آیه 82 سوره نمل
<<81 | آیه 82 سوره نمل | 83>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هنگامی که وعده عذاب کافران به وقوع پیوندد (و یا زمان انتقام به ظهور قائم فرا رسد) جنبندهای از زمین بیرون آریم که با آنان تکلم کند، که مردم به آیات ما (بعد از این) از روی یقین نمیگروند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«وَقَعَ»: رخ داد. فرا رسید. حتمی و ثابت شد. در اینجا مراد نزدیک شدن قیامت و پیدایش نشانههای ظهور آن است. «الْقَوْلُ»: فرمان و حکم خدا. مراد فرموده خداوندی دالّ بر وعید کافران به عذاب است. «دَآبَّةً»: جنبنده. حیوان. مراد حیوانی است که دارای مشخّصات و صفات خاصّ خود بوده و ظهور آن یکی از علائم فرا رسیدن قیامت و بسته شدن درگاه توبه است. قرآن به اجمال از آن گذشته است و این ما را بس. احادیث فراوانی را درباره نوع و شکل و محلّ خروج و کارهای وی، به پیغمبر (نسبت دادهاند که علماء و فقهاء، اغلب آنها را مردود و نامقبول دانستهاند. حتی برخی (دَآبَّة) را مفرد و برخی جمع، و گروهی آن را حیوان یا حیوانها، و دستهای آن را انسان یا انسانهای مصلح دانستهاند. «أَنَّ النَّاسَ ...»: در اصل: بِأَنَّ النَّاسَ ... لاِنَّ النَّاسَ ... است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كانُوا بِآياتِنا لا يُوقِنُونَ «82»
و هرگاه سخن (و وعدهى عذاب الهى) بر مردم حتمى شود، جنبندهاى را براى آنان از زمين بيرون آوريم تا با مردم سخن گويد، كه همانا مردم آيات ما را باور نمىكردند.
نکته ها
اين آيه ظاهراً به جريان قبل از قيامت مربوط است كه هرگاه قهر خداوند بر مردم حتمى شد، خداى متعال، با قدرت خود موجود زندهاى را از زمين بيرون مىآورد، تا با مردم سخن گويد، و سخنش اين است كه: مردم ايمان نمىآورند.
گرچه كلمهى دابّة به غير انسان گفته مىشود ولى بارها در قرآن، اين كلمه در جايى به كار رفته كه شامل انسان نيز مىشود و از آن جا كه دابّه بايد در موقعيّتى باشد كه حرفش نسبت به همهى كفّار يك سند باشد، بايد گفت: مراد از دابّه يك شخصيّت مهم است كه در روايات، به علىّبن ابىطالب عليهما السلام تفسير شده است.
شايد هر يك از اولياى خدا كه در آخرالزّمان قيام و حركت فوقالعادهاى انجام دهند و حقّ و باطل و مؤمن و كافر را از هم جدا سازند، نيز مشمول اين آيه باشند. «و الله العالم»
جلد 6 - صفحه 459
دابّة كيست و چيست؟
در آيه، قرائنى است كه نشان مىدهد اين دابّة موجود بسيار مهمى است، زيرا:
1. در آستانهى قهر الهى ظاهر مىشود. «إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ» اقتضاى سخنان مهم آن است كه از سرچشمههاى مهم صادر شود.
2. به نحو استثنايى پيدا مىشود. أَخْرَجْنا ... مِنَ الْأَرْضِ
3. حرف مىزند، «تُكَلِّمُهُمْ» قضاوت مىكند و از آينده مردم خبر مىدهد. أَنَّ النَّاسَ كانُوا ...
4. حرف او همچون صوراسرافيل، آخرين سخن است. «إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ»
5. كلمهى دابّة، با تنوين، نشانهى عظمت و بزرگى اين موجود است.
6. آيهى بعد، مربوط به رجعت است كه اولياى خدا قبل از قيامت زنده مىشوند.
7. آيه نمىگويد: «بآيات الله» بلكه مىگويد: «بِآياتِنا» گويا نشانههاى او همان نشانههاى خداوند است.
جمعبندى ميان اين قرائن كه در ظاهر آيه است و روايات متعدّدى كه در تفاسير آمده است، ما را به اين حقيقت مىرساند كه بگوييم: مراد از «دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ»، حضرتعلىّ عليه السلام است.
اوست كه لايق است حرف آخر را بگويد وبر پيشانى بعضى، مهر عدم ايمان بزند واز آينده شوم گمراهان خبر دهد.
دو سؤال:
1. آيا كلمهى دابّه، مخصوص جنبندههاى غير انسانى نيست؟
پاسخ: خير، در قرآن بارها كلمهى دابّه به كار رفته كه شامل انسان نيز مىشود، نظير «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها» «1»
2. آيا اطلاق كلمهى جنبنده بر حضرت على عليه السلام توهين به آن حضرت نيست؟
پاسخ: هرگز؛ همان گونه كه اطلاق كلمهى «بشر» بر پيامبر توهين نيست، و اطلاق كلمات «شىء، عالم، نور و وجود» بر خداوند جايز است، لكن فرق است ميان علم، نور و وجود
«1». هود، 6.
جلد 6 - صفحه 460
خداوند با سايرين.
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم