سر امام حسین علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
هنگامى كه حسين بن على عليه السلام كشته شد، سرهاى كسانى را كه از اهل بيت و پيروان و ياران او شهيد شده بودند، نزد عبيداللَّه بن زياد آوردند.
+
در سرنوشت «سر مقدس» [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام و محل دفن آن اختلافهایی وجود دارد. بیشتر منابع روایى دلالت دارند که سر سیدالشهدا علیه السلام در کنار قبر پدرش [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان]] علیه السلام در [[نجف]] دفن شده است و گزارش‌هایى نیز حاکى‌اند که سر مبارک ایشان به [[کربلا]] برگردانده شده است.  
  
[قبيله‌] كِنده، سيزده سر آوردند كه رئيس آنها قيس بن اشعث بود. [قبيله] هوازِن بيست سر آوردند كه شمر بن ذى الجوشن رئيس آنها بود. [قبيله‌] تميم، هفده سر و بنى اسد شش سر و مَذحِج، هفت سر و بقيه لشكر هفت سر آوردند كه هفتاد سر مى‌شود.<ref>تاريخ الطبرى: ج۵، ص۴۶۷؛ أنساب الأشراف، ج۳، ص۴۱۲.</ref>
+
==فرستادن سر مقدس امام حسین علیه السلام برای [[ابن زیاد]] در [[کوفه]]==
 +
در کتاب لهوف سید بن طاووس آمده است : عمر بن سعد، عصر همان روز عاشورا سر حسين عليه السّلام را به وسيله خولى بن يزيد اصبحى و حميد بن مسلم ازدى‏ به نزد عبيد اللَّه بن زياد فرستاد، و فرمان داد تا سرهاى بقيه شهداء را چه از ياران يا اهل بيتش قطع کنند و آنها را تمیز کرده با شمر بن ذى الجوشن و قيس بن اشعث و عمرو بن حجاج فرستادند.<ref>اللهوف، ابن طاوس ،ص142</ref>
  
عمر بن سعد تا دو روز پس از شهادت حسين عليه السلام در [[كربلا]] ماند و سپس ميان مردم نداى حركت سر داد و سرها را بر سرِ نيزه‌ها آوردند كه هفتاد و دو سر بود. هوازِن بيست و دو سر را آوردند و تميم هفده سر را به سركردگى حُصَين بن نُمَير و كِنده سيزده سر را به سركردگى قيس بن اشعث و بنى اسد شش سر را به سركردگى هلال اَعوَر و اَزْد پنج سر را به سركردگى عَيهَمَة بن زُهَير و ثقيف دوازده سر را به سركردگى وليد بن عمرو. <ref>الأخبار الطوال: ص۲۵۹، بغية الطلب فى تاريخ حلب: ج۶، ص۲۶۳۰.</ref>
+
هنگامى که [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام در [[کربلا]] به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید، سر مبارک ایشان و سرهاى کسانى را که از [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام و پیروان و یاران امام شهید شده بودند، نزد [[عبیدالله بن زیاد|عبیداللَّه بن زیاد]] آوردند.<ref>تاریخ الطبرى: ج۵، ص۴۶۷؛ أنساب الأشراف: ج۳، ص۴۱۲.</ref> او با سر چوب ‌دستى ‌اش، بر آن مى ‌نواخت و مى ‌گفت: ریش ابا عبداللَّه جوگندمى شده است.<ref>تاریخ الطبرى: ج۵، ص۳۹۳؛ أنساب الأشراف: ج۳، ص۴۲۴.</ref>
  
==سر مبارک امام علیه السلام در برابر ابن زیاد==
+
==فرستادن سرهاى شهدا به سوى یزید==
  
سر حسين عليه السلام را براى ابن زياد آوردند و پيش رويش نهادند. او با سر چوب ‌دستى ‌اش، بر آن مى ‌نواخت و مى ‌گفت: ريش ابا عبداللَّه جوگندمى شده است.<ref>تاريخ الطبرى: ج۵، ص۳۹۳؛ أنساب الأشراف: ج۳، ص۴۲۴.</ref>
+
[[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] ملعون، زَحر بن قیس را فراخواند و سر مقدس [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام و سر یارانش را با او به سوى [[یزید بن معاویه|یزید بن معاویه]] فرستاد و همراه زَحر، ابوبُرده پسر عَوف اَزدى و طارق بن ابى ظَبیان اَزدى نیز بودند. آنان بیرون آمدند تا با سرها در شام بر یزید بن معاویه وارد شدند.
  
==فرستادن سرهاى شهدا به سوى يزيد==
+
هنگامى که سر امام علیه السلام را براى یزید - که خدا لعنتش کند - آوردند، مجلس‌ هاى شراب مى‌آراست و سر حسین علیه السلام را مى‌آورد و جلوى خود مى‌نهاد و با حضور آن شراب مى‌نوشید.<ref>الملهوف: ص۲۲۰؛ مقتل الحسین علیه السلام، خوارزمى: ج۲، ص۷۲.</ref>
  
ابن زياد، زَحر بن قيس را فراخواند و سر حسين عليه السلام و سر يارانش را با او به سوى يزيد بن معاويه فرستاد و همراه زَحر، ابوبُرده پسر عَوف اَزدى و طارق بن ابى ظَبيان اَزدى نيز بودند. آنان بيرون آمدند تا با سرها در شام بر يزيد بن معاويه وارد شدند.
+
[[امام رضا]] علیه السلام مى‌فرماید: «نخستین کسى که در روزگار [[اسلام]] برایش آبْ‌جو گرفتند، یزید بن معاویه - که خدا لعنتش کند - در [[شام]] بود. آن را براى او و در سفره‌اى که بر سر حسین علیه السلام برپا کرده بودند، حاضر کردند و او آن را مى‌نوشید و به همراهانش مى‌نوشاند و - خدا لعنتش کند - مى‌گفت: "بنوشید! این شرابى مبارک است و اگر تنها برکتش همین بود که ما نخستین کسانى هستیم که آن را بدست گرفته‌ ایم و در حالى که سرِ بریده دشمنمان پیش روى ما و سفره‌مان بر آن است، با جان‌هایى آرام و دل‌هایى بى‌اضطراب مى‌خوریم کافى بود". (امام در ادامه فرمود:) پس هر کس پیرو ماست باید از نوشیدن آبْ‌جو بپرهیزد که آن از شراب‌هاى دشمنان ماست و اگر نپرهیزد، از ما نیست که پدرم از پدرش از پدرانش از [[امام علی علیه السلام|على بن ابى طالب]] علیه السلام نقل کرد که: [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]] صلى اللَّه علیه و آله فرمود: "جامه دشمنان مرا نپوشید و غذاهاى دشمنان مرا نخورید و به راه دشمنان من نروید که شما هم مانند آنان دشمن من مى‌شوید".»<ref>عیون أخبارالرضا علیه السلام: ج۲، ص۲۳، ح۵۱، بحارالأنوار: ج۴۵، ص۱۷۶، ح۲۴.</ref>
  
هنگامى كه سر حسين عليه السلام را براى يزيد - كه خدا لعنتش كند -آوردند، مجلس‌ هاى شراب مى‌آراست و سر حسين عليه السلام را مى‌آورد و جلوى خود مى‌نهاد و با حضور آن شراب مى‌نوشيد.<ref>الملهوف: ص۲۲۰؛ مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمى: ج۲، ص۷۲.</ref>
+
سپس سر مبارک [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام را در [[دمشق]] آویختند؛ همان جایى که سر حضرت [[حضرت یحیی علیه السلام|یحیى بن زکریا]] را آویختند. در نهایت یزید ملعون فرمان داد که سر حسین علیه السلام را در شهرهاى [[شام]] و جز آن بچرخانند.<ref>شرح الأخبار: ج۳، ص۱۵۹ ر.ک: ص۳۸۷.</ref>
  
[[امام رضا]] عليه السلام مى‌فرمايد: «نخستين كسى كه در روزگار اسلام برايش آبْ‌جو گرفتند، يزيد بن معاويه - كه خدا لعنتش كند - در شام بود. آن را براى او و در سفره‌اى كه بر سر حسين عليه السلام برپا كرده بودند، حاضر كردند و او آن را مى‌نوشيد و به همراهانش مى‌نوشاند و - خدا لعنتش كند - مى‌گفت: "بنوشيد! اين شرابى مبارك است و اگر تنها بركتش همين بود كه ما نخستين كسانى هستيم كه آن را بدست گرفته‌ ايم و در حالى كه سرِ بريده دشمنمان پيش روى ما و سفره‌مان بر آن است، با جان‌هايى آرام و دل‌هايى بى‌اضطراب مى‌خوريم كافى بود".
+
==سر مبارک امام علیه السلام در مدینه==
  
پس هر كس پيرو ماست بايد از نوشيدن آبْ‌جو بپرهيزد كه آن از شراب‌هاى دشمنان ماست و اگر نپرهيزد، از ما نيست كه پدرم از پدرش از پدرانش از على بن ابى طالب عليه السلام نقل كرد كه: پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: "جامه دشمنان مرا نپوشيد و غذاهاى دشمنان مرا نخوريد و به راه دشمنان من نرويد كه شما هم مانند آنان دشمن من مى‌شويد".<ref>عيون أخبارالرضا عليه السلام: ج۲، ص۲۳، ح۵۱، بحارالأنوار: ج۴۵، ص۱۷۶، ح۲۴.</ref>
+
هنگامى که [[یزید بن معاویه|یزید]] ملعون فرمان داد تا سر حسین علیه السلام را در شهرها بچرخانند، آن را به [[مدینه]] آوردند و در آن زمان [[عمرو بن سعید بن عاص|عمرو بن سعید اَشدَق]] کارگزار یزید در آنجا بود. او فریاد و ضجّه زنان را شنید و گفت: این صداى چیست؟ گفته شد: زنان [[بنی هاشم|بنى هاشم]] مى‌گِریند؛ چون سر حسین را دیده‌ اند. [[مروان بن حکم|مروان بن حکم]] نزد عمرو بود. مروان ملعون به این شعر تمثّل جست: 
  
==سر مبارک امام علیه السلام در دمشق==
+
زنان قبیله بنى زُبَید ناله ‌اى زدند، به سانِ ناله زنان ما در جنگ اَزیب.
  
پس از كشتن حسين عليه السلام، سرش را در دمشق آويختند؛ همان جايى كه سر يحيى بن زكريا را آويختند و يزيد ملعون فرمان داد كه سر حسين عليه السلام را در شهرهاى شام و جز آن بچرخانند.<ref>شرح الأخبار: ج۳، ص۱۵۹ ر.ك: ص۳۸۷.</ref>
+
هر کس دنده ‌اى را بشکند، پهلویش خُرد مى‌شود.
  
هنگامى كه يزيد ملعون فرمان داد تا سر امام حسين عليه السلام را در شهرها بچرخانند، آن را به [[مدينه]] آوردند و در آن زمان عمرو بن سعيد اَشدَق كارگزار يزيد در آنجا بود. او فرياد و ضجّه زنان را شنيد و گفت: اين صداى چيست؟ گفته شد: زنان بنى هاشم مى‌گِريند؛ چون سر حسين را ديده‌ اند. مروان بن حكم نزد عمرو بود. مروان ملعون به اين شعر تمثّل جست: زنان قبيله بنى زُبَيد ناله ‌اى زدند به سانِ ناله زنان ما در جنگ اَزيَب.
+
و کینه [[بنی امیه|اُمَویان]]، [نه از خون [[عثمان بن عفان|عثمان]] بلکه‌] از خون‌هاى روزگار [[جاهلیت|جاهلى]] بود که از خاندان و خانواده [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى اللَّه علیه و آله مى ‌ستاندند.  
  
هر كس دنده ‌اى را بشكند، پهلويش خُرد مى‌شود.
+
هنگامى که مروان ملعون این را گفت، عمرو بن سعید (کارگزار آن روزگار مدینه) گفت: به خدا دوست داشتم که فرمان‌رواى مؤمنان (یزید)، سر حسین را براى ما نمى ‌فرستاد.
  
و كينه اُمَويان، [نه از خون عثمان بلكه‌] از خون‌هاى روزگار جاهلى بود كه از خاندان و خانواده پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مى ‌ستاندند. هنگامى كه مروان ملعون اين را گفت عمرو بن سعيد (كارگزار آن روزگار مدينه) گفت: به خدا دوست داشتم كه فرمان‌رواى مؤمنان (يزيد)، سر حسين را براى ما نمى ‌فرستاد.
+
مروان به او گفت: ساکت شو، بى‌ مادر! بگو، همان گونه که پیشینیان گفتند: بر سر شَریز، چنان ضربه ‌اى زدند که ستون‌هاى سلطنت را پراکند و ناپیدا کرد.
  
مروان به او گفت: ساكت شو، بى‌ مادر! بگو، همان گونه كه پيشينيان گفتند: بر سر شَريز، چنان ضربه ‌اى زدند كه ستون‌هاى سلطنت را پراكند و ناپيدا كرد.
+
آنگاه سر حسین علیه السلام را براى عمرو بن سعید آوردند. او روى گردانْد و آن را گران و سخت شمرد؛ امّا مروان ملعون به آورنده سر گفت: آن را بده. او آن را به مروان داد و وى آن را در دستش گرفت و گفت: بَه! چه خوش است خُنَکاى تو در دستانم‌ و سرخى [خونِ جارى بر] گونه‌هایت!<ref>شرح الأخبار: ج۳، ص۱۵۹، ح۱۰۸۹.</ref>
  
آنگاه سر حسين عليه السلام را براى عمرو بن سعيد آوردند. او روى گردانْد و آن را گران و سخت شمرد؛ امّا مروان ملعون به آورنده سر گفت: آن را بده. او آن را به مروان داد و وى آن را در دستش گرفت و گفت: بَه! چه خوش است خُنَكاى تو در دستانم‌ و سرخى [خونِ جارى بر] گونه‌هايت !<ref>شرح الأخبار: ج۳، ص۱۵۹، ح۱۰۸۹.</ref>
+
== محل دفن سر مقدس امام علیه السلام ==
 +
گزارش‌هاى مربوط به محل دفن سر مقدس [[سیدالشهداء|سیدالشهدا]] علیه السلام به چهار دسته تقسیم مى ‌شوند:
  
همان گونه كه ملاحظه شد، گزارش‌هاى مربوط به محل دفن سر مقدس سيدالشهدا عليه السلام به پنج دسته تقسيم مى ‌شوند:
+
'''در کنار قبر امیرمؤمنان علیه السلام:'''
  
==سر امام عليه السلام در كنار قبر پدرش اميرمؤمنان عليه السلام==
+
بیشتر منابع معتبر روایى (مانند: [[الکافی (کتاب)|الکافى]]، [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الأحکام]] و [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]]) دلالت دارند که سر سیدالشهدا علیه السلام در کنار قبر پدرش [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان]] علیه السلام دفن شده است. به عنوان نمونه کتاب الکافی از يزيد بن عمر بن طلحه نقل می کند که گفت : امام صادق عليه السلام در حيره [1] به من فرمود : «آيا آنچه را به تو وعده دادم ، نمى خواهى ؟» . گفتم : چرا . مقصود امام عليه السلام ، رفتن به قبر سوى امير مؤمنان ـ كه درودهاى خدا بر او باد ـ بود . امام عليه السلام و [فرزندش]اسماعيل ، سوار شدند و من نيز همراه آنان ، سوار شدم . رفتيم تا به ثَويّه ، جايى در نزديكى كوفه و ميان حيره و نجف ـ كه پر از درّ نجف بود ـ ، رسيديم . امام عليه السلام و اسماعيل ، فرود آمدند و من نيز با آن دو ، فرود آمدم . امام عليه السلام نماز خواند و اسماعيل ، نماز خواند و من نيز نماز خواندم . امام عليه السلام به اسماعيل فرمود : «برخيز و بر جدّت حسين عليه السلام ، سلام بده» . گفتم : فدايت شوم ! آيا حسين در كربلا نيست ؟ فرمود : «چرا ؛ امّا هنگامى كه سرش را به شام بردند ، يكى از وابستگان ما ، آن را ربود و در كنار امير مؤمنان عليه السلام به خاك سپرد».د<ref>انشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ، محمدی ری‌شهری، ج8، ص45</ref>
  
آنچه دلالت دارد كه سر امام عليه السلام در كنار قبر پدرش اميرمؤمنان عليه السلام دفن شده است. بيشتر منابع معتبر روايى (مانند: الكافى، تهذيب الأحكام و كامل الزيارات)، در اين دسته قرار دارند.
+
هر چند برخى از این گزارش‌ها را مى‌توان توجیه کرد که مقصود جایگاه گذاشتن سر مقدس آن امام است، اما ظاهراً دلالت مجموع آنها بر این که سر مقدس امام علیه السلام در کنار مرقد پدر بزرگوارش دفن شده غیرقابل تردید است. از این رو [[علامه مجلسى]] با اشاره به این گزارش‌ها مى‌گوید: بدان که از گزارش‌هاى گذشته بدست مى ‌آید که سر امام حسین - که درودهاى خدا بر او و دودمانش باد - و بدن‌هاى [[حضرت آدم علیه السلام|آدم]] و [[حضرت نوح علیه السلام|نوح]] و [[حضرت هود علیه السلام|هود]] و [[حضرت صالح علیه السلام|صالح]] - که درودهاى خدا بر آنان باد - در کنار [[امام علی علیه السلام|امام على]] - که درودهاى خدا بر او باد - دفن هستند. بنابراین شایسته است که بعد از [[زیارت]] امام على علیه السلام همه آنها زیارت شوند.
  
هر چند برخى از اين گزارش‌ها را مى‌توان توجيه كرد كه مقصود جايگاه گذاشتن سر مقدس آن امام است. ظاهراً دلالت مجموع آنها بر اين كه سر مقدس امام عليه السلام در كنار مرقد پدر بزرگوارش دفن شده غيرقابل ترديد است. از اين رو [[علامه مجلسى]] با اشاره به اين گزارش‌ها مى‌گويد: بدان كه از گزارش‌هاى گذشته بدست مى ‌آيد كه سر امام حسين - كه درودهاى خدا بر او و دودمانش باد - و بدن‌هاى آدم و نوح و هود و صالح - كه درودهاى خدا بر آنان باد - در كنار امام على - كه درودهاى خدا بر او باد - دفن هستند. بنابراين شايسته است كه بعد از زيارت امام على عليه السلام همه آنها زيارت شوند.
+
'''برگرداندن سر امام علیه السلام به کربلا:'''
  
==سر سيدالشهدا عليه السلام به [[كربلا]] برگردانده شده==
+
گزارش‌هایى نیز حاکى‌اند که سر سیدالشهدا علیه السلام به [[کربلا]] برگردانده و به جسد ایشان، ملحق شده است. گفتنى است حدیثى از [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام که بر این معنا دلالت داشته باشد، یافت نشد؛ لیکن گزارش [[شیخ صدوق]] در [[الأمالی شیخ صدوق (کتاب)|الأمالى]] و بیرونى در الآثار الباقیة و مستوفى هروى در ترجمه [[الفتوح (کتاب)|الفتوح]] و زکریاى قزوینى در عجائب المخلوقات این نکته را مى‌رساند.
  
گزارش‌هايى كه حاكى‌اند كه سر سيدالشهدا عليه السلام به [[كربلا]] برگردانده و به جسد ايشان، ملحق شده است. گفتنى است حديثى از اهل بيت عليهم السلام كه بر اين معنا دلالت داشته باشد، يافت نشد؛ ليكن گزارش صدوق در الأمالى و بيرونى در الآثار الباقية و مستوفى هروى در ترجمه الفتوح و زكريّاى قزوينى در عجائب المخلوقات اين نكته را مى‌رساند.
+
همچنین [[سید بن طاووس|سید بن طاووس]] مى‌گوید: درباره سر حسین علیه السلام، روایت شده که [به کربلا] بازگردانده شد و در کنار بدن شریفش را گرفت. و عمل شيعيان هم ناظر به همين نكته است.
  
همچنين سيد ابن طاووس مى‌گويد: درباره سر حسين عليه السلام، روايت شده كه [به كربلا] بازگردانده شد و در كنار بدن شريفش را گرفت. همه راويان و واقعه‌نگاران طَف آن را روايت كرده‌اند و بر آن اتفاق نظر دارند. نيز روايت شده كه سر مبارك امام عليه السلام پس از برده شدن به شام برگردانده شد و با جسد شريفش در كربلا دفن گرديد.
+
'''سر مقدس سیدالشهدا در دمشق:'''
  
اگر كسى به خاطر شِناعت و زشتى بيش از حد بردن سر بُريده امام عليه السلام به شام از اين كه اجازه چنين كارى از سوى خداوند داده شده شگفت‌ زده شود، بايد گفت: بردن سر بُريده به شام، شنيع‌تر و زشت‌تر از كُشتن امام عليه السلام نيست و خداوند اجازه كشته شدن ايشان و [حتى] اميرمؤمنان عليه السلام را نيز داده است.
+
گزارش‌هایى دلالت دارند که سر مقدس سیدالشهدا علیه السلام در [[دمشق]]، دفن شده است.
  
==سر مقدس سيدالشهدا عليه السلام در دمشق==
+
'''سر مقدس امام در مدینه (قبرستان بقیع):'''
  
گزارش‌هايى كه دلالت دارند كه سر مقدس سيدالشهدا عليه السلام در دمشق، دفن شده است.
+
گزارش‌هایى دلالت دارند که سر مقدس امام علیه السلام در [[مدینه|مدینه]] و در [[بقیع|قبرستان بقیع]] دفن شده است.  
  
==سر مقدس امام عليه السلام در مدينه و در قبرستان بقيع==
+
'''سر مقدس امام در مصر:'''
  
گزارش‌هايى كه دلالت دارند كه سر مقدس امام عليه السلام در مدينه و در قبرستان بقيع دفن شده است. دسته پنجم گزارش‌هايى كه از دفن سر امام عليه السلام در مصر (قاهره) حكايت دارند.
+
دسته پنجم گزارش‌هایى که از دفن سر امام علیه السلام در [[مصر]] (قاهره) حکایت دارند.
  
تأمّل در گزارش‌هاى ياد شده نشان مى‌دهد كه احتمال اول (دفن شدن سر مقدس امام عليه السلام در كنار قبر اميرمؤمنان عليه السلام)، از منظر رواياتى كه به اهل بيت عليهم السلام نسبت داده شده‌اند، قولى پذيرفته شده است در حالى كه از ديدگاه مورخان و علماى اماميه و نيز تصور عمومى شيعيان قول به دفن سر در كربلا مشهورتر است و به همين دليل تعيين يكى از دو قول، مشكل است.
+
<nowiki>***</nowiki>
  
==منابع==
+
از بین موارد یاد شده مورد اول یعنی دفن شدن سر مقدس امام علیه السلام در کنار قبر امیرمؤمنان علیه السلام، از آنجا که روایاتی دارد که به [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام نسبت داده شده‌اند، قوی تر است. اما قول به دفن سر در [[کربلا|کربلا]] در بین عموم مشهورتر است.
* محمد محمدی ری شهری و همکاران، دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ، ترجمه عبدالهادی مسعودی، ص379، در دسترس در [http://www.hadith.net/n668-e27271-p378.html پایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه، سایت حدیث نت].
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 +
==منابع==
 +
*محمد محمدی ری شهری و همکاران، دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ترجمه عبدالهادی مسعودی، ج8 ، ص32 تا  در دسترس در [http://www.hadith.net/n668-e27271-p378.html پایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه، سایت حدیث نت].
  
 
{{واقعه عاشورا}}
 
{{واقعه عاشورا}}
 
[[رده:واقعه عاشورا]]
 
[[رده:واقعه عاشورا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۷

در سرنوشت «سر مقدس» امام حسین علیه السلام و محل دفن آن اختلافهایی وجود دارد. بیشتر منابع روایى دلالت دارند که سر سیدالشهدا علیه السلام در کنار قبر پدرش امیرمؤمنان علیه السلام در نجف دفن شده است و گزارش‌هایى نیز حاکى‌اند که سر مبارک ایشان به کربلا برگردانده شده است.

فرستادن سر مقدس امام حسین علیه السلام برای ابن زیاد در کوفه

در کتاب لهوف سید بن طاووس آمده است : عمر بن سعد، عصر همان روز عاشورا سر حسين عليه السّلام را به وسيله خولى بن يزيد اصبحى و حميد بن مسلم ازدى‏ به نزد عبيد اللَّه بن زياد فرستاد، و فرمان داد تا سرهاى بقيه شهداء را چه از ياران يا اهل بيتش قطع کنند و آنها را تمیز کرده با شمر بن ذى الجوشن و قيس بن اشعث و عمرو بن حجاج فرستادند.[۱]

هنگامى که امام حسین علیه السلام در کربلا به شهادت رسید، سر مبارک ایشان و سرهاى کسانى را که از اهل بیت علیهم السلام و پیروان و یاران امام شهید شده بودند، نزد عبیداللَّه بن زیاد آوردند.[۲] او با سر چوب ‌دستى ‌اش، بر آن مى ‌نواخت و مى ‌گفت: ریش ابا عبداللَّه جوگندمى شده است.[۳]

فرستادن سرهاى شهدا به سوى یزید

ابن زیاد ملعون، زَحر بن قیس را فراخواند و سر مقدس امام حسین علیه السلام و سر یارانش را با او به سوى یزید بن معاویه فرستاد و همراه زَحر، ابوبُرده پسر عَوف اَزدى و طارق بن ابى ظَبیان اَزدى نیز بودند. آنان بیرون آمدند تا با سرها در شام بر یزید بن معاویه وارد شدند.

هنگامى که سر امام علیه السلام را براى یزید - که خدا لعنتش کند - آوردند، مجلس‌ هاى شراب مى‌آراست و سر حسین علیه السلام را مى‌آورد و جلوى خود مى‌نهاد و با حضور آن شراب مى‌نوشید.[۴]

امام رضا علیه السلام مى‌فرماید: «نخستین کسى که در روزگار اسلام برایش آبْ‌جو گرفتند، یزید بن معاویه - که خدا لعنتش کند - در شام بود. آن را براى او و در سفره‌اى که بر سر حسین علیه السلام برپا کرده بودند، حاضر کردند و او آن را مى‌نوشید و به همراهانش مى‌نوشاند و - خدا لعنتش کند - مى‌گفت: "بنوشید! این شرابى مبارک است و اگر تنها برکتش همین بود که ما نخستین کسانى هستیم که آن را بدست گرفته‌ ایم و در حالى که سرِ بریده دشمنمان پیش روى ما و سفره‌مان بر آن است، با جان‌هایى آرام و دل‌هایى بى‌اضطراب مى‌خوریم کافى بود". (امام در ادامه فرمود:) پس هر کس پیرو ماست باید از نوشیدن آبْ‌جو بپرهیزد که آن از شراب‌هاى دشمنان ماست و اگر نپرهیزد، از ما نیست که پدرم از پدرش از پدرانش از على بن ابى طالب علیه السلام نقل کرد که: پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: "جامه دشمنان مرا نپوشید و غذاهاى دشمنان مرا نخورید و به راه دشمنان من نروید که شما هم مانند آنان دشمن من مى‌شوید".»[۵]

سپس سر مبارک امام حسین علیه السلام را در دمشق آویختند؛ همان جایى که سر حضرت یحیى بن زکریا را آویختند. در نهایت یزید ملعون فرمان داد که سر حسین علیه السلام را در شهرهاى شام و جز آن بچرخانند.[۶]

سر مبارک امام علیه السلام در مدینه

هنگامى که یزید ملعون فرمان داد تا سر حسین علیه السلام را در شهرها بچرخانند، آن را به مدینه آوردند و در آن زمان عمرو بن سعید اَشدَق کارگزار یزید در آنجا بود. او فریاد و ضجّه زنان را شنید و گفت: این صداى چیست؟ گفته شد: زنان بنى هاشم مى‌گِریند؛ چون سر حسین را دیده‌ اند. مروان بن حکم نزد عمرو بود. مروان ملعون به این شعر تمثّل جست:

زنان قبیله بنى زُبَید ناله ‌اى زدند، به سانِ ناله زنان ما در جنگ اَزیب.

هر کس دنده ‌اى را بشکند، پهلویش خُرد مى‌شود.

و کینه اُمَویان، [نه از خون عثمان بلکه‌] از خون‌هاى روزگار جاهلى بود که از خاندان و خانواده پیامبر صلى اللَّه علیه و آله مى ‌ستاندند.

هنگامى که مروان ملعون این را گفت، عمرو بن سعید (کارگزار آن روزگار مدینه) گفت: به خدا دوست داشتم که فرمان‌رواى مؤمنان (یزید)، سر حسین را براى ما نمى ‌فرستاد.

مروان به او گفت: ساکت شو، بى‌ مادر! بگو، همان گونه که پیشینیان گفتند: بر سر شَریز، چنان ضربه ‌اى زدند که ستون‌هاى سلطنت را پراکند و ناپیدا کرد.

آنگاه سر حسین علیه السلام را براى عمرو بن سعید آوردند. او روى گردانْد و آن را گران و سخت شمرد؛ امّا مروان ملعون به آورنده سر گفت: آن را بده. او آن را به مروان داد و وى آن را در دستش گرفت و گفت: بَه! چه خوش است خُنَکاى تو در دستانم‌ و سرخى [خونِ جارى بر] گونه‌هایت![۷]

محل دفن سر مقدس امام علیه السلام

گزارش‌هاى مربوط به محل دفن سر مقدس سیدالشهدا علیه السلام به چهار دسته تقسیم مى ‌شوند:

در کنار قبر امیرمؤمنان علیه السلام:

بیشتر منابع معتبر روایى (مانند: الکافى، تهذیب الأحکام و کامل الزیارات) دلالت دارند که سر سیدالشهدا علیه السلام در کنار قبر پدرش امیرمؤمنان علیه السلام دفن شده است. به عنوان نمونه کتاب الکافی از يزيد بن عمر بن طلحه نقل می کند که گفت : امام صادق عليه السلام در حيره [1] به من فرمود : «آيا آنچه را به تو وعده دادم ، نمى خواهى ؟» . گفتم : چرا . مقصود امام عليه السلام ، رفتن به قبر سوى امير مؤمنان ـ كه درودهاى خدا بر او باد ـ بود . امام عليه السلام و [فرزندش]اسماعيل ، سوار شدند و من نيز همراه آنان ، سوار شدم . رفتيم تا به ثَويّه ، جايى در نزديكى كوفه و ميان حيره و نجف ـ كه پر از درّ نجف بود ـ ، رسيديم . امام عليه السلام و اسماعيل ، فرود آمدند و من نيز با آن دو ، فرود آمدم . امام عليه السلام نماز خواند و اسماعيل ، نماز خواند و من نيز نماز خواندم . امام عليه السلام به اسماعيل فرمود : «برخيز و بر جدّت حسين عليه السلام ، سلام بده» . گفتم : فدايت شوم ! آيا حسين در كربلا نيست ؟ فرمود : «چرا ؛ امّا هنگامى كه سرش را به شام بردند ، يكى از وابستگان ما ، آن را ربود و در كنار امير مؤمنان عليه السلام به خاك سپرد».د[۸]

هر چند برخى از این گزارش‌ها را مى‌توان توجیه کرد که مقصود جایگاه گذاشتن سر مقدس آن امام است، اما ظاهراً دلالت مجموع آنها بر این که سر مقدس امام علیه السلام در کنار مرقد پدر بزرگوارش دفن شده غیرقابل تردید است. از این رو علامه مجلسى با اشاره به این گزارش‌ها مى‌گوید: بدان که از گزارش‌هاى گذشته بدست مى ‌آید که سر امام حسین - که درودهاى خدا بر او و دودمانش باد - و بدن‌هاى آدم و نوح و هود و صالح - که درودهاى خدا بر آنان باد - در کنار امام على - که درودهاى خدا بر او باد - دفن هستند. بنابراین شایسته است که بعد از زیارت امام على علیه السلام همه آنها زیارت شوند.

برگرداندن سر امام علیه السلام به کربلا:

گزارش‌هایى نیز حاکى‌اند که سر سیدالشهدا علیه السلام به کربلا برگردانده و به جسد ایشان، ملحق شده است. گفتنى است حدیثى از اهل بیت علیهم السلام که بر این معنا دلالت داشته باشد، یافت نشد؛ لیکن گزارش شیخ صدوق در الأمالى و بیرونى در الآثار الباقیة و مستوفى هروى در ترجمه الفتوح و زکریاى قزوینى در عجائب المخلوقات این نکته را مى‌رساند.

همچنین سید بن طاووس مى‌گوید: درباره سر حسین علیه السلام، روایت شده که [به کربلا] بازگردانده شد و در کنار بدن شریفش را گرفت. و عمل شيعيان هم ناظر به همين نكته است.

سر مقدس سیدالشهدا در دمشق:

گزارش‌هایى دلالت دارند که سر مقدس سیدالشهدا علیه السلام در دمشق، دفن شده است.

سر مقدس امام در مدینه (قبرستان بقیع):

گزارش‌هایى دلالت دارند که سر مقدس امام علیه السلام در مدینه و در قبرستان بقیع دفن شده است.

سر مقدس امام در مصر:

دسته پنجم گزارش‌هایى که از دفن سر امام علیه السلام در مصر (قاهره) حکایت دارند.

***

از بین موارد یاد شده مورد اول یعنی دفن شدن سر مقدس امام علیه السلام در کنار قبر امیرمؤمنان علیه السلام، از آنجا که روایاتی دارد که به اهل بیت علیهم السلام نسبت داده شده‌اند، قوی تر است. اما قول به دفن سر در کربلا در بین عموم مشهورتر است.

پانویس

  1. اللهوف، ابن طاوس ،ص142
  2. تاریخ الطبرى: ج۵، ص۴۶۷؛ أنساب الأشراف: ج۳، ص۴۱۲.
  3. تاریخ الطبرى: ج۵، ص۳۹۳؛ أنساب الأشراف: ج۳، ص۴۲۴.
  4. الملهوف: ص۲۲۰؛ مقتل الحسین علیه السلام، خوارزمى: ج۲، ص۷۲.
  5. عیون أخبارالرضا علیه السلام: ج۲، ص۲۳، ح۵۱، بحارالأنوار: ج۴۵، ص۱۷۶، ح۲۴.
  6. شرح الأخبار: ج۳، ص۱۵۹ ر.ک: ص۳۸۷.
  7. شرح الأخبار: ج۳، ص۱۵۹، ح۱۰۸۹.
  8. انشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ، محمدی ری‌شهری، ج8، ص45

منابع

11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها