آیه 58 سوره نساء: تفاوت بین نسخهها
سطر ۳۰۲: | سطر ۳۰۲: | ||
این آیه که یک حکم عمومی و همگانی از آن استفاده میشود، صریحا میگوید: «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید» (إِنَّ اللّهَ یأمُرُکم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلی أَهلِها). | این آیه که یک حکم عمومی و همگانی از آن استفاده میشود، صریحا میگوید: «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید» (إِنَّ اللّهَ یأمُرُکم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلی أَهلِها). | ||
+ | |||
+ | در قسمت دوم آیه، اشاره به دستور مهم دیگری شده و آن مسأله «عدالت در حکومت» است. | ||
+ | |||
+ | آیه میگوید، خداوند نیز به شما فرمان داده که: «به هنگامی که میان مردم داوری میکنید، از روی عدالت حکم کنید» (وَ إِذا حَکمتُم بَینَ النّاسِ أَن تَحکمُوا بِالعَدلِ). | ||
+ | |||
+ | سپس برای تأکید این دو فرمان مهم میگوید: «خداوند پند و اندرزهای خوبی به شما میدهد» (إِنَّ اللّهَ نِعِمّا یعِظُکم بِهِ). | ||
+ | |||
+ | باز تأکید میکند و میگوید: «در هر حال خدا (مراقب اعمال شماست) هم سخنان شما را میشنود و هم کارهای شما را میبیند» (إِنَّ اللّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً). | ||
+ | |||
+ | روشن است «امانت» معنی وسیعی دارد و هر گونه سرمایه مادی و معنوی را شامل میشود و هر مسلمانی طبق صریح این آیه وظیفه دارد که در هیچ امانتی نسبت به هیچ کس خیانت نکند، خواه صاحب امانت، مسلمان باشد یا غیر مسلمان، و این در واقع یکی از مواد «اعلامیه حقوق بشر در اسلام» است. | ||
+ | |||
+ | حتی دانشمندان در جامعه، امانتدارانی هستند که موظفند حقایق را کتمان نکنند، فرزندان انسان نیز امانتهای الهی هستند که نباید در تعلیم و تربیت آنان کوتاهی شود، و از آن بالاتر وجود و هستی خود انسان و تمام نیروهایی که خدا به او داده امانت پروردگارند که انسان موظف است در حفظ آنها بکوشد. | ||
+ | |||
+ | در روایتی از امام صادق علیه السّلام در باره اهمیت «امانت» میخوانیم که به یکی از دوستان خود فرمود: «اگر قاتل علی علیه السّلام امانتی پیش من میگذاشت و یا از من نصیحتی میخواست و یا با من مشورتی میکرد و من آمادگی خود را برای این امور اعلام میداشتم، قطعا حق امانت را ادا مینمودم». | ||
+ | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۹
<<57 | آیه 58 سوره نساء | 59>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
همانا خدا به شما امر میکند که امانتها را به صاحبانش باز دهید و چون حاکم بین مردم شوید به عدالت داوری کنید. همانا خدا شما را پند نیکو میدهد، که خدا شنوا و بیناست.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
امانات: امانت: چيزى كه شخص را براى آن امين دانسته و به او داده اند . اين كلمه مصدر است به معنى مفعول (امانت: ما أوتمن عليه)، امانات جمع آنست.
حكمتم: مراد از حكم در آيه قضاوت و داورى است.
نعما: آن در اصل «نعم شيئا هو» است . يعنى: خوب چيزى است آنچه خدا شما را با آن موعظه مى كند.
«ما» تميز «هو» است كه فاعل «نعم» مى باشد.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسی» گوید: ابن جريح گويد: اين آيه درباره عثمان بن طلحة نازل شده هنگامى كه خداوند به رسول خويش دستور داد كه كليد خانه كعبه را به وى برگرداند.[۳] اگرچه نبايد فقط به اين شأن و نزول اكتفا نمود و ممكن است شأن و نزول آيه اين موضوع نباشد[۴].[۵]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ سَمِيعاً بَصِيراً «58»
همانا خداوند فرمانتان مىدهد كه امانتها را به صاحبانش بدهيد و هرگاه ميان مردم داورى كرديد، به عدل حكم كنيد. چه نيك است آنچه كه خداوند شما را بدان پند مىدهد. بىگمان خداوند شنواى بيناست.
نکته ها
امانتدارى و رفتار عادلانه و دور از تبعيض، از نشانههاى مهم ايمان است، چنانكه خيانت به امانت، علامت نفاق است. در حديث است: به ركوع و سجود طولانى افراد نگاه نكنيد، بلكه به راستگويى و امانتدارى آنان بنگريد. «1»
در روايات متعدّد، منظور از امانت، رهبرى جامعه معرّفى شده كه اهلش اهلبيت عليهم السلام مىباشند. اين مصداق بارز عمل به اين آيه است.
آرى، كليد خوشبختى جامعه، بر سر كار بودن افراد لايق ورفتار عادلانه است و منشأ نابسامانىهاى اجتماعى، رياست نااهلان وقضاوتهاى ظالمانه است. حضرت امير عليه السلام فرموده است: «من تقدّم على قوم و هو يرى فيهم من هو افضل، فقد خان اللّه و رسوله والمؤمنين» هر كس خود را در جامعه بر ديگران مقدّم بدارد و پيشوا شود در حالى كه بداند افراد لايقتر از او هستند، قطعاً او به خدا و پيامبر و مؤمنان خيانت كرده است. «2»
شايد بتوان گفت: خيانت در امانت شامل كتمان علم، حرفه وحقّ، تصاحب اموال مردم، اطاعت از رهبران غير الهى، انتخاب همسر يا معلّم نااهل براى فرزندان و ... مىشود.
«1». كافى، ج 2، ص 105.
«2». الغدير، ج 8.
جلد 2 - صفحه 89
امامباقر عليه السلام فرمود: اوامر ونواهى خدا امانتهاىالهى هستند. «1»
امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه فرمود: خداوند امر فرموده كه هر امامى آنچه در نزدش است به امام بعد از خود بسپارد. «2»
امانت سه گونه است:
الف: ميان انسان وخدا. (وظايف وواجباتى كه بر انسان تعيين شده است.) «3»
ب: ميان انسان و ديگران. (اموال يا اسرار ديگران نزد انسان)
ج: ميان انسان و خودش. (مثل علم و عمر و قدرت كه در دست ما امانتند.)
پیام ها
1- سپردن امور به كاردانان و قضاوت عادلانه، از مصاديق عمل صالح و از نشانههاى ايمان است. (با توجّه به آيه قبل)
2- هر امانتى صاحبى دارد وهركس لياقت واستعداد كار ومقامى را دارد. «أَهْلِها»
3- در اداى امانت و دادگرى، ايمان شرط نيست. نسبت به همهى مردم بايد امين و دادگر بود. «أَهْلِها، النَّاسِ»
4- قاضى و حاكم بايد عادل باشد. «تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ»
5- تشكيل حكومت لازم است. لازمهى سپردن مسئوليّتها به اهلش و قضاوت عادلانه برقرارى نظام و حكومت الهى است. تُؤَدُّوا الْأَماناتِ ... تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ
6- موعظهى خوب، آن است كه علاوه بر پندهاى اخلاقى، به مسائل اجتماعى و قضايى هم توجّه كند. «نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ»
7- اگر مردم هم خيانت در امانت يا ستم در قضاوت را نفهمند، خدا بينا و شنواست. «إِنَّ اللَّهَ كانَ سَمِيعاً بَصِيراً»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». كافى، ج 1، ص 277.
«3». تفسير مجمعالبيان.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 90
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.
- پرش به بالا ↑ صاحب روض الجنان گويد: عثمان بن طلحة از بنى عبدالدار و از خادمين خانه كعبه بود. كليد خانه كعبه را على بن ابىطالب عليهالسلام از دست او گرفت و خانه را گشود، رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانه كعبه رفت و نماز گذارد، - صاحب البرهان از امام باقر عليهالسلام نقل نمايد كه فرمود اين قسمت آيه «إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ» درباره ما نازل گرديده است -.
- پرش به بالا ↑ صاحب كشف الاسرار گويد: رسول خدا صلی الله علیه و آله خواست كليد خانه كعبه را به عباس بدهد، جبرئيل آمد و اين آيه را آورد. پيامبر كليد را به عثمان بن طلحة پس داد، در تفسير ابن مردويه از طريق كلبى از ابن عباس روايت شده كه وقتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله مكه را فتح نمود عثمان بن طلحة را خواند و به او فرمود: كليد خانه كعبه را بدهد، عباس برخاست و عرض كرد: يا رسول الله پدر و مادرم فداى تو باد. كليد را با سقايت حاج به من واگذاريد. بعد از اين گفتار عثمان از دادن كليد تعلل ورزيد. پيامبر دوباره به او فرمود: كه كليد را بدهد پس از گرفتن كليد درب خانه كعبه را گشود و طواف كرد سپس جبرئيل آمد و گفت: كليد را به عثمان پس بدهد. رسول خدا عثمان را طلبيد و كليد را به او داد و اين آيه نازل گرديد. چنان كه شعبة نيز اين موضوع را در تفسير خود از حجاج او از ابن جريح روايت نموده است.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 211.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.