آیه 64 سوره مریم
<<63 | آیه 64 سوره مریم | 65>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و ما (رسولان و فرشتگان خدا) جز به امر خدای تو از عالم بالا نازل نمیشویم، اوست که بر همه جهانهای پیش رو و پشت سر ما و بین آنها هر چه هست به احاطه علمی آگاه است و پروردگارت هرگز چیزی را فراموش نخواهد کرد.
و [ای رسول خدا! ما فرشتگان] جز به فرمان پرودگارت نازل نمی شویم. [آگاهی به] آنچه مربوط به آینده ماست و آنچه مربوط به گذشته ماست وآنچه میان گذشته و آینده است، ویژه اوست؛ و پروردگارت هیچ گاه فراموشکار نیست.
و [ما فرشتگان] جز به فرمان پروردگارت نازل نمىشويم. آنچه پيش روى ما و آنچه پشت سر ما و آنچه ميان اين دو است، [همه] به او اختصاص دارد، و پروردگارت هرگز فراموشكار نبوده است.
و ما جز به فرمان پروردگار تو فرود نمىآييم. آنچه در پيش روى ما و پشت سر ما و ميان اين دو قرار دارد از آنِ اوست. و پروردگار تو فراموشكار نيست.
(پس از تأخیر وحی، جبرئیل به پیامبر عرض کرد:) ما جز بفرمان پروردگار تو، نازل نمیشویم؛ آنچه پیش روی ما، و پشت سر ما، و آنچه میان این دو میباشد، همه از آن اوست؛ و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده (و نیست)!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مَا نَتَنَزَّلُ ...»: فرود نمیآئیم. مدّتی جبرئیل پیک وحی پیش پیغمبر نیامد. کافران گفتند: پروردگارش او را فراموش کرده است. هنگامی که جبرئیل مجدّدا نازل شد، علّت تأخیر را پرسید. او آیه فوق را برخواند. «مَا بَیْنَ أَیْدِینَا»: مراد زمان آینده، یا امکنه و جهات پیش روی ما است. «مَا خَلْفَنَا»: مراد زمان گذشته، یا امکنه و جهات پشت سر ما است. «مَا بَیْنَ ذلِکَ»: مراد زمان حال، یا امکنه و جهاتی است که در آن بسر میبریم. «لَهُ مَا بَیْنَ أَیْدِینَا وَ مَا خَلْفَنَا وَ مَا بَیْنَ ذلِکَ»: آینده و گذشته و حال، و اینجا و آنجا و همهجا، و دنیا و آخرت و برزخ، همه متعلّق به ذات پاک پروردگار است. «نَسِیّاً»: رهاکننده. فراموشکار. صیغه مبالغه ناسی است.
نزول
عکرمة و ضحاک و کلبى و مقاتل گویند: یهودیان داستان اصحاب کهف و موضوع ذوالقرنین و روح را از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند. پیامبر فرمود: فردا بیائید و درباره موکول کردن به فردا کلمه انشاءالله را نگفته بود. یهودیان فرداى آن روز آمدند، پیامبر باز هم فرمود: فردا بیائید، عکرمة گوید: تا چهل روز طول کشید، مجاهد گوید: دوازده روز به طول انجامید؛ سپس جبرئیل آمد. پیامبر به جبرئیل فرمود: اى برادر کجائى که من سخت در آرزوى دیدار تو بودم. جبرئیل گفت: ما بندگان مأموریم و جز به فرمان خدا کارى انجام ندهیم و این آیه را نازل نمود.
(شیخ بزرگوار (طوسی) در این باره بدون ذکر عنوان شأن و نزول مختصر اشاره اى نموده و آن را از ابن عباس و ربیع و قتادة و ضحاک و مجاهد و ابراهیم روایت نموده است) مجاهد گوید: چندى جبرئیل نیامده بود سپس وقتى که نزد پیامبر آمد، رسول خدا صلی الله علیه و آله به وى فرمود: چه چیز تو را مانع گردید که نزد ما بیائى. جبرئیل گفت: چگونه نزد قومى بیایم که ناخن خود را نمى چینند و سبلت نمى پرانید و مسواک نمى کنند و این آیه را قرائت کرد.[۱] از ابن عباس نیز موضوع این شأن و نزول درباره این آیه روایت شده است[۲].[۳]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا «64»
ما (فرشتگان) جز به فرمان پروردگار تو نازل نمىشويم؛ آنچه پيش روى ما (در آينده) و آنچه پشت سر ما (در گذشته) و آنچه ميان اين دو قرار دارد از اوست و پروردگار تو فراموشكار نيست.
نکته ها
در تفسير الميزان مىخوانيم: اين آيه مستقل است، گرچه بعضى تلاش كردهاند تا با آياتقبل ارتباطش دهند.
جلد 5 - صفحه 293
در تفاسير فخررازى، طبرى وتبيان مىخوانيم: مدّتى وحى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قطع شد و اين، سبب نگرانى پيامبر وطعنهى مخالفان گرديد. آيه نازل شد: پروردگارت فراموشكار نيست. «ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا» نظير آيهى «ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ ما قَلى» «1»
پیام ها
1- نزول قرآن، تدريجى و بر اساس فرمان خداست. «وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ»
2- فرشتگان تسليم امر خداوند هستند. «وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ»
3- مالك حقيقى همه چيز اوست. «لَهُ»
4- تأخير وحى به امر خداوند بود، نه اينكه او فراموش كرده باشد. «2» «ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا»
«1». ضحى، 3.
«2». تفسير فى ظلالالقرآن؛ تبيان.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا (64)
وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ: و نازل نمىشويم ما ملائكه مگر به فرمان پروردگار تو. لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا: مر ذات الهى راست آنچه در پيش روى ما است از مكانها و جهات. وَ ما خَلْفَنا: و آنچه پس ما واگذاشتهايم آن را از مكان و زمان. وَ ما بَيْنَ ذلِكَ: و آنچه ميان ما است، يعنى زمان حال. حاصل آنكه:
تمام اماكن و جهات و زمان در قبضه اقتدار سبحانى است. وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا: و نيست و نبوده و نخواهد بود پروردگار تو فراموش كار، يعنى از تمام احوال آگاه است. هر گاه حكمت او مقتضى باشد، ما را به تو فرستد، پس نازل نشدن ما به جهت امر نفرمودن او است نه به جهت ديگر.
ابن عباس نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله به جبرئيل فرمود: چه منع كند تو را اينكه زيارت كنى ما را بيشتر از آنچه زيارت كنى؛ آيه شريفه نازل شد كه ما از مكانى به مكانى و زمانى به زمانى منتقل و متنزل نتوانيم شد مگر به مشيت او سبحانه. يا مر او راست حكم در آفرينش و انتهاى آجال ما و آنچه در مدت حيات ما باشد، يا مر او راست آنچه گذشته و آينده و در زمان حال است از اعمار، يا آنچه قبل از وجود ما و بعد از ما و در زمان ما باشد. حاصل آنكه:
خداى تعالى عالم به جميع مكونات و هيچ چيز از او پنهان نيست، پس چگونه اقدام نمائيم به فعلى بدون اذن او «1».
نزد بعضى قسمت اول حكايت قول متقيان است در وقت دخول به بهشت «2»، معنى آنكه ما فرود نمىآئيم به بهشت مگر به امر و لطف او سبحانه، و او مالك
«1» مجمع البيان ج 3 ص 521.
«2» اين قول أبو مسلم است. همان مدرك.
جلد 8 - صفحه 208
جميع امور سالفه و مترقبه و حاضر و آنچه به ما رسيده و خواهد رسيد از فضل و رحمت و لطف او باشد، و قوله «وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا» تقرير است از جانب الهى براى قول بهشتيان، يعنى اى پيغمبر، پروردگار تو فراموش كننده اعمال عاملان و ترك آنچه وعده ثواب فرموده نخواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا (61) لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا (62) تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا (63) وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا (64) رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (65)
ترجمه
بهشتهاى اقامت دائمى كه وعده داده خداوند بخشنده بندگانش را بامر ناپيدا همانا باشد وعده او بجا آورده شده
نميشنوند در آن سخن بيهودهاى ولى ميشنوند سلام را و مر ايشانرا است روزيشان بامداد و شبانگاه
اين آن بهشتى است كه بميراث ميدهيم از بندگان خود آنرا كه باشد پرهيزكار
و فرود نمىآئيم مگر بفرمان پروردگارت مرا و را است آنچه در پيش روى ما است و آنچه در پشت سر ما است و آنچه ميان اين دو است و نباشد پروردگار تو فراموش كار
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است پس عبادت كن او را و بردبارى كن بر عبادت او آيا ميدانى براى او همنامى.
تفسير
- خداوند متعال در آيه قبل بكسانيكه توبه نمودند و كار خوب كردند وعده بهشت داد و در اين آيه اوصاف آنرا بيان فرموده باين تقريب كه آن يك بهشت نيست بلكه بهشتهاى متعدد است كه جاى اقامت دائمى است چون اصل
جلد 3 صفحه 484
عدن بمعناى اقامت است و دوام مستفاد از اضافه جنّات بآن ميشود پس تصوّر نشود كه تمام اهل بهشت در يك جا جمع ميشوند بلكه گفتهاند هر مؤمنى بهشت مخصوصى دارد و خداوند وعده داده است بندگان مؤمن خود را بآن و ايشان مطمئن شدند با آنكه غايب بود از انظارشان چون ميدانستند كه وعده خدا تخلّف نميكند و بهشت موعود و اصل بايشان ميگردد و ايشان هم واصل بآن ميشوند پس بهشت هم آتى است و هم مأتى و وعده خدا منجز است و بجا آورده شده و نميشنوند اهل بهشت در آن كلام لغو و بيهوده و بىفائده و زيادى و باطل و دشنام و امثال اينها را بلكه ميشنوند تحيّت و درود و سلام ملائكه و خودشان را بيكديگر كه موجب سلامتى و ايمنى از آلام و اسقام است و روزى ايشان صبح و شام بآنها ميرسد و ظاهرا مراد آنستكه روزى آنها پيوسته در تمام اوقات بايشان ميرسد چون آنجا آفتاب و ماه و روز و شبى نيست بلكه عالم نور و روشنى صرف است و تاريكى و ظلمتى وجود ندارد ولى قمّى ره نقل فرموده كه اين در بهشتهاى دنيا پيش از قيامت است چون صبح و شام در بهشت آخرت و دائم نيست بلكه در بهشتهائى است كه منتقل ميشود بآنها ارواح اهل ايمان و در آنها آفتاب و ماه است اين بهشت با اين اوصاف را خداوند مانند ارثى كه از مورث بعد از ارتحالش از دنيا بوارث ميرسد كه ملك طلق او است و هيچ مسئوليّت و گرفتارى براى او ندارد عطا ميفرمايد به بندگان پرهيزكار خود بعد از انتقال آنها از اين عالم بعالم ديگر در مجمع از ابن عباس نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بجبرئيل فرمود چرا بيش از اين نزد ما نميآئى اين آيه نازل شد كه مفادش جواب جبرئيل است كه بتلقين الهى عرض ميكند و فرود نميآئيم ما مگر بامر خدا يعنى من باراده خودم نميتوانم خدمت برسم تقدير امور آتيه و امور گذشته و امر فعلى ما بدست خدا است از هيچ مكانى بمكان ديگر منتقل نميشويم و در هيچ زمانى تا زمان ديگر حركت نميكنيم مگر بدستور الهى و هيچگاه خداوند تو را بحال خود واگذار و فراموش نميكند اگر چه براى مصلحتى در وحى تأخيرى روى دهد در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام در اين آيه نقل نموده كه خداوند تبارك و تعالى نيست آنكه فراموش كند يا غفلت نمايد بلكه او است حفيظ و عليم او پروردگار آسمانها و زمين و ما بين آنها است از موجودات بايد همه را در تمام
جلد 3 صفحه 485
احوال مراقبت و نگهدارى و نگهبانى كند چگونه ممكن است فراموش كار باشد پس صبر كن و ثابت قدم باش بر عبادت و اطاعت او آيا اى حبيب من ميدانى و مىيابى كسى را كه سزاوار نام الهى باشد كه بشود او را خدا خواند و شريك او يا مثل و شبيه و مانند او قرار داد و نيز در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه آيا ميدانى احدى را كه نام او خدا باشد غير از خدا و واضح است كه مراد از سؤال نفى است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلاّ بِأَمرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَينَ أَيدِينا وَ ما خَلفَنا وَ ما بَينَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا (64)
ما نازل نميكنيم مگر بأمر پروردگار تو از براي او است آنچه در نزد ماست و قبل از ما و آنچه پس از ما خواهد آمد، و آنچه بين اينها است، و نيست پروردگار تو فراموش كننده.
وَ ما نَتَنَزَّلُ كلام ملائكه است که مأمور بنزول كتب و صحف و احكام هستند بر انبياء که ما نازل نميكنيم.
إِلّا بِأَمرِ رَبِّكَ خطاب به پيغمبر اكرم است که تا امريّه پروردگار تو نرسد حق انزال نداريم که اينکه آيات شريفه قرآن در ظرف بيست و دو سال بر حضرتش نازل شده. لَهُ ما بَينَ أَيدِينا لام ملكيت است، و مراد از ما بَينَ أَيدِينا اموريست که پيش خلق شده از عالم انوار و نفوس و عقول و لوح و قلم و عرش و
جلد 12 - صفحه 465
و كرسي و سماوات و ارضين وَ ما خَلفَنا از آن چه پس از اينکه ميآيد از مخلوقات از جن و انس و احوال قيامت و خصوصيات معاد و دوره رجعت و ظهور و غير اينها. وَ ما بَينَ ذلِكَ بين گذشته و آينده که هر روز و هر ساعت و دقيقه که ميفرمايد:
كُلَّ يَومٍ هُوَ فِي شَأنٍ الرحمن آيه 29. وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا نسيان از عوارض و طواري نفس است که حالات مختلفه بر او عارض ميشود، ظن و شك و نسيان و سهو و وهم و خداوند محل عوارض نيست حتي علم که در حق او قائليم عين ذات است نه اينكه حالت نفساني و صفت عارضه بر ذات باشد، چنان چه بعضي توهم كردند.
برگزیده تفسیر نمونه
آیه 64- شأن نزول: جمعی از مفسران چنین آوردهاند که: چند روزی، وحی قطع شد، و جبرئیل پیک وحی الهی به سراغ پیامبر نیامد، هنگامی که این مدت سپری گشت و جبرئیل بر پیامبر نازل شد، به او فرمود: چرا دیر کردی؟ من بسیار مشتاق تو بودم، جبرئیل گفت: من به تو مشتاقترم! ولی من بندهای مأمورم هنگامی که مأمور شوم میآیم و هنگامی که دستور نداشته باشم خودداری میکنم.
تفسیر: بندگانیم جان و دل بر کف! آیه از زبان پیک وحی میگوید: «ما جز به فرمان پروردگار تو نازل نمیشویم» (وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ).
همه چیز از اوست و ما بندگانیم جان و دل بر کف «آنچه پیش روی ما و آنچه پشت سر ما، و آنچه در میان این دو است همه از آن اوست» (لَهُ ما بَیْنَ أَیْدِینا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَیْنَ ذلِکَ). خلاصه آینده و گذشته و حال و اینجا و آنجا و همه جا و دنیا و آخرت و برزخ همه متعلق به ذات پاک پروردگار است.
و این را بدان که: «پروردگارت فراموشکار نبوده و نیست» (وَ ما کانَ رَبُّکَ نَسِیًّا).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفاسیر روض الجنان و مجمع البیان.
- ↑ صحیح بخارى.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص525.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.