دعای ششم صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها (بخش چهارم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای ششم صحیفه سجادیه

شرح و ترجمه دعا:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم - بخش پنجم

درخواست توفیق طاعت و ترک معصیت؛

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْفَظْنَا مِنْ بَینِ أَیدِینَا وَ مِنْ خَلْفِنَا وَ عَنْ أَیمَانِنَا وَ عَنْ شَمَائِلِنَا وَ مِنْ جَمِیعِ نَوَاحِینَا، حِفْظاً عَاصِماً مِنْ مَعْصِیتِک، هَادِیاً إِلَی طَاعَتِک، مُسْتَعْمِلًا لِمَحَبَّتِک.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ وَفِّقْنَا فِی یوْمِنَا هَذَا وَ لَیلَتِنَا هَذِهِ وَ فِی جَمِیعِ أَیامِنَا لِاسْتِعْمَالِ الْخَیرِ، وَ هِجْرَانِ الشَّرِّ، وَ شُکرِ النِّعَمِ، وَ اتِّبَاعِ السُّنَنِ، وَ مُجَانَبَةِ الْبِدَعِ، وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْکرِ، وَ حِیاطَةِ الْإِسْلَامِ، وَ انْتِقَاصِ الْبَاطِلِ وَ إِذْلَالِهِ، وَ نُصْرَةِ الْحَقِّ وَ إِعْزَازِهِ، وَ إِرْشَادِ الضَّالِّ، وَ مُعَاوَنَةِ الضَّعِیفِ، وَ إِدْرَاک اللَّهِیفِ.‏

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْهُ أَیمَنَ یوْمٍ عَهِدْنَاهُ، وَ أَفْضَلَ صَاحِبٍ صَحِبْنَاهُ، وَ خَیرَ وَقْتٍ ظَلِلْنَا فِیهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَرْضَی مَنْ مَرَّ عَلَیهِ اللَّیلُ وَ النَّهَارُ مِنْ جُمْلَةِ خَلْقِک، أَشْکرَهُمْ لِمَا أَوْلَیتَ مِنْ نِعَمِک، وَ أَقْوَمَهُمْ بِمَا شَرَعْتَ مِنْ شرَائِعِک، وَ أَوْقَفَهُمْ عَمَّا حَذَّرْتَ مِنْ نَهْیک.

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

بارالها بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از پیش رو و پشت سر و از طرف راست و از جانب چپ و از همه طرف حفظ فرما، حفظی که ما را از معصیت تو باز دارد و به طاعتت راه نماید و ما را به کار عشق و محبتت گیرد.

بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست و ما را در این روزمان و در این شبمان و در تمام ایاممان برای انجام خیر و دوری از شر و شکر نعمت‌ها و پیروی سنّت‌ها و دوری از بدعت‌ها و امر به معروف و نهی از منکر و پاسداری اسلام و عیب‌جویی از باطل و خوارساختن آن و یاری حق و گرامیداشت آن و ارشاد گمراه و یاری ناتوان و پناه‌دادن به ستمدیده موفق بدار.

بارالها بر محمد و آلش درود فرست و امروز را فرخنده‌ترین روزی قرار بده که تاکنون یافته‌ایم و کامل‌ترین رفیقی که با او همراه بوده‌ایم و بهترین زمانی که در آن بسر برده‌ایم. و ما را از خشنودترین کسان از جمله بندگانت قرار ده که شب و روز بر ایشان گذشته، شاکرترین ایشان در مقابل نعمت‌هایی که عنایت فرموده‌ای و پایدارترین ایشان به شریعت‌هایی که پدید آورده‌ای و خویشتندارترین ایشان از نافرمانی‌هایی که از آنها بیم داده‌ای.

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ احْفَظْنَا مِنْ بَینِ أَیدِینَا وَ مِنْ خَلْفِنَا وَ عَنْ أَیمَانِنَا وَ عَنْ شَمَائِلِنَا وَ مِنْ جَمِیعِ نَوَاحِینَا حِفْظاً عَاصِماً مِنْ مَعْصِیتِک هَادِیاً إِلَى طَاعَتِک مُسْتَعْمِلاً لِمَحَبَّتِک

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ وَفِّقْنَا فِی یوْمِنَا هَذَا وَ لَیلَتِنَا هَذِهِ وَ فِی جَمِیعِ أَیامِنَا لاِسْتِعْمَالِ الْخَیرِ وَ هِجْرَانِ الشَّرِّ وَ شُکرِ النِّعَمِ وَ اتِّبَاعِ السُّنَنِ وَ مُجَانَبَةِ الْبِدَعِ وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْکرِ وَ حِیاطَةِ الْإِسْلاَمِ وَ انْتِقَاصِ الْبَاطِلِ وَ إِذْلاَلِهِ وَ نُصْرَةِ الْحَقِّ وَ إِعْزَازِهِ وَ إِرْشَادِ الضَّالِّ وَ مُعَاوَنَةِ الضَّعِیفِ وَ إِدْرَاک اللَّهِیفِ»:

"الهى بر محمّد و آل محمّد درود فرست و ما را از پیش رو و پشت سر و طرف راست و چپ از همه اطرافمان حفظ فرما، حفظى که ما را از گناه و معصیتت نگه دارد، و به طاعت و بندگیت رهنمون شود، و دل را غرق عشق تو سازد. الهى بر محمّد و آل محمّد درود فرست و ما را در این روز و این شب و همه ایام بر این امور توفیق ده: ۱ انجام خیر ۲ ترک شر ۳ شکر نعمت ۴ پیروى از روش رسول حق ۵ دورى از بدعت ۶ امر به معروف ۷ نهى از منکر ۸ حفظ اصول و فروع اسلام ۹ نکوهش باطل و خوار نمودن آن ۱۰ یارى حق و گرامیداشت آن ۱۱ راهنمایى گمراه ۱۲ کمک ناتوان ۱۳ رسیدن به فریاد ستمدیده".

حصنِ حصینِ حفظ و امان حق:

انسان از ابتداى ولادت تا لحظه خروج از دنیا به خصوص وقتى که در مدار تکلیف و مسئولیت است، در معرض انواع خطرها و طوفانهایى است که اگر از خود مراقبت و مواظبت ننماید، درخت سعادت جاودانیش با آتش آن خطرات و طوفانها از ریشه خواهد سوخت.

مراقبت و مواظبت از هویت الهى و ملکوتى خود، در سایه عقاید صحیحه و اخلاق حسنه و اعمال صالحه میسّر است و جز این، راهى براى سلامت ماندن از خط وجود ندارد. در این مسیر باید باطن و ظاهر خویش را تسلیم خواسته هاى الهى کرد و یک لحظه از هجوم شیاطین و خنّاسان غافل نماند.

ابلیس و ارتش خطرناکش که جاهلان و بى خبر از حق و معاندان و دشمنان حقیقت هستند، کمترین رحمى به انسان ندارند و راحت آنان در این است که خوبیهاى انسان را به باد داده و آدمى را به قعر جهنّم رهنمون شوند. او و دستیارانش، دشمنان قسم خورده انسانند و در پیشگاه حضرت احدیت سوگند شدید یاد کرده که از همه طرف و از همه جانب به انسان حمله کرده و او را از حقّ و حقیقت جدا سازند.

خداوند هم به آنان هشدار داده که شما را بر عیاد من سلطه و سلطنت و تسلّط و حکومت نیست، تنها کارى که از شما بر مى آید اغواگرى است، که اگر انسانها با فراهم بودن تمام وسائل هدایت به اغوى شما تن دهند من جهنّم را از شما و پیروانتان پر خواهم کرد.

چون از طریق قرآن مجید به خود ببارانیم که شیطان و حزبش کارى جز کینه و حقد و حسد و دشمنى با ما ندارند و هدف ایشان بریدن ما از حقّ و حقیقت است و تنها راه محفوظ ماندن ما از خطرات آنان، ایمان به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب و نبوت و امامت و آراستگى به حسنات و پیراستگى از رذایل و انجام واجبات و ترک محرمات، که حضن حصین الهى و منطقه امن و امان ملکوتى است مى باشد، از شیطان و منطقه او خود را حفظ کرده و در امان حضرت ربّ العزّه قرار خواهیم گرفت.

قرآن مجید بى رحمانه و زیان آور شیطان را از هر جهت به انسان گوشزد فرموده، و ائمّه طاهرین((علیهم السلام)) که هموزن قرآنند به توضیح وضع شیطان و کیفیت حمله او از چهار طرف برخاسته، و از این طریق راه نجات انسان را از آن همه خطر کرده اند:

«قالَ فَبِما أعْوَیتَنى لأْفْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَک الْمُسْتَقیمَ، ثُمَّ لآَتِینَّهُمْ مِنْ بِینِ أیدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أیمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لاتَجد أکثَرَهُمْ شاکرینَ. قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً لَمَنْ تَبِعَک مَنْهُمْ لأَمْلَئَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکمْ أجْمَعینَ»:(۱)

شیطان گفت: اکنون که مرا از رحمت خود محروم نمودى، من نیز بندگانت را از راه راست (که آیین و دین و شرع و شریعت توست) گمراه گردانم. آنگاه از پیش روى و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان درمى آیم، آن وقت اکثر آنان را خواهى یافت که از عرصه گاه شکر نعمتهایت بیرون رفته اند. خطاب رسید بیرون شو که تو رانده درگاه مایى، هر که از فرزندان آدم از تو متابعت کند جهنّم را از تو و آنان بدون شک پر خواهم کرد.

پیش رو، پشت سر، راست و چپ، اصطلاح است، مى گوییم فلانى از چهار طرف محاصره شد. وجود مقدس حضرت باقر((علیه السلام)) در ذیل این آیه توضیحى عالى دارند:

"مِنْ بَینِ أیدیهِمْ" مَعْناهُ: اُهَوِّنُ عَلَیهِمْ أمْرَ الآْخِرَةِ:

منظور شیطان از پیش رو، سبک کردن امر آخرت در نظر بنى آدم است.

"مِنْ خَلْفِهِمْ" آمُرُهُمْ بِجَمْعِ الأْمْوالِ وَ الْبُخْلِ بِها عَنِ الْحُقُوقِ لِتَبْقى لِوَرَثَتِهِمْ:

و منظورش از پشت سر، امر به جمع مال و بخل ورزیدن از حقوق مالى است، تا بدون بهره گیرى از مال براى آخرت، بمیرند و محصول زحمات خود را براى ورث بگذارند.

"عَنْ أیمانِهِمْ" اُفْسِدُ عَلَیهِمْ أمْرَ دینِهِمْ بِتَزْیینِ الضَّلالَةِ وَ تَحْسینِ الشُّبْهَةِ:

منظورش از دست راست، آن است که: با جلوه دادن گمراهى و ضلالت و نیکو نشان دادن شبهه، امر دین و دیندارى را بر آنان فاسد مى کنم، تا از لباس حقیقت عریان شوند و به چاه عمیق ضلالت سرنگون گردند.

"عَنْ شَمائِلِهِمْ" بِتَحْبیبِ اللَّذاتِ إلَیهِمْ وَ تَغْلیبِ الشَّهَواتِ عَلى قُلُوبِهِمْ:(۲)

منظورش از دست چپ آن است که: لذّات غلط را محبوب آنان نموده و شهوات سعادت سوز را بر قلبشان حاکم مى کنم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱. اعراف، ۱۶ ۱۸.

۲. "مجمع البیان"ج۲، ص۴۰۴.

چند درخواست:

الهى اگر عنایت و رحمت تو نباشد و اگر توفیق خاص تو رفیق راه نگردد، به هیچ صورت راه نجاتى براى ما ضعیفان نخواهد بود.

خداوندا، با منوّر کردن قلب ما به نورت، و با آراستن جان ما به حسنات اخلاقى، و با انجام اعمال صالحه ما را از شرّ شیطان پناه ده و در حصن حصین حفظ و امانت براى ابد مقام ده.

به قول فیض آن شوریده شیدا:

الهى به کامم شرابى فرست *** شرابى ز جام خطابى فرست

مرا کشت رنج خمار اَلَست *** دگر باره از نو شرابى فرست

دلم تا صفا یابد از زنگ غم *** ب دُردى کشانت که تابى فرست

ز سر جوش خمخانه حبّ خویش *** به جام شرابم حبابى فرست

به لب تشنه چشمه معرفت *** به ساقىّ کوثر که آبى فرست

به عصیان سراپاى آلوده ام *** ز جام طهورم شرابى فرست

به معمار مى کن حوالت مرا *** امیرى به ملک خرابى فرست

به دل تخم امّید کشتم بسى *** بدین کشتزارم سحابى فرست

ز دریاى غفران و ابر کرم *** مرا رحمت بى حسابى فرست

براى براتم ز آتشکده *** ز سوى یمینم کتابى فرست

ز قشر سخن فیض دلگیر شد *** ز معناى بِکرم لُبابى فرست

براى هر کدام از سیزده موردى که حضرت زین العابدین از وجود مقدّس حضرت حق درخواست کرده اند، شرح و تفصیلى است که به خواست خداوند مهربان در ضمن دعاهاى بعد خواهد آمد، در اینجا به طور گذرا به هر یک اشاره مى رود، باشد که خداى عزیز آنچه را حضرت سجّاد درخواست نموده، به ما هم عنایت فرماید.

۱. کار خیر

سُئِلَ أمیرُالْمُؤْمِنینَ((علیه السلام)) عَنِ الْخَیرِ ما هُوَ؟ فَقالَ: لَیسَ الْخَیرُ أنْ یکثُرَ مالُکز وَ وَلَدُک، وَللِنَّ الْخَیرَ أنْ یکثُرَ عِلْمُک وَ عَمَلُک وَ یعْظُمَ حِلْمُک...(۱)

از امیرالمؤمنین((علیه السلام)) پرسیدند: خیر چیست؟ حضرت فرمود: خیر این نیست که مال و اولادت فراوان شود، خیر در این است که بر دانش و علمت افزوده گردد و حلم و بردباریت عظیم شود...

قالَ رَسُولُ اللهِ((صلى الله علیه وآله)): وَ الَّذى نَفْسى بِیدِهِ ما أنْفَقَ النّاسُ مِنْ نَفَقَة أحَبَّ مِنْ قَوْلِ الْخَیرِ:(۲)

رسول خدا((صلى الله علیه وآله)) فرمود: سوگند به آن کسى که جانم در دست اوست، مردم انفاقى محبوبتر از گفتار نیک نکرده اند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱. "سفینة البحار"ج۱، ص۴۳۳.

۲. "سفینة البحار"، ج۱، ص۴۳۳.

عَنْ مُوسى، عَنْ أبیهِ قالَ: أحْسَنُ مِنَ الصِّدْقِ قائِلُهُ، وَ خَیرٌ مِنَ الْخَیرِ فاعِلُهُ:(۱)

حضرت موسى بن جعفر از امام صادق((علیه السلام)) روایت مى فرماید: بهتر از راستگویى، شخص راستگو، و بهتر از نیکى، شخص نیکوکار است.

قالَ الصادِقُ((علیه السلام)): إذا أرَدْتَ شَیئاً مِنَ الْخَیرِ فَلا تُؤْخِّرْهُ:(۲)

حضرت صادق((علیه السلام)) فرمود: چون قصد خیر کردى آن را به تأخیر مینداز.

۲. دورى از شر

منظور از شر در اینجا انواع گناهان و معاصى و خطاهاست، که همه و همه محصول غرائز سرکش و شهوات شیطانى و هواى نفس و شیاطین و خنّاسان است که در قرآن مجید به همه آنها و بخصوص به هواى نفس و شیطان اشاره شده است.

«مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ، وَ مِنْ شَرِّ غاسِق إذا وَقَبَ».(۳)

"ما" دلالت بر تعمیم و شمول دارد و اضافه شر به آن، و فعل "خلق" و نسبت آن به خالق، مشعر به آن است که شر از خلق و ترکیب و امتزاج و تفصیل کاینات و مواد و قوا برمى آید، نه از عوالم امر و اراده فاعلى خالق، این شرور فقط همان مضاف به ما خلق است و در واقع، نمایشى از چگونگى نظر و اندیشه و دریافت انسان از حوادث متضاد مى باشد و وجود عینى و مستقلّى ندارند. پس اگر انسان خود را برتر آورد و در حریم قدرت رب رساند و به او ایمان آرد و پناهنده شود و با نظر ربوبى به حوادث و پدیده هاى جان بنگرد، از مواجهه با آنچه شر مى نماید امنیت مى یابد و در درون هر حادثه شر نماى خیرى یا مقدّمه خیرى مى نگرد و با بینش وسیع و نیروى اراده اى که در حریم رب مى یابد، مى تواند هر حادثه اى را رو به خیر و مقاصد برتر بگرداند و بالاى امواج حوادث به سوى ساحل خیر پیش رود. و بعکس براى فرد تنها و بى پناه که خود رااز حریم پناهندگى رب بر کنار داشته و در میان و درون حوادث واقع شده، هر موج حادثه و هر پدیده اى که از گریبان آفرینش یا از درون اجتماع یا از باطن اندیشه ها سرزند شر مى نماید و در مسیر شرّش پیش مى برد.

نکره آمدن "غاسق" و قید "اذا وقب" شامل هرگونه تاریکى فشرنده و فراگیرنده اى مى شود که همه محیط و ظرف تابش را پر کند و هر روزنه نورى را مسدود نماید.

مثال بارز و محسوس اینگونه غاسق، تاریکى شب دیجور است که در آن راهزنان و جانوران و احلام و اوهام وحشت انگیز از لانه ها و کمینگاههاى زیر زمین و خلال نفوس سربرمى آورند و تاخت و تاز مى نمایند.

تاریکى فراگیرنده کفر و جهل و هوا و خشم و شهوت، مثالهاى دیگرى از "غاسق إذا وقب" است که شرّ آنها از نفس آدمى و در اوست و خطیرتر از هر شرّى مى باشد.

همین که این تاریکیهاى نفسانى، محیط درونى آدم را فرا گرفت و نور ایمان و پرتو عقل و شعاع وجدان را خاموش داشت، غرائز و خویهاى حیوانى و عقده ها از بندها و کمینگاههاى درونى رها مى شوند و چون جانورهاى متنوع و متلوّن به تاخت و تاز درمى آیند و به مرکز فرمان و اراده یورش مى آورند تا همین که آن را به دست گرفتند، همه قوا و جوارح را به خواست خود و در مسیر انجام شهوات و اوهام و زبانه هاى خشم خود به هر سو مى گردانند و در این مسیر هر حد و قید قانونى و اخلاقى و مانعى را از میان برمى دارند و هر استعداد و شخصیتى را درهم مى شکنند و هر قدرت و نیرویى را در اختیار خود مى گیرند.(۴)

۳ و ۴. که عبارت از شکر نعمت و متابعت از سنّت

باشد در فصول گذشته به آن اشارت رفته است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱. "سفینة البحار"، ج۱، ص۴۳۳.

۲. "سفینة البحار"، ج۱، ص۴۳۳.

۳. فلق، ۲ ۳.

۴. "پرتوى از قرآن" قسمت دوم از جزء ۳۰، ص۲۰۶.

۵. دورى از بدعت

بدعت به برنامه اى گفته مى شود که انسان از جانب خود به شرع مطهّر ببندد و آن را به عنوان برنامه دینى بر مردم حاکم نماید.

بدعت جنایتى بس بزرگ و گناهى بس عظیم است که انسان اگر به جبرانش برنخیزد معلوم نیست به رحمت حضرت حق برسد.

امام صاق((علیه السلام)) بدعت را از گناهان کبیره به حساب آورده است و از قول رسول خدا((صلى الله علیه وآله)) نقل فرموده: "هر کس در برابر بدعتگذارى تبسّم کند، به نابودى دینش کمک کرده است".(۱)

قالَ رَسُولُ اللهِ((صلى الله علیه وآله)): مَنْ مَشى إلى صاحِبِ بِدْعَة فَوَقَّرَهُ فَقَدْ مَشى فى هَدْم الإْسْلامِ:(۲)

رسول خدا فرمود: هر کس براى احترام به صاحب بدعت قدم بردارد، براى نابودى اسلام قدم برداشته است.

۶ و ۷. امر به معروف و نهى از منکر

قرآن مجید امر به معروف و نهى از منکر را دو فریضه و واجب الهى مى داند و مردم را به آن امر کرده و ترک آن را گناه و موجب عذاب حق مى شمارد و سلامت جامعه را در گرو آن دانسته و این دو واجب را از اوصاف مردم مؤمن قلمداد کرده اس:

وَلْتَکنْ مِنْکمْ اُمَّةٌ یدْعُونَ إلَى الْخَیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ اُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ:(۳)

و باید از شما امت اسلام، عده اى که داناى به موارد امر به معروف و نهى از منکرند، مردم را به نیکوکارى فرمان داده و از بدکارى نهى کنند. اینان که این دو وظیفه را انجام مى دهند رستگارانند.

لُعِنَ الَّذینَ کفَرُوا مِنْ بَنى إسرائیلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عیسىَ بْنِ مَرْیمَ ذلِک بِما عَصَوا وَ کانُوا یعْتَدُونَ. کانُوا لا یتَناهَوْنَ عَنْ مُنْکرً فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یفْعَلُونَ:(۴)

ناسپاس بنى اسرائیل به زبان داود و عیسى بن مریم از آن رو لعنت شدند که نافرمانى خدا نمودند و از حکم حق سرکشى کردند. آنان از کار زشت خود با آن همه که نهى مى شدند دست برنداشتند و چه اندازه آنچه مى کردند قبیح بود!

وَ تَرى کثیراً مِنْهُمْ یسارِعُونَ فِى الإْثْمِ وَالْعُدْوانِ وَ أکلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یعْمَلُونَ. لَوْ لا ینْهاهُمُ الرَّبّانِیونَ وَ الأْحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الإْثْمِ وَ أکلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یصْنَعُونَ:(۵)

و بسیارى از آنها را بنگرى که در گناه و ستمکارى و خوردن حرام مى شتابند، چه بد است آنچه انجام مى دادند. چرا علما و روحانیون، آنان را از زشتیها و خوردن حرام بازندازند، ساکتان از امر بمعروف و نهى از منکر کارى بسیار زشت مى کنند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱. "سفینة البحار"ج۱، ص۶۳.

۲. "سفینة البحار"ج۱، ص۶۳.

۳. آل عمران، ۱۰۴.

۴. مائده، ۷۸ ۷۹.

۵. مائده، ۶۲ ۶۳.

«اَلَّذینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِىَّ الاُْمّىَّ الَّذى یجِدُونَهُ مَکتُوباً عِنْدَهُمْ فِى التَّوْراتِ وَ الاِْنْجیلِ یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکرِ وَ یحِلُّ لَهُمُ الطَّیباتِ وَ یحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبائِثَ وَ یضَعُ عَنْهُمْ إصْرَهُمْ وَ الأْغْلالَ الَّتى کانَتْ عَلَیهِمْ فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذى اُنْزِلَ مَعهُ اُولئِک هُمُ الْمُفْلُحُونَ»:(۱)

آنان که پیروى کنند از رسول خبرآور که در تورات و انجیلى که در دست آنهاست نام و نشانى و اوصافش را نگاشته مى یابند، که آن رسول آنها را امر به نیکى و نهى از زشتى خواهد کرد و بر آنان هر طعام پاکیزه و مطبوع را حلال و هر پلید منفور را حرام مى گرداند و احکام پر رنج و مشقّتى را که از جهل و هوا چون زنجیر به گردن خود نهاده اند همه را برمى دارد. پس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزّت نگاه داشته یاریش نمودند و از نورى که با او نازل شده متابعت کردند، آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند.

«وَالْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أوْلیاءُ بَعْض یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یطیعُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ اُولئِک سَیرْحمُهُمُ اللهُ إنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ»:(۲)

مردان و زنان مؤمن یار و دوستدار یکدیگرند، امر به معروف و نهى از منکر مى کنند، نماز بپا مى دارند، زکات پرداخت مى نمایند و از خدا و رسول او اطاعت مى کنند. اینان را خداوند مشمول رحمت خود خواهد کرد، که خدا صاحب اقتدار و درست کردار است.

عَنْ أمیرِالْمُؤْمِنینَ((علیه السلام)): لا تَتْرُکوا الأْمْرَ بالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْکرِ یوَلِّى اللهُ اُمُورَکمْ شِرارَکمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا یسْتَجابُ لَکمْ لَکمْ دُعاؤُکمْ:(۳)

امیرالمؤمنین((علیه السلام)) فرمود: امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید، که خداوند اشرار قوم را بر شما مسلّط کند، آنگاه دعا مى کنید ولى دعایتان مستجاب نمى شود.

قالَ عَلِىٌّ((علیه السلام)): إنَّ اللهَ تَعالى ذِکرُهُ لَمْ یرْضَ مِنْ أوْلیائِهِ أنْ یعْصى فِى الأْرْضِ وَ هُمْ سُکوتٌ مُذْعِنُونَ لا یأْمُرُونَ بِمَعْرُوف وَ لا ینْهَوْنَ عَنْ مُنْکر:(۴)

على((علیه السلام)) فرمود: به حقیقت که خداوند براى اولیائش رضایت نداده که در زمین معصیت شود و آنان ساکت باشند و از امر به معروف و نهى از منکر خوددارى نمایند.

وَ قالَ((علیه السلام)): لَعَنَ اللهُ الآْمِرینَ بِالْمَعْرُوفِ التّارِکینَ لَهُ، وَ النّاهینَ عَنِ الْمُنْکرِ الْعامِلینَ بِهِ:(۵)

و نیز آنحضرت فرمود: خداوند لعنت کرده آنان را که امر به معروف کنند ولى خود تارک معروف، و نهى از منکر کنند ولى خود آلوده به منکر باشند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱. اعراف، ۱۵۷.

۲. توبه، ۷۱.

۳. "سفینة البحار" ج۲، ص۶۳۰.

۴. "سفینة البحار" ج۲، ص۶۳۰.

۵. "سفینة البحار" ج۲، ص۶۳۰.

۸، ۹، ۱۰. حفظ اسلام و خوار نمودن باطل و نصرت حق

اسلام که عبارت از ایمان و عمل و اخلاق است، یادگار انبیاء و امامان معصوم و صدّیقین و شهدا و صالحین و عالمان ربّانى و عارفان عاشق و حکیمان آگاه براى هدایت و رشد و کمال انسان است.

هر مسلمان و مؤمنى در برابر حیثیت و حفظ اسلام و تداوم آن شدیداً مسئول و مکلّف است. جهاد با جان و مال، جهاد با زبان و قلم، جهاد با عمل و انبیاء و امامان و تربیت شدگان آن بزرگواران براى حفظ اسلام از هیچ کوششى مضایقه نکرده و در این مسیر از جانبازى دریغ ننمودند.

همه ما در این زمینه باید وم انبیاء و ائمه طاهرین((علیهم السلام)) باشیم، تا آیین الهى به نسلهاى بعد برسد و ما در پیشگاه حضرت محبوب سرافکنده نگردیم. با تمام وجود باید در برابر باطل به هر شکلى که هست بایستیم و در به ذلّت کشیدن و خوارى آن فعالیت کرده تا جایى که ریشه باطل بسوزد و حق و حقیقت از شرّ آنان در امان بماند. حق را در تمام جوانبش یارى دهیم و به اعزاز آن برخاسته و براى پابرجایى آن از هیچ کوششى دریغ نورزیم، که این همه در دنیا و آخرت به نفع ما و زن و فرزند ما و دوستان ما و نسل امروز و فرداى ماست.

در باب قسمت یازدهم: ارشاد گمراه، و دوازدهم: کمک به ناتوان، و سیزدهم: رسیدن به فریاد ستمدیده، در دعاهاى بعد با کمک حضرت محبوب شرح و مفصّل و تفسیر جامع خواهد آمد.

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ أَیمَنَ یوْم عَهِدْنَاهُ وَ أَفْضَلَ صَاحِب صَحِبْنَاهُ وَ خَیرَ وَقْت ظَلِلْنَا فِیهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَرْضَى مَنْ مَرَّ عَلَیهِ اللَّیلُ وَ النَّهَارُ مِنْ جُمْلَةِ خَلْقِک أَشْکرَهُمْ لِمَا أَوْلَیتَ مِنْ نِعَمِک وَ أَقْوَمَهُمْ بِمَا شَرَعْتَ مِنْ شرَائِعِک وَ أَوْقَفَهُمْ عَمَّا حَذَّرْتَ مِنْ نَهْیک»:

"پروردگارا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و این روز را میمون ترین روزى قرار ده که ما با آن برخورد کرده ایم، و برترین مصاحب و همراهى که با آن همراه شده ایم، و بهترین وقتى که در آن بسر برده ایم، و ما را خوشنودترین افراد از گروه آفریدگانت که شب و روز بر آنان گذشته قرار ده، شاکرترین ایشان به نعمتهایى که لطف کردى، و برخاسته ترین آنان به دستوراتى که بیان نمودى، و خوددارترین ایشان از منیاتى که از آن ترسانیدى".