آیه 36 سوره مؤمنون: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|۞ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ|سوره=23|آیه =36}} {{مشخصات آ...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''هيهات''': اسم فعل است به معنى «دور شد دور است».<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص118</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ «34» | ||
+ | |||
+ | و اگر از بشرى همانند خودتان اطاعت كنيد، قطعاً زيانكاريد. | ||
+ | |||
+ | أَ يَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ «35» | ||
+ | |||
+ | آيا (آن پيامبر) به شما وعده مىدهد كه وقتى مرديد و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديد، شما (از قبر) بيرون آورده مىشويد؟! | ||
+ | |||
هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ «36» | هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ «36» | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۳۸
<<35 | آیه 36 سوره مؤمنون | 37>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
هیهات، هیهات که این وعدهها که به شما میدهند راست باشد!
[از عقل ما] دور است و بسیار دور است آنچه به شما وعده می دهند،
وه، چه دور است آنچه كه وعده داده مىشويد.
اين وعدهاى كه به شما داده شده بعيد است، بعيد.
هیهات، هیهات از این وعدههایی که به شما داده میشود!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- هيهات: اسم فعل است به معنى «دور شد دور است».[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ «34»
و اگر از بشرى همانند خودتان اطاعت كنيد، قطعاً زيانكاريد.
أَ يَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ «35»
آيا (آن پيامبر) به شما وعده مىدهد كه وقتى مرديد و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديد، شما (از قبر) بيرون آورده مىشويد؟!
هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ «36»
دور است دور، آنچه به شما وعده داده شده است.
نکته ها
در قرآن، كلمهى «هَيْهاتَ» دو بار، آن هم در همين آيه به كار رفته است، كه سران كفر وقوع قيامت را بسيار دور مىپندارند.
شعارهاى كفّار:
- پيامبر يك انسان معمولى است. «بَشَراً»
- بر ديگران امتيازى ندارد. «مِثْلَكُمْ»
- پيروى از پيامبران خسارت است. «لَخاسِرُونَ»
- قيامت و زندگى دوباره دور است. «هَيْهاتَ هَيْهاتَ» (چون انبيا مكرّر و هميشه وعدهى قيامت مىدادند، «تُوعَدُونَ» مخالفان هم كلمه «هَيْهاتَ» را تكرار كردند)
آنچه ذكر شد، برخى از شعارهاى لجوجانه يا فريبندهى كافران و حقّ ستيزان است. آنان با تبليغات گسترده، پيروى از پيامبران را خسارت مىدانند ولى هدفشان اين است كه مردم را مطيع خود سازند و با شعار آزادى، ملّتها را به بردگى كشانند.
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 100
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ (36)
بعد از انكار بعث و حشر، استبعاد آن نموده گفتند.
هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ: دور است دور، مر آن چيزى را كه وعده داده مىشويد از بعث و نشور، يعنى اين صورت نبندد و به فعل نيايد و واقع نشود و بعيد است باور داشتن آن چيزى را كه موعود مىشويد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ (31) فَأَرْسَلْنا فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ (32) وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ما هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ (33) وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ (34) أَ يَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ (35)
هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ (36) إِنْ هِيَ إِلاَّ حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ (37) إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً وَ ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ (38)
ترجمه
سپس پديد آورديم از بعد آنها گروهى ديگر
پس فرستاديم در آنان پيمبرى از خودشان كه بپرستيد مر خدا را نيست مر شما را خدائى جز او آيا پس نميپرهيزيد
و گفتند گروه توانگر از قومش آنانكه كافر شدند و تكذيب كردند ملاقات آخرت را و متنعم كرديم ايشانرا در زندگانى دنيا نيست اين مگر انسانى مانند شما ميخورد از آنچه ميخوريد از آن و ميآشامد از آنچه ميآشاميد
و هر آينه اگر فرمان بريد انسانى مثل خودتان را همانا شمائيد در آنهنگام هر آينه زيانكاران
آيا وعده ميدهد شما را كه شما چون مرديد و شديد خاك و استخوانها همانا شمائيد بيرون آورده شدگان
دور است دور مر آنچه وعده داده ميشويد
نيست آن مگر زندگانى مادر دنيا ميميريم و زنده ميشويم و نباشيم برانگيخته شوندگان
نيست او مگر مردى كه ميبندد بر خدا دروغ و نيستيم ما مر او را گروندگان.
تفسير
- خداوند سبحان بعد از قوم نوح عليه السّلام قوم عاد يا قوم ثمود را بوجود آورد و حضرت هود يا حضرت صالح را از ميان آنها برگزيد و برسالت خود مبعوث فرمود چون ظاهر اين آيه كه دلالت بر بعديّت بلافاصله دارد آنستكه اينها قوم عاد بودند كه قبل از قوم ثمود بوجود آمدند و در سوره اعراف و هود بيان احوال آنها گذشت و مفاد آيه اخيره كه از احوال آنها در اين سوره ذكر شده آنستكه آنها معذّب بصيحه سماوى شدند و اين دلالت دارد بر آنكه آنها قوم ثمود بودند كه معذّب باين عذاب شدند و در سور ديگر باين تصريح شده و آنكه عذاب قوم عاد ريح عقيم بوده كه سابقا بيان شده است در ذيل احوال آنها و بعدا بيايد انشاء اللّه تعالى و بنظر حقير بهتر آنستكه ظاهر اين آيه حفظ شود و آيه اخيره حمل بر تعدّد عذاب يا سببيّت صيحه براى ريح گردد چنانچه از عذاب قوم ثمود كه گاهى برجفه و گاهى بصيحه و گاهى بصاعقه تعبير شده بايد بهمين حمل توسل جست و اهل يك عصر را باعتبار مقارنت آنها با يكديگر قرن گويند و آن پيغمبر مرسل مردم را دعوت بعبادت خداى يگانه و ترك بتها و پرستش آنها فرمود و از عقوبت الهى بيم داد و
جلد 3 صفحه 639
جماعت اعيان از قوم او كه كافر بخدا و منكر ملاقات روز جزا بودند و خداوند آنها را متنعّم بنعم خود و سر گرم بلذائذ دنيا فرموده بود بسايرين گفتند اينهم بشرى است مانند شما از هر چه شما ميخوريد ميخورد و از هر چه ميآشاميد ميآشامد و مزيّتى بر شما ندارد و اگر شما اطاعت كنيد از انسانى عادى كه مانند خودتان است از هر جهت در اوامر و نواهيش زيانكار خواهيد بود چون بىجهت خودتان را ذليل نمودهايد و نيز بر سبيل انكار اظهار نمودند كه آيا وعده ميدهد اين شخص بشما كه وقتى شما مرديد و خاك شديد و استخوان مجرد از گوشت و پوستى از شما باقى ماند دو مرتبه زنده ميشويد و از قبر بيرون آورده هيهات هيهات بسيار بعيد و دور بلكه نزديك بمحال است آنچه وعده داده ميشويد از بعث و نشور نيست حيات و زندگى مگر همين زندگانى چند روزه دنيا بعضى ميميرند و بعضى بدنيا ميآيند و ما ديگر بار زنده و برانگيخته نميشويم نيست آنكس كه چنين ادّعائى ميكند مگر مردى كه چيزى از خود در آورده و بخدا افترا بسته بدروغ كه ميگويد او چنين كارى را خواهد كرد ما تصديق نميكنيم او را ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هَيهاتَ هَيهاتَ لِما تُوعَدُونَ (36)
يعني اينکه که شما پس از مردن خارج ميشويد بسيار بسيار بعيد است، بسيار بسيار بعيد است به آنچه به شما وعده ميدهيد وعدههاي انبياء چون بر خلاف نظر اهل دنيا و بر خلاف هواهاي نفساني و بر خلاف وساوس شيطاني است، لذا بعيد ميشمارند که مكرر گفتهايم: که انسان سه دشمن بزرگ دارد، دنيا، نفس، شيطان. دنيا خود را جلوه ميدهد، نفس مايل ميشود، شيطان راهنمايي ميكند و البته جمع بين ضدين عقلا محال است عقل ضد نفس حيواني است و هواي نفساني دنيا ضد آخرت، و سعادت ضد شقاوت، ايمان ضد كفر. وساوس شيطان ضد الهام ملك كساني که آن طرف را اختيار كردند البته اينکه طرف را بعيد ميدانند ميگويند:
(هَيهاتَ هَيهاتَ لِما تُوعَدُونَ) و ميگويند:
394
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 36)- «هیهات! هیهات! از این وعدههایی که به شما داده میشود» وعدههای بیاساس و تو خالی! (هَیْهاتَ هَیْهاتَ لِما تُوعَدُونَ).
اصلا مگر ممکن است انسانی که مرد و خاک شد و ذرات آن به هر سو پراکنده گشت باز هم به زندگی باز گردد؟ چنین چیزی محال است محال!
ج3، ص251
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص118
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم