خدا شما را از آنان که با شما در دین قتال و دشمنی نکرده و شما را از دیارتان بیرون ننمودند نهی نمیکند که با آنان نیکی کنید و به عدالت و انصاف رفتار نمایید، که خدا مردم با عدل و داد را بسیار دوست میدارد.
خدا شما را از نیکی کردن و عدالت نسبت به کسانی که درکار دین با شما نجنگیدند و شما را از دیارتان بیرون نکردند باز نمی دارد؛ زیرا خدا عدالت پیشگان را دوست دارد.
[اما] خدا شما را از كسانى كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكردهاند، باز نمىدارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد، زيرا خدا دادگران را دوست مىدارد.
خدا شما را از نيكىكردن و عدالتورزيدن با آنان كه با شما در دين نجنگيدهاند و از سرزمينتان بيرون نراندهاند، باز نمىدارد. خدا كسانى را كه به عدالت رفتار مىكنند دوست دارد.
خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمیکند؛ چرا که خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد.
Allah does not forbid you from dealing with kindness and justice with those [polytheists] who did not make war against you on account of religion and did not expel you from your homes. Indeed Allah loves the just.
Allah does not forbid you respecting those who have not made war against you on account of (your) religion, and have not driven you forth from your homes, that you show them kindness and deal with them justly; surely Allah loves the doers of justice.
Allah forbiddeth you not those who warred not against you on account of religion and drove you not out from your homes, that ye should show them kindness and deal justly with them. Lo! Allah loveth the just dealers.
Allah forbids you not, with regard to those who fight you not for (your) Faith nor drive you out of your homes, from dealing kindly and justly with them: for Allah loveth those who are just.
معانی کلمات آیه
تبروهم: بر (بكسر اوّل) احسان و نيكى «ان تبروهم» اينكه احسان كنيد به آنها.
مقسطين: عدالت كنندگان. چنان كه قاسطين به معنى ظالمين است.[۱]
نزول
«شیخ طوسى» گویند: حسن بصرى گوید: مسلمین با رسول خدا صلی الله علیه و آله مشورت کردند که با خویشاوندان مشرک خود ترک مراوه نمایند و این شور قبل از مشورت درباره قتال و نبرد با مشرکین بوده است سپس این آیة نازل گردید.
فرّاء گوید: این آیه درباره جماعتى نازل گردیده که با رسول خدا صلی الله علیه و آله معاهده بسته بودند که با وى به قتال نپردازند و او را بیرون نکنند و پیامبر فرمان داد تا مدت مذکور در عهدنامه با آنها نیکوئى کنند و وفاء به عهد نمایند.[۲][۳]
خداوند شما را از نيكى و عدل نسبت به كسانى كه با شما به خاطر دين جنگ نكرده و شما را از خانههايتان بيرون ننمودهاند منع نمىكند. همانا خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد.
جلد 9 - صفحه 585
نکته ها
كافران دو دستهاند، گروهى درصدد دشمنى و توطئه عليه مسلمانانند كه در آيات قبل فرمود: چرا شما با آنان اظهار دوستى مىكنيد، از آنان برائت بجوئيد كه خدا براى شما كافى است. امّا يك دسته از كفّار، عليه شما اقدامى نكرده و در صدد توطئه عليه شما نيستند، اين آيه مىفرمايد: با آنان به نيكى رفتار كنيد و برقرارى رابطه با آنان منعى ندارد.
سياست خارجى اسلام بر اساس جذب و جلب ديگران است و اين امر از طرق زير قابل دستيابى است:
1. نيكى. «تَبَرُّوهُمْ» با آنان نيكى كنيد.
2. عدالت. «تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ» نسبت به آنان قسط و عدالت داشته باشند.
3. مهلت تحقيق. «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ» «1» اگر يكى از آنان مهلت خواست، به او مهلت بدهيد تا كلام خدا را بشنود.
4. قبول پيشنهاد صلح. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» «2» اگر براى زندگى مسالمتآميز آغوش باز كردند، پيشنهاد صلح آنان را بپذير.
5. كمك مالى. «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» «3» سهمى از زكات براى ايجاد الفت با آنان مصرف شود.
6. ردّ امانات آنان، وفا به عهد با آنان، محترم شمردن پيمانهاى آنان و نيكى به والدين آنان.
بر اساس اين آيه، كفّار غير حربى كه بناى جنگ با مسلمانان را ندارند و در حكومت اسلامى زندگى مىكنند، از حقوق و عدالت اجتماعى برخوردارند.
پیام ها
1- حساب كفّار بىآزار از كفّار آزاررسان جداست. لَمْ يُقاتِلُوكُمْ ... لَمْ يُخْرِجُوكُمْ
2- اسلام دين نيكى و عدالت است، حتّى نسبت به كفّار. «أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ»
3- با اعلام محبت الهى، انگيزهها را بالا ببريد. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»
شأن نزول: ابن عباس نقل نموده: قوم «خزاعه» و «بنو مدحج» را با حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عهد و پيمان بود كه هرگز قصد مسلمانان نكنند و دشمنان دين را يارى ندهند. و ايشان بر عهد خود ثبات ورزيدند، قصد مسلمانان ننموده و دشمنان دين را حمايت نكردند؛ حق تعالى در باره ايشان فرمود:
لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ: نهى نمىفرمايد خداى شما را اى مؤمنان، عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ: از آنانكه مقاتله نكردند با شما، فِي الدِّينِ: در امر دين و ملت، وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ: و بيرون نكردند شما را از سراها و منازل شما، أَنْ تَبَرُّوهُمْ: اينكه نيكوئى كنيد با ايشان، يعنى شما را منع نفرموده از نيكوئى كردن شما در حق جماعت مذكوره. وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ: و از آنكه حكم به عدل كنيد به سوى ايشان، و ظلم نكنيد بر آنها تا موجب تأليف ايشان و تشويق آنها شود به اسلام. يا بفرستيد بهرهاى براى آنها از آنچه در خانههاى خود داريد از مطعومات، يا احسان نمودن با ايشان، منع شما نكرده، پس نيكوئى كنيد و طريقه عدالت يا احسان مرعى داريد. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ: بدرستى كه خداى تعالى دوست مىدارد عدل كنندگان را يا احسان نمايندگان را. نزد بعضى اين آيه به آية القتال منسوخ است.
بتحقيق باشد براى شما در ايشان اقتدائى نيكو براى كسيكه
جلد 5 صفحه 187
اميدوار ميباشد بخدا و روز بازپسين و هر كه روى گرداند پس همانا خدا او است بىنياز ستوده
اميد است آنكه خدا قرار دهد ميان شما و آنانكه دشمن داشتيد از ايشان دوستى را و خدا توانا است و خدا آمرزنده مهربان است
نهى نميكند شما را خدا از آنانكه كارزار نكردند با شما در دين و بيرون نكردند شما را از خانههاتان كه نيكى كنيد بآنان و بعدالت رفتار كنيد با آنها همانا خدا دوست ميدارد عدالت كنندگان را
جز اين نيست كه نهى ميكند شما را خدا از آنان كه كارزار كردند با شما در دين و بيرون كردند شما را از خانههاتان و هم پشت شدند بر بيرون كردن شما كه دوست داريدشان و هر كه دوست بدارد آنها را پس آن گروه آنانند ستمكاران.
تفسير
خداوند متعال براى تأكيد حسن تأسى و اقتداء بحضرت ابراهيم و پيروان او در معادات با كفّار و اشعار بآن كه اين از لوازم ايمان بخدا و روز جزا است خوبى اين تبعيّت را براى مسلمانان با قسم تكرار فرموده و تذكر داده كه اين تأسى نافع بحال خودتان است و خدا بىنياز از خلق و افعال آنها ميباشد و اميد است در آتيه نزديكى كه فتح مكّه پيش آمد كند كفّار آنجا بشرف اسلام مشرّف شوند و اقارب و ارحام شما از جمله آنها باشند و اين عداوت مبدّل بمودّت گردد چون خداوند قادر است و وعده نصرت بمسلمانان داده و البته از گناهان گذشته شما راجع بمودّت با كفّار بمقتضاى مغفرت و رحمت خود خواهد گذشت در صورتى كه از كرده سابق پشيمان و عازم بر اداء وظيفه خودتان در آتيه بوده باشيد و ظاهرا بعد از اين آيات مسلمانان تصور نموده باشند كه بايد با كفار معادات نمايند اگر چه با مسلمانان معاهده نموده باشند بر ترك تعرّض و بىطرف بودن لذا خداوند فرموده كفاريكه با شما مقاتلت و معاندت ننمودهاند اگر بآنها احسانى كنيد براى تأليف قلوبشان باسلام و بعدالت با آنها سلوك نمائيد مانعى ندارد بلكه خوب است چون خداوند نيكوكاران و عدالت شعاران را دوست دارد آنچه ممنوع است مودت و دوستى و اعانت و مساعدت با كسانى است كه كفار حربى هستند و سابقه سوء با شما دارند از قبيل مشركين مكّه كه موالات و دوستى با آنها ظلم و تجاوز از حق و
جلد 5 صفحه 188
بيجا و بىمورد است و ظاهرا أن تبرّوهم و تقسطوا اليهم بدل اشتمال است از الّذين لم يقاتلوكم و أن تولّوهم بدل است از الّذين قاتلوكم في الدّين و حقيقت ظلم وضع شىء است در غير موضع خود مانند وضع دوستى بجاى دشمنى كه بعضى از مسلمانان با مشركين مكّه مينمودند.
وَ تُقسِطُوا إِلَيهِم بعدل و انصاف با آنها رفتار كنيد تعدّي و تجاوز نكنيد حتي در باب جهاد اگر حربه را انداخت يا برگشت يا باختيار تسليم شد نبايد متعرض او شويد.
اللّهَ يُحِبُّ المُقسِطِينَ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 8)- این آیه شرح و توضیحی است بر مسأله ترک رابطه دوستی با مشرکان، میفرماید: «خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که با شما در امر دین پیکار نکردند و شما را از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمیکند» (لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم).
«چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد» (ان الله یحب المقسطین).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
پرش به بالا ↑تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص121
پرش به بالا ↑ صاحب مجمع البیان گوید: این آیه درباره بنىخزاعة و بنىمدلج است که با رسول خدا صلی الله علیه و آله صلح کرده بودند که با وى قتال و نبرد نکنند و با دیگران بر ضد پیامبر کمک ننمایند چنان که ابن عباس روایت کرده است.
پرش به بالا ↑ احمد در مسند خود و نیز بزار و حاکم از علماى عامه از عبدالله بن زبیر روایت کنند که فتیله مادر اسماء دختر ابوبکر نزد دخترش آمد در حالتى که ابوبکر او را در جاهلیت طلاق گفته بود و هدایائى براى او آورد. اسماء از گرفتن هدایاى مادر امتناع ورزید و او را به خود راه نداد تا این که نزد عائشه فرستاد و از او خواست تا در این باره از پیامبر سؤال کند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: تا مادرش را به منزل راه دهد و هدایاى او را هم بپذیرد سپس این آیه نازل گردید.