آیه 89 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

أُولَٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<88 آیه 89 سوره انعام 90>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 7
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

آنها کسانی بودند که ما به آنها کتاب و فرمان و مقام نبوّت عطا کردیم، پس اگر این قوم به اینها کافر شوند ما قومی را که هرگز کافر نشوند (مانند علی و شیعیانش که در دل و جان ایمان دارند) بدینها برگمارده‌ایم.

آنان کسانی هستند که به ایشان کتاب ومنصب داوری ونبوّت دادیم؛ پس اگر اینان [که به سبب مشرک بودنشان دشمنی و مخالفت می کنند] به این حقایق [که پایه های آیین الهی اند] کفر ورزند، یقیناً گروهی را [برای نگهبانی و مراعات امر نبوّت و برنامه دین] می گماریم که نسبت به آنها کافر نیستند.

آنان كسانى بودند كه كتاب و داورى و نبوت بديشان داديم؛ و اگر اينان [=مشركان‌] بدان كفر ورزند، بى‌گمان، گروهى [ديگر] را بر آن گماريم كه بدان كافر نباشند.

اينان كسانى هستند كه به آنها كتاب و فرمان و نبوت داده‌ايم. اگر اين قوم بدان ايمان نياورند قوم ديگرى را بر آن گمارده‌ايم كه انكارش نمى‌كنند.

آنها کسانی هستند که کتاب و حکم و نبوّت به آنان دادیم؛ و اگر (بفرض) نسبت به آن کفر ورزند، (آیین حقّ زمین نمی‌ماند؛ زیرا) کسان دیگری را نگاهبان آن می‌سازیم که نسبت به آن، کافر نیستند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They are the ones whom We gave the Book, judgement and prophethood. So if these disbelieve in them, We have certainly entrusted them to a people who will never disbelieve in them.

These are they to whom We gave the book and the wisdom and the prophecy; therefore if these disbelieve in it We have already entrusted with it a people who are not disbelievers in it.

Those are they unto whom We gave the Scripture and command and prophethood. But if these disbelieve therein, then indeed We shall entrust it to a people who will not be disbelievers therein.

These were the men to whom We gave the Book, and authority, and prophethood: if these (their descendants) reject them, Behold! We shall entrust their charge to a new people who reject them not.

معانی کلمات آیه

وكلنا: وكل: واگذار كردن. توكيل: گماردن به كارى. وكيل كردن.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ «89»

آنان كسانى بودند كه كتاب آسمانى و حكومت و قضاوت و مقام نبوّت به آنان داديم. پس اگر اين مشركان به آنها كفر ورزند و نپذيرند (ناراحت نباش، چرا كه) ما گروهى ديگر را كه به آن كافر نيستند مى‌گماريم.

نکته ها

كلمه‌ى «حكم»، هم به معناى حكومت وزمامدارى است، هم به معناى قضاوت و داورى و هم به معناى درك و عقل. در مفردات‌راغب، معناى اصلى آن منع وجلوگيرى ذكر شده و چون عقل وقضاوت وحكومتِ صحيح مانع اشتباه وخلافند، به آنها حُكم اطلاق شده است.

در تفسير المنار و روح المعانى از مفسّران نقل شده كه مراد از قومى كه كفر نمى‌ورزند و حقّ را پذيرفته و حمايت مى‌كنند ايرانيانند. «1»

امام صادق عليه السلام فرمود: اصحاب صاحب اين امر، محفوظ هستند، اگر همه‌ى مردم از او دور


«1». تفسير نمونه.

جلد 2 - صفحه 506

شوند، خداوند اصحاب او را مى‌آورد. آنان همان كسانى هستند كه خداوند درباره‌ى آنان فرمود: فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا ... «1»

پیام ها

1- پيامبران، حقّ حكومت و قضاوت دارند. «آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ»

2- نيكوكارى، صلاح پيشگى و راه يافتن به راه مستقيم، از اوصاف انبياست. نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ‌ .... كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ‌ .... هَدَيْناهُمْ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‌ ... .. آتَيْناهُمُ الْكِتابَ‌

3- هر مكتب طرفداران ومخالفانى دارد و ميان آنان نيز هم ريزش است و هم رويش. گاهى طرفدار، مخالف و يا مخالف، طرفدار مى‌شود. مسلمان، مرتدّ و كافر، مسلمان مى‌شود. «فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً»

4- با كفر گروهى، مكتب حقّ بى‌طرفدار نمى‌ماند. وقتى راه، حقّ و الهى باشد، آمد و رفت افراد نبايد در انسان اثر كند. «فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً»


«1». غيبت نعمانى، ص 316.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ (89)

أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ‌: آن گروه انبياء كسانى‌اند كه عطا فرموديم ايشان را كتاب‌ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ: و حكمت شريعت در فيصل دادن امور و پيغمبرى‌ فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ: پس اگر كافر شوند به كتاب و نبوت و شريعت گروه معاندان قريش‌ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها: پس بتحقيق ما برگماشته و مهيا نموده‌ايم براى ايمان آوردن و مراعات كردن به آن‌ قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ‌: قومى كه از روى صدق نيستند به اين چيزها كافران. در اين جماعت اقوالى است: 1- پيغمبران و متابعان ايشانند. 2- اشاره به انصار و اهل مدينه است، چون در وقت نزول اين سوره ايمان نياورده بودند، پس اين سوره بشارت باشد به ايمان ايشان.

3- مراد اهل فارس يا هر كسى كه تا روز قيامت به دائره ايمان درآيد. 4- مراد ملائكه‌اند. در مجمع‌ «2»- فرمايد اين آيه شريفه متضمن ضمان است از حق تعالى كه نصرت پيغمبر خود و حفظ دين او نمايد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ (89)

ترجمه‌

آنگروه آنانند كه داديمشان كتاب و فرمانفرمائى و پيغمبرى را پس- اگر كافر شوند بآنها اين گروه پس بتحقيق گماشته‌ايم بآنها گروهى را كه نباشند به- آنها كافران.

تفسير

خداوند بانبياء نامبرده در آيات سابقه كرامت فرمود كتابهاى آسمانى را و ايشانرا بحكمت آراسته و بمنصب حكم و فصل خصومت ميان مردم پيراسته فرمود و بخلعت نبوّت مخلّع داشت پس اگر قريش و امثال آنها انكار نبوت يا مراتب سه‌گانه مذكوره در آيه را بنمايند خداوند ميگمارد كسانيرا از انصار يا اهل فارس يا مردان پاك طينت پاكيزه فطرت كه ايمان بهر سه بياورند و بتمام وظائف عقلى و شرعى خودشان عمل نمايند خلاصه آنكه دستگاه الوهيّت و نبوّت باعراض جمعى از جهال عنود لنگ نمى‌ماند و در محاسن از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه خداوند ميگمارد قوميرا كه نماز بخوانند و زكوة بدهند و زياد ذكر خدا كنند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


ذلِك‌َ هُدَي‌ اللّه‌ِ يَهدِي‌ بِه‌ِ مَن‌ يَشاءُ مِن‌ عِبادِه‌ِ وَ لَو أَشرَكُوا لَحَبِطَ عَنهُم‌ ما كانُوا يَعمَلُون‌َ (88) أُولئِك‌َ الَّذِين‌َ آتَيناهُم‌ُ الكِتاب‌َ وَ الحُكم‌َ وَ النُّبُوَّةَ فَإِن‌ يَكفُر بِها هؤُلاءِ فَقَد وَكَّلنا بِها قَوماً لَيسُوا بِها بِكافِرِين‌َ (89) أُولئِك‌َ الَّذِين‌َ هَدَي‌ اللّه‌ُ فَبِهُداهُم‌ُ اقتَدِه‌ قُل‌ لا أَسئَلُكُم‌ عَلَيه‌ِ أَجراً إِن‌ هُوَ إِلاّ ذِكري‌ لِلعالَمِين‌َ (90)

اينست‌ هدايت‌ ‌خدا‌ ‌که‌ باو هدايت‌ ميفرمايد ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ لايق‌ بداند و مشيتش‌ تعلق‌ گرفته‌ ‌باشد‌ ‌از‌ بندگانش‌ و ‌اگر‌ شرك‌ آورده‌ بودند آنچه‌ ‌که‌ عمل‌ ميكردند حبط و فاسد ‌شده‌ ‌بود‌ اينها كساني‌ هستند ‌که‌ ‌ما بآنها داديم‌ كتاب‌ و حكم‌ و نبوت‌ ‌را‌ ‌پس‌ ‌اگر‌ ‌اينکه‌ مشركين‌ و كفار باين‌ انبياء و كتب‌ و حكم‌ و نبوت‌ ‌آنها‌ كافر ميشدند ‌پس‌ بتحقيق‌ ‌ما قومي‌ ‌را‌ قرار ميدهيم‌ ‌که‌ نباشند باينها كافرين‌، ‌اينکه‌ انبياء كساني‌ هستند ‌که‌ خداوند هدايت‌ فرموده‌ ‌پس‌ بايد بهدايت‌ ‌آنها‌ اقتداء كني‌ بگو باين‌ كفار و مشركين‌ ‌من‌ ‌از‌ ‌شما‌ اجر و مزدي‌ مطالبه‌ نميكنم‌ نيست‌ آنچه‌ ميگويم‌ مگر يادآوري‌ جميع‌ اهل‌ عالمين‌.

‌اينکه‌ آيات‌ شريفه‌ كمال‌ دلالت‌ ‌را‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ مراد ‌از‌ آباء و ذريّات‌ و اخوان‌ ‌اينکه‌ انبياء مذكورين‌ ساير انبياء هستند ‌که‌ ذكر ‌آنها‌ نشده‌ و مسلما انبياء منحصر بمذكورين‌ نيستند خداوند ميفرمايد ‌بعد‌ ‌از‌ ذكر انبياء وَ رُسُلًا قَد قَصَصناهُم‌ عَلَيك‌َ مِن‌ قَبل‌ُ وَ رُسُلًا لَم‌ نَقصُصهُم‌ عَلَيك‌َ نساء ‌آيه‌ 162، و ‌در‌ بعض‌ اخبار صد و بيست‌ و چهار هزار پيغمبر بودند مثل‌ خبري‌ ‌که‌ ‌در‌ باب‌ زيارت‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌در‌ نيمه‌ شعبان‌ و شب‌ بيست‌ و سوم‌ رمضان‌ و ‌غير‌ اينها ‌است‌ و ‌اينکه‌ استفاده‌ ‌از‌ جملات‌ ‌اينکه‌ آيات‌ ميشود ‌که‌ ‌در‌ ضمن‌ تفسير اشاره‌ خواهد شد انشاء اللّه‌ ‌تعالي‌.

ذلِك‌َ هُدَي‌ اللّه‌ِ ‌اينکه‌ تفضلات‌ ‌که‌ باين‌ انبياء ‌شده‌ هدايت‌ حقّه‌ حقيقيه‌ خداوند ‌است‌ يَهدِي‌ بِه‌ِ مَن‌ يَشاءُ مِن‌ عِبادِه‌ِ ‌او‌ ميداند كي‌ لياقت‌ و قابليت‌ و سزاوار

جلد 7 - صفحه 132

نبوت‌ و خلافت‌ ‌است‌ ‌او‌ ‌را‌ جعل‌ ميفرمايد اللّه‌ُ أَعلَم‌ُ حَيث‌ُ يَجعَل‌ُ رِسالَتَه‌ُ انعام‌ ‌آيه‌ 124 يا داوُدُ إِنّا جَعَلناك‌َ خَلِيفَةً فِي‌ الأَرض‌ِ ص‌ 25، چون‌ بايد متخلق‌ بجميع‌ ملكات‌ حسنه‌ و عالم‌ بجميع‌ ‌ما يحتاج‌ اليه‌ الامة و الرعية معصوم‌ ‌از‌ جميع‌ معاصي‌ و خطاء و اشتباه‌ و سهو و نسيان‌ ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ امور باطنيه‌ ‌را‌ جز ذات‌ اقدس‌ پروردگار كسي‌ اطلاع‌ ندارد لذا مردم‌ نميتوانند خليفه‌تراشي‌ كنند.

وَ لَو أَشرَكُوا لَحَبِطَ عَنهُم‌ ما كانُوا يَعمَلُون‌َ نوع‌ مفسرين‌ چنين‌ گفتند ‌که‌ ‌اگر‌ شرك‌ بياورند هراينه‌ حبط ميشود ‌از‌ ‌آنها‌ آنچه‌ ‌را‌ عمل‌ ميكنند و همين‌ معنا ‌را‌ ‌در‌ ‌آيه‌ لَئِن‌ أَشرَكت‌َ لَيَحبَطَن‌َّ عَمَلُك‌َ زمر ‌آيه‌ 65 گفتند سپس‌ اشكال‌ كردند ‌که‌ همچه‌ احتمالي‌ ‌در‌ حق‌ انبياء داده‌ نميشود و جواب‌ دادند ‌که‌ ‌براي‌ قطع‌ طمع‌ مشركين‌ بوده‌ و لكن‌ بنكته‌ شريفه‌ ‌آيه‌ برخورد نكردند اشركوا و اشركت‌ فعل‌ ماضي‌ ‌است‌ دلالت‌ ‌بر‌ ماضي‌ ميكند نه‌ ‌بر‌ مستقبل‌ و معني‌ اينست‌ ‌که‌ ‌اگر‌ شرك‌ آورده‌ بودند ‌از‌ ‌اينکه‌ لياقت‌ و قابليت‌ افتاده‌ بودند و اعمال‌ ‌آنها‌ حبط ‌شده‌ ‌بود‌ و ‌اينکه‌ دليل‌ ‌است‌ ‌بر‌ اينكه‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌در‌ زماني‌ و ‌لو‌ قليلي‌ مشرك‌ بوده‌ لياقت‌ نبوت‌ و خلافت‌ ‌را‌ ندارد و مفادا مفاد لا يَنال‌ُ عَهدِي‌ الظّالِمِين‌َ بقره‌ ‌آيه‌ 118 ميشود و تكليف‌ خلفاء سه‌ گانه‌ و معاويه‌ ‌عليهم‌ اللعنة و العذاب‌ معلوم‌ ميشود.

أُولئِك‌َ الَّذِين‌َ آتَيناهُم‌ُ الكِتاب‌َ اولئك‌ اشاره‌ بتمام‌ مذكورين‌ ‌در‌ ‌آيه‌ قبل‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آن‌ جمله‌ آبائهم‌ و ذريّاتهم‌ و اخوانهم‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ ‌هم‌ شاهد ‌بر‌ اينست‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ انبياء و اوصياء بودند و معني‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ بهريك‌ كتاب‌ داده‌ شد بلكه‌ كتابي‌ ‌که‌ مأمور بودند بعمل‌ بآن‌ صحف‌ آدم‌، شيث‌، نوح‌، ابراهيم‌، تورات‌، زبور انجيل‌ ‌که‌ ساير انبياء موظف‌ بودند بآنها عمل‌ كنند بلكه‌ ‌بر‌ امة ‌هر‌ پيغمبري‌ ‌هم‌ صدق‌ ميكند ‌که‌ كتاب‌ ‌او‌ ‌است‌ لذا ‌در‌ باب‌ شهادت‌ مي‌گويي‌

(و القرآن‌ كتابي‌

جلد 7 - صفحه 133

و الكعبة قبلتي‌).

وَ الحُكم‌َ وَ النُّبُوَّةَ مراد ‌از‌ حكم‌ جعل‌ حكومت‌ ‌است‌ ‌بين‌ ‌النّاس‌ و دليل‌ ‌بر‌ لزوم‌ اطاعت‌ چنانچه‌ ‌در‌ حق‌ داود ميفرمايد فَاحكُم‌ بَين‌َ النّاس‌ِ بِالحَق‌ِّ ص‌ ‌آيه‌ 25 و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌هم‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ منصب‌ حكومت‌ ‌هم‌ بايد بجعل‌ الهي‌ ‌باشد‌ كسي‌ حق‌ حكومت‌ ندارد جز ‌از‌ طرف‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ و امام‌ چنانچه‌ ‌در‌ دوره‌ غيبت‌ ‌با‌ مجتهد جامع‌ الشرائط ‌است‌ بنص‌ فرمايش‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ السّلام‌

(انّي‌ جعلته‌ حاكما)

و مراد ‌از‌ نبوت‌ اعم‌ّ ‌از‌ رسالت‌ ‌است‌ زيرا ‌هر‌ رسولي‌ نبي‌ هست‌ ولي‌ ممكن‌ ‌است‌ نبي‌ ‌باشد‌ و مأمور بدعوت‌ نباشد چنانچه‌ ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود

(كنت‌ نبيّا و الآدم‌ ‌بين‌ الماء و الطين‌).

فَإِن‌ يَكفُر بِها هؤُلاءِ اشاره‌ بكفار و مشركين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ اينها بانبياء كافر شدند و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ استفاده‌ ميشود لزوم‌ اقرار بجميع‌ انبياء و اعتقاد بتمام‌ ‌آنها‌ چنانچه‌ ميفرمايد وَ المُؤمِنُون‌َ كُل‌ٌّ آمَن‌َ بِاللّه‌ِ وَ مَلائِكَتِه‌ِ وَ كُتُبِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ لا نُفَرِّق‌ُ بَين‌َ أَحَدٍ مِن‌ رُسُلِه‌ِ بقره‌ ‌آيه‌ 285.

فَقَد وَكَّلنا بِها قَوماً لَيسُوا بِها بِكافِرِين‌َ ‌يعني‌ مقدر ميفرمائيم‌ و خلق‌ ميكنيم‌ قومي‌ ‌را‌ ‌که‌ كافر باين‌ انبياء و كتب‌ و احكام‌ نباشند.

تنبيه‌‌-‌ مراد كافر بجميع‌ اينها نيست‌ بلكه‌ ‌اگر‌ بيك‌ نفر ‌از‌ انبياء ‌ يا ‌ يك‌ حكم‌ ‌از‌ كتاب‌ ‌ يا ‌ يك‌ دستور ديني‌ كافر شد ‌از‌ تحت‌ ‌اينکه‌ عنوان‌ خارج‌ و ‌اينکه‌ موضوع‌ صادق‌ نميآيد مگر ‌بر‌ شيعه‌ اثني‌ عشري‌ مشروط ‌بر‌ اينكه‌ هيچيك‌ ‌از‌ ضروريات‌ دين‌ ‌را‌ منكر نباشد أُولئِك‌َ الَّذِين‌َ هَدَي‌ اللّه‌ُ اشاره‌ بانبياء سابقه‌ ‌است‌ فَبِهُداهُم‌ُ اقتَدِه‌ امر بپيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌است‌ ‌که‌ تو ‌هم‌ بايد بهمان‌ طريقه‌ ‌آنها‌ مشي‌ كني‌، و ها ‌در‌ اقتده‌ ‌براي‌ وقف‌ ‌است‌ مثل‌ ‌آيه‌ شريفه‌ فَيَقُول‌ُ هاؤُم‌ُ اقرَؤُا كِتابِيَه‌ إِنِّي‌ ظَنَنت‌ُ أَنِّي‌

جلد 7 - صفحه 134

مُلاق‌ٍ حِسابِيَه‌ حاقه‌ ‌آيه‌ 19، و مثل‌ ‌آيه‌ شريفه‌ يا لَيتَنِي‌ لَم‌ أُوت‌َ كِتابِيَه‌ وَ لَم‌ أَدرِ ما حِسابِيَه‌ حاقه‌ ‌آيه‌ 25 قُل‌ لا أَسئَلُكُم‌ عَلَيه‌ِ أَجراً مزد رسالت‌ نميخواهم‌ ‌ان‌ قلت‌ مگر مودت‌ ذي‌ القربي‌ مزد رسالت‌ نيست‌ چنانچه‌ ميفرمايد قُل‌ لا أَسئَلُكُم‌ عَلَيه‌ِ أَجراً إِلَّا المَوَدَّةَ فِي‌ القُربي‌ شوري‌ ‌آيه‌ 22.

قلت‌ مودت‌ ذي‌ القربي‌ ‌هم‌ يك‌ لطف‌ ‌بر‌ امت‌ ‌است‌ و بنفع‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌در‌ دنيا و آخرت‌ چنانچه‌ ميفرمايد ما سَأَلتُكُم‌ مِن‌ أَجرٍ فَهُوَ لَكُم‌ سبأ ‌آيه‌ 46.

إِن‌ هُوَ إِلّا ذِكري‌ لِلعالَمِين‌َ تمام‌ جن‌ و انس‌ ‌تا‌ قيام‌ قيامت‌ زيرا حضرتش‌ مبعوث‌ ‌بر‌ كافه‌ جن‌ّ و انس‌ بوده‌ ‌تا‌ آخر دنيا و قيامت‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 89)

در این آیه به سه امتیاز مهم که پایه همه امتیازات انبیاء بوده اشاره کرده، می فرماید: «اینها کسانی بودند که هم کتاب آسمانی به آنان داده ایم و هم مقام حکم و هم نبوت» (أُولئِکَ الَّذِینَ آتَیناهُمُ الکتابَ وَ الحُکمَ وَ النُّبُوَّةَ).

«حکم» در اصل به معنی منع و جلوگیری است، و از آنجا که عقل جلو اشتباهات و خلافکاریها را می گیرد، همچنین قضاوت صحیح مانع از ظلم و ستم است، و حکومت عادل جلو حکومتهای ناروای دیگران را می گیرد، در هر یک از این سه معنی استعمال می شود.

سپس می فرماید: «اگر این جمعیت- یعنی مشرکان و اهل مکه و مانند آنها- این حقایق را نپذیرند، دعوت تو بدون پاسخ نمی ماند، زیرا ما جمعیتی را مأموریت داده ایم که نه تنها آن را بپذیرند بلکه آن را محافظت و نگهبانی کنند جمعیتی که در راه کفر گام برنمی دارند و در برابر حق تسلیمند» (فَإِن یکفُر بِها هؤُلاءِ فَقَد وَکلنا بِها قَوماً لَیسُوا بِها بِکافِرِینَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع