دعای ۵۱ صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها (بخش چهارم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای ۵۱ صحیفه سجادیه

شرح و ترجمه دعا:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم

إِلَهِی لَمْ تَفْضَحْنِی بِسَرِیرَتِی، وَ لَمْ تُهْلِکنِی بِجَرِیرَتِی، أَدْعُوک فَتُجِیبُنِی وَ إِنْ کنْتُ بَطِیئاً حِینَ تَدْعُونِی، وَ أَسْأَلُک کلَّمَا شِئْتُ مِنْ حَوَائِجِی، وَ حَیثُ مَا کنْتُ وَضَعْتُ عِنْدَک سِرِّی، فَلَا أَدْعُو سِوَاک، وَ لَا أَرْجُو غَیرَک

لَبَّیک لَبَّیک، تَسْمَعُ مَنْ شَکا إِلَیک، وَ تَلْقَى مَنْ تَوَکلَ عَلَیک، وَ تُخَلِّصُ مَنِ اعْتَصَمَ بِک، وَ تُفَرِّجُ عَمَّنْ لَاذَ بِک.

إِلَهِی فَلَا تَحْرِمْنِی خَیرَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى لِقِلَّةِ شُکرِی، وَ اغْفِرْ لِی مَا تَعْلَمُ مِنْ ذُنُوبِی.

إِنْ تُعَذِّبْ فَأَنَا الظَّالِمُ الْمُفَرِّطُ الْمُضَیعُ الْآثِمُ الْمُقَصِّرُ الْمُضَجِّعُ الْمُغْفِلُ حَظَّ نَفْسِی، وَ إِنْ تَغْفِرْ فَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

خداوندا مرا به نیت سوئم رسوا ننمودی و به گناهم هلاک نساختی، تو را می‌خوانم و تو مرا پاسخ می‌گویی گرچه هنگامی که تو مرا می‌خوانی در پاسخ تو کند هستم، و هر حاجتی که دارم از تو می‌طلبم، و هر کجا که باشم رازم را پیش تو می‌سپارم، پس غیر تو کسی را نمی‌خوانم، و به غیر حضرتت به احدی امید ندارم،

لبّیک، لبّیک، تو شکایت شاکی به درگاهت را می‌شنوی، و به کسی که به تو اعتماد کند رو می‌آوری، و هرکه را به دامان رحمتت درآویزد رهایی می‌دهی، و هر که به تو پناهنده شود غمش را می‌زدایی،

خداوندا پس مرا به خاطر کمی شکرم از خیر دنیا و آخرت محروم مکن، و گناهانی را که از من خبرداری ببخش،

اگر مرا عذاب کنی من آنم که بر خود ستم روا داشتم و از حدّ و مرز خود پای نهادم و فرمانت را چنانکه باید مواظبت نکردم و از نصیب خویش از جانب تو غفلت ورزیدم، و چنانچه مرا مورد آمرزش قرار دهی پس تو مهربان‌ترین مهربانانی.

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

«إِلَهِی لَمْ تَفْضَحْنِی بِسَرِیرَتِی وَ لَمْ تُهْلِکنِی بِجَرِیرَتِی أَدْعُوک فَتُجِیبُنِی وَ إِنْ کنْتُ بَطِیئاً حِینَ تَدْعُونِی

وَ أَسْأَلُک کلَّمَا شِئْتُ مِنْ حَوَائِجِی وَ حَیثُ مَا کنْتُ وَضَعْتُ عِنْدَک سِرِّی فَلاَ أَدْعُو سِوَاک وَ لاَ أَرْجُو غَیرَک

لَبَّیک لَبَّیک تَسْمَعُ مَنْ شَکا إِلَیک وَ تَلْقَى مَنْ تَوَکلَ عَلَیک وَ تُخَلِّصُ مَنِ اعْتَصَمَ بِک وَ تُفَرِّجُ عَمَّنْ لاَذَ بِک

إِلَهِی فَلاَ تَحْرِمْنِی خَیرَ الآْخِرَةِ وَ الْأُولَى لِقِلَّةِ شُکرِی وَ اغْفِرْ لِی مَا تَعْلَمُ مِنْ ذُنُوبِی

إِنْ تُعَذِّبْ فَأَنَا الظَّالِمُ الْمُفَرِّطُ الْمُضَیعُ الآْثِمُ الْمُقَصِّرُ الْمُضَجِّعُ الْمُغْفِلُ حَظَّ نَفْسِی وَ إِنْ تَغْفِرْ فَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»:

"بارالها مرا به نیت بدم رسوا نکردى، و به گناه هلاکم نساختى. تو را مى خوانم و پاسخم مى دهى، اگر چه هنگامى که مرا مى خوانى کندم، و هر حاجتى که دارم از تو مى خواهم و هر کجا باشم راز خود را پیش تو مى سپارم و جز تو کسى را نمى خوانم و به غیر تو امید ندارم.

لبّیک، لبّیک، تو مى شنوى شکایت ها را، و به کسى که بر تو توکل کند رومى آورى، و هر که را به دامانت درآویزد رهایى مى بخشى، و هر که به تو پناه آورد فرج عنایت مى کنى.

بارالها پس مرا به خاطر ناسپاسى از خیر دنیا و آخرت محروم مکن، و گناهانى را که از من مى دانى بیامرز، اگر عذاب کنى پس من آن ستمکار مقصر اهمال پیشه گناهکار کوتاهى کننده واگذارنده از بین برنده سهم خویشم، و چنانچه بیامرزى پس تو مهربان ترین مهربانانى".

من که هر لحظه زار مى گریم *** از غم روزگار مى گریم

دلبرى بود در کنار مرا *** کرد از من کنار مى گریم

از غم غمگسار مى نالم *** وز فراق نگار مى گریم

دوش با شمع گفتم از سرِ سوز *** که من از عشق یار مى گریم

ماتم بخت خویش مى دارم *** زان چنین سوگوار مى گریم

با چنین خنده گریه تو ز چیست *** کز و بس دل فکار مى گریم

داشتم گفتِ دلبرى شیرین *** زو شدم دور زاد مى گریم

چون عراقى حدیث او بشنید *** زاتر من ز پار مى گریم