آیه 9 سوره انفال
<<8 | آیه 9 سوره انفال | 10>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(به یاد آرید) هنگامی که استغاثه و زاری به پروردگار خود میکردید، پس دعای شما را اجابت کرد که من سپاهی منظم از هزار فرشته به مدد شما میفرستم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تستغيثون: غوث: يارى و نصرت. استغاثه: يارى خواستن . إِذْ تَسْتَغِيثُونَ : آن گاه كه يارى مىخواستيد.
ممدكم: مد: زيادت. جذب و كشيدن را مد گويند كه موجب زيادت و گسترش است .
راغب اصل آن را كشيدن مىداند . امداد در آيه ، به معنى كمك كردنست . «ممدكم» : يارى كننده شما هستم.
مردفين: ردف: تبعيت و در پى آمدن .
رادف و مردف: آنكه ديگرى را در پى خود مىآورد .جمع آن ، مردفون است.[۱]
نزول
شأن نزول آیات 9 و 10:
پس از دستور حرکت براى جنگ بدر از طرف رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم اصحاب و لشکریان شبانه به سرچشمه بدر رسیدند. در این میان چند نفر از گشتى هاى قریش در اطراف چشمه مزبور دیده شدند. لشکریان پیامبر آنها را دستگیر کردند.
از هویت آنها سؤال نمودند گشتى هاى مزبور اعتراف کردند که از افراد قریش مى باشند سپس از جایگاه قریش از آنها سؤال شد. اینان گفتند: ما خبر از جایگاه آنها نداریم. لشکریان اسلام آنها را تحت فشار گذاشتند و حتى آنها را مضروب ساختند تا جا و مکان قریش را بگویند. پیامبر در این وقت مشغول خواندن نماز بود، دستور فرمود: آنها را تحت شکنجه قرار ندهند و آنها را نزد خود طلبید.
اینان به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: یا محمد ما از بردگان قریش هستیم، پیامبر فرمود: عده قریش چند نفرند؟ گفتند: نمیدانیم. سپس سؤال فرمود روزى چند شتر نحر مى کنند. گفتند: روزى نه تا ده شتر نحر مى کنند. پیامبر رو به اصحاب کرده و فرمود: تعداد افراد قریش از نهصد تا هزار نفر مى باشند. سپس از بردگان مزبور پرسید. آیا از بنىهاشم در میان لشکریان قریش کسى هست یا نه؟ گفتند: عباس بن عبدالمطلب و نوفل بن حارث و عقیل بن ابىطالب هستند. سپس دستور فرمود: آنها را زندانى نمایند. خبر دستگیرى این افراد به قریش رسید. بسیار ترسیدند و با یکدیگر به شور پرداختند و منظورشان این بود به هر وسیله اى باشد، جنگ نکنند ولى پافشارى ابوجهل و اغراء و تحریک او به جنگ و تشویق و تشجیع قریش به نبرد با مسلمین نائره جنگ را دامن میزد و از طرفى دریافتند که تعداد نفرات خودشان از لشکریان محمد زیادترند و از طرف دیگر کثرت افراد قریش مسلمین را به وحشت انداخته بود. به قسمى که ترس و رعب شدیدى در دلهاى مسلمین ایجاد گردید و همه هراسناک شدند و بعضى هم از کثرت ترس مى گریستند و استغاثه مینمودند تا این که این آیات نازل گردید.[۲]
ابن عباس گوید: در جنگ بدر صفوف طرفین براى جنگ آماده شده بودند در این میان ابوجهل گفت: بار خدایا ما را یارى کن (چنان که در طى شأن و نزول آیه 19 همین سوره نیز بدان اشارت رفته است) و مسلمین به درگاه خداوند استغاثه مینمودند تا این که فرشتگان به یارى آنها آمدند و آیه 9 نازل گردید.
و نیز گویند: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در جنگ بدر به زیادى لشکر دشمن و کمى لشکر مسلمین نگریست، نگران شد و روى به قبله کرد و گفت: بار خدایا وعده اى که به من داده اى وفا کن و نیز گفت: پروردگارا اگر این گروه مسلمان از بین بروند، کسى در روى زمین به عبادت تو نخواهد برخاست و در حالتى که دست خود را به طرف آسمان بلند میکرد خداى خویش را میخواند تا به آن اندازه اى که رداى پیامبر از شانه اش به زمین افتاد سپس آیه 9 نازل گردید. چنان که عمر بن الخطاب و سدى و ابوصالح نقل کنند.
و نیز از امام محمدباقر علیهالسلام هم روایت گردیده است و نیز گفته اند: وقتى که شب شد و تاریکى جهان را فراگرفت چرت و پینکى بر اصحاب مستولى گشت و به جایگاهى که داراى شن زیاد بود، فرود آمده بودند که قدم در آن به سختى نهاده میشد زیرا قدمها در آن فرومیرفت. خداوند پس از دعا رسول خود باران فرستاد و زمین سخت شد به قسمى که قدم نهادن در آن آسان گردید و خداوند رعب و ترسى شدید از مسلمین بر دل کفار انداخت چنانکه در آیه 12 همین سوره فرمود: «سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کفَرُوا الرُّعْبَ»[۳].[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ «9»
(به ياد آوريد) زمانى كه (در جنگ بدر) از پروردگارتان فريادرسى مىطلبيديد، پس او دعا و خواستهى شما را اجابت كرد (و فرمود:) من يارىدهنده شما با فرستادن هزارفرشتهى پياپى هستم.
نکته ها
«مُردف» از «ارداف»، به معناى رديف و پشت سر هم قرار گرفتن است، يعنى نزول فرشتگان امدادگر پياپى و ادامهدار است. در آيهى 124 سورهى آلعمران، از سه هزار فرشتهى يارى كننده ياد شده «بِثَلاثَةِ آلافٍ» و در آيهى بعد، سخن از پنج هزار فرشتهى
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 276
نشاندار است. اين اختلاف رقمها شايد به ميزان مقاومت آنان بوده است. يعنى هر چه مقاومت مسلمانان بيشتر مىشد، امداد غيبى خداوند نيز بيشتر مىشد. بنابراين «مردفين» يعنى اين هزار فرشته، فرشتگان ديگرى را در پى دارند.
با توجّه به آيهى بعد، فرشتگان تنها براى دلگرمى و تقويت روحيّهى مؤمنان نازل شدند و وارد جنگ و نبرد با دشمن نشدند و گرنه ديگر فضيلتى براى مجاهدان بدر نمىبود، علاوه بر آنكه نحوهى كشتهشدن هريك از كفّار و اسامى قاتلان آنان نيز در تاريخ آمده است. «1»
در جنگ بدر، تعداد مسلمانان يك سوم كفّار و ساز و برگ نظامى آنان هم بسيار اندك بود، و به فرموده حضرت على عليه السلام، تنها سوارهى آنان مقداد بود، «2» همچنين آنان آمادگى روحى هم براى جنگ نداشتند. هنگامى كه جمعيّت كفّار و تجهيزات آنان را ديدند، وحشتزده و مضطرب شدند و به خدا پناه آوردند، پيامبراكرم صلى الله عليه و آله نيز دست به دعا برداشت و فرمود:
«الّلهم انجز لى ما وعدتنى، الّلهم ان تهلك هذه العصابة لا تُعبَد فى الارض» «3» خدايا! آنچه را وعده دادهاى محقّقساز، خدايا! اگر اين گروه مسلمانان كشته شوند، پرستش تو از زمين برچيده مىشود. خداوند نيز با نماياندن امدادهاى غيبى خود، دعاى آنان را مستجاب كرد و آنان با دلگرمى به مبارزه پرداختند و سرانجام پيروز شدند.
به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله، تمام كشتهشدگان كفّار را درون چاهى ريختند و آنگاه حضرت بر سر چاه آمده و تك تك آنان را به اسم صدا زده و فرمودند: «آيا شما وعدهى پروردگارتان را حقّ يافتيد؟! شما بد مردمانى بوديد، زيرا پيامبرتان را تكذيب كرديد و مرا از خانه و كاشانهام بيرون نموديد و با من به جنگ پرداختيد، امّا ديگران مرا تصديق كرده و در ميان خود جاى دادند و به يارىام پرداختند! اصحاب گفتند: مگر آنان مىشنوند؟ حضرت فرمود: شما شنواتر از آنان نيستيد، ولى آنان نمىتوانند جواب بدهند. آنگاه روبه جسد ابوجهل كرد و فرمود: اين از فرعون گستاختر بود، زيرا فرعون هنگامى كه هلاكت را قطعى ديد، موحّد شد، امّا او تا آخرين لحظه دست از بتپرستى برنداشت». «4»
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير فرقان.
«3». تفسير كنزالدقائق.
«4». تفاسير الميزان، نمونه و فرقان.
جلد 3 - صفحه 277
پیام ها
1- نعمتها و امدادهاى الهى را در روزهاى سخت را فراموش نكنيم، چرا كه ياد نعمتهاى الهى، روحيّهى شكر و شجاعت را در انسان بالا مىبرد. «إِذْ»
2- خداوند، بدون دعا هم مىتواند عطا كند، ولى دعا، يكى از راههاى تربيت الهى است. «إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ»
3- دعا همراه با حضور در جبهه مؤثّر است و دعاى رزمندگان مستجاب مىشود.
تَسْتَغِيثُونَ ... فَاسْتَجابَ
4- دعا، كليد استجابت است. تَسْتَغِيثُونَ ... فَاسْتَجابَ
5- فرشتگان، گاهى در زندگى انسانها تأثيرگذار و مؤثّرند. «مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ»
6- امدادهاى غيبى وقتى تحقّق پيدا مىكند كه آنچه را خداوند در ظاهر به ما داده است، به كار گرفته باشيم. «مُمِدُّكُمْ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
- پرش به بالا ↑ تفسیر مجمع البیان.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص372.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.