آیه 8 سوره حج
<<7 | آیه 8 سوره حج | 9>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و از مردم کس هست که از روی جهل و گمراهی و بیهیچ هدایت و کتاب و حجت روشن در کار خدا جدل میکند.
و از مردمان کسی است که همواره بدون هیچ دانشی [بلکه از روی جهل و نادانی] و بدون هیچ هدایتی، و هیچ کتاب روشنی درباره خدا مجادله و ستیزه می کند.
و از [ميان] مردم كسى است كه در باره خدا بدون هيچ دانش و بىهيچ رهنمود و كتاب روشنى به مجادله مىپردازد،
از مردم كسى است كه بى هيچ دانشى و هيچ راهنمايى و هيچ كتاب روشنى بخشى در باره خدا مجادله مىكند.
و گروهی از مردم، بدون هیچ دانش و هیچ هدایت و کتاب روشنی بخشی، درباره خدا مجادله میکنند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- يجادل: جدال به معنى منازعه و خصومت است، اصل جدل به معنى تابيدن مىباشد.
- منير: نور دهنده. منظور از آن، هدايت كننده است.[۱]
نزول
این آیه درباره ابوجهل نازل شده است.[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ «8»
و از (ميان) مردم كسى است كه دربارهى خدا بدون هيچ دانش و هدايت و كتاب روشنى مجادله مىكند.
پیام ها
1- سعى كنيم كه در انتقاد، همه را توبيخ نكنيم. «وَ مِنَ النَّاسِ»
2- جدال اگر از روى علم باشد مانعى ندارد. يُجادِلُ ... بِغَيْرِ عِلْمٍ
3- راههاى شناخت انسان متعدّد است، گاهى از راه فكر و تعقّل و تحصيل بدست مىآيد كه شايد كلمه «بِغَيْرِ عِلْمٍ» اشاره به آن باشد و گاهى به دل الهام مىشود كه شايد كلمه «هُدىً» اشاره به آن باشد و گاهى از طريق كتب آسمانى و وحى و نبوّت. «وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ «8»
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ: و از مردمان كسى است كه از روى عناد جدال مىكند در كلام خدا، يا در توحيد و قدرت الهى. نزد ابن عباس مراد ابو جهل است يا أبىّ يا نضر بن حرث «1»، و بنابراين تكرار براى تأكيد است. يا مراد از آيه اول رؤساى كفار، و مراد از آيه دوم تبعه ايشان و ساير مقلدان كه هر يك از ايشان طرح جدال مىافكنند. بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً: بدون دانائى و بىدليلى كه راه نمايد به مقصد. وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ: و نه كتاب روشنى كه بدان صواب از خطا روشن و ممتاز گردد. ممكن است غرض از تكرار دلالت باشد بر آن كه آن مجادل را هيچ سندى نيست بر مدعاى خود از علم ضرورى و استدلال و وحى، بلكه جدال او محض تقليد و تقليد محض مىباشد.
«1». تفسير ابن عباس در حاشيه درّ المنثور سيوطى، ج 3، ص 284، طبع با افست در كتابفروشى اسلاميّه تهران.
جلد 9 - صفحه 21
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ «8» ثانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ نُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَ الْحَرِيقِ «9» ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ يَداكَ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ «10»
ترجمه
- و بعضى از مردم كسى است كه مجادله ميكند در خدا بدون دانشى و نه هدايتى و نه كتابى روشن
با آنكه منحرف كننده باشد جانبش را تا گمراه گرداند از راه خدا مر او را است در دنيا رسوائى و ميچشانيم او را روز قيامت عذاب سوزان
اين براى آنچيزى است كه پيش فرستاده است دو دست تو و همانا خدا
جلد 3 صفحه 591
نيست ستمكار مر بندگانرا.
تفسير
- قمّى ره نقل فرموده كه نازل شد در باره ابو جهل و ثانى عطفه بمعناى روى گرداندن و اعراض نمودن از راه حقّ و طريق خداوند و ايمان است چون كلمه ثانى بمعناى دو تا كننده و عطف بمعناى جانب است و جمعا كنايه از تكبّر و پهلو گرداندن و شانه از زير بار تكليف كشيدن ميباشد و خلاصه مستفاد از آيات شريفه آنستكه بعضى از مردم كور كورانه بدون هيچ دليل و برهان و سند روشنى از راه تقليد و تعصّب در توحيد الهى و صفات جمال و جلال او سخنرانى و خودنمايى ميكنند و با آنكه حقّ بر آنها عرضه شده با تكبّر و نخوت از قبول آن استنكاف و استكبار دارند تا در نتيجه مردم را گمراه نمايند و خودشان هم در گمراهى بمانند چون ليضلّ بفتح ياء نيز قرائت شده است از براى چنين شخصى در دنيا جز رسوائى و خوارى نخواهد بود و در آخرت ما عذاب آتش سوزان را باو خواهيم چشانيد و ميگوئيم اين براى استحقاقى است كه بدست خود در دنيا براى خودت تهيّه و تدارك نمودى و پيش فرستادى و الا خداوند عادل است كسيرا بدون استحقاق عذاب نميكند با آنكه اگر بخواهد بدون سبب بندهئى را مخلّد در جهنّم نمايد ظلم بسيار نموده و خدا هيچ ظلم نميكند چه رسد بآنكه العياذ باللّه بسيار ظلم كننده باشد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مِنَ النّاسِ مَن يُجادِلُ فِي اللّهِ بِغَيرِ عِلمٍ وَ لا هُديً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ «8»
تفسير اينکه آيه در آيه سوّم بيان شد فقط تفاوت اينکه دو آيه اينکه است که در آيه سوّم ميفرمايد: «وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيطانٍ مَرِيدٍ» و در اينکه آيه ميفرمايد:
(وَ لا هُديً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ): که هيچگونه مدركي ندارند، هيچ يقيني و هيچ كتاب آسماني در دست ندارند و هادي ندارند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 8)- باز هم مجادله به باطل: در اینجا نیز سخن از مجادله کنندگانی است که پیرامون مبدء و معاد به جدال بیپایه و بیاساس میپردازند.
نخست میگوید: «گروهی از مردم کسانی هستند که در باره خدا بدون هیچ علم و دانش و هدایت و کتاب روشنی به مجادله بر میخیزند» (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدیً وَ لا کِتابٍ مُنِیرٍ).
در حقیقت بحث و جدال علمی در صورتی میتواند ثمر بخش باشد که متکی به یکی از این دلائل گردد. عقل یا کتاب یا سنّت.
جمله «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ» درست همان تعبیری است که در آیه سوم گذشت. و ظاهرا آیه گذشته ناظر به حال پیروان گمراه و بیخبر است در حالی که این آیه ناظر به رهبران این گروه گمراه میباشد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.