These are the signs of Allah that We recite for you in truth. So what discourse will they believe after Allah and His signs?
These are the communications of Allah which We recite to you with truth; then in what announcement would they believe after Allah and His communications?
These are the portents of Allah which We recite unto thee (Muhammad) with truth. Then in what fact, after Allah and His portents, will they believe?
Such are the Signs of Allah, which We rehearse to thee in Truth; then in what exposition will they believe after (rejecting) Allah and His Signs?
معانی کلمات آیه
«تِلْکَ آیَاتُ اللهِ»: مراد آیات قرآن است. «بِالْحَقِّ»: به حق و حقیقت. راست و درست. «بَعْدَ اللهِ وَ آیَاتِهِ»: بعد از سخن خدا و آیههای او. بغیر از خدا، که همه چیز دالّ بر بودن او است، بعد از سخن خدا قرآن، و بعد از نشانههای موجود در گستره جهان.
تِلْكَ آياتُ اللَّهِ: ادله متقدمه دلايل قدرت خدا است، يا آيتهاى مذكوره آيات قرآنى است، نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِ: در حالتى كه مىخوانيم آنها را بر تو به راستى و درستى و حق و حقانيت، و هر گاه كه كفار به آيات الهى كه در نهايت وضوح و ظهورند ايمان نياورند، فَبِأَيِّ حَدِيثٍ: پس به كدام سخن و كلام، بَعْدَ اللَّهِ وَ آياتِهِ: بعد از خدا و دلايل قدرت الهى و فرامين سبحانى، تؤمنون: ايمان مىآوريد. حفص كه يكى از قراء است به غيبت خوانده، يعنى به كدام سخن بعد از سخن خدا كه قرآن و آيات قدرت او است ايمان مىآورند و تصديق خواهند كرد.
تبصره: آيه شريفه تهديدى است نسبت به معرضين از آيات سبحانى كه اين فرامين آيات قرآن و احكام الهى، و عامل به آن رستگار و حائز به سعادت دنيا و آخرت است؛ بنابراين آنانكه به اين فرمايشات ايمان نياورند پس به كدام سخن بعد از سخن و كلام خدا ايمان آورند و تصديق خواهند كرد، بترسند كه عاقبتش وخيم است.
اين آيتهاى خدا است ميخوانيم آنها را بر تو براستى و درستى پس بكدام سخن بعد از خدا و آيتهايش ميگروند
و اى بر هر دروغگوى گنه كارى
ميشنود آيتهاى خدا را كه خوانده ميشود بر او پس اصرار ميكند بر گناه بحال تكبّر و نخوت گوئيا نشنيده است آنرا پس بشارت ده او را بعذابى دردناك
و چون بداند از آيتهاى ما چيزى را ميگيرد آنرا باستهزاء آن گروه براى آنها عذابى است خوار كننده
از پى دنياشان جهنّم است و كفايت نميكند از آنها آنچه كسب كردند چيزيرا و نه آنچه گرفتند غير از خدا دوستانى و براى آنها عذابى است بزرگ.
جلد 4 صفحه 633
تفسير
علائم و امارات و دلائلى كه در آيات سابقه ذكر شد دلائل توحيد خدا است كه بقصد اعجاز در قالب الفاظ الهى در آمده و آياتى از قرآن كريم شده كه خداوند آنها را بر پيغمبر خود تلاوت ميفرمايد براستى و درستى و حقّ و حقيقت و ميفرمايد اگر كفّار و مشركين مكّه باين آيات قانع و مطمئن نشوند پس بكدام حديث و خبر و سخن بعد از آيات خدا و سخن او ايمان ميآورند و بنابر اين يا قبل از لفظ جلاله بايد حديث تقدير نمود يا بايد گفت مراد آيات اللّه است و تقديم لفظ جلاله براى مبالغه و تعظيم است چنانچه ميگويند خوشم آمد از فلانى و كرمش يعنى از كرم فلانى در مقام مبالغه و تعظيم و فرموده واى بحال هر بسيار دروغگو يا دروغ بزرگ گو و بسيار گناهكارى كه ميشنود آيات قرآن را كه براى او تلاوت ميشود و با وجود اين اصرار بدروغگوئى و معصيت خدا دارد از روى تكبّر و تفرعن مانند آنكه نشنيده باشد او آن آياترا پس مژده ده چنين شخصى را بعذاب اليم جهنّم كه خدمتش خواهد رسيد و ويل گاهى بچاه يا واديى در جهنم كه عذابش شديدتر است تفسير ميشود و چون علم پيدا كند آن شخص افّاك اثيم از راه شنيدن به آيهاى از آيات قرآن استهزاء و سخريّه نمايد بآن مانند ابو جهل كه شجره زقّوم و اوصاف آن در كلام الهى را مسخره كرد و نضر بن حارث كه قصص قرآن را بافسانه رستم و اسفنديار تشبيه مينمود و البتّه عذاب اين قبيل اشخاص در اين عالم مقرون بخوارى و مذلّت است و در پس پرده غيب اين جهان براى آنان جهنّم است چون وراء بر متوارى و غائب از نظر در هر جانب كه باشد اطلاق ميشود و دفع نميكند از آنها آنچه جمع و كسب نمودند از اموال و اولاد و آنچه گرفتند آنها جز خدا از ياران و اعوان و انصار چيزى از عذاب خدا را در دنيا چنانچه در فتوحات اسلامى از جنگ بدر و غيره مشهود شد و در آخرت براى آنها عذابى بزرگتر از عذاب دنيا است و محتمل است چنانچه مفسّرين فرمودهاند مراد از آنچه گرفتند غير از خدا اولياء بتها باشد كه قائل بشفاعت آنها بودند و بنابر اين ظاهرا عذاب مخصوص بآخرت باشد و تؤمنون بصيغه خطاب نيز قرائت شده است.
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلي قَلبِكَ لِتَكُونَ مِنَ المُنذِرِينَ شعراء، آيه 193 و 194 نظير الهام ملائكه بر قلوب مؤمنين چون قلب مطهرش خالي از وساوس شيطاني است هر چه هست وحي الهي است، و ديگر بصورتي بر حضرتش نازل شود و تلاوت كند چنانچه در اينکه آيه بيان ميفرمايد و مفاد بالحق يعني حق و صدق است موافق حكم و مصالح و درست و بجا است رد كساني که گفتند افتراء است و پيش خود ميگويد، و از ديگران فراگرفته قالُوا إِنَّما أَنتَ مُفتَرٍ و گفتند: إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ نحل آيه 103 و 105. وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِن هَذا إِلّا إِفكٌ افتَراهُ وَ أَعانَهُ عَلَيهِ قَومٌ آخَرُونَ فرقان، آيه 5.
فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعدَ اللّهِ وَ آياتِهِ يُؤمِنُونَ آيا بكتب رومان و قصه رستم و حسين كرد و كتب عهد قديم يهود و عهد جديد نصاري و زند و پازند مجوس و ساير مزخرفات كفّار و مشركين باينها ايمان ميآوريد با اينكه قرآن مجيد از جهات بسياري معجزه است که در مقدمه اينکه تفسير بيان شده و تمام دستوراتش موافق عقل سليم و بر وفق حكم و مصالح است
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 6)- سپس در این آیه به عنوان یک جمع بندی نسبت به بحثهای
ج4، ص408
گذشته، و بیان عظمت و اهمیت آیات قرآن، میفرماید: «اینها آیات الهی است که ما آن را به حق بر تو تلاوت میکنیم» (تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ).
به راستی اگر آنها به این آیات ایمان نیاورند به چه چیز ایمان خواهند آورد؟
و لذا در پایان آیه میافزاید: «پس این گروه کافر به کدام سخن بعد از سخن خدا و آیاتش ایمان میآورند»؟! (فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آیاتِهِ یُؤْمِنُونَ).
آری! به راستی قرآن مجید آن چنان محتوائی از نظر استدلال و براهین توحیدی و همچنین از نظر پند و اندرز دارد که هر دلی کمترین آمادگی در آن باشد، او را به سوی خدا و پاکی و تقوا دعوت میکند، هرگاه این آیات بینات در کسی اثر نبخشد هرگز امیدی به هدایت او نیست.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: