آیه 50 سوره نساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 50 نساء)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ ۖ وَكَفَىٰ بِهِ إِثْمًا مُبِينًا

مشاهده آیه در سوره


<<49 آیه 50 سوره نساء 51>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 5
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

بنگر چگونه بر خدا دروغ می‌بافند! و همین (افترا) بس گناهی آشکار است.

با تأمل بنگر چگونه [قوم یهود با ادعای پاکی خویش در پیشگاه حق] بر خدا دروغ می بندند، و همین گناه آشکار [برای خواری و عذاب آنان] کافی است.

ببين چگونه بر خدا دروغ مى‌بندند. و بس است كه اين، يك گناه آشكار باشد.

بنگر كه چگونه به خدا دروغ مى‌بندند و همين دروغ گناهى آشكار را بسنده است.

ببین چگونه بر خدا دروغ می‌بندند! و همین گناه آشکار، (برای مجازات آنان) کافی است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Look, how they fabricate lies against Allah! That suffices for a flagrant sin.

See how they forge the lie against Allah, and this is sufficient as a manifest sin.

See, how they invent lies about Allah! That of itself is flagrant sin.

Behold! how they invent a lie against Allah! but that by itself is a manifest sin!

معانی کلمات آیه

يفترون: افتراء دروغسازى و جعل چيزى از خود. از ماده فرى به معنى بريدن و شكافتن.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ كَفى‌ بِهِ إِثْماً مُبِيناً «50»

بنگر چگونه بر خدا دروغ مى‌بندند! و همين گناه آشكار براى (مجازات) آنان بس است.

نکته ها

خودبرتربينى يهود- كه خود را نژاد برتر و فرزندان و محبوبان خدا مى‌دانستند- بزرگ‌ترين افترا بر خداست، چون خداوند هيچ كسى را فرزند خويش قرار نداده و همه در نزد او برابرند و امتياز، براى ايمان و تقوا است.

در افترا، علاوه بر دروغ، تهمت، ايذاء، ظلم و هتك حيثيّت هم هست. افترا بر خدا روزه را باطل مى‌كند.

امام باقر عليه السلام فرمود: دروغ، از شرابخوارى بدتر است، ولى افترا از دروغ هم سخت‌تر است.

پیام ها

1- پيامبر موظّف به شناخت وارزيابى اعمال وعقائد اهل كتاب است. انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ‌ ...

2- تزكيه‌ى نابجاى نفس و خود را مقرّب درگاه خدا دانستن، افترا بر خدا و مانع‌

«1». نجم، 32.

جلد 2 - صفحه 82

رشد است. كلمه «اثم» در لغت به چيزى گفته مى‌شود كه انسان را از صلاح و ثواب باز دارد. «كَفى‌ بِهِ إِثْماً مُبِيناً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ كَفى‌ بِهِ إِثْماً مُبِيناً (50)

انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ‌: نظر كن اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در اين يهودان كه از روى عناد چگونه افترا مى‌كنند و مى‌بندند بر خدا دروغى را، يعنى اينكه مى‌گفتند گناه شب و روز ما را مى‌آمرزد. يا در قول: نحن ابناء اللّه (الخ). وَ كَفى‌ بِهِ إِثْماً مُبِيناً: و كافى است به آن افترا، براى ايشان، گناهى ظاهر كه بر هيچكس پوشيده نيست، يعنى همين قدر كافى است در عظم ذنب، كه مستوجب خلود عذاب مى‌باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ كَفى‌ بِهِ إِثْماً مُبِيناً (50)

ترجمه‌

بنگر چگونه افترا ميزنند بر خداوند دروغ را و بس است آنكه گناه آشكارا باشد.

تفسير

تعجب است از اينكه كسانيكه دشمنان خدايند خود را دوستان او بخوانند و با آنكه خداوند عقلا منزه از اولاد است خودشان را پسران او بدانند و با آنكه تزكيه نفس قبيح است براى خود لقب صدّيق و فاروق و ذو النورين جعل كنند و آنرا لقب الهى بدانند و اين خود گناهى است واضح و كافى است از براى عذاب ابدى و خسران سرمدى.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


انظُر كَيف‌َ يَفتَرُون‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ الكَذِب‌َ وَ كَفي‌ بِه‌ِ إِثماً مُبِيناً (50)

نظر كن‌ ‌که‌ چگونه‌ افتري‌ ميزنند بخدا و دروغ‌ مي‌بندند و همين‌ كفايت‌ ميكند ‌در‌ گناه‌ آشكاري‌.

(انظر) نه‌ بچشم‌ سر زيرا چشم‌ سر فقط اجسام‌ و اشكال‌ و الوان‌ ‌را‌ مشاهده‌ ميكنند بلكه‌ بچشم‌ دل‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ درك‌ ‌باشد‌.

جلد 5 - صفحه 100

كَيف‌َ يَفتَرُون‌َ افتري‌ دروغ‌ بستن‌ بغير ‌است‌ و اينها ‌در‌ تزكيه‌ ‌خود‌ افتراء بستند (‌علي‌ اللّه‌) ‌که‌ ‌خدا‌ ‌ما ‌را‌ دوست‌ دارد و ببهشت‌ ميبرد و عذاب‌ نميكند چنانچه‌ گفتند نَحن‌ُ أَبناءُ اللّه‌ِ وَ أَحِبّاؤُه‌ُ مائده‌ ‌آيه‌ 18، لَن‌ يَدخُل‌َ الجَنَّةَ إِلّا مَن‌ كان‌َ هُوداً أَو نَصاري‌ بقره‌ ‌آيه‌ 111، لَن‌ تَمَسَّنَا النّارُ إِلّا أَيّاماً مَعدُودَةً بقره‌ ‌آيه‌ 80، و ‌غير‌ اينها.

(الكذب‌) ‌در‌ مفهوم‌ افتري‌ كذب‌ اخذ ‌شده‌ زيرا دروغ‌ بستن‌ ‌است‌ احتياج‌ بذكر لفظ الكذب‌ نداريم‌ لكن‌ ‌اينکه‌ لفظ ‌در‌ مقام‌ تأكيد ‌است‌ و تسجيل‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ افتراء توهم‌ نشود ‌که‌ حقيقت‌ دارد بلكه‌ كذب‌ محض‌ و محض‌ كذب‌ ‌است‌.

وَ كَفي‌ بِه‌ِ إِثماً مُبِيناً سه‌ جهت‌ دارد ‌که‌ موجب‌ گناه‌ بزرگ‌ ‌است‌:

1‌-‌ كذب‌. 2‌-‌ افتراء. 3‌-‌ ‌علي‌ اللّه‌.

اما اول‌

الكذب‌ شر ‌من‌ الشراب‌

‌از‌ حضرت‌ امام‌ ‌محمّد‌ باقر ‌عليه‌ السّلام‌.

و ‌عن‌ النبي‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌

لعنه‌ سبعون‌ الف‌ ملك‌ و خرج‌ ‌من‌ قلبه‌ نتن‌ ‌حتي‌ تبلغ‌ العرش‌ و كتب‌ اللّه‌ ‌عليه‌ بتلك‌ الكذبة سبعين‌ زنية اهونها ‌مع‌ امه‌

و ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌از‌ اخبار ‌که‌ ‌در‌ جامع‌ السعادات‌ صفحه‌ 362 روايت‌ كرده‌.

و اما الثاني‌‌-‌ افتري‌ علاوه‌ ‌از‌ عقوبت‌ كذب‌ معاصي‌ بسياري‌ ‌در‌ ‌بر‌ دارد ‌از‌ حيث‌ تهمت‌ و ايذاء و ظلم‌ و هتك‌ و امثال‌ اينها و بالجمله‌ جنبه‌ حق‌ الناسي‌ ‌هم‌ دارد و نيز فرق‌ كذب‌ ‌با‌ افتري‌ اينست‌ ‌که‌ كذب‌ حرمت‌ اقتضايي‌ دارد گاهي‌ ميشود بجهت‌ مصالحي‌ جايز گردد و اما افتري‌ حرمت‌ ذاتي‌ دارد.

و اما الثالث‌‌-‌ افتراي‌ بخداوند اشد مراتب‌ افتراء ‌است‌ ‌حتي‌ مبطل‌ صوم‌ ‌است‌ و لفظ (كذب‌) بفتح‌ كاف‌ و كسر ذال‌ بمعني‌ بسيار دروغگو ‌است‌ ‌يعني‌ ‌هر‌ دروغگويي‌ مفتري‌ نيست‌ كساني‌ ‌که‌ بسيار دروغگو هستند مفتري‌ هستند وَ كَفي‌ بِه‌ِ إِثماً مُبِيناً

101

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه‌ 50)

‌‌در‌ این ‌آیه‌ برتری‌ طلبیها ‌را‌ یک‌ نوع‌ افترا و دروغ‌ ‌به‌ ‌خدا‌ بستن‌ و گناه‌ بزرگ‌ و آشکار معرفی‌ می‌کند، می‌فرماید: «ببین‌ این جمعیت‌ چگونه‌ ‌با‌ ساختن‌ فضائل‌ دروغین‌ و نسبت‌ دادن‌ ‌آنها‌ ‌به‌ ‌خدا‌، ‌به‌ پروردگار خویش‌ دروغ‌ می‌بندند، ‌آنها‌ ‌اگر‌ گناهی‌ جز همین‌ گناه‌ نداشته‌ باشند، ‌برای‌ مجازات‌ آنان‌ کافی‌ ‌است‌» (انظُر کیف‌َ یفتَرُون‌َ عَلَی‌ اللّه‌ِ الکذِب‌َ وَ کفی‌ بِه‌ِ إِثماً مُبِیناً).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع