آیه 51 سوره نساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا

مشاهده آیه در سوره


<<50 آیه 51 سوره نساء 52>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 5
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ندیدی آنان که بهره‌ای از کتاب آسمانی داشتند (یعنی جهودان) چگونه به (بتان) جِبت و طاغوت می‌گروند و درباره کافران مشرک می‌گویند که راه آنان به صواب نزدیکتر از طریقه اهل ایمان است؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Have you not regarded those who were given a share of the Book, believing in idols and fake deities and saying of the pagans: ‘These are better guided on the way than the faithful’?

معانی کلمات آیه

جبت: چيز بى فايده. راغب گويد: جبت و جبس به معنى بى فايده است. مراد از آن در آيه مكتب باطل و هر معبود باطل است كه به جهت بى فايده بودن جبت ناميده شده است. اين كلمه در قرآن يك بار آمده است . همه مكتبهاى باطل مصداق «جبت» مى باشند.

طاغوت: اين كلمه در اصل مصدر است به معنى طغيان. ولى به معنى فاعل استعمال مى شود، منظور از آن هر طغيانگر و متجاوز است . مثل : حكمرانان ستمگر و خدايان دروغين. در قرآن مجيد هشت بار به كار رفته است (بقره/ 256).[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گوید: ابن عباس و ضحاك روايت كنند كه مراد از جبت، حىّ بن اخطب و طاغوت كعب بن اشرف است زيرا اينان به مكه آمدند و اهل مكه به آن‌ها گفتند: شما اهل كتاب و اهل علم قديم هستيد به ما از محمد و از خودمان خبر بدهيد، اين دو نفر گفتند: ما را از عقايد خود و گفتار محمد مطلع بسازيد، اينان گفتند: ما در اوقات ميهمانى شتران فربه نحر مى كنيم و حجاج را آب مي‌دهيم و اسيران را آزاد مي‌سازيم و صله ارحام مي‌نمائيم ولى محمد رحم ما را قطع كرده است. اين دو نفر در جواب گفتند: شما بهتر از محمد هستيد و بهترين راه را شما انتخاب نموده ايد سپس اين آيه نازل گرديد[۳].[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى‌ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا «51»

آيا كسانى را كه بهره‌اى از كتاب (خدا) به آنها داده شده، نديده‌اى كه به بت و طاغوت ايمان مى‌آورند و درباره كفّار مى‌گويند: اينان از كسانى كه (به اسلام و محمّد صلى الله عليه و آله) ايمان آورده‌اند، راه يافته‌ترند.

نکته ها

پس از جنگ احد، جمعى از يهوديان به مكّه رفتند تا بر ضد مسلمانان، با مشركان هم پيمان شوند و براى دلخوشى و اطمينان كفّار، در برابر بت‌هاى آنان سجده كردند و گفتند: بت‌پرستى شما از اسلام مسلمانان بهتر است.

«جبت»، كه به بت، ساحر و كاهن گفته مى‌شود، يكبار در قرآن آمده ولى كلمه‌ى «طاغوت»، از ريشه‌ى «طغيان»، هشت مرتبه آمده است. شايد مراد از جِبت و طاغوت، همان دو بتى باشد كه يهوديان در برابر آنها سجده كردند، و شايد مراد از جبت، بت باشد و مراد از طاغوت، بت‌پرستان و حاميان بت‌پرستى باشد.

پیام ها

1- آگاهى ناقص از دين، زمينه‌ى انحراف است. «نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ»

2- دشمنان، براى مبارزه با اسلام حتّى از عقايد خود دست مى‌كشند (سجده‌ى يهود بر بت، به خاطر خشنودى مشركان و هماهنگى بر ضد مسلمانان). «يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ»

3- روح لجاجت وعناد، مسير قضاوت را عوض مى‌كند. يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ

جلد 2 - صفحه 83

الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ‌ ... هؤُلاءِ أَهْدى‌ ...

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  3. پرش به بالا صاحبان كشف الاسرار و مجمع البيان گويند: كه بعد از واقعه غزوه احد كعب بن الاشرف با هفتاد سوار به مكه آمد تا با مشركين قريش بر ضد پيامبر عهد و پيمان بندد لذا به خانه ابوسفيان وارد شد. ابوسفيان مقدم او را گرامى داشت، كعب گفت: سى نفر از ما و سى نفر از شما به خانه كعبه مى رويم و با هم سوگند ياد مى كنيم كه محمد را از بين ببريم. ابوسفيان به كعب اشرف و حى اخطب گفت: ما بايد در اين عهد و سوگند از شما اطمينانى بيابيم و آن اينست كه اگر شما به اين دو بت ما به نام جبت و طاغوت سجده كنيد، اطمينان ما را جلب كرده ايد. ايشان آن دو بت را سجده كردند سپس ابوسفيان به كعب گفت: تو از اهل كتابى و تورات را خوانده اى ولى ما امّى هستيم به ما بگو كه در كار محمد چه مى بينى؟ آيا دين او بهتر است يا دين ما؟ و نيز راه او حق است يا راه ما؟ كعب گفت: من از دين شما اطلاعى ندارم، بگوئيد كه دين شما چيست؟ ابوسفيان گفت: آئين ما اينست كه ميهمان را دوست مي‌داريم و در اوقات ميهمانى شتران فربه نحر مى كنيم و حاجيان را آب مي‌دهيم و اسيران را بازخريد مى نمائيم و خانه كعبه را تعمير مى كنيم و دور آن طواف مي‌نمائيم و اهل حرم هستيم و بر دين آباء و اجداد خود باقى مانده ايم ولى محمد دين پدران خود را گذاشته و دين تازه اى آورده است و از ما مي‌خواهد كه از او پيروى كنيم، كعب گفت: دين شما بهتر است سپس اين آيه نازل گرديد چنان كه در مسند احمد و تفسير ابن ابى‌حاتم و نيز ابن اسحق از ابن عباس چنين موضوعى روايت شده و ابن اسحق اسامى يهوديان مزبور را علاوه بر آن دو نفر مذكور سلام بن ابى‌الحقيق و ابورافع و ربيع بن ابى‌الحقيق و ابوعماره و هوذة بن قيس ذكر نموده است.
  4. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 208.

منابع