آیه 78 سوره شعراء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ

مشاهده آیه در سوره


<<77 آیه 78 سوره شعراء 79>>
سوره : سوره شعراء (26)
جزء : 19
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

همان خدایی که مرا بیافرید و به راه راستم هدایت می‌فرماید.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

who created me, it is He who guides me,

معانی کلمات آیه

«یَهْدِینِ»: مرا راهنمائی می‌کند و دستگیرم او است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلَّا رَبَّ الْعالَمِينَ «77»

البتّه اين بت‌ها دشمن من هستند (و من دشمن آنها)، مگر پروردگار جهانيان (كه محبوب من است).

الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ «78» وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ «79» وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ «80» وَ الَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ «81»

همان پروردگارى كه مرا آفريد و همو راهنماييم مى‌كند. او كه مرا (هنگام گرسنگى) طعام مى‌دهد و (هنگام تشنگى) سيرابم مى‌نمايد. و هر گاه بيمار شوم، همو مرا شفا مى‌بخشد. او كسى است كه مرا مى‌ميراند، سپس زنده‌ام مى‌كند.

وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ «82»

او كسى است كه اميد دارم روز جزا خطاهاى مرا ببخشد.

جلد 6 - صفحه 328

نکته ها

جز خدايى كه ربّ العالمين است، همه‌ى معبودها دشمن ما مى‌شوند، زيرا بت‌ها در قيامت به سخن در آمده، عليه بت‌پرستان شكايت خواهند كرد. چنانكه قرآن مى‌فرمايد: «كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا» «1» روز قيامت بت‌ها از بت‌پرستان تنفّر مى‌جويند و با آنان ضدّيت دارند و بدين وسيله عداوت آنها روشن مى‌شود. «2»

خطاى انبيا، ترك اولى است، و گرنه خداوند حضرت ابراهيم را با صفاتى مثل برگزيده ستايش نموده است. «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ» «3»

پیام ها

1- معبودهاى خيالى و دروغين، دشمنان انديشه، سعادت وتكامل بشريّت هستند. عَدُوٌّ لِي‌ ...

2- ابتدا بايد به جهان و جهان‌آفرين توجّه كرد و سپس توجّه به خويشتن. «رَبَّ الْعالَمِينَ‌- خَلَقَنِي»

3- در شيوه‌ى تبليغ، گاهى لازم است خود را به جاى ديگران قرار دهيم. «عَدُوٌّ لِي» و نفرمود: «عَدُوٍّ لَكُمْ»

4- آفرينش انسان از بزرگ‌ترين الطاف الهى است. «الَّذِي خَلَقَنِي»

5- كسى حقّ هدايت دارد كه آفريده باشد. «خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ» زيرا تدبير و هدايت از آفرينش جدا نيست.

6- آفريدن و هدايت كردن، نشانه‌ى آن است كه او ما را دوست دارد، نه بت‌ها. «عَدُوٌّ لِي إِلَّا رَبَّ الْعالَمِينَ الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ»

7- هدايت، از شئون ربوبيّت است. «رَبَّ الْعالَمِينَ‌- فَهُوَ يَهْدِينِ»

8- نعمت هدايت (بعد از خلقت)، بزرگ‌ترين نعمت‌هاست. «خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ»

9- آفريدن يك بار است، ولى هدايت در هر لحظه و هميشه است. ( «خَلَقَنِي» به‌صورت ماضى و «يَهْدِينِ» به صورت مضارع و استمرار آمده است)

10- سير شدن و سيراب شدن انسان، كار خداست. آب و نان وسيله است. «يُطْعِمُنِي‌ وَ يَسْقِينِ»


«1». مريم، 82.

«2». تفسير كبيرفخررازى.

«3». ص، 46.

جلد 6 - صفحه 329

11- توجّه به نعمت‌هاى معنوى، بر توجّه به نعمت‌هاى مادّى مقدّم است. ابتدا فرمود: فَهُوَ يَهْدِينِ‌ ...، آنگاه فرمود: يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ‌ ...

12- در پيدايش بيمارى، خود ما مقصّريم. «مَرِضْتُ» و نفرمود: «أمرضنى»

13- شفا از خداست. دارو وسيله است وتأثير آن نيز به اراده اوست. «فَهُوَ يَشْفِينِ»

14- شفاى روح و شفاى جسم در كنار هم لازم است. «فَهُوَ يَهْدِينِ‌- فَهُوَ يَشْفِينِ»

15- در سخن و خطابه، آهنگين بودن كلمات يك ارزش است. «يَهْدِينِ‌- يَسْقِينِ‌- يَشْفِينِ‌- يُحْيِينِ»

16- در جهان بينى الهى، مرگ پايان كار نيست، يكى از مراحل زندگى است. «يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ»

17- همه كاره‌ى هستى خداست. (توحيد افعالى) «يَهْدِينِ‌- يَسْقِينِ‌- يَشْفِينِ‌- يُحْيِينِ»

18- مرگ نيز نعمت است. وَ الَّذِي يُمِيتُنِي‌ ... مرگ در رديف نعمت‌ها آمده است.

19- هر كجا زمينه شرك وجود دارد، شرك‌زدايى لازم است. (در نعمت هدايت، اطعام و شفا، سه بار كلمه‌ى «هو» به كار رفته است، ولى در خلقت و مرگ و حيات، اين كلمه به كار نرفته، شايد به اين خاطر كه خلقت و مرگ را همه به خدا نسبت مى‌دهند و جاى شرك نيست، ولى ارشاد و اطعام و شفا به مردم، دارو، پزشك و غذا نسبت داده مى‌شود. لذا قرآن براى زنده‌نگاه داشتن روحيّه توحيد، كلمه‌ى «هو» را بكار برد، يعنى همه‌ى كارها بدست اوست).

20- يكى از فلسفه‌هاى عبادت، تشكّر از خداوند است. (ابراهيم به عمو و قوم خود فرمود: «ما تَعْبُدُونَ» چه چيزى را مى‌پرستيد؟ گفتند: بت. حضرت ابراهيم در اين آيات، فلسفه‌ى عبادت خدا را بيان مى‌كند). «خَلَقَنِي‌- يَهْدِينِ‌- يُطْعِمُنِي‌- يَسْقِينِ‌- يَشْفِينِ‌- يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ»

21- هيچ كس از الطاف الهى بى نياز نيست. أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ ... در جايى كه حضرت ابراهيم خليل‌اللّه خود را نيازمند مغفرت الهى بداند، تكليف ما روشن است.

22- عفو الهى، فضل اوست نه استحقاق ما. «أَطْمَعُ» آرى، به اعمال خود تكيه‌

جلد 6 - صفحه 330

نكنيم، زيرا ابراهيم نيز به عفو الهى چشم دوخته، نه پاداش كار خود.

23- اميد و رجا، يك ارزش است. «أَطْمَعُ»

24- ربوبيّت خداوند سبب دلبستگى به عفو و مغفرت اوست. رَبَّ الْعالَمِينَ‌ ... أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي‌

25- طلب مغفرت، شيوه‌ى انبياست. «يَغْفِرَ لِي»

26- اگر لطف خاصّ او نباشد، انسان در هر مرحله‌اى باشد جايزالخطا است. «خَطِيئَتِي»

27- جلوه‌ى مبدء و معاد در كلام انبيا آشكار است. خَلَقَنِي‌ ... يَوْمَ الدِّينِ‌

28- نيازهاى مادّى و معنوى انسان از آغاز تا پايان زندگى، به دست خداوند است. خَلَقَنِي‌ ... يَوْمَ الدِّينِ‌

پانویس

منابع