آیه 49 سوره انعام: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
|||
سطر ۱۳۸: | سطر ۱۳۸: | ||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | ===برگزیده تفسیر نمونه=== | ||
{{نمایش فشرده تفسیر| | {{نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | (آیه 49) | ||
+ | |||
+ | «و در مقابل، کسانی که آیات ما را تکذیب کنند، در برابر این فسق و نافرمانی گرفتار مجازات الهی خواهند شد» (وَ الَّذِینَ کذَّبُوا بِآیاتِنا یمَسُّهُمُ العَذابُ بِما کانُوا یفسُقُونَ). | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۳
<<48 | آیه 49 سوره انعام | 50>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هر که آیات ما را تکذیب کرد به آنان در اثر فسق و زشتکاری عذاب خواهد رسید.
و آنان که آیات ما را تکذیب کردند، به سزای نافرمانی هایشان عذاب به آنان خواهد رسید.
و كسانى كه آيات ما را دروغ انگاشتند، به [سزاى] آنكه نافرمانى مىكردند، عذاب به آنان خواهد رسيد.
و به كسانى كه آيات ما را تكذيب كردهاند، به كيفر نافرمانيشان، عذاب خواهد رسيد.
و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانیها به آنان میرسد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يمسهم: مس: رسيدن و دست زدن. «يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ» عذاب به آنها مى رسد.
يفسقون: فسق: خارج شدن. فاسق: خارج شده از ايمان با عمل.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ «48»
و ما پيامبران را جز به عنوان بشارت دهنده و بيم دهنده نمىفرستيم، پس كسانى كه ايمان آورند و (كار خود را) اصلاح كنند، پس بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمىشوند.
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ «49»
و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، عذاب الهى به خاطر فسق و گناهشان، دامنگير آنان مىشود.
نکته ها
سؤال: با اينكه در آيات متعددى نسبت به اولياى الهى آمده است كه ترسى بر آنان نيست، «فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ» پس چرا از ويژگىهاى اولياى الهى، بيم از خدا مطرح شده است، إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا ...؟
پاسخ: اوّلًا گاهى بيمار، از عمل جراحى و مداوا مىترسد، ولى پزشك به او اطمينان مىدهد كه جاى نگرانى و ترس نيست. جاى نگرانى نبودن، منافاتى با دلهرهى خود بيمار ندارد.
پیام ها
1- محدودهى كار انبيا را تنها خدا تعيين مىكند. وَ ما نُرْسِلُ ... إِلَّا مُبَشِّرِينَ ...
2- مسئوليّت انبيا، بشارت و هشدار است، نه اجبار مردم. «إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ»
3- شيوهى كلّى كار انبيا، يكسان بوده است. «مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ»
4- ارشاد و تربيت، بر دو پايهى بيم و اميد و كيفر و پاداش استوار است. «مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ»
5- ايمان و عمل صالح، جداى از هم نيستند و عمل منهاى ايمان كارساز نيست. «آمَنَ وَ أَصْلَحَ»
جلد 2 - صفحه 463
6- كارهاى مؤمن، هميشه بايد در جهت اصلاح باشد. «آمَنَ وَ أَصْلَحَ»
7- صالح بودن كافى نيست، مصلح بودن لازم است. «أَصْلَحَ»
8- ايمان وعمل، انسان را از بيمارىهاى روحى چون ترس و اندوه بيمه مىكند. «آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (بهداشت روان، در سايهى ايمان و عمل صالح است)
9- دستاورد جامعهى نبوى، نظامى متعادل و آرام و با امنيّت است. فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ ...
10- مداومت بر فسق، زمينهساز عذاب الهى است. «يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ (49)
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا: و آن كسانى كه تكذيب كردند آيات ما را يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ: برسد ايشان را عذاب بِما كانُوا يَفْسُقُونَ: به جهت آنكه بيرون رفتند از دائره تصديق و اطاعت.
تنبيه- آيه شريفه دال است بر آنكه بعثت انبياء به جهت ما، اتمام حجت است تا مبشر باشند نسبت به مطيعين و ترساننده نسبت به عاصين. حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: بدانيد بدرستى كه خداى متعال امر فرموده و نهى نموده به جهت آنكه اطاعت كنيد او را در آنچه امر فرموده به آن، و باز ايستيد از آنچه نهى نموده. پس هر كه متابعت نمايد امر او را، به تحقيق اطاعت او كرده و درك نموده تمام خيراتى را كه نزد الهى است. و هر كه منتهى نشود از منهيات الهى، بتحقيق عصيان كرده او را پس اگر بميرد بر معصيت خدا، بىاندازد او را حضرت قهار به رو در آتش. و بدانيد كه نيست بين خدا و هيچيك از خلق او ملك مقرب و نبىّ مرسل و غير ايشان از مخلوقات، تماما، مگر طاعت ايشان خداى را. پس جديت نمائيد در طاعت الهى اگر مىخواهيد مؤمن باشيد از روى حق و حقيقت. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ (49)
ترجمه
و آنانكه تكذيب كردند آيتهاى ما را ميرسد آنها را عذاب براى آنكه بودند كه فسق مينمودند.
تفسير
علّت عذاب خروج از طاعت است كه فرد اكمل آن خروج از دين است كه اقتضاء آن براى عذاب بقدرى است كه گويا آن طالب كفار است اقبال بآنها مينمايد تا خود را بآنها برساند و جزاى كردارشان را بدهد و براى اين نكته از وصول تعبير بمسّ شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا يَمَسُّهُمُ العَذابُ بِما كانُوا يَفسُقُونَ (49)
و كساني که تكذيب بآيات ما كردند مسّ كند آنها را عذاب بواسطه آنچه که سركشي كردند و زير بار اطاعت انبياء و اوصياء نرفتند.
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا تكذيب آيات قرآني گفتند سحر است بافتهگي است از ديگران فراگرفته، و تكذيب انبياء گفتند ساحر، كذّاب، مفتري، مجنون و امثال اينها. تكذيب احكام گفتند بر خلاف قانون و بر خلاف مصلحت است يَمَسُّهُمُ العَذابُ تعبير بمسّ براي الصاق عذاب است بجسم آنها که هرگز جدا از آنها نميشود و چسبيده بآنها است بِما كانُوا يَفسُقُونَ فسق سركشي است و مراد در اغلب آيات كفر است که تحت اطاعت انبياء در نيايد فاسق طاغي
جلد 7 - صفحه 75
و ياغي را گويند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 49)
«و در مقابل، کسانی که آیات ما را تکذیب کنند، در برابر این فسق و نافرمانی گرفتار مجازات الهی خواهند شد» (وَ الَّذِینَ کذَّبُوا بِآیاتِنا یمَسُّهُمُ العَذابُ بِما کانُوا یفسُقُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم