They know just an outward aspect of the life of the world, but they are oblivious of the Hereafter.
They know the outward of this world's life, but of the hereafter they are absolutely heedless.
They know only some appearance of the life of the world, and are heedless of the Hereafter.
They know but the outer (things) in the life of this world: but of the End of things they are heedless.
معانی کلمات آیه
«ظَاهِراً مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا»: مراد این است که شناخت آنان درباره جهان سطحی و اندک است و برداشت ایشان از زندگی، مجموعهای از خور و خواب و سرگرمیها و لذّات زودگذر است، و نمیدانند که دنیا پل آخرت، و مرحله مقدّماتی برای زندگی جاویدان و گسترده و نامحدود آن جهانی است.
يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا: مىدانند چيزى كه آشكارا و مشاهد آنهاست از زندگانى دنيا مانند مال و منال و جاه و جلال آن، وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ: و ايشان از آخرت كه غايت مقصود است، هُمْ غافِلُونَ: ايشان غافلانند بىخبران و بدين جهت دائما در تعمير دنيا و تخريب آخرتند.
از حسن نقل است به خدا قسم كه حذاقت ايشان در امور دنيا بر وجهى بود كه درهم را بر ناخن خود متقلب مىساختند و از وزن آن خبر مىدادند بر آن نحوى كه هست، و مىدانند كه خالص است يا مشوب، لكن نماز را كه ستون دين است اصلا نمىدانند و از آن خبر ندارند. «1» تنبيه: آيه شريفه در مقام ملامت و مذمت كسانى است كه در امور مادّى نهايت جديّت را منظور داشته و آن را در مرتبه علم و عمل به سر حد كمال رسانند، اما غافل از آنكه «از پس امروز بود فردائى» و ابدا در رشته معارف و علوم دينى تعقلى نكنند و قدمى برندارند تا بدانند كه سرمايه سعادت آدمى و تنظيم معاش انسانى و مايه
«1» منهج الصادقين، ج 7، ص 186. (چ سوم اسلاميه 1346 ش)
جلد 10 - صفحه 272
حيات جاودانى منوط و مربوط است به علم روحانى، و تمدن بدون تديّن استوار و برقرار نخواهد بود.
در نزديكترين زمين و آنان بعد از مغلوب شد نشان غالب خواهند شد
در بعد از چند سالى مر خدا را بوده و هست فرمان پيش از آن و بعد از اين و در چنين روز شاد ميشوند گروندگان
بيارى خدا يارى ميكند آنرا كه خواهد و او است تواناى مهربان
وعده داده است خدا خلاف نميكند خدا وعدهاش را ولى بيشتر مردم نميدانند
ميدانند ظاهرى را از زندگانى دنيا و آنها از آخرت بيخبرانند.
تفسير
خداوند متعال در اين سوره مباركه بعد از الم كه بيان آن مكرّر شده است اخبار فرموده از شكست روم از ايران در نزديكترين اراضى روميان بعربستان كه شامات و حوالى آنست بحسب بعضى از روايات و آنكه روميان بعد از مغلوبيتشان غلبه ميكنند بر ايرانيان در آتيه نزديكى كه بده سال نميرسد چون بضع ظاهرا پارهاى از عدد است كه از آن در فارسى به اند تعبير ميشود و اينمدت ظرف است براى حدوث و تحقّق غلبه نه براى بقاء و دوام آن چون در اينصورت فعل متعدّى بالى ميشود نه فى و از براى خدا است امر و حكم و فرمان و تقدير و اختيار و بوده و خواهد بود قبل از مغلوبيت روم و
جلد 4 صفحه 244
بعد از غلبه آن و در ميان آن دو و قبل از امر نمودن بامرى و بعد از آن در تقديم و تأخير و ساير امور چنانچه از بعضى روايات ائمه اطهار استفاده ميشود و در روز بروز غلبه دوم خوشحال ميشوند اهل ايمان بنصرت و ظفر الهى كه آنرا بهر كس بخواهد عنايت ميفرمايد و او است تواناى انتقام كشنده از دشمنان و مهربان نصرت دهنده بدوستان و اجمال اين واقعه بشهادت تاريخ و روايات مفسّرين آنستكه در اوائل ظهور اسلام كه پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و اله در مكّه مشرّفه بود خسرو پرويز شاهنشاه ايران عازم تسخير روم شد و بدوا لشگريانش شامات را تصرف نمودند و بعدا بر تمام مملكت روم مسلّط شدند و مدت هفت سال در آن بلاد حكومت داشتند و خراج آنرا براى شاهنشاه ميفرستادند و چون اين وقايع بتوسط كاروان قريش در مكه معظّمه منتشر شد مشركين آن ديار اين خبر را بفال نيك گرفتند و گفتند ما بر مسلمانان غلبه خواهيم نمود چون آنها خود را اهل كتاب ميدانند و ما اهل كتاب نيستيم چنانچه ايرانيان كه اهل كتاب نيستند بر روميان كه عيسويان و اهل كتابند غالب شدند و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله ملول شد و خداوند اين آيات را براى دلخوشى آنحضرت نازل فرمود و ابو بكر آنرا براى كفار تلاوت نمود و با ابىّ ابن خلف كه يكى از آنها بود و تكذيب كرد شرط بندى نمود كه تا سه سال اگر صدق اينمقال ظاهر نشود ده شتر باو بدهد و الا از او بگيرد و هنوز شرط بندى حرام نشده بود و چون خدمت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله رسيد و قضيّه را عرضه داشت حضرت فرمود خطا كردى بضع تا نه سال صادق است برو بر مدت و مال بيفزا و او آمد مدت را نه سال و مال را صد شتر كرد و اين بود تا خسرو پرويز بمأمورين خود در بلاد روم بدبين شد و خواست آنها را سياست نمايد و آنها با هر قل قيصر روم همدست شدند و بايران حمله كردند و خسرو فرار كرد و قسمت مهمّى از مملكت او بتصرف روميان در آمد و آنها پيران آتش پرست را در ازاى خون كشيشان بيت المقدس كه ايرانيان كشته بودند كشتند و خبر فتح روميان در روز جنگ بدر بمسلمانان رسيد و ايشان از دو جهت خوشحال شدند يكى ظهور صدق آيات الهى و ديگر غلبه آنها بر كفار مكه بنصرت الهى و كمك ملائكه كه شرح آن مفصّلا ذكر شده است وعده داده اين فتح را وعده دادنى خدا تخلّف نمىنمايد
جلد 4 صفحه 245
او از وعده خود ولى بيشتر مردم از قبيل ابى بن خلف ميباشند كه اعتقاد و اعتماد بوعده حق ندارند براى جهل و نادانى خودشان ميدانند و مىبينند ظاهر و صورتى از زندگانى دنيا و زخارف آن را و آنها از معنى و باطن آن كه آخرت است در غفلتند و بفكر آن نيستند لذا هر چه ميكنند براى تحصيل دنيا است و در تشخيص منافع و مضارّ آن با عقل و هوش و ذكاوت و فراست و جدّى و فعّالند و در امور اخروى جاهل و نادان و كودن و نفهم و سست عنصر و سهل انگارند و تكرار كلمه هم براى تأكيد نسبت و تثبيت غفلت است و اين آيات يكى از معجزات ثابته و اخبار غيبيّه قرآن است كه صدق آن ظاهر شده و دلالت بر نبوّت آورنده آن دارد و اينكه در بعضى از روايات غلبه دوم با فتح ايران بدست مسلمانان و در بعضى غلبه اول با دولت اموى و دوم با دولت عباسى تطبيق شده بعنوان تأويل است كه با حفظ معناى ظاهر منافات ندارد و فيض ره تأويل اول را حمل بر قرائت سيغلبون بصيغه مجهول و تطبيق اخير را حمل بر قرائت غلبت بصيغه معلوم فرموده و بنظر حقير ين معانى از جمله اللّه الامر من قبل و من بعد استفاده شده كه ائمه اطهار بآن اشاره فرمودهاند و اللّه و اوليائه اعلم.
ميدانند ظاهر از زندگاني دنيا را و آنها از آخرت آنها غافل هستند.
در امور دنيوي كمال مهارت را دارند و روزبروز صنايع آنها رو بازدياد است بالاخص در عصر حاضر، مشاهده كنيد، وسائل زندگاني را بكجا رسانيدهاند، عمارات و بناها به چه استحكام و طرز ساختمانها با چندين طبقه زمستانه، تابستانه. وسائل مسافرتها، ماشين، ريل، هواپيما، مترو، وسائل برق براي سرد كردن، گرم كردن و روشن كردن با قوه برق، چه تشكيلاتي، وسائل تلفن، تلگراف، تلويزيون، وسائل فرش، مبل، وسائل خوراك، طرز لباس و ساير لذائذ دنيوي و تمايلات نفساني به چه پايه رسيده و روزبروز در تزائد است، لكن هر چه اينکه وسائل بيشتر فراهم شود، گرفتاريها و شدائد و سر بگريبانيها زيادتر ميگردد لذا ميفرمايد:
يَعلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الحَياةِ الدُّنيا.
و اما در امر آخرت و دار باقيه بكلي غافل، نه در مقام تحصيل عقائد هستند و نه در تزكيه اخلاق و نه بفكر حلال و حرام و ترك واجبات از صلوة و صوم و زكاة و خمس و فعل محرمات، ساز و آواز، بي حجابي، بي عفتي، بي غيرتي، بي همه چيزي باشد تا نتيجه آن را درك كنند.
وَ هُم عَنِ الآخِرَةِ هُم غافِلُونَ
«النّاس نيام فاذا ماتوا انتبهوا».
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 7)- سپس میافزاید: این مردم کوتاه بین «تنها ظاهری از زندگی دنیا را میبینند و از آخرت و پایان کارها بیخبرند»! (یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ).
انسان «ظاهر بین» انفاق را سبب خسران و زیان میشمرد، در حالی که این «موحد» تجارتی پرسود میداند.
آن یکی ربا خواری را مایه افزایش در آمد، و این یکی مایه وبال و بدبختی و زیان.
آن یکی جهاد را مایه افزایش در آمد، و این یکی مایه وبال و بدبختی و زیان.
آن یکی جهاد را مایه دردسر و شهادت را به معنی نابودی و این یکی جهاد را رمز سر بلندی و شهادت را حیات جاویدان میشمرد.
اگر آنها باطن و درون این زندگی دنیا را نیز میدانستند برای شناخت آخرت کافی بود، چرا که دقت کافی در این زندگی زود گذر نشان میدهد که حلقهای است از یک سلسله طولانی، و مرحلهای است از یک مسیر بزرگ، همان گونه که دقت در زندگی دوران جنینی نشان میدهد که هدف نهایی خود این زندگی نیست، بلکه این یک مرحله مقدماتی برای زندگی گستردهای است.
ج3، ص523
اعجاز قرآن از دریچه علم غیب!
یکی از طرق اثبات اعجاز قرآن خبرهای غیبی قرآن است که یک نمونه روشن آن در همین آیات مورد بحث آمده، در طی چند آیه با انواع تأکیدات از پیروزی بزرگ یک ارتش شکست خورده در چند سال بعد خبر میدهد، و آن را به عنوان یک وعده تخلفناپذیر الهی معرفی میکند.
تاریخ به ما میگوید که هنوز نه سال نگذشته بود که: رومیان در نبرد جدیدی بر ایرانیان پیروز شدند، و مقارن همان زمان مسلمانان با صلح حدیبیه (و طبق روایتی در جنگ بدر) پیروزی چشمگیری بر دشمنان پیدا کردند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: