آیه 83 سوره صافات

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

۞ وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ

مشاهده آیه در سوره


<<82 آیه 83 سوره صافات 84>>
سوره : سوره صافات (37)
جزء : 23
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و از پیروان نوح (در دعوت به توحید و خدا پرستی) به حقیقت ابراهیم (خلیل) بود.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed Abraham was among his followers,

معانی کلمات آیه

  • شيعته: شيعه: پيروان. «شيعة الرجل: اتباعه و انصاره» (قاموس قرآن) افك: ساخته. دروغ. آن در اصل به معنى برگرداندن چيزى است از حقيقتش.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ «83» إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ «84»

و بى گمان، ابراهيم از پيروان نوح بود. آن گاه كه با دلى سليم و سالم (از هر عيب) به پيشگاه پروردگارش آمد.

إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ «85» أَ إِفْكاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ «86» فَما ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ «87»

آن گاه كه به پدر (سرپرست) و قوم خويش گفت: اين (بت‌ها) چيست كه مى‌پرستيد؟ آيا به دروغ معبودهاى ديگرى غير از خداوند مى‌خواهيد. پس گمان شما به پروردگار جهانيان چيست (كه غير او را مى‌پرستيد)؟

جلد 8 - صفحه 41

نکته ها

كلمه‌ «شِيعَةٍ» به معناى گروهى است كه تابع رئيس خود باشند.

امام صادق عليه السلام فرمود: قلب سليم قلبى است كه جز به خداى تعالى به چيزى وابسته نباشد. «1» آرى، شرك يكى از بيمارى‌هاى قلبى است.

حضرت ابراهيم در ميان انبيا ويژگى‌هايى داشت از جمله:

الف) با اين كه يك نفر بود امّا قرآن او را يك امّت مى‌داند. «إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً واحدة» «2»

ب) علاوه بر نبوّت، امام مردم شد. «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً» «3»

انبيايى مثل حضرت موسى و عيسى و محمّد عليهم السلام از نسل او هستند.

د) مراسم حج از يادگارهاى اوست.

ه) بر ملكوت و باطن آسمان‌ها دست يافت. «نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «4»

و) در قرآن القاب ويژه‌اى براى او ذكر شده است، مانند: صدّيق، اوّاه، حليم، خليل، حنيف، قانت و داراى قلب سليم.

پیام ها

1- بُعد منزل نبود در سفر روحانى. (با اين كه فاصله حضرت ابراهيم تا حضرت نوح را تا چند هزار سال گفته‌اند، ليكن در قرآن ابراهيم، شيعه و پيرو نوح معرّفى شده و نوح پيشتاز حركت توحيدى است.) «وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ»

2- راه همه انبيا يكى است و انبيا براى يكديگر الگو و مقتدا هستند و عنصر زمان و مكان در اصول و مبانى اديان آسمانى اثر ندارد. «وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ» (در جاى ديگر نيز قرآن خطاب به پيامبر اسلام مى‌فرمايد: «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ» «5» به هدايت پيامبران پيشين، اقتدا كن.)

3- بر خلاف ادّعاى مخالفان شيعه، كلمه شيعه اختراع ياران حضرت على عليه السلام‌

«1». تفسير مجمع‌البيان.

«2». نحل، 120.

«3». بقره، 124.

«4». انعام، 75.

«5». انعام، 90.

جلد 8 - صفحه 42

نيست. «وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ»

4- بعضى از وظايف انبيا از اين قرار است: الف) پيوند با پيامبران پيشين‌ «وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ» ب) تسليم در برابر خدا «جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» ج) نجات جامعه از انواع شرك. «إِذْ قالَ لِأَبِيهِ»

5- ابتدا درون خود را پاك كنيد، سپس به پاك كردن جامعه بپردازيد. (لازمه موفقيّت رهبران دينى، داشتن قلب سليم است) «جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ إِذْ قالَ لِأَبِيهِ»

6- قلب سليم شرط تقرّب به خدا و بار يافتن به درگاه اوست. «جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»

7- كسى شيعه واقعى و پيرو راستين پيامبران است كه از قلبى سليم و پاك برخوردار باشد. «وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»

8- صراحت، شهامت و عدم ملاحظات قومى و نسبى، نشانه‌ى ايمان راسخ است. ابراهيم آئين پدر را محكوم كرد. «قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ»

9- مردان خدا در محيط فاسد هضم نمى‌شوند بلكه محيط را عوض مى‌كنند. «قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ»

10- در نهى از منكر سن شرط نيست. «لِأَبِيهِ» عدد شرط نيست. «لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ»

11- در نهى از منكر، از خودى‌ها شروع كنيم. «لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ»

12- در نهى از منكر، از منكرات اصلى همچون شرك شروع كنيم. «ما ذا تَعْبُدُونَ»

13- سر لوحه‌ى مبارزه انبيا با شرك است. «قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ»

14- در نهى از منكر، از وجدان خلافكار نيز اقرار بگيريم. «ما ذا تَعْبُدُونَ»

15- در نهى از منكر، احتمال تأثير فورى و كامل شرط نيست، شايد بعداً اثر كند، شايد كم كم اثر كند و شايد .... قالَ‌ ... ما ذا تَعْبُدُونَ‌

16- بت پرستى يك نوع دروغ است. «أَ إِفْكاً آلِهَةً»

17- نه تنها پرستش، بلكه اراده‌ى پرستشِ غير خدا هم زشت است. «تَعْبُدُونَ‌، تُرِيدُونَ»

18- هستى در سايه ربوبيّت خداوند، اداره مى‌شود. «بِرَبِّ الْعالَمِينَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 43

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص155

منابع