آیه 70 سوره الرحمن

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ

مشاهده آیه در سوره


<<69 آیه 70 سوره الرحمن 71>>
سوره : سوره الرحمن (55)
جزء : 27
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

در آن بهشتها نیکو زنان با حسن و جمال بسیارند.

در آنها زنانی نیکو سیرت و زیبا صورت اند.

در آنجا [زنانى‌] نكوخوى و نكورويند.

در آنجا زنانى است نيك‌سيرت و زيباروى.

و در آن باغهای بهشتی زنانی نیکو خلق و زیبایند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

In them are maidens good and lovely.

In them are goodly things, beautiful ones.

Wherein (are found) the good and beautiful -

In them will be fair (Companions), good, beautiful;-

معانی کلمات آیه

  • خيرات: خيره (بر وزن شيره) كثير الخير و برتر از هر چيز، جمع آن خيرات است.
  • حسان: حسن: نيكو. جمع آن حسان است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ «68» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «69»

در آن دو باغ، ميوه و خرما و انار است. پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟

فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ «70» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «71»

در آن باغ‌ها، زنانى نيكو سيرت و زيبا صورت است. پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟

حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ «72» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «73»

حوريه هايى كه در خيمه‌ها پرده نشين هستند. پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟

لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ «74» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «75»

قبل از بهشتيان، هيچ انسان يا جنّى آنان را لمس نكرده است. پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟

تفسير نور(10جلدى)، ج‌9، ص: 411

مُتَّكِئِينَ عَلى‌ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِيٍّ حِسانٍ «76» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «77»

آنان بر بالش‌هايى تكيه زده‌اند كه با پارچه‌هاى سبزرنگ و فرشهاى كمياب آراسته شده است. پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟

تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ «78»

خجسته باد نام پروردگارت كه صاحب جلال و اكرام است.

نکته ها

«رَفْرَفٍ» نوعى پارچه سبزرنگ است كه ظاهرى شبيه بوستان سرسبز دارد. «عَبْقَرِيٍّ» در اصل به معناى مكان مخصوص جنّ است كه براى عموم ناشناخته است، سپس به هر چيز كمياب و نادر گفته مى‌شود و در اينجا مقصود فرش‌هاى نادر و كمياب است.

در ميان ميوه‌هاى بهشتى، خرما و انار جايگاه ويژه‌اى دارند و لذا در كنار عنوانِ كلّى‌ «فاكِهَةٌ» كه شامل همه گونه ميوه مى‌شود، اين دو ميوه جداگانه ذكر شده است.

كاميابى‌هاى دنيا معمولًا همراه با غفلت و گناه است، ولى در بهشت، هرگز چنين نواقصى راه ندارد و ويژگى همسران بهشتى زيبايى درون و برون در مكان‌هاى اختصاصى، «خَيْراتٌ حِسانٌ» و پوشش مناسب‌ «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ» است.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: زنان بهشتى داراى اخلاق نيك و صورت زيبا هستند. «خيرات الاخلاق حسان الوجوه» «1»

«حُورٌ مَقْصُوراتٌ» غير از «خَيْراتٌ حِسانٌ» هستند. جمله‌ «لَمْ يَطْمِثْهُنَّ» براى‌ «حُورٌ مَقْصُوراتٌ» است نه براى‌ «خَيْراتٌ حِسانٌ». زيرا با حوريه‌ها هيچ انسان و جنّى آميزش نكرده است، ولى خيرات حسان، زنان دنيوى هستند. در روايات مى‌خوانيم: «خَيْراتٌ حِسانٌ» زنان صالحه دنيا هستند كه در قيامت زيباتر از حورالعين مى‌باشند. «2»

«1». تفسير نورالثقلين.

«2». كافى، ج 8، ص 156.

جلد 9 - صفحه 412

ميان دو دسته باغ‌هايى كه در اين سوره مطرح شده است، تفاوت‌هايى است، از جمله:

الف) در دو باغ اول، حتّى پوشش داخلى بسترها ابريشم است، «بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ» ولى در باغ دوم، تنها ظاهر پارچه‌ها، زيبا و رنگارنگ است. «رَفْرَفٍ»

ب) در دو باغ متقين، از هر ميوه دو نوع وجود داشت، «فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ» ولى در دو باغ مؤمنان عادّى تنها به وجود ميوه اشاره شده است. «فِيهِما فاكِهَةٌ»

ج) در مورد همسرانى كه در دو باغ اول هستند، تعبير «قاصِراتُ الطَّرْفِ»* آمده و در دو باغ دوم‌ «مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ».

د) آنچه كه در چهار باغ يكسان است، باكره بودن همسران است. در هر دو مورد آمده است: «لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ»

در تمام قرآن، عبارت‌ «ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ» دو بار آمده، آنهم در همين سوره است.

آغاز سوره با «رحمن» و پايان آن با «اكرام» است، يعنى سرچشمه‌ى آن همه نعمت، رحمت و كرامت خداوند است.

پیام ها

1- گاهى تشويق بايد به وسيله چيزهايى باشد كه براى انسان مأنوس، معروف و مورد علاقه است. «فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ»

2- از افراد و اشياى ويژه بايد جداگانه نام برد. در كنار عنوان ميوه، نام خرما و انار جداگانه آمده است. «وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ»

3- زنان بهشتى هم نيكو سيرتند، «خَيْراتٌ» هم نيكو صورت. «حِسانٌ»

4- پرده و پوشش حتّى در بهشت يك ارزش است. «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ»

5- خداوند، سرچشمه همه خيرها و بركت‌هاست و تبرّك جستن به نام مبارك او شايسته است. «تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ»

6- تمام نعمت‌ها و زيبائى‌ها و كيفرها و پاداش‌ها، نمودى از ربوبيّت خداوند

جلد 9 - صفحه 413

است. «تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ»

7- جلال و شكوه خداوند همراه با اكرام و محبّت است. «ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ»

«والحمدللّه ربّ العالمين»

جلد 9 - صفحه 415

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ (70)

فِيهِنَّ خَيْراتٌ‌: در اين چهار بهشت زنانى باشند صاحب اخلاق فاضله و صفات حميده، حِسانٌ‌: نيكو صورت و حسن جمال، يعنى به حسن خلق پيراسته و به حسن خلق آراسته و از جميع اوصاف رذيله مبرا و معرا هستند. و اينكه بعضى مفسران چنين تفسير كرده‌اند كه ايشان زنانى هستند كه تيز زبان و هرزه‌گوى و سليطه و نابكار و بدبو و مؤذى شوهران، نباشند؛ تعريف بلازم است، زيرا زنانى كه در خلق و خلق كامل باشند البته از صفات رذايل مهذب خواهند بود. نزد بعضى مراد زنان اهل دنيا كه در بهشت نامزد ازواج خود باشند و ايشان در حسن خلق و خلق از حوريان [در پيش باشند].

عقبة بن عبد الغفار نقل نموده كه حوريان بهشت دستهاى يكديگر گرفته و به آواز خوش و صورت دلكش بر وجهى كه هيچكس مثل آن آواز نشنيده باشند گويند: نحن الرّاضيات فلا نسخط ابدا، نحن المقيمات فلا نظعن ابدا، نحن خيرات حسان خلقنا للأزواج الكرام: ما خشنوديم كه هرگز خشم نگيريم، ما مقيمانيم كه هرگز از اينجا بيرون نرويم، ما آراسته‌ايم به خصال جمال و خلق شده‌ايم براى‌

«1» كفاية الموحدين ج 4 ص 376 بنقل از مجمع.

جلد 12 - صفحه 438

مردمان گرام‌ «1».

و از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله منقول است چون حوريان اين ندا كنند زنان مؤمنه گويند: نحن المصلّيات و ما صلّيتنّ، نحن الصّائمات و ما صمتنّ، نحن المتصدّقات و ما تصدّقتنّ، نحن المتوضّيات و ما توضّيتنّ ما نمازگزاران بوديم و شما نبوديد، ما روزه دارانيم و شما نبوديد، ما صدقه دهندگانيم و شما نبوديد، ما وضو گيرندگانيم و شما نبوديد. بعد از آن فرمود: به خدا كه ايشان بر حوريان غالب باشند «2».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ (62) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (63) مُدْهامَّتانِ (64) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (65) فِيهِما عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ (66)

فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (67) فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ (68) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (69) فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ (70) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (71)

حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ (72) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (73) لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ (74) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (75) مُتَّكِئِينَ عَلى‌ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِيٍّ حِسانٍ (76)

فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (77) تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ (78)

ترجمه‌

و فروتر از آن دو بهشت دو بهشت ديگر است‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

آن دو از شدّت سبزى و خرّمى بسياهى رسيده‌اند

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آن دو است دو چشمه كه فوّاره آبند

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آن دو است ميوه و درخت خرما و انار

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آنها زنانى هستند خوش خوى خوب روى‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

آنان زنان سفيد پوستى هستند بازداشت شدگان در خيمه‌ها

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

دست درازى نكرده است بآنها

جلد 5 صفحه 122

آدمى پيش از آنان و نه جنّى‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

با آنكه تكيه‌كنندگانند بر بالشهاى سبز و بساطهاى قيمتى و نگارين از اجناس خوب‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

با خير و بركت شد نام پروردگارت كه صاحب بزرگى و عظمت وجود و مكرمت است.

تفسير

كلمه دون بمعناى غير و نزديك و فروتر استعمال ميشود و در اينجا بعضى از مفسرين گفته‌اند غير آن دو بهشت كه در آيات سابقه بيان و توصيف شد براى اهل تقوى و خوف از خدا دو باغ ديگر است براى تنزّه و تفريح ايشان غير از آن دو باغ كه بمنزله بيرونى و اندرونى آنان بود و بعضى گفته‌اند اين دو باغ پست تر از آن دو است براى آنكه مقامات اهل تقوى متفاوت است عالى مسلّط بر دانى است و دانى از حال عالى باخبر نيست و بعضى گفته‌اند آن دو باغ در عالم آخرت است و اين دو باغ در عالم برزخ در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه دو باغ تمام ابنيه و اثاثيه آن از طلا است و دو باغ تمام ابنيه و اثاثيه آن نقره است و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه نگوئيد بهشت يكى است خدا ميفرمايد و من دونهما جنّتان و نگوئيد يكدرجه است خدا ميفرمايد درجات بعضها فوق بعض جز اين نيست كه تفاضل افراد بأعمال است و بآنحضرت عرض كردند كه مردم از ما تعجّب ميكنند كه ميگوئيم بعضى از ما از جهنّم بيرون ميآيند و ببهشت ميروند و بما ميگويند پس آنها با اولياء خدا خواهند بود در بهشت فرمود خدا ميفرمايد و من دونهما جنّتان چنين نيست قسم بخدا نميباشند با اولياء خدا و قمّى ره از آن حضرت نقل نموده كه پرسيدند از قول خداوند و من دونهما جنّتان فرمود دو بهشت سبز و خرّم است در دنيا كه اهل ايمان متنعّمند در آن دو تا فارغ شوند از حساب خداوند هم در آيه بعد به سبزى و خرّمى آن دو تا بحدّيكه نزديك بسياهى شده تصريح فرموده و آنكه در آن دو دو چشمه آب است كه فوران دارند از زمين و بعدا جريان پيدا ميكنند و در آن دو باغ از هر نوع ميوه فراوان است و درخت خرما و انار بسيار است چون خرما غذا است و آب انار مشروب است و اين دو نوع ميوه اختصاص بتفكّه ندارند و بر ساير ميوجات مزيّت دارند در خير و بركت لذا مخصوص بذكر شده‌اند و در آن باغها كه براى اهل ايمان و تقوى مقرّر شده زنهاى خوش اخلاق خوب‌

جلد 5 صفحه 123

روئى هستند كه در دنيا با معرفت و صلاح و ايمان زندگانى نمودند و آنها آنجا از حور العين جميل‌ترند چنانچه در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و در كافى از امام صادق عليه السّلام و در فقيه از آن حضرت اين معانى بتفريق و ترتيب نقل شده و بعضى گفته‌اند آنها در آخرت بشوهرهاى خودشان در دنيا از اهل تقوى مسترد ميشوند اگر طرفين طالب باشند و قمّى ره نقل فرموده كه آنها دخترانى هستند كه روئيده شده‌اند در اطراف شط كوثر هر زمان كه يكى از آنها گرفته شود ديگرى بجاى او ميرويد و در كافى از امام صادق عليه السّلام اين معنى تأييد شده است و ظاهرا غير از زنان قاصرات الطرف كه در آيات سابقه ذكر شد زنانى در باغهاى بهشتى هستند كه در نهايت خوبى از سفيدى ميباشند و در خيمه‌هائى از درّ و ياقوت و مرجان تحت نظر دربانانى از ملائكه جاى دارند و بيرون نميآيند و هر روز براى كرامت خدا بر اهل ايمان آنها را براى ايشان حاضر و تسليم مينمايند چنانچه از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود و ظاهرا اينها همان خيرات حسانند و محتمل است غير آنها باشند و در هر حال دست احدى از جنّ و انس قبل از شوهرشان در بهشت بآنها نرسيده و غير قاصرات الطرفند و گفته‌اند لذا اين جمله تكرار شده است ولى ظاهر از اين جمله آنست كه اين صفت زنان بهشتى است نه دنيوى و اگر خيرات حسان زنان دنيوى باشند اينها غير از آنهايند و بنابراين تقدير كلام آنست كه در آن باغها حوريان مقصورات در خيام هستند و نميتوان گفت آنانكه خيرات حسانند حورانند كه مقصورات در خيام ميباشند و حقير ترجمه را مبنى بر ظاهر نمودم و محتمل است كه اينها همان قاصرات الطرف باشند و اينها همه اوصاف حور العين بهشتى باشد چنانچه قمّى ره در تفسير حور مقصورات في الخيام نقل فرموده قريب بهمان معنى را كه در ذيل قاصرات الطرف از او نقل شد و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه خيمه يك درّه است كه طول آن در آسمان شصت ميل است و در هر زاويه از آن اهلى است براى مؤمن كه نمى‌بينند آنرا ديگران و نيز از آنحضرت نقل فرموده كه مرور نمودم در شبى كه مرا بآسمان سير دادند بنهرى كه محفوف بود بقبه‌هاى مرجان پس از آن ندا رسيد بمن السّلام عليك يا رسول اللّه پس گفتم اى جبرئيل‌

جلد 5 صفحه 124

اينها كيانند گفت اينها دخترانى از حور العين ميباشند كه از خدا اذن گرفتند بشما سلام كنند و خدا بآنها اذن داده پس آنها گفتند ما هميشه زنده‌ايم و نمى‌ميريم و هميشه ما تازه جوانيم يائسه نميشويم زنهاى مردهاى كراميم پس قرائت فرمود حور مقصورات في الخيام و بنابراين محتمل است وجه تكرار اهتمام بشأن اين وصف باشد و تأكيد و تقرير و تثبيت آن در اذهان كه معمول در كلام الهى و بلغا است و مكرّر اشاره بآن شده و اهل بهشت تكيه و استناد دارند بر بالشها و مخدّه‌هاى سبز از پارچه‌هاى قيمتى و نگارين بسيار خوب اعلا كه ظاهرا آن سبزى از جلاء آنها و انعكاس مدهامّتان توليد شده چون رفرف بوساده و بالش و بساط اطلاق شده و عبقرى بپارچه‌هاى منقوش نوظهور اعلاى قيمتى اطلاق ميشود و اينجا مقصود جنس است و لذا موصوف بجمع شده و رفارف خضر و عباقرى نيز نادرا قرائت شده و در مجمع آنرا از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده است و اينجا خيلى مناسب است تكرار شود پس كدام يك از نعمتهاى خدا را انكار مينمائيد و نام خداوند برتر و بالاتر از هر نام و پرخير و بركت است چه رسد بذات مباركش كه داراى جلال و مبرّى از نقص و صاحب اكرام و انعام و احسان بر بندگان است و ذو الجلال برفع نيز قرائت شده و بنابراين صفت اسم است باعتبار مسمّى و قمّى ره در اين آيه از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ما جلال خدا و كرامت اوئيم كه اكرام فرموده است خداى تعالى بندگان خود را بطاعت ما و محبّت ما و در كافى از جابر بن عبد اللّه نقل نموده كه چون پيغمبر سوره الرّحمن را قرائت فرمود بر مردم آنها ساكت شدند و چيزى نگفتند پس پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود جن از شما بهتر جواب دادند وقتى كه اين سوره را براى آنها قرائت نمودم چون من وقتى ميگفتم فبأى آلاء ربّكما تكذّبان آنها ميگفتند لا بشى‌ء من آلاء ربّنا نكذّب و در ثواب الاعمال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كسيكه بخواند سوره الرّحمن را و بگويد بعد از هر فبأى آلاء ربّكما تكذبان لا بشى‌ء من آلائك رب اكذّب چه شب بخواند و چه روز پس بميرد شهيد مرده و اخبار در فضيلت و ثواب اين سوره خصوصا در شب و روز جمعه بسيار است و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم آنرا عروس قرآن خوانده چنانچه در مجمع از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده اين فضيلت را و از امام صادق عليه السّلام فضائل ديگرى را كه آنجا مفصّلا ذكر شده و الحمد للّه رب العالمين‌

جلد 5 صفحه 125

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فِيهِن‌َّ خَيرات‌ٌ حِسان‌ٌ (70) فَبِأَي‌ِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبان‌ِ (71)

‌در‌ ‌اينکه‌ بهشت‌ها زن‌هاي‌ بسيار خوب‌ و خوش‌ سيما ‌است‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ تعبير ‌به‌ جمع‌ فرموده‌ نه‌ تثنيه‌ ‌که‌ شامل‌ تمام‌ جنّات‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌هر‌ چهار جنّت‌ داراي‌ خيرات‌ حسان‌ هستند و گذشت‌ وصف‌ حوري‌هاي‌ بهشتي‌ ‌در‌ آيه 56 ‌که‌ فرمود فِيهِن‌َّ قاصِرات‌ُ الطَّرف‌ِ لَم‌ يَطمِثهُن‌َّ إِنس‌ٌ قَبلَهُم‌ وَ لا جَان‌ٌّ و نيز ‌در‌ اينجا توصيف‌ مي‌فرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 70)- باز هم همسران بهشتی! در ادامه شرح نعمتهای دو بهشتی که در آیات سابق آمده است در اینجا نیز به قسمتهای دیگری از این مواهب اشاره شده است.

نخست می‌فرماید: «و در آن باغهای بهشتی زنانی نیکو خلق و زیبایند» (فِیهِنَّ خَیْراتٌ حِسانٌ). زنانی که جمع میان «حسن سیرت» و «حسن صورت» کرده‌اند.

در روایاتی که در تفسیر این آیه وارد شده صفات نیک بسیاری برای همسران بهشتی شمرده شده که می‌تواند اشاره‌ای به صفات عالی زنان دنیا نیز باشد،

ج5، ص67

و الگوئی برای همه زنان محسوب شود، از جمله خوش زبان بودن، نظافت و پاکی، آزار نرسانیدن، نظری به بیگانگان نداشتن و مانند آن.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص498

منابع