Allah has brought you forth from the bellies of your mothers while you did not know anything. He made for you hearing, eyesight, and hearts so that you may give thanks.
And Allah has brought you forth from the wombs of your mothers-- you did not know anything-- and He gave you hearing and sight and hearts that you may give thanks.
And Allah brought you forth from the wombs of your mothers knowing nothing, and gave you hearing and sight and hearts that haply ye might give thanks.
It is He Who brought you forth from the wombs of your mothers when ye knew nothing; and He gave you hearing and sight and intelligence and affections: that ye may give thanks (to Allah).
معانی کلمات آیه
سمع: قوه شنوايى، شنيدن ،. به هر سه معنى در قرآن به كار رفته است . آن ، جمع بسته نمى شود ؛
زيرا در اصل ، مصدر است و مصادر ، جمع بسته نمى شوند.
الأبصار: بصر: قوه بينايى، چشم، علم . جمع آن ، ابصار است.
الافئدة: فؤاد: قلب .جمع آن ، افئده است .«فأد» در لغت ، به معنى دلسوزى و تحريك است.
قلب را از آن فؤاد گفته اند كه در آن توقّد و دلسوزى هست و يا در آن تأثّر و انقلاب هست.[۱]
وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «78» وخداوند شما را از شكم مادرانتان بيرون آورد در حالىكه هيچ چيز نمىدانستيد و براى شما گوش و چشمها ودلها قرار داد، شايد شما شكر كنيد.
نکته ها
«امهات» جمع «ام» است و بجاى «امات»، «أُمَّهاتُ» گفته مىشود، يعنى حرفِ «ها» در جمع زايد است.
پیام ها
1- تولّد از مادر، به ارادهى الهى است. «اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ»
2- ياد نقصها و كمبودها و فقدانهاى گذشته، روحيّهى شكر را در انسان بارور مىكند. لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً ... لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
جلد 4 - صفحه 557
3- حكمت و سنّت خداوند، آن است كه هر كارى از راه وسيلهاش انجام شود.
ابزار علم، چشم و گوش و دل است. جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ ...
4- كارآيىِ گوش قبل از چشم است. (گوش در شكم مادر هم مىشنود، ولى چشم بعد از تولد تا مدّتى بسته است. شايد به همين دليل در آيه نام گوش قبل از چشم برده شده است) «جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ»
5- تشكر از هر نعمت، بكارگيرى صحيح آن است. زيرا قرآن از گروهى انتقاد مىكند كه چشم دارند ولى حقايق را نمىبينند، گوش دارند ولى حاضر به شنيدن حقّ نيستند. جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ ... لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
6- شكر واقعى نعمت چشم و گوش، تحصيل علم است: زيرا آيه ابتدا مىفرمايد:
شما نمىدانستيد، من به شما چشم و گوش دادم تا شكر كنيد، يعنى علم بياموزيد. جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ ... لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
بعد از آن ابتداى ظهور ايشان خبر مىدهد تا از مبدء، معاد را استدلال نمايند:
وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ: و خداوند سبحان بيرون آورد شما را از شكمهاى مادران شما. لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً: نمىدانستيد هيچ چيز را از جلب منافع به خود، و دفع مكاره از خود. وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ: و قرار داد به لطف شامله خود براى شما گوش. وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ: و چشمها و دلها، يعنى ادوات و آلات دانائى و بينائى و آگاهى مرحمت فرمود تا جزئيات را به مشاعر دريابيد، و به دلها و قلبها مشاركات و مباينات كه در ميان قوا باشد به سبب تكرار احساسات تعقل كنيد، تا علوم بديهى شما را حاصل شود و به نظر در آن، اكتساب علوم نظرى نمائيد. پس ادوات استفادات و استفاضات از كلام و كتاب كه گوش و چشم باشد، خداوند منّان به شما مرحمت فرموده و سلاطين قلوب را كه مميزات مستفادات شما هستند، بر مسند تعقل متمكن ساخت تا به تفكر و تأمل هشيار شويد، مبدء و معاد خود را بشناسيد، و راه خير و سعادت را رهنما گرديد.
لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ: براى اين كه شكرگزارى كنيد و سپاسدارى نمائيد ذات احديت الهى را كه اين نعمتهاى عظيمه به شما مرحمت فرموده، كه اگر
جلد 7 - صفحه 252
هر آينه يكى از اين قوا، قدرى مئوف (و بيمار) شود، كليّه نظام اجتماعى مادى و معنوى شما مختل گردد. و اگر خواهى قدر نعمت دانى، نظر كن به آن كه يكى از اين سه عطيّه را فاقد باشد، چگونه اداره زندگانى او دشوار باشد.
- و خدا بيرون آورد شما را از شكمهاى مادرانتان كه نميدانستيد چيزى را و قرار داد براى شما گوشها و چشمها و دلها را باشد كه شما شكر گذار شويد
آيا نمينگرند بسوى پرندگان در حاليكه رام شدگانند در فضاى آسمان كه نگاه نميدارد آنها را مگر خدا همانا در آن هر آينه نشانهها است براى گروهى كه ميگروند
و خدا قرار داد براى شما از خانههاتان آرامگاهى و قرار داد براى شما از پوستهاى شتر و گاو و گوسفند خانههائى كه سبك مىيابيد آنها را روز كوچتان و روز بجاى ماندنتان و از پشمهاى آنها و كركهاى آنها و مويهاى آنها فرش و لباس و مايه تجارت تا زمان معيّنى
و خدا قرار داد براى شما از آنچه آفريد سايبانهائى و قرار داد براى شما از كوهها پناهگاههائى و قرار داد براى شما لباسهائى كه حفظ كند شما را از گرما و لباسهائى كه حفظ كند شما را در كارزارتان اين چنين تمام ميكند نعمت خود را بر شما باشد كه شما منقاد شويد.
تفسير
- يكى از آثار قدرت و اسباب نعمت خداوند بر بندگان آنستكه بيرون آورد آنها را از رحمهاى مادرهاشان در حاليكه عالم نبودند بمنافع و
جلد 3 صفحه 305
مضارشان و خداوند حواسى بآنها مرحمت فرمود كه موجب زوال جهل و اكتساب علم باشد و بوسيله آن حواس دفع ضرر و جلب نفع نمايند و از آن جمله حسّ سمع است كه در مفرد و جمع استعمال ميشود و اينجا بقرينه ابصار و افئده مراد جمع است و ابصار جمع بصر و افئده جمع فؤاد است كه بمعناى قلب و محلّ علوم و معارف است و اينها نعمتهاى بزرگ خداوند است كه بايد شكر گذارى شود و يكى از آيات و علائم قدرت الهى كه اهل ايمان متوجّه بآن ميشوند و عبرت ميگيرند وجود پرندگان است در هواى مرتفع از زمين كه آنرا جوّ ميگويند و اضافه بآسمان ميشود باعتبار آنكه جهت فوق است و ديده ميشوند رام و مسخّر بفرمان خدا پرواز كنندگان بوسيله بالها و ساير معدّات و اگر اراده الهيّه بنگهدارى آنها تعلق نگرفته بود مىافتادند بزمين براى سنگينى جسمشان ولى غير اهل ايمان بكلّى غافل از اين آيات و مغمور در شهوات و شبهاتند و يكى از نعم الهى بر بندگان آنستكه وسايل تهيّه خانهها را براى سكونت و آرامش آنها در وقت اقامت در وطنها فراهم نموده و از پوست شتر و گاو و گوسفند و متعلّقات آنها از قبيل پشم و كرك و مو خيمهها و چادرها مهيّا فرموده براى بندگان كه خانههاى سفرى ايشان باشد كه در موقع كوچ و انتقال از مكانى بمكانى سبك بار باشند و بتوانند آنها را نقل دهند با خود و هر جا خواسته باشند اقامت كنند بر پا نمايند و در آنها ساكن شوند و نيز از پشم گوسفند و كرك شتر و موى بز اثاثيه از قبيل فرش و لباس و متاع كه مايه انتفاع و بهره بردارى است تهيّه فرموده تا مدّتى كه ممكن باشد انتفاع از آنها يا مقدّر شده است دوام آنها و بقاء صاحبانشان و نيز خداوند مهيّا فرمود براى آسايش بندگان سايبانهائى از قبيل درخت و كوه و ابنيه و غيرها كه از تابش آفتاب بآنها پناه برند و استراحت نمايند و در كوهها غارها و منازل طبيعى سنگى و غيره قرار داد كه در آنها مخفى شوند و از شرّ درندگان محفوظ مانند و از پنبه و كتان و پشم و آهن و غيرها لباسها تهيّه فرمود براى حفظ آنها از گرما و سرما و چون در عربستان كه مورد خطاب بوده فائده اولى كه حفظ از گرما است اتمّ بوده و در آن اشاره بفائده ثانيه است بذكر حرّ كه گرما است اكتفا شده و فائده ديگر در لباس حفظ بدن است از خطرات روز جنگ و سرابيل
جلد 3 صفحه 306
بر مطلق لباس اعمّ از مخصوص بجنگ از قبيل جوشن و خود و غيره اطلاق ميشود و اين همه نعمتهاى الهى بنحو اتمّ و اكمل براى آنستكه بندگان متذكّر آنها شوند و شكر گذارى نمايند بتسليم و انقياد در برابر احكام الهى كه تمامى آن احكام هم بر نفع آنها است و در صورت كفر و عصيان انتفاع از نعم الهى بر آنها روانيست چون ظاهر آيه آنستكه تمام اين نعم بغرض تسليم و انقياد آنها خلق و مقرّر شده است اگر چه لطفا از متخلّفين هم گرفته نميشود ..
و غير اينها از آيات و خلاصه كلام اينكه انسان مركب است از روح و بدن و ظهر و بطن و سر و علن اما بدن اصل آن از خاك است که فرمود مِن سُلالَةٍ مِن طِينٍ و حكماء گفتند کل شيء يرجع الي اصله لذا اينکه بدن خاك ميشود و قدرت كامله حق اينکه خاك را در مأكولات انسان قرار داده و از آنها نطفه استخراج فرموده و در صلب پدران و از آنجا بغريزه شهوت در رحم مادران قرار داده که ميفرمايد:
لا تَعلَمُونَ شَيئاً پس از آن افاضه قواي ظاهره و باطنه باو ميشود سامعه باصره ناطقه شامه لامسه خيال حس مشترك حافظه متفكره ذاكره عاقله که ميفرمايد وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمعَ وَ الأَبصارَ وَ الأَفئِدَةَ و سر اينكه سمع را مفرد بيان فرموده و ابصار و افئدة را جمع اينست ابصار مراد اعين است که آلت ديدنست و همچنين افئدة که محل قواي باطنه است ولي آلت سمع اذن است اگر بغير آن فرموده بود بجمع بيان كرده بود چنانچه ميفرمايد وَ لَهُم آذانٌ لا يَسمَعُونَ بِها اعراف آيه 178 ولي تعبير بسمع فرموده و شنيدن مفرد است لعلكم براي ترديد و شك نيست بلكه بمعناي ينبغي است که بايد و لازم و واجب است تشكرون قدر اينکه نعم كليه الهيه را بدانيد و شكر گذار باشيد که بحكم عقل شكر منعم واجب است و اينکه فرع شناختن منعم است و در قرآن ميفرمايد لَئِن شَكَرتُم لَأَزِيدَنَّكُم وَ لَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ ابراهيم آيه 7.
163
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 78)- انواع نعمتهای مادی و معنوی: بار دیگر قرآن به عنوان یک درس توحید و خداشناسی به مسأله نعمتهای گوناگون پروردگار باز میگردد، و در این بخش از نعمتها نخست به نعمت علم و دانش و ابزار شناخت اشاره کرده، میگوید: «و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون فرستاد در حالی که هیچ نمیدانستید» (وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً).
البته در آن محیط محدود و تاریک و وابسته، این جهل و بیخبری قابل تحمل بود، ولی به هنگامی که در فراخنای این عالم پهناور گام گذاردید، دیگر ادامه آن جهل امکان پذیر نبود، لذا ابزار درک حقایق و شناخت موجودات، یعنی، «گوش و چشم و عقل در اختیار شما گذارد» (وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ).
تا حقایق هستی، و این نعمتهای بزرگ را درک کنید، و حس شکرگزاری شما در برابر بخشنده این همه موهبت تحریک گردد «شاید شکر او را به جای آورید» (لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: