آیه 5 سوره زخرف
<<4 | آیه 5 سوره زخرف | 6>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا ما از متذکر ساختن شما (به قرآن) چون (به انکار آن) بر خویش ستم میکنید صرف نظر کنیم؟
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- صفحا: اغماض. ناديده گرفتن. آن در اصل به معنى جانب و روى چيز است مثل صفحه صورت، صفحه شمشير، صفحه سنگ، در اقرب گويد: «صفح صفحا: اعرض عنه» يعنى صفحه صورت خويش را از او برگردانيد.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5»
آيا به خاطر آنكه شما گروهى اسرافكاريد ما ذكر (قرآن) را از شما بازگردانيم.
وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ «6»
و چه بسيار پيامبرى كه در ميان پيشينيان فرستاديم.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 436
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «7»
و هيچ پيامبرى به سراغشان نمىآمد مگر آنكه او را مسخره مىكردند.
فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ «8»
پس ما كسانى را كه از نظر قدرت سختتر از اين اسرافكاران بودند هلاك كرديم و سرنوشت پيشينيان تكرار شد.
نکته ها
«صفح» به معناى روى گرداندن است و «بطش» به معناى گرفتن همراه با قدرت و شدّت.
در فرهنگ قرآن، اسراف به هر كارى كه موجب به هدر رفتن نعمتهاى الهى گردد گفته مىشود. لذا در اين آيات، افراد بى اعتنا به كتاب آسمانى، مسرف خوانده شدهاند.
پیام ها
1- وجود چند مزاحم نبايد مانع ارائه خير شود. أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ ...
2- قرآن وسيلهى بيدارى است. «الذِّكْرَ»
3- بى اعتنايى به تذكّرات الهى، نمونهاى از اسراف است. «كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ»
4- فرستادن انبيا يكى از سنّتهاى الهى است. كَمْ أَرْسَلْنا ... فِي الْأَوَّلِينَ
5- همه انبيا گرفتار استهزاى مخالفان بودند و هر پيامبرى، بايد از وضع پيامبران قبلى آگاه باشد تا به خاطر استهزاى گروهى دست از كار خود برندارند. «ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
6- انبيا به سراغ مردم مىرفتند. «يَأْتِيهِمْ»
7- آشنايى با مشكلات ديگران سبب تسلّى دل و نوعى آمادگى روحى است. ما يَأْتِيهِمْ ... إِلَّا ... يَسْتَهْزِؤُنَ
8- استهزا، شيوهى دائمى مخالفان انبيا بوده است. «كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
9- ابتدا اتمام حجّت، سپس مجازاتِ معاندان. يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍ ... فَأَهْلَكْنا ...
جلد 8 - صفحه 437
10- استهزاى مردان خدا، سبب هلاكت و نابودى است. «يَسْتَهْزِؤُنَ فَأَهْلَكْنا»
11- از افراد لايقى كه براى مأموريّتى اعزام مىكنيد، حمايت كنيد. «يَسْتَهْزِؤُنَ- فَأَهْلَكْنا»
12- هيبت ابرقدرتها را بشكنيد. «فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً»
13- قدرت مردم مانع قهر الهى نيست. «فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً»
14- تاريخ و حوادث آن قانونمند و داراى سنّت و اصول مخصوص به خود است. «مَضى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص7
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم