آیه 7 سوره زلزال
<<6 | آیه 7 سوره زلزال | 8>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
پس هر کس به قدر ذرهای کار نیک کرده باشد (پاداش) آن را خواهد دید.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- مثقال: وزن و چيزى كه با آن وزن مىكنند (سنگ) راغب گويد:«مثقال الشيء: وزنه»، مِثْقالَ ذَرَّةٍ هم سنگ ذره.
- ذرة: مورچه ريز و دانه غبار. در نهج البلاغه خطبه 163 فرموده: «سبحان من أدمج قوائم الذرة و الهمجه» يعنى منزه است خدايى كه دستها و پاهاى مورچه ريز و مگس ريز را در جاى خود قرار دارد.[۱]
نزول
شأن نزول آیات 7 و 8:
مقاتل و سعید بن جبیر گویند: وقتى که آیه «وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً» نازل گردید، مسلمین مى پنداشتند که اگر مال کمى را انفاق و بخشش کنند داراى پاداش و ثواب نخواهند بود و نیز اگر گناهانى که به نظرشان کوچک مى آمد از قبیل دروغ و نگاه کردن از روى شهوت به نوامیس مردم و غیبت کردن را مرتکب گردند، مؤاخذه نخواهند شد.
سپس این آیات نازل گردید و به آنها فهمانید که بر کوچکترین اعمال خیر و شر پاداش و کیفر خواهند دید[۲] و نیز گویند: پیامبر با ابوبکر مشغول خوردن غذا بودند این آیات نازل شد.[۳]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها «1» وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها «2» وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها «3» يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها «4» بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها «5» يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ «6» فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ «7» وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ «8»
آن گاه كه زمين به لرزش شديد خود لرزانده شود. و زمين بارهاى سنگين خود را بيرون افكند. و انسان بگويد: زمين را چه شده است؟ (كه اينگونه سخت مىلرزد). در آن روز زمين خبرهاى خود را بازگو كند. چرا كه پروردگارت به آن وحى كرده است. در آن روز مردم به طور پراكنده (از قبرها) بيرون آيند تا كارهايشان به آنان نشان داده شود. پس هر كس به مقدار ذرّهاى كار نيك كرده باشد همان را ببيند. و هركس هم وزن ذرهاى كار بد كرده باشد آن را ببيند.
نکته ها
مراد از «أَثْقالَها»، مردگان هستند كه در قيامت، زمين آنها را بيرون مىافكند. چنانكه در آيهاى ديگر مىفرمايد: «وَ أَلْقَتْ ما فِيها وَ تَخَلَّتْ» «1»
«1». انشقاق، 4.
جلد 10 - صفحه 563
حضور مردم در قيامت بطور پراكنده است. چنانكه در آيات ديگر مىفرمايد: «أَشْتاتاً»، «كَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ» «1»، «كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» «2» حضور متفرق مردم در قيامت يا به خاطر آن است كه هر كس همراه رهبرى كه در دنيا انتخاب كرده، مىباشد يا آنكه خوبان و بدان از يكديگر جدا مىشوند.
با اراده خدا در قيامت، جمادات نيز به سخن مىآيند، نه فقط زمين، بلكه اعضاى بدن انسان عليه او گواهى مىدهند. «وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ» «3»
در روايات آمده است كه در مكانهاى مختلف نماز بخوانيد، زيرا آن مكان در قيامت براى شما شهادت مىدهد. «4»
در روايت ديگرى آمده است كه در بيابانها نيز اذان بگوييد، زيرا به هر سنگ و كلوخى كه صداى شما برسد، گواه قيامت شماست.
حضرت على عليه السلام پس از آنكه بيت المال را تقسيم مىكرد، دو ركعت نماز مىخواند و به زمين خطاب مىكرد: «اشهدى انى ملئتك بحق و فرغتك بحق» «5» اى زمين گواهى بده كه من تو را از بيت المال بر اساس حق پر كردم و سپس بر اساس حق خالى كردم.
در روايات است كه نحوه خبر دادن زمين اين گونه است كه مىگويد: فلانى در فلان زمان فلان عمل را روى من انجام داد. «6»
«مِثْقالَ» از «ثقيل» به معناى ميزان سنگينى است و كلمه «ذَرَّةٍ» يا به معناى كوچكترين مورچه است و يا به معناى ذرات سبك پراكنده در هوا. البته امروز به اتم نيز ذرّه مىگويند.
«1». قمر، 7.
«2». قارعه، 4.
«3». فصّلت، 21.
«4». تفسير مجمعالبيان.
«5». لئالى الاخبار، ج 5، ص 79.
«6». تفسير نورالثقلين.
جلد 10 - صفحه 564
ولى به هر حال مراد از آن كوچكترين واحد وزن است.
در روايات مىخوانيم: مرد عربى وارد مسجد پيامبر اكرم شد و گفت: «علمنى بما علمك الله» از آنچه خدا به تو ياد داده مرا ياد بده! حضرت شخصى را مأمور آموزش قرآن به او كردند.
معلم براى او سوره إِذا زُلْزِلَتِ ... را خواند، همين كه به آيه فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ... رسيد، مرد عرب گفت: «كفانى» مرا بس است و سپس رفت. پيامبر فرمود: «رجع فقيها» «1»
در سوره لقمان نيز، لقمان به فرزندش مىفرمايد: اگر به اندازه وزن خردلى عمل نيك يا بد داشته باشى، در دل سنگ يا در اوج آسمان يا در زمين باشد، خداوند در قيامت براى حساب مىآورد. «يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ» «2»
گواهى و شهادت زمين در قيامت، بيانگر آن است كه در همين حال، زمين آگاهانه كارهاى ما را درك مىكند و در آن روز با فرمان و وحى الهى بازگو مىكند.
جناب آقاى حسان در ديوان خود، آيات سوره زلزال را اين گونه به نظم در آورده است:
اين زمين در آن زمان پر بلا
ناگهان چون زلزلت زلزالها
از درونش اخرجت اثقالها
با تعجب قال الانسان مالها
مردگان خيزند بر پا كلّهم
تا همه مردم يروا اعمالهم
هر كه آرد ذرّةً خيراً يره
يا كه آرد ذرّةً شرّاً يره
آن زمان خورشيد تابان كوّرت
كوههاى سخت و سنگين سُيّرت
آبها در كام دريا سجّرت
آتش دوزخ به شدت سعّرت
چون در آن هنگام جنّت ازلفت
خود بداند هركسى ما احضرت
اضافه شدن زلزله به زمين «زلزالها» هم رمز عظمت زلزله است و هم رمز گستردگى آن در تمام زمين. در اولين آيه سوره حج نيز عظمت اين زلزله مطرح شده است: «إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ» در خطبه 157 نهجالبلاغه نيز مىخوانيم: «عباد الله احذروا يوما تفحص فيه الاعمال و يكثر فيه الزلزال و تشيب فيه الاطفال» بندگان خدا! بترسيد از روزى كه در آن، تمام اعمال بررسى شود، زلزلهها زياد مىشود و كودكان (به خاطر طولانى بودن يا سختى آن روز) پير مىشوند.
«1». تفاسير نمونه و نورالثقلين.
«2». لقمان، 16.
جلد 10 - صفحه 565
پیام ها
1- زلزله بزرگ زمين در آستانه قيامت، امرى قطعى و حتمى است. «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها» (كلمه اذا در موردى بكار مىرود كه امر قطعى باشد)
2- معاد جسمانى است. (جسم انسانها در زمين دفن شده كه در قيامت خارج مىشود، نه روح آنها) «أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها»
3- قيامت روز تحيّر انسان است. «قالَ الْإِنْسانُ ما لَها»
4- هستى شعور دارد. «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها»
5- زمين از گواهان قيامت است. «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها»
6- در قيامت راه هرگونه انكار بسته است. «لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ»
7- همه مردم در دادگاه عدل الهى يكساناند. فَمَنْ يَعْمَلْ ... فَمَنْ يَعْمَلْ ...
8- كيفر و پاداش الهى، بر اساس عمل است. فَمَنْ يَعْمَلْ ... فَمَنْ يَعْمَلْ ...
9- عمل هر چه هم كوچك باشد، حساب و كتاب دارد. لذا نه گناهان را كوچك شمريد و نه عبادات را. «مِثْقالَ ذَرَّةٍ»
10- تجسم و ديدن عمل در آن روز خود عذاب يا لذت است. «يَرَهُ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 568
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص316-317
- پرش به بالا ↑ تفاسیر روض الجنان از خاصه و کشف الاسرار و ابن ابى حاتم از عامه.
- پرش به بالا ↑ تفسیر کشف الاسرار.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.