آیه 8 سوره قصص

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا ۗ إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<7 آیه 8 سوره قصص 9>>
سوره : سوره قصص (28)
جزء : 20
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

اهل بیت فرعون (آسیه) موسی را (از دریا) بر گرفت تا در نتیجه دشمن و مایه اندوه آل فرعون شود (و به مشیّت خدا فرعون دشمن بزرگ خود موسی را به دامان بپرورد) که همانا فرعون و هامان و لشکریانشان بسیار نادان و خطا کار بودند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Then Pharaoh’s kinsmen picked him up that he might be an enemy and a cause of grief to them. Indeed Pharaoh and Haman and their hosts were iniquitous.

معانی کلمات آیه

  • التقطه: برداشتن از زمين «لقطه: اخذه من الارض» و نيز به معنى يافتن آيد: «التقطه: عثر عليه من عير طلب».[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ أُمِّ مُوسى‌ أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ «7»

و ما به مادر موسى الهام كرديم كه او را شير بده، پس هرگاه (از فرعونيان) براو بيمناك شدى، او را (در جعبه‌اى گذاشته و) به‌دريا بيفكن و (از اين فرمان) مترس و (از دوريش) غمگين مباش، (زيرا) ما او را به تو بازمى‌گردانيم و او را از پيامبران قرار مى‌دهيم.

فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما كانُوا خاطِئِينَ «8»

پس (مادر موسى چنان كرد، چيزى نگذشت كه) فرعونيان، او را (ديده و از آب) برگرفتند تا سرانجام، دشمن و مايه اندوهشان گردد. همانا فرعون و هامان و سپاهيانشان خطاكار بودند.

نکته ها

به فرعون گفته شده بود كه امسال كودكى به دنيا مى‌آيد كه اگر بزرگ شود تو را سرنگون مى‌كند. او دستور داد تمام نوزادانى را كه به دنيا مى‌آيند بكشند؛ امّا همين كه موسى به دنيا آمد، خداوند به مادرش الهام كرد كه او را شير دهد، آنگاه در صندوقى گذارده و به دريا اندازد.

در اين آيه نسبت به مادر حضرت موسى، دو امر، دو نهى و دو بشارت آمده است: دو امر:

«أَرْضِعِيهِ‌- أَلْقاهُ»، دو نهى: «لا تَخافِي‌- لا تَحْزَنِي»، دو بشارت: «رَادُّوهُ‌- جاعِلُوهُ»

جلد 7 - صفحه 20

كلمه «خوف»، در مورد احتمال خطر و كلمه «حزن» در مورد نگرانى قطعى بكار مى‌رود. «1»

مراد از دريا در اين آيه، رود عظيم نيل در كشور مصر است كه به جهت بزرگى و عظمت، دريا خوانده شده و كاخ فرعون در ساحل آن بنا شده بود.

وقتى خداوند بخواهد، دشمن انسان نيز مأمن و ملجأ او مى‌شود. «فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ» (عدو شود سبب خير، گر خدا خواهد.)

گر نگهدار من آن است كه من مى‌دانم‌

شيشه را در بغل سنگ نگه مى‌دارد.

پیام ها

1- در اضطراب‌ها و بن‌بست‌ها، خداوند بهترين هادى و حامى مؤمنان است. «أَوْحَيْنا»

2- زن نيز مى‌تواند مورد الهام الهى قرار گيرد. «أَوْحَيْنا إِلى‌ أُمِّ مُوسى‌»

3- نزول امدادهاى غيبى با بهره‌گيرى از امكانات مادّى منافاتى ندارد. شيردادن و در صندوق گذاردن، منافاتى با توكّل ندارد. «أَرْضِعِيهِ»

4- در هيچ شرايطى نبايد شير مادر را از فرزند دريغ داشت. «أَرْضِعِيهِ»

5- در دستورهاى الهى اسرارى نهفته است كه شايد در نظر ابتدايى، معقول نيايد. «فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ»

6- در راه اجراى فرامين الهى، نه از چيزى بترسيم و نه نسبت به مسئله‌اى نگران باشيم. «لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي» (مادر موسى دو نگرانى داشت: يكى ترس از كشته شدن فرزند و ديگرى غم فراق او، كه خداوند هر دو را همان گونه كه در آيات بعد خواهيم خواند به نحو احسن جبران فرمود.)

7- آنچه در راه خداوند داده شود، به بهترين وجه باز مى‌گردد. «أَلْقاهُ‌- رَادُّوهُ‌، جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» (مادر موسى به فرمان خداوند فرزندش را رها كرد، خداوند هم او را برگرداند و هم به مقام نبوّت رساند.)

8- خداوند، اخبارى از غيب را در اختيار افرادى كه بخواهد قرار مى‌دهد. «جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ»

«1». تفسير الميزان.

جلد 7 - صفحه 21

9- فرعون واسطه نجات موسى از دريا شد، وسرانجام به دست او در همان دريا غرق گرديد. «فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً» (آرى، خدا مى‌تواند نوزاد بى‌دست وپا را در دريا حفظ كند، ولى انسان صاحب دست وپا را غرق سازد)

10- خواست انسان در مقابل اراده‌ى الهى بى اثر است. «لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً»

فرعون گمان كرد كه هديه‌اى براى او رسيده است؛ امّا خداوند اراده فرموده بود كه دشمنش را در دامان او بپروراند.

11- فرعون و وزير و لشكريانش طرح دادند و عمل كردند، ولى تدبير خداوند همه‌ى آنها را خنثى‌ كرد. «كانُوا خاطِئِينَ»

12- طرّاح، مشاور، آمر ومباشر، همگى به نوعى در جرم شريكند. «كانُوا خاطِئِينَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏8، ص: 9

منابع