حسین بن موسی موسوی علوی: تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی « نسب او با سه نسل به امام موسى كاظم عليه السلام مىرسد. وى پدر گرامى سيد مرتضى...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز (مهدی موسوی صفحهٔ ابواحمد حسین بن موسی موسوی علوی را به حسین بن موسی موسوی علوی منتقل کرد) |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | {{خوب}} | |
+ | '''«ابواحمد حسین بن موسی موسوی علوی»''' (۴۰۰-۳۰۴ ق)، از شخصیتهای برجسته دینی و سیاسی [[شیعه]] در قرن چهارم هجری و از معتمدان امرای شیعی مذهب در [[ایران]] و [[عراق]] بود. حسین بن موسی در سالهای زندگیاش بارها توسط [[خلفای عباسی]] برای منصب نقابت، ریاست [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوان]] مظالم و نیز [[امیر الحاج|امیرالحاج]] انتخاب شد.<ref>نک: الافادة فی تاریخ الائمة الزیدیة، ج۱، ص۱۸۲؛ المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۲۳۷.</ref> [[سید مرتضی]] و [[سید رضی]] دو فرزند دانشمند او هستند. | ||
− | == | + | ==زندگینامه== |
+ | ابواحمد حسین بن موسی موسوی علوی، در سال ۳۰۴ قمری در [[بصره]] به دنیا آمد.<ref>المجدی فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۱۲۴</ref> نسب او از طریق پدر با چهار واسطه و از طریق مادر با سه واسطه به [[امام موسی کاظم]] علیهالسلام میرسد؛<ref> نک: الشجرةالمبارکة فی انساب الطالبیة، ج۱، ص۸۲ـ۸۳ </ref> و گویا هم از این روی لقب «الطاهر ذوالمنقبتین» یافته است.<ref>فخرالدین رازی، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، ۸۳.</ref> | ||
+ | پدرش، موسی ابرش، از کارگزاران [[عباسیان]] و پدربزرگش، محمد اعرج، از علمای [[بغداد]] بود.<ref>الشجرةالمبارکة فی انساب الطالبیة، ج۱، ص۸۲ـ۸۳،</ref> | ||
− | + | حسین بن موسی از همسرش فاطمه ـ که از طرف پدر، نواده [[ناصر کبیر علوی|ناصر کبیر حسن اطروش]] و از طرف مادر، نواده حسن بن قاسم بن حسن معروف به [[داعی صغیر]] بود ـ چهار فرزند داشت: علی معروف به [[سید مرتضی|شریف مرتضی]]، محمد معروف به [[سید رضی|شریف رضی]]، زینب و خدیجه. | |
− | [[رده: | + | درباره مذهب حسین بن موسی، گفتنی است که مجموعه تعبیرات تراجمنویسان و عالمان رجال [[امامیه|امامی]]، حکایت از مقبولیت و حرمت او نزد همه امامیان دارد و هر چند غالباً تصریح به امامی بودن او نکردهاند، کسی نیز او را منتسب به فرق دیگر [[شیعه]] ندانسته است.<ref>افندیاصفهانی، ج ۲، ص ۱۸۲؛ مامقانی، ج ۲۳، ص ۱۰۸.</ref> قراین دیگر، از جمله کاربرد تعبیر «[[رافضى|رافضی]]» برای او در آثار برخی عالمان [[اهل سنت|اهلسنّت]] و جایگاه او نزد شیعیان امامی در بغداد، نیز مؤید امامی بودن اوست. |
+ | |||
+ | حسین بن موسی در اواخر عمر بیمار و نابینا شد<ref>شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۳۱،</ref> و سرانجام در سال ۴۰۰ ق، پس از [[وقف]] ثلثی از داراییهایش، در بغداد درگذشت. [[سید مرتضی]] بر او [[نماز میت|نماز]] خواند و پیکرش را نخست در خانهاش دفن کردند و پس از چندی، او را به [[کربلا]] بردند و در [[حرم امام حسین علیه السلام|حرم مطهر امام حسین]] علیهالسلام به خاک سپردند.<ref>المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۵، ص۷۲ | ||
+ | </ref> پسرانش سیدمرتضی و شریفرضی، و نیز ابوالعلاء معرّی و [[مهیار دیلمی]] در [[مرثیه|رثای]] او شعر سرودند. | ||
+ | |||
+ | ==جایگاه علمی و اجتماعی== | ||
+ | درباره تحصیلات حسین بن موسی اطلاعات چندانی در دسترس نیست، اما از شواهد و قراینی می توان فهمید که وی اهل فضل و دانش بوده، از جمله اینکه او طیلسان میپوشیده و این لباس ویژه [[مشایخ]] و علما بوده است. همچنین می توان به داشتن مناصب نقابت و ریاست [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوان]] مظالم و نیز [[امیر الحاج]] بودن او اشاره نمود.<ref> نک: الافادة فی تاریخ الائمة الزیدیة، ج۱، ص۱۸۲و المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۱۶۱</ref> [[شیخ حر عاملی|شیخ حرّ عاملی]] نیز نوشته که [[محدثان]] و مورخان، حسین بن موسی را ستودهاند. فرزند حسین، سید مرتضی، از او روایت کرده و کیای گیلانی او را فاضل و عالم خوانده است. | ||
+ | |||
+ | حسین بن موسی علوی از برجستهترین شخصیتهای دینی و سیاسی زمان خود بود و مناسبات خوبی با خلفای [[حکومت بنی عباس|عباسی]] داشت، چنان که معتمد و واسطه حل اختلاف سیاسی میان امیران [[آل بویه]] بود و در فرو نشاندن آتش [[فتنه|فتنهها]] میان [[شیعه|شیعیان]] و [[اهل سنت|سنیان]] مرکز خلافت از این نفوذ و قدرت سود میجست. | ||
+ | |||
+ | نخستینبار، نام وی در ذکر وقایع سال ۳۳۴ ق، هنگام به [[خلافت]] رسیدن [[مطیع(خلیفه عباسی)|المطیع للّه]]، در تاریخ آمده است؛ زمانی که خلیفه او را مأمور نصب قندیل طلا در [[کعبه]] کرد.<ref>رجوع کنید به ابن جوزی، ج۱۴، ص۴۶.</ref> | ||
+ | |||
+ | بین سالهای ۳۴۸ تا ۳۵۳ ق، ابوعبداللّه محمد، فرزند [[داعی صغیر]]، پیش از خروج حسین بن موسی از بغداد، وی را به نقابت [[بصره]] منصوب کرد. در ۳۵۴ ق، المطیعللّه وی را به نقابت طالبیین و امارت حج و ریاست [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوان]] مظالم برگزید.<ref>ابنجوزی، ج۱۴، ص ۱۶۱؛ ابناثیر، ج۸، ص۵۶۵ـ۵۶۶.</ref> در ۳۵۸ ق، حسین بن موسی نماینده عزالدوله بختیار، برای حل اختلاف میان ابوتغلب و حمدان، بود. پس از هفت سال نقابت، در ۳۶۱ ق، در پی آتشسوزی محله کرخِ بغداد که مرکز [[شیعه|شیعیان]] بود، میان حسین و ابوالفضل شیرازی، وزیر عزالدوله، نزاعی درگرفت و درنتیجه، وزیر او را از مقام نقابت عزل کرد.<ref>ابناثیر، ج ۸، ص ۶۱۹؛ ابنکثیر، ج ۱۱، ص ۳۰۷.</ref> | ||
+ | |||
+ | در سالهای ۳۵۴، ۳۵۵، ۳۵۹، ۳۶۱ و ۳۶۳ ق، حسین بن موسی بهعنوان [[امیر الحاج]] به [[حج]] رفت.<ref>المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۱۶۲</ref> در ۳۶۳ ق، واسطه حل اختلاف میان عزالدوله و ابوتغلب شد. در ۳۶۴ ق، برای آشتی دادن محمدبن بقیه با عزالدوله تلاش کرد و در پایان همان سال، بار دیگر عزالدوله او را به نقابت منصوب کرد<ref>ابنجوزی، ج ۱۴، ص ۲۳۷.</ref> و حسین به همراه وی، به [[زیارت]] مرقد [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیهالسلام رفت.<ref>مسکویه، ج ۲، ص ۳۵۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | در همین دوران، خلیفه [[طائع (خلیفه عباسی)|الطائع للّه]] (حک: ۳۶۳ـ۳۸۱) او را مسئول نظارت بر [[وقف|اوقاف]] بغداد و اطراف آن کرد. در سال ۳۶۶ ق، حسین واسطه حل اختلاف میان عزالدوله و عضدالدوله بود.<ref>المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۲۴۷ـ۲۴۸</ref> عضدالدوله در ۳۶۸ ق، عزالدوله را از بغداد راند و حسین بن موسی را مسئول پس گرفتن دیار مُضَر از والی آن کرد، ولی سال بعد، به اتهام افشای اسرار و ارتباط مخفیانه با عزالدوله، وی را از مقام نقابت عزل و اموالش را مصادره کرد و او را به قلعهای در فارس تبعید نمود.<ref>المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۲۶۸</ref> [[ابن ابی الحدید]] علت عزل او را نگرانی عضدالدوله از موقعیت وی دانسته است. | ||
+ | |||
+ | پس از مرگ عضدالدوله در ۳۷۲ ق، پسرش شرفالدوله، حسینبن موسی را آزاد کرد و در ۳۷۶ ق، تمام اموال مصادره شدهاش را بازگرداند و او را به نقابت گمارد که تا هنگام ابتلا به بیماری در این منصب باقی ماند. در سال ۳۸۰ ق، بار دیگر الطائعللّه وی را به نقابت طالبیین، امارت حج و ریاست دیوان مظالم منصوب کرد و پسرانش، به جانشینی وی تعیین شدند ولی در ۳۸۴ ق، به دلایل نامعلومی، او و پسرانش را عزل کردند.<ref>ابنجوزی، ج ۱۴، ص ۳۶۹؛ ابناثیر، ج ۹، ص ۱۰۵؛ ابنکثیر، ج ۱۱، ص ۳۵۷.</ref> | ||
+ | |||
+ | از وضع او در فاصله سالهای ۳۸۴ تا ۳۹۴ ق، فقط میدانیم که برای رفع اختلافات داخلی [[آل بویه]] تلاش میکرده است. در سال ۳۹۴ ق، بهاءالدوله دوباره او را به نقابت، امارت حج و ریاست دیوان مظالم برگزید و منصب قاضیالقضاتی را نیز بر آنها افزود و همچنین به او لقب «الطاهر الأوحد ذوالمناقب» اعطا نمود. خلیفه [[قادر(خلیفه عباسی)|القادر باللّه]] با قاضیالقضاتی او مخالفت کرد، اما بقیه مناصب را پذیرفت.<ref>ابنجوزی، ج ۱۵، ص ۴۳؛ ابناثیر، ج ۹، ص ۱۸۲؛ ذهبی، ج ۹، ص ۶۸۷.</ref> | ||
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> | ||
+ | ==منابع== | ||
+ | *[https://rch.ac.ir/article/Details/12318 "حسین بن موسی علوی"، دانشنامه جهان اسلام]. | ||
+ | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/226131/%D8%A7%D8%A8%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%DB%8C "ابو احمد موسوی"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]. | ||
+ | *عتبات عالیات عراق، دکتر اصغر قائدان، ص ۱۴۹. | ||
+ | {{سنجش کیفی | ||
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده=دارد | ||
+ | }} | ||
+ | [[رده:علمای قرن چهارم]][[رده:علماء شیعه]][[رده:دولتمردان]] | ||
+ | [[رده: مدفونین در حرم امام حسین علیه السلام]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۰
«ابواحمد حسین بن موسی موسوی علوی» (۴۰۰-۳۰۴ ق)، از شخصیتهای برجسته دینی و سیاسی شیعه در قرن چهارم هجری و از معتمدان امرای شیعی مذهب در ایران و عراق بود. حسین بن موسی در سالهای زندگیاش بارها توسط خلفای عباسی برای منصب نقابت، ریاست دیوان مظالم و نیز امیرالحاج انتخاب شد.[۱] سید مرتضی و سید رضی دو فرزند دانشمند او هستند.
زندگینامه
ابواحمد حسین بن موسی موسوی علوی، در سال ۳۰۴ قمری در بصره به دنیا آمد.[۲] نسب او از طریق پدر با چهار واسطه و از طریق مادر با سه واسطه به امام موسی کاظم علیهالسلام میرسد؛[۳] و گویا هم از این روی لقب «الطاهر ذوالمنقبتین» یافته است.[۴] پدرش، موسی ابرش، از کارگزاران عباسیان و پدربزرگش، محمد اعرج، از علمای بغداد بود.[۵]
حسین بن موسی از همسرش فاطمه ـ که از طرف پدر، نواده ناصر کبیر حسن اطروش و از طرف مادر، نواده حسن بن قاسم بن حسن معروف به داعی صغیر بود ـ چهار فرزند داشت: علی معروف به شریف مرتضی، محمد معروف به شریف رضی، زینب و خدیجه.
درباره مذهب حسین بن موسی، گفتنی است که مجموعه تعبیرات تراجمنویسان و عالمان رجال امامی، حکایت از مقبولیت و حرمت او نزد همه امامیان دارد و هر چند غالباً تصریح به امامی بودن او نکردهاند، کسی نیز او را منتسب به فرق دیگر شیعه ندانسته است.[۶] قراین دیگر، از جمله کاربرد تعبیر «رافضی» برای او در آثار برخی عالمان اهلسنّت و جایگاه او نزد شیعیان امامی در بغداد، نیز مؤید امامی بودن اوست.
حسین بن موسی در اواخر عمر بیمار و نابینا شد[۷] و سرانجام در سال ۴۰۰ ق، پس از وقف ثلثی از داراییهایش، در بغداد درگذشت. سید مرتضی بر او نماز خواند و پیکرش را نخست در خانهاش دفن کردند و پس از چندی، او را به کربلا بردند و در حرم مطهر امام حسین علیهالسلام به خاک سپردند.[۸] پسرانش سیدمرتضی و شریفرضی، و نیز ابوالعلاء معرّی و مهیار دیلمی در رثای او شعر سرودند.
جایگاه علمی و اجتماعی
درباره تحصیلات حسین بن موسی اطلاعات چندانی در دسترس نیست، اما از شواهد و قراینی می توان فهمید که وی اهل فضل و دانش بوده، از جمله اینکه او طیلسان میپوشیده و این لباس ویژه مشایخ و علما بوده است. همچنین می توان به داشتن مناصب نقابت و ریاست دیوان مظالم و نیز امیر الحاج بودن او اشاره نمود.[۹] شیخ حرّ عاملی نیز نوشته که محدثان و مورخان، حسین بن موسی را ستودهاند. فرزند حسین، سید مرتضی، از او روایت کرده و کیای گیلانی او را فاضل و عالم خوانده است.
حسین بن موسی علوی از برجستهترین شخصیتهای دینی و سیاسی زمان خود بود و مناسبات خوبی با خلفای عباسی داشت، چنان که معتمد و واسطه حل اختلاف سیاسی میان امیران آل بویه بود و در فرو نشاندن آتش فتنهها میان شیعیان و سنیان مرکز خلافت از این نفوذ و قدرت سود میجست.
نخستینبار، نام وی در ذکر وقایع سال ۳۳۴ ق، هنگام به خلافت رسیدن المطیع للّه، در تاریخ آمده است؛ زمانی که خلیفه او را مأمور نصب قندیل طلا در کعبه کرد.[۱۰]
بین سالهای ۳۴۸ تا ۳۵۳ ق، ابوعبداللّه محمد، فرزند داعی صغیر، پیش از خروج حسین بن موسی از بغداد، وی را به نقابت بصره منصوب کرد. در ۳۵۴ ق، المطیعللّه وی را به نقابت طالبیین و امارت حج و ریاست دیوان مظالم برگزید.[۱۱] در ۳۵۸ ق، حسین بن موسی نماینده عزالدوله بختیار، برای حل اختلاف میان ابوتغلب و حمدان، بود. پس از هفت سال نقابت، در ۳۶۱ ق، در پی آتشسوزی محله کرخِ بغداد که مرکز شیعیان بود، میان حسین و ابوالفضل شیرازی، وزیر عزالدوله، نزاعی درگرفت و درنتیجه، وزیر او را از مقام نقابت عزل کرد.[۱۲]
در سالهای ۳۵۴، ۳۵۵، ۳۵۹، ۳۶۱ و ۳۶۳ ق، حسین بن موسی بهعنوان امیر الحاج به حج رفت.[۱۳] در ۳۶۳ ق، واسطه حل اختلاف میان عزالدوله و ابوتغلب شد. در ۳۶۴ ق، برای آشتی دادن محمدبن بقیه با عزالدوله تلاش کرد و در پایان همان سال، بار دیگر عزالدوله او را به نقابت منصوب کرد[۱۴] و حسین به همراه وی، به زیارت مرقد امام علی علیهالسلام رفت.[۱۵]
در همین دوران، خلیفه الطائع للّه (حک: ۳۶۳ـ۳۸۱) او را مسئول نظارت بر اوقاف بغداد و اطراف آن کرد. در سال ۳۶۶ ق، حسین واسطه حل اختلاف میان عزالدوله و عضدالدوله بود.[۱۶] عضدالدوله در ۳۶۸ ق، عزالدوله را از بغداد راند و حسین بن موسی را مسئول پس گرفتن دیار مُضَر از والی آن کرد، ولی سال بعد، به اتهام افشای اسرار و ارتباط مخفیانه با عزالدوله، وی را از مقام نقابت عزل و اموالش را مصادره کرد و او را به قلعهای در فارس تبعید نمود.[۱۷] ابن ابی الحدید علت عزل او را نگرانی عضدالدوله از موقعیت وی دانسته است.
پس از مرگ عضدالدوله در ۳۷۲ ق، پسرش شرفالدوله، حسینبن موسی را آزاد کرد و در ۳۷۶ ق، تمام اموال مصادره شدهاش را بازگرداند و او را به نقابت گمارد که تا هنگام ابتلا به بیماری در این منصب باقی ماند. در سال ۳۸۰ ق، بار دیگر الطائعللّه وی را به نقابت طالبیین، امارت حج و ریاست دیوان مظالم منصوب کرد و پسرانش، به جانشینی وی تعیین شدند ولی در ۳۸۴ ق، به دلایل نامعلومی، او و پسرانش را عزل کردند.[۱۸]
از وضع او در فاصله سالهای ۳۸۴ تا ۳۹۴ ق، فقط میدانیم که برای رفع اختلافات داخلی آل بویه تلاش میکرده است. در سال ۳۹۴ ق، بهاءالدوله دوباره او را به نقابت، امارت حج و ریاست دیوان مظالم برگزید و منصب قاضیالقضاتی را نیز بر آنها افزود و همچنین به او لقب «الطاهر الأوحد ذوالمناقب» اعطا نمود. خلیفه القادر باللّه با قاضیالقضاتی او مخالفت کرد، اما بقیه مناصب را پذیرفت.[۱۹]
پانویس
- ↑ نک: الافادة فی تاریخ الائمة الزیدیة، ج۱، ص۱۸۲؛ المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۲۳۷.
- ↑ المجدی فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۱۲۴
- ↑ نک: الشجرةالمبارکة فی انساب الطالبیة، ج۱، ص۸۲ـ۸۳
- ↑ فخرالدین رازی، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، ۸۳.
- ↑ الشجرةالمبارکة فی انساب الطالبیة، ج۱، ص۸۲ـ۸۳،
- ↑ افندیاصفهانی، ج ۲، ص ۱۸۲؛ مامقانی، ج ۲۳، ص ۱۰۸.
- ↑ شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۳۱،
- ↑ المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۵، ص۷۲
- ↑ نک: الافادة فی تاریخ الائمة الزیدیة، ج۱، ص۱۸۲و المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۱۶۱
- ↑ رجوع کنید به ابن جوزی، ج۱۴، ص۴۶.
- ↑ ابنجوزی، ج۱۴، ص ۱۶۱؛ ابناثیر، ج۸، ص۵۶۵ـ۵۶۶.
- ↑ ابناثیر، ج ۸، ص ۶۱۹؛ ابنکثیر، ج ۱۱، ص ۳۰۷.
- ↑ المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۱۶۲
- ↑ ابنجوزی، ج ۱۴، ص ۲۳۷.
- ↑ مسکویه، ج ۲، ص ۳۵۵.
- ↑ المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۲۴۷ـ۲۴۸
- ↑ المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۲۶۸
- ↑ ابنجوزی، ج ۱۴، ص ۳۶۹؛ ابناثیر، ج ۹، ص ۱۰۵؛ ابنکثیر، ج ۱۱، ص ۳۵۷.
- ↑ ابنجوزی، ج ۱۵، ص ۴۳؛ ابناثیر، ج ۹، ص ۱۸۲؛ ذهبی، ج ۹، ص ۶۸۷.
منابع
- "حسین بن موسی علوی"، دانشنامه جهان اسلام.
- "ابو احمد موسوی"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- عتبات عالیات عراق، دکتر اصغر قائدان، ص ۱۴۹.