تسبیح: تفاوت بین نسخهها
(بازنویسی صفحه) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{خوب}} | ||
+ | '''«تسبیح»''' یعنی [[خدا]] را به پاکی وصف کردن و او را از هر گونه عیب و بدی دور و مبرّا دانستن. تسبیح گویی خداوند یکی از شؤون بندگی [[انسان]] است که او را در سلوک و [[قرب الهی|قرب]] به خداوند یاری می کند و موجب [[شرح صدر]]، استجابت [[دعا]] و نجات از گرفتاریها و... می شود. | ||
+ | |||
==معنای تسبیح== | ==معنای تسبیح== | ||
− | + | «تسبیح» در لغت به معنای خدا را به پاکی یاد و وصف کردن و او را از هر گونه بدی و هر آنچه شایسته او نیست، دور و مبرا دانستن (تنزیه) است و به معنای [[ذکر (اصطلاح اخلاق و عرفان)|ذکر]] و [[نماز]] نیز آمده است.<ref> فراهیدی، ج۳، ص۱۵۱ـ۱۵۲؛ ابن فارس، ج۳، ص۱۲۵؛ ابن منظور؛ صفی پوری، ذیل «سبح».</ref> | |
− | == | + | ==تسبیحگویی موجودات== |
− | به بیان قرآن چیزی نیست که به تسبیح خدا مشغول | + | به بیان [[قرآن]] چیزی نیست که به تسبیح [[الله|خدا]] مشغول نباشد، هرچند آدمیان به تسبیح موجودات پی نمی برند: {{متن قرآن|«وَإِنْ مِنْ شَیءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰکنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ»}}؛<ref> ([[سوره اسراء]]: ۴۴) </ref> هیچ موجودی نیست جز آنکه او را به پاکی می ستاید، ولی شما ذکر تسبیحشان را نمی فهمید. |
− | *آسمانها و زمین: {{متن قرآن|«سَبَّحَ لِلَّهِ مَا | + | |
− | *کوهها و پرندگان: {{متن قرآن| | + | *تسبیح آسمانها و زمین: {{متن قرآن|«سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ»}}؛<ref>([[سوره صف]]: ۱) </ref> هر چه در آسمانها و زمین است همه به تسبیح و ستایش خدای عالم که مقتدر و حکیم است مشغولند. |
− | * رعد: {{متن قرآن| | + | *تسبیح کوهها و پرندگان: {{متن قرآن|«وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ وَالطَّیرَ»}}؛ کوهها و مرغان را مسخر [[حضرت داوود علیه السلام|داود]] گردانیدیم که با (آهنگ تسبیح و نغمه) او تسبیح میکردند.<ref> ([[سوره انبیاء]]: ۷۹) </ref> |
− | * ملائکه : {{متن قرآن| | + | *تسبیح رعد: {{متن قرآن|«وَیسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ»}}؛ و رعد، همراه با ستایش خدا تسبیح می گوید.<ref> ([[سوره رعد]]: ۱۳) </ref> |
+ | *تسبیح [[فرشتگان|ملائکه]]: {{متن قرآن|«وَتَرَى الْمَلَائِکةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ»}}؛ و فرشتگان را می بینی که پیرامون [[عرش]] حلقه زده اند، پروردگارشان را همراه ستایش تسبیح می گویند.<ref> ([[سوره زمر]]: ۷۵) </ref> | ||
==آثار تسبیح خداوند== | ==آثار تسبیح خداوند== | ||
تسبیح گویی خداوند یکی از شؤون بندگی انسان است که او را در سلوک و قرب به خداوند یاری می کند. آثار تسبیح خداوند در وجود انسان عبارتند از: | تسبیح گویی خداوند یکی از شؤون بندگی انسان است که او را در سلوک و قرب به خداوند یاری می کند. آثار تسبیح خداوند در وجود انسان عبارتند از: | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | '''استجابت دعا و نجات از گرفتاریها:''' | ||
+ | [[قرآن|قرآن کریم]] در داستان [[حضرت یونس علیه السلام|حضرت یونس]](ع) استجابت دعای او و رهایی از شکم ماهی را اثر تسبیح او دانسته و می فرماید: {{متن قرآن|«وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیهِ فَنَادَىٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ. فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّینَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکذَٰلِک نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ»}}؛ و ذالنون [حضرت یونس] را [یاد کن] زمانی که خشمناک [از میان قومش] رفت و گمان کرد که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس در تاریکی ها ندا داد که معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم. پس ما دعای او را مستجاب کردیم و او را از غم نجات دادیم و اهل ایمان را هم این گونه نجات میدهیم.<ref> ([[سوره انبیاء]]: ۸۷) </ref> | ||
+ | همچنین در مورد او می فرماید: {{متن قرآن|«فَلَوْلَا أَنَّهُ کانَ مِنْ الْمُسَبِّحِینَ * لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یوْمِ یبْعَثُونَ»}} پس اگر از تسبیح گویان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند.<ref> ([[سوره صافات]]: ۱۴۳-۱۴۴) </ref> | ||
+ | |||
+ | '''شرح صدر:''' | ||
+ | |||
+ | چنانکه خداوند به [[رسول اکرم]](ص) برای رفع دلتنگی به تسبیح و [[سجده]] فرمان می دهد: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّک یضِیقُ صَدْرُک بِمَا یقُولُونَ. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک وَکنْ مِنَ السَّاجِدِینَ»}}؛ و ما محققا میدانیم که تو از آنچه امت (در طعنه و تکذیب تو) میگویند سخت دلتنگ میشوی. پس [برای دفع دلتنگی] پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی و از سجده کنان باش.<ref> ([[سوره حجر ]] : ۹۷) </ref> | ||
+ | |||
+ | '''تسبیح خداوند پشتوانه صبر:''' | ||
+ | |||
+ | به بیان قرآن تسبیح و ستایش پروردگار در صبح و شام، زمینه استوارى روح و دستیابى به [[صبر]] در برابر ناگواریها است:<ref> تفسیر نور، جلد ۹، صفحه ۲۳۳ </ref> {{متن قرآن|«فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ»}}؛ پس [بر آزار مشرکان] شکیبا باش، و پیش از طلوع خورشید و پیش از غروب آن پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی.<ref> ([[سوره ق]]: ۳۹) </ref> | ||
+ | |||
+ | '''رسیدن به مقام رضا:''' | ||
+ | |||
+ | قرآن یکی از زمینه های رسیدن به مقام [[رضا]] را تسبیح خداوند دانسته است: {{متن قرآن|«فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّیلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّک تَرْضَىٰ»}}؛ پس در برابر آنچه میگویند، صبر کن! و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنین (برخی) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبیح گوی؛ باشد که خشنود شوی.<ref> ([[سوره طه]]: ۱۳۰) </ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | *خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، ۱۴۰۵. | |
− | + | *تفسیر راهنما، اکبر هاشمی رفسنجانی. | |
− | * خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، | + | *تفسیر نور، محسن قرائتی. |
− | * تفسیر نور، محسن قرائتی | ||
− | |||
− | |||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
+ | {{سنجش کیفی | ||
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= متوسط | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۶
«تسبیح» یعنی خدا را به پاکی وصف کردن و او را از هر گونه عیب و بدی دور و مبرّا دانستن. تسبیح گویی خداوند یکی از شؤون بندگی انسان است که او را در سلوک و قرب به خداوند یاری می کند و موجب شرح صدر، استجابت دعا و نجات از گرفتاریها و... می شود.
معنای تسبیح
«تسبیح» در لغت به معنای خدا را به پاکی یاد و وصف کردن و او را از هر گونه بدی و هر آنچه شایسته او نیست، دور و مبرا دانستن (تنزیه) است و به معنای ذکر و نماز نیز آمده است.[۱]
تسبیحگویی موجودات
به بیان قرآن چیزی نیست که به تسبیح خدا مشغول نباشد، هرچند آدمیان به تسبیح موجودات پی نمی برند: «وَإِنْ مِنْ شَیءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰکنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ»؛[۲] هیچ موجودی نیست جز آنکه او را به پاکی می ستاید، ولی شما ذکر تسبیحشان را نمی فهمید.
- تسبیح آسمانها و زمین: «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ»؛[۳] هر چه در آسمانها و زمین است همه به تسبیح و ستایش خدای عالم که مقتدر و حکیم است مشغولند.
- تسبیح کوهها و پرندگان: «وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ وَالطَّیرَ»؛ کوهها و مرغان را مسخر داود گردانیدیم که با (آهنگ تسبیح و نغمه) او تسبیح میکردند.[۴]
- تسبیح رعد: «وَیسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ»؛ و رعد، همراه با ستایش خدا تسبیح می گوید.[۵]
- تسبیح ملائکه: «وَتَرَى الْمَلَائِکةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ»؛ و فرشتگان را می بینی که پیرامون عرش حلقه زده اند، پروردگارشان را همراه ستایش تسبیح می گویند.[۶]
آثار تسبیح خداوند
تسبیح گویی خداوند یکی از شؤون بندگی انسان است که او را در سلوک و قرب به خداوند یاری می کند. آثار تسبیح خداوند در وجود انسان عبارتند از:
استجابت دعا و نجات از گرفتاریها:
قرآن کریم در داستان حضرت یونس(ع) استجابت دعای او و رهایی از شکم ماهی را اثر تسبیح او دانسته و می فرماید: «وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیهِ فَنَادَىٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ. فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّینَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکذَٰلِک نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ»؛ و ذالنون [حضرت یونس] را [یاد کن] زمانی که خشمناک [از میان قومش] رفت و گمان کرد که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس در تاریکی ها ندا داد که معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم. پس ما دعای او را مستجاب کردیم و او را از غم نجات دادیم و اهل ایمان را هم این گونه نجات میدهیم.[۷]
همچنین در مورد او می فرماید: «فَلَوْلَا أَنَّهُ کانَ مِنْ الْمُسَبِّحِینَ * لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یوْمِ یبْعَثُونَ» پس اگر از تسبیح گویان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند.[۸]
شرح صدر:
چنانکه خداوند به رسول اکرم(ص) برای رفع دلتنگی به تسبیح و سجده فرمان می دهد: «وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّک یضِیقُ صَدْرُک بِمَا یقُولُونَ. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک وَکنْ مِنَ السَّاجِدِینَ»؛ و ما محققا میدانیم که تو از آنچه امت (در طعنه و تکذیب تو) میگویند سخت دلتنگ میشوی. پس [برای دفع دلتنگی] پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی و از سجده کنان باش.[۹]
تسبیح خداوند پشتوانه صبر:
به بیان قرآن تسبیح و ستایش پروردگار در صبح و شام، زمینه استوارى روح و دستیابى به صبر در برابر ناگواریها است:[۱۰] «فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ»؛ پس [بر آزار مشرکان] شکیبا باش، و پیش از طلوع خورشید و پیش از غروب آن پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی.[۱۱]
رسیدن به مقام رضا:
قرآن یکی از زمینه های رسیدن به مقام رضا را تسبیح خداوند دانسته است: «فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّیلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّک تَرْضَىٰ»؛ پس در برابر آنچه میگویند، صبر کن! و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنین (برخی) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبیح گوی؛ باشد که خشنود شوی.[۱۲]
پانویس
منابع
- خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، ۱۴۰۵.
- تفسیر راهنما، اکبر هاشمی رفسنجانی.
- تفسیر نور، محسن قرائتی.