قاعده سوق المسلمین: تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
|||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | گاهی در بازار مسلمین کالاها و وسائلی به فروش می رسد که در پاکی و نجاست آنها شک حاصل می شود مضمون این قاعده آن است که همین که در بازار مسلمانان به فروش می | + | گاهی در بازار مسلمین کالاها و وسائلی به فروش می رسد که در پاکی و نجاست آنها شک حاصل می شود. مضمون این قاعده آن است که همین که در بازار مسلمانان به فروش می رسد، قرینه ای است که پاک است و مسائل شرعی آن رعایت شده است و لازم نیست در این خصوص تحقیق نمود. |
− | ==بیان قاعده== | + | ==بیان قاعده و شرایط آن== |
− | مراد از | + | مراد از قاعده سوق مسلمین این است که اگر گوشت، پوست و سایر اجزای حیوانی در بازار مسلمان خریداری شود، حکم [[طهارت]] را دارد و باید آنرا در حکم گوشت حیوان [[ذبح]] شدهای قرار داد و لازم نیست از ذبح شرعی آن حیوان سوال کرد.<ref> سید بجنوردی، قواعد الفقهیة، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۹ ق، اول، ج ۴، ص ۱۵۰. </ref> در اجرای این قاعده در بازار مسلمانان سه شرط معتبر است: |
− | الف: '''بازار مسلمانان باشد'''. ظاهر از ادله و | + | '''الف:''' '''بازار مسلمانان باشد'''. ظاهر از ادله و روایات این است که بازاری چنین حجیتی را دارد که اکثر اهالی آن مسلمان باشند، ولو این بازار در سرزمین کفار باشد.<ref> شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام ، قم، موسسه معارف اسلامی، ۱۴۱۳ ق، اول، ج ۱، ص ۲۸۵. </ref> |
− | واگر در | + | واگر در کشور اسلامی، اکثر اهلی یک بازار، غیر مسلمان باشند این قاعده اجرا نمیشود. |
− | ب:'''از دست مسلمان | + | '''ب:''' '''از دست مسلمان یا شخصی که ظاهرش به مسلمانان شباهت دارد (و محکوم به مسلمان بودن باشد) خریداری کند.'''<ref> مقدس اردبیلی، احمد، مجمع الفاتره، البردن، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ ق، ج ۱۱، ص ۲۶۹. </ref> |
− | البته دو دسته از علماء، با | + | البته دو دسته از علماء، با این شرط مخالفت کردهاند. عدهای معتقدند فقط بازاری حجیت دارد که فروشنده آن جنس، مسلمان بودنش نزد خریدار احراز شده باشد.<ref> طباطبائی حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، نجف، نشر آداب، ۱۳۹۰ ق، چهارم، ج ۱، ص ۳۲۸. </ref> و در مقابل عدهای میگویند که بازار مسلمانان اماره و نشانه [[تذکیه]] و ذبح شرعی است و لازم نیست از دست مسلمان گرفته باشد.<ref> نراقی، مولی احمد بن محمد، مستند الشیعه، قم، آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ ق، اول، ج ۱، ص ۳۵۱. </ref> |
+ | پس از خرید از دست مسلمان (ولو به حسب ظاهر)، براساس اصالت صحت فعل مسلمان میتوان تعبداٌ حکم کرد که این حیوان، ذبح شرعی شده است. البته احراز مسلمان بودن، تنها [[شیعه|شیعه]] نیست و سایر قبایل [[اسلام|اسلامی]] را هم شامل میشود، به این دلیل که در زمان صدور این روایات، در بازار مرسوم و معهود، اکثر افراد غیر شیعی بودهاند. و روایاتی<ref> شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۵۲ ق، ج ۲، ص ۳۷۱، ح ۱۵۴۴. </ref> هم دلالت بر عدم شرطیت تشیع در اجرای این حکم دارد.<ref> سبزواری، محمد باقر، ذخیرةالمعاد، قم، آلالبیت للاحیاءالتراث،بیتا، ج ۱، ص ۱۷۵. </ref> | ||
+ | |||
+ | '''ج:''' '''علم به عدم تذکیه نداشته باشیم:''' در صورتی این قاعده اجرا میشود که علم به عدم [[تذکیه|تذکیه]] شرعی (ولو تذکیه معتبر نزد [[اهل سنت]]) نداشته باشیم. در این صورت مطلقاً این قاعده حجت است چه با علم به مسبوقیت کافر بر این مال، و چه با علم به بیمبالاتی فروشنده مسلمان در امر [[حلال]] و [[حرام]].<ref> میرزای قمی، مناهج اللکلام، قم ، نشر اسلامی، ۱۴۲۰ ق، اول، ص ۱۳۶. </ref> | ||
+ | البته در مقابل، عدهای معتقدند این قاعده در صورتی حجت است که هم علم به عدم تذکیه نداشته باشیم، هم علم به مسبوقیت کافر نداشته باشیم و هم علم به بیمبالاتی او در طهارت و حلال و حرام.<ref> نائینی، محمد حسین غروی، رسالة الصلوة فی المشکوک، قم، آلالبیت (ع)، ۱۴۱۸ ق، اول، ص ۱۷۸ و ۱۷۹. </ref> | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==مستندات قاعده== | ==مستندات قاعده== | ||
− | ''' | + | '''۱- سیره متشرعه:''' |
− | از صدر | + | از صدر [[اسلام]]، مسلمانان، [[ائمه اطهار|ائمه]] (ع)،<ref> وسائل الشیعه، حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، آلالبیت (ع)، ۱۴۰۹ ق، اول، ج ۲، ص ۱۰۷۲، ح ۶. </ref> |
− | اصحاب و | + | اصحاب و وکلای ایشان، از بازار مسلمانان خرید مینمودند بدون اینکه از نحوه ذبح آن حیوان خریداری شده، سوال نمایند و با توجه به این سیره مستمر میتوان ادعای قطع نمود که این سیره، مورد امضا و تایید شارع است.<ref> محمد بن اصفهانی، فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعد اللکلام، قم، نشر اسلامی، ۱۴۲۳ ق، اول، ج ۹، ص ۲۳۸. </ref> |
− | ''' | + | '''۲- روایات:''' |
− | + | [[روایت|روایات]] متعددی که دلالت بر حجیت سوق مسلمانان دارد<ref> تهذیب اللکلام، ج ۶ ص ۲۶۱، ج ۹ ص ۷۲، ج ۲ ص ۲۳۴، ج ۲ ص ۳۶۸ و--. </ref> | |
− | و در | + | و در برخی از آنان تعلیل آمده که اگر چنین کلامی وجود نمیداشت، بازار مسلمانان و امر خرید و فروش معطل میماند.<ref> کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۸۸ ق، سوم، ج ۷، ص ۳۸۷. </ref> که این قطعاً امری است که شارع از آن بیزار است و با توجه به این روایات که در جوامع روایی آمده است، هیچ شک و شبههای در صحت این حکم باقی نمیماند.<ref> محقق بحرانی، شیخ یوسف، حدائق الناضرة، قم، نشر اسلامی، بیتا، ج ۵، ص ۶۴. </ref> |
− | + | [[فضیل بن یسار|فضیل]]، [[محمد بن مسلم]] و [[زراره]] در [[حدیث صحیح|صحیحه ای]] از [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]](ع) در مورد خرید گوشت از بازار مسلمانان سوال پرسیدند و حضرت در جواب فرمودند: | |
− | + | «کل، إذا کان ذلک فی سوق المسلمین و لاتسأل عنه» | |
− | (اگر از بازار | + | (اگر از بازار مسلمین خریداری شده، آنرا بخور و از طهارت آن سوال نپرس.<ref> تهذیب اللکلام ج ۹، ص ۷۲، ج ۳۰۶ و ۳۰۷. </ref> |
− | ''' | + | '''۳- اجماع فقها:'''<ref> سید بجنوردی، القواعد الفقهیه، قم، نشرالهادی، ۱۴۱۹ ق، اول، ج ۴، ص ۱۵۶. </ref> |
− | البته با توجه به | + | البته با توجه به روایات و سیره متشرعه، [[اجماع]] را نمیتوان دلیل مستقلی به شمار آورد و قطعاً این اجماع، مدرکی است. |
− | رابطه | + | رابطه این قاعده با استصحاب عدم تذکیه، رابطۀ حاکم و محکوم است، یعنی قاعدۀ سوق مسلمانان چه اماره باشد و چه اصل شرعی، بر [[استصحاب]] مقدم است. وگرنه موجب لغویت آن میشود چون در تمامی موارد این قاعده، استصحاب عدم تذکیه هم جاری است و عدم اجرای سوق مسلمانان موجب لغویت جعل این حکم میشود.<ref> همان. </ref> |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
+ | ==منبع== | ||
+ | حسن رضائی، سوق المسلمین، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، بازیابی: 31 فروردین 1394. | ||
− | + | {{فقه}} | |
+ | {{فقه/قواعد فقهی}} | ||
− | + | [[رده : قواعد فقه]] | |
− | [ |
نسخهٔ کنونی تا ۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۳
گاهی در بازار مسلمین کالاها و وسائلی به فروش می رسد که در پاکی و نجاست آنها شک حاصل می شود. مضمون این قاعده آن است که همین که در بازار مسلمانان به فروش می رسد، قرینه ای است که پاک است و مسائل شرعی آن رعایت شده است و لازم نیست در این خصوص تحقیق نمود.
بیان قاعده و شرایط آن
مراد از قاعده سوق مسلمین این است که اگر گوشت، پوست و سایر اجزای حیوانی در بازار مسلمان خریداری شود، حکم طهارت را دارد و باید آنرا در حکم گوشت حیوان ذبح شدهای قرار داد و لازم نیست از ذبح شرعی آن حیوان سوال کرد.[۱] در اجرای این قاعده در بازار مسلمانان سه شرط معتبر است:
الف: بازار مسلمانان باشد. ظاهر از ادله و روایات این است که بازاری چنین حجیتی را دارد که اکثر اهالی آن مسلمان باشند، ولو این بازار در سرزمین کفار باشد.[۲] واگر در کشور اسلامی، اکثر اهلی یک بازار، غیر مسلمان باشند این قاعده اجرا نمیشود.
ب: از دست مسلمان یا شخصی که ظاهرش به مسلمانان شباهت دارد (و محکوم به مسلمان بودن باشد) خریداری کند.[۳] البته دو دسته از علماء، با این شرط مخالفت کردهاند. عدهای معتقدند فقط بازاری حجیت دارد که فروشنده آن جنس، مسلمان بودنش نزد خریدار احراز شده باشد.[۴] و در مقابل عدهای میگویند که بازار مسلمانان اماره و نشانه تذکیه و ذبح شرعی است و لازم نیست از دست مسلمان گرفته باشد.[۵] پس از خرید از دست مسلمان (ولو به حسب ظاهر)، براساس اصالت صحت فعل مسلمان میتوان تعبداٌ حکم کرد که این حیوان، ذبح شرعی شده است. البته احراز مسلمان بودن، تنها شیعه نیست و سایر قبایل اسلامی را هم شامل میشود، به این دلیل که در زمان صدور این روایات، در بازار مرسوم و معهود، اکثر افراد غیر شیعی بودهاند. و روایاتی[۶] هم دلالت بر عدم شرطیت تشیع در اجرای این حکم دارد.[۷]
ج: علم به عدم تذکیه نداشته باشیم: در صورتی این قاعده اجرا میشود که علم به عدم تذکیه شرعی (ولو تذکیه معتبر نزد اهل سنت) نداشته باشیم. در این صورت مطلقاً این قاعده حجت است چه با علم به مسبوقیت کافر بر این مال، و چه با علم به بیمبالاتی فروشنده مسلمان در امر حلال و حرام.[۸] البته در مقابل، عدهای معتقدند این قاعده در صورتی حجت است که هم علم به عدم تذکیه نداشته باشیم، هم علم به مسبوقیت کافر نداشته باشیم و هم علم به بیمبالاتی او در طهارت و حلال و حرام.[۹]
مستندات قاعده
۱- سیره متشرعه:
از صدر اسلام، مسلمانان، ائمه (ع)،[۱۰] اصحاب و وکلای ایشان، از بازار مسلمانان خرید مینمودند بدون اینکه از نحوه ذبح آن حیوان خریداری شده، سوال نمایند و با توجه به این سیره مستمر میتوان ادعای قطع نمود که این سیره، مورد امضا و تایید شارع است.[۱۱]
۲- روایات:
روایات متعددی که دلالت بر حجیت سوق مسلمانان دارد[۱۲] و در برخی از آنان تعلیل آمده که اگر چنین کلامی وجود نمیداشت، بازار مسلمانان و امر خرید و فروش معطل میماند.[۱۳] که این قطعاً امری است که شارع از آن بیزار است و با توجه به این روایات که در جوامع روایی آمده است، هیچ شک و شبههای در صحت این حکم باقی نمیماند.[۱۴] فضیل، محمد بن مسلم و زراره در صحیحه ای از امام باقر(ع) در مورد خرید گوشت از بازار مسلمانان سوال پرسیدند و حضرت در جواب فرمودند: «کل، إذا کان ذلک فی سوق المسلمین و لاتسأل عنه» (اگر از بازار مسلمین خریداری شده، آنرا بخور و از طهارت آن سوال نپرس.[۱۵]
۳- اجماع فقها:[۱۶]
البته با توجه به روایات و سیره متشرعه، اجماع را نمیتوان دلیل مستقلی به شمار آورد و قطعاً این اجماع، مدرکی است. رابطه این قاعده با استصحاب عدم تذکیه، رابطۀ حاکم و محکوم است، یعنی قاعدۀ سوق مسلمانان چه اماره باشد و چه اصل شرعی، بر استصحاب مقدم است. وگرنه موجب لغویت آن میشود چون در تمامی موارد این قاعده، استصحاب عدم تذکیه هم جاری است و عدم اجرای سوق مسلمانان موجب لغویت جعل این حکم میشود.[۱۷]
پانویس
- ↑ سید بجنوردی، قواعد الفقهیة، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۹ ق، اول، ج ۴، ص ۱۵۰.
- ↑ شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام ، قم، موسسه معارف اسلامی، ۱۴۱۳ ق، اول، ج ۱، ص ۲۸۵.
- ↑ مقدس اردبیلی، احمد، مجمع الفاتره، البردن، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ ق، ج ۱۱، ص ۲۶۹.
- ↑ طباطبائی حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، نجف، نشر آداب، ۱۳۹۰ ق، چهارم، ج ۱، ص ۳۲۸.
- ↑ نراقی، مولی احمد بن محمد، مستند الشیعه، قم، آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ ق، اول، ج ۱، ص ۳۵۱.
- ↑ شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۵۲ ق، ج ۲، ص ۳۷۱، ح ۱۵۴۴.
- ↑ سبزواری، محمد باقر، ذخیرةالمعاد، قم، آلالبیت للاحیاءالتراث،بیتا، ج ۱، ص ۱۷۵.
- ↑ میرزای قمی، مناهج اللکلام، قم ، نشر اسلامی، ۱۴۲۰ ق، اول، ص ۱۳۶.
- ↑ نائینی، محمد حسین غروی، رسالة الصلوة فی المشکوک، قم، آلالبیت (ع)، ۱۴۱۸ ق، اول، ص ۱۷۸ و ۱۷۹.
- ↑ وسائل الشیعه، حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، آلالبیت (ع)، ۱۴۰۹ ق، اول، ج ۲، ص ۱۰۷۲، ح ۶.
- ↑ محمد بن اصفهانی، فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعد اللکلام، قم، نشر اسلامی، ۱۴۲۳ ق، اول، ج ۹، ص ۲۳۸.
- ↑ تهذیب اللکلام، ج ۶ ص ۲۶۱، ج ۹ ص ۷۲، ج ۲ ص ۲۳۴، ج ۲ ص ۳۶۸ و--.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۸۸ ق، سوم، ج ۷، ص ۳۸۷.
- ↑ محقق بحرانی، شیخ یوسف، حدائق الناضرة، قم، نشر اسلامی، بیتا، ج ۵، ص ۶۴.
- ↑ تهذیب اللکلام ج ۹، ص ۷۲، ج ۳۰۶ و ۳۰۷.
- ↑ سید بجنوردی، القواعد الفقهیه، قم، نشرالهادی، ۱۴۱۹ ق، اول، ج ۴، ص ۱۵۶.
- ↑ همان.
منبع
حسن رضائی، سوق المسلمین، دانشنامه پژوهه، بازیابی: 31 فروردین 1394.
فقه | ||
کلیات: | تاریخ فقه، ابواب فقه، احکام، اجتهاد، منابع اجتهاد در فقه شیعه، تقلید، اصول فقه، قواعد فقهی | |
منابع: | عروة الوثقى، شرایع الاسلام، علل الشرائع، لمعه، جواهرالكلام، المكاسب المحرمه، مدارک الاحکام و ... | |
↓ رده ها ↓ | ||
فقه: | فقیهان، منابع فقهی، اصطلاحات فقهی، آیات الاحکام، منابع اجتهاد در فقه شیعه، قواعد فقه | |
اصول فقه: | اصول فقه، اصولیون، منابع اصول فقه، اصطلاحات اصول فقه | |
احکام: | احکام، احکام عبادی، احکام اقتصادی، احکام خانواده، احکام روابط اجتماعی، احکام قضایی و جزایی، احکام اطعمه و اشربه، اصطلاحات احكام |