آیه 49 سوره حجر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۴۶: سطر ۴۶:
 
'''شأن نزول آیات 49 و 50:'''
 
'''شأن نزول آیات 49 و 50:'''
  
عبدالله بن زبیر گوید: [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم بر عده اى از اصحاب گذشت در حالى که آن‌ها مى خندیدند، فرمود: آیا شما مى خندید در حالتى که [[بهشت]] و [[جهنم]] در مقابل شما است؟ سپس این آیات نازل گردید.<ref>طبرانى.</ref>
+
[[عبدالله بن زبیر]] گوید: [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم بر عده اى از [[صحابی|اصحاب]] گذشت در حالى که آن‌ها مى خندیدند، فرمود: آیا شما مى خندید در حالتى که [[بهشت]] و [[جهنم]] در مقابل شما است؟ سپس این آیات نازل گردید.<ref>طبرانى.</ref>
  
و نیز مردى از اصحاب [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله گوید: پیامبر بر ما وارد گردید در حالتى که مى خندیدیم، فرمود: نبینم شما را که مى خندید سپس برگشت. پس از اندکى دوباره به طرف ما آمد و فرمود: موقعى که از نزد شما برگشتم چند قدمى نرفته بودم که [[جبرئیل]] آمد و به من گفت: یا محمد خداوند می‌فرماید چرا بندگان ما را مأیوس می‌کنى؟ سپس این آیات را نازل کرد.<ref>تفسیر ابن مردویه.</ref>
+
و نیز مردى از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله گوید: پیامبر بر ما وارد گردید در حالتى که مى خندیدیم، فرمود: نبینم شما را که مى خندید، سپس برگشت. پس از اندکى دوباره به طرف ما آمد و فرمود: موقعى که از نزد شما برگشتم چند قدمى نرفته بودم که [[جبرئیل]] آمد و به من گفت: یا محمد خداوند می‌فرماید چرا بندگان ما را مأیوس می‌کنى؟ سپس این آیات را نازل کرد<ref>تفسیر ابن مردویه.</ref>.<ref>محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص474.</ref>
== تفسیر آیه ==
+
==تفسیر آیه==
 
<tabber>
 
<tabber>
 
  تفسیر نور=
 
  تفسیر نور=
سطر ۸۶: سطر ۸۶:
 
7- به رحمت الهى مغرور نشويم، چرا كه عذابش دردناك است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‌- الْعَذابُ الْأَلِيمُ»
 
7- به رحمت الهى مغرور نشويم، چرا كه عذابش دردناك است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‌- الْعَذابُ الْأَلِيمُ»
 
}}
 
}}
 +
  
 
|-|
 
|-|
سطر ۹۴: سطر ۹۵:
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
  
وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ (50)
 
 
وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ‌: و بدرستى كه عذاب من عذابى است دردناك.
 
 
تنبيه: اين دو آيه شريفه دو كفّه ميزان اعتدال حالى را بيان فرمايد: آيه اول اشعار به مقام اميدوارى، و آيه دوم اشاره به مقام ترسناكى، و مؤمن را تساوى بين اين دو مقام بايد، كه اگر خوف و رجاى او را به ميزان عدل بسنجد مساوى باشد.
 
 
در كافى‌ «1»- حارث بن مغيره گويد: به حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم وصيت لقمان چه بوده؟ قال كان فيها الاعاجيب و كان اعجب ما كان فيها ان قال لابنه: خف اللّه عزّ و جلّ خيفة لو جئته بثواب (خ ل) ببرّ الثقلين لعذّبك و ارج اللّه رجاء لو جئته بذنوب الثقلين لرحمك. ثمّ قال ابو عبد اللّه عليه السّلام: كان ابى يقول: انّه ليس من عبد مؤمن الّا و فى قلبه نوران: نور خيفة و نور رجاء لو وزن هذا لم يزد على هذا و لو وزن هذا لم يزد على هذا.
 
 
يعنى فرمود: در آن چيزهاى عجيب، و عجيبتر آنها آنكه: به پسرش گفت:
 
  
بترس از خدا ترسى كه اگر بيائى محضر الهى به ثواب جن و انس، هرآينه عذاب كند تو را؛ و چنان اميدوار باش كه اگر به گناه جن و انس حاضر شوى، هرآينه رحم فرمايد تو را. فرمود پدرم فرمود: نيست مؤمنى مگر آنكه در قلب او دو نور باشد: نور خوف و نور رجا، اگر بسنجند، هر يك را زيادتى نباشد بر ديگرى.
+
نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (49)
  
بنابراين نبايد بمحض غفران و رحمت الهى اعتماد كرد و مغرور گرديد، بلكه بايد عذاب و عقاب سبحانى را نيز ياد نمود.
+
بعد از آن امر فرمايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را اينكه خبر دهد بندگان را به كثرت عفو و مغفرت و رحمت الهى به اولياى خود، و شدت عذاب و عقاب سبحانى به دشمنان خود، پس فرمود:
  
نكته: تقديم آيه تبشير بر تنذير، اشعار است به آنكه رحمت واسعه حضرت‌
+
نَبِّئْ عِبادِي‌: خبر ده و آگهى نما بندگان مرا. أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‌:
  
«1» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 67، حديث اوّل.
+
بدرستى كه ذات احديت من بسيار آمرزنده‌ام گناه مؤمنين را، بخشاينده رحمت بر آنان.
  
جلد 7 - صفحه 119
+
«1» مدارك عامّى اين حديث در كتاب شريف احقاق الحقّ، جلد صفحه 177 تا 178 و جلد 6 صفحه 461 تا 476 آمده است.
  
بارى، بر غضب ربانى سبقت دارد، لذا در دعا وارد شده (يا من سبقت رحمته غضبه) ايضا در مقام رحمت و غفران تعبير به وصف، و در مقام عذاب تعبير به اسم عذاب، اشاره است به آنكه صدور مغفرت و رحمت از ساحت قدس الهى بالذات، و لكن وقوع عذاب مسبب است از امر خارجى، كه كافر و عاصى به سوء اختيار خود آن را فراهم نموده. به عبارت اخرى، هر شيئى در عالم وجود، اثر وضعى دارد؛ بنابراين كفر و عصيان، اثر وضعى آن، عذاب نيران خواهد بود.
+
جلد 7 - صفحه 118
  
  
سطر ۱۵۲: سطر ۱۴۴:
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أَن‌َّ عَذابِي‌ هُوَ العَذاب‌ُ الأَلِيم‌ُ (50)
+
نَبِّئ‌ عِبادِي‌ أَنِّي‌ أَنَا الغَفُورُ الرَّحِيم‌ُ (49)
 
 
و بدرستي‌ ‌که‌ عذاب‌ ‌من‌ ‌او‌ عذاب‌ دردناك‌ ‌است‌ لكن‌ بقدر استحقاق‌، و أمّا زائد ‌بر‌ استحقاق‌ عذاب‌ نميفرمايد، چون‌ ظلم‌ ‌است‌ و ‌بر‌ ‌خدا‌ محالست‌.
 
  
إِن‌َّ اللّه‌َ لا يَظلِم‌ُ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ نساء ‌آيه‌ 44.
+
خبر ده‌ اي‌ ‌رسول‌ اكرم‌ بندگان‌ مرا محققا ‌من‌ ‌که‌ خداي‌ ‌شما‌ هستم‌ ‌من‌ بسيار
  
(وَ أَن‌َّ عَذابِي‌) عذاب‌ خداوند منحصر بعذاب‌ جهنم‌ نيست‌ ‌در‌ دنيا بلاها و مصائبي‌ ‌که‌ ‌در‌ اثر كفر و معاصي‌ ‌بر‌ إنسان‌ وارد ميشود ‌حتي‌ نزول‌ صاعقه‌ و بلاهاي‌ مهلكه‌ ‌حتي‌
+
جلد 12 - صفحه 47
  
جلد 12 - صفحه 48
+
پرده‌ پوشي‌ و ستر ميكنم‌ عيوب‌ و معاصي‌ ‌شما‌ ‌را‌ و دائما مشمول‌ رحمتهاي‌ ‌من‌ هستيد (نبئي‌) نبأ بمعني‌ خبر ‌است‌، لذا انبياء ‌را‌ انبياء گفتند چون‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند بآنها خبر ميرسيد بتوسط وحي‌ و ‌رسول‌ هستند چون‌ اخباري‌ ‌که‌ بآنها رسيده‌ ابلاغ‌ ببندگان‌ ‌خدا‌ و امة ميكنند ‌که‌ مفاد نبئ‌ ‌است‌ ‌که‌ بآنها خبر ده‌ (عبادي‌) جميع‌ بندگان‌ ‌را‌ شامل‌ ميشود آنچه‌ مأمور بدعوت‌ هستند ‌از‌ جن‌ّ و إنس‌ مؤمن‌ و كافر (إني‌ أنا) ‌با‌ سه‌ تأكيد كلمه‌ ‌ان‌ تكرار متكلم‌ وحده‌ جمله‌ اسميّه‌ (الغفور) غفور دلالت‌ ‌بر‌ أعلي‌ مراتب‌ غفران‌ ميكند، چنانچه‌ غفّار دلالت‌ ‌بر‌ دوام‌ و كثرت‌ دارد، خداوند غافر و غفور و غفار ‌است‌، و غفر بمعني‌ ستر ‌است‌، چنانچه‌ مي‌گويي‌ خداوند ستار العيوب‌ ‌است‌ و باندازه ستر ميفرمايد ‌که‌ ‌از‌ نامه‌ عمل‌ محو ميكند ‌از‌ نظر كتبه‌ ميبرد جاي‌ سيئات‌ حسنات‌ ثبت‌ ميفرمايد:
  
تسلط شيطان‌ و گرفتار ظالم‌ و امراض‌ و فقر و فراق‌ احبّه‌ و أمثال‌ اينها بلكه‌ بسا صورت‌ ظاهر نعمت‌ ‌است‌ مثل‌ كثرة مال‌ و جاه‌ و اولاد و عشيره‌ و أمثال‌ اينها ‌در‌ موقع‌ نزع‌ روح‌ و عذاب‌ قبض‌ روح‌ ‌در‌ قبر عالم‌ برزخ‌ صفحه محشر تماما عذاب‌ ‌است‌.
+
فَأُولئِك‌َ يُبَدِّل‌ُ اللّه‌ُ سَيِّئاتِهِم‌ حَسَنات‌ٍ فرقان‌ ‌آيه‌ 70.
  
هُوَ العَذاب‌ُ الأَلِيم‌ُ تمام‌ دردناك‌ و شديد و سخت‌ و عظيم‌ ‌است‌ ‌حتي‌ ‌در‌ دعاء كميل‌ دارد.
+
(الرحيم‌) نيز دلالت‌ دارد ‌بر‌ شمول‌ جميع‌ انحاء رحمت‌ و خداوند رحمن‌ و رحيم‌ ‌است‌، لكن‌ غفران‌ و رحمة إلهي‌ ‌در‌ قيامت‌ مخصوص‌ بأهل‌ إيمان‌، چنانچه‌ ميفرمايد:
  
و ‌هذا‌ ‌ما ‌لا‌ تقوم‌ ‌له‌ السماوات‌ و ‌الإرض‌).
+
وَ رَحمَتِي‌ وَسِعَت‌ كُل‌َّ شَي‌ءٍ فَسَأَكتُبُها لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ وَ يُؤتُون‌َ الزَّكاةَ وَ الَّذِين‌َ هُم‌ بِآياتِنا يُؤمِنُون‌َ اعراف‌ ‌آيه‌ 155.
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۷۵: سطر ۱۶۵:
 
]
 
]
  
(آیه 50)- اما از آنجا که قرآن، همیشه جلو سوء استفاده از مظاهر رحمت الهی را با جمله‌های تکان دهنده‌ای که حاکی از خشم و غضب اوست می‌گیرد، تا تعادل میان خوف و رجاء که رمز تکامل و تربیت است برقرار گردد، بلافاصله اضافه می‌کند: که به بندگانم نیز بگو: که «عذاب و کیفر من همان عذاب دردناک است» (وَ أَنَّ عَذابِی هُوَ الْعَذابُ الْأَلِیمُ).
+
(آیه 49)- اکنون ممکن است افراد گنهکار و آلوده در هاله‌ای از غم و اندوه فرو روند که ای کاش ما هم می‌توانستیم به گوشه‌ای از این موهبت دست یابیم، در اینجا خداوند رحمان و رحیم درهای بهشت را به روی آنها نیز می‌گشاید، اما به صورت مشروط.
 +
 
 +
با لحنی مملو از محبت و عالیترین نوازش، روی سخن را به پیامبرش کرده، می‌گوید: پیامبرم! «بندگانم را آگاه کن که من غفور و رحیمم، گناه بخش و پرمحبتم» (نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ).
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۸۳: سطر ۱۷۵:
  
 
==تفسیر های فارسی==
 
==تفسیر های فارسی==
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=15 |آیه=50}}===
+
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=15 |آیه=49}}===
==={{تفسیر خسروی|سوره=15 |آیه=50}}===
+
==={{تفسیر خسروی|سوره=15 |آیه=49}}===
==={{تفسیر عاملی|سوره=15 |آیه=50}}===
+
==={{تفسیر عاملی|سوره=15 |آیه=49}}===
==={{تفسیر جامع|سوره=15 |آیه=50}}===
+
==={{تفسیر جامع|سوره=15 |آیه=49}}===
  
 
==تفسیر های عربی==
 
==تفسیر های عربی==
==={{تفسیر المیزان|سوره=15 |آیه=50}}===
+
==={{تفسیر المیزان|سوره=15 |آیه=49}}===
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=15 |آیه=50}}===
+
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=15 |آیه=49}}===
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=15 |آیه=50}}===
+
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=15 |آیه=49}}===
==={{تفسیر الصافی|سوره=15 |آیه=50}}===
+
==={{تفسیر الصافی|سوره=15 |آیه=49}}===
==={{تفسیر الکاشف|سوره=15 |آیه=50}}===
+
==={{تفسیر الکاشف|سوره=15 |آیه=49}}===
 
</tabber>
 
</tabber>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<div style="font-size:smaller"><references/></div>
+
<div style="font-size:smaller"><references /></div>
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
 
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
 
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
 
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
 
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
 
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه.
 
  
 +
*[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
 +
*[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
 +
*[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
 +
*[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
 +
*[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 +
*[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
 +
*محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه.
 +
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="320">
 +
پرونده:Quran 15-49.jpg|400px|thumb|center|طرح از موسسه اهل بیت علیهم السلام - [[:رده:عکس نوشته های قرآنی موسسه اهل البیت|سایر عکس نوشته های این موسسه]])
 +
پرونده:آیه 49 سوره حجر (1).jpg
 +
پرونده:آیه 49 سوره حجر (2).jpg
 +
</gallery>
  
  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۶

مشاهده آیه در سوره

۞ نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

مشاهده آیه در سوره


<<48 آیه 49 سوره حجر 50>>
سوره : سوره حجر (15)
جزء : 14
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

(ای رسول ما) بندگان مرا آگاه ساز که من بسیار آمرزنده و مهربانم.

به بندگانم خبر ده که یقیناً من [نسبت به مؤمنان] بسیار آمرزنده و مهربانم.

به بندگان من خبر ده كه منم آمرزنده مهربان.

به بندگانم خبر ده كه من آمرزنده و مهربانم،

بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Inform my servants that I am indeed the All-forgiving, the All-merciful,

Inform My servants that I am the Forgiving, the Merciful,

Announce, (O Muhammad) unto My slaves that verily I am the Forgiving, the Merciful,

Tell My servants that I am indeed the Oft-forgiving, Most Merciful;

معانی کلمات آیه

«نَبِّئْ»: باخبر کن.

نزول

شأن نزول آیات 49 و 50:

عبدالله بن زبیر گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بر عده اى از اصحاب گذشت در حالى که آن‌ها مى خندیدند، فرمود: آیا شما مى خندید در حالتى که بهشت و جهنم در مقابل شما است؟ سپس این آیات نازل گردید.[۱]

و نیز مردى از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله گوید: پیامبر بر ما وارد گردید در حالتى که مى خندیدیم، فرمود: نبینم شما را که مى خندید، سپس برگشت. پس از اندکى دوباره به طرف ما آمد و فرمود: موقعى که از نزد شما برگشتم چند قدمى نرفته بودم که جبرئیل آمد و به من گفت: یا محمد خداوند می‌فرماید چرا بندگان ما را مأیوس می‌کنى؟ سپس این آیات را نازل کرد[۲].[۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «49»

(اى پيامبر!) به بندگانم خبر ده كه همانا من خودم بسيار بخشنده و مهربانم.

وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ «50»

و البتّه عذاب من نيز همان عذاب دردناك است.

نکته ها

قرآن در اين آيات مردم را به چهار دسته تقسيم كرد: 1. مخلصان (انبيا واوليا) كه ابليس بر آنان سلطه ندارد. 2. متّقين كه اهل بهشت هستند. 3. گناهكارانِ توبه‌كننده كه پيامبر در اين آيه خبر از عفو آنان مى‌دهد. 4. گناهكاران ياغى كه به عذاب دردناك بيم داده شده‌اند.

پیام ها

1- رحمت الهى، بزرگ‌ترين و بهترين پيام است. «نبى‌ء» «نبأ» به خبر مهم گفته مى‌شود)

جلد 4 - صفحه 465

2- گنهكاران نيز بنده خدا هستند. «عِبادِي»

3- در لطف او شك و ترديدى به خود راه ندهيد. «أَنِّي أَنَا»

4- بخشندگى او همراه با لطف و مهربانى است، نه تنها مى‌بخشد لطف هم مى‌كند. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»

5- بخشش و لطف الهى، عميق وپى‌درپى است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (قالب غفور و رحيم، نشانه‌ى عمق و تكرار است)

6- لطف و رحمت الهى بر غضبش مقدّم است. «أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَ أَنَّ عَذابِي»

7- به رحمت الهى مغرور نشويم، چرا كه عذابش دردناك است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‌- الْعَذابُ الْأَلِيمُ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (49)

بعد از آن امر فرمايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را اينكه خبر دهد بندگان را به كثرت عفو و مغفرت و رحمت الهى به اولياى خود، و شدت عذاب و عقاب سبحانى به دشمنان خود، پس فرمود:

نَبِّئْ عِبادِي‌: خبر ده و آگهى نما بندگان مرا. أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‌:

بدرستى كه ذات احديت من بسيار آمرزنده‌ام گناه مؤمنين را، بخشاينده رحمت بر آنان.

«1» مدارك عامّى اين حديث در كتاب شريف احقاق الحقّ، جلد 4، صفحه 177 تا 178 و جلد 6 صفحه 461 تا 476 آمده است.

جلد 7 - صفحه 118


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (45) ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ (46) وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى‌ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ (47) لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ (48) نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (49)

وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ (50)

ترجمه‌

همانا پرهيزكاران هستند در باغها و سر چشمه‌ها

گويند داخل شويد در آنها بسلامتى ايمنان‌

و بيرون نموديم آنچه بود در سينه‌هاى ايشان از كينه برادرانند نشستگان بر تخت‌ها برابر يكديگر

نميرسد ايشانرا در آن تعبى و نباشند از آن بيرون شدگان‌

خبر ده بندگان مرا كه همانا منم آمرزنده مهربان‌

و همانا عذابم آنست عذاب دردناك.

تفسير

خداوند متعال بعد از بيان جايگاه اتباع شيطان جايگاه ابدى اهل تقوى و پرهيزكارى را كه احتراز از موافقت با هواى نفس و متابعت شيطان نموده‌اند

جلد 3 صفحه 256

بيان فرموده كه آنها در باغها و چشمه سارها جاى دارند يا در بوستانهائى هستند كه در آنها چشمه‌هاى آب و شير و شربت و شراب جارى است و ملائكه بايشان ميگويند داخل شويد در اين باغها بسلامتى و ايمنى از آفات و بليّات بامر خداوند متعال و متنعم شويد بنعم آن بدون انقطاع و زوال و يكى از خوشبختيهاى مهم آنها آنست كه قبلا خداوند كينه و عداوت و عناد و لجاج و حقد و حسد را از دلهاى آنها بيرون كرده و ايشان منزّه از اين صفات و مبرّى از تمامى آنها وارد بهشت ميشوند و برادروار در مقابل يكديگر بر تختهاى زرنگار مى‌نشينند و هيچگاه رنج و تعب و مشقّتى بر ايشان وارد نميشود و از آنجا بيرون نميروند و تا خدا خدائى دارد باقى و برقرار خواهند بود و نبايد گناهكاران مأيوس از اين رحمت رحيميّه باشند بلكه بايد بدانند كه بتوبه و انابه ميتوانند خود را از گناه پاك و باستحقاق نيل اين مقام برسانند لذا خداوند به پيغمبر خود امر ميفرمايد كه به بندگان من خبر ده كه من آمرزنده و مهربانم ولى اگر اصرار بر معصيت داشته باشند عذاب من هم سخت و دردناك است تا مقام خوف و رجاء آنها كامل گردد و از آثارش بهره‌مند شوند و در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه و اللّه كسانى كه خداوند فرموده دلهاى ايشانرا از كينه پاك كرديم شمائيد و در روايت ديگر است كه و اللّه اراده نفرموده است باين غير شما را و ظاهرا مراد از شما شيعيان و مراد از غير اهل خلافند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


نَبِّئ‌ عِبادِي‌ أَنِّي‌ أَنَا الغَفُورُ الرَّحِيم‌ُ (49)

خبر ده‌ اي‌ ‌رسول‌ اكرم‌ بندگان‌ مرا محققا ‌من‌ ‌که‌ خداي‌ ‌شما‌ هستم‌ ‌من‌ بسيار

جلد 12 - صفحه 47

پرده‌ پوشي‌ و ستر ميكنم‌ عيوب‌ و معاصي‌ ‌شما‌ ‌را‌ و دائما مشمول‌ رحمتهاي‌ ‌من‌ هستيد (نبئي‌) نبأ بمعني‌ خبر ‌است‌، لذا انبياء ‌را‌ انبياء گفتند چون‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند بآنها خبر ميرسيد بتوسط وحي‌ و ‌رسول‌ هستند چون‌ اخباري‌ ‌که‌ بآنها رسيده‌ ابلاغ‌ ببندگان‌ ‌خدا‌ و امة ميكنند ‌که‌ مفاد نبئ‌ ‌است‌ ‌که‌ بآنها خبر ده‌ (عبادي‌) جميع‌ بندگان‌ ‌را‌ شامل‌ ميشود آنچه‌ مأمور بدعوت‌ هستند ‌از‌ جن‌ّ و إنس‌ مؤمن‌ و كافر (إني‌ أنا) ‌با‌ سه‌ تأكيد كلمه‌ ‌ان‌ تكرار متكلم‌ وحده‌ جمله‌ اسميّه‌ (الغفور) غفور دلالت‌ ‌بر‌ أعلي‌ مراتب‌ غفران‌ ميكند، چنانچه‌ غفّار دلالت‌ ‌بر‌ دوام‌ و كثرت‌ دارد، خداوند غافر و غفور و غفار ‌است‌، و غفر بمعني‌ ستر ‌است‌، چنانچه‌ مي‌گويي‌ خداوند ستار العيوب‌ ‌است‌ و باندازه ستر ميفرمايد ‌که‌ ‌از‌ نامه‌ عمل‌ محو ميكند ‌از‌ نظر كتبه‌ ميبرد جاي‌ سيئات‌ حسنات‌ ثبت‌ ميفرمايد:

فَأُولئِك‌َ يُبَدِّل‌ُ اللّه‌ُ سَيِّئاتِهِم‌ حَسَنات‌ٍ فرقان‌ ‌آيه‌ 70.

(الرحيم‌) نيز دلالت‌ دارد ‌بر‌ شمول‌ جميع‌ انحاء رحمت‌ و خداوند رحمن‌ و رحيم‌ ‌است‌، لكن‌ غفران‌ و رحمة إلهي‌ ‌در‌ قيامت‌ مخصوص‌ بأهل‌ إيمان‌، چنانچه‌ ميفرمايد:

وَ رَحمَتِي‌ وَسِعَت‌ كُل‌َّ شَي‌ءٍ فَسَأَكتُبُها لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ وَ يُؤتُون‌َ الزَّكاةَ وَ الَّذِين‌َ هُم‌ بِآياتِنا يُؤمِنُون‌َ اعراف‌ ‌آيه‌ 155.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 49)- اکنون ممکن است افراد گنهکار و آلوده در هاله‌ای از غم و اندوه فرو روند که ای کاش ما هم می‌توانستیم به گوشه‌ای از این موهبت دست یابیم، در اینجا خداوند رحمان و رحیم درهای بهشت را به روی آنها نیز می‌گشاید، اما به صورت مشروط.

با لحنی مملو از محبت و عالیترین نوازش، روی سخن را به پیامبرش کرده، می‌گوید: پیامبرم! «بندگانم را آگاه کن که من غفور و رحیمم، گناه بخش و پرمحبتم» (نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. طبرانى.
  2. تفسیر ابن مردویه.
  3. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص474.

منابع

آرشیو عکس و تصویر