اوحدی مراغه ای
«رکنالدین اوحدی مراغهای» (۶۷۳-۷۳۸ قمری)، شاعر نامدار پارسیگوی ایرانی در قرن هشتم هجری است. او را با صفاتی چون عارف و موحّد ستودهاند. «مثنوی جام جم»، «منظومۀ منطق العشاق» و «دیوان اوحدی مراغهای» دربردارندۀ اشعار اوحدی است.
زندگینامه
تولد اوحدالدین فرزند حسین اصفهانی را برپایۀ یكی از ابیات «جام جم» او، حدود سال ۶۷۳ ق/ ۱۲۷۴ م، تخمین زدهاند. دربارۀ اصل و زادگاه اوحدی، دو نظر متفاوت ابراز شده است: بسیاری اصل او را از مراغه دانستهاند و گفتهاند كه بیشتر عمر خود را در اصفهان گذرانده است؛ اما سعید نفیسی در مقدمه بر «كلیات اوحدی مراغهای» با عنایت به برخی از سرودههای اوحدی، زادگاهش را اصفهان دانسته كه بعدها مقیم مراغه شده است. اگر گفتۀ نفیسی را -که ظاهراً دارای صحت است- بپذیریم، چنین به نظر میرسد كه اوحدی در اوایل جوانی از زادگاه خود اصفهان خارج شده، و به سیاحت در بسیاری از شهرها پرداخته است. ازجمله شهرهایی كه وی در دیوانش بدانها اشاره دارد، اینهاست: بصره، بغداد، دمشق، سلطانیه، كربلا، كوفه، نجف، قم و همدان.
ابتدا تخلص اوحدی مراغه ای «صافی» بود، سپس به سبب ارادتی كه به اوحدالدّين كرمانی (د، ۶۳۴ ق) پيدا كرد، تخلص «اوحدی» را برگزيد. او تحصیل و سیر و سلوک در وادی عرفان را از دورۀ اقامتش در مراغه آغاز کرد و در طی سفرهایی که داشت با عارفان مختلفی آشنا شد و از محضرشان بهره برد.
او مدتها در آذربایجان به غربت میزیست تا سرانجام پیش از سال ۷۰۶ ق، مقیم مراغه پایتخت ایلخانان شد و از آنجا در زمان ابوسعیدخان به تبریز رفت و سلطان و وزیرش غیاثالدین محمد بن خواجه رشیدالدین فضلالله او را اكرام كردند. اوحدی حداقل در سالهای ۷۳۲-۷۳۳ ق، در این شهر اقامت داشت، ولی در پایان عمر به مراغه بازگشت و در همین شهر درگذشت و همانجا به خاك سپرده شد. مقبرۀ وی اكنون در مراغه باقی است؛ در حالی كه دولتشاه وفات او را در ۶۹۷ ق. و در اصفهان دانسته، و افزوده است كه مزار وی نزد مردم این شهر محترم است. در حال حاضر یک موزه دائمی در مقبره اوحدی در مراغه دایر میباشد.
اوحدی را با صفاتی چون عارف و موحد، ستودهاند. دربارۀ مذهب اوحدی مطلبی به صراحت بیان نشده است، ولی در دیوان او اشاراتی هست كه از اعتقاد وی به تشیع حكایت میكند. ازجمله: چندین بار از امام علی، امام حسین، امام رضا و حضرت مهدی (علیهم السلام)، یاد كرده است؛ اما نفیسی با استناد به اشارات شاعر به خلفای راشدین و «چهار یار» و یا «یار غار» خواندن آنها و نیز اشارۀ او به شافعی، چنین استدلال میكند كه مردم خراسان، عراق و آذربایجان در سدۀ ۸ ق، بیشتر شافعی مذهی بودهاند و اهل این مذهب نسبت به سایر مذاهب اهل تسنن، علاقۀ خاصی به اهل بیت (علیهم السلام) دارند و لذا اوحدی میتواند شافعی باشد.
آثار و اشعار
سرودههای اوحدی از همان آغاز، مورد توجه بوده و در آثار دیگران نقل شده است و شمار آنها به ۷۲۹‘۱۴ بیت میرسد. از آثار اوحدی دستنویسهای بسیاری باقی مانده است. برخی آثار اوحدی عبارتند از:
- ۱. دیوان اشعار، شامل قصاید، غزلیات، تركیبات، ترجیعات و رباعیات است. امیر علیشیر نوایی این اثر را مشهور دانسته، و جامی آن را در غایت لطافت و عذوبت گفته كه به ویژه ترجیعاتش دارای حقایق و معارف است. در میان سرودههای اوحدی به غزلهای او عنایت بیشتری شده است؛ چنانکه در زمان خود اوحدی، برخی آنها را استقبال كردهاند، و یا برخی از كاتبان به لحاظ مشابهت مضامین بعضی از غزلها با بهترین غزلهای حافظ، به اشتباه افتاده و غزلهای اوحدی را در نسخههای دستنویس دیوان حافظ وارد ساختهاند.
- ۲. جام جم، از مثنویهای اوحدی است كه سرودن آن را در ۷۳۳ ق، پس از یك سال در تبریز به پایان برد و به نام خواجه غیاثالدین محمد پسر خواجه رشیدالدین فضلالله كرد. این مثنوی، بر وزن و اسلوب حدیقۀ سنایی سروده شده است و از همان ابتدا، با اقبال مردم روبهرو بود و از آن نسخههای متعدد تهیه میشد.
- ۳. منطق العشاق، یا ده نامه، محبتنامه. این مثنوی از مجموعۀ آثاری است كه به همین نامها در سدههای ۷-۱۰ ق سروده شده است و شامل نامههایی عاشقانه بود كه میان عاشق و معشوق مبادله میشد. اوحدی این اثر را در ۷۰۶ ق، به نام وجیهالدین یوسف بن حسن، نوۀ خواجه نصیرالدین طوسی در مراغه به پایان رساند.
منابع
- "اوحدی مراغهای"، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- سایت گنجور، بازیابی: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲.
- "اوحدی مراغهای"، پایگاه جامع شعر هیأت.