آیه 92 سوره صافات
<<91 | آیه 92 سوره صافات | 93>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
چرا سخن نمیگویید؟ (شما چه خدایان بیاثر باطلی هستید!)
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مَا لَکُمْ»: شما را چه شده است؟
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ «88» فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ «89»
پس نگاه خاصّى به ستارگان كرد و گفت: من بيمارم (و نمىتوانم در مراسم عيد شما شركت كنم.)
فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ «90» فَراغَ إِلى آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ «91» ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ «92»
پس مردم از او روى گردانده برگشتند. پس پنهانى به سراغ خدايان آنان (در بت خانه) رفت و (با تمسخر) گفت: چرا غذا نمىخوريد؟ شما را چه شده، چرا سخن نمىگوييد؟
نکته ها
اهل بابل، محل زندگى حضرت ابراهيم عليه السلام، هر سال جشن مخصوصى داشتند و غذاهايى را آماده مىكردند كه در بتخانه قرار مىدادند تا متبرّك شود، سپس دستجمعى به بيرون شهر مىرفتند و پس از خوشگذرانى، در پايان روز براى صرف غذا به بتخانه باز مىگشتند.
شبِ پيش از جشن، از ابراهيم نيز دعوت كردند كه همراه آنان در مراسم شركت كند، امّا حضرت ابراهيم كه منتظر فرصتى براى درهم كوبيدن بتها و ايجاد شوك بر مردم بود، مطابقِ آداب و رسوم و اعتقاد مردم بابل كه ستارگان را در سرنوشت خود مؤثّر مىدانستند، نگاهى به ستارگان كرد و چنين وانمود كرد كه اوضاع كواكب، نوعى بيمارى را در صورت خروج او از شهر نشان مىدهد. لذا مردم نيز قانع شده و از اصرار خود دست برداشتند.
روشن است كه حضرت ابراهيم، خود چنين اعتقادى به نقش ستارگان نداشته و براى قانع كردن مردم از شيوهى مورد قبول خودشان استفاده كرده است. چنانكه براى دعوت آنان به خداپرستى، ابتدا همچون آنها نشان مىدهد كه ستارهپرست شده است و سپس از اين عقيده، تبرّى مىجويد. «1»
«1». انعام، 76- 78.
جلد 8 - صفحه 44
پیام ها
1- در تبليغ، بايد با هر گروهى با زبان خودشان سخن گفت. (براى گروهى كه به تأثير ستارگان عقيده دارند، بايد با نگاه و ديد آنها حرف زد.) «فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ فَقالَ»
2- براى دعوت مردم به راه حقّ و مبازه با باطل، طرحهاى ابتكارى و انقلابى لازم است. (حضرت ابراهيم از رفتن به همراه مردم به خارج شهر خوددارى كرد و طرح خود را كه شكستن بتها بود انجام داد.) «فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ»
3- مؤمن بايد زيرك و تيزبين باشد و از فرصتها استفاده بكند. فَنَظَرَ ... فَقالَ
4- انبيا از طرف خداوند يك طرح دراز مدّت دارند كه در فرصت مناسب اجرا مىكنند. (در آيه 57 سورهى انبيا مىخوانيم: ابراهيم به مردم هشدار داد كه در غياب شما نقشهاى براى بتهاى شما مىكشم. «تَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ» آن وعده با چنين برنامهريزى عملى شد.)
5- رهبران دينى جامعه، بايد در برابر جريانهاى فكرى انحرافى، به صورت فعّال عمل كنند نه انفعالى و با يك نقشه حساب شده، دشمن را در برابر عمل انجام شده قرار دهند. فَنَظَرَ ... فَقالَ ... فَراغَ
6- خام كردن دشمن براى ضربه زدن به او، نياز به شناختِ آداب و رسوم و عقائد او دارد. فَنَظَرَ ... فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ
7- منطق انبيا براى نفى بتپرستى، بسيار روشن و فطرى و عقلى است. «أَ لا تَأْكُلُونَ ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ»
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم