آیه 63 سوره مریم
<<62 | آیه 63 سوره مریم | 64>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
این همان بهشتی است که ما بندگان پاک متقی خود را بالخصوص وارث آن میگردانیم.
این است بهشتی که به هر کس از بندگان خود که پرهیزکار باشد، به میراث می دهیم.
اين همان بهشتى است كه به هر يك از بندگان ما كه پرهيزگار باشند به ميراث مىدهيم.
اين همان بهشتى است كه به بندگانمان، آنها كه پرهيزگارى كردهاند، عطا مىكنيم.
این همان بهشتی است که به بندگان پرهیزگار خود، به ارث میدهیم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«نُورِثُ مَنْ»: به تملیک کسی در میآوریم که. «تَقِیّاً»: پرهیزگار. خداترس.
نزول
عاص بن وائل السهمى مردى را اجیر کرده بود که از براى وى کار بکند ولى بعد از کارکردن آن مرد مزد او را نداده بود و گفت: آنچه که محمد مى گوید: اگر حق باشد ما سزاوارتر به نعمتهاى بهشت و لذائذ آن مى باشیم و بدیهى است که در چنین هنگامى اجر و مزد آن مزدور را به وى خواهیم داد، سپس این آیه نازل گردید[۱].[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا «61»
بهشتهاى جاويدى كه خداى رحمان از غيب به بندگانش وعده داده، مسلّماً وعدهى او تحقّق يافتنى است.
لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً إِلَّا سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا «62»
در آنجا سخن بيهودهاى نمىشنوند، (و گفتارشان) جز سلام (نيست) و در آنجا هر صبحگاه و شامگاه، روزى آنان آماده است.
تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا «63»
اين، همان بهشتى است كه به هر يك از بندگان پرهيزكار خود به ارث مىدهيم.
نکته ها
در آيه قبل كلمهى «جنّت» به صورت مفرد بكار رفته بود، «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ»، ولى در اين آيه كلمهى «جَنَّاتِ» به صورت جمع مطرح شده و اين نشان مىدهد كه باغ و بوستان اهل
جلد 5 - صفحه 291
بهشت مجموعهاى از بوستانهاى متعدّد است.
اين تعبير شايد به خاطر آن باشد كه هر يك از بهشتيان داراى چهار باغ مىباشند كه در سورهى الرّحمن به آن اشاره شده است: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ ... وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ» «1» يعنى براى هركس كه اهل تقوا باشد، دو باغ است و پس از توصيف دو باغ مىفرمايد: غير اين دو باغ، دو باغ ديگر نيز هست كه روى هم مىشود چهار باغ كه اين دو باغ يا نزديكترند و يا سطح پايينترى دارند و يا به خاطر اختلاف درجات اهل بهشت، نوع باغها نيز تفاوت دارد. «2»
قرآن كريم از تحقّق يافتن وعدههاى الهى بارها سخن به ميان آورده است، از جمله فرمود: «وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ» «3» كيست كه از خداوند با وفاتر باشد؟
ستايش بهشت به اينكه در آنجا لغوى نمىشنوند، هم توصيه به امروز ماست كه از لغو دورى كنيم و هم اشاره به اين است كه سخنان ياوه كفّار و شنيدههايى كه مؤمنان را در دنيا رنج مىداد، در آنجا نيست.
در جملهى «نُورِثُ ... مَنْ كانَ تَقِيًّا» هم به تقوا اشاره شده است كه كليد بهشت است و هم تعبير ارث آمده كه به معناى رسيدن به مال و نعمت بدون رنج و زحمت است. گرچه تقوا كليد بهشت است، امّا آن همه پاداش، ارث خدا به ماست و اعمال ما به اين اندازه پاداش ندارد و در حقيقت پاداشهاى ما ارثى است كه از طرف خداوند بدون رنج به ما مىرسد.
در حديثى مىخوانيم: هر انسانى در بهشت و دوزخ جايگاهى دارد؛ اگر اهل بهشت شد، جايگاه دوزخى او به دوزخيان ارث مىرسد و اگر اهل دوزخ شد، جايگاه بهشتى او به بهشتيان ارث مىرسد. «4»
شخصى به امام صادق عليه السلام از درد معدهاش شكايت كرد. حضرت به او فرمودند: دو نوبت غذا بخور، صبح وغروب، و بين آن دو غذا نخور كه موجب فساد بدن مىشود. آنگاه اين آيه را «رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا» تلاوت كردند. «5»
«1». الرحمن، 46- 62.
«2». تفسير كشفالاسرار.
«3». توبه، 111.
«4». نورالثقلين، ج 2، ص 31.
«5». تفسير نورالثقلين؛ محاسن برقى.
جلد 5 - صفحه 292
پیام ها
1- استقرار در باغهاى بهشت هميشگى است. «جَنَّاتِ عَدْنٍ» «1»
2- سرچشمهى آن همه الطاف موعود، لطف خداوند رحمان است. «وَعَدَ الرَّحْمنُ»
3- ما امروز حقيقت وعدههاى خداوند را درك نمىكنيم. «بِالْغَيْبِ»
4- كلام رايج بهشتيان، سلام است. لا يَسْمَعُونَ ... إِلَّا سَلاماً محيط بهشت، محيطى امن و سالم است و بهشتيان، هم از فرشتگان سلام مىشنوند، «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ» «2» و هم از دوستان خود. «فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ» «3»
5- در بهشت تنوّع زمان (بامداد و غروب) وجود دارد. «بُكْرَةً وَ عَشِيًّا»
6- در بهشت هم امنيّت روحى است، «إِلَّا سَلاماً» و هم تأمين نيازهاى جسمى. «رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا»
7- در عطا كردن بهشت، برگرداندن و نقضى در كار نيست و اين، قوىترين نوع مالكيّت است. «4» «نُورِثُ»
8- بهشت، ميراث پرهيزكاران است. «نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا»
«1». كلمهى «عدن» به معناى اقامت است.
«2». زمر، 73.
«3». واقعه، 91.
«4». تفسير كشفالاسرار.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا (61)
جَنَّاتِ عَدْنٍ: درآيند در بهشتهاى با اقامت، يا بهشتى كه مذكور شد بوستانهاى عدن است. الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْبِ: آن بهشتهائى كه وعده داده است خداى تعالى بدان بندگان خود را در حالتى كه غائبند از ايشان، يا ايشان از آنها غائبند. و چون وعده صادق الوعد است، از اين غيبت باك نيست. يا وعده فرموده ايشان را به سبب ايمان و تصديق به آنچه غائب و پنهان است از احوال آخرت. إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا: بدرستى كه هست وعده الهى آينده. مراد آنكه موعود خدا كه جنات عدن است، البته آينده و محقق الوقوع و منجز مىباشد، و البته عاقل متدين اين مقام عالى و سعادت ابدى را براى مال و منال و حطام دنيوى از دست ندهد، زيرا اين فانى و آن باقى خواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا (61) لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا (62) تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا (63) وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا (64) رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (65)
ترجمه
بهشتهاى اقامت دائمى كه وعده داده خداوند بخشنده بندگانش را بامر ناپيدا همانا باشد وعده او بجا آورده شده
نميشنوند در آن سخن بيهودهاى ولى ميشنوند سلام را و مر ايشانرا است روزيشان بامداد و شبانگاه
اين آن بهشتى است كه بميراث ميدهيم از بندگان خود آنرا كه باشد پرهيزكار
و فرود نمىآئيم مگر بفرمان پروردگارت مرا و را است آنچه در پيش روى ما است و آنچه در پشت سر ما است و آنچه ميان اين دو است و نباشد پروردگار تو فراموش كار
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است پس عبادت كن او را و بردبارى كن بر عبادت او آيا ميدانى براى او همنامى.
تفسير
- خداوند متعال در آيه قبل بكسانيكه توبه نمودند و كار خوب كردند وعده بهشت داد و در اين آيه اوصاف آنرا بيان فرموده باين تقريب كه آن يك بهشت نيست بلكه بهشتهاى متعدد است كه جاى اقامت دائمى است چون اصل
جلد 3 صفحه 484
عدن بمعناى اقامت است و دوام مستفاد از اضافه جنّات بآن ميشود پس تصوّر نشود كه تمام اهل بهشت در يك جا جمع ميشوند بلكه گفتهاند هر مؤمنى بهشت مخصوصى دارد و خداوند وعده داده است بندگان مؤمن خود را بآن و ايشان مطمئن شدند با آنكه غايب بود از انظارشان چون ميدانستند كه وعده خدا تخلّف نميكند و بهشت موعود و اصل بايشان ميگردد و ايشان هم واصل بآن ميشوند پس بهشت هم آتى است و هم مأتى و وعده خدا منجز است و بجا آورده شده و نميشنوند اهل بهشت در آن كلام لغو و بيهوده و بىفائده و زيادى و باطل و دشنام و امثال اينها را بلكه ميشنوند تحيّت و درود و سلام ملائكه و خودشان را بيكديگر كه موجب سلامتى و ايمنى از آلام و اسقام است و روزى ايشان صبح و شام بآنها ميرسد و ظاهرا مراد آنستكه روزى آنها پيوسته در تمام اوقات بايشان ميرسد چون آنجا آفتاب و ماه و روز و شبى نيست بلكه عالم نور و روشنى صرف است و تاريكى و ظلمتى وجود ندارد ولى قمّى ره نقل فرموده كه اين در بهشتهاى دنيا پيش از قيامت است چون صبح و شام در بهشت آخرت و دائم نيست بلكه در بهشتهائى است كه منتقل ميشود بآنها ارواح اهل ايمان و در آنها آفتاب و ماه است اين بهشت با اين اوصاف را خداوند مانند ارثى كه از مورث بعد از ارتحالش از دنيا بوارث ميرسد كه ملك طلق او است و هيچ مسئوليّت و گرفتارى براى او ندارد عطا ميفرمايد به بندگان پرهيزكار خود بعد از انتقال آنها از اين عالم بعالم ديگر در مجمع از ابن عباس نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بجبرئيل فرمود چرا بيش از اين نزد ما نميآئى اين آيه نازل شد كه مفادش جواب جبرئيل است كه بتلقين الهى عرض ميكند و فرود نميآئيم ما مگر بامر خدا يعنى من باراده خودم نميتوانم خدمت برسم تقدير امور آتيه و امور گذشته و امر فعلى ما بدست خدا است از هيچ مكانى بمكان ديگر منتقل نميشويم و در هيچ زمانى تا زمان ديگر حركت نميكنيم مگر بدستور الهى و هيچگاه خداوند تو را بحال خود واگذار و فراموش نميكند اگر چه براى مصلحتى در وحى تأخيرى روى دهد در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام در اين آيه نقل نموده كه خداوند تبارك و تعالى نيست آنكه فراموش كند يا غفلت نمايد بلكه او است حفيظ و عليم او پروردگار آسمانها و زمين و ما بين آنها است از موجودات بايد همه را در تمام
جلد 3 صفحه 485
احوال مراقبت و نگهدارى و نگهبانى كند چگونه ممكن است فراموش كار باشد پس صبر كن و ثابت قدم باش بر عبادت و اطاعت او آيا اى حبيب من ميدانى و مىيابى كسى را كه سزاوار نام الهى باشد كه بشود او را خدا خواند و شريك او يا مثل و شبيه و مانند او قرار داد و نيز در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه آيا ميدانى احدى را كه نام او خدا باشد غير از خدا و واضح است كه مراد از سؤال نفى است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
جَنّاتِ عَدنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحمنُ عِبادَهُ بِالغَيبِ إِنَّهُ كانَ وَعدُهُ مَأتِيًّا (61)
بهشتهاي عدن آن بهشتهايي که وعده فرموده خداوند رحمن بندهگان خود را بغيب محققا او هست وعده او آمدني است بوعده خود وفا ميفرمايد.
جَنّاتِ عَدنٍ آن بهشتي که فرمود: يَدخُلُونَ الجَنَّةَ جنات عدن است
جلد 12 - صفحه 462
و عدن بمعني اقامه است، چنانچه معادن جواهرات و فلزات مركز اقامه آنها است حديث: «
النّاس معادن كمعادن الذهب و الفضة»
صفات و ملكات و اخلاق حميده يا رذيله که در قلوب آنها است و استعدادات و فهم و عقول آنها متفاوت است و بهشت محل اقامه مؤمنين است که الي الابد در آن مقيم هستند.
الَّتِي وَعَدَ الرَّحمنُ عِبادَهُ که در بسياري از آيات خداوند وعده فرموده که اهل ايمان و اعمال صالحه را در آن مقيم فرمايد، و مراد از عباده عباد صالحين و متّقين هستند چنانچه ميفرمايد:
يا أَيَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَّةُ ارجِعِي إِلي رَبِّكِ راضِيَةً مَرضِيَّةً فَادخُلِي فِي عِبادِي وَ ادخُلِي جَنَّتِي فجر آيه 28- بالغيب نظر به اينكه نعم بهشت قابل درك نيست تعبير بغيب فرموده، چنانچه در خبر ميفرمايد:
فيها ما لا عين رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علي قلب بشر
و در قرآن ميفرمايد: وَ فِيها ما تَشتَهِيهِ الأَنفُسُ وَ تَلَذُّ الأَعيُنُ زخرف آيه 71 إِنَّهُ كانَ وَعدُهُ مَأتِيًّا.
مأتي اسم مفعول بمعني فاعل است- يعني- آتيا، و دو چيز که بهم ميرسند هر دو را آتي و مأتي ميگويند: مؤمنين و بهشت هر دو آتي و مأتي و وعده الهي تخلف پذير نيست.
إِنَّ اللّهَ لا يُخلِفُ المِيعادَ آل عمران آيه 9 رعد آيه 31 وَعدَ اللّهِ لا يُخلِفُ اللّهُ وَعدَهُ روم آيه 5 وَعدَ اللّهِ لا يُخلِفُ اللّهُ المِيعادَ زمر آيه 21.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 61)- توصیفی از بهشت! در اینجا که از بهشت و نعمتهای آن یاد شده، نخست بهشت موعود را چنین توصیف میکند: «باغهایی است جاودانی که خداوند رحمان، بندگانش را به آن وعده است، و آنها آن را ندیدهاند» ولی به آن ایمان دارند (جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَیْبِ).
«مسلما وعده خدا تحقق یافتنی است» (إِنَّهُ کانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر مجمع البیان.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص524.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.