ابوعمرو کشی
«ابوعمرو محمد بن عمر کَشّی»، محدث و رجالی نامدار شیعه در قرن چهارم هجری و از شاگردان محمد بن قولویه و محمد بن مسعود عیاشی است. شیخ کشی در علم رجال و حدیث متبحر بود و شهرت او بیشتر بخاطر کتاب «رجال کشی» میباشد.
نام کامل | ابوعمرو محمد بن عمر کَشّی |
زادروز | ۲۴۰ قمری |
زادگاه | کشّ، سمرقند |
وفات | ۳۳۰ قمری |
مدفن | سمرقند |
اساتید |
محمد بن قولویه، محمد بن مسعود عیاشی، آدم بن محمد قلانسی بلخی، ابراهیم بن علی کوفی، ابراهیم بن محمد بن عباس، ابراهیم وراق سمرقندی،... |
شاگردان |
هارون بن موسی تلعکبری، جعفر بن محمد قولویه، حیدر بن محمد بن نعیم سمرقندی،... |
آثار |
رجال کشی،... |
زندگینامه
«محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی» در شهر «کَش» از شهرهای تابع استان سمرقند ازبکستان امروزی به دنیا آمد. تاریخ دقیق ولادت او مشخص نیست؛ ولی با ملاحظه اینکه وی همعصر با محمد بن یعقوب کلینی (متوفی ۳۲۹ ق) است و آن دو در بسیاری از مشایخ، مثل محمد بن اسماعیل نیشابوری و شاگردان، مثل جعفر بن محمد بن قولویه، مشترک بودهاند؛ در نتیجه میتوان محمد کشی را همانند شیخ کلینی، از دانشمندان نیمه دوم قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم هجری به شمار آورد.[۱]
از نظر دیگر، سال تقریبی ولادت وی را میتوان ۲۴۰ ق. دانست؛ چه این که برخی از مشایخ کشی در دهه ششم و هفتم قرن سوم هجری وفات یافته است؛ مثل محمد بن حسین بن ابیالخطاب همدانی (متوفی ۲۶۲ ق)[۲] و مسلم است که شیخ کشی باید از نظر سنی به آن حد رسیده باشد (۲۰ یا ۲۵ سالگی)، تا شرایط نقلی روایت از آن بزرگان را در خود فراهم کرده باشد.
از سخنان دانشمندان علم رجال و نیز مطالعه اجمالی محتوای کتاب رجال کشی به خوبی برمیآید که مذهب کشی، شیعه دوازده امامی بوده است. از این رو، شیخ طوسی او را به «حسن اعتقاد و راستی مذهب»[۳] و ابن داود او را به «دارنده راه راست»[۴] توصیف میکنند. نویسنده کتاب «مجمع الرجال»، شیخ محمد کشی را به خاطر تبرّی از دشمنان اهل بیت علیهمالسلام، تحسین میکند.
مهمترین وصفی که تراجمنویسان، وی را به آن توصیف کردهاند «غلام و صحابه عیاشی»[۵] است؛ که کمتر کسی از شاگردان عیاشی به این وصف لقب خوانده شده است. «غلام» در اصطلاح علم درایه و حدیث، به شاگرد بارز و ممتازی گفته میشود که متأدب به همه آداب استاد و متعلم به تمام تعلیمات و آموزشهای او بوده و همیشه با او باشد.[۶]
وفات شیخ محمد کشی را میتوان تقریباً در سال ۳۳۰ ق. دانست؛ زیرا شاگرد برجسته وی، جعفر بن محمد بن قولویه قمی متوفی ۳۶۸ ق. و طبعاً شیخ کشی سالها قبل از او وفات کرده است.[۷] و از طرفی شیخ کشی، زمان حیات شیخ مفید (۴۱۳ـ۳۳۶ ق)[۸] را نیز درک نکرده است. شرح حالنویسان در خصوص محل دفن شیخ محمد کشی سخنی نگفتهاند؛ لذا احتمال دارد که وی در محل تحصیلش (سمرقند) وفات یافته باشد.
تحصیل و استادان
میتوان از قرینهها و نشانههایی بدست آورد که محمد کشی فراگیری علوم دینی را نزد استادن بزرگ جهان اسلام در سالهای پایان قرن سوم هجری در شهرهای کش و سمرقند گذرانده و به درجه عالی فقاهت رسیده و در بین دانشمندان عصر خویش، از رتبه ممتازی برخوردار بوده است.
شیخ کشی برای تحصیل علوم اسلامی (ادبیات، لغت، اصول فقه، تفسیر، تاریخ و...)، که مقدمه فقاهت وی بوده است، محضر استادان و مشایخ متعددی را درک کرده است. گرچه نام این استادان مشخص نیست؛ ولی قطعاً برخی از مشایخی که کشی از آنها نقل روایت کرده است، از استادان وی نیز بودهاند. برای دستیابی به نام آنها بایسته است به مطالعه کتاب رجال وی در سایر کتابهای علم رجال بپردازیم. برخی مشایخ کشی که استادان او در بین آنها هستند، عبارتند از:
- محمد بن قولویه قمی؛[۹]
- محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی؛[۱۰]
- آدم بن محمد قلانسی بلخی؛[۱۱]
- ابراهیم بن علی کوفی؛[۱۲]
- ابراهیم بن محمد بن عباس؛[۱۳]
- ابراهیم بن مختار بن محمد؛[۱۴]
- ابراهیم بن نصیر؛[۱۵]
- ابراهیم وراق سمرقندی؛[۱۶]
- ابوالحسن بن ابی طاهر؛[۱۷]
- ابوسعید بن سلیمان؛[۱۸]
- ابوعمرو بن عبدالعزیز؛[۱۹]
- ابوجعفر احمد بن ابراهیم قرشی؛[۲۰]
- احمد بن علی قمی سلولی شقران؛[۲۱]
- احمد بن علی بن کلثوم سرخسی؛[۲۲]
- ابوالحسن احمد بن محمد خالدی؛[۲۳]
- احمد بن منصور خزاعی؛[۲۴]
- جبرییل بن احمد فرابی؛[۲۵]
- جعفر بن احمد بن ایوب؛[۲۶]
- جعفر بن محمد بن معروف؛[۲۷]
- حسین بن الحسن بن بندار قمی؛[۲۸]
- حمدویه بن نصیر؛[۲۹]
- خلف بن حماد کشی؛[۳۰]
- خلف بن حسن بن طلحه مروزی؛[۳۱]
- عبد بن محمد نخعی سمرقندی؛[۳۲]
- عبدالله بن محمد بن خالد؛
- عثمان بن حامد کشی؛[۳۳]
- علی بن محمد قتیبه نیشابوری؛
- علی بن یزداد صانع جرجانی؛[۳۴]
- عمر بن علی تفلیسی؛
- طاهر بن عیسی وراق؛[۳۵]
- محمد بن احمد بن ابی عوف؛
- محمد بن احمد بن شاذان؛[۳۶]
- محمد بن اسماعیل بندقی نیشابوری؛[۳۷]
- محمد بن براثی؛[۳۸]
- محمد بن حسن بن بندار قمی؛[۳۹]
- محمد بن حسن کشی؛[۴۰]
- محمد بن حسین بن احمد فارسی؛[۴۱]
- محمد بن حسین بن محمد هروی؛[۴۲]
- ابوسعید محمد بن رشید هروی؛[۴۳]
- محمد بن حسین بن ابیالخطاب؛
- محمد بن سعید کشی؛[۴۴]
- محمد بن علی بن قاسم بن ابی حمزه قمی؛[۴۵]
- محمد بن یحیی فارسی؛[۴۶]
- یوسف بن سخت بصری؛[۴۷]
- ابراهیم بن حسین حسینی عقیقی؛[۴۸]
- سعید بن جناح کشی.[۴۹]
شاگردان و راویان
مسلم است که شیخ کشی جایگاه علمی و موقعیت اجتماعی خاصی در بین دانشمندان و بزرگان فرهنگی ماوراءالنهر داشته است. از این رو، شاگردان فراوانی در مکتب درسی وی به فراگیری دانش پرداخته و به مراحل کمال رسیدهاند؛ ولی آن چه که تراجمنویسان در مورد تعداد شاگردان و راویان از او نوشتهاند، انگشت شمار است. گویا آنان تنها به نام شاگردان برجسته وی بسنده کردهاند که عبارتند از:
- هارون بن موسی تلعکبری (متوفّاى ۳۸۵ ق)، صاحب «الجوامع فى علوم الدین»
- جعفر بن محمد بن قولویه قمی (متوفّاى ۳۶۸ ق)، صاحب «کامل الزیارات»
- حیدر بن محمد بن نعیم سمرقندی
آثار و تألیفات
تنها اثر جامانده از شیخ محمد کشی، کتابی است مشهور به «رجال کشی»، که موضوع آن راویان احادیث است. اصل این کتاب به نام «معرفة الناقلین عن الأئمة الصادقین علیهمالسلام» بوده و شیخ طوسى آن را تلخیص و تهذیب نموده و در سال ۴۵۶ هجرى براى شاگردانش املاء کرده و آن را «اختیار معرفة الرجال» نامیده است.
این کتاب یکی از چهار منبع اصلی علم رجال است که مبنای تمام کتابهای رجالی بعد از آن قرار گرفته اند. این چهار کتاب عبارتند از: رجال کشی، رجال نجاشی، فهرست شیخ طوسی و رجال شیخ طوسی. رجال کشی از نظر زمانی اولین کتاب در بین این چهار کتاب است.
پانویس
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد، مقدمه، ص ۱۳.
- پرش به بالا ↑ بهجه الآمال فی شرح زبده المقال، ج ۶، ص ۳۸۸.
- پرش به بالا ↑ رجال شیخ طوسی، ص ۴۹۷؛ باب «فی من لم یرو عن الأئمه»، ش ۳۸؛ فهرست شیخ طوسی، ص ۱۴۱.
- پرش به بالا ↑ مجمع الرجال، ج ۴، ص ۱۴۵.
- پرش به بالا ↑ رجال شیخ طوسی، ص ۴۹۷؛ فوائدالرضویه، ص ۵۸۵؛ رجال نجاشی، ص ۳۷۲، ش ۱۰۱۸.
- پرش به بالا ↑ مجمع الرجال، ج ۶، ص ۱۰.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، مقدمه، ص ۱۳.
- پرش به بالا ↑ بهجه الآمل فی شرح زبده المقال، ج ۶، ص ۵۹۱.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۲۰، ۱۱۱، ۱۷۰، ۱۷۱.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۵، ۶، ۹، ۱۴، ۲۲.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۴۳، ۳۳۸ و ۹۲۴؛ نوابغ الرواه، ص ۱.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۴۴۸ و ۵۵۲.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۳، ۲۰۲، ۲۱۳ و ۳۷۸.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۹۱۶.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۴، ۱۲، ۴۱، ۵۰، ۵۱.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۴۸۱.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۷۷۰.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۶۹۸.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۹.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۷۱۵.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۴۹ و ۹۹۰.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۴۶.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۴۴۷.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۷۱۴ و ۷۳۴.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۷، ۱۳، ۲۱، ۲۶، ۲۷.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۶۶۳ و ۷۹۲.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۵۳، ۶۰، ۶۱، ۸۹.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۱۱۱ و ۱۷۵.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۱۵، ۱۶، ۱۷.
- پرش به بالا ↑ اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۳۲۹.
- پرش به بالا ↑ بهجه الآمال فی شرح زبده المقال، ج ۷، ص ۷۴۳.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۱۱۷.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۱۲۸، ۱۹۸، ۱۹۹.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۱۰۹.
- پرش به بالا ↑ موسوعه طبقات الفقهاء، ج ۴، ص ۴۴۳؛ نوابغ الرواه، ص ۱۴۱.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۴۰۸.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۱۷، ۱۸، ۳۵۶، ۸۱۷.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۵۵، ۱۶۷ و ۳۰۷.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۲۰۶، ۳۹۶، ۹۵۷.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۱۲۸ و ۱۹۸.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۸۲۷.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۱۰۲۷ و ۱۰۲۸.
- پرش به بالا ↑ همان، ش ۵۰۶.
- پرش به بالا ↑ مستدرک الوسائل، خاتمه ج ۳، ص ۲۹۱.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۷۹۰ و ۱۰۱۵.
- پرش به بالا ↑ اختیار معرفه الرجال، ش ۹۲۱.
- پرش به بالا ↑ مستدرک الوسائل، خاتمه، ج ۳، ص ۲۹۴.
- پرش به بالا ↑ الجامع فی الرجال، ج ۱، ص ۳۴.
- پرش به بالا ↑ نوابغ الرواه، ص ۱۳۵.
منابع
- گلشن ابرار، شرح حال "ابوعمرو کشی" از علی کرجی، ج۴، ص۱۸.
- "شیخ کشی"، اعلام طهور، بازیابی: ۲۹ بهمن ۱۳۹۲.