آیه 73 سوره نمل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<72 آیه 73 سوره نمل 74>>
سوره : سوره نمل (27)
جزء : 20
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و همانا خدای تو درباره خلق دارای فضل و رحمت بسیار است و لیکن اکثر مردم شکر نعمتش بجا نیاورند.

و یقیناً پروردگارت بر مردم دارای فضلی بزرگ است، ولی بیشترشان سپاس نمی گزارند،

و راستى پروردگارت بر [اين‌] مردم داراى بخشش است، ولى بيشترشان سپاس نمى‌دارند.

و پروردگار تو فضل خود را بر مردم ارزانى مى‌دارد، ولى بيشترينشان شكر نمى‌گويند.

مسلّماً پروردگار تو نسبت به مردم، فضل (و رحمت) دارد؛ ولی بیشترشان شکرگزار نیستند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed your Lord is gracious to mankind, but most of them do not give thanks.

And surely your Lord is the Lord of grace to men, but most of them are not grateful.

Lo! thy Lord is full of bounty for mankind, but most of them do not give thanks.

But verily thy Lord is full of grace to mankind: Yet most of them are ungrateful.

معانی کلمات آیه

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «71»

و مى‌گويند: اگر راست مى‌گوييد، اين وعده (عذاب دنيا يا قيامت) كى خواهد بود؟

قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ «72»

بگو: چه بسا بخشى از آن عذابى را كه با شتاب مى‌خواهيد، در پى شما باشد (و به شما برسد و خود خبر نداشته باشيد).

وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ «73»

و البتّه پروردگار تو بر (اين) مردم داراى بخشش است و لكن بيشترشان شكرگزار نيستند.

وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ «74»

و البتّه پروردگارت، آنچه را در سينه‌هاشان پنهان دارند و آنچه را آشكار مى‌نمايند، (به خوبى) مى‌داند.

جلد 6 - صفحه 451

نکته ها

هنگامى كه انبيا مردم را در مورد قيامت يا قهر خداوند هشدار مى‌دادند، مردم زمان وقوع قيامت را مى‌خواستند ولى از آن جا كه زمان قيامت را جز خدا كسى نمى‌داند، انبيا پاسخ نمى‌دادند و تنها نسبت به اصل قهر الهى به مردم هشدار مى‌دادند، نه زمان آن.

آنچه در سينه‌هاست؛ «ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ» قبل از كارهاى علنى؛ «ما يُعْلِنُونَ» آمده و اين مى‌تواند به چند دليل باشد:

الف: افكار و نيّت‌هاى درونى، انگيزه‌ى كارهاى بيرونى است و لذا مقدّم شده است.

ب: دانستن باطن افراد مهم‌تر از دانستن ظاهر آنان است.

ج: علم خداوند به اهداف و افكار باطنى، براى منكران معاد تهديد بيشترى دارد.

پیام ها

1- كفّاربراى مشاهده‌ى عذاب، شتابى همراه با مسخره دارند. «مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»

2- ندانستن جزئيّات يك حقيقت، دليل بر انكار اصل آن نيست. (اگر زمان وقوع قيامت را نمى‌دانيم، اصل آن را تكذيب نكنيم). «مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ»

3- ريشه‌ى سؤال از زمان وقوع قيامت، شك در نبوّت است. «إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»

4- پاسخ دادن به هر سؤالى لازم نيست. (كفّار از پيامبر مى‌خواستند وقت عذاب را معيّن كند، ولى آن حضرت تعيين نمى‌كردند). «عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ»

5- عجله‌ى مردم در نزول عذاب بر كافران، حكمت خدا را تغيير نمى‌دهد. عَسى‌ أَنْ يَكُونَ‌ ... الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ‌

6- دنيا جاى كيفر كامل نيست. «بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ»

7- كيفرهاى الهى داراى نظام و زمان‌بندى و مرحله به مرحله است. «رَدِفَ لَكُمْ»

8- بيم و اميد، در كنار هم سازنده است. رَدِفَ لَكُمْ‌ ... إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ‌

9- در پى بودن قهرالهى نسبت به كفّار حتمى نيست، آنان مى‌توانند با توبه وتغيير موضع، نجات يابند. عَسى‌ ... ( «عَسى‌» به معناى بازبودن راه بازگشت است)

10- چشيدن گوشه‌اى از عذاب دنيوى مى‌تواند وسيله‌ى هوشيارى وتوبه و

جلد 6 - صفحه 452

نوعى فضل الهى باشد. «رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ»

11- تأخير در كيفر، يكى از شيوه‌هاى تربيت ونشانه‌ى لطف الهى وفرصتى براى توبه است. «إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ»

12- اكثريّت ناسپاس، مسير لطف خدا را تغيير نمى‌دهد. لَذُو فَضْلٍ‌ ... أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ‌

13- در علم خدا شك نكنيد. «إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ»

14- وقتى كه خداوند همه چيز را مى‌داند، گناه و نفاق براى چه؟ «لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ» مخفى يا علنى بودن امور، در علم خداوند تأثيرى ندارد.

15- ربوبيّت خداوند، مستلزم آگاهى كامل اوست. «رَبَّكَ لَيَعْلَمُ»

16- علم خداوند به نهان و آشكار، ضامن عمل به وعده‌هاى اوست، پس عجله نكنيد. مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ ... تَسْتَعْجِلُونَ‌ ... إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ‌ ...

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (73)

جلد 10 - صفحه 77

وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ‌: و بدرستى كه پروردگار تو هر آينه صاحب افضال و رحمت است بر مردمان. و از جمله فضل و احسان او اين است كه تعجيل نمى‌كند در عقوبت كافران و عاصيان در كفر و معاصى، وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ‌: و لكن بيشتر مردم سپاسدارى نمى‌كنند و حق نعمت منعم حقيقى را در تأخير عذاب نمى‌شناسند، بلكه از غايت جهالت و غفلتى كه دارند استعجال در وقوع آن نمايند.

تنبيه: آيه شريفه آگاهى است بر آنكه پروردگار عالميان، صاحب فضل و احسان بى‌پايان است بر عالميان؛ و از جمله آن اعطاء وجود نوع انسانى و تصوير آنها به نيكوترين صورت و تسويه خلقت آنان و ابقاء و ساير نعم از مواد اغذيه و اطعمه و اشربه و البسه و فاكهه و آنچه لوازمات نظام معاش بنى آدم است مرحمت فرمايد. با اين وصف عده‌اى در مقام ناسپاسى و حق ناشناسى برآمده كفران نعمتهاى عظيم خداوند كريم را بنمايند، باز هم عنايت سبحانى شامل حال بندگان است كه وظيفه روزى خواران را به خطاى منكر نبرد و تعجيل در عقوبت و سزاى آنها نفرمايد، و سالهاى متمادى به كفر و فسق بندگان و تمادى آنان در عصيان، حضرت رحمان صبر فرمايد كه شايد از مستى شهوت، هشيار و از خواب غفلت، بيدار گردند و تدارك آن به ايمان و طاعت بنمايند، لكن با اين افضال و انعام و احسان حضرت منان، بيشتر بندگان شكر آن ننموده بلكه به كفران ابدى باقى باشند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ (67) لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (68) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ (69) وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (70) وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (71)

قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (73) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74) وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (75)

ترجمه‌

و گفتند آنانكه كافر شدند آيا چون باشيم خاك و پدران ما آيا همانا مائيم بيرون آورده شدگان‌

بتحقيق وعده داده شديم اين را ما و پدرانمان پيش از اين نيست اين مگر افسانه‌هاى پيشينيان‌

بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار گناهكاران‌

و اندوهگين مباش بر آنها و مباش در تنگدلى از آنچه مكر ميكنند

و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان‌

بگو نزديك است كه از پى آيد شما را پاره‌اى از آنچه در رسيدنش شتاب داريد

و همانا پروردگار تو صاحب تفضّل است بر مردمان و ليكن بيشترشان شكر نميكنند

و همانا پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينه‌هاشان و آنچه را آشكار ميكنند

و نيست هيچ پنهانى در آسمان و زمين مگر كه هست در كتابى آشكار.

تفسير

بعد از شنيدن وعده معاد در آيات سابقه كفارى كه منكر آن بودند بمجرّد استبعاد استفهام انكارى نموده گفتند آيا ميشود چنين امرى كه ما بعد از مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و از قبيل افسانه‌هاى پيشينيان، دروغى است كه براى سرگرمى يا اغراض ديگرى ميسازند و مى‌پردازند ولى اصلى ندارد و چون ادّعاء آنها مجرّد از دليل بود خداوند هم بحبيب خود دستور فرمود كه فقط در جواب آنها تهديد و تخويف فرمايد و امر بگردش در زمين و مشاهده ديار مخروبه اقواميكه مخالفت‌

جلد 4 صفحه 163

با انبيا نمودند و بعذاب الهى گرفتار شدند نمايد و آنكه محزون نباشد از بقاء آنها بر كفر و دلتنگ نگردد از مكر و حيله آنها در ضدّيت و معاندت با آنحضرت چون خداوند هميشه حافظ و نگهدار او است و تكرار همزه استفهام براى تأكيد انكار است و بحذف همزه اولى و بحذف هر دو و ائنّنا بدو نون و ضيق بكسر ضاد نيز قرائت شده است و چون بر سبيل انكار و استهزاء ميگفتند نميدانيم اين وعده عذابى كه اهل ايمان بما ميدهند چه زمان محقّق خواهد شد اگر راست ميگويند خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بفرمايد نزديك است چيزى نميگذرد كه بشما و اصل خواهد شد بعضى از آن عذاب موعودى كه شما طالب تعجيل آن هستيد و مقصود از آن بعض ظاهرا قتل و أسر در بدر باشد و از بعض ديگر عذاب بعد از مرگ اعمّ از قبر و قيامت كه بموقع خودش بآنها خواهد رسيد و نيز گوشزد فرمايد كه تأخير عذاب كسانيكه استحقاق آنرا پيدا كرده‌اند بمقتضاى فضل الهى است بر بندگان كه شايد توبه نمايند و استحقاق مغفرت پيدا كنند ولى بيشتر مردم نادانند و بر تفضّل الهى شكر گذارى نميكنند و تعجيل ميكنند در امريكه بر ضرر آنها است و آنكه خدا ميداند كه انكار و استكبار آنها از قبول دين حق براى عداوتى است كه در ضمير آنها از پيغمبر خدا جاى گرفته و احيانا اظهار ميكنند و مجازات خواهد فرمود آنقوم عنود را بعد اوت مكنونه در قلب و مكشوفه از اقوال و اعمالشان و تمام امور خفيّه‌اى كه از خلق پوشيده است در آسمان و زمين اعمّ از خصلتهاى زشت و زيبا و غيرها در لوح محفوظ و امّ الكتاب ثبت و نزد خدا و پيغمبر و ائمه اطهار واضح و آشكار است و بهيچ وجه نميشود امرى را از خداوند و آن ذوات مقدّسه مخفى و مستور داشت و اين از علومى است كه خداى عليم بايشان كرامت فرموده و براى وراثت كتاب اين خاندان را از بين بندگان صالح خود برگزيده است بلكه نفوس مقدّسه ايشان همان كتاب مبين است كه خفاياى ارضيّه و سماويّه در آن بظهور ميرسد و اللّه اعلم بحقائق الامور.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَذُو فَضل‌ٍ عَلَي‌ النّاس‌ِ وَ لَكِن‌َّ أَكثَرَهُم‌ لا يَشكُرُون‌َ (73)

و بدرستي‌ ‌که‌ پروردگار تو ‌هر‌ آينه‌ صاحب‌ فضل‌ ‌است‌ ‌بر‌ جميع‌ ناس‌ و لكن‌ اكثر ‌آنها‌ شكر گذار نيستند شكر نميكنند.

تفضلات‌ الهي‌ ‌بر‌ افراد بشر بسيار ‌است‌ و نعمتهاي‌ ‌او‌ بيشمار ‌است‌: وَ إِن‌ تَعُدُّوا نِعمَةَ اللّه‌ِ لا تُحصُوها (ابراهيم‌ ‌آيه‌ 37، نحل‌ ‌آيه‌ 18) و تمام‌ ‌آنها‌ تفضل‌ ‌است‌ نه‌ استحقاق‌ كسي‌ طلبي‌ ‌از‌ خداوند ندارد و نعم‌ الهيه‌ اقسام‌ مختلف‌ ‌است‌ نعم‌ دنيويه‌ ‌از‌ افاضه‌ وجود و تطورات‌ ‌در‌ اصلاب‌ آباء و ارحام‌ امهات‌ و افاضه‌ رزق‌ و صحت‌ و اعطاء حواس‌ ظاهريه‌ و باطنيه‌ و تمام‌ اسباب‌ تعيش‌ و زندگاني‌ ‌از‌ سماوي‌ و ارضي‌ ‌براي‌ ‌او‌ فراهم‌ فرموده‌ و بزرگترين‌ نعمتها نعمت‌ عقل‌ ‌است‌ و روح‌ ملكوتي‌ ‌که‌ ميفرمايد لَقَد خَلَقنَا الإِنسان‌َ فِي‌ أَحسَن‌ِ تَقوِيم‌ٍ (تين‌ ‌آيه‌ 4) و ميفرمايد ثُم‌َّ أَنشَأناه‌ُ خَلقاً آخَرَ فَتَبارَك‌َ اللّه‌ُ أَحسَن‌ُ الخالِقِين‌َ (مؤمنون‌ ‌آيه‌ 14) و ميفرمايد اللّه‌ُ الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ الأَرض‌َ قَراراً وَ السَّماءَ بِناءً وَ صَوَّرَكُم‌ فَأَحسَن‌َ صُوَرَكُم‌ وَ رَزَقَكُم‌ مِن‌َ الطَّيِّبات‌ِ ذلِكُم‌ُ اللّه‌ُ‌-‌ رَبُّكُم‌ فَتَبارَك‌َ اللّه‌ُ رَب‌ُّ العالَمِين‌َ (مؤمن‌ ‌آيه‌ 64) و نعم‌ دينيه‌ ارسال‌ رسل‌ و انزال‌ كتب‌ و جعل‌ احكام‌ و هدايت‌ و ارشاد و دلالت‌ و توفيق‌ و تأييد و جعل‌ ائمه‌ هدي‌ و علماء اعلام‌ و كتب‌ علميه‌ و ساير وسائل‌ هدايت‌ و عنايات‌ خاصه‌ ‌از‌ مغفرت‌ ذنوب‌ و استجابت‌ دعوات‌ و نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ و‌-‌ قبولي‌ شفاعت‌ شفعاء ‌در‌ توسلات‌ بآنها و حفظ ‌از‌ آفات‌ و بليات‌ و ‌غير‌ اينها و نعم‌ اخرويه‌ ‌از‌ بهشت‌ و جميع‌ لذات‌ ‌آن‌ و حشر ‌با‌ صلحاء و انبياء و ائمه‌ هدي‌ و خشنودي‌ حق‌ و ساير تفضلات‌ لذا ميفرمايد:

وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَذُو فَضل‌ٍ عَلَي‌ النّاس‌ِ جنس‌ بشر شامل‌ جميع‌ افراد ميشود.

وَ لَكِن‌َّ أَكثَرَهُم‌ لا يَشكُرُون‌َ قدر نعمت‌ ‌را‌ نميدانند بالاخص‌ نعمت‌ ايمان‌ ‌ يا ‌ مستند ‌به‌ ‌خدا‌ نميدانند بلكه‌ باسباب‌ و وسائط ميپندارند و مراتب‌ شكر ‌را‌ مراعات‌ نميكنند شكر لساني‌، جوارحي‌ قلبي‌ و انحاء شكر ‌را‌ نميدانند ‌که‌ ‌هر‌ نعمتي‌ چه‌ نحوه‌ بايد شكر گذاري‌ كرد و چه‌ عملي‌ بايد ‌در‌ مقابل‌ ‌آن‌ انجام‌ داد.

180

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 73)- سپس به بیان این واقعیت می‌پردازد که اگر خداوند در مجازات شما عجله نمی‌کند، به خاطر فضل و رحمتش بر شماست، تا برای اصلاح خویش

ج3، ص435

و جبران گذشته به قدر کافی مهلت داشته باشید.

می‌گوید: «و پروردگار تو نسبت به همه مردم فضل و رحمت دارد، ولی اکثر آنها شکرگزار نیستند» (وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع