی تبریزی (م ) 1366با حضرت امام آشنا شده و چنان با هم رفیق و صمیمی گردید كه نظیر آن كمتر دیده می‌شود.
+
آیت الله آقاى زنجانى همچنین در [[مدرسه فیضیه]] قم، [[نماز جماعت]] اقامه مى فرمودند، نماز باشکوهى برپا مى شد و [[امام خمینی|حضرت امام]] رحمة الله علیه در صف اول جماعت پشت سر آن مرحوم به نماز جماعت مى ایستادند و اگر موقعى آن مرحوم حضور نداشتند و یا دیر مى آمدند حضرت امام به [[نماز]] مى ایستادند و آن مرحوم اگر مى آمدند به ایشان اقتداء مى کردند.<ref>حاج آقا شیخ على آل اسحاق استادزاده آن مرحوم.</ref>
 +
==آثار و تألیفات==
 +
[[پرونده:Alkalam.jpg|thumb|left|الکلام یجر الکلام؛ شامل داستانها و رویدادهای مستند و حقیقی - یکی از آثار آیت‌الله العظمی سید احمد شبیری حسینی زنجانی]]
  
'''نماز جماعت فیضیّه:'''
+
*۱. الکلامُ یجُرّالکلام؛ آیت الله [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|آقا بزرگ تهرانى]] در مورد این اثر می گوید: «الکلام یجرالکلام، للحاج سید احمد بن عنایةالله...، جمع فى ما سمعه من التواریخ والحکایات والادبیات والرجال والحوادث المهمه و غیر ذالک و بلغ الى ثلاث مجلدات فى هذه السنه (۱۳۶۳) و قد شرع فیه قبل ۱۳۵۰ و لما خرج منه مجلد راى فیه مالا یرتضه ولذا غیره و مذبه فى هذه المجلدات الثلاث و شرع فیها ثانیا فى ۱۳۵۶».<ref>الذریعه، شیخ آقا بزرگ تهرانى، ص ۱۱۲، جلد ۱۸.</ref>
  
آن وقت‌ها كه حضرت آیت اللّه آقای زنجانی در مدرسه فیضیّه قم نماز جماعت اقامه می‌فرمودند، نماز باشكوهی برپا می‌شد و حضرت امام رحمةاللّه علیه در صف اول جماعت پشت سر آن مرحوم به نماز جماعت می‌ایستادند و اگر موقعی آن مرحوم حضور نداشتند و یا دیر می‌آمدند حضرت امام به نماز می‌ایستادند و آن مرحوم اگر می‌آمدند به ایشان اقتداء می‌كردند.»
+
*۲. رساله خیرالامور؛ (به کوشش نویسنده محترم رسول جعفریان): در قسمت‌هایى از مقدمه این کتاب چنین مى خوانیم: «...رساله حاضر را باید در شمار متون فکرى جدیدى دانست که عالمان حوزوى درباره برخورد با تمدن جدید نگاشته اند... مرحوم آیت الله حاج سید احمد زنجانى... در رساله حاضر کوشیده است تا راه حلى براى این نزاع (سنت گرایى و تجددخواهى) بیابد. راه حل وى به پیروى از یک مثل معروف یعنى "خیرالامور أوسطها"، آن بود تا راهى میانه را در بین نوگرایان و سنت‌گرایان پیشنهاد کرد. آن‌ها را به پرهیز از افراط و تفریط دعوت کند...».<ref>مقدمه کتاب خیرالامور، به کوشش رسول جعفریان.</ref>
  
==خصوصیات اخلاقی==
+
*۳. سرگذشت یک رساله؛<ref>همان صفحات ۱۲۶ آینه دانشوران، ص ۱۹۹ سید علیرضا ریحان یزدى گنجینه دانشمندان، محمد شریف علماى معاصرین ص ۲۹۰-۲۸۰ ملا على واعظ خیابانى تبریزى.</ref> «برگى از تاریخ زنجان» (به کوشش سید محمدجواد شبیرى): در قسمتى از این کتاب نیز مى خوانیم: «اولین نگاشته ایشان سرگذشت یک ساله است. این کتاب از زندگى عادى طلبگى در آن دوران حکایت مى کند و بسیارى از وقایع ثبت شده در آن شخصى و خصوصى بوده و براى عموم چندان سودمند نیست... بارى نگارنده - که خود از نواده آن مرحوم است - مدت زمانى با این کتاب همنشین شده، از آن بهره ها برده، در دفترى به مطالب سودمند آن اشاره نمود».<ref>مقدمه کتاب برگى از زنجان تاریخ، بر کوشش محمدجواد شبیرى زنجانى.</ref>
  
1- دوری از جاه و مقام: آن فقیه بزرگوار از هوای مال و جاه كاملا پاك بود. فرزند ایشان حضرت آیت اللّه حاج سید موسی شبیری زنجانی می‌فرمایند: در مدتی كه من با ایشان بودم حس نكردم كه یك قدم برای مقام بردارد و همین طور در مسائل مالی.
+
. ایمان و رجعت؛
  
2-توكّل: آن مرحوم هیچ وقت غصّه آینده را نمی‌خورد و در كارها به خداوند اتكال می‌كرد و با تمام وجود خویش به این معنی ایمان داشت. داستانهایی در این زمینه نقل شده است كه در این مختصر نمی‌گنجد.
+
. بین السیدین؛
  
3- شكر: از دیگر خصوصیات ایشان مسأله شكر بود. هم شكر خالق، هم شكر مخلوق، اگر از كسی مختصر محبتی می‌دید، آن را از نظر دور نمی‌داشت و به جهت توقع نداشتن از اشخاص، روح شكرگذاری در وی پدید گشته بود، در مورد نعم الهی نیز به نحو عجیبی به آن نعمتهایی كه معمولِ افراد از آن غافلند متوجه بوده و شكرگزاریها از آنها بود، از مرحوم آیت اللّه حاج شیخ مرتضی حائری( م ) 1406نقل شد كه می‌فرمود: آقای زنجانی مرد كاملا صادق و درستی بود.  
+
. تعلیقه کتاب الفقه على المذاهب الاربعه؛
  
شنیده‌ام كه در وصیت نامه شكرهائی كرده است، این شكرها همه‌اش راست بود و مصنوعی نبود بلكه از درون قلب ایشان برخاسته بود.
+
. الرد على القصیمى؛
  
4- علاقمند و خیرخواه مردم: آن مرحوم نسبت به عموم، خیرخواه و به نوع مردم علاقمند بود و بدین جهت بود كه تا حد امكان، افعال مؤمنین را حمل بر صحت می‌كرد و همین ویژگی سبب شده بود كه در قضاء حوائج مؤمنین بسیار ساعی باشد، هر كار را اگر محذور شرعی نداشت، هر چند مشكل و سخت بود، متكفّل می‌شد و از اینكه حاجت یك انسان گرفتار و دردمند را رفع نموده است خوشنود می‌شد.
+
. غیث الربیع فى وجه البدیع؛
  
5- حل مشكلات مردم: آزادی از بند تعیّنات دنیوی و تشریفات ظاهری، به وی امكان می‌داد كه كارهای بسیار مهم را به راحتی انجام دهد. نقل است شخصی كه به تقوا معروف نبود از دنیا می‌رود، نزد عده‌ای از علماء می‌روند كه بر جنازه او نماز بخوانند ولی آنها حاضر نمی‌شوند، پیش ایشان( آقا سید احمد) می‌آیند و ایشان بر آن میت نماز می‌گذارد و می‌گوید: شرط نماز میت عدالت متوفی نیست، بلكه مسلمان بودی وی كافی است، این شخص هم، مسلمان بود و هر چند كه مسلمان فاسقی بود.
+
. فروق الاحکام؛
  
6- شجاعت: از مرحوم آیت اللّه حاح شیخ مرتضی حائری حكایت شد كه مرحوم آیت اللّه زنجانی را از نظر شجاعت خیلی عجیب می‌دانست و می‌فرمود: مطالبی را كه هیچ كسی جرأت گفتن و انجام دادن آن را ندارد، ایشان به آن اقدام می‌كند و از هیچ كس هم وحشت و باكی ندارد.
+
*۱۰. فروق اللغة؛
  
7- عبادت و تهجد: ایشان با چنان شوقی نماز شب می‌خواند و دعاهای آن را قرائت می‌كرد كه انسان را زیر و رو می‌نمود، و انسان می‌فهمید كه معانی عمیق این ادعیه در وی اثر كرده است. خواندن نماز شب را هم از دوران جوانی خود شروع كرده بود.
+
*۱۱. فهرست جامع الشتات؛
  
==ویژگیهای فقهی و علمی==
+
*۱۲. رساله قبله؛
  
1- احاطه فوق العاده به فقه و مبانی فقهاء: مرحوم آیت اللّه زنجانی احاطه فوق العاده‌ای به فقه و مبانی فقهاء داشت و مرحوم حضرت آیت اللّه العظمی حاج شیخ محمد علی اراكی از این جهت بسیار ایشان به دیده اعجاب می‌نگریست و می‌فرمود: آقای زنجانی یك شبه، تمام قسمت صلاة از یك كتاب فقهی را از حفظ حاشیه زد، شش جلد جواهر مانند انگشتر در دستهای ایشان است كه آن را به هر طرف بخواهد می‌گرداند.
+
*۱۳. مستثنیات الاحکام؛
  
2- ذوق فقهی قوی: ذوق فقهی ایشان در اثر ممارست، خیلی قوی شده بود و بدین جهت، فقهی روشن و بی تكلف را واجد بود. روایات را بسیار صاف و عربی و بدون ابهاماتی كه معمولا بر اثر ممارست ذهن با اصطلاحات علمی و دروس معمول حوزه پدید می‌آید، معنی می‌كرد، به گونه‌ای كه دل انسان می‌پذیرفت، با وجود اینكه خود كاملا مراحل درسی را طی كرده بود.
+
*۱۴. شرح استدلالى کتاب مستثنیات الاحکام به نام مستنبطات الاعلام؛
  
3- اعتقاد به علمی شدن فقه: ایشان بر این اعتقاد بود كه فقه باید به گونه‌ای باشد كه قابل پیاده شدن و عمل گشتن باشد. مثلا در مسأله عدالت كه برخی از علماء تضیقات فراوانی در اصل این موضوع و در روش اثبات آن قایل بودند، می‌فرمود: قوانین اسلام كه قوانین خیالی نیست، احكام بسیاری بر پایه عدالت تنظیم شده است، مانند امامت جماعت، ولایت، قضاوت، شهادت، افتاء و طلاق و امور دیگر كه اساس مجتمع بر آن استوار است، لذا نباید در این مسأله آن تنگ نظری عده‌ای را پذیرفت. مسائل بسیاری را كه فقیه باید به جهت ولایت، آنها را اعمال كند و فقهاء خودشان از نظر فقهی فتوی به جواز دهند ولی به جهاتی متصدی نمی‌شدند مانند طلاق زنی كه شوهرش مفقود شده یا از دادن نفقه و كِشوَة امتناع می‌ورزد، ایشان كه محذورات خارجی نداشت این موارد را عهده‌دار می‌شد و می‌فرمود: اسلام كه دین ناقص نیست، دین باید جوابگوی این احتیاجات و مشكلات باشد. در ابتداء زمانی كه رادیو اختراع شد، برخی از مقدسین از گوش دادن به آن خودداری می‌كردند، ولی آن عالم متقی با اینكه در صف مقدسین بود پای رادیو می‌نشست و می‌فرمود: معنی ندارد كه این وسیله اخباری حرام باشد زیرا اسلام یك دین جهانی است و باید احكام آن به تمام مردم عالم ابلاغ شود، حرمت چنین وسیله خبررسانی با جهانی بودن اسلام سازگار نیست.
+
*۱۵. مقدمه تفسیر تبیان؛
  
4- پرهیز از تشقیق در جواب استفتاء: ایشان می‌فرمود: در جواب استفتاء نباید تشقیق شقوق كرد و گرنه سوال كننده در فهم مراد، گیج شده و نمی‌تواند جواب را بر مورد سؤال تطبیق كند، بلكه باید بر طبق صورت متعارف در عرف مردم، پاسخ نوشت و عقیده داشت كه بحثهائی را كه متناسب با حوزه‌های علمیه است و به جهت تقویت ذهن و فكر، مفید می‌باشد، نباید با جواب استفتائی كه مورد احتیاج مردم است مخلوط كرد و خود ایشان نیز عملا این دو را از هم جدا می‌كرد، بدین جهت جواب مسائل فقهی را خیلی كوتاه و مختصر و قابل فهم می‌نوشت.
+
*۱۶. مناسک حج؛
  
==استادان ایشان==
+
*۱۷. نصاب سه زبانه؛
===در زنجان===
 
  
اساتیدی که آیت الله سید احمد حسینی زنجانی در زنجان از محضر مبارکشان استفاده کرده اند عبارتند از:مرحوم آیت اللّه حاج شیخ زین العابدین زنجانی،مرحوم آیت اللّه میرزا عبدالرحیم فقاهتی،مرحوم آیت اللّه آقا میرزا ابراهیم فلكی حكمی زنجانی ،مرحوم آیت اللّه آقا شیخ عبدالكریم خوئینی زنجانی،عالم مجاهد آقا میرزا احمد زنجانی،عالم ربانی حاج سید حسن زنجانی.  
+
*۱۸. الهدى الى الفرق بین الرجال والنساء؛
  
===در مشهد===
+
*۱۹. ملحقات کتاب تقویم الصلاه؛
  
اساتیدی که آیت الله سید احمد حسینی زنجانی در مشهد مقدس  محضر مبارکشان تلمذ کرده اند عبارتند از:
+
*۲۰. جنگل مولى؛
  
مرحوم آیت اللّه حاج آقا محمد آقازاده ( م ) 1356 فرزند آخوند خراسانی.
+
*۲۱. فهرست اعلام؛
  
===در قم===
+
*۲۲. تذییل مفتاح التفاسیر؛
  
اساتیدی که آیت الله سید احمد حسینی زنجانی در مشهد مقدس  محضر مبارکشان تتلمذ کرده اند عبارتند از:
+
*۲۳. شرایط الاحکام؛
  
مرحوم آیت اللّه حاج میرزا محمدصادق خاتون آبادی ،مرحوم آیت اللّه حاج شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی معروف به مسجد شاهی ،مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبدالكریم حائری.  
+
*۲۴. اربعین؛
  
==فرزندان==
+
*۲۵. افواه الرجال؛
  
مرحوم آیت الله العظمی زنجانی سه دختر داشتنه اند و سه پسر، که ارشد پسران معظم له، حضرت آیت اللّه العظمی حاج سید موسی شبیری زنجانی مدظله العالی از مراجع معظم تقلید است که  دقت ایشان در فروعات علمی زبانزد خاص و عام است و در علم فقه به اذعان برخی از فحول، از جمله مرحوم آیت الله حاج سیدمهدی روحانی و مرحوم آیت الله احمدی میانجی (رحمهما الله) در میان مراجع تقلید موجود، جزء عالمترین مراجع عظام هستند، که خدا سایه ایشان را بر سر همه مسلمین مستدام بدارد.
+
*۲۶. ایضاح الاحوال فى احکام الحالات الطاریة على الاموال.
  
فرزند پسر دیگر ایشان حضرت  آیت الله آقای حاج سید جعفر شبیری دامت بركاته می باشند  که هم بحث مقام معظم رهبری "دام ظله العالی" بوده و آشنایی ایشان با رهبر معظم انقلاب به بیش از 50 سال می رسد.
+
==خصوصیات اخلاقى==
 +
'''<I>۱. دورى از جاه و مقام:</I>'''
  
فرزند آخر مرحوم آیت الله زنجانی ، مرحوم حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج سید ابراهیم شبیری (ره) بوده که از خطبای به نام تهران بوده و چند سالی است که به دیار باقی شتافته اند.
+
سید احمد حسینی زنجانی از هواى مال و جاه کاملاً پاک بود. فرزند ایشان حضرت آیت الله [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسى شبیرى زنجانى]] مى فرمایند: در مدتى که من با ایشان بودم حس نکردم که یک قدم براى مقام بردارد و همین طور در مسائل مالى.<ref>مصاحبه با آن بزرگوار.</ref>
  
==وصیت نامه آن مرحوم==
+
'''<I>۲. توکل:</I>'''
  
« در زندگانی نیز هر چه بتوانید شاد و آزاد باشید تا روزگار به خوشی و راحتی بگذرانید و الاّ با قید موهامات خود را به بند انداخته، سلب آسایش از خود خواهید كرد».
+
آن مرحوم هیچ وقت غصه آینده را نمى خورد و در کارها به خداوند [[توکل]] مى کرد و با تمام وجود خویش به این معنى [[ایمان]] داشت.
  
وصیّت نامه مرحوم آیت اللّه العظمی سید احمد زنجانی هم مفصل است و هم شیرین. مثل همه آثار قلمی ایشان. ما به علت عدم گنجایش آن مفصل در این مجمل، توجه خوانندگان محترم را به قسمتهایی از آن جلب می‌كنیم:
+
'''<I>۳. شکر:</I>'''
  
« ... وصیت بر فرزندان عزیزم می‌كنم ذكورا و اناثا بلاواسطه یا مع الواسطه ما تناسلوا و تعاقبوا، آنچه را كه بزرگان بر ما وصیت كرده‌اند از تقوی و پرهیزگاری و توكل به خدا و قطع امید از مزد دنیا.
+
از دیگر خصوصیات ایشان مسأله [[شکر|شکر]] بود. هم شکر خالق، هم شکر مخلوق، اگر از کسى مختصر محبتى مى دید، آن را از نظر دور نمى داشت و به جهت توقع نداشتن از اشخاص، روح شکرگذارى در وى پدید گشته بود. در مورد نعم الهى نیز به نحو عجیبى به آن نعمت‌هایى که معمولِ افراد از آن غافلند متوجه بوده و شکرگزاری‌ها از آن‌ها بود. از مرحوم آیت الله حاج [[شیخ مرتضى حائرى یزدی|شیخ مرتضى حائرى]] (م، ۱۴۰۶) نقل شده که مى فرمود: آقاى زنجانى مرد کاملاً صادق و درستى بود، شنیده ام که در [[وصیت|وصیت‌نامه]] شکرهائى کرده است، این شکرها همه اش راست بود و مصنوعى نبود بلکه از درون قلب ایشان برخاسته بود.
  
«... سفارش دیگر من: در امر ازدواج سخت‌گیر نباشید، به سهولت دختر شوهر بدهید. مهرش را سنگین نكنید. از این مراسم كمرشكن كه عوام از مردم مرسوم كرده‌اند، دوری كنید...»
+
'''<I>۴. علاقمند و خیرخواه مردم:</I>'''
  
 +
آن مرحوم نسبت به عموم، [[خیرخواهی|خیرخواه]] و به نوع مردم علاقمند بود و بدین جهت بود که تا حد امکان، افعال مؤمنین را حمل بر صحبت مى کرد و همین ویژگى سبب شده بود که در قضاء حوائج مؤمنین بسیار ساعى باشد، هر کار را اگر محذور شرعى نداشت، هر چند مشکل و سخت بود، متکفل مى شد و از این که حاجت یک انسان گرفتار و دردمند را رفع نموده است خوشنود مى شد.<ref>نمونه اش در بند ۵ ذکر شده است.</ref>
 +
 +
'''<I>۵. حل مشکلات مردم:</I>'''
 +
 +
آزادى از بند تعینات دنیوى و تشریفات ظاهرى، به وى امکان مى داد که کارهاى بسیار مهم را به راحتى انجام دهد. نقل است شخصى که به [[تقوا]] معروف نبود، از دنیا مى رود، نزد عده اى از علماء مى روند که بر جنازه او [[نماز میت]] بخوانند ولى آن ها حاضر نمى شوند، پیش ایشان (آقا سید احمد) مى آیند و ایشان بر آن میت نماز مى گزارد و مى گوید: شرط نماز میت، [[عدالت]] متوفى نیست، بلکه مسلمان بودى وى کافى است، این شخص هم، مسلمان بود و هر چند که مسلمان فاسقى بود.
 +
 +
'''<I>۶. شجاعت:</I>'''
 +
 +
از مرحوم آیت الله حاح شیخ مرتضى حائرى حکایت شد که مرحوم آیت الله زنجانى را از نظر [[شجاعت]] خیلى عجیب مى دانست و مى فرمود: مطالبى را که هیچ کسى جرأت گفتن و انجام دادن آن را ندارد، ایشان به آن اقدام مى کند و از هیچ کس هم وحشت و باکى ندارد.<ref>مجله نور علم.</ref>
 +
 +
'''<I>۷. عبادت و تهجد:</I>'''
 +
 +
ایشان با چنان شوقى [[نماز شب]] مى خواند و [[دعا|دعاهای]] آن را قرائت مى کرد که انسان را زیر و رو مى نمود، و انسان مى فهمید که معانى عمیق این ادعیه در وى اثر کرده است. خواندن نماز شب را هم از دوران جوانى خود شروع کرده بود.<ref>حضرت آیت الله شبیرى زنجانى (آقا سید موسى).</ref>
 +
 +
'''<I>۸. اهمیت به زیارت اهل قبور:</I>'''
 +
 +
به [[زیارت اهل قبور|زیارت اهل قبور]] در بعد از ظهر پنجشنبه ها مقید بود؛ آن هم در شرایط سخت و دشوار آن زمان.
 +
 +
'''<I> ۹. تلاوت قرآن:</I>'''
 +
 +
بسیار [[قرآن]] مى خواند، البته نه به جاى کارهاى علمى و قضاء حوائج مردم، بلکه در وقت‌هاى کوتاه که معمولاً تلف مى شود.
 +
 +
'''<I>۱۰. تنفر از خشک مقدس:</I>'''
 +
 +
با این همه [[عبادت]]، از خشک مقدسى، بسیار متنفر بود و از اشخاص متظاهر به قدس و تقوى که همه چیز را در عبادات خلاصه مى کنند و فاقد جهات نفس بوده و این را براى خود عنوانى درست کرده و نسبت به حقوق اشخاص بى قید هستند و از نظر تفکر، تفکرى خیلى [[خرافات|خرافى]] دارند، بسیار کراهت داشت.<ref>موارد خصوصیات اخلاقى را حضرت آیت الله شبیرى زنجانى به مجله نور علم فرموده اند.</ref>
 +
 +
'''<I>۱۱. حریت و بى‌آلایشى:</I>'''
 +
 +
از شواهد حریت و بى‌آلایشى ایشان مطالبى بود که خودشان مى فرمودند: در ابتداء طلبگى ما، چتر در بین طلاب مرسوم نبود، من گفتم که این چه معنى دارد که ما به خاطر امور موهوم، باران بخوریم، من چتر برداشتم و دیگران هم تبعیت کردند و این رسم شکست. ایشان در [[مشهد]] در [[نماز]] مرحوم [[سید محمدهادی میلانی|آیت الله میلانى]] شرکت مى کرد، وقتى به ایشان عرض مى شود که مقدسین مشهد معمولاً پشت سر فلان آقا نماز مى خوانند نه آقاى میلانى، در پاسخ مى فرماید: من از او جز تعریف مطلبى دیگر نشنیده ام، اما شنیده ام که کارهاى غیرمتعارف انجام مى دهد.<ref>مجله نور علم، ص ۱۲۲، شماره دوم، دوره سوم.</ref>
 
==وفات==
 
==وفات==
 +
مرحوم آیت الله العظمى سید احمد زنجانى سرانجام پس از ۸۵ سال عمر بابرکت و سالیان دراز کوشش در راه [[دین]] و نشر [[مذهب جعفری|فقه جعفرى]] در [[قم]]، در ۲۹ ماه مبارک [[رمضان]] سال ۱۳۹۳ (مطابق با پنجم آبان ماه ۱۳۵۲) دیده از جهان فروبست. پیکر آن انسان الهی پس از [[تشییع جنازه|تشییع]] باشکوه، در جوار [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها به خاک سپرده شد.
  
حضرت آیت اللّه العظمی سید احمد زنجانی سرانجام پس از 85 سال عمر بابركت و سالیان دراز، كوشش در راه دین و نشر فقه جعفری در قم دیده از جهان فرو بست. وفات آن انسان الهی در حدود چهار ساعت پس از نیمه شب شنبه 29ماه مبارك رمضان سال 1393 مطابق با پنجم آبان ماه 1352 به وقوع پیوست و حوزه‌های دینی و مجامع علمی را در سوگ نشاند، پیكر آن مرحوم پس از تشییعی با شكوه در جوار حضرت معصومه (س) به خاك سپرده شد. رحمة اللّه علیه رحمة واسعة.
+
[[وصیت|وصیت‌نامه]] مرحوم آیت الله العظمى زنجانى هم مفصل است و هم شیرین، که در اینجا به قسمتی از آن اشاره می شود: «... وصیت بر فرزندان عزیزم مى کنم ذکورا و اناثا بلاواسطه یا مع‌الواسطه ماتناسلوا و تعاقبوا، آن چه را که بزرگان بر ما وصیت کرده اند از [[تقوا|تقوى]] و پرهیزگارى و [[توکل|توکل]] به خدا و قطع امید از مزد دنیا ... در زندگانى نیز هر چه بتوانید شاد و آزاد باشید تا روزگار به خوشى و راحتى بگذرانید، والّا با قید موهامات خود را به بند انداخته، سلب آسایش از خود خواهید کرد... سفارش دیگر من: در امر [[ازدواج]] سخت گیر نباشید، به سهولت دختر شوهر بدهید. [[مهریه|مهرش]] را سنگین نکنید، از این مراسم کمرشکن که عوامِ از مردم مرسوم کرده اند، دورى کنید...».
 +
==پانویس==
 +
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*[http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=105795#8| تبیان]، نوشته مجید محبوبی، تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه، بازدید در 2 دي 1393.
+
*[[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۳، مجید محبوبى.
 
+
*[http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=105795#8| تبیان]، نوشته مجید محبوبی، تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه، بازدید در ۲ دی ۱۳۹۳.
  
 
==آرشیو عکس و تصویر==
 
==آرشیو عکس و تصویر==
<gallery mode=packed heights=170px>
+
<gallery mode="packed" heights="170">
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (1).jpg|سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی در جمع دوستان طلبه
+
پرونده:خمینی0.jpg|ردیف بالا از راست: سیّد ابوالحسن طهرانی، سیّد محمّد ولائی زنجانی، [[امام خمینی|سید روح الله موسوی مصطفوی خمینی]]، سیّد علینقی طهرانی، سیّد احمد لواسانی، سیّد محمّد لواسانی، [[سيد محمد صادق لواسانى|سیّد محمّدصادق لواسانی]] - ردیف پایین از راست: مهدی طهرانی، عبّاس طهرانی، محمّدعلی ادیب طهرانی، [[سید احمد شبیری زنجانی|سید احمد حسینی (شبیری) زنجانی]]، عبدالل‍ه آل آقا طهرانی، عبدالحسین فقیهی رشتی، [[سید موسی شبیری زنجانی|سیّد موسی شبیری (حسینی) زنجانی]]
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (2).jpg|سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی در جوانی
+
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (2).jpg|از راست: [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسی شبیری (حسینی) زنجانی]] و سید احمد شبیری (حسینی) زنجانی
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (3).jpg|از راست: ناشناس، سید روح الله موسوی مصطفوی خمینی، سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی و ناشناسان
+
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (6).jpg|از راست: ناشناسان، [[محقق داماد|سید محمد موسوی احمدآبادی (محقق داماد)]]، [[سید احمد شبیری زنجانی|سید احمد حسینی (شبیری) زنجانی]]، [[شیخ عبدالنبی اراکی|عبدالنبی اراکی نجفی]] و [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی]]
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (4).jpg|از راست: ناشناسان و سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی
+
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (10).jpg|از راست: [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسی شبیری (حسینی) زنجانی]] و سید احمد شبیری (حسینی) زنجانی
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (6).jpg|از راست: ناشناسان، سید محمد محقق داماد، سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی، عبدالنبی اراکی نجفی (عبدالنبی مجتهد عراقی) و سید شهاب الدین مرعشی نجفی
+
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (4).jpg|از راست: سید علی فاضلی، [[سید احمد شبیری زنجانی|سید احمد حسینی (شبیری) زنجانی]] و ناشناس
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (8).jpg|سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی
+
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (8).jpg|سید احمد شبیری (حسینی) زنجانی
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (9).jpg|قبر سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی
+
پرونده:سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی (9).jpg|سنگ قبر سید احمد شبیری (حسینی) زنجانی
 
+
پرونده:شبیری (13).jpg|قبر سید احمد شبیری (حسینی) زنجانی
 
</gallery>
 
</gallery>
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
سطر ۱۳۴: سطر ۲۱۴:
 
}}
 
}}
  
[[رده:علمای معاصر|حسینی (شبیری) زنجانی،سيد احمد]]
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|شبیری (حسینی) زنجانی،سيد احمد]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]
 +
[[رده:مراجع تقلید]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
[[رده:مدفونین در حرم حضرت معصومه (س)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۳

آیت‌الله العظمی سید احمد شبیری حسینی زنجانی (۱۳۰۸ - ۱۳۹۳ ق) از مراجع تقلید و مدرسین بزرگ شیعه در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان شیخ عبدالکریم حائرى بود. احاطه فوق‌العاده به فقه و مبانى فقهاء، از ویژگی‌های شاخص آن عالم ربانی است. آیت‌الله العظمی سید موسى زنجانی از فرزندان اوست.

۲۰۰px
نام کامل سیداحمد شبیری (حسینی) زنجانی
زادروز ۱۳۰۸ قمری
زادگاه زنجان
وفات ۱۳۹۳ قمری
مدفن قم، حرم حضرت معصومه سلام الله علیها

Line.png

اساتید

شیخ عبدالکریم حائرى، شیخ عبدالکریم خوئینى زنجانى، شیخ محمدرضا نجفى اصفهانى،...

شاگردان

سید علی فاضلی، سیّد ابوالحسن طهرانی، مهدی طهرانی و فرزندشان

آثار

الکلام یجرّالکلام، رساله خیرالامور، ایمان و رجعت، فروق الاحکام،...


ولادت و خاندان

سید احمد حسینی زنجانى در سال ۱۳۰۸ ه.ق در شهر زنجان به دنیا آمد. پدرش سید عنایت الله زنجانی دوسرانى از روحانیون فعال و از شاگردان «آخوند ملا قربانعلى زنجانى» (م، ۱۳۲۸) و از شاهدان عادل محکمه ایشان بود؛ وى از نظر تقوى و ملکات نفسانى از افراد بسیار کم نظیر بوده، در حسن نیت و تقید به جهت شرع بسیار ممتاز بوده است.[۱]

اجداد شریف مرحوم آیت الله سید احمد زنجانى در شهرستان «میانه» (آذربایجان شرقى) مى زیسته اند و سپس به دهى دیگر به نام «دوسران» مهاجرت مى کنند. پدر آن مرحوم که زاده این روستا بوده در حدود سال ۱۲۸۸ که تقریبا سى سال داشته است به «زنجان» مسافرت کرده است.

تحصیلات و اساتید

سید احمد زنجانى دوره مقدماتى و سطوح را در زادگاه خودشان به پایان برده، بعد از مدتى تدریس در مدرسه شاهى، براى ادامه تحصیل و تکمیل مبانى علمى و استفاده از مرحوم آیت الله حائرى در سال ۱۳۴۶ قمرى مهاجرت به قم و سرانجام به حکم استخاره اى که نموده بودند، عزم رحیلش مبدل به اقامت ابدى شد.

اساتید سید احمد زنجانی در زنجان عبارتند از:

  • ۱. مرحوم آیت الله حاج شیخ زین العابدین زنجانى (م، ۱۳۴۸) از شاگردان بسیار مبرز مرحوم آخوند خراسانى (م، ۱۳۲۹) آن مرحوم رسائل و چند سال خارج را در محضر ایشان تلمذ نمود.
  • ۲. مرحوم آیت الله میرزا عبدالرحیم فقاهتى (م، ۱۳۶۵) از شاگردان میرزاى شیرازى (م، ۱۲۱۳) و آخوند خراسانى؛ وى استاد مکاسب مرحوم آیت الله زنجانى بوده است.
  • ۳. مرحوم آیت الله آقا میرزا ابراهیم فلکى حکمى زنجانى (م، ۱۳۵۱) وى از شاگردان میرزاى آشتیانى و حکیم جلوه و فردى جامع بود، ولى به دلیل تبحر خاصى که در ریاضیات و علوم وابسته به آن داشت. مرحوم آیت الله زنجانى کتاب قوانین و برخى از رشته هاى ریاضى را نزد وى فراگرفت.
  • ۵. عالم مجاهد آقا میرزا احمد زنجانى: (پدر حاج شیخ محمد آقا آیت الهى که از علماء محترم زنجان است) استاد فصول ایشان بوده است.

و نام برخی استاد ایشان در مشهد مقدس و قم از این قرار است:

  • ۱. مرحوم آیت الله میرزا محمدصادق خاتون آبادى (م، ۱۳۴۹) که علاوه بر جودت فهم، در بیان و تقریر مطالب، جزء افراد بسیار کم‌نظیر بود.
  • ۲. مرحوم آیت الله شیخ محمدرضا نجفى اصفهانى معروف به مسجدشاهى (م، ۱۳۶۲) که از خانواده هاى مهم علمى اصفهان و نیز جامع معقول و منقول و ریاضى و ادب و شعر بوده، مقام ادبى وى مورد پذیرش ادباء بزرگ عرب قرار گرفته بود.
  • ۳. مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائرى (م، ۱۳۵۵) مؤسس حوزه علمیه قم، حضرت آیت الله زنجانى زمانى که در زنجان اقامت داشتند و شیخ عبدالکریم حائرى در اراک بسر مى برد، ایشان را به عنوان مرجع تقلید معرفى کرد و بدین جهت عده زیادى از مردم زنجان مقلد مرحوم حاج شیخ شدند، مرحوم زنجانى از ابتدا مهاجرت به قم تا هنگام وفات آن مرحوم تقریباً به طور مرتب در درسشان شرکت کرده، تقریرات آن مرحوم را نیز نوشت.[۳]
  • ۴. مرحوم آیت الله حاج آقا محمد آقازاده (م، ۱۳۵۶) فرزند آخوند خراسانى. زنجانی در سال ۱۳۳۹ به مشهد مقدس مسافرت کرد و در جلسه درس مرحوم آقازاده حاضر شده، تقریرات درسشان را نیز به رشته تحریر درآورد.[۴]

شاگردان

ویژگی‌هاى علمى

  • ۱. احاطه فوق‌العاده به فقه و مبانى فقهاء: آیت الله زنجانى احاطه فوق‌العاده اى به فقه و مبانى فقهاء داشت و مرحوم حضرت آیت الله العظمى شیخ محمدعلى اراکى از این جهت بسیار ایشان به دیده اعجاب مى نگریست و مى فرمود: آقاى زنجانى یک شبه، تمام قسمت صلاة از یک کتاب فقهى را از حفظ حاشیه زد، شش جلد جواهر مانند انگشتر در دست‌هاى ایشان است که آن را به هر طرف بخواهد مى گرداند.
  • ۲. ذوق فقهى قوى: ذوق فقهى ایشان در اثر ممارست، خیلى قوى شده بود و بدین جهت، فقهى روشن و بى‌تکلف را واجد بود. روایات را بسیار صاف و عربى و بدون ابهاماتى که معمولاً بر اثر ممارست ذهن با اصطلاحات علمى و دروس معمول حوزه پدید مى آید، معنى مى کرد، به گونه اى که دل انسان مى پذیرفت، با وجود این که خود کاملاً مراحل درسى را طى کرده بود.
  • ۳. اعتقاد به علمى شدن فقه: ایشان بر این اعتقاد بود که فقه باید به گونه اى باشد که قابل پیاده شدن و عمل گشتن باشد. مثلاً در مسأله عدالت که برخى از علماء تضییقات فراوانى در اصل این موضوع و در روش اثبات آن قایل بودند، مى فرمود: قوانین اسلام که قوانین خیالى نیست، احکام بسیارى بر پایه عدالت تنظیم شده است، مانند امامت جماعت، ولایت، قضاوت، شهادت، افتاء و طلاق و امور دیگر که اساس مجتمع بر آن استوار است، لذا نباید در این مسأله آن تنگ نظرى عده اى را پذیرفت. مسائل بسیارى را که فقیه باید به جهت ولایت، آن ها را اعمال کند و فقهاء خودشان از نظر فقهى فتوى به جواز دهند ولى به جهاتى متصدى نمى شدند، مانند طلاق زنى که شوهرش مفقود شده یا از دادن نفقه و کشوَة امتناع مى ورزد، ایشان که محذورات خارجى نداشت این موارد را عهده دار مى شد و مى فرمود: اسلام که دین ناقص نیست، دین باید جوابگوى این احتیاجات و مشکلات باشد. در ابتدا زمانى که رادیو اختراع شد، برخى از مقدسین از گوش دادن به آن خوددارى مى کردند، ولى آن عالم متقى با این که در صف مقدسین بود پاى رادیو مى نشست و مى فرمود: معنى ندارد که این وسیله اخبارى حرام باشد، زیرا اسلام یک دین جهانى است و باید احکام آن به تمام مردم عالم ابلاغ شود، حرمت چنین وسیله خبررسانى با جهانى بودن اسلام سازگار نیست.
  • ۴. پرهیز از تشقیق در جواب استفتاء: ایشان مى فرمود: در جواب استفتاء نباید تشقیق شقوق کرد وگرنه سوال کننده در فهم مراد، گیج شده و نمى تواند جواب را بر مورد سؤال تطبیق کند، بلکه باید بر طبق صورت متعارف در عرف مردم، پاسخ نوشت و عقیده داشت که بحث‌هائى را که متناسب با حوزه هاى علمیه است و به جهت تقویت ذهن و فکر، مفید مى باشد، نباید با جواب استفتائى که مورد احتیاج مردم است مخلوط کرد و خود ایشان نیز عملا این دو را از هم جدا مى کرد، بدین جهت جواب مسائل فقهى را خیلى کوتاه و مختصر و قابل فهم مى نوشت.[۵]

فعالیت‌هاى اجتماعى

معظم‌له به هنگام اقامتشان در زنجان، علاوه بر این ‌که از مبرزین فضلاء زنجان بوده و از مدرسین مهم سطوح در این شهر بشمار مى رفتند، از نظر فعالیت هاى اجتماعى هم، شاید شخص منحصر به فرد این شهر بودند، در غالب فعالیت هاى دینى مربوط به اهل علم و گاه مربوط به مسائل مهم شهر، سهم عهده داشتند. مرحوم آیت الله حاج سید محمد زنجانى (م، ۱۳۵۵) که از بزرگان زنجان بودند، در مواقع ضرورى با همکارى وى بازار را تعطیل مى نمود.

در سال ۱۳۴۴ قمری که آل سعود، قبور ائمه طاهرین را در مدینه خراب کرد، مرحوم آیت الله حاج میرزا مهدى میرزایى زنجانى که در رأس روحانیت زنجان قرار داشت و از فضلاء و مدرسین هم، مرحوم آیت الله زنجانى که ریاست طلبه ها را داشت، این دو به شهرستانهاى مختلف نامه نوشتند که روز هشتم شوال به عنوان ابراز انزجار از این جنایت هولناک تعطیل رسمى شود.

مدرسه سید در زنجان که بزرگترین مدرسه این شهر و خیلى معتبر بوده و موقوفات بسیار مفصلى داشت و مرحوم آیت الله زنجانى ۲۵ سال در آن به تحصیل و تدریس پرداخت، اداره این مدرسه و تعیین طلاب آن به طور عمده با ایشان بود. آن فقید سعید در سال ۱۳۴۴ کتاب «خیر الامور» را در آن جا نوشت.

آن سید والاتبار پس از رحلت آیت الله حائرى به مرحوم آیت الله حجت پیوسته و به واسطه کسالت آن مرحوم، قسمتى از کارهاى ایشان را که از آن ها جواب استفاتائات بوده به عهده گرفته و در موقع بیمارى آن مرحوم رسما در سه موقع صبح و شب به جاى ایشان اقامه نماز جماعت نمود. تا سال ۱۳۹۰ قمرى که به واسطه کسالت درد پا و ضعف مزاج از آمدن به نماز خوددارى و آن را به فرزند ارجمندش سید موسى زنجانی واگذار و خود معتکف در خانه شده و به تألیف و مطالعه پرداخت.[۶]

همچنین «ایشان (که) در زنجان از مدرسین سطوح عالیه بود، تدریس این گونه دروس را هم در قم نیز ادامه داد. اما زمانى که از معظم له درخواست درس خارج شد ایشان تألیف را بر تدریس ترجیح داده و به نوشتن پرداخت».[۷]

در کنار تألیفات در دو جلسه بحث مهم شرکت مى کرد: یکى جلسه اى که مؤسس آن مرحوم آیت الله صدر (م، ۱۳۷۳) و آیت الله زنجانى در آن شرکت فعال داشته و از ارکان آن بشمار مى رفت و غالباً جلسات در منزل ایشان تشکیل مى شد. در این جلسه بر برخى از کتب فقهى مانند مجمع المسائل آیت الله حائرى، وسیلة النجاة، و عروة الوثقى حاشیه زده اند. جلسه بحث دوم نیز جلسه اى بود که آن مرحوم و حضرت امام خمینى دو رکن عمده آن محسوب مى شدند. ایشان در همان سال ورود به قم توسط مرحوم آیت الله حاج میرزا عبدالله مجتهدى تبریزى (م، ۱۳۶۶) با حضرت امام آشنا شده و چنان با هم رفیق و صمیمى گردید که نظیر آن کمتر دیده مى شود.

و نیز جلسات مشترک مراجع در مورد تصمیم گیرى در امور مهم و کلى حوزه در منزل ایشان تشکیل مى شد. جلسه مهم علماء بزرگ قم در مورد حادثه ۱۵ خرداد در همین منزل برگزار شد.[۸]

آیت الله آقاى زنجانى همچنین در مدرسه فیضیه قم، نماز جماعت اقامه مى فرمودند، نماز باشکوهى برپا مى شد و حضرت امام رحمة الله علیه در صف اول جماعت پشت سر آن مرحوم به نماز جماعت مى ایستادند و اگر موقعى آن مرحوم حضور نداشتند و یا دیر مى آمدند حضرت امام به نماز مى ایستادند و آن مرحوم اگر مى آمدند به ایشان اقتداء مى کردند.[۹]

آثار و تألیفات

الکلام یجر الکلام؛ شامل داستانها و رویدادهای مستند و حقیقی - یکی از آثار آیت‌الله العظمی سید احمد شبیری حسینی زنجانی
  • ۱. الکلامُ یجُرّالکلام؛ آیت الله آقا بزرگ تهرانى در مورد این اثر می گوید: «الکلام یجرالکلام، للحاج سید احمد بن عنایةالله...، جمع فى ما سمعه من التواریخ والحکایات والادبیات والرجال والحوادث المهمه و غیر ذالک و بلغ الى ثلاث مجلدات فى هذه السنه (۱۳۶۳) و قد شرع فیه قبل ۱۳۵۰ و لما خرج منه مجلد راى فیه مالا یرتضه ولذا غیره و مذبه فى هذه المجلدات الثلاث و شرع فیها ثانیا فى ۱۳۵۶».[۱۰]
  • ۲. رساله خیرالامور؛ (به کوشش نویسنده محترم رسول جعفریان): در قسمت‌هایى از مقدمه این کتاب چنین مى خوانیم: «...رساله حاضر را باید در شمار متون فکرى جدیدى دانست که عالمان حوزوى درباره برخورد با تمدن جدید نگاشته اند... مرحوم آیت الله حاج سید احمد زنجانى... در رساله حاضر کوشیده است تا راه حلى براى این نزاع (سنت گرایى و تجددخواهى) بیابد. راه حل وى به پیروى از یک مثل معروف یعنى "خیرالامور أوسطها"، آن بود تا راهى میانه را در بین نوگرایان و سنت‌گرایان پیشنهاد کرد. آن‌ها را به پرهیز از افراط و تفریط دعوت کند...».[۱۱]
  • ۳. سرگذشت یک رساله؛[۱۲] «برگى از تاریخ زنجان» (به کوشش سید محمدجواد شبیرى): در قسمتى از این کتاب نیز مى خوانیم: «اولین نگاشته ایشان سرگذشت یک ساله است. این کتاب از زندگى عادى طلبگى در آن دوران حکایت مى کند و بسیارى از وقایع ثبت شده در آن شخصى و خصوصى بوده و براى عموم چندان سودمند نیست... بارى نگارنده - که خود از نواده آن مرحوم است - مدت زمانى با این کتاب همنشین شده، از آن بهره ها برده، در دفترى به مطالب سودمند آن اشاره نمود».[۱۳]
  • ۴. ایمان و رجعت؛
  • ۵. بین السیدین؛
  • ۶. تعلیقه کتاب الفقه على المذاهب الاربعه؛
  • ۷. الرد على القصیمى؛
  • ۸. غیث الربیع فى وجه البدیع؛
  • ۹. فروق الاحکام؛
  • ۱۰. فروق اللغة؛
  • ۱۱. فهرست جامع الشتات؛
  • ۱۲. رساله قبله؛
  • ۱۳. مستثنیات الاحکام؛
  • ۱۴. شرح استدلالى کتاب مستثنیات الاحکام به نام مستنبطات الاعلام؛
  • ۱۵. مقدمه تفسیر تبیان؛
  • ۱۶. مناسک حج؛
  • ۱۷. نصاب سه زبانه؛
  • ۱۸. الهدى الى الفرق بین الرجال والنساء؛
  • ۱۹. ملحقات کتاب تقویم الصلاه؛
  • ۲۰. جنگل مولى؛
  • ۲۱. فهرست اعلام؛
  • ۲۲. تذییل مفتاح التفاسیر؛
  • ۲۳. شرایط الاحکام؛
  • ۲۴. اربعین؛
  • ۲۵. افواه الرجال؛
  • ۲۶. ایضاح الاحوال فى احکام الحالات الطاریة على الاموال.

خصوصیات اخلاقى

۱. دورى از جاه و مقام:

سید احمد حسینی زنجانی از هواى مال و جاه کاملاً پاک بود. فرزند ایشان حضرت آیت الله سید موسى شبیرى زنجانى مى فرمایند: در مدتى که من با ایشان بودم حس نکردم که یک قدم براى مقام بردارد و همین طور در مسائل مالى.[۱۴]

۲. توکل:

آن مرحوم هیچ وقت غصه آینده را نمى خورد و در کارها به خداوند توکل مى کرد و با تمام وجود خویش به این معنى ایمان داشت.

۳. شکر:

از دیگر خصوصیات ایشان مسأله شکر بود. هم شکر خالق، هم شکر مخلوق، اگر از کسى مختصر محبتى مى دید، آن را از نظر دور نمى داشت و به جهت توقع نداشتن از اشخاص، روح شکرگذارى در وى پدید گشته بود. در مورد نعم الهى نیز به نحو عجیبى به آن نعمت‌هایى که معمولِ افراد از آن غافلند متوجه بوده و شکرگزاری‌ها از آن‌ها بود. از مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضى حائرى (م، ۱۴۰۶) نقل شده که مى فرمود: آقاى زنجانى مرد کاملاً صادق و درستى بود، شنیده ام که در وصیت‌نامه شکرهائى کرده است، این شکرها همه اش راست بود و مصنوعى نبود بلکه از درون قلب ایشان برخاسته بود.

۴. علاقمند و خیرخواه مردم:

آن مرحوم نسبت به عموم، خیرخواه و به نوع مردم علاقمند بود و بدین جهت بود که تا حد امکان، افعال مؤمنین را حمل بر صحبت مى کرد و همین ویژگى سبب شده بود که در قضاء حوائج مؤمنین بسیار ساعى باشد، هر کار را اگر محذور شرعى نداشت، هر چند مشکل و سخت بود، متکفل مى شد و از این که حاجت یک انسان گرفتار و دردمند را رفع نموده است خوشنود مى شد.[۱۵]

۵. حل مشکلات مردم:

آزادى از بند تعینات دنیوى و تشریفات ظاهرى، به وى امکان مى داد که کارهاى بسیار مهم را به راحتى انجام دهد. نقل است شخصى که به تقوا معروف نبود، از دنیا مى رود، نزد عده اى از علماء مى روند که بر جنازه او نماز میت بخوانند ولى آن ها حاضر نمى شوند، پیش ایشان (آقا سید احمد) مى آیند و ایشان بر آن میت نماز مى گزارد و مى گوید: شرط نماز میت، عدالت متوفى نیست، بلکه مسلمان بودى وى کافى است، این شخص هم، مسلمان بود و هر چند که مسلمان فاسقى بود.

۶. شجاعت:

از مرحوم آیت الله حاح شیخ مرتضى حائرى حکایت شد که مرحوم آیت الله زنجانى را از نظر شجاعت خیلى عجیب مى دانست و مى فرمود: مطالبى را که هیچ کسى جرأت گفتن و انجام دادن آن را ندارد، ایشان به آن اقدام مى کند و از هیچ کس هم وحشت و باکى ندارد.[۱۶]

۷. عبادت و تهجد:

ایشان با چنان شوقى نماز شب مى خواند و دعاهای آن را قرائت مى کرد که انسان را زیر و رو مى نمود، و انسان مى فهمید که معانى عمیق این ادعیه در وى اثر کرده است. خواندن نماز شب را هم از دوران جوانى خود شروع کرده بود.[۱۷]

۸. اهمیت به زیارت اهل قبور:

به زیارت اهل قبور در بعد از ظهر پنجشنبه ها مقید بود؛ آن هم در شرایط سخت و دشوار آن زمان.

۹. تلاوت قرآن:

بسیار قرآن مى خواند، البته نه به جاى کارهاى علمى و قضاء حوائج مردم، بلکه در وقت‌هاى کوتاه که معمولاً تلف مى شود.

۱۰. تنفر از خشک مقدس:

با این همه عبادت، از خشک مقدسى، بسیار متنفر بود و از اشخاص متظاهر به قدس و تقوى که همه چیز را در عبادات خلاصه مى کنند و فاقد جهات نفس بوده و این را براى خود عنوانى درست کرده و نسبت به حقوق اشخاص بى قید هستند و از نظر تفکر، تفکرى خیلى خرافى دارند، بسیار کراهت داشت.[۱۸]

۱۱. حریت و بى‌آلایشى:

از شواهد حریت و بى‌آلایشى ایشان مطالبى بود که خودشان مى فرمودند: در ابتداء طلبگى ما، چتر در بین طلاب مرسوم نبود، من گفتم که این چه معنى دارد که ما به خاطر امور موهوم، باران بخوریم، من چتر برداشتم و دیگران هم تبعیت کردند و این رسم شکست. ایشان در مشهد در نماز مرحوم آیت الله میلانى شرکت مى کرد، وقتى به ایشان عرض مى شود که مقدسین مشهد معمولاً پشت سر فلان آقا نماز مى خوانند نه آقاى میلانى، در پاسخ مى فرماید: من از او جز تعریف مطلبى دیگر نشنیده ام، اما شنیده ام که کارهاى غیرمتعارف انجام مى دهد.[۱۹]

وفات

مرحوم آیت الله العظمى سید احمد زنجانى سرانجام پس از ۸۵ سال عمر بابرکت و سالیان دراز کوشش در راه دین و نشر فقه جعفرى در قم، در ۲۹ ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۳ (مطابق با پنجم آبان ماه ۱۳۵۲) دیده از جهان فروبست. پیکر آن انسان الهی پس از تشییع باشکوه، در جوار حضرت معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد.

وصیت‌نامه مرحوم آیت الله العظمى زنجانى هم مفصل است و هم شیرین، که در اینجا به قسمتی از آن اشاره می شود: «... وصیت بر فرزندان عزیزم مى کنم ذکورا و اناثا بلاواسطه یا مع‌الواسطه ماتناسلوا و تعاقبوا، آن چه را که بزرگان بر ما وصیت کرده اند از تقوى و پرهیزگارى و توکل به خدا و قطع امید از مزد دنیا ... در زندگانى نیز هر چه بتوانید شاد و آزاد باشید تا روزگار به خوشى و راحتى بگذرانید، والّا با قید موهامات خود را به بند انداخته، سلب آسایش از خود خواهید کرد... سفارش دیگر من: در امر ازدواج سخت گیر نباشید، به سهولت دختر شوهر بدهید. مهرش را سنگین نکنید، از این مراسم کمرشکن که عوامِ از مردم مرسوم کرده اند، دورى کنید...».

پانویس

  1. مجله نور علم؛ ص ۱۱۴ دوره سوم، شماره دوم.
  2. همان، ص ۱۱۵، دوره سوم، شماره دوم.
  3. همان، ص ۱۱۶ و ۱۱۷.
  4. همان، ص ۱۱۶.
  5. مجله نور علم، ص ۱۱۷، دوره سوم، شماره دوم.
  6. گنجینه دانشمندان، حاج شیخ محمد شریف رازى، ص ۱۶۷-۱۶۶.
  7. مجله نور علم، ص ۱۱۷ شماره دوم، دوره سوم.
  8. همان.
  9. حاج آقا شیخ على آل اسحاق استادزاده آن مرحوم.
  10. الذریعه، شیخ آقا بزرگ تهرانى، ص ۱۱۲، جلد ۱۸.
  11. مقدمه کتاب خیرالامور، به کوشش رسول جعفریان.
  12. همان صفحات ۱۲۶ آینه دانشوران، ص ۱۹۹ سید علیرضا ریحان یزدى گنجینه دانشمندان، محمد شریف علماى معاصرین ص ۲۹۰-۲۸۰ ملا على واعظ خیابانى تبریزى.
  13. مقدمه کتاب برگى از زنجان تاریخ، بر کوشش محمدجواد شبیرى زنجانى.
  14. مصاحبه با آن بزرگوار.
  15. نمونه اش در بند ۵ ذکر شده است.
  16. مجله نور علم.
  17. حضرت آیت الله شبیرى زنجانى (آقا سید موسى).
  18. موارد خصوصیات اخلاقى را حضرت آیت الله شبیرى زنجانى به مجله نور علم فرموده اند.
  19. مجله نور علم، ص ۱۲۲، شماره دوم، دوره سوم.

منابع

  • ستارگان حرم، جلد ۳، مجید محبوبى.
  • تبیان، نوشته مجید محبوبی، تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه، بازدید در ۲ دی ۱۳۹۳.

آرشیو عکس و تصویر