آیه 8 سوره منافقون
<<7 | آیه 8 سوره منافقون | 9>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آنها (پنهانی با هم) میگویند: اگر به مدینه مراجعت کردیم البته اربابان عزّت و ثروت، مسلمانان ذلیل فقیر را از شهر بیرون کنند، و حال آنکه عزّت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است (و ذلّت خاصّ کافران) ولیکن منافقان از این معنی آگه نیستند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«الأَعَزُّ»: عزیزتر و گرامیتر. مقتدرتر و چیرهتر. منافقان مرادشان خویشتن بود. «الأَذَلَّ»: خوارتر و پستتر. منظورشان رسول خدا و مؤمنان مهاجر بود. «للهِ الْعِزَّةُ وَ ...»: اشاره به این است که کلام منافقان قبول است. ولی باعزّت و باقدرت خدا و پیغمبر و مؤمنانند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ «8»
مىگويند: «اگر (از اين سفر جنگى) به مدينه بازگرديم، عزيزترين افراد، ذليلترين مردم را بيرون خواهد كرد»، در حالى كه عزّت و اقتدار مخصوص خدا و پيامبرش و مؤمنان است، ولى منافقان نمىدانند.
نکته ها
در تفاسير، براى آيات پنجم تا هشتم سوره منافقون، شأن نزول مفصّلى آمده است كه آن را به طور خلاصه نقل مىكنيم: بعد از جنگ بنى المصطلق كه در سال ششم هجرى اتّفاق افتاد، هنگام بازگشت به مدينه، ميان دو نفر از مسلمانان كه يكى از مهاجران و ديگرى از انصار بود، بر سر آبگيرى از چاه نزاع شد و هر يك براى غلبه بر ديگرى از دوستان خود كمك خواست. عبداللّه بن ابَى كه سر كرده منافقان بود به كمك مرد انصارى شتافت و گفت: ما مهاجران را مسكن و مال داديم، ولى حالا در برابر ما مىايستند. اگر به مدينه برگرديم، عزيزان، ذليلها را بيرون خواهند كرد.
زيدبن ارقم كه جوانى نورسته بود، اين گفته را به پيامبر گزارش داد. حضرت، عبداللّه بن ابَى را احضار كرد ولى او انكار نمود. انصار گفتند: چرا به خاطر گزارش يك نوجوان، بزرگ ما، عبداللّه توبيخ شود؟
پيامبر فرمان حركت داد و اجازه دستور استراحت نداد تا مردم فرصت و فراغتى براى ادامه حرفها نداشته باشند، هنگامى كه به مدينه رسيدند فرزند عبداللّه بن ابَىّ كه از مؤمنان واقعى بود، راه را بر پدر بست و گفت: آيا تو عزيزترين مدينهاى و مىخواهى پيامبر را خارج
جلد 10 - صفحه 60
كنى؟ هرگز نمىگذارم وارد شوى، مگر آنكه پيامبر اكرم اجازه دهد.
مسئله را به پيامبر گزارش دادند و حضرت اجازه ورود او را به مدينه داد، عبداللّه كه خود را عزيز مىپنداشت، ذليل شد و از شدت خجالت در خانه ماند تا آنكه مرد و هرگاه به او گفته مىشد بيا نزد پيامبر برويم و عذرخواهى كن، او سرپيچى مىكرد.
امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند امور مسلمانان را به خودشان واگذارده ولى اجازه ذليل كردن خود را به آنان نداده است: «و لم يفوض اليه ان يكون ذليلا» «1»، سپس آيه «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» را تلاوت فرمود.
در حديث مىخوانيم كه پرسيدند: چگونه مؤمن خود را ذليل مىكند؟ امام صادق عليه السلام فرمود: «يتعرض لما لا يطيق» و «يدخل فيما يعتذر منه» «2» در كارى كه توان انجامش را ندارد و از انجامش معذور است وارد مىشود.
در عبارت «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ»، چون «لِلَّهِ» مقدم بر «الْعِزَّةُ» شده است، انحصار استفاده مىشود، يعنى عزّت واقعى مخصوص خداست.
عزّت خداوند، ذاتى اوست و عزّت پيامبر، به دليل عنايات ويژه خداوند به او و عزّت مؤمنان، به خاطر وعده الهى بر نصرت و پيروزى نهايى آنان است. «3»
پیام ها
1- منافقان، در صدد براندازى حكومت اسلامى هستند. «لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ»
2- منافقان، خود را عزيز و پيامبر و مؤمنان را ذليل مىدانند. «لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ»
3- خداوند، پيروزى و عزّت مؤمنان را به شرط مؤمن ماندن تضمين كرده است.
وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ ...
4- عزّت، در انحصار خدا، پيامبر و مؤمنان است. «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ»
«1». كافى، ج 5، ص 63، به نقل از تفسير راهنما.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». تفسير اطيب البيان.
جلد 10 - صفحه 61
5- به ياوه سرايى دشمن پاسخ دهيد و به كسانىكه خود را عزيزترين مردم و پيامبر را ذليلترين مىپندارند بگوييد: «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ»
6- منافقان از شناخت حقايق عاجزند. نه قدرت درك اين مطلب را دارند كه خداوند در برابر تحريم اقتصادى، مؤمنان را روزى مىدهد: «لا يَفْقَهُونَ» و نه اينكه عزّت حقيقى از آنِ اهل ايمان است. «لا يَعْلَمُونَ»
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم