آیه 52 سوره نمل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<51 آیه 52 سوره نمل 53>>
سوره : سوره نمل (27)
جزء : 19
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

این است خانه‌های بی‌صاحب ایشان که چون ظلم کردند همه ویران شد و در این کار برای دانایان آیت عبرت است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

So there lay their houses, fallen in ruin because of their wrongdoing. There is indeed a sign in that for a people who have knowledge.

معانی کلمات آیه

  • خاوية: خوى: خالى شدن. سقوط. «قوى بطنه من الطعام» شكمش از طعام خالى شد «خاوية»: خالى.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خاوِيَةً بِما ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «52»

پس اين خانه‌هاى آنهاست كه به خاطر ظلمى كه كردند ويران و خالى شده است، و قطعاً در اين (كيفر، عبرت‌و) نشانه روشنى است براى اهل علم و آگاهى.

وَ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ «53»

و مؤمنان و كسانى را كه اهل پروا بودند، (از مهلكه) نجات داديم.

نکته ها

كلمه‌ى‌ «خاوِيَةً»، هم به معناى سقوط، فنا و ويرانى است، و هم به معناى خالى شدن از ساكنان مى‌باشد.

پیام ها

1- آثار باستانى عبرت‌آموز بايد براى آيندگان حفظ شود. «فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ»

2- عقوبت، مخصوص آخرت نيست، گاهى ستمگران، در دنيا به عقوبت‌

جلد 6 - صفحه 436

مى‌رسند. «فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خاوِيَةً»

3- عبرت‌ها و نشانه‌ها، به تنهايى كافى نيست؛ انگيزه‌ى عبرت آموزى در انسان‌ها لازم است. «لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»

4- سرنوشت انسان، در گرو اعمال اوست. «خاوِيَةً بِما ظَلَمُوا- أَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا»

5- قهر الهى، تر و خشك را با هم نمى‌سوزاند، لذا افراد متّقى استثنا مى‌شوند و نجات مى‌يابند. «وَ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ»

6- آثار ايمان و تقوا، مخصوص آخرت نيست؛ اهل تقوا، در دنيا نيز نتيجه‌ى كار خود را مى‌بينند. «وَ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ»

7- ايمانى كارساز است كه با تقواى دائمى همراه باشد. «آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص468

منابع